ماهیت سلسله پهلوی
ماهیت سلسله پهلوی
ماهیت سلسله پهلوی

چکیده: شاه از اموال این ملت بیچاره آن قدر به حساب های شخصی خود در بانك های خارج واریز كرده كه طبق آمار منتشره در سالهای پس از پیروزی انقلاب، سود خالص سرمایه گذاری های شاه در دنیا در هر دقیقه بیش از شش هزار دلار و سود سالانه او بالغ بر سه میلیارد دلار بوده است.شمس پهلوی به تنهایی در آمریكا شش میلیارد دلار ذخیره بانكی داشت كه بخشی از آن را چندی پیش صرف دكوراسیون ویلای خود در لوس آنجلس كرده است. به عنوان مثال، فقط در ماههای شهریور و مهر 1357 هفده میلیارد تومان از ثروتهای ملی ایران – با ارزش آن زمان – توسط هیأت حاكمه از ایران خارج شد. یكی از خیانت های بزرگ شاه به ملت و اموال آن، مربوط به جشن تاجگذاری رسوای شاه و همسرش بود كه بیستم مهر تا بیستم آبان 1346 ادامه یافت. بخشی از هزینه های این جشن به شرح زیر است: تاج شاه با 3380 قطعه الماس و 50 قطعه زمرد 368 حبه مروارید و با وزن دو كیلو و هشتاد گرم و از نظر قیمت غیرقابل تخمین . تاج همسر شاه با 1646 قطعه الماس و تعداد مشابهی از جواهرات دیگر و طلا به تخمینی چهارده میلیون دلار و هزینه درشكه مخصوص 150 هزار دلار.
با آغاز دوره دوم مشروطیت ، یعنی پس از سقوط استبداد محمدعلی شاه با دخالت های آشكار و پنهان روس و انگلیس و سوء‌ استفاده فرصت طلبان در شرایط انقلابی ، كشور به سرعت به سمت هرج و مرج ، ناامنی ، رعب و وحشت ، ترور و آدم كشی پیش می رفت . این امر از یك سو ، ملت را خسته و مستأصل می كرد و از جانب دیگر ، قدرت های استعماری نیز ایرانی را می خواستند كه در آن از امنیت برخوردار باشند و این جز با وجود حكومت مركزی مقتدر و در عین حال حافظ منافع آنان امكان نداشت ؛ لذا درصدد آمدند تا در اركان سیاسی كشور تغییراتی ایجاد كنند .
بر همین اساس ، ابتدا ایران را به دو منطقه تحت نفوذ و یك منطقه آزاد تقسیم كردند ، برای بار دوم منطقه آزاد را نیز فقط به پایتخت و اطراف آن محدود كرده و بقیه را بر قلمرو تحت نفوذ افزودند . اقدامات مذكور خشم ملت و علمای ایران و مراجع نجف را بر افروخت ، در گوشه و كنار درگیری هایی با بیگانگان انجام می گرفت . (1)

