دو مقام در مقابل يك معما
دو مقام در مقابل يك معما
دو مقام در مقابل يك معما

با گذشت بيش از نيم قرن از پايان جنگ جهانى دوم، هنوز بين ژاپن و روسيه پيمان رسمى صلح امضا نشده است. مهمترين مانع بر سر راه امضاى اين قرار داد صلح، اختلاف دو كشور بر سر مالكيت مجمع الجزايرى است كه در ژاپن «سرزمين هاى شمالى» و در روسيه «جزاير كوريل» ناميده مى شوند.
اختلاف توكيو و مسكو بر سر جزاير كوريل از جنگ جهانى دوم و پس از شكست ژاپن در جنگ و تصرف اين جزاير توسط اتحاد شوروى سابق شروع و تا به امروز ادامه دارد و در حقيقت، به صورت يك معماى بسيار پيچيده در آمده است.

زمينه تاريخى

جزاير كوريل كه در سال ۱۶۳۴ ميلادى توسط يك دريا نورد هلندى كشف شد، زنجيره اى از ۵۶ جزيره كوچك است كه از دماغه جنوبى شبه جزيره «كامچاتكا» تا شمال شرقى جزيره «هوكايدو»ى ژاپن ادامه دارد.
تاريخ روابط ژاپن و روسيه حاكى از تخاصم بين دو كشور و رقابتهاى آنان بر سر مناطق مرزى است. مداخله سه قدرت روسيه، فرانسه و آلمان، فتوحات ژاپن را در كره و چين در سال ۱۸۹۵ ميلادى بازپس گرفت و طعم اين شكست، كينه ژاپن را نسبت به روسيه برانگيخت.
زمين عنصر اصلى اختلافات تاريخى بين روسيه و ژاپن بوده است. دو مسأله مهم در اين زمينه، يكى جزيره ساخالين است كه گاهى به آن « آسيا» گفته مى شود، چرا كه بارها مالكيت آن عوض شده است و ديگرى مربوط به جزاير كوريل است.
حاكميت بر ساخالين در سال ۱۸۷۵ طبق پيمان «سنت پترزبورگ» به روسيه داده شد، ولى ۳۰ سال بعد ( ۱۹۰۵) به دنبال شكست روس ها در جنگ، به تصرف ژاپن درآمد.
در خلال جنگ جهانى دوم، اتحاد شوروى سابق، فرصتى يافت كه جزيره ساخالين را باز پس گيرد. در كنفرانس «يالتا» در فوريه ۱۹۴۵ كه «استالين» زير فشار كشورهاى غربى براى ورود به جنگ عليه ژاپن قرار داشت، قول داده شد كه ساخالين به روسها اختصاص يابد.
اما تصميمى درباره جزاير كوريل كه در سال ۱۸۷۵ ميلادى طبق همان پيمان سنت پترزبورگ به ژاپن داده شده بود، اتخاذ نگرديدو در آگوست ،۱۹۴۵ نيروهاى ارتش سرخ تمامى جزاير را به تصرف خود در آوردند.
جزاير مورد بحث عبارتند از : «اتوروفو» (Etorofu)، «كوناشيرى» (Kunashiri)، «شيكوتان» (shikotan) و «هابوماى» (Habomai).
نزديكترين جزاير تنها پنج كيلومتر از انتهاى دماغه «نوساپو» واقع در شمال ژاپن فاصله دارد. اراضى مورد اختلاف، مساحتى به ميزان ۴۹۹۶ كيلومتر مربع را در بر مى گيرد كه دو جزيره كوناشيرى و اتوروفو نزديك به ۹۰ درصد از كل مساحت اين اراضى را تشكيل مى دهد.
استدلال هاى تاريخى دو طرف براى اثبات ادعاى مالكيت برجزاير
ژاپنى ها براى اثبات ادعاى خود در مورد جزاير شمالى به دو پيمان بين روسيه تزارى و ژاپن اشاره مى كنند.
