نگاه استراتژیک به ترویج نقش توسعه‏ای وقف
نقش وقف در توسعه
 
این تحقیق با عنوان «نگاه استراتژیک به ترویج نقش توسعه ای وقف» در پاسخ به تصمیم اتخاذ شده توسط اعضای هیئت اجرایی وزیران اوقاف و امور اسلامی کشورهای اسلامی در نشست دوم در 17 ربیع الثانی 1416 هجری در جده مطابق با 12 سپتامبر 1995، انجام شده است.

اهمیت نقش وقف در توسعه ی جوامع اسلامی در تاریخ معاصر مسائلی را به دنبال دارد که مهمترین آنها عبارتند از:
- شدت نیاز به احیای توازن فکری بین ارزشهای معنوی و مادی که امروزه در زندگی بشر مشاهده نمی شود.
- تشدید نیاز به فعالیت تکمیل سازی اقدامات حکومتی و خصوصی در تحقق اهداف توسعه؛

- بهره برداری از نظام توسعه ای وقف به دلیل این ویژگی که می تواند شامل تمام نیازهای افراد جامعه باشد؛
- مشارکت عمده ی وقف در تکامل ساختار نهادی جامعه از طریق حمایت از بخش های خصوصی.

با توجه به این مطالب شایسته است که جنبه های مختلف نقش وقف در توسعه را از طریق مبادی فلسفی توسعه از دیدگاه اسلام و آگاهی از مفهوم توسعه نیافتگی و دیدگاه اسلام در مورد آن تبیین کنیم:

خلاصه ی مبادی فلسفی توسعه از دیدگاه اسلامی عبارتند از:
- امر خداوند به جانشینی بشر در زمین. انسانها مکلف به آبادکردن زمین هستند و ما بر این امر، توسعه اطلاق می کنیم؛
- ترغیب اسلام به استفاده ی بهینه از امکانات انسانی و طبیعی ممکن الوصول و جلوگیری از از بین رفتن آنها؛
- جلوگیری از تجاوز از موازینی که توسعه بر محور آن موازین می چرخد؛

- توسعه ی واقعی درصدد حفظ توازن بین ارزش های اخلاقی و مادی است؛
- انسان عنصر اساسی در توسعه ی مورد نظر اسلام و در عین حال هدف توسعه است؛

- در یک جامعه ی اسلامی توسعه باید از همان جامعه با همه ی اعضا و نهادهایش سرچشمه گیرد؛
- تأیید دیدگاه توسعه ی اسلامی که وجود تنوع و اختلاف بین اعضای هر جامعه و به طور کلی بین جوامع را می پذیرد.

امروزه این اتفاق وجود دارد که مفهوم توسعه نیافتگی در هر جامعه ای شامل این پدیده هاست:
- مواجهه با روح عصر و مقتضیات زمان از طریق شیوه هایی که از فرهنگ داخلی جامعه سرچشمه می گیرد؛

- فروپاشی فکری در نتیجه ی افراطگرایی در حفظ سنت و مجذوب فرهنگ های دیگر شدن؛
- اختلال در مفاهیم حیات سیاسی به ویژه در ارتباط با مفاهیم حقوق و تعهدات؛
- اختلال در نظم عمومی جامعه و در معرض خطرات و تهدیدات رو به تزاید قرارگرفتن آن؛

- فساد مدیریتی در نهادهای اجتماعی گوناگون؛
- تفاوت بسیار در توزیع ثروت و درآمد در یک جامعه واحد، همراه با فقر رو به تزاید؛

- توقف مکانیسم های حرکت اجتماعی که به هر کسی اجازه می دهد براساس معیارهای منصفانه به نخبگان بپیوندد؛
- پایین بودن سطح آموزشی و الگوهای بهداشتی و سلامتی و فقدان خدمات عمومی؛
- فقدان مفهوم بازآفرینی ثمربخش و گسترش مفهوم زمان فراغت؛

- کم توجهی به فرهنگ و علوم کاربردی؛
- تفاوت بین دو طرف معادله ی اقتصادی یعنی تولید و مصرف و داشتن مصرف بیش از تولید؛
- فقدان تنوع در اقتصاد و گرایش به سوی تکیه بر بخش های خاص اقتصادی؛

- عدم توازن در ساختار نیروی انسانی برحسب سطوح و حرفه ها در بخش های مختلف؛
- محدود کردن روابط تجاری خارجی به صادرات مواد اولیه و واردات تمام فرآورده ها و مصنوعات.

با بررسی پدیده های یاد شده، کشف می کنیم که اسلام موضع مثبتی نسبت به همه ی اشکال توسعه نیافتگی دارد به این معنا که آنها را رد کرده و حرکت به سوی پیشرفت و تمدن را از طریق ابزارها و نظامات شریعت که به این منظور مقرر شده اند طلب می کند.

از میان این نهادهای مهم، نظام وقف است که قابلیت تطبیق و انعطاف آن به عنوان یک نظام توسعه ی مالی به این نهاد قلمرو مانور وسیعی برای ایفای نقش مورد نظر آن اعطا می کند.
 

وقف و توسعه‏ی فکری و فرهنگی
برای ایجاد یک تعادل معقول در توسعه ی فرهنگی باید تعادل بین ابعاد دینامیکی و استاتیکی در حرکت فرهنگی حفظ شود، یعنی توازن بین متغیرات و ثوابت در فرهنگ جامعه.

سنت فرهنگی در مفهوم استاتیکی سنتی، ممکن است حرکت یک شخص یا جامعه را منع کند مگر اینکه این سنت از طریق بررسی و مطالعه ی مشکلات غامض معاصر ایجاد شده باشد، یعنی از طریق یک تلقی دینامیکی.


نقش وقف در ترویج حرکت توسعه ی فرهنگی و فکری آن گونه که دیدیم می تواند به این شرح باشد:
- پشتیبانی از مؤسسات فرهنگی و دینی که به مردم نزدیک هستند؛

- نوسازی ابزارهای «دعوت» [تبلیغ] و مهیا ساختن آنها برای مواجهه با نیازهای آینده و راهنمایی رهبران فرهنگی و هنری و توسعه ی سیستم هایی که «داعیان» [مبلغان] را تربیت می کند؛
- پشتیبانی مؤسسات تحقیقات علمی و مراکز مطالعات فکری؛

- تأیید و پذیرش فعالیت های علمی که شیوه های جدید آینده شناسی (علم به آینده) را به کار می گیرد و از آنها در توسعه ی شیوه های جدید اجتهاد استفاده می کند.
 

وقف و توسعه‏ ی آموزشی

اولویت های توسعه ی آموزشی در کشورهای اسلامی متفاوتند، با وجود این می توانیم به نقش وقف در زمینه ی آموزشی نیز اشاره کنیم که در محورهای عمده ذیل مطرح می شود:
- گسترش تلاشهای آموزشی و دانشگاهی که به دنبال تنظیم چارچوب جدیدی برای نظریه ی آموزشی اسلامی مطابق با اصول شریعت و نیازهای زمان است؛

- حمایت از مراکز و مراجع آموزشی درجهت توسعه ی برنامه ی آموزش عمومی به منظور مواجهه با نیازها برای رسیدن به اهداف آموزش اسلامی از جشم اندازی جدید؛

- حمایت از نهادهای دینی اختصاصی به منظور توسعه ی برنامه ی آموزشی و روش شناسی آنها برای مواجهه با نیازها در زمینه ی افزایش طرح های اسلامی معقول و جدید؛

- حمایت از الگوهای مناسب در توسعه ی تجارب آموزشی که درصدد اعمال نظریه ها و روش شناسی های آموزشی پیشرفته هستند؛

- حمایت از تلاش هایی که به اسلامی کردن نظام آموزشی کمک می کند و انجام این مهم از طریق معیارهای محیطی رقابتی موجود در خارج از مدرسه، معیاری که ممکن است با این نظام آموزشی سازگار یا متعارض باشد؛

- حمایت از فعالیتهای دانشگاهی که درصدد استفاده از علم آینده شناسی است و استفاده از این دانش در جهت منافع جوامع اسلامی؛
- فراهم ساختن زمینه ی حمایت اجتماعی، دانشگاهی و فرهنگی از مربیان و معلمان؛

- توجه به طبقه های خاصی از دانش پژوهان مانند نیازمندان، مستعدان و معلولان؛
- شرکت در برنامه های ریشه کنی بی سوادی، آموزش قرآن و فرهنگی دینی؛

- شرکت در توسعه ی بنیه ی زیربنایی مدارس و دیگر مؤسسات آموزشی.
 

وقف و توسعه ‏ی اجتماعی

برجسته ترین جلوه های وقف در توسعه ی اجتماعی عبارتند از:
- حمایت لازم از تحقیقات و مطالعات مربوط به جنبه های اجتماعی در اندیشه ی اسلامی؛

- توجه به برخی طبقات اجتماعی، مثل خانواده، زنان، جوانان، اطفال و افراد با نیازهای خاص؛
- وقف می تواند نقش مهمی در کنترل و حل برخی مشکلات در زمینه ی ارزش های غیر اسلامی ایفا کند؛

- تهیه ی چارچوب سازمانی و مالی مناسب برای توسعه ی جامعه محلی؛
- وقف تجربه ی گران سنگی در زمینه ی یکپارچگی و استحکام اجتماعی است. تجربه ای که باید نوسازی شده و متناسب با زمان گردد؛
- وقف می تواند در عادی سازی نقش مهم اقلیت های غیر مسلمان که درجوامع اسلامی زندگی می کنند مؤثر باشد.
 