حكومت رضا خان

پس از پیروزی انقلاب مشروطیت و استقرار حكومت های به ظاهر مشروطه و ملی ، مردم ایران انتظار استقلال ، آزادی و رفاه بیشتر مادی و تأمین حداقل زندگی را داشتند ، اما پس از مدتی كه از عمر مشروطه گذشت نه تنها چنین وضعی حاصل نشد ؛ بلكه روز به روز بر مشكلات ، گرفتاری ها و تنگناهای آن افزوده شد . با ظهور قدرت تجاری و اقتصادی آلمان در ایران ، كشور ما درگیر مناقشات فزاینده منافع متضاد دولت های روس ، انگلیس و آلمان شد . قبل از شروع جنگ جهانی اول ، اختلاف میان آلمان و روسیه از یك سو و انگلیس و آلمان از سوی دیگر ، ایران را به صحنه رقابت اقتصادی این كشورها تبدیل كرد كه مشكلات و گرفتاری های مردم را افزایش داد . (2) بدین سبب ، دولت بریتانیا به منظور در دست گرفتن كنترل كشور ، رضا خان را برای این كار برگزید .
رضا خان ابتدا به بهانه حفظ امنیت پایتخت ، با كمك انگلیس و وساطت سفیر آن كشور در ایران به همراه نیروی عظیم وارد تهران شد ، پس از آن ، شهر حالت حكومت نظامی به خود گرفته و احمد شاه را وادار كردند در برابر دستورات رضا خان مقاومت نكند . بالاخره در سال 1299 این سرباز بی سواد ، ریاست دولت را با حفظ سمت وزارت جنگ بر عهده گرفت.
رضا خان میرپنج با كنترل اوضاع كشور و تحت فشار قرار دادن نمایندگان مجلس ، برنامه های آینده را طبق دستور سفارت انگلیس به اجرا در می آورد . تا آن كه در جریان انتخابات مجلس پنجم با اعمال نفوذ مستقیم و در مواردی با تهدید ؛ كاندیداهای طرفدار او به مجلس راه یافتند و جناح مخالف به رهبری سید حسن مدرس در اقلیت قرار گرفتند . از دوره هفتم به بعد نمایندگان به طور دربست نماینده دولت محسوب می شدند و قوانین اسارت باری – از جمله تمدید قرارداد نفت – را تصویب كردند.
بعد از كودتای 1299 ، هدف رضا خان این بود كه قدرت را قبضه كند ، خانواده قاجار را براندازد و تغییر قانون اساسی به مقام سلطنت برسد ؛ لذا ابتدا سید ضیاء الدین طباطبایی – همكار سیاسی كودتا – را تبعید كرد ، در مدت سه سال چندین كابینه تشكیل داد كه وزارت جنگ را همواره خود بر عهده داشت و بالاخره با تمهید مقدماتی و طی ماده واحده ای فرماندهی كل قوا را گرفت و با ماده واحده دیگری انقراض دولت قاجار اعلام شد . بدین ترتیب رضا خان سردار سپه رئیس مملكت شد و در سال 1304 با تشكیل مجلس مؤسسان و تغییر چند اصل از قانون اساسی به مقام سلطنت نائل شد و استبداد رضا شاه نیز تا سال 1320 – كه ایران از سوی متفقین اشغال شد – ادامه یافت .
در دوره رضا خان تنها كسی كه می توانست مقتدرانه گروه اقلیت را پوشش داده و مانع یكه تازی های او گردد ، شهید سید حسن مدرس بود . وی یك بار در دوره ، ششم مجلس – سال 1305 – به دستور رضا خان و توسط سه نفر مورد سوء قصد قرار گرفت كه موفقیت آمیز نبود و سرانجام وی به دستور رضا خان به كاشمر تبعید و به شهادت رسید ؛ البته در زمان رضا خان قیام های دیگری هم كم و بیش صورت گرفته بود ، مانند قیام علمای اصفهان و خراسان از جمله حاج آقا حسینی قمی علیه رضا خان و قیام و تحصن آیت الله بروجردی در حضرت عبدالعظیم علیه رضا شاه . (3)
گرچه رضا خان در آغاز برای فریب افكار عمومی اقدامات مثبتی انجام داد ، امنیت نسبی را به كشور برگرداند ، كاپیتولاسیون ایران و روس در زمان او ملغی شد . اما در كنار آن ، قرارداد اسارت بار نفت ایران و انگلیس به مدت چهل سال تمدید شد . انگلیس كارگردان اصلی برنامه های او برای مبارزه با اسلام شد . ملت مسلمان ایران در میاناشك و خون روزگار گذراند . مقدسات همواره هتك شدند ، حرمت اسلام پیوسته فراموش گشت ، اسلام به طور كلی از صحنه سیاست كنار گذاشته شد ، علمای اسلامی زندانی ، تبعید یا شهید شدند . وعاظ و طلاب روانه زندان ها شدند مجالس امام حسین (ع) ممنوع گشت و پوشیدن لباس روحانیت ممنوع اعلام شد. مدارس اسلامی بسته گردید ، چادر از سر زنان مسلمان برداشته شد . به پاسبانان عوام و برخی افسران رذل پلیس اجازه داده شد تا با وحشیانه ترین رفتار چادر از سر ناموس مسلمان بردارند و در این راه خون ها ریخته شد و پیكرها بر خاك افتاد . (4)
در این جا بدون پرداختن به جزئیات عملكرد رضا خان ، تنها به نقل گزارش ارپك بتمان یكی از مبلغان مسیحی كه مدت 20 سال در خاورمیانه مأموریت تبلیغی داشت ، می پردازیم او می نویسد :
« با به قدرت رسیدن رضا خان ، در اوضاع ایران تحولی بنیادی پدید آمد و رضا خان كه بعدا به رضا شاه پهلوی موسوم شد ، افسری از فوج قزاق بود كه در سال 1921 م به قدرت رسید . او با دلاوری به وطن سامان بخشید و نه تنها در راه رهایی كشور از نفوذ سیاسی و اقتصادی بیگانه ؛ بلكه از نفوذ ارتجاعی روحانیت پرقدرت و خرافاتی و كهنه پرست از هیچ اقدامی فروگذار نكرد . وی به تدریج قانون شرع را منسوخ كرد و به این ترتیب قدرت روحانیون را از آنان سلب نمود ، حجاب را مردود اعلام داشت و زنان تا اندازه ای آزاد شدند . تعطیلات مذهبی به نحو چشمگیری كاهش پیدا كرد و دسته های عزاداری محرم كه با شور و غوغای مذهبی همراه بود ممنوع اعلام گردید .
هیأت های تبلیغی مسیحی در ایران در زمینه آموزش و پرورش ، كاری بس سنگین و طاقت فرسا انجام داده اند ، امروزه ایران بیش از هر زمین دیگر به روی ما در گشوده است . در ایران امروز تعصب در امر دین از هر كشور دیگر كمتر است . اینك در ایران دری گشوده فرا روی ماست و تساهلی برقرار است كه در طول تاریخ این كشور هرگز سابقه نداشته است . مردم بیدار شده اند و در آرزوی چیزی بهتر از آنچه تاكنون داشته اند به سر می برند . بیائید از كنار این در گشوده بی اعتنا نگذریم . » (5)