نخستين پيمان، پيمان «بازرگانى دريانوردى و تجديد حدود» سال ۱۸۵۵ ميلادى است كه پيمان «شيمودا» (Shimoda) خوانده مى شود. براساس ماده دو اين پيمان كه در آن، مرز دو كشور براى اولين بار به طور رسمى مشخص شده است، چهار جزيره اتوروفو، كوناشيرى، شيكوتان و هابوماى به ژاپن و جزاير «اورپو» (Uruppu) و تمام جزايرى كه در شمال آن قرار داشت، به روسيه واگذار شدند! در حاليكه جزيره بزرگ ساخالين به صورت مالكيت مشترك درآمد. دومين پيمان، پيمان سال ۱۸۷۵ ميلادى سنت پترزبورگ است كه به موجب آن، ژاپن از حقوق مالكيت مشترك خود بر ساخالين صرف نظر كرد و در مقابل، حقوق ارضى جزاير كوريل را به دست آورد.
در اين پيمان ها، عبارت «جزاير كوريل» به ۱۸ جزيره از جزيره اورپو به سمت شمال اطلاق شده است. اين امر براى ژاپنى ها حايز اهميت است، چرا كه ادعاى آنها، بخشى بر اين فرض قرار دارد كه جزاير «اتوروفو» و «كوناشيرى» (كوريل جنوبى) از نظر تاريخى به عنوان بخشى از كوريل ها در نظر گرفته نشده و همراه با جزاير شيكوتان و هابوماى هرگز به كشور ديگرى غير از ژاپن تعلق نداشته است.
شكست روسيه از ژاپن در سال ۱۹۰۵ ميلادى، نيمه جنوبى ساخالين را به موجب پيمان «پورتسموث» (Portsmouth) تحت سلطه ژاپن درآورد.
پيمان بى طرفى آوريل ۱۹۴۱ كه بين اتحاد شوروى سابق و ژاپن امضا شد، نسبت به تداوم روابط صلح آميز و دوستانه، احترام به تماميت ارضى يكديگر تصريح داشت. به هر حال، با پيشرفت جنگ جهانى دوم، متفقين، اتحاد شوروى سابق را براى پيوستن در جنگ عليه ژاپن تحت فشار قرار دادند و استالين شرايط سياسى خود را مطرح كرد.
با ورود اتحاد شوروى در جنگ عليه ژاپن در ماه آگوست ۱۹۴۵ و شكست نهايى ژاپن، جزاير كوريل تحت اشغال روسها در آمد و اين امر در پيمان صلحى كه در سال ۱۹۵۱ ميلادى در شهر «سانفرانسيسكو» به امضا رسيد، به طور رسمى اعلام شد.در مقابل، اساس ادعاى روسها بر توافق ها و پيمانهايى قرار داشت كه طى و پس از جنگ جهانى دوم به ويژه پيمانهاى «قاهره»، «يالتا»، «پتسدام» و پيمان صلح ،۱۹۵۱ امضا شده بود. آنها مدعى بودند كه دو پيمان روس - ژاپن كه در قرن نوزدهم امضا شده بود، با نقض يك موافقتنامه پيشين از سوى ژاپن و حمله به روسيه در سال ۱۹۰۴ ميلادى از درجه اعتبار ساقط شده است.
از سوى ديگر، ژاپنى ها استدلال مى كردند كه اين روسها بودند كه با پيوستن به متفقين در جنگ عليه ژاپن، پيمان بيطرفى سال ۱۹۴۱ را نقض كرده اند. اما آنان فراموش مى كنند كه ژاپن در دو سه سال نخست جنگ دوم جهانى، قصد حمله به اتحاد شوروى سابق را داشت، آنها همچنين ادعا مى كنند كه رعايت پيمان يالتا براى ژاپن الزامى نبود، چرا كه توكيو آن را امضا نكرده بود.

تلاش هاى دوطرف براى حل اختلافات ارضى

الف- دوره جنگ سرد:
روسها ضمن اعلاميه مشتركى كه در سال ۱۹۵۶ ميلادى با ژاپن امضا كردند، پذيرفتند دو جزيره كوچكتر شيكوتان و هابوماى را به شرط آنكه نيروهاى آمريكايى از خاك ژاپن خارج شوند، به توكيو واگذار كنند و در عوض آن، پيمان صلح بين دو كشور امضا شود.مسكو در سال ۱۹۶۰ از بازگرداندن اين دو جزيره به علت تجديد پيمان امنيتى ژاپن- آمريكا كه اساساً با هدف مهار ساختن اتحاد شوروى سابق در اقيانوس آرام بود، خوددارى كرد و شرط بازگرداندن اين دو جزيره را خارج شدن همه نيروهاى خارجى كه در خاك ژاپن مستقر شده بودند، عنوان كرد.
اين مسأله با حمايت علنى چين از ادعاهاى ژاپن در سال ۱۹۶۴ پيچيده تر شد، چرا كه مسكو نگران بود كه محور واشنگتن - توكيو - پكن، يك تهديد جدى براى بخش واقع در حاشيه اقيانوس آرام اين كشور شود.
تحولات دهه ۷۰ ميلادى بر شكل گيرى خط مشى امنيتى ژاپن و نيز روابط اين كشور با روسها تأثير عميقى داشت.
رهبرى وقت مسكو پس از ذوب شدن يخ هاى بين چين و آمريكا، نياز فورى براى تقويت توان نظامى خود در اقيانوس آرام احساس كرد.
دخالت نظامى اتحاد شوروى سابق در افغانستان در اواخر سال ۱۹۷۸ ميلادى و حركت سربازان ويتنامى به داخل كامبوج در اواخر سال ۱۹۷۹ ميلادى كه با حمايت اتحاد شوروى همراه بود، ژاپنى ها را براى نخستين بار وادار كرد تا در سال ۱۹۸۱ از اتحاد شوروى به عنوان دشمن اصلى نام ببرند. با بالا گرفتن رقابت ابر قدرتها، منطقه آسيا- اقيانوس آرام به صورت صحنه رقابت آنها در آمد و در جو مسلح جنگ سرد، مطلقاً هيچ گونه راهى براى حل و فصل اراضى مورد اختلاف وجود نداشت.
ب- مسأله جزاير پس از پايان جنگ سرد و فروپاشى اتحاد شوروى:
مسأله جزاير كوريل كه در جريان فروپاشى اتحاد شوروى براى مدتى كنار گذاشته شده بود، پس از تجزيه آن كشور به ۱۵ جمهورى، دوباره تبديل به يكى از مسائل مهم بين ژاپن و روسيه شد.
در دوره زمامدارى «بوريس يلتسين» در روسيه، با توجه به موقعيت داخلى و بين المللى اين كشور، بخصوص بحران اقتصادى كه روسيه با آن مواجه بود، وى حاضر به معامله با ژاپن شد، به طورى كه در سال ۱۹۹۷ ميلادى «ريوتاروهاشيموتو» نخست وزير وقت ژاپن و بوريس يلتسين موافقت كردند موافقتنامه صلح بين دو كشور، تا سال ۲۰۰۰ ميلادى به امضا برسد.
اما برخى عوامل از جمله مخالفت ارتش، پارلمان وافكار عمومى روسيه مانع از اين امر شدند. البته به اين عوامل، بايد موقعيت سياسى رهبران دو كشور را نيز اضافه كرد. چرا كه نه يلتسين و نه هاشيموتو، اقتدار و ثبات لازم را در عرصه سياست داخلى كشورهاى خود نداشتند به طورى كه حدود يك سال بعد، هاشيموتو به دليل اين كه نتوانست به شعارها و وعده هايى كه به مردم داده بود ( غلبه بر ركود اقتصادى، كاهش نرخ بيكارى، انجام اصلاحات ساختارى و...) عمل كند، مجبور به «هاراگيرى سياسى» شد و از سمت نخست وزيرى و رياست حزب ليبرال دموكرات كناره گيرى كرد. پس از وى نيز «كيزو ابوچى» هم در سمت نخست وزيرى ژاپن با همان مشكلات مواجه شد كه يلتسين بيمار با آنها روبرو شده بود؛ عدم مقبوليت در بين مردم و بحران اقتصادى. در هر حال، عمر زمامدارى يلتسين نيز در كرملين به سر آمد واختلافات ارضى مسكو - توكيو همچنان پابرجا ماند.

مسأله جزاير در حال حاضر

به قدرت رسيدن «ولاديمير پوتين» در روسيه و «جونيچيرو كوايزومى» در ژاپن را مى توان نقطه عطفى در تاريخ سياسى يك دهه اخير دو كشور دانست.روسيه دوران پوتين به هيچ وجه قابل مقايسه با دوران يلتسين نيست. پوتين توانسته است در مدت زمامدارى اش يك ثبات سياسى در داخل و يك جايگاه مناسب در عرصه بين الملل براى روسيه كسب كند، كما اينكه مشكلات اقتصادى هنوز يكى از مسائل اساسى در اين كشور محسوب مى شود. اما شاهد حركت رو به جلوى روسيه در تمام عرصه ها هرچند با سرعتى آهسته هستيم و همين امر باعث ايجاد اعتماد به نفس در دولتمردان و مردم روسيه شده است كه تأثير مستقيمى بر نحوه تصميم گيرى هاى كرملين بخصوص در عرصه روابط خارجى داشته و موجب شده است روس ها در خصوص مسائل مختلف با قدرت بيشترى بر سر ميز مذاكره بنشينند.از سوى ديگر، هنگامى كه كوايزومى حدود ۴ سال پيش با شعار «اصلاحات ساختارى» سكان كشتى توفان زده حزب ليبرال دموكرات و كاخ نخست وزيرى ژاپن را در دست گرفت، توانست با عمل به شعارهايش، ثبات سياسى داخلى را استحكام ببخشد، جايگاه ژاپن را در عرصه جهانى به خصوص در حل بحرانهاى بين المللى كه فقط مختص به كمك هاى اقتصادى مى شد، ترقى دهد و حضور مستقيم در آنها داشته باشد. و به همين دليل، جايگاه فعلى توكيو در عرصه بين الملل به هيچ وجه قابل مقايسه با دوران زمامداران قبلى ژاپن نيست و از طرفى توانسته است به وضعيت اقتصادى ژاپن كه از دهه ۱۹۹۰ ميلادى دچار بحران و ركود شده، سروسامان دهد.
با توجه به مطالب عنوان شده، مشخص مى شود كه هر دو طرف در موقعيتى هستند كه بتوانند با قدرت برخواسته هاى خود در مورد مسائل مورد اختلاف پافشارى كنند.

پيشنهاد مسكو به توكيو

در حال حاضر، روسيه با پيشنهاد واگذارى دو جزيره كوچكتر شيكوتان و هابوماى به ژاپن كه حدود ۱۰ درصد كل اراضى مورد اختلاف را در بر مى گيرد، مى خواهد ضمن امضاى پيمان صلح با توكيو از سرمايه گذارى ژاپن در اقتصاد روسيه استفاده كند. در حقيقت، اين پيشنهاد به دوره زمامدارى «نيكيتا خروشچف» رهبر وقت اتحاد شوروى باز مى گردد كه به توكيو پيشنهاد داد تا در صورت امضاى پيمان صلح دو جزيره كوريل جنوبى را به ژاپن باز گرداند. ( كه بنا به دلايلى كه قبلاً عنوان شد، اين پيشنهاد جامه عمل به خود نپوشيد.)
در پى ارائه پيشنهاد مجدد واگذارى دو جزيره كوچكتر از سوى مسكو به توكيو، طرف ژاپنى بر اين باور است كه مسأله مورد اختلاف دو كشور بر سر چهار جزيره است نه دو جزيره، در همين ارتباط، «نوبوتاكا ماچيمورا» وزير خارجه دولت كوايزومى گفته است: ژاپن به هيچ عنوان از حق مالكيت خود بر جزاير شمالى دست بر نمى دارد. در مقابل «آلكسيف» معاون وزير خارجه روسيه اظهار داشت: «مسكو با بازگرداندن هر چهار جزيره به ژاپن مخالف است.» از سوى ديگر، نمايندگان مجلس محلى استان ساخالين از مقام هاى فدرال روسيه خواسته اند تا از انديشه عقد قرار داد صلح با ژاپن در مقابل واگذارى جزاير كوريل جنوبى صرف نظر كنند. در همين حال، در دوماى روسيه نيز چنين نارضايتى هايى در حال افزايش است، به طورى كه «ديميترى راگوزين» رئيس جناح ميهن دوما، ضمن مخالفت با واگذارى دو جزيره به ژاپن گفته است: «موافقتنامه صلح براى روسيه به گونه اى كه در مقابل اعطاى دو جزيره به توكيو باشد، ضرورى نيست و ژاپن كه در گذشته كشور متجاوز بوده است، حق تحميل شرايط خود را به روسيه ندارد.»
آيا پوتين و كوايزومى قادر به حل معماى كوريل خواهند بود؟
برخى تحليلگران بر اين باورند كه موقعيت سياسى كوايزومى در ژاپن و محبوبيت پوتين در جامعه روسيه امكان حل اين مسأله را براى دو رهبر فراهم مى آورد.ولى بانگاهى واقع بينانه به اوضاع متوجه مى شويم كه حل اين معما حتى براى رهبران زيرك و باهوشى مانند پوتين و كوايزومى نيز كارى بس دشوار خواهد بود.
توكيو سعى و تلاش فراوانى كرد تا در مراسم يكصد و پنجاهمين سالگرد شروع روابط رسمى ديپلماتيك ميان دو كشور (۲۷ فروردين سال جارى)، پوتين به ژاپن سفر كند، اما چنين نشد. توكيو قصد داشت در اين ديدار، مسأله جزاير را به طور جدى مطرح كند. به همين منظور، ماچيمورا وزير خارجه دولت كوايزومى در ژانويه سال جارى ميلادى سفر سه روزه به روسيه انجام داد، كه يكى از اهداف آن، آماده سازى زمينه هاى سفر پوتين به ژاپن بود. روس ها با اعلام اينكه ممكن است آماده كردن موافقت نامه صلح به زمان زيادى وقت نياز داشته باشد و طرح چنين موافقت نامه اى به زمان تخاصمات دو كشور در زمان جنگ جهانى دوم باز مى گردد، استقبال سردى از ماچيمورا به عمل آورند و به ادعاى پايگاه هاى اطلاع رسانى روسيه، مهمترين كارى كه وزير خارجه ژاپن در اين سفر انجام داد، ديدن خرس هاى روسى بود!
كوايزومى نيز در اين خصوص تصريح كرد كه مسأله ارضى ميان ژاپن و روسيه نمى تواند به سرعت حل شود، حتى اگر توكيو در حل آن عجله به خرج دهد.
سفير روسيه در توكيو نيز طى سخنانى اظهار داشت: سفر سال جارى پوتين به ژاپن به دليل اختلافات دو كشور بر سر جزاير مورد مناقشه كوريل با ترديد همراه است و در ادامه تأكيد كرد: ديدار بايد نتيجه اى خاص و مشهود داشته باشد در غير اين صورت، انجامش هيچ دليلى نخواهد داشت. وى توكيو را متهم به امتناع از آشتى و حفظ موضع افراطى بر سر مناقشات كرد و گفت: ولاديمير پوتين رئيس جمهورى روسيه در صورتى كه نتواند طى سفرش توافقى را به امضا برساند، به ژاپن نمى رود.
از سوى ديگر، كوايزومى در پيامى كه به كنگره سالانه جنبش بازگرداندن سرزمين هاى شمالى ارسال كرده بود، گفت: دولت به تلاش هايش براى پيش بردن مذاكرات با روسيه به منظور حل مسأله جزاير شمالى ادامه خواهد داد. وى در پيامش با تصريح بر حاكميت ژاپن به چهار جزيره شمالى گفت: توكيو اين سياست را براى حل مسأله مالكيتش بر جزاير مزبور همچنان ادامه خواهد داد. كوايزومى همچنين اعلام كرد: مشاركت راهبردى ژاپن با روسيه تنها در صورت تعيين مالكيت چهار جزيره و امضاى قرارداد صلح امكان پذير است.
در مقابل، پوتين هم اظهار داشت: روسيه براى مذاكره با ژاپن بر اساس بيانيه ۱۹۵۶ اتحاد شوروى در مورد مالكيت دو جزيره از جزاير كوريل جنوبى آماده است.بنابراين كاملاً مشخص است كه اگر طرفين تغييرى در مواضعشان ايجاد نكنند ( كه احتمال آن قوى است) همچنان كه طى ۶۰ سال گذشته قادر به حل مسأله نشده اند، اكنون نيز قادر به حل آن نباشند.

اهميت جزاير براى روسيه و ژاپن

الف- روسيه:
ساخالين و مجمع الجزاير كوريل و امتداد آن، شبه جزيره كامچاتكا، براى امنيت روسيه بسيار حياتى است، چرا كه در مجاورت پايگاه اصلى ناوگان اقيانوس آرام روسيه - ولادى وستوك- قرار دارد، كه تنها بندر مرتبط با آبهاى گرم اقيانوس آرام است. علاوه براين، لنگرگاه زيردريايى هاى روسيه در «پتروپاولوسك» واقع در جنوب كامچاتكا به مجمع الجزاير كوريل بسيار نزديك است. ساخالين، مجمع الجزاير كوريل و كامچاتكا تنها راه ارتباط ناوگان خاور دور روسيه به اقيانوس آرام محسوب مى شود.همچنين سيستم هاى هشدار دهنده جهت مقابله با موشك هاى هسته اى در اين جزاير مستقر است و علت استقرار سيستم هاى هشدار دهنده، اين است كه خاك روسيه را از آتش موشكهاى «كروز» آمريكايى محافظت مى كند.
ب- ژاپن:
جزاير كوريل با توجه به مطالب فوق الذكر، به لحاظ استراتژيكى، اهميتى كه براى روسيه دارد، براى ژاپن ندارد، بخصوص پس از پايان جنگ سرد و فروپاشى اتحاد شوروى و جو حاكم بر صحنه سياست بين الملل، ديگر احتمال حمله نظامى روسيه به ژاپن تقريباً وجود ندارد و يا بسيار ضعيف است. در نتيجه، مسأله مهم براى توكيو در مورد جزاير بيش از هر چيزى بحث حيثيتى آنها است، چرا كه ژاپنى ها جزاير را بخشى از سرزمين خود مى دانند كه در اشغال يك كشور بيگانه است و بايد باز پس گرفته شود (ژاپنى ها نامى كه به جزاير كوريل اطلاق مى كنند، عبارت است از «سرزمينهاى شمالى تحت اشغال دشمن»). الحاق اين جزاير به سرزمين اصلى يكى از دغدغه هاى اساسى دولتمردان ژاپنى از سال ۱۹۴۵ ميلادى تا به امروز بوده است.
البته جزاير مورد اختلاف ويژگى هاى ديگرى نيز دارند كه از جمله آنها مى توان به ويژگى هاى اقتصادى آنها اشاره كرد.

اهميت اقتصادى جزايركوريل

جزاير كوريل جنوبى علاوه بر اهميت راهبردى فراوان كه دروازه درياى «آخوتسك» به اقيانوس آرام مى باشد، داراى ذخاير غنى معدنى و دريايى است. در فلات قاره اين جزاير، ذخاير عظيم سوختى وجود دارد كه ميزان آن حداقل ۱‎/۶ ميليارد تن تخمين زده مى شود. علاوه بر آن، در اين جزاير، معادن طلا، نقره، تيتان، آهن و محصولات دريايى به ارزش ۴۵‎/۸ميليارد دلار وجود دارد.

اختلافات ارضى ژاپن با ساير كشورهاى منطقه

در حال حاضر، ژاپن به جز روسيه با چين و كره جنوبى نيز بر سر مالكيت برخى از جزاير اختلاف دارد. اختلافات ارضى توكيو و پكن بر سر جزايرى است كه در ژاپن «سنكاكو» و در چين «ديائوپو» ناميده مى شوند، كه داراى منابع غنى انرژى از جمله نفت هستند. پكن مدعى است اين جزاير از دير باز متعلق به چين بوده، اما ژاپنى ها در سال ۱۸۹۵ ميلادى آن راتصرف كرده اند. اين جزاير پس از جنگ جهانى دوم به كنترل آمريكا درآمد و بار ديگر، در سال ۱۹۷۲ ميلادى، حق كنترل آن توسط آمريكا به ژاپن سپرده شد.به علاوه، دو كشور در مورد مرزبندى در درياى شرقى چين نيز اختلاف نظر دارند. چين تأكيد مى كند اين كشور هيچگاه در اين منطقه مرزبندى نكرده است و مرزبندى ژاپن نيز مورد قبول پكن نيست.
ژاپن در حال حاضر عمليات اكتشاف و استخراج نفت و گاز و فعاليت هاى مشابه را در آبهاى درياى شرقى چين آغاز كرده است.از سوى ديگر، ژاپن با كره جنوبى نيز در خصوص مالكيت جزيره «تاكشيما» كه در كره به آن «دوكدو» مى گويند اختلاف دارد. اين جزيره كه در وسط درياى ژاپن قرار دارد، در حال حاضر، تحت كنترل سئول است و نخست وزير كره جنوبى چندى پيش از ژاپن به دليل ادعاى مالكيت بر اين جزيره انتقاد كرد و گفت: «با توجه به جايگاه ژاپن در جامعه بين الملل براى توكيو منطقى نيست كه دست به ايجاد مناقشات بين المللى بزند.»
سئول اعلام كرده كه اين جزيره را از قرن پنجم جزو قلمرو خود به ثبت رسانده است و ژاپن ادعا مى كند كه آن جزيره از قرن هفدهم بر اساس ادبيات تاريخ اين كشور، متعلق به توكيو بوده است. نيروهاى كره اى از سال ۱۹۴۵ ميلادى در جزيره «دوكدو» مستقر هستند.
در مقابل، روسيه با واگذارى دو جزيره در رودخانه مرزى «آمور» و «آرگونى» در خاور دور به چين مسأله ارضى خود را با پكن حل كرد و با امضاى موافقت نامه صلح با چين، خطر بزرگى را از خود دور كرد. در واقع مسكو، ژاپن را از يك امتياز با ارزش، يعنى اتحاد با چين عليه روسيه محروم كرد. اين در حالى است كه اخيراً شاهد افزايش تنش ميان توكيو - پكن بر سر مسائل ارضى و تاريخى هستيم.
با اين تفاسير، مشاهده مى شود كه شرايط موجود در منطقه به نفع ژاپن نيست، چرا كه با قدرتهاى منطقه ( روسيه، چين، كره جنوبى) اختلافات ارضى دارد، حال آنكه در نقطه مقابل روسيه با چنين وضعيتى مواجه نيست. بنابراين در منطقه به لحاظ سياسى و روانى كفه ترازو به نفع روسيه سنگينى مى كند و مسكو مى تواند از همين مسأله به عنوان يك امتياز در مذاكره با توكيو استفاده كند.

سخن آخر

مسكو علاقه مند است صلح با ژاپن، امكان جذب سرمايه هاى اين كشور در روسيه بويژه در طرح هاى بزرگ نفتى ساخالين را فراهم آورد، به همين دليل، پيشنهاد استرداد دو جزيره كوچكتر شيكوتان و هابوماى را به ژاپن داده است، توكيو نيز سعى دارد با استفاده از اهرم اقتصادى فضاى لازم را جهت بازگرداندن هر چهار جزيره ايجاد كند (كه با توجه به اهميت راهبردى جزاير براى امنيت روسيه بخصوص «اتوروفو» و «كوناشيرى» اين امر بعيد به نظر مى رسد.)
با تأكيد و پافشارى كه در موضع طرفين در خصوص جزاير ملاحظه مى شود، نمى توان انتظار داشت حل اين معماى پيچيده در آينده اى نزديك عملى شود و بايد به گفته «يوگنى پريماكف» نخست وزير وقت روسيه استناد كرد كه حدود يك دهه پيش تأكيد كرد: «چاره انديشى براى مالكيت جزاير مورد اختلاف بايد به نسل آينده واگذار شود.»
به هر حال، كوايزومى معتقد است آينده روابط ژاپن و روسيه بايد با حل مسأله جزاير شمالى و نيز عقد پيمان صلح ميان دو كشور ساخته شود و به همين منظور، قرار است در مراسم شصتمين سالگرد پيروزى متفقين بر آلمان نازى (روز نهم ماه مه) در مسكو برگزار شود، شركت كند.
دولت ژاپن هم اميدوار است تا پايان ماه ژوئن آينده پذيراى پوتين باشد و زمينه را براى حل اختلافات دو كشور در خصوص مالكيت چهار جزيره شمالى فراهم آورد.
در پايان، مى توان گفت با توجه به شرايط موجود، شايد يكى از پيشنهادهايى كه براى حل اين معما بتوان ارائه كرد، غير نظامى كردن منطقه و تبديل جزاير به يك منطقه آزاد تجارى با اداره مشترك دو كشور است.

تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله


نسخه چاپی