وقف و توسعه‏ ی اقتصادی

اسلام ارزشهای اخلاقی و فعالیت های اقتصادی را به یکدیگر مرتبط می کند (سوره ی یوسف و دیگر سوره های قرآن) ، بنابراین انتظار می رود که نقش وقف اساسی، هم در توسعه ی اندیشه ی اقتصادی و هم در توسعه ی اقتصادی داشته باشد. چنین نقشی را می توان در این محورها تبیین کرد:
- حمایت لازم برای ترسیم نظریه ی اقتصادی اسلامی جدید؛
- شرکت در ایجاد جوی مناسب برای توسعه ی نظام مالی کلی اسلام؛
- تشویق به کارگیری ابزارهای مالی اسلامی و ابزارهای توسعه ی آن؛
- توسعه نقش اندوخته های وقف به منظور بهره گیری از آن در اقتصاد ملی.
 

نقش وقف و توسعه‏ ی سیاسی

نقش وقف در توسعه ی سیاسی نقش مؤثری است. البته این نقش در تماس با خود فعالیت سیاسی نیست بلکه وقف در رویه های سیاسی و توسعه ی نظریه های سیاسی مؤثر است. بنابراین نقش وقف را در توسعه ی سیاسی در این موارد می توان بیان کرد:

- تأکید بر اصولی که اساس و مبنای معقولی برای حیات سیاسی حقیقی است و این مهم از طریق حمایت از تلاش های تحقیقاتی دانشگاهی که در ترسیم نظریه ی جدید سیاسی اسلام مشارکت می کنند، عملی می شود؛

- حمایت از تلاش هایی که آموزش سیاسی معقول و سالم به نسل ها کمک می کند و به جوانان فرصتی می دهد که در طرح های وقف شرکت کنند، مضاف بر نقش وقف در حفظ توازن اجتماعی؛

- نقش وقف در حفظ توازن و استحکام جامعه از طریق توجه به نیازمندان.
 

وقف و توسعه‏ ی جامعه

نقش وقف در توسعه ی جامعه تا مناطق مسکونی و سرزمین ها گسترش دارد و می تواند به تحقق این اهداف بینجامد:
- حل مسائل مربوط به توسعه ی جامعه براساس شریعت؛
- تقویت روح وفاداری ملی؛
- ایجاد گروهی در هر منطقه ی مسکونی برای تقویت تلاش های مربوط به توسعه؛
- گسترش تعاون و ارتباطات متقابل بین ساکنین یک منطقه؛
- نشان دادن نیازهای توسعه ای یک منطقه خاص از طریق کمک هایی که به وسیله ی ساکنین آن منطقه می شود؛
- ایجاد فرصت های شغلی برای ساکنین آن منطقه؛
- تأکید بر تنوع و توازن در زمینه های توسعه ی جامعه.
 

وقف و توسعه‏ ی نهادی

وقف در بعضی از ادوار دچار رکود بوده و کمتر در سازندگی جامعه نقش داشته است و تنها نقشی حاشیه ای پیدا کرد. اما به عنوان یک نظام برای فعالیت اجتماعی، وقف می تواند به طور مؤثری در توسعه جامعه در موارد ذیل نقش ایفا کند:

- اعمال نقش نهادی وقف مبتنی بر مقررات، اعتبار و استانداردهای حسابداری دقیق نسبت به شیوه ی اجرایی در جامعه ؛
- حفظ توازن بین بخش های حکومتی، خصوصی و خیریه؛

- دیدگاه استراتژیک واقف نسبت به وقف در زمان انشای وقف؛
- توجه ناظر وقف به اتقان شیوه ها و فنون برنامه ریزی کاربردی در زمینه ی صرف عواید وقف در اهداف خاص برای رسیدن به بالاترین منفعت.
 

وقف و توسعه‏ ی اداری و فقهی (شرعی)

می توان کسانی را یافت که پول یا بخش مفیدی از عواید مالی خیریه را برای اهداف توسعه ی اداری و فقهی ذیل وقف می کنند:
- حمایت از تحقیقات و مطالعات در زمینه ی مسائل بنیادی در امور فقهی و اداری؛

- تقویت تلاش ها در جهت توسعه ی مفاهیم خدمت اجتماعی، مفاهیمی از چشم اندازی اسلامی همراه با نظام کاربردی آن؛
- مشارکت در توسعه ی اداره ی محلی از طریق سازمانهای توسعه ای در جامعه ی محلی.
 

گرایش های جدید در توسعه‏ی سرمایه گذاریهای وقف

انتظار می رود نقش نهاد وقف در زمینه ی فعال کردن نقش توسعه ای آن مؤثر باشد، از این رو انتظار این است که دارایی های وقف شاهد رشد چشمگیری در نتیجه ی تمایل به وقف بیشتر در جهت اهداف اجتماعی باشد.

با وجود این ، باید تذکر داد که سرمایه گذاری وقف هنوز هم شیوه ی سنتی را دنبال می کند، اگر چه روح عصر موجود و رشد مورد انتظار در سرمایه ی وقف، شیوه های جدید سرمایه گذاری را طلب می کند که مطابق با شریعت و پاسخگوی گرایشات سرمایه گذاری جدید باشد.

بنابراین، ضروری است برخی از مسائل مهم مربوط به این موضوع را بررسی کنیم. اما بررسی ها درباره ی روند ارزیابی وضعیت فعلی سرمایه گذاری وقف، نشان می دهد، این سرمایه گذاری اغلب با این پدیده ها ارتباط دارد:

1. خلأ موجود در طرح استراتژیک سرمایه گذاری وقف و ناتوانی تکنولوژی که در آن به کار می رود؛
2. خلأ بین قلمرو قانون گذاری اقتصادی و شرایط سرمایه گذاری وقف؛
3. محدودیت مجاری سنتی و نظام سرمایه گذاری وقف؛
4. سوءمدیریت سرمایه گذاری وقف؛
5. سهل انگاری در حفظ دارایی های وقف یا تعدی به آن در برخی موارد؛
6. فقدان هماهنگی بین سازمان های سرمایه گذاری وقف؛
7. ارزیابی نادرست دارایی های وقف.
مطالب یاد شده ویژگی های اساسی وضعیت فعلی نظام سرمایه گذاری وقف را تشکیل می دهد. اکنون باید عناصر چارچوب اسلامی و استراتژیک حاکم بر رویه های سرمایه گذاری وقف را که از این جهار محور تشکیل می شود تبیین کنیم:

1. چارچوب شرعی سرمایه گذاری وقف
در وقف مفاهیم بلندی وجود دارد که قبل از هر مفهومی، این مفهوم قرار دارد که فعالیت وقف یک عمل عبادی است و پول به وسیله ی متصدی و متولی به طور امانت نگهداری می شود.
تمایل به ترویج نظام وقف و کار خیر در جامعه به خودی خود تمایل به تأکید بر ماهیت اسلامی هویت نهادی جامعه است.
2. مسؤولیت در تداوم توسعه ی منابع سرمایه گذاری و توسعه ی دارایی های وقفی
این امر از قابلیت تغییر شرایط اقتصادی و ضرورت حفظ امانت واقف به وسیله ی متولی وقف ناشی می شود.
3. رعایت اصل «لا ضرر و لا ضرار» در سرمایه گذاری.
به این معنا که طرح ها سبب ورود زیان به اشخاص یا محیط نشود. همچنین از اموری که با شریعت سازگار نیست جلوگیری شود.
4. حفظ تعادل بین الگوهای مالی و توسعه ای از یک طرف و پروژه های توسعه ای از طرف دیگر، در روند تصمیم سازی در سرمایه گذاری دارایی های وقف.
با توجه به فعالیت موجود وقف، ابعاد استراتژی سرمایه گذاری وقف را می توان به این نحو بیان کرد:
 

اهداف استراتژیکی سرمایه گذاری وقف

هدف استراتژیک بخش سرمایه گذاری وقف را با رعایت ویژگی های جامعه ی خاصی می توان چنین مشخص ساخت: حفظ دارایی های وقف، توسعه ی سرمایه های آن، و روند ایجاد سود منطبق بر اصول سرمایه گذاری شریعت.
 

اهداف سرمایه گذاری وقف

[این] اهداف، برای تحقق اهداف استراتژیکی سرمایه گذاری وقف، ترکیب و کامل می شوند. معمولا اهداف به اهداف کلی و اهداف جزئی، و اهداف کوتاه مدت و بلندمدت تقسیم می شود. اهداف کلی عبارتند از:
- حفظ دارایی های وقف؛
- توسعه ی سرمایه ی وقف از طریق تبدیل به احسن کردن دارایی های وقف شده؛
- حفظ ارزش دارایی های وقف در مقابل نوسانات اقتصادی؛
- افزایش توانایی برای تحصیل عواید؛
- پذیرش ابزارها و نظاماتی که هماهنگ و منطبق بر شریعت اسلامی است؛،
- تأکید بر نظامات اسلامی موفق در فعالیت اقتصادی اجتماعی.
 

سیاست های سرمایه گذاری وقفی

برخی از الگوهای ارشادی را می توان در ارتباط با سیاست های سرمایه گذاری وقف مطرح ساخت که ممکن است این سیاست ها را شامل شود:
- اولویت فرصت های سرمایه گذاری در پرتو تحقق حداکثر سود با پذیرش خطر متعارف؛

- تنوع سرمایه گذاری ها برحسب ابزارها، زمینه ها، موقعیت جغرافیایی و خودداری از رقابت با بخش خصوصی؛

- سیاست های مربوط به حفظ تعادل در سرمایه گذاری دارایی های برطبق انواع، نظامات و ابزار آنها که شامل این موارد است:

مشخص کردن سقف سرمایه گذاری در هر ناحیه، از جهت ارز خارجی و ابزارهای اعتباری داخلی، و مشخص کردن سقف سرمایه گذاری خارجی و سقف سرمایه گذاری در دارایی های در جریان.

- سیاست های مربوط به فرصت های سرمایه گذاری، که شامل این موارد است:
مشخص کردن سقف سرمایه گذاری درهر سرمایه گذاری خاص و تشخیص سقف سرمایه گذاری در فلرصت های سرمایه گذاری که به وسیله ی دیگران انجام می شود.

نظامات و مقررات سرمایه گذاری

رعایت این مقررات برای سرمایه گذاری ضروری است:
- مقررات شریعت در سرمایه گذاری وقفی،؛

- ضوابط فنی در سرمایه گذاری مثل اجتناب از ریسک بالا؛ توقع عواید متعارف از دارایی های موجود، دوام سودآوری سرمایه گذاری موجود و دستیابی به میزان معقول سود از فرصت هایی که الگوهای توسعه ای در تثبیت آنها دخیل و مؤثر بوده است؛

- مقررات سرمایه گذاری در فرصت های موجود و قابل دسترسی که این موارد را شامل می شود:

دوام توسعه ی دارایی ها و عواید سرمایه گذاری های موجود برای تضمین اینکه این فرصتهای سرمایه گذاری سود نسبی خود را داشته باشد یا اینکه اگر نقش مؤثر و متعارفی را در بازار دارا باشد. به علاوه فرصت های سرمایه گذاری باید میزان متعارفی از جنس دارایی های [وقف] را شامل باشد.

همچنین باید شامل تفاوت بین ابزارهای توسعه ای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت باشد و به علاوه در هر مدت زمان کوتاه سود وقف محاسبه شود.

- مقررات مربوط به عواید وقف شامل:
تشخیص حداقل درآمدها برای سنجش کل درآمدهای سالانه از سرمایه های وقف که تماما در سرمایه گذاری جریان دارد و تشخیص درآمدهای جاری و درآمدهای سرمایه ای .

- مقررات حسابداری در سرمایه گذاری وقف، شامل:
اصل وضعیت مالی مستقل، اصل فعالیت مستمر، اصل سنجش از طریق طلا، نقره و قیمت های ثابت، اصل مقابله، اصل بیان و اصل احتیاط برای حفظ دارایی های وقف.
 

نظام جدید سرمایه گذاری وقف

مابه احیای نظام اسلامی وقف در الگوهایی که پاسخگوی نیازهای زمان باشد نیازمندیم. وضع مقررات در مورد چنین نظامی در سرمایه گذاری وقف باید متناسب با ضرورت های وقف و سرمایه گذاری آن باشد. علاوه بر آن نقش توسعه ای وقف را نیز احیا کند. از جمله این نظامات موارد ذیل هستند:

مقارضه [مضاربه] (تواقف شرکت به گونه ای که سرمایه از یک طرف و کار از طرف دیگر باشد) ، سلم (فروش کالا در مقابل قیمتی که در زمان انعقاد قرارداد پرداخت می شودو کالا در زمان آینده تسلیم می گردد).

صندوق ها و اسناد اجاره، صندوق ها و اسناد ملکی واحدهای سرمایه گذاری، اوراق قرضه ی سرمایه گذاری در سهام دیگر شرکت ها ، سرمایه گذاری در اسناد اعتباری اسلامی و سرمایه گذاری در منافع عامه، مزارعه (مشارکت در طرح کشاورزی) و مخابزه (که دانه و دیگر وسایل توسط مستأجر فراهم می شود.)

نظام های جدید در بنیه‏ ی مالی سرمایه گذاری وقف
در اینجا به بحث دیگری مربوط به یافتن منابعی که مؤسسات وقف می توانند از آنها برای برخی طرح های سرمایه گذاری شان بودجه ی مالی بیشتری به دست آورند می پردازیم. مهمترین ها این نظام ها عبارتند از:
1. استصناع؛
2. جعاله (که در شبه اجاره است با این تفاوت که در زمان انعقاد قرارداد میزان کار لازم قابل تعیین نیست.)
3. اوراق قرضه؛
4. مزارعه و مخابزه؛
5. صندوق عمری (طرفین توافق می کنند که زمان آن عمر یکی از آنها باشد.)
اصلاح دارایی های وقف به گونه ای متناسب با بازار سرمایه گذاری جدید

که از این راه می توان به آن دست یافت:
راه اول تشویق واقفان جدید برای مشارکت از طریق املاک، مال نقدی، دارایی های مالی و منقول؛
راه دوم اوقاف موجود و متداول را به شکل های دیگری که متناسب با شکل ها ، شیوه ها و ابزارهای سرمایه گذاری جدید است، تبدیل کنیم.
راه سوم به کارگیری ابزارهای سرمایه گذاری متداول اسلامی برای اصلاح اوقاف موجود.
 

مدیریت ریسک های سرمایه گذاری وقف

به طور کلی تضمین امنیت ساختار سرمایه گذاری پایه و اساس اداره ی سرمایه گذاری های جدید است. درستی ساختار از طریق تنوع ابزارها، شکل ها، زمینه ها و اشکال قانونی سرمایه گذاری به منظور کاهش ریسک ها و مخاطرات به دست می آید. به علاوه، توزیع جغرافیایی متوازن سرمایه گذاری به کاهش مخاطرات در محیط اقتصادی می انجامد. علاوه بر اهمیت دیدگاه کلی نسبت به ساختار سرمایه گذاری وقف، هر طرحی باید بر حسب اعتبار فنی، مالی، حقوقی و اجتماعی مطالعه شود.
سازمان های سرمایه گذاری وقف و بازار سرمایه گذاری

الف. رابطه ی سرمایه گذاری وقف با بازار اوراق مالی
الگوهای سرمایه گذاری در بازار اوراق مالی می تواند به این شرح باشد:
به استثنای شرکت های با فعالیت ضد شریعت، سهام شرکت هایی که نسبت پول و دیون تمام دارایی بالای 50% می رود شرکت هایی که ربا می گیرند و ربا می دهند:

رابطه ی مؤسسات سرمایه گذاری وقف با مؤسسات بانکی، مالی و شرکت های سرمایه گذاری.
وقف می تواند معاملات خود را با بانک ها، مؤسسات مالی و بخش سرمایه گذاری به دو شیوه هدایت کند:
اول، به عنوان سرمایه گذار که توقع بهترین وسایل توسعه و افزایش را دارد.

دوم، دستیابی به سودآوری برخی طرح های سرمایه گذاری خود.
به علاوه، وقف از طریق امکاناتی که در خارج از زمینه های سرمایه گذاری و مالی دارد و روابطش را با بانک ها حفظ می کند.

ب. رابطه سرمایه گذاری وقف با مؤسسات املاک
وقف همیشه یک سرمایه گذار بزرگ در بازار املاک و اموال غیرمنقول خواهد بود. به این دلیل، روابط ویژه ای با بازار املاک خواهد داشت. بخش سرمایه گذاری وقف در چنین بخش هایی به طور عمده ای توصیه می شود زیرا درآمد معتنابهی خواهد داشت.

ج. سرمایه گذاری های وقف در رابطه با سرمایه گذاری صنعتی و کشاورزی
سرمایه گذاری در صنعت و کشاورزی به دلیل رابطه شان با توسعه باید برای وقف اولویت استراتژیکی داشته باشد.

د. سرمایه گذاری های وقف و رابطه ی آن با بازارهای بورس کالاهای اصلی
معامله با بازار کالاها سود مناسبی در یک دوره ی طولانی ایجاد می کند. این سرمایه گذاری با سرمایه گذاری در املاک برحسب سهولت بالای آن متمایز است.

ه. سرمایه گذاری وقف و رابطه ی آن با مؤسسات مالی و اقتصادی
این مؤسسات از اهمیت فراوانی برخوردارند، زیرا تصمیم سرمایه گذاری براساس ملاحظات فنی، بررسی امکانات، ارزیابی طرح ها و ملاحظات مختلف دیگر انجام می شود.
 

بعد بین المللی در زمینه‏ی سرمایه گذاری اوقاف اسلامی

ماهیت سرمایه گذاری خارجی در سرزمین های مختلف: ملاحظاتی وجود دارد که باید در زمان سرمایه گذاری مدنظر قرار داده شوند. این ملاحظات محدود به آنچه در فرصت های آنی که احتمالا منجر به درآمدهای بالایی می شود نیست؛ بلکه برخی مخاطرات وجود دارد که احتمالا در برخی از کشورهای انتخاب شده وجود دارد.

سرمایه گذاری بین المللی و شیوه های آن: شایسته است خاطر نشان سازیم که حرکت سرمایه گذاری فردی برای هر یک از مؤسسات وقف که تابع کشورهای اسلامی مختلف هستند همیشه تأثیر کمتری نسبت به حرکت جمعی دارند.

امور حقوقی سرمایه گذاری خارجی: ادارات سرمایه گذاری وقف باید با شرایط قانونی سرمایه گذاری در کشورهای مختلف، شرایط توافق برای سرمایه گذاری دو جانبه، منطقه و بین المللی و مقررات داوری بین المللی در اختلافات سرمایه گذاری آشنا باشند.

هماهنگی بین المللی سرمایه گذاری وقف اسلامی: مؤسسات وقف لازم است در زمینه ی سرمایه گذاری بین خود هماهنگی داشته باشند تا هدف توزیع جغرافیایی سرمایه گذاری وقف محقق شده و مخاطرات ریسک های کلی سرمایه گذاری کاهش یابد.
 

تبلیغ برای احیای سنت وقف

در بررسی ابزارهای ترویج نقش‏های توسعه‏ای وقف، باید به دنبال کشف ابزارهای احیای سنت وقف و تبلیغ آن به دو دلیل اصلی باشیم:
وسایل تبلیغاتی جدید نقش برجسته‏ای در ایجاد ارزش‏ها و قواعد رفتاری در جوامع مختلف دارد.

امروزه شاهد اقبال فراوان جوامع اسلامی به فعالیت‏های خیریه و داوطلبانه هستیم.
در تهیه‏ی استراتژی تبلیغ برای احیای سنت وقف باید این موارد را مورد توجه قرار دهیم:

تبلیغ و اطلاعات و نقش آنها در ایجاد تلقی‏هایی نسبت به وقف
 

به منظور افزایش درجه‏ی آگاهی نسبت به نقش توسعه‏ای، رسانه‏های تبلیغاتی باید از مفهوم «بازاریابی اجتماعی» پیروی کنند، یعنی انتقال اندیشه به جامعه گیرنده. در این رابطه به سه هدف می‏توان دست یافت:

1. نقش آگاه کننده: این هدف از طریق انتشار بیشترین آگاهی‏ها در مورد وقف، مفهوم، ریشه‏ها، تاریخچه و نقش حیاتی آن در زمان حاضر به دست می‏آید.
2. نقش وجدانی: این هدف از طریق ایجاد گرایشات اثباتی نسبت به وقف، ترویج ارزش‏های اسلامی نسبت به کارهای خیریه و اختصاص اموال به سود جامعه حاصل می‏شود.

3. نقش رفتاری: این هدف از تغییری که از طریق رسانه‏ها مطرح و در رفتار افراد و جامعه نسبت به اقدام به امور خیریه و فعالیت‏های توسعه‏ای و داوطلبانه‏ی رایگان تأثیر می‏گذارد، به دست می‏آید. البته این تبلیغات باید همراه با نشان دادن برجستگی نظام وقف در تمام این کارها باشد.

رعایت فلسفه تبلیغ برای احیای سنت وقف و اهداف آن
 

این فلسفه باید برای تمام کسانی که در این زمینه دخالت دارند آشکار و روشن باشد. در اینجا برخی دیدگاه‏های فلسفی را در این زمینه مطرح می‏کنیم:
- جایگاه وقف به عنوان یک عبادت که سبب نفع معنوی برای شخص می‏شود و تأثیر توسعه‏ای برای جامعه دارد.

- امکان دستیابی به زمینه‏های توسعه‏ای مختلف، علاوه بر تعیین کانال‏ها و مجاری مالی؛
- پذیرش مردم نسبت به فعالیت‏های تبلیغی که سبب اقدام مردم و هدایت آنها به شیوه‏ای است که معنویت مخاطب را رعایت کند.

- اقبال مردم این زمان به سوی نظاماتی که کار دولتی و غیر دولتی (دینی و دنیوی) را ترکیب می‏کند.
- تجدید و تقویت حمایت‏های دولتی و غیر دولتی از فعالیت‏های وقف که بار مالی دولت را کمتر کند.

- توجه به فعالیت‏های وقف به عنوان مجاری رسمی که در آن فعالیت‏های حکومتی و غیر حکومتی به هم پیوند می‏خورد.
بر اساس مطالب یاد شده، اهداف فعالیت‏های تبلیغی به این شرح قابل بیان است:
- بالا بردن درجه‏ی آگاهی نسبت به فعالیت‏های وقف و آشنا ساختن مردم با آن؛
- فعال ساختن حرکت ایجاد اوقاف جدید؛

- آشنا ساختن جامعه و مؤسسات توسعه‏ای با امکانات مالی وقف و ویژگی‏های آن؛
- حمایت مجموعه‏های حکومتی و غیر حکومتی از فعالیت‏های وقف؛
- ادغام عمل حکومتی و غیر حکومتی.
 

مخاطبین تبلیغ وقف

در پرتو آنچه گفته شد می‏توان الگوهای تبلیغ وقف را از جهت موضوعات و شیوه‏های اساسی تبیین کرد:
1. موضوعات تبلیغ وقف: لازم است که موضوعات تبلیغ وقف بر محور اهداف پیش گفته باشد.

2. شیوه‏های تبلیغ وقف: شیوه‏های تبلیغ وقف مبتنی بر ماهیت هر یک از موضوعات انتخاب شده، گروه‏های مخاطب تبلیغ و ماهیت وسایلی است که برای رساندن تبلیغ به مردم به کار گرفته می‏شود. از مناسب‏ترین شیوه‏ها در جهان امروز، شیوه‏های غیر مستقیم و شیوه‏های گفتگو و تشویق، تقلید و تکرار و شیوه‏های تدریجی است.
 

گروه‏های مخاطب تبلیغ

تقسیم مردم به گروه‏های مختلف مبتنی بر ویژگی‏های هر یک از این گروه‏هاست که می‏توان این ویژگی‏ها را به چهار قسم اصلی تقسیم کرد:

ویژگی‏های جمعیتی شامل سن، جنس، وضعیت آموزش و وضعیت عملی و اجتماعی و توزیع جفرافیایی؛

ویژگی‏های روانی که بر باورهای مردم و مواضع آنها و قابلیت آنها برای قبول تغییر و نوآوری تأثیر شدیدی دارد.

ویژگی‏های فرهنگی که منظور ترکیب معارف و ارزش‏ها و عادات روحی و فکری و عادات مربوط به همه‏ی جنبه‏های زندگی اجتماعی و اقتصادی است.
ویژگی‏های اجتماعی که به جایگاه هر گروهی در جامعه و قدرت گروه بر تأثیر و تأثر متقابل با محیط خود مربوط می‏شود.

در پرتو مطالب یاد شده، می‏توان گروه‏های اصلی مخاطبین وسایل تبلیغی را تقسیم کرد و ویژگی‏های مشترک آنان را بیان کرد و خصوصیات هر جامعه‏ی اسلامی را که با موقعیت جغرافیایی معین می‏شود مورد توجه قرار دارد. این دسته‏بندی را می‏توان به این شرح بیان کرد:

- همه‏ی اشخاصی که دعوت شده‏اند تا از روی اختیار مالی وقف کنند. این گروه می‏تواند به چند گروه فرعی تقسیم شود که در این گروه‏ها اشخاص از جهت ویژگی‏های مالی، فرهنگی، فکری، آموزشی، نژادی و سنی متجانس هستند.

-برخی گروه‏های خاص مثل اطفال، جوانان، زنان، پیران، افرادی که در زمینه‏ی فعالیت‏های توسعه‏ای و اجتماعی کار می‏کنند، داوطلبانی که از طریق کار و تخصص خود در اجرای طرح‏های وقف سهیم می‏شوند، رهبرانی که در نهادهای حکومتی و غیر حکومتی فعالیت می‏کنند که با واقفان و کسانی که به عمل وقفی می‏پردازند همکاری می‏نمایند، علاوه بر نخبگان سیاسی، فکری و فرهنگی.

مشخصات تبلیغ در زمینه‏ی وقف
 

در اینجا، از باب مثال و نه از باب حصر، به تعدادی از عوامل عمده و اصلی تبلیغ اشاره می‏کنیم که ممکن است درجه‏ی تأثیر آنها در کشورهای مختلف متفاوت باشد:

- حساسیت برخی انفاق کنندگان نسبت به رابطه‏ی وقف با برخی مؤسسات حکومتی که وقف را سازمان داده و تنظیم می‏کند.
- ترجیح بعضی از انفاق کنندگان که مستقیما مبالغی را برای وقف یا اعانه انفاق می‏کنند.

- عادات برخی انفاق کنندگان که خود خیرات را تقسیم می‏کنند.
- بعضی از تلقی‏های سنتی که به منظور حفظ تعادل در توزیع وجوه بین زمینه‏ها و اهداف مصرف آنها نیازمند به اصلاح است.
- اطلاعات نادرست در مورد وقف و کارهای خیریه؛
- عوامل مالی که میزان حجم اموال ممکن‏الوصول برای انجام برنامه‏ها و فعالیت‏های تبلیغ را نشان می‏دهد.

ابزارها و وظایف تبلیغ

این تحقیق درصدد است که چارچوب کار تبلیغی را به منظور راهنمایی کشورهای اسلامی در این رابطه تبیین نماید، اگر چه اوضاع و احوال خاص این کشورها متفاوت است. مناسب نیست که برنامه‏های مشخصی برای هر دسته از وسایل تبلیغی پیشنهاد شود. کار تبلیغی وقف برای همه‏ی وسایل تبلیغی ممکن است اما با توجه به اختیار موضوع و شیوه مناسب هر وسیله.
 

هماهنگی بین‏ المللی در تبلیغ وقف

تلاش‏هایی که برای احیای سنت وقف و آشنایی مسلمانان با نقش خود در پیشرفت جوامع اسلامی انجام شد، آغازی برای هماهنگی بین‏المللی اسلامی در این زمینه است. این موضوع باید محور مهمی در همه‏ی مسائل مربوط به وقف باشد، از جمله:
- مکانیزم هماهنگی بین‏المللی در تبلیغ وقف؛
- موضوعات و برنامه‏ های وقف که در سطح بین‏المللی قابل اجرا است.
 

انجام حملات تبلیغاتی در زمینه‏ ی وقف

طبیعی است که دوایر رسمی متصدی وقف در کشورهای اسلامی اندیشه‏ی تبلیغ خود را در قالب حملات تبلیغاتی به منظور رسیدن به اهداف استراتژیک انجام خواهند داد.

در تلاشمان برای یافتن ابزارهایی جهت ترویج وقف، مفید است که رهنمودهایی داشته باشیم و بدانیم چگونه حمله‏ی تبلیغاتی را طرح کنیم و انجام دهیم. این امر شامل موارد ذیل است:

1. تعریف اهداف حمله؛
2. تعریف جامعه‏ی مخاطب؛
3. تعریف منابع مرتبط با حمله‏ی تبلیغاتی، تحصیل و تحلیل آنها؛
4. تعریف محتوی و مضمون پیام‏های تبلیغاتی که خطاب به جامعه می‏شود.
5. تنظیم، طرح و اجرای حمله‏ی تبلیغاتی؛
6. سنجش موفقیت حمله‏ی تبلیغاتی در رسیدن به اهداف آن.

ویژگی‏های ساختار نهادی بخش وقف
روشن است که روابط بین مؤسسات وقف از یک طرف و دیگر نهادهای اجتماعی از طرف دیگر، در نتیجه‏ی ورود وقف به بخش‏های مختلف فرهنگی اجتماعی و توسعه‏ای محیطی، علاوه بر برنامه‏های توسعه‏ای جوامع محلی در سرزمین‏های مختلف پیچیده‏تر شده است.

به این معنا که سازمان ساختاری بخش وقف شکل سازمان شبکه‏ای به خود گرفته که شامل نهادهایی است که برخی از آنها مسؤول سازمان‏دهی امور وقف هستند. دیگر نهادها علاوه بر طرح‏ها و سرمایه‏گذاری‏های وقف در زمینه اداره‏ی بخش‏های خاص در فعالیت‏های وقف، به طور تخصصی اشتغال دارند، در بیان ویژگی‏های ساختاری سازمان بخش وقف، این موضوعات قابل طرح هستند:
 

ماهیت نهادی بخش وقف

مبانی شرعی ساختار نهادی بخش وقف
مهمترین مبانی ساختار نهادی بخش وقف عبارتند از:
- فعالیت وقف نوعی عبادت است.
- وقف عمدتا در جهت منافع افراد و جوامع اختصاص یافته است.
- اموال موقوفه به طور امانت در اختیار متولیان قرار دارد.
- اهمیت انتشار نظام وقف در کارهای عام‏المنفعه و خیریه به خودی خود ابزاری برای تأکید بر هویت اسلامی ساختار نهادی جامعه است.
 

ماهیت عمل وقف

وقف ترکیبی از کار داوطلبانه‏ی افتخاری و رسمی است. از این رو، لازم است این ویژگی را بیان این موارد تبیین کنیم:
- وقف یک کار اجتماعی است زیرا کسانی که با آن مرتبط هستند اعضای اجتماع هستند.

- دوایر رسمی متصدی تنظیم امور وقف علاوه بر ارتباط با وقف، جامعه و افراد خصوصی با همه‏ی مجموعه‏های رسمی که کارهای حکومتی را تنظیم می‏کنند در ارتباط هستند.

- کار کردن در زمینه‏ی وقف ترکیبی از شور و شوق و اعتقاد داوطلب علاوه بر مهارت و تخصص حرفه‏ای است.
- ماهیت نقش توسعه‏ای وقف، دیدگاه فراگیری نسبت به امور خیریه، اهداف و زمینه‏های آن طلب می‏کند.
 

نقش توسعه‏ای وقف در ساختار نهادی جامعه

رابطه‏ی بین وقف از یک طرف و توسعه، شکوفایی و پیشرفت را از طرف دیگر، واقعیت تاریخی اثبات می‏کند. روشن است که وقف در یک جامعه‏ی اسلامی چارچوب مناسبی برای روند تغییر و تحول همراه و مرتبط با اصول ثابت شریعت فراهم می‏کند.

به علاوه مکانیزمی برای بسیج کردن امکانات جامعه برای به کارگیری آنها در جهت اهداف توسعه‏ای است. این یکی از بارزترین نقش‏های بخش وقف به عنوان نهادی فرعی از نهاد اجتماعی فراگیر است.

از میان مهمترین آثاری که توسعه ‏ی وقف می‏تواند آنها را ایجاد کند موارد ذیل است:
- کاهش بارهای مالی بودجه‏ی دولت در زمینه‏ی توسعه؛
- نهادهای وقفی بعد از استقرار، نظامی را تشکیل می‏دهد که می‏تواند از بحران‏ها جلوگیری کند.
- فراهم کردن حداقل استقرار مالی برای برخی زمینه‏های توسعه‏ی اجتماعی؛
- وقف وسیله‏ی مؤثری برای امنیت اجتماعی و مبارزه با ارزش‏های افراطی است.
- ممکن‏الوصول بودن سرمایه‏های وقف یک نیروی مالی قابل جایگزین ایجاد می‏کند که از اقتصاد کشور حمایت می‏کند.
- وقف می‏تواند در حل آثار جنبی خصوصی‏سازی و مشکل بیکاری شرکت کند.
وقف فرصت‏های زیادی برای جذب انرژی‏های جامعه و در رأس آنان انرژی جوانان فراهم کند.
 

وقف و بخش سوم (بخش خیریه و داوطلبانه)

ورود وقف به ساختار نهادی بخش خصوصی (خیریه) عامل مهمی در حل مشکلات این بخش است مهمترین این مشکلات عبارتند از:
- ایجاد محیطی که از سازمان نهادی بخش خصوصی حمایت و بین آنها هماهنگی ایجاد کند.
- ایجاد مکانیزمی برای هماهنگی و تعاون بین نهادهای بخش خیریه و بخش داوطلبانه و افتخاری؛
- ایجاد مکانیزمی برای هماهنگی و تعاون بین بخش عمومی و خصوصی؛
- افزایش فرصت‏ها برای بخش خصوصی در جهت طرح و اجرای سیاست‏های حکومتی مرتبط با توسعه؛
- از طریق سازمان مرکزی وقف، خلأ در اطلاعات بخش خصوصی پر می‏شود.
- کمک به سازمان‏های بخش خصوصی مانع ضعف اداری خواهد شد.
- وقف یک الگوی نهادی مناسب برای تنظیم یک کار خصوصی اسلامی در سطح بین‏المللی است.
 

اصول فلسفی برای اداره و تنظیم موسسات وقف

در پرتو ماهیت وقف و توسعه‏های جدید، می‏توانیم به تعدادی اصول فلسفی که حاکم بر سازمان و اداره‏ی مؤسسات وقف است اشاره کنیم. مهمترین این اصول عبارتند از:
- التزام به نگرشی استراتژیک در برنامه‏ریزی فعالیت‏های وقف؛
- تمرکز بر خدمات عمومی در ساختار نهادی وقف؛
- تجدید و تقویت حمایت از انفاق کنندگان برای طرح‏ها از طریق ساختار سازمانی نهادی وقف؛
- سادگی ساختارهای سازمانی و اداری؛
- انعطاف ساختار سازمانی در رابطه با حجم کارکنان؛
- اعتماد بر نظام کنترل ساده و کارآمد؛
- تعادل در توزیع اختیارات برای ترکیب ضرورت‏های عملی و کنترل؛
- جدایی بین اداره‏ی سرمایه‏گذاری دارایی‏های وقف از اداره‏ی برنامه‏های خدمات وقفی؛
- تضمین کارآمدی خطوط ارتباطات سازمانی.
 

شبکه‏ ی موسسات وقف

طبیعی است که روند ترویج وقف، ایجاد شبکه‏ی مؤسسات را ایجاب می‏کند که در شکل و وظیفه متفاوت هستند. هر یک از آنها بر بخش خاصی از وقف متمرکزند. در اینجا به برخی از این مؤسسات اشاره می‏کنیم:
 

موسسه‏ ی مرکزی برای اداره‏ی امور وقف

این مؤسسه‏ای است که نماینده‏ی دولت در نظارت بر بخش وقف است. این مؤسسه ممکن است در هر کشوری نام خاصی داشته باشد، اما در هر حال این مؤسسه، به عنوان مؤسسه‏ی متصدی وقف خواهد بود.
این مؤسسه از یک طرف به تنظیم روابط مؤسسات مرتبط می‏پردازد و از طرف دیگر روابط با دیگر نهادهای اجتماعی را تنظیم می‏کند. ذکر این نکته مفید است که مهمترین اصولی که باید توسط این مؤسسه رعایت شود عبارتند از:
- این مؤسسه باید تعادل بین استانداردهای کار حکومتی و ضرورت‏های فعالیت‏های وقفی که یکی از فعالیت‏های خصوصی است حفظ کند.
- این مؤسسه در مقابل بخش وقف و سطح اجرایی نهادی اجزای مختلف شبکه‏ی وقف کاملا مسؤول است.
- مؤسسه‏ی مرکزی متصدی وقف، اداره‏ی رسمی است که در قبال تمام اجزای مؤسسه مسؤول است.
- این مؤسسه مسؤول هدایت بخش وقف به سوی رسیدن به اهداف و هماهنگی بین آنها و دیگر بخش‏های حکومتی و خصوصی و خیریه است.
 

موسسات متصدی اجرای فعالیت‏های وقف

سازمان رسمی مرکزی متصدی وقف می‏تواند روند مصرف عواید وقف را در فعالیت‏های اجتماعی اداره کند. نقش آنها ممکن است بر طبق حجم اوقافی که به امانت به آنها سپرده شده و تفاوت مصرف در فعالیت‏های توسعه‏ای و اجتماعی مختلف باشد.
به همین دلیل، همان گونه که در مورد برخی کشورهای اسلامی صادق است، وضعیت اقتضا می‏کند که اشکال مختلف مؤسسات به وجود آید تا هر یک از آنها یکی از فعالیت‏های وقفی را بر عهده گیرد. برای مثال:

- مؤسساتی که ترویج نقش وقف در زمینه‏های مختلف مثل مساجد، قرآن کریم، آموزش، محیط، خانواده و غیره را بر عهده دارند.

- مؤسسات دیگری که در فعال ساختن نقش وقف در فعالیت‏های محلی که به وسیله‏ی تلاش‏های هر جامعه (شهر، شهرک یا روستا) انجام می‏شوند، سهیم هستند.
- مؤسساتی که طرح‏های وقفی را اجرا می‏کنند خدمات اجتماعی معین و تخصصی انجام می‏دهند.
 

موسسات اداره ‏ی منابع اوقاف

در اینجا اندیشه‏هایی قابل طرح است:
- این مؤسسات باید بر اساس استانداردهای کاملا حرفه‏ای بر حسب ساختار، تمایلات و شیوه‏ها اداره شود.
- این مؤسسات ملتزم به اصول شریعت در شکل و تمام امور خود هستند.
- شکل این مؤسسات بر طبق اوضاع و احوال و قوانین هر کشور خاصی متفاوت است.

نظارت بر وقف خاص

این وقف، نوع دیگری از مؤسسات وقف است که در آن ممکن است تولیت به شخص یا به دستگاهی داده شود. نظارت باید به یک نگرش سازمانی در هدایت روابط با دیگر سازمان‏های وقف و دیگر سازمان‏ها نزدیک شود. آنها باید تابع مرجع مرکزی متصدی اداره وقف در کشور مربوط و تابع نظام‏های مختلف قانونی باشند.

در رابطه با نظارت خاص بر وقف، معمولا سؤالی مطرح می‏شود که آیا زمان وضع قوانین برای مشخص کردن انواع حقوقی اوقاف در پرتو دارایی‏هایشان یا معیارهای دیگر نرسیده است به گونه‏ای که این انواع قانونی وضع حداقلی از نظامات و اسناد حقوقی جهت کنترل و نظارت بر اداره‏ی وقف میسر ساخته و تأمین مدیریت عاقلانه آن را فراهم سازد.
 

رسالت موسسه ‏ی اداره‏ی امور وقف

رسالت مؤسسه‏ی مسؤول اداره‏ی امور وقف، نشان دهنده‏ی رسالت بخش وقف به طور کلی نیز هست. این رسالت ممکن است در کشورهای مختلف متفاوت باشد. با وجود این، روح این رسالت یکی است. عناصر اصلی این رسالت به شرح ذیل است:

رسالت مؤسسه‏ی مرکزی متصدی وقف از ضرورت رسیدن به یک پاسخ مؤثر به نیازهای زمان حاضر، به همراه حفظ هویت و وحدت جامعه‏ی اسلامی ناشی می‏شود.

در این رابطه، رسالت مؤسسه از طریق احیای سنت وقف و فعال ساختن نقش آن در ارائه‏ی خدمت به جامعه محقق می‏شود.

بنابراین، رسالت مؤسسه‏ ی مرکزی متصدی وقف را می‏توان به این شرح بیان کرد:
- احیای سنت وقف؛
- عواید وقف باید صرف توسعه شود.
- تشویق و تقویت اوقاف جدید؛
- ترغیب به کارهای داوطلبانه و خیریه؛
- ترویج سرمایه‏گذاری و توسعه‏ی دارایی‏های وقف؛
- حفظ تعادل بین معیارهای مالی و معیارهای توسعه‏ای در سرمایه‏گذاری دارایی‏های وقف؛
- فراهم کردن چارچوب هماهنگ برای دوایری که در زمینه‏های خاص خدمات کار می‏کنند.
- التزام به اصول مدیریت جدید در فعالیت‏های وقفی.
 

برنامه‏ ریزی در بخش وقف

برنامه‏ریزی در بخش وقف، دقیقا مثل هر بخش دیگر، با زمینه‏ها و مفاهیم متعددی در ارتباط است. با وجود این، ضرورت دارد که به واسطه‏ی ویژگی خاص ارتباط با شریعت برنامه‏ریزی با توجه به شریعت انجام گیرد. در عین حال، دیدگاه جدید بر نقش توسعه‏ای وقف تأکید دارد. ما در اینجا به اندیشه‏های عمده در این زمینه خواهیم پرداخت:

فرض‏ه ای استراتژیک در برنامه‏ ریزی بخش وقف
- مبانی شرعی حاکم بر وقف؛
- فرض‏های استراتژیک کشور مربوطه؛
- ویژگی‏های فرهنگی کشور مربوطه؛
- محیط اجتماعی، مشکلات توسعه‏ای آن، امکانات بشری و مادی؛
- ماهیت این عصر و افق‏های آینده.

شیوه‏های تشخیص اهداف استراتژیک
 

دو جنبه در اینجا مطرح است:
- جنبه‏ی نهادی: این جنبه مربوط به به‏کارگیری مکانیزمی برای ترسیم استراتژی، بحث درباره‏ی آن و پذیرش آن و طرح هر گونه اطلاعاتی در آن است. این ترتیب در هر کشوری بر طبق قوانین و مقررات جاری و فرهنگ خاص آن، متفاوت است. اما این مکانیزم باید توسط تمام کشورها پذیرفته شود تا این استراتژی غیر قابل اعمال نگردد.
- جنبه‏ی فنی: امروزه شیوه‏ی برنامه‏ریزی استراتژیک دارای جنبه‏های فنی شناخته شده است.
 

مشخصات برنامه ‏ریزی استراتژیک در بخش وقف

- مشخصات شرعی؛
- مشخصات رسمی مثل مقرراتی که حاکم بر کار است.
- مشخصات اجتماعی که پیچیده‏ترین مشخصات هستند.
- مشخصات اقتصادی به این معنا که عمل وقفی، هم جنبه‏ی سرمایه‏گذاری و هم جنبه‏ی توسعه‏ای دارد.

رابطه‏ ی بین برنامه ‏ریزی استراتژیک در بخش وقف و مکانیزم‏ه ای برنامه ‏ریزی شبکه‏ ی نهادی وقف

در اینجا شیوه‏ای را که استراتژی وقف در میدان عمل از آن حمایت می‏کند تبیین می‏کنیم. این استراتژی برای تغییر وضع موجود ترسیم شده است. همه‏ی نظریاتی که برنامه‏ریزی را، اندیشیدن در اعمال معین و امر به اجرای آنها می‏دانند، در زمینه‏های برنامه‏ریزی برای عمل خصوصی وقفی با شکست مواجه شده‏ اند.

هیچ کس نمی‏تواند به دیگری امر کند که مالش را وقف کند یا آن را برای غرض خاصی اختصاص دهد. از این رو، چگونه می‏توانیم یک استراتژی برای توسعه‏ی وقف ترسیم کنیم که جامعه به آن پاسخ دهد و آن را بپذیرد؟ از این طریق به این مهم می‏توان رسید:

- یک استراتژی باید پاسخگوی نیازهای اجتماعی باشد.
- رعایت مشخصات استراتژیک کار وقف به گونه‏ای که مانع اجرایی ایجاد نکند.
- تبلیغ درست طرح‏های وقف بین شخصیت‏های متنفذ جامعه؛
- تبلیغات درست و بازاریابی اجتماعی این استراتژی و گرایش‏های آن؛
- ارتباطات صحیح بین اجزای شبکه‏ی مؤسسات وقف.
 

رابطه‏ی بین برنامه‏ریزی استراتژیک یک بخش وقف و برنامه‏های کاری در بخش‏های حکومتی

برنامه ‏های توسعه‏ای وقف، مؤسسات و بخش‏های حکومتی مختلف را م ی‏پوشاند. در اینجا می ‏توانیم به هماهنگی بین حکومت مربوطه و استراتژی توسعه وقف برای فعال ساختن آن، جهت مشارکت در طرح‏هایشان از این طرق نایل آییم:

- استراتژی بخش وقف باید طرح‏هایی را که بار بخش‏های حکومتی را کم می‏کند شامل شود.
- در برنامه‏ریزی استراتژیک برای وقف، عوامل رسمی باید مورد توجه قرار گیرد.
- تبلیغ صحیح طرح‏های وقف بین مجموعه‏های حکومتی نافذ؛
- ارتباطات مناسب بین اجزای شبکه وقف و دوایر حکومتی.
 

نقش برنامه‏ ریزی در اداره‏ی موسسات وقف

از نظر فنی، نقش برنامه‏ریزی در اداره‏ی مؤسسات وقف متفاوت از نقش برنامه‏ریزی در سایر مؤسسات نیست اما در جزییات برنامه‏ریزی مربوط به طبیعت خاص وقف ممکن است تفاوت وجود داشته باشد.

برنامه‏ریزی در مؤسسه‏ی مرکزی متصدی وقف ضرورت التزام به مقررات حکومتی در روند برنامه‏ریزی را با نیار به قابل انعطاف بودن در تحدید حجم فعالیت‏ها بر طبق حجم پذیرش مردمی نسبت به تمایلات پذیرفته شده در استراتژی معین، ترکیب می‏کند.

با توجه به اهمیت حمایت خصوصی از طرح وقف، مبنای داده‏هایی که باید بر آن اعتماد کنیم، باید قلمرو وسیعی را بپوشاند که از طریق مطالعات میدانی که میزان اجابت مردمی از حرکت مؤسسات وقفی را برآورده می‏کند، کشف می‏شود.

تأمین شرایط شرعی برای همه‏ی نظام‏های کاری و طرح‏هایی که در برنامه‏ریزی وقف وجود دارد.
تثبیت و تقویت اصل شورا در تصمیمات مربوط به برنامه‏ریزی، به ویژه در دوایری که مستقیما با کار ارتباط دارند.
 

تحقیق علمی و برنامه‏ریزی برای ترویج بخش وقف‏

تصمیمات برنامه‏ریزی در اداره و برنامه‏ریزی مربوط به وقف باید مبتنی بر مبانی مستحکمی باشد که ناشی از یافته‏های تحقیقات و بررسی‏هایی است که مشکلات را مشخص و ابعاد آن را تبیین می‏سازد. در اینجا هماهنگی با مراکز علمی و دانشگاهی مثل دانشگاه‏ها و مراکز تحقیقاتی ضروری است به علاوه برخی از برنامه‏های این مراکز در طرح‏های مصرفی وقف پذیرفته شود یا حتی تأسیس برخی از این مراکز به عهده گرفته شود.
 

معیارهای برنامه ‏ریزی و سطح اجرایی‏

معیارها و میزان‏ها در روند برنامه‏ریزی از شاخص‏های ارزشمند در شیوه‏های جدید برنامه‏ریزی است. این معیارها به عنوان مقیاس‏هایی برای ارزیابی کیفیت کار برنامه‏ریزی و مدیریتی به طور کلی است. هر چه برنامه‏ریزی بیشتر بر معیارها و میزان‏ها مبتنی باشد، بیشتر می‏توانیم برنامه‏ریزی و روند مدیریتی را کنترل کنیم. این امر در تمام زمینه‏های کاری قابل اعمال است. از آنجایی که بخش وقف شکل گرفته و نقش آن منطبق با روح عصر و مقتضیات زمان احیا شده، ضرورت دارد بر موضوع معیارها و میزان‏ها تأکید کنیم.

مبانی سازمانی بخش وقف‏

سازمان بخش وقف، زمینه‏ها و مفاهیم متنوعی را می‏پوشاند. با وجود این، باید آن ویژگی‏های خاص وقف را که مرتبط با شریعت است ملاحظه کنیم. در عین حال، نقش توسعه‏ای رو به رشد آن باید برجسته شود. در اینجا برخی اندیشه‏های عمده و مهم در این زمینه را مطرح می‏کنیم:
 

هماهنگی با بخش‏های دیگر

ماهیت و نقش وقف در یک جامعه اقتضا می‏کند که رابطه نهادی عمده‏ی آن با بخش‏های اجتماعی متنوع، رابطه‏ی هماهنگی و تکامل باشد. بخش وقف نمی‏تواند به عنوان رقیب هر یک از بخش‏های حکومتی و خصوصی باشد. همچنین نمی‏تواند به عنوان رقیب دیگر سازمان‏های غیر انتفاعی عمل کند.
 

مبانی سازمانی موسسه ‏ی اداری امور وقف

- هماهنگی کامل بین وظایف و مسؤولیت‏های مدیریت بالا و دستگاه حمایت کننده؛
- واگذار کردن برخی کارآیی‏ها در کارهای اجرایی به مجموعه‏های خصوصی و شرکت‏های خصوصی؛
- حفظ تعادل و تناسب بین مؤسساتی که شبکه‏ی سازمان‏های وقف را تشکیل می‏دهند.
- ایجاد تعادل بین تمرکز امکانات و توزیع امکانات در میان سطوح اداری؛
- ارزیابی مستمر شیوه‏های کاری برای ساده کردن آنها؛
- اعتماد بر ادله و لوایحی که معیارهای خدماتی معین و معیارهای کاری را تنظیم می‏کند.

زمینه‏های اصلی در اداره‏ی بخش امور وقف

- زمینه‏ی برنامه‏ریزی برای بخش وقف و مطالعات مربوط به آن؛
- دستورات و رهنمودهای مربوط به شبکه‏ی بخش وقف و هماهنگی بین اجزای آن؛
- تبلیغ طرح‏ها و برنامه‏های وقف و بازاریابی آنها؛
- سرمایه‏گذاری دارایی‏های وقف؛
- مدیریت امور اشخاص وقف کننده و خیر در مؤسسات وقفی؛
- مدیریت امور مالی بخش وقف؛
- زمینه‏ی برنامه‏های توسعه‏ای که به عهده‏ی مؤسسات تخصصی است که مستقیما به اجرای فعالیت‏های وقفی می‏پردازند.
 

نظام‏های اطلاعات و مدیریت بخش وقف

استراتژی توسعه‏ی بخش وقف از جهت اطلاعات باید دارای این اهداف باشد:
- توسعه‏ی نظام اطلاعات وقف از طریق سیستم‏های الکترونیکی جدید؛
- تهیه‏ی بانک اطلاعات کامل در مورد وقف؛
- گسترش برنامه‏هایی که مدیریت اطلاعاتی در وقف را تشکیل می‏دهد.

و. مدیریت اجرایی در مؤسسات وقف
 

ویژگی‏های این مدیریت را به شرح ذیل می‏توان بیان کرد:
- مأمورین اجرایی باید متکی به نوآوری و خلاقیت و ابتکار باشند: رهبری که تعادلی بین بررسی‏های جمعی و تصمیمات شخصی ایجاد می‏کند (نظام دمکراسی).
- حضور مستمر مدیران اجرایی بین کارکنان برای ایجاد الگویی مطلوب برای آنان؛
- ایجاد درجه‏ی بالایی از ارتباطات و هماهنگی افقی بین واحدهای مختلف و هماهنگی عمودی بین سطوح مختلف اداری؛
- تکیه بر تکنولوژی اداری جدید؛
- تضمین محرمانه بودن اطلاعات در رابطه با دارایی‏های وقف و برخی ذینفع‏ها؛
- ایجاد نظام فرهنگی داخلی مؤسسات بخش وقف؛
- تضمین درجه‏ی بالایی از ارتباطات با مؤسسات حکومتی و سازمان‏های موجود در جامعه.
 

نظارت بر موسسات وقف

نظام کنترل در بخش وقف ویژگی‏های خاصی دارد که می‏تواند این جنبه‏ها را شامل شود:

- خودکنترلی: هر شخصی در مقابل خالق و وجدان خویش در مقابل اموالی که دریافت می‏کند یا به مصرف می‏رساند و شیوه‏ای که وظایفش را انجام می‏دهد، مسؤول است.

- نظارت شریعت: این نظارت به وسیله‏ی مراجع شرعی اعمال می‏شود.
- نظارت مردم: این نظارت به وسیله‏ی واقفان و موقوف علیهم اعمال می‏شود.
- نظارت حکومتی؛
- نظارت قوه‏ی مقننه؛
- نظارت محاسبه‏ای: این نظارت به وسیله‏ی حسابرسان متصدی بررسی ترازنامه ‏ها اعمال می‏ شود.
اهمیت بسیار بالای مدیریت شخصی در توسعه‏ی نهادی بخش‏های گوناگون
هر مؤسسه معمولا از نظام کاری، امکانات شخصی و مادی تشکیل می‏شود. با توجه به نقش توسعه‏ای جدید مربوط به وقف، مدیریت شخصی در این زمینه باید متناسب با ماهیت و حجم این نقش باشد. امور ذیل برخی از مفاهیم عمده و اصلی در این زمینه است:
 

تربیت کارکنان حرفه‏ ای

کارکنان وقف باید این ویژگی‏ها را داشته باشند:
- باید صلاحیت‏های علمی تخصصی برای نوع کاری که بر عهده دارند داشته باشند.
- باید تجربه‏ی حرفه‏ای در سطح متعارفی داشته باشند.
- باید از نظر ویژگی شخصی برای این کار صلاحیت داشته باشند.
 

بسیج امکانات داوطلبانه و رایگان

رسالت وقف در این زمینه حول این امور دور می‏زند:
- نقش بخش وقف در توجیه داوطلب شدن و تکامل و توسعه‏ی آن در یک چارچوب اسلامی جدید؛
- اصالت دادن به مکتب داوطلب شدن از طریق اجرای همه‏ی فعالیت‏های مربوط به آن؛
- کانال‏های ارتباطی آزاد بین کسانی که تمایل به کارهای داوطلبانه دارند و مؤسسات خیریه و داوطلب و رسمی.
 

توسعه ‏ی حرفه‏ای برای کارکنان موسسات وقف
این توسعه‏ی حرفه‏ای کارکنان وقف باید حاوی عناصر اساسی باشد که شکل‏دهنده‏ی توسعه حرفه‏ای کارکنان در مؤسسات جدید است، مثل:


- انجام فعالیت‏های تربیتی - سنتی در همه‏ی مؤسسات، چه فعالیت‏هایی که متوجه واقفان جدید است یا اعمالی که برای تجدید اطلاعات و مهارت‏ها و تجارب توسعه است.
- اجرای فعالیت‏های پیشرفته و پیچیده برای توسعه‏ی حرفه‏ای که ناشی از ضرورت مواجهه با مشکلات کاری است.

- تنوع در ابزار و شیوه‏های توسعه‏ی حرفه‏ای به گونه‏ای که تنها متمرکز بر سخنرانی‏ها و بررسی‏های منظم و سنتی نباشد.
- فعالیت‏های توسعه‏ای حرفه‏ای علاوه بر سطوح رسمی متنوع از پایه‏ی اجرائی تا رأس مدیریت باید جنبه‏های مختلف شرعی، فنی و اداری را دربر گیرد.
 

نظام پاداش و تشویق در بخش وقف

افرادی که در مؤسسات وقف کار می‏کنند، اغلب با کسانی که در ادارات حکومتی کار می‏کنند در موقعیت یکسانی هستند. اما در واقع این امر مناسب بسیاری از آنان نیست.
نتیجه این است که نیاز شدیدی به ارائه‏ی نظام‏های پیشرفته‏ی پاداش‏ها و تشویق‏ها که درآمد را به تولید و اجرا از جهت کمیت و کیفیت مرتبط می‏کند، وجود دارد.
 

وقف و بازسازی دستگاه دولت

تلاش‏های توسعه‏ای در کشورهای اسلامی و غیر اسلامی به سوی بازسازی دستگاه دولت در پرتو یافته‏های برنامه‏های خصوصی‏سازی و توزیع مجدد نقش‏ها بین سه بخش حرکت می‏کند. این سه بخش عبارتند از بخش حکومتی، بخش خصوصی و بخش خیریه.

وقف در شکل رایج و موجودش می‏تواند نقش مؤثری در تسهیل بازسازی دستگاه دولت از طریق محورهای ذیل، ایفا کند:

- بخش وقف میزان بالایی از فعالیت‏های توسعه‏ای را به اندازه‏ی منابعی که در اختیار دارد، بر عهده گیرد.
- وقف می‏تواند در حمایت از برخی برنامه‏های مؤسسات حکومتی شرکت کند.

- وقف، از طریق کمک به دولت در اقدامات و برنامه‏های دولت، فرصتی را برای آن فراهم کند.
- تأمین بودجه‏ی برخی طرح‏های بنیادی از طریق نظام سرمایه‏گذاری؛

- اعمال سرمایه‏گذاری‏هایی که به پیشرفت و بهبود فضای اقتصادی کمک می‏کند.
- مشارکت در خصوصی‏سازی و کمک به بهبودی آثار اجتماعی آن.
 

هماهنگی بین ‏الملل در زمینه ‏ی وقف اسلامی

با توجه به اهمیت مؤسسات غیر حکومتی، از جمله مؤسسات وقف، در زندگی مردم نیاز رو به تزایدی برای هماهنگی در زمینه‏ی کار وقف وجود دارد. نیاز واقعی و صادقانه‏ای به تغییر در مؤسسات اسلامی، برای ارزیابی تجارب و مطالعه‏ی افق‏های توسعه و تکامل کارشان وجود دارد. توجه به تجربه‏ی وقف، مکانیزمی را برای تبادل تجارب بین کشورهای اسلامی و استفاده از تجربه‏های جوامع دیگر، طلب می‏کند.

چشم‏اندازهای اجتهاد شرعی در مسائل وقف موجود
از اصول مورد توافق این است که توسعه‏ی جوامع اسلامی در یک چارچوب اسلامی هویت امت را حفظ می‏کند. مشکلات، ماهیت و ضرورت‏های عصر حاضر را پاسخ می‏دهد و از موفقیت‏های عصر بهره می‏گیرد.

زمانی که به احیای سنت وقف و فعال ساختن نقش آن در زندگی امت اسلامی نظر می‏کنیم، باید به جنبه‏ی «شرعی» و «فقهی» این مؤسسه‏ی مهم جامعه‏ی اسلامی توجه داشته باشیم. این جنبه از دیدگاه جدید نسبت به ترویج نقش توسعه‏ای وقف در برجسته کردن افقهای اجتهاد که باید مورد توجه قرار گیرد، اهمیت دارد. همچنین این جنبه، دعوتی به فعال کردن مطالعات و تحقیقات است که حمایت شریعت را از پیشرفت وقف فراهم می‏آورد. موضوعاتی که باید مورد توجه قرار گیرد، عبارتند از:

افق‏های اجتهاد در رابطه با نقش وقف در روند توسعه
1. قرائت مجدد تاریخ تجربه‏ی وقفی؛
2. پیش‏فرض‏های فلسفی توسعه از بک چشم‏انداز اسلامی؛
3. مفهوم توسعه و توسعه‏نیافتگی در اسلام؛

4. مفهوم اسلامی حاکم بر هر یک از زمینه‏های توسعه (توسعه‏ی فکری، فرهنگی، آموزشی، اجتماعی و اقتصادی).
افق‏های اجتهاد در رابطه با توسعه‏ی سرمایه‏گذاری وقف‏
1. مفهوم شورا و تأثیر آن در اخذ تصمیمات درست سرمایه‏گذاری؛

2. مفهوم استمرار فعالیت و تأثیر آن بر اجرای حسابرسی‏های جدید؛
3. مفهوم درآمد و تأثیر آن بر احتیاط جهت حفظ دارایی‏های ثابت؛
4. ایجاد قالبهای جدید برای اشکال سرمایه‏گذاری وقف؛

5. قاعده «لاربح الا بعد سلامة رأس المال» (ربح در صورتی ایجاد می‏شود که اصل مال محفوظ باشد) و تأثیر آن بر معامله اوراق بهادار و سهام شرکتها؛
6. مفهوم نهی از معاملات حرام - کلی یا جزیی - و تأثیر آن بر سرمایه‏گذاری؛
7. قواعد شرعی برای استقراض دولت و رابطه‏ی آن با شیوه‏های سرمایه‏گذاری.

افق‏های اجتهاد شرعی در رابطه با دعوت و تبلیغ احیای سنت وقف
1. از بین بردن خلط در مفاهیم مربوط به وقف؛
2. نظام ارزشهای اسلامی از جمله دعوت به وقف و تبلیغ آن؛

3. وجوه خلط و شبهه در تلقی جامعه نسبت به امور خیریه ناشی از تماس بین تمدنها در عصر حاضر؛
4. مجموعه مفاهیم شرعی در امر خیریه و مدلولات جدید آن؛
 

افق‏های اجتهاد در رابطه با توسعه‏ی نهادی بخش اوقاف
با توجه به ماهیت فعالیت وقف و توسعه‏ای که این عصر شاهد آن است، حمایت شرعی از روند توسعه‏ی نهادی وقف در زمینه‏های اصلی، مثل این موارد، ضروری است:
 

1. اصول شرعی در مورد گردن نهادن به شیوه‏ی استراتژیک در برنامه‏ریزی کار وقف؛
2. رابطه‏ی وقف با خدمات عامه از چشم‏انداز شرعی؛

3. فلسفه‏ی نظارت در اسلام و کاربرد آن در مؤسسات وقف؛
4. اصول مبنایی شرعی در مورد اختیار دولت در اشراف بر بخش وقف و سازمان آن؛

5. اصول شرعی رسالت مؤسسه‏ی رسمی متصدی امور وقف؛
6. فلسفه‏ی شورا در اسلام و کاربرد آن در بخش وقف؛

7. فلسفه‏ی ایجاد الگو در اسلام و کاربرد آن در بخش وقف؛
8. مقررات «نظارت» در وقف که مربوط به سازمان نهادی «نظارت» وقف است.

9. مقررات مربوط به واقف، بویژه در رابطه با تأسیس طرح‏های جدید وقف بر حسب تعدد مشارکان و ورود اشخاص حقوقی در این طرح‏ها؛

10. مقررات مربوط به شخصیت حقوقی وقف، وضعیت مالی آن و رابطه‏ی این مقررات با امکان توسعه‏ی شکل‏های حقوقی که تشکیلات نهادی متنوعی را برای هر یک از آنها نشان می‏دهد.

11. مقررات مربوط به شرایط واقفان؛ این مقررات مربوط به شرایط واقفان گذشته و اهداف و اغراضی است که آنها برای صرف عواید اوقافشان داشته و نیز زمانی که این اغراض محقق می‏شود.

منبع:
میراث جاویدان

نویسنده: جلیل قنواتی، عبدالمحسن محمد العثمان
* این مقاله در تاریخ 1402/8/1 بروز رسانی شده است
نسخه چاپی