حكومت محمدرضا شاه :

حكومت محمدرضا شاه از لحاظ سیاست خارجی و داخلی به دو دوره اصلی تقسیم می شود :
الف ) دوره اول (1332-1320)
دوره اول كه با اشغال كشور توسط متفقین و عزل رضا شاه توسط آنان آغاز شد ، آمریكایی ها فاتح جنگ جهانی دوم ، برای اولین بار و در كنار انگلیس در خط مقدم عرصه سیاسی ایران قرار گرفتند ، سناریوی دو قدرت استعمارگر كه به دست محمدرضا شاه اعلام می شد این بود كه بر خلاف رضا خان باید با انعطاف بیشتری در مسائل سیاسی به حكومت بپردازد ؛ البته تازه كار بودن شاه ، رقابت دو ابرقدرت و شرایط بین المللی پس از جنگ نیز در این زمینه تأثیر داشته اند در این ایام قیام هایی با ماهیت اسلامی و ملی شكل گرفت ، از جمله قیام فدائیان اسلام به رهبری شهید نواب صفوی ، قیام ملی شدن نفت به رهبری آیت الله كاشانی و دكتر مصدق كه در 30 تیر ماه 1329 به پیروزی قاطع نائل آمد و دولت ملی به نخست وزیری دكتر مصدق تشكیل شد كه قدرت قانونی شاه نسبت به سابق محدودتر شد .
این پیروزی كه می توانست سرآغاز درخشانی برای آینده ملت باشد ، با دخالت های مستقیم آمریكا و انگلیس و فرار تاكتیكی شاه به خارج از كشور و پشت كردن دكتر مصدق به آیت الله كاشانی – كه مصدق در این زمینه گفت : « من مستظهر به پشتیبانی ملت هستم » یعنی ، نیاز به حمایت های تو ندارم – و با كودتای ننگین 28 مرداد 1332 توسط زاهدی در هم شكست و بی آن كه قطره خونی از بینی كسی ریخته شود و كمترین مقاومتی صورت پذیرد دولت مصدق سرنگون شده و شاه مراجعت كرد . (6)
ب ) دوره دوم ، ( 1357-1332)
در دوره دوم كه با مراجعت شاه به كشور – مانند افعی زخم خورده – آغاز شد و تا سال 1357 ادامه یافت دوره جدیدی از فلاكت و بدبختی ملت نیز شروع شد ، در این دوره ، آمریكا و صهیونیست ها یكه تاز میدان سیاست ایران شدند .
بدین ترتیب حكومت پلیسی ، كشتار جمعی ، شكار مخالفین ، زندانی و تبعید ، تشكیل سازمان امنیت و اطلاعات كشور ( ساواك ) ، سلب آزادی در تمام زمینه ها ، ترویج فساد و فحشاء ، مبارزه با اسلام و مظاهر آن ، مبارزه همه جانبه با روحانیت و دهها مورد دیگر از تبعات این دوره بودند . دردآور این است كه همه این امور با ماسك ترقی ، تمدن ، مدرنیزه كردن كشور و دفاع از حقوق كارگران و كشاورزان صورت می گرفت . (7) در این جا برای رعایت اختصار به چند مورد از عملكرد حكومت محمدرضا شاه كه جز فلاكت و بدبختی برای ملت ایران به ارمغان نیاورد ، اشاره می شود :

1. مبارزه همه جانبه با اسلام

همان گونه كه قبلا بیان شد برنامه اصلی سلسله پهلوی تثبیت موقعیت غرب در ایران از طریق مبارزه با فرهنگ اسلام ، در تمام ابعاد بود . پهلوی دوم به سیاست اسلام زدایی ، آن چنان دامن زد كه حتی برخی از تحلیل گران غربی تغییر تاریخ اسلام توسط شاه را نوعی حماقت او محسوب كرده اند . به هر تقدیر موارد زیر را می توان نمونه ای از این اقدامات به حساب آورد :
دور نگه داشتن دین از سیاست ، عدم اجازه كنترل قوانین توسط فقهای طراز اول كشور ، عدم اجرای قوانین جزایی اسلام ، ممنوعیت استفاده از چادر و روسری در مدارس و محافل علمی و اداری دولتی ، ترویج فساد و بی بند و باری ، به ابتذال كشاندن نسل جوان و به انحراف كشاندن زنان و دختران با ماسك آزادی زنان ، اختلاط زن و مرد در مراكز تفریحی و ورزشی ، كاباره ها ، سینماها، كنار دریا و ... ترویج بی بند و باری به نام فرهنگ و هنر كه نمونه ای از آن در تخت جمشید شیراز صورت گرفت كه زبان از بیان و قلم از انعكاس آن شرمگین است . (8)
ترویج مذاهب انحرافی بهائی گری ، نیهلیسم ( پوچ گرایی ) در میان نسل جوان ، بازگرداندن ایران به دوران جاهلیت و احیای شعارهای مجوسی به بهانه احیای فرهنگ اصیل ایرانی و ترویج روحیه شاه پرستی در ایران باستان و به دنبال آن در مراسم جشن 2500 ساله شاهنشاهی در شیراز كه موجب تغییر تاریخ پرافتخار هجری اسلام به تاریخ ننگین شاهنشاهی گردید ، شاه بر سر قبر كورش گفت : تو بخواب ما بیداریم . امام خمینی ( ره ) به خاطر اقدام اخیر شاه فرمود : « در عین حال كه وطن در دست آمریكایی ها بود به كورش خاطرجمعی می دادند كه تو بخواب كه ما بیداریم ، مسخره را بنگرید ! بیدار برای چه ؟ وطنی كه یك گروهبان آمریكایی باید به ارتشبد تو دستور دهد ، چه وطنی ، چه محافظتی از وطن ؟ ».
جلال آل احمد در این خصوص می نویسد : « آخر اسلام را باید كوبید و چه جور ؟ این جور كه از نو مرده های پوسیده و رسیده ای را كه سنت زردتشتی باشد و كورش و داریوش ، از نو زنده كنی و خدای فروهر را بر تاق ایوان ها بكوبی و سر ستون تخت جمشید را احمقانه بر سر در شهربانی تقلید كنی ... (9)
شاه در مبارزه علیه اسلام آن چنان بی پروا عمل می كرد ، كه در یك نطق رسمی در آغاز بیست و چهارمین و آخرین دوره مجلس در سال 1354 ، شدیدا فرهنگ اسلام را تحت عنوان فرهنگ اجانب مورد حمله قرار داد و یكی از رسالت های خویش را زدودن آن عنوان كرد : « ملت ما مصمم است در این دوران تازه از زندگی خویش ، تمام آثار انحطاط را به دست فراموشی سپرده و فرهنگ ایرانی را از همه آلودگی هایی كه ممكن است به دست عوامل بیگانه در این فرهنگ راه یافته باشد دور سازد و هر آنچه كه نشان سازندگی و پاكی و نیرومندی ندارد و شایسته فرهنگ ایرانی نیست ، از آن كنار گذارد ! » (10)
پیداست منظور شاه از فرهنگ بیگانه فرهنگ منحط غربی كه نبود ؛ چرا كه او و اربابانش مصمم به ترویج فرهنگ غرب و هر فرهنگ دیگری كه مانع نفوذ فرهنگ غرب بنا شده ، بودند ؛ بلكه منظور او فرهنگ اسلام بود ؛ زیرا در پی آن و در همان سال اقدام به تغییر تاریخ اسلام به تاریخ شاهنشاهی و موارد دیگر كه در ادامه بحث به آن اشاره می شود ، مؤید این امر است .

2. فساد اقتصادی

شاه از اموال این ملت بیچاره آن قدر به حساب های شخصی خود در بانك های خارج واریز كرده كه طبق آمار منتشره در سالهای پس از پیروزی انقلاب ، سود خالص سرمایه گذاری های شاه در دنیا در هر دقیقه بیش از شش هزار دلار و سود سالانه او بالغ بر سه میلیارد دلار بوده است ، شمس پهلوی به تنهایی در آمریكا شش میلیارد دلار ذخیره بانكی داشت كه بخشی از آن را چندی پیش صرف دكوراسیون ویلای خود در لوس آنجلس كرده است . به عنوان مثال ، فقط در ماههای شهریور و مهر 1357 هفده میلیارد تومان از ثروتهای ملی ایران – با ارزش آن زمان – توسط هیأت حاكمه از ایران خارج شد. (11)
یكی از خیانت های بزرگ شاه به ملت و اموال آن ، مربوط به جشن تاجگذاری رسوای شاه و همسرش بود كه بیستم مهر تا بیستم آبان 1346 ادامه یافت ، بخشی از هزینه های این جشن به شرح زیر است : تاج شاه با 3380 قطعه الماس و 50 قطعه زمرد 368 حبه مروارید و با وزن دو كیلو و هشتاد گرم و از نظر قیمت غیرقابل تخمین . تاج همسر شاه با 1646 قطعه الماس و تعداد مشابهی از جواهرات دیگر و طلا به تخمینی چهارده میلیون دلار و هزینه درشكه مخصوص 150 هزار دلار . (12)
امام خمینی (ره) با اشاره به غارت بیت المال توسط رژیم و به فلاكت كشاندن ملت می فرمایند : « بخش زیادی از پول این ملت را صرف خرید اسلحه از آمریكا می كنند تا برای او در برابر شوروی پایگاه بسازند و بخش دیگری هم به حلقوم محمدرضا خان و عائله و كسان او ریخته می شود . و می افزایند : می گویند شصت هزار نفر عائله سلطنتی هستند ؛ یعنی آنهایی كه باید از این سفره بخورند و كار نكنند ، بخورند و بی عاری بكنند . پس عایدات كم نیست ، خورنده زیاد است » . (13)
از سویی دیگر ، به قول خانم كدی ، شاه به بهانه نوسازی ، وابستگی به غرب را به شدت افزایش داد و این وابستگی شدید ، بعضا بدین خاطر بود كه تأكید حكومت به انجام پروژه های نمایشی و بزرگ بیشتر بود ، امری كه در كشورهای جهان سوم بیشتر به چشم می خورد ، اما در ایران به افراط كشانده شده بود ، خرید تسلیحات فوق مدرن و بسیار پیچیده و كالاهای مصرفی تفننی ، كه همه آنها ایران را در موقعیتی قرار می داد كه در بلندمدت متكی به كشورهای غربی و به خصوص ایالات متحده آمریكا باشد . و منافع آنها را نیز به جیب شركت های آمریكایی سرازیر می كرد ، رواج كامل داشت . (14)
بنابر ارزیابی های به عمل آمده ، در سال 1331 صادرات ایران 11 درصد بیش از واردات بود ، میزان تورم و فاصله طبقاتی به طرز بی سابقه ای افزایش یافته بود. (15)

3. فساد سیاسی

شاه در كنار حیف و میلها و بی كفایتی ها از یكسو ، سعی در جلب حمایت های بیشتر از آمریكا داشت ؛ چرا كه بدون كمك او با فرض این كه پایگاه مردمی نداشت ، نمی توانست به حیات سیاسی اش ادامه دهد . از جانب دیگر ، با تشكیل سازمان مخوف ساواك و حكومت پلیسی ، در سركوبی مبارزین و معترضین و شكار آنان از هیچ كوششی دریغ نمی كرد .
قساوت و بی رحمی ساواك در شكار متهمان و شكنجه دادن و زندانی كردن در سیاهچال ها تا به آن جا رسید كه دبیر كل سازمان بین المللی عفو در سال 1975 اعلام كرد : كارنامه هیچ كشوری در جهان
سیاه تر از كارنامه ایران در زمینه حقوق بشر نیست ، كارشناسان این سازمان در گزارشهای خود نوشتند : « جلادان ساواك علاوه بر استفاده از شوك الكتریكی و ضرب و شتم ، از انواع وحشی گری ها از آن جمله از فرو بردن بطری های شكسته به نشیمن گاه زندانیان و ... استفاده می كنند و از انعكاس فریادهای دلخراش قربانیان به خارج جلوگیری می كنند ». (16)
فریدون هویدا برادر امیرعباس هویدا می نویسد : « با آن كه ساواك اسما وابسته به نخست وزیری بود . اما مستقلا كار می كرد و دستورات خود را مستقیما از شاه می گرفت . ساواك كه كلیه فعالیت هایش كاملا جنبه محرمانه و پنهانی داشت ، تمام سعی خود را به كار می گرفت تا محیطی آكنده از ترس به وجود آورد و با این كار چنان جو مسمومی بر تمام جامعه حكم فرما كرده بود كه هیچ كس جرئت نداشت در حضور دیگران سخنی به زبان آورد تا جایی كه دوستانم هم می خواستند مطلبی را با من در میان گذارند ، مرا به گوشه خلوتی در باغچه منزل می بردند و در آنجا با صدای آهسته حرف خود را می زدند . (17)
خانم كدی می نویسد : « ساواك كه توسط سازمان سیا و موساد آموزش می دید ، چهار شاخه داشت ، بخشی از ساواك در زندان به كتك زدن و شكنجه هایی كه قبل از انقلاب شهره عام و خاص بود مشاركت داشت . بخشی دیگر از مأموران را افراد تحصیل كرده و خوش لباسی تشكیل می دادند كه سعی می كردند مردم را از مخاطرات بیراهه حرف زدن حرف زدن و یا بیراهه عمل كردن آگاه كنند ، علاوه بر این شاه نیروهای امنیتی و اطلاعات دیگری را هم در كنار ساواك حفظ می كرد تا بعضا به كنترل و مراقبت از یكدیگر بپردازند . تعداد زیادی از افراد اطلاعاتی در بین گروه های مخالف نفوذ كرده بودند ، وقتی زندان و شكنجه و حتی مرگ در پیش روی افراد قرار داشت ، دیگر تعجبی ندارد كه حتی اعضای گروه های مخالف نیز به دیگر اعضای گروه مشكوك شده و تقلیل یابند . حاصل چنین شیوه مملكت داری چنین شد كه ملتزمین شاه پیش از پیش در رساندن اخبار و مطالب ناخوشایند به او تردید به خرج می دادند ، وقتی هیچ كس اجازه نداشت تا در مقابلاو عرض اندام و یا با نظرات او مخالفت كند ، طبیعی است كه شاه احتمالا كم كم تصویری را كه از خودش در كتابها و یا در سخنانش ترسیم می كرد باور می داشت و مخالفین خود را تحت عنوان مرتجعین سركوب می كرد .
از طرفی ، شاه برای نهادینه كردن قدرتش پس از روی كار آمدن دوباره ، در سال 1332 مصمم شد تا هرگز نگذارد وضعیتی شبیه به زمان مصدق تكرار گردد. و بخش اصلی قانون اساسی مشروطیت را كه مقرر می داشت : حكومت از هیأت دولتی تشكیل می گردد كه در مقابل مجلس و با رأی آزاد ملت انتخاب شده ، مسئول می باشد . قدرت شاه به چند مورد معدود محدود می باشد ، به دست فراموشی بسپارد . برای این منظور انتخاب مجلس هیجدهم در اواخر 1332 زیر نظر مستقیم رژیم برگزار شد . رژیم نیز كاندیداهایی را انتخاب می كرد كه مانند مجلس های پس از آن مطیع اوامر شاه باشند .
یك بار دیگر در سال 1346 متمم قانون اساسی تغییر داده شد و به موجب آن فرح به عنوان نائب السلطنه انتخاب شد تا ولیعهد به سن قانونی برسد . (18) شاه در راستای نهادینه كردن اقتدار خود ضمن دست كاری كردن در قانون اساسی و دخالتهای مستقیم در سیستم قانون گذاری و تشكیل ساواك ، سرانجام به سیستم تك حزبی در سال 1352 تحت نام حزب رستاخیز مبادرت كرد . با تأسیس حزب رستاخیز توسط شاه و موضع گیری های بعدی او در مورد لزوم حمایت و عضویت در حزب مذكور توسط همه شهروندان ، بسیاری از تحلیل گران به این نتیجه رسیدند كه شاه به حكومت مشروطه پشت كرده است ، اما حقیقت این است كه او با این كار هویت ملی و شخصیت همه ملت ایران را لگدمال كرده بود . شاه در قسمتی از موضع گیری هایش در این زمینه اظهار داشت : « كسی كه در این حزب سیاسی جدید وارد نشود ... یا فردی است كه به یك سازمان غیرقانونی تعلق دارد یا به حزب غیرقانونی توده وابسته است و یا به عبارت دیگر یك خائن است ، چنین فردی جایش یا در زندانهای ایران است و یا اگر مایل باشد همین فردا می تواند كشور را ترك كند ؛ زیرا او ایرانی نیست ، وطن ندارد و فعالیت هایش غیرقانونی است و بر اساس قانون می توان او را مجازات كرد . » (19)

پی نوشت ها:

1. تاریخ سیاسی معاصر ایران ، جلال الدین مدنی ، ج 1 ، ص 82.
2. همان مأخذ ، صص 82-90.
3. تفسیر آفتاب ، محمدرضا حكیمی ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، تهران بی تا ، ص 99-98.
4. همان مأخذ ، ص 108 و كشف الاسرار ، امام خمینی (ره) ، بی جا ، بی تا ، ص 239.
5. پلی به سوی اسلام نوین ، آموزش و پرورش ، سال چهارم ، صص 174-172.
6. ریشه های انقلاب ایران ، نیكی كدی ، صص 202-201.
7. تفسیر آفتاب ، محمدرضا حكیمی ، صص 100-99.
8. آئین انقلاب اسلامی ، برگزیده ای از اندیشه و آراء امام (ره) ، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) ، تهران ، 1373 ، صص 166-155.
9. تفسیر آفتاب ، محمدرضا حكیمی ، صص 115-114.
10. ریشه های انقلاب اسلامی ، عباسعلی عمید زنجانی ، صص 500-499.
11. تا زمانی كه شاهان وجود دارند ، علی اصغر حاج سید جوادی ، ص 57.
12. آئین انقلاب اسلامی ، همان ، صص 262-161.
13. ریشه های انقلاب اسلامی ، عباسعلی عمید زنجانی ، صص 500-499.
14. ریشه های انقلاب ایران ، نیكی كدی ، صص 254-253.
15. تا زمانی كه شاهان وجود دارند ، علی اصغر سید جوادی ، ص 57.
16. روزنامه آیندگان ، 18/1/1358.
17. مجموعه مقالات ، همان ، ج 2 ، ص 220.
18. همان مأخذ ، صص 257-256.
19. همان مأخذ ، ص 221.

منبع: www.irdc.ir

تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله


نسخه چاپی