نقش وقف در آبادي شهرها
مقدمه
در ميان آثار برجسته اسلام شناسان و تاريخ شناسان سرزمينهاي اسلاميميتوان به مطالعات دانشمنداني چون گابه و ويرث درباره حلب و اصفهان، اينالچيک درباره امپراتوري عثماني و استانبول و مانتران درباره استانبول و يا بررسيهاي رايموند درباره قاهره و حلب، مؤمني درباره ملاير، مؤمني و اهلرس درباره تفت، شفقي درباره اصفهان، که همواره خصلت شهر آفريني موقوفات را نشان دادهاند، اشاره کرد. اين مقاله نقش و اهميت وقف در عمران شهرها را نشان ميدهد.
تاريخچه وقف
بدين ترتيب وقف در جهان اسلام و همزمان با رسالت پيامبر گرامياسلام تحقق پيدا نمود و متعاقب آن حضرت علي (ع) با عمران و آباداني اراضي باير و حفر چاه و ايجاد نخلستان، تمامي ثمرات و منافع اين اراضي را تحت عنوان وقف در جهت استفاده افراد مستمند قرار دادند و اين روش و سيره پسنديده از طرف ائمه اطهار (ع) علما، صالحين، افراد خير و نيکوکار ادامه يافت.
در اديان الهي، مساله وقف و صدقه جاريه جايگاه خاصي داشته و در طول تاريخ ايران روند ويژهاي را طي کرده است. در دوران حکومتهاي ايران در قبل از ظهور اسلام هم به مسألهي وقف و نذر توجه ميشد و به معابد و آتشکدهها از جمله آذر گشسب به عنوان نياز و به صورت اموال و اشيا هديه ميشده است. (4)
آرياييهاي ساکن ايران از دوره باستان، به تبيعت از آيين خود، به انجام دادن کارهاي نيک و بويژه رسيدگي به وضع بينوايان جامعه، توجه کرده و براي نگهداري آتشکدههاي خود نذورات و موقوفاتي داشتهاند. (5).
وقف در ميان اقوام آريايي بر سه صورت بوده است که هنوز هم کم و بيش در ميان زرتشتيان رايج است: نخست آشوداد. «آشو» به معناي در راه دين و «داد» از فعل دادن و به معناي بخشيدن است و کلا معني بخشش ملک، جامه و غذا در راه خدا ميدهد. دوم «نياز» که عبارت است از خريداري و تقديم وسايل و لوازم به معابد و آتشکدهها مانند فرش، چراغ و.. ديگر «گهنبار» که عبارت است از جشنهايي که پس از مراسم ديني برگزار ميشده و در طي آن خوردني و پوشيدني ميان نيازمندان تقسيم ميشده است. (6).
شواهدي متقن در دست است که ميتوان نتيجه گرفت که موقوفات در ايران باستان فقط متعلق به معابد و پرستشگاهها بوده و مصارف ديني و مذهبي داشته است. همچنين از منابع قديميچنين استنباط ميشود که وقف اموال به صورت ساختمان از دوران آل بويه و سلجوقيان بيشتر متداول شده است.
در عصر سلاجقه (711 - 429) به ويژه دردروان حکومت ملک شاه (485 - 465 ه ق) که اصفهان را به عنوان مقر حکومت انتخاب شده بود، شهر اصفهان توسعه يافت و وزير دانشمند او، يعني خواجه نظام الملک: بناهاي زيادي را احداث و وقف امور خيريه نمود. از بناهاي مهم آن عصر، مسجد جامع فعلي شهر و مدرسه نظاميه است. موقوفات هر عصري با ثروت انسانهاي هر دوران ارتباط داشته است شهر تاريخي اصفهان که در عصر ملک شاه پايتخت امپراتوري سلاجقه بود بدون شک در آن دوران يکي از بزرگترين و ثروتمندترين شهرهاي جهان به شمار ميآمد، زيرا ماليات سرزمينهاي پهناور سلجوقيان به اين شهر سرازير و در اين شهر جمع آوري و خرج ميشده و ترديدي نيست که موقوفات شهر نيز سهمياز آن را به خود اختصاص ميداده است. (7).
