قرآن و قرآن پژوهى
قرآن و قرآن پژوهى
 


 

نویسنده: بهاء الدین خرمشاهى

 
 
 

1 - تعریف قرآن
 

در فـرهـنـگ اسلام و تشیع قرآن را همواره با صفت کریم به صورت قرآن کریم ( اهل سنت ) با صفت مجید , به صورت قرآن مجید ( اهل تشیع ) مى نامند و این دو صفت منشا قرآنى دارد. از قرآن مجید دوگونه تعریف مى توان به دست داد. نـخـسـت تـعریف ساده و عرفى که قرآن را کتاب مقدس و آسمانى اسلام و وحى الهى بر حضرت محمد (صلی الله علیه واله) مى داند. دوم تـعریف علمى که قرآن را وحى نامه اعجازآمیز الهى مى داند که به زبان عربى , به عین الفاظ توسط فرشته امین وحى , جبرئیل , از جانب خداوند و از لوح محفوظ , بر قلب و زبان پیامبر اسلام (صلی الله علیه واله) هـم اجمالا یکباره و هم تفصیلا در مدت بیست و سه سال نازل شده و حضرت (صلی الله علیه واله) آن را بر گـروهـى از اصـحـاب خـود خوانده و کاتبان وحى ( از میان اصحاب ) آن را با نظارت مستقیم و مـسـتـمر حضرت (علیه السلام) نوشته اند و حافظان بسیار , هم از میان اصحاب , آن را حفظ و به تواتر نقل کـرده انـد و در عـصـر پـیامبر (صلی الله علیه واله) هم مکتوب بوده ولى مدون نبوده است , و در عصر عثمان با نظارت او طى چند سال , منتهى به حدود سال 28 هجرى , مدون بین الدفتین ,از سوره فاتحه تا ناس , در 114 سوره , مى گردد. و متن آن مقدس و متواتر و قطعى الصدور است و تلاوت آن مستحب مؤکد است . ایـمـان بـه قـرآن مـجـید به توصیفى که گفته شد و نیز معجزه الهى و سند نبوت دانستن آن و مـحـفوظ بودنش از خطا و هرگونه افزود و کاست ( تحریف ) , از ضروریات اسلام و مذهب تشیع است . قـرآن به زبان عربى بسیار شیوایى که مایه اعجاب فصحاى عرب ( و بعدها اقوام دیگر ) گردیده و در تـاریـخ زبـان عـربى , سابقه و همانندى نداشته , در طى مدت بیست و سه سال , یعنى سراسر زمـانـى کـه حـضـرت رسـول (صلی الله علیه واله ) به وظیفه رسالت و ابلاغ پیام الهى و دعوت به اسلام اشتغال داشـتـه انـد , بـه صورت بخش بخش ( منجما یا نجوما ) بر حضرت رسول (صلی الله علیه واله ) وحى شده است و چنانچه اشاره شد حافظان , حفظش کرده و کاتبان با نوشت افزارهاى بسیار ابتدایى , با خطى که هـنـوز نـقـطـه و نـشان و علائم اعراب نداشته است , و کوفى نام داشته است , در چندین نسخه بازنویس شده است .

2 - اندازه و حجم و تقسیمات قرآن
 

قرآن کتابى است که در مقایسه با سایر کتابها , کتابى است متوسط الحجم و مى توان گفت حجم آن برابر است با عهد جدید ( اناجیل اربعه و رسالات وابسته به آن) یا دیوان حافظ. طبق دقیقترین آمار تعداد کل کلمات قرآن 77807 کلمه است . ( فرهنگ آمارى کلمات قرآن کریم , دکتر محمد روحانى , 1/23 ).
قرآن داراى 114 سوره و کلا 30 جزء است . هر جزئى چهار ( یا دو ) حزب است . نیز هر پنج آیه را خمس [ خ ] و هر ده آیه را عشر [ ع , و این عمل را تعشیر ] نامیده اند ( تاریخ قرآن , رامیار 543 ). تقسیم درونى و تفصیلى دیگر قرآن , تقسیم آن به رکوعات است . منظور از رکوع , بخشى و گروهى از آیات است که در یک موضوع آمده و اتحاد مضمونى دارد که با شروع آن موضوع , رکوع آغاز مى گردد و با تغییر و تحول کلام به موضوعى دیگر , ختم مى شود. پیداست که شماره آیات مندرج در هر رکوع , کم و زیاد است , به خلاف جزوها و حزبها که به طور مساوى تقسیم شده است . وجـه تـسـمیه رکوع را مى توان از آنجا دانست که در نمازهاى شبانه روزى , پس از خواندن سوره حمد در رکعت اول و دوم , مى توان به خواندن سوره هاى دیگر , یا لااقل چند آیه اکتفا کرد. پیرو این عقیده , بعضى که قرآن شناس بوده اند , اوایل هر چند آیه اى را که یک عنوان و موضوع را تـشـکـیـل مـى دهد , معین ساختند و از آن جهت که بعد از قرائت آن بخش , نمازگزار به رکوع مى رود , نام هر بخش را رکوع گذارده اند. عدد رکوعات قرآن طبق مشهور 540 رکوع است ( به طور متوسط و تقریبى هر صفحه از قرآن یک رکـوع دارد ) ( مقاله قرآنهاى چاپى نوشته کاظم مدیر شانه چى , در مشکوة , شماره دوم , بهار 1362 ش , ص 151 - 152 ). گفتنى است که در قرون جدید , ابتدا خوشنویسان قرآن نویس در امپراتورى عثمانى و سپس در مـصـر و لبنان و سوریه , کوشیده اند و توانسته اند که قرآن مجید را با رعایت قواعدى از جمله آغاز هـر صـفحه با اول آیه , و پایان صفحه به پایان یک آیه , بنویسند و هر جزء را در بیست صفحه و لذا کل قرآن را در 604 کتابت کنند ( 4 صفحه اضافى مربوط به صفحات آغازین و پایانى است ).
در ایـن شیوه کتابت که در معتبرترین قرآن جهان اسلام ( مصحف المدینة , به کتابت عثمان طه , خـطاط هنرمند سورى و طبع دارالقرآن عربستان سعودى در مدینه , و متن مبناى همین ترجمه هم هست نیر رعایت شده , هر صفحه داراى 15 سطر است . بـعضى از غرابت گرایان قرآن را در 30 صفحه عادى ( هر جزء در یک صفحه ) به خط بسیار ریز یا غبار , کتابت کرده اند. و کـسـانى که غرابت گراتر بوده اند , کل قرآن را در یک صفحه - که ابعاد آن از سراسر یک صفحه روزنـامه عادى فراتر نیست - کتابت و چاپ کرده اند که طبعا براى قرائت نیست , و براى به همراه داشتن از جهت حفظ و تعویذ به قرآن است , و حتى با ذره بین نیز قابل خواندن نیست . همچنین قرآن را با تعداد صفحات عادى , فى المثل همان 604 صفحه , ولى با ابعاد بسیار کوچک در حـدود یـک - دو سـانـتـیمتر , بر روى کاغذى بسیار نازک ( حتى نازکتر از کاغذ خاص کتاب مقدس ) به طبع رسانده اند , که آن نیز فایده هاى غیر قرائتى دارد. از سوى دیگر و نقطه مقابل این ابعاد کوچک , قرآن را در ابعاد بسیار بزرگ نیز کتابت کرده اند که یـکـى از مشهورترین نمونه هاى تاریخى آن , قرآن مکتوب به خط محقق ( ولو معروف به ثلث ) به قلم شاهزاده هنرمند تیمورى , بایسنقر میرزا ( 802 - 838 ق ) است که اوراق پراکنده آن , به ابعاد تقریبا بیش از یک متر در نیم متر , در موزه ها و کتابخانه ها , از جمله در موزه قرآن کتابخانه آستان قدس رضوى , محفوظ است . کتیبه هاى مساجد در جهان اسلام نیز نمونه اى از درشت نویسى آیات قرآن مجید است .

3 - آیه و سوره
 

الف ) آیه
واحد کوچک قرآن کریم , آیه است . در بیشتر موارد هر آیه یک جمله است . ولى گاه آیاتى هست که متشکل از چند جمله و یک پاراگراف است ( نظیر مثلا آیة الکرسى یا آیه نور ). و گاه حتى به اندازه چند پاراگراف است . مـانـنـد آیـه دیـن ( کـه آیه تداین و مداینه هم گفته اند ) که بلندترین آیه قرآن است و در کتابت عثمان طه ( مصحف المدینة ) درست یک صفحه پانزده سطرى است . گاه هست که آیه نه فقط از یک جمله کمتر است , بلکه فقط یک کلمه است مانند مدهامتان ( الرحمن , 64 ) , یا از آن هم کمتر مانند اغلب حروف مقطعه یا فواتح سور نظیر طه , یس یا الم . شناخت حد آیه توقیفى و از سوى شارع است . زیرا حتى در فواتح سور فى المثل المص را یک آیه شمرده اند , ولى نظیر آن یعنى المر را یک آیه نشمرده اند. یا حمعسق [ حم . عسق ] را دو آیه شمرده اند. ولى باز کهیعص یک آیه شمرده شده است . کلمه آیه و جمع آن آیات , به معناى همین جملات یا جمله واره هاى قرآن , در خود قرآن هم آمده است . ( آیه : بقره , 106 ; نحل , 101 , آیات ; بقره , 252 ; آل عمران , 7 ; یوسف , 1 ; نور , 1 ). پـر آیـه تـرین سوره قرآن کریم سوره بقره است ( 286 آیه ) ,و کم آیه ترین سوره قرآن , سوره کوثر است ( 3 آیه ). در تعداد کل آیات اقوال متعددى هست . طـبـق معتبرترین قول که ابوعبدالرحمن عبداللّه بن حبیب سلمى از امیرالمؤمنین على (علیه السلام) نقل کرده و امام شاطبى آن را در ناظمة الزهر آورده است , تعداد کل آیات قرآن , 6236 آیه است ( تاریخ قرآن , رامیار , 570 ). تـرتـیب و توالى آیه ها , اعم از اینکه طى یک فقره وحى یا طى یک سلسله وحى متوالى نازل شده باشد , توقیفى است . یعنى خود این امر نیز جزو وحى است و به امر الهى و رهنمایى جبرئیل انجام گرفته است . در مـواردى هـم کـه حضرت رسول (صلی الله علیه واله) آیه یا آیاتى را جابجا مى کردند و مى فرمودند : این آیه یا آیات را در فلان سوره بین کدام آیات قرار دهید , باز به رهنمود وحى بوده است . بعضى از آیات قرآن , برجستگى و شهرت خاصى یافته اند و با نام کلمه یا معنایى از خود آیه مشهور شده اند که بعضى از آنها عبارتند از : آیه اخوت ( حجرات , 10 ) , آیه اذن یا آیه تصدیق ( توبه ,61 ) ; آیه اکمال ( مائده , 3 ) ; آیه امانت ( احزاب , 72 ) ; آیه انذار ( شعراء 214 ) ; آیه تبلیغ ( مائده , 67 ) ; آیه تداین ( یا دین یا مداینه , بقره , 282 ) ; آیه تسمیه که همان بسم اللّه الرحمن الرحیم است در آغـاز کـلـیه سوره ها , جز سوره توبه ; آیه تطهیر ( احزاب , 33 ) ; آیه حجاب ( نور , 30 - 31 ) ; آیه حـفظ ( حجر , 9 ) ; آیه خمس ( انفال , 41 ) ; آیه سیف [ آیه قتال ] ( توبه , 5 ) ; آیة الکرسى ( بقره , 255 ) ; آیه مباهله ( آل عمران , 61 ) ; آیه مشیت ( کهف , 23 - 24 ) ; آیه نور ( نور , 35 ) ; آیه و ان یـکـاد ( قـلم , 51 ) ; آیه ولایت ( مائده , 3 ) ( براى تفصیل و شرح آنها ـ دایرة المعارف تشیع , ذیل کلمه آیه ...) . آیات قرآنى به مکى و مدنى و ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه تقسیم مى گردد که شرح هر یک خواهد آمد. ب ) سوره . واحد بزرگ قرآن کریم , سوره است . سوره در لغت یعنى بریده شده و در اصطلاح گروهى مستقل از آیات قرآن که مطلع و مقطعى دارد , و گفته اند که به این معنى از سورالمدینة ( دیوار دور شهر ) گرفته شده است . کلمه سوره به همین معنى در خود قرآن هم به کار رفته است ( از جمله در بقره , 23 ; توبه , 64 , 86 ; نور , 1 ) همچنین جمع آن سور ( بر وزن گهر ) نیز در قرآن به کار رفته است ( هود , 13 ). قرآن مجید , کلا 114 سوره دارد که کمابیش به ترتیب بلندى طول مرتب شده اند. بلندترین سوره قرآن سوره بقره است ( 286 آیه , برابر با 48 صفحه در کتابت عثمان طه - مصحف المدینة ) و کوتاهترین سوره , سوره کوثر است ( داراى 3 آیه ). بـعضى سوره هاى قرآن , نام گروهى دارند : الطوال السبع [ السبع الطوال ] : ( هفت گانه بلند ) کـه عـبارتند از : بقره , آل عمران , نساء , مائده , انعام , اعراف و در مورد هفتم , اختلاف نظر است کـه آیا شامل انفال و توبه است ( که بین آنها بسم اللّه الرحمن الرحیم فاصله نینداخته است ) یا یونس . الـمـئون [ الـمئین ] : ( صدگانه ها ) به سوره هایى اطلاق مى گردد که تعداد آیات آنها از 100 آیه بیشتر است . ( مانند یونس , هود , یوسف , نحل , کهف ). المثانى : سوره هایى است که کمتر از صد آیه دارد ( مانند قصص , نمل , عنکبوت , یس و ص ). المفصل : سوره هاى اواخر قرآن که نخستین آنها به اختلاف اقوال سوره ق یا حجرات است . نامهاى گروهى دیگر نیز براى بعضى از سوره ها به مناسبتهاى خاصى نهاده اند. از جمله سوره الم : هفت سوره این که با الم آغاز مى شود. سور مسبحات : ( که با کلمه سبحان , یا سبح , یا یسبح آغاز مى گردد , که عبارتند از اسراء , حدید , حشر , صف , جمعه , تغابن , و اعلى . سـور حـوامیم : هفت سوره که با حم آغاز مى گردد ( مؤمن , فصلت , شورى , زخرف , دخان , جاثیه , و احقاف ). سور طواسین : سوره هایى که با طس یا طسم آغاز مى شود ( شعراء , نمل , قصص ). سـور عزایم : چهار سوره اى چهار سوره اى که در آنها سجده واجبه هست ( سجده , فصلت , نجم , علق ). الزهراوان : ( بقره و آل عمران ). المعوذتین : دو سوره آخر قرآن ( فلق و ناس ). چهار قل : چهار سوره پایان قرآن که با کلمه قل آغاز مى شود. نام سوره ها ( فاتحة الکتاب , بقره , آل عمران , نساء , تا آخر ) توقیفى یعنى به تعیین رسول اللّه (ص ) بوده است ( نیز ـ تاریخ قرآن , رامیار , 581 ). بعضى سوره ها , دو یا چند نام دارد از جمله : فاتحة الکتاب ( حمد , ام القرآن , سبع المثانى ) ; توبه ( برائت ) اسراء ( بنى اسرائیل ) نمل ( سلیمان ) ص ( داود ) مؤمن ( غافر ) , اخلاص ( توحید , قل هو اللّه ) ; مسد ( لهب ). درباره اینکه ترتیب و توالى سوره هاى قرآن که آغاز آنها , فاتحة الکتاب و پایان آنها , سوره ناس است , تـوقـیـفـى اسـت یـا اجتهادى ( اجتهاد صحابه ) و به راى و نظر گردآورندگان بازمى گردد , اختلاف اقوال است . بعضى گفته اند توقیفى و به امر و ارشاد پیامبر (ص ) و رهنمود وحى است . بعضى گفته اند اجتهادى است و به عهده سامان دهندگان مصحف عثمانى است , چون حضرت رسـول (ص ) بـه دلایـلـى کـه بـعـدا گـفته خواهد شد , قرآن را کتابت و جمع کرده ولى مدون بین الدفتین نکرده بودند. و بعضى گفته اند آمیزه اى از توقیف و اجتهاد است و این راى پذیرفتنى تر است . نام و نشان سوره هاى 114 گانه قرآن مجید در اغلب تاریخهاى قرآن ( از جمله تاریخ قرآن , تالیف رامـیـار , 583 بـه بـعـد ) و نیز با آمار و ارقام مربوط به کلمات و حروف هر یک در فرهنگ آمارى کـلـمات قرآن کریم , تالیف محمد روحانى , و نیز در پایان هر قرآن طبع جدیدى آمده است , و به رعایت اختصار , از آوردن آن در اینجا خوددارى مى شود.

4 - صورت و سبک قرآن
 

از آنجا که قرآن , متنى مقدس و قدسى است , نمى توان و از ادب شرعى به دور است که درباره آن , هـمـانـنـد سـایـر کـتـابـها سخن گفت , یا آن را در معرض پژوهشهاى زبانشناسى و مخصوصا سبک شناسى آورد. ولى از سوى دیگر از آنجا که قرآن یک سند عظیم الشان زبانى و یک اثر بسیار مهم ادبى است , لذا شـایـد بـا قید احتیاط و رعایت احترام جنبه قدسى قرآن , بتوان به ضرورت بحث و تحقیق از این زاویه نیز به آن نگریست و درباره آن بحث کرد. نثر در زبان عربى , در عصر جاهلیت و اوان ظهور اسلام , سابقه و نمونه چندانى ندارد. نمونه هایش یا بعضى خطبه هاست یا سجع کاهنان . و در قـرآن سـجـع فراوان هست , که احتراما و براى آنکه به سجع کاهنان و شعر شبیه نشود به آن فاصله مى گویند و مراد از آن کلمات مشابه پایانى هر آیه است . قرآن با شعر عربى هم که سابقه درخشانى دارد , شباهت ندارد. قـرآن , قول کسانى را که مى گویند قرآن شعر و پیامبر (صلی الله علیه واله) شاعر است , به شدت نفى مى کند و مى فرماید که به او شعر نیاموخته ایم و سزاوار او نیست ( یس , 69 نیز ـ الحاقه , 41 ). اما در قرآن , جوهر شعرى بسیار است . یعنى بیان ظریف و مجازى و انواع استعاره ها و تمثیلات و تشبیهات هنرى . همچنین آیات موزون یا موزون افتاده قرآن نیز از یکصد فقره بیشتر است . با وجود این , و با آنکه نفوذ قرآن در شعر و ادب عربى و فارسى , بسیار عظیم است , ولى قرآن شعر نیست . این نکته و واقعیت هم حیرت آور است که بین قرآن و سایر کلمات و ماثورات و خطبه ها و احادیث و آثار بازمانده از رسول اللّه (صلی الله علیه واله) و على بن ابیطالب و دیگر بزرگان اسلام , شباهت چندانى دیده نمى شود. و باید گفت که قرآن نوعى منحصر به فرد و تافته اى است جدا بافته . ارزش موسیقایى کلمات و جملات قرآن نیز از دیرباز مورد توجه محققان بوده است . قابلیت خوشخوانى قرآن و ترتیل و تغنى و همخوانى آن کم نظیر یا بى نظیر است . از سوى دیگر , قرآن با آنکه اینهمه قصص و حکایات در بر دارد , قصه هم نیست . و با وجود اشارات تاریخى , تاریخ هم نیست . امـا مـهمترین مشخصه و خصیصه ساختارى قرآن که شاید قدما نیز به آن توجه داشته اند , اسلوب چند وجهى و بلاتشبیه گسسته نماى آن است . یـعـنى شاخه به شاخه شدن معانى و مضامین و قطع پیاپى توالى یک مضمون و مدام از معنایى به معناى دیگر پرداختن . این گسسته نمایى ظاهرى قرآن مجید , در فرهنگ و ادب فارسى نظیر دارد. دو کـتـاب عـظیم که از شاهکارهاى جاویدان زبان فارسى هستند , نیز همین اسلوب و ساختار را دارند. نخست مثنوى معنوى اثر مولانا جلال الدین بلخى ( م 672 ق ). دوم غزلهاى خواجه شمس الدین حافظ ( م 792 ق ). در مـورد مـثـنـوى , مرحوم فروزانفر بر آن بوده اند که تحت تاثیر قرآن , این سبک و سیاق را پیدا کرده است . در مـورد غزلهاى حافظ که به اصطلاح بعضى فارسى زبانهاى پاکستان پاشان ( از پاشیدن) است , نگارنده براى نخستین بار این نظر را مطرح کرده است که حافظ با انقلابى که ( به قول آربرى) در غزل کرده است , نه تحت تاثیر سنت شعرى و تاریخ غزل فارسى است ( چنانکه غزلش هیچ شباهت صـورى و سـاخـتارى با غزل بزرگترین سلفش سعدى ندارد ) , بلکه تحت تاثیر ساخت و ساختار سوره هاى قرآن کریم است . مسلمانها اعم از عرب و غیر عرب , گویى بیم داشته اند که به این خصیصه اشاره کنند. قـدیـمـتـریـن اشـاره اى که در این باب دیده مى شود حدیثى است که یکى از معاصران پیامبر که یـهـودیى به نام سلام بن مشکم بوده است از سر شکوه و گلایه به حضرت (صلی الله علیه واله) عرض مى کند : چـگـونـه از تـو پیروى کنیم حال آنه قبله ما را ترک کرده اى و کتابى هم که آورده اى آن طور که تورات متناسق است , تناسق ( نظم و نسق ) ندارند , کتابى بیاور که مانوس و متعارف باشد وگرنه ما هم نظیر اینکه تو آورده اى مى آوریم . سپس خداوند این آیه را [ در مقام تحدى ] نازل کرد : قل لئن اجتمعت الانس و الجن ... [ اگر انس و جـن هـمـدسـتى کنند که نظیر این قرآن را بیاورند , نظیر آن را نخواهند آورد , ولو آنکه بعضى پشتیبان بعضى باشند ] ( اسراء , 88 ـ اسباب النزول , سیوطى ) اگر آن یهودى را بهانه جو و نادان و سـخـن نـشـنـاس بـدانیم , در سخن دانى و قرآن شناسى طه حسین , تردیدى نیست که بحث مـبسوطى در این باره دارد و مى نویسد : مثلا موضوعهاى سوره بقره بسیار و از هم بیگانه اند , و ایـن خـود دلیل است که این سوره یکمرتبه نازل نگشته , بلکه به تدریج و خرد خرد نازل مى شده است . سپس دهها موضوع و مضمون متنوع سوره بقره را براى نمونه یاد مى کند ( ـ آئینه اسلام , نوشته طه حسین . ترجمه محمد ابراهیم آیتى , ص 149 - 151 ). از قرآن پژوهان اروپایى گویا ابتدا نولدکه اسلامشناس آلمانى که مهمترین تاریخ قرآن را نوشته اسـت , در مقاله قرآن که براى طبع یازدهم دایرة المعارف بریتانیکا نوشته است به این خصیصه از سبک قرآن اشاره کرده و گفته است اصولا ذهن هر پژوهشگر امروزین اروپایى سبک قرآن را به اصطلاح ناپیوسته و پاشان مى یابد. ریـچـارد بـل یـکى از برجسته ترین قرآن پژوهان غربى , در کتاب مقدمه بر ترجمه قرآن به این خـصـیـصه اشاره و آن را ناشى از بیدقتى و اشتباه ناسخان و کاتبان وحى مى داند ولى مونتگمرى وات , قـرآن شـنـاس اسکاتلندى معروف که این مقدمه او را تهذیب کرده و گسترش داده است , تعلیل او را نادرست مى شمارد. آرتـور جـان آربـرى کـه از بزرگترین اسلامشناسان و قرآن پژوهان غربى است در مقدمه ترجمه قـرآنش به انگلیسى , و نیز فریتیوف شوآن در کتاب فهم اسلام , بهتر از دیگران به اهمیت هنرى و زبانى - ادبى این خصیصه ساختارى قرآن پى برده اند و آن را حسن و هنر قرآن شمرده اند , نه عیب و ایراد آن . به نظر مى رسد که اعجاز و سبک تقلید ناپذیر و خارق العاده قرآن , جز از این طریق میسر نمى شد. اگر بیان اندیشه با رعایت ترتیب و توالى منطقى و مضمونى در کتابهاى دیگر خطى باشد , شیوه بـیـان انـدیـشـه قـرآن حـجـمى و حلقوى و بلکه اگر غریب ننماید کروى است و به قول آربرى کنترپوآنى و پلى فونیک است . اگـر قـرآن مـى خـواسـت هـر مضمون را از فى المثل اندیشه توحیدى و نفى شرک و تعدد آلهه تا هشدار به کافران و منافقان تا قصص یکایک انبیاء تا توصیف جهنم و بهشت , تا تسلى دادن حضرت رسـول (صلی الله علیه واله) تـا اشـارات و تلمیحات تاریخى به غزوه ها هریک را در جاى خود و از آغاز تا انجام و یـکـبـار براى همیشه بیاورد , سبکش عادى و شاید ملال آور و حداکثر شبیه به تورات ادعایى آن یهودى , یا فى المثل تاریخ طبرى مى شد. و هرگز نمى توانست همانند صورت فعلى هنرى باشد. هنر در این تلفیق و تلفیق هنرى است .(بـراى تـفـصـیـل در ایـن باره تطورالاسالیب النثریة فى الادب العربى , نوشته انیس المقدسى , مـخـصوصا فصلهاى اول و دوم همچنین مقاله قرآن و اسلوب هنرى حافظ نوشته نگارنده در کـتـاب ذهـن و زبـان حـافـظ و مقدمه بر ترجمه قرآن ( به انگلیسى)اثر ریچارد بل , ویراسته مونتگمرى وات , فقصل پنجم ویژگیهاى سبک قرآنى ).

5 - محتواى قرآن
 

مضامین و معانى قرآن بسیار متعدد و متنوع و درهم تنیده و سرشار از طراوت تکرار است .
در قـرآن توحید و دعوت به اندیشه درباره خداوند و دعوت به ایمان , با نهى و نفى شرک و نفاق و ارتـداد , بـا انکار آلهه و تخطئه شیطان و بت پرستى و اشاره به گوشه هایى از قصص انبیاء از آدم تا خـاتـم (صلی الله علیه واله) و اشـاره به گوشه هایى از زندگى و پرسشهاى عادى عربهاى معاصر پیامبر (صلی الله علیه واله) از جـمله درباره اهله قمر یا حتى مسائلى چون حیض , و وعظ و پند در باب گذران و لهو و لعب نما بـودن زنـدگـى و مـظـاهر آن چون مال ( با نهى از مال پرستى و مال اندوزى) و تجملاتى چون داشـتـن پسران و نازیدن به باغ و بستان , تا اشاراتى درباره وحى و تنزیل و تاویل قرآنى تا احکامى فقهى چون تنظیم میراث و تعیین سهم الارث و تازیانه زدن به زناکاران و بریدن دست دزد و انواع تـحـلیلها و تحریمها و احکام اخلاقى چون دستگیرى از بینوایان و اطعام مساکین تا رعایت حقوق والـدین و احترام فوق العاده به پدر و مادر , و نهى از مفاسد و رذایل اخلاقى , چون کشتن فرزندان از تـرس فـقـر یا حمیت جاهلیت , و رباخوارى و توصیه مکارم اخلاق از صدق و اخلاص تا توصیف فـرشـتـگـان و اعمال آنان و دهها و صدها موضوع دیگر در هم تنیده است , و طبق ساختار ظاهرا نـاپـیـوسته یا گسسته پیوند قرآن مجید که در بخش پیشین به آن اشاره کردیم , همه و همه در کنار همدیگر آمده اند. مـاحـصـل آنـکه مضامین اصلى قرآن عبارت است از 1 ) اشاره به وقایع تاریخى ( غزوات , هجرت رسـول اللّه - صلی الله علیه واله - و نـظایر آن ) , 2 ) قصص انبیاء و حکایات دیگر , 3 ) اندیشه توحیدى و دعوت به ایـمان و اسلام , 4 ) نهى از شرک و نفاق , 5 ) معاد شناسى ( توصیف عوالم اخروى و حیات پس از مرگ ) , 6 ) فرشته شناسى ( نیز شامل بحث درباره شیطان و شیاطین و جن ) , 7 ) احکام فقهى , 8 ) احـکـام اخلاقى ( اعم از وعظ و ارشاد و انواع امر به معروف و نهى از منکر ) , 9 ) توجه دادن به آیات الهى و شگفتیهاى آفاق و انفس ( که شباهت به برهان نظم یا اتقان صنع دارد ) , 10 ) اشاره به شـرایـع پـیشین و کتب و صحایف آسمانى , 11 ) داستان آفرینش و خلقت انسان , و انسان شناسى روان شناسانه . تـنـوع و تعدد موضوعات و مضامین قرآن مجید تا به حدى است که فهرست موضوعى قرآن که فـقـط سرعنوانهاى موضوعى را به نظم الفبایى با اشاره به نام سوره و شماره آیه ( یعنى بدون نقل آیـات قـرآنـى ) در بـر دارد حـجمش به اندازه خود قرآن است ( ـ فرهنگ موضوعى قرآن مجید , تدوین کامران فانى و بهاءالدین خرمشاهى ; همچنین فهرس المطالب , تدوین محمود رامیار ).

6 - حروف مقطعه یا فواتح سور
 

حروف مقطعه یعنى حرفهاى گسسته از هم , و فواتح سور یعنى آغازگر سوره ها.
این دو اصطلاح به آیات یا حروفى از قرآن مجید اطلاق مى گردد که مرموز هستند. یـعـنـى مـعـنـاى آنـهـا یـا مراد از آنها از زمان جریان وحى تا به امروز - به نحوى که مورد قبول صاحبنظران و قرآن پژوهان باشد - روشن نشده است . ( براى تفصیل ـ سوره بقره , توضیح آیه 1 ).

7 - وحى و کیفیت نزول قرآن
 

الف ) وحى
قـرآن مـجید به توسط فرشته وحى , جبرئیل از سوى خداوند و بر وفق آنچه در لوح محفوظ ثبت است , به عین الفاظ بر قلب [ قواى دراکه ] حضرت رسول (صلی الله علیه واله) وحى یا نازل شده است . وحـى , پـدیـده اى اسـت واقعى و عینى و روحانى و عبارت است از ارسال پیام از سوى خداوند به پیامبران , و در مورد قرآن به حضرت خاتم الانبیاء (صلی الله علیه واله). قرآن پژوه معاصر , استاد آیةالله محمد هادى معرفت , در تعریف وحى نشده است : وحى پدیده اى است روحانى که در بعضى از مردم پدید مى آید که با آن به خصایص روحى , ممتاز مى گردند که آنان را سـزاوار اتصال به ملااعلى مى گرداند , و این یا با مکاشفه در باطن نفس است یا با شنیدن که گـیـرنـده وحـى احـسـاسـى ناگهانى را درمى یابد که از خارج وجودش بر او نازل مى گردد و برخاسته از ضمیر خود او نیست . و مى افزاید که وحى از مقوله ادراک وصف ناپذیر است و این پدیده روحانى را کسى که شایسته دریافت آن است درمى یابد. و جز او کسى نمى تواند ژرفناى آن را وصف کند , مگر آنکه به آثار و عوارضش از آن تعبیر کند. ( التمهید , 1/26 )
همو وحى را سه گونه مى داند. 1 ) بـه صـورت رؤیـاى صـادقـه 2 ) به وساطت جبرئیل 3 ) به صورت مباشر ( بدون واسطه) که مخصوصا دو صورت اخیر بر حضرت رسول (صلی الله علیه واله) فرود مى آمده است . و صورت اول در آغاز بعثت براى حضرت (صلی الله علیه واله) پیش مى آمده است . شادروان رامیار براى وحى مراحل هفت گانه شمرده است ( تاریخ قرآن , 112 ). و فرق آن را با الهام باز نموده است ( پیشین , 145 به بعد ). شـادروان عـلامـه طـبـاطـبایى مى نویسد : آنچه از قرآن به دست مى آید این است که این کتاب آسمانى [ قرآن ] از راه وحى اى که به پیغمبر اکرم (صلی الله علیه واله) شده به دست آمده , و وحى یک نوع تکلیم آسـمـانـى ( غـیـر مادى ) است که از راه حس و تفکر عقلى درک نمى شود , بلکه با درک و شعور دیـگـرى اسـت که گاهى در برخى از افراد به حسب خواست خدایى - پیدا مى شود , و دستورات غیبى یعنى نهان از حس و عقل را از وحى و تعلیم خدایى دریافت مى کند. عهده دارى این امر نیز نبوت نامیده مى شود. ( قـرآن در اسـلام , 107 ) همچنین : عقیده عمومى مسلمین - که البته ریشه آن همان ظواهر لـفـظى قرآن است - درباره وحى قرآن این است که قرآن مجید به لفظ خود سخن خداست که به وسـیله یکى از مقربین ملائکه که موجوداتى آسمانى هستند , به پیغمبر اکرم (صلی الله علیه واله) فرستاده شده است . نام این ملک یا فرشته , جبرئیل و روح امین است . سخن خدا را تدریجا در مدت بیست و سه سال به پیغمبر اکرم (صلی الله علیه واله) رسانیده و به موجب آن به آن حضرت ماموریت داده شده که لفظ آیات آن را بر مردم بخواند. ( پیشین , 90 ). بـه گـفته مرحوم رامیار , واقعیت وحى به انبیاء به تواتر تاریخى رسیده است و مورد تایید یاران و حتى دشمنان ایشان بوده است , ولو آنکه در تبیین و توجیه آن اختلاف نظر بسیار است . ( تاریخ قرآن , 133 ). در حـین نزول وحى به حضرت رسول (صلی الله علیه واله) احوال سنگین گوناگونى دست مى داده است نظیر لـرزیدن , در هواى سرد عرق ریختن , به حالتى نزدیک به بیهوشى و بهت درآمدن , و گاه قبل از فرارسیدن وحى , صدایى مانند زنگ ( جرس ) مى شنیده است . بهترین و کاملترین توصیف از آغاز شدن وحى در سیره ابن هشام آمده است . ( ـ سیرت رسول اللّه , 1/205 به بعد , باب دوازدهم . ) پـس از انـقـضـاى هـر نوبت از وحى , حضرت رسول (صلی الله علیه واله) الفاظ قرآن را که به نحوى روشن در خـاطـرش نـقش بسته بوده است , به یاد مى آورده و به کاتبان وحى که عده آنان را تا چهل نفر از صـحـابه با سواد ( از جمله خلفاى چهارگانه , ابى بن کعب , زید بن ثابت , طلحه , زبیر , سعد بن ابـى وقـاص ) یـاد کـرده انـد , امـلا مـى فـرمـوده انـد و آنان با نوشت افزارهاى بسیار ابتدایى آن را مـى نـوشته اند , و سپس با نظارت مستقیم حضرت (صلی الله علیه واله) بر مردم مى خوانده اند و حافظان , حفظ مى کرده اند. ( درباره حافظان اولیه ـ تاریخ قرآن , رامیار , 247 به بعد ). ب ) نزول . نـزول قرآن مجید عبارت است از فرود آمدن وحى به تفاریق , از مصدر وحى ( خداوند ) به مهبط وحـى ( قـلـب حـضـرت رسول صلی الله علیه واله) در طى مدت بیست و سه سال از لیلة القدر ( شبى از شبهاى فرد دهه آخر رمضان ) سال اول بعثت , تا اندکى پیش از وفات آن حضرت (صلی الله علیه واله). در قرآن مجید , نزول وحى چون به خداوند نسبت داده شود , انزال و تنزیل نامیده مى شود. نخستین سوره اى که بر حضرت رسول (صلی الله علیه واله) نازل شده است , سوره علق ( اقرا ) است . بـعضى گفته اند ابتدا فقط پنج آیه اول این سوره نازل شده است , بعضى از محققان هم برآنند که نخستین سوره کامل که نازل شده است , فاتحة الکتاب ( سوره حمد ) است . ( التمهید , 1/93 - 98 ). آخرین سوره اى که نازل شده است , سوره نصر است . بـعـضـى از قـرآن پـژوهان گفته اند که قرآن بتمامه در لیلة القدر به صورت جملة واحدة (یکباره) از لوح محفوظ به بیت العزة یا بیت المعمور (در آسمان چهارم) نازل شده , و سپس نجوما یا منجما یعنى بخش بخش و به تفاریق در طول مدت 23 سال به تفصیل نزول یافته است . ( بحارالانوار , 18/253 - 254 ). مـلا مـحسن فیض گفته اند مراد از این [ دو نحوه نزول ] نزول معناى قرآن به قلب پیامبر (صلی الله علیه واله) اسـت ... سـپـس در طول بیست [ و سه ] سال , هر بار که جبرئیل بر او ظاهر شده و وحى آورده و الفاظ آن را بر حضرت مى خوانده است , بخش بخش از باطن قلب او به ظاهر زبانش نزول مى یافته است . ( مقدمه نهم از تفسیر صافى ).
عـلامه طباطبایى هم بر آن است که حقیقت قرآن , یعنى کتاب مبین در یک شب ( لیلة القدر ) بر قـلـب رسـول خدا (صلی الله علیه واله) نازل شده و سپس همین قرآن بعد از آنکه تفصیل یافت , تدریجا در طى مدت دعوت نبوى , نزول یافته است . ( المیزان , ذیل تفسیر آیه 185 بقره . ) نزول تدریجى قرآن , نظر به چند علت یا حکمت داشته است .
1 ) رخ دادن پیشامدهایى که دستورى و حیانى یا الهى مى طلبید , 2 ) کسانى پرسشى داشتند که جواب اقتضا مى کرد , 3 ) تشریع حکمى در موقع مناسب و معین لازم مى نمود. 4 ) پایدار ساختن پیامبر ( فرقان آیه 32 ) , 5 ) ایجاد روحیه ثبات قدم در مؤمنان و مجال دادن به کـافران یا تازه ایمان آوردگان تا براى ترک عقاید باطله و عادات رذیله و ایجاد عقاید و عبادات و آداب درست به جاى آن ; همچنین سیر از نرمش و مماشات با کفار به جهاد با آنان . ( تاریخ قرآن , رامیار , 200 - 204 ). نزول قرآن مجید , چند آیه به چند آیه بوده است که تعداد این آیات را 3 تا 5 گفته اند. ( پیشین , 201 ).
منبع: پایگاه بلاغ

 

نسخه چاپی