در ادوار بعدي تاريخ ايران مانند دورهي تيمور هم به مسألهي وقف توجه ميشد و به ويژه از موقوفات تيموري در خراسان بزرگ بايد نام برد. غازان خان در شهرها و نقاط گوناگون تحت سلطه خود در ايران، اماکن مذهبي و عمومي فراواني ساخت و براي همه آنها و حتي براي بيت المقدس و مشهد وقف کرد. غازان خان محلهاي در نزديکي تبريز، موسوم به «شنب غازان» احداث کرد و موقوفاتي براي آن قرار داد. (8)
رشيدالدين در عمران و آباداني ولايات، اعم از روستا و شهرها همت وافر مبذول داشته و عمر او در آباداني و وقف گذاشته است. وي بناها و مجموعههاي بسياري در شهرهاي کشور احداث کرد و براي هر کدام موقوفاتي به مقدار کافي معين کرد. احداث «ربع رشيدي» مهمترين اقدامي بود که او در زمينه عمران شهرها انجام داد. بنابر مطالب و مندرجات مکاتبات رشيدي، ربع رشيدي که محلهاي در تبريز بود، داراي سي هزار خانه، هزار و پانصد دکان، بيست و چهار کاروانسرا، تعدادي مسجد، مدرسه، حمام، باغ و چند کارخانه شعر بافي، کاغذ سازي، رنگ رزخانه و دار الضرب و غيره بود. (9) ربع رشيدي ممتازترين مؤسسه موقوفه و بزرگترين مرکز علمي و فرهنگي و مدني عصر ايلخانيان است، که به دست رشيدالدين فضل الله وزير فرزانه ايلخانيان (مغول) در تبريز در قرن هشتم هجري قمري احداث شد، و پس از قتل او توسط آخرين پادشاه ايلخاني (ابوسعيد بهادر) و سپس در دوره هاي بعدي با خاک يکسان گرديد. امروز جز مخروبه آن در نزديک شهر تبريز که توسط محلههاي جديد اشغال گرديده، جيزي از آن باقي نمانده است. (10)
رشد و بالندگي شهرها در قلمرو عثماني و صفوي از قرن شانزدهم تا قرن هجدهم ميلادي تقريبا بدون نهاد وقف غير قابل تصور است. (11) در دوره عثماني، ساختن مجموعههاي شهري منطبق با سنت وقف رايج ميشود. اين مجموعههاي عام المنفعه شهري به دور هستهي مسجد يا مدرسه و حمام و سرا و ميدان و خان، مراکز فعال شهري را در مفصلهاي مهم بازارها تشکيل ميدادند. موقوفاتي که براي اين مجموعه ها در نظر گرفته ميشد. همزمان با فعاليت اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي خود مجموعه عامل مهم در تضمين تحرک و پويايي و شکوفايي شهرها بودند. نمونه اين مجموعههاي شهري از دوران صفويه و قاجار در ايران هنوز پا برجا و قابل توجه هستند. (12)
در عصر صفوي توجه به امور موقوفات بيشتر شد. در اين دوره
به ويژه شاهان صفوي، خود امور موقوفه را تقويت ميکردند و املاک و اموال زيادي را به اماکن مورد احترام مانند آستانه مبارکه مشهد، قم و نيز اردبيل که آرامگاه شيخ صفيالدين اردبيلي است، وقف کردند. در عصر صفوي بزرگان و شاهان خود مشوق امور خيريه و وقف بودند و مقدار زيادي از اموال خود را وقف نمودند. دو بناي موقوفه در اصفهان وجود دارد که در زمان شاه عباس در کنار بازار شهر وقف شد. اين دو عمارت يکي دار الشفاء و ديگري کاروانسراي مسگران است. (13)
بدين ترتيب خاندان صفويه در طول تاريخ ايران به عنوان پرچمدار وقف شناخته شدهاند. شاهان صفوي به موقوفات کشور توجه خاص داشتند و پيوسته نظارت عاليه بر آنها را نيز برعهده داشتند. قرن دهم و يازدهم هجري قمري، دوران شکوفايي و توسعه موقوفات شهر اصفهان بوده است. در عصر صفويه، علاوه بر موقوفاتي که از سابق باقي مانده بود، وقف، رشد چشمگيري يافت و خصوصا از سلطنت شاه عباس به بعد، جهش خاصي براي توسعه موقوفات صورت گرفت. اغلب اعيان و مالکان اموال خود را وقف کردند. در رأس همه آنها شاه عباس قرار داشت که سرمشق بزرگان بود و در سال 1016 ه ق کل املاک خاصه خود، از خانات و قيصريه و چهار بازار و حمامات و غيره را به چهارده تقسيم بر چهارده معصوم وقف کرد. در عصر صفويه، به ويژه دوران شاه عباس اول، کاروان سراهاي متعدد ساخته شد که تعداد آنها را در ايران 999 باب نوشتهاند، تاورنيه سياح فرانسوي آنها را «مهمان خانههاي مشرق زمين» مينامد.
هرج و مرج و نابسامانيهاي سياسي، اداري و اقتصادي دوره خلفاي عباسي از يک سو و گسترش بيداد و تجاوز حکام به مالکيتهاي اشخاص، از ديگر سو باعث شد که نهضت وقف بر مراکز عام المنفعه در ميان مالکان و ثروتمندان به راه افتد و تقويت شود؛ زيرا ايشان وقف املاک خود بر اماکن خيريه عمومي را تنها راه نگهداري مال از تعدي حکومت ميدانستند که از طرفي ثواب اخروي را نيز به خاطر دعاي خير مردم به همراه داشت. (14).
بنابراين دوره حکومت صفوي را، که اوج پايگيري تفکر مذهب و شيعه در سرتاسر ايران بوده است، بايد نقطه عطفي در فرهنگ وقف در ايران و اوج اعتلاي اين سنت حسنه دانست. شاهان صفوي که خود از پيشگامان وقف در ايران بودهاند، آن چنان فرهنگ وقف را در ميان مردم رايج ساختند که ديگر وقف مختص مالکان بزرگ و ثروتمندان نبود بلکه بيشتر مردم نيز بنا به وضع مال خود، در اين امر خير شرکت ميکردند. (15)
اما از دوران صفويه به بعد، يعني پس از نفوذ فرهنگ بيگانه و رواج شيوههاي تفکر غربي در نظام اداري و فرهنگي کشور، بينش وقف، سازندگي، کارايي، تحرک و مديريت قبلي خود را در حد وسيعي از از دست داده است، اما به سبب جهان بيني و اعتقاد مردم به دين مبين اسلام، ريشه اين انديشه خير به کلي خشک نشده و افراد نيکوکار و خير و معتقد به وقف داراييهاي خود، قدمهاي مؤثري در عمران و آباداني شهرها و شهر اصفهان به ويژه مکانهاي مذهبي و عام المنفعه برداشتهاند.
ميزان موقوفات حکايت از اعتقادات مذهبي و شرايط اقتصادي مردم دارد. يکي از علل کاهش اشتياق به وقف را، بخصوص در محلههاي جديد و اعيان نشين، ميتوان اعتقادات مذهبي گروههاي از مردم دانست. البته در اين ميان مسأله امنيت را نيز نبايد فراموش کرد. اگر صاحب ملکي از سياست دولت پروا داشت، براي حفظ ملک خود آن را وقف ميکرد، ولي در تصرف خود نگه ميداشت. بنابراين به مرور مردم کمتر به عملکرد مستبدانه دولت توجه ميکردند و يا شايد مالکيت آناه در محلههاي جديدتر بر پايه و اساسي محکمتر قرار ميگرفت که نيازي به وقف کردن املاک خود نميديدند. (16)
بي ترديد وقف در دوره قاجاريه، که دوران تشکيل هسته اوليه تهران کنوني به شمار ميآيد، نقش اساسي و غير قابل انکار داشته است. در نظام سنتي قاجار اغلب نهادهاي مدني، حتي اگر دست اندرکاران حکومت بانيان آن بودهاند، در قالب وقف و متکي به نظام استوار وقف عمل ميکرده است. نظامي که از يک سو به صورت غير دولتي، و از سوي ديگر پس از اجراي صيغه وقف به صورت غير خصوصي عهده دار فعاليتهايي بوده است که اکنون در حيطه کار وزارتخانهها و سازمانهايي چون آموزش و پرورش و آموزش عالي (مکاتب و مدارس) - بهداشت و درمان (دارالشفاها،
بيمارستانها و درمانگاهها) بهزيستي و تأمين اجتماعي (ايتام و مستمندان عجزه و ارامل)، راه و ترابري (پلها و جادهها)، نيرو (قنوات و آب انبارها و يخچالها) اقتصاد (بازارها و دکاکين)، جهاد سازندگي و کشاورزي (زمينهاي زراعي و باغات)، وزارت ارشاد، و تبليغات اسلامي(نشر کتب و تبلغ دين)، حج و زيارت و حتي سازمان ميراث فرهنگي (حفظ و احياي آثار و بناهاي مذهبي و عام المنفعه) است.
در دوره قاجار، ثروتمندان براي رفع نيازهاي مردم از طريق وقف اقدام ميکردند؛ مانند عيسي بيگلربيگي. در دوره پهلوي ثروتمندان کمتر از طريق وقف به کمک نيازمندان ميشتافتند. در دوره پهلوي واقفان براي اجراي نيات خود رقباتي را که بتواند بيشترين درآمد داشته باشد وقف ميکردند و نوع رقبات هر دوه متناسب با شرايط اقتصادي حاکم بر آن دوره بوده است. در دوره پهلوي چشم اندازها و نقاط فرهنگي ناشي از وقف که در قالبهاي مکانهاي مذهبي، آموزشي، درماني، تجاري، مسکوني و غيره تجلي ميکند، بيشتر در سراسر شهر توزيع شدهاند و در دوره قاجار، رقبات بيشتر در محدوده بازار و اطراف آن متمرکز بودهاند. در دوره پهلوي شکل ديگري از وقف که تشکيل نهادها و بنيادهاي خيريه است، به وجو ميآيد. (17).
آن گونه که تاريخ شهادت ميدهد، موقوفات پيوسته متناسب با نيازهاي اجتماعي به وجود آمدهاند. در مناطق خشک و نيمه خشک، احداث آب انبارها و تأمين آب آشاميدني مردم؛ در مسير کاروانها ساخت کاروانسراها، در محيطهاي مناسب علمياحداث مدارس و در مناطق نيازمند و بيماري زا تأسيس درمانگاهها و بيمارستانهاي موقوفه، از جمله اقدامات واقفان مسلمان است. بدين ترتيب واقف با توجه به مقتضيات هر زمان عمل به وقف کرده است؛ مثلا در دوره قاجار پيش از تأسيس مدرسه دارالفنون، براي حفظ و نشر مذهب از طريق ايجاد مدارس علميه عمل به وقف ميشد. اهميتي که واقفان اين دوره به اين مدارس ميدادند را ميتوان در سبکهاي معماري و تزئينات اين مدارس و حجم موقوفاتي که براي آنها قرار ميدادند، ديد. پس از تأسيس مدرسه دارالفنون و آشنايي با دانش جديد، مدارسي به سبک جديد احداث و وقف ميشد. اين روند در حکومت پهلوي و به دنبال آن در جمهوري اسلامي با ايجاد مؤسسات و بنيادهاي خيريه وقفي ابعاد وسيع تري يافت و بر تعداد نقاط فرهنگي ناشي از وقف در کشورافزود؛ مانند موسسه فرهنگي ليستر يا بنياد فرهنگي البرز. (18).
نتايج و آثار وقف
نتيجه طبيعي وقف راميتوان در سه فرآيند ذکر کرد: تعديل ثروت، توازن اجتماعي و همکاري جامعه که همه اينها در اصل زيربناي عدالت اجتماعي و اقتصادي جامعه هستند. وقف آثار و برکات بسياري دارد، ولي به طور کلي داراي دو اثر دروني و بيروني است. اثر دروني متوجه شخص واقف است که با اين عمل به تزکيه نفس خويش پرداخته و روحيه دنيا طلبي و مال اندوزي را از خود دور کرده است و اثر بيروني آن در جامعه نمود پيدا ميکند که ميتواند در محور فقر و محروميت و فاصله شديد طبقاتي تأثير بسزايي بگذارد. اين اثر بيروني چنان نقش مهمي ايفا ميکند که حتي در اداره يک جامعه ميتوان از آن کمک گرفت. (20)
يکي از پديدههاي جالب و با اهميت در شهرهاي اسلامي، تداوم املاک از طريق قوانين اسلامي وقف و ارث بود. براساس نوشتههاي گويتن، وقف به واقف اجازه ميدهد که املاکش را براي استفاده دائمي بهرهبرداران، اهدافش را نسبت به انتقال منافع، تعيين بهره برداران و ديگر موضوعات مربوطه با اطمينان از اين که به مثابه
قانون رعايت و مورد احترام قرار ميگيرد، ماندگار سازد. (21)
وقف علاوه بر آثار مذهبي، فرهنگي، آموزشي و اقتصادي، آثار جغرافيايي مهميبه همراه دارد. در برخي مناطق که پديده وقف گسترش يافته است چهره جغرافيايي آن مناطق دگرگون شده است. همچنين وقف در سيما و چشم انداز جغرافياي شهرها مؤثربوده است.
نقش و تأثير وقف در شهرها
از ديرباز انديشه وقف کردن مال و ملک و مصرف درآمد آن در يک کار عمراني و نيکوکارانه، امري شناخته شده بوده است. با سعه صدري که در بينش اسلامياز جهات گوناگون نهفته است، وقف به منزله يکي از وجوه فقهي، سرچشمه و زمينه ساز و علت وجودي بسياري از مظاهر جغرافيايي چون مساجد، تکايا، دانشگاهها، بيمارستانها، رصدخانهها، خانقاهها، زاويهها، رباطها، کاروانسراها حمامها، آب انبارها، قناتها، پلها و ساير مؤسسات خيريه اجتماعي در سراسر کشورهاي اسلامي شده است. در طول تاريخ اسلام در سراسر سرزمينهاي اسلايم، از پيرنه تا ماوراء شبه قاره هند، بسياري از مناظر و مظاهر جغرافيايي دست پروده انسان، در پيوند با انديشه وقف پديدار شده است. در واقع نهاد و انديشه وقف هم به تأمين اعتبار و سرمايه لازم براي احداث مظهري جغرافيايي، چه خرد و محدود چون پل يا آب انبار، چه کلان و گسترده چون شهرکي نظير ربع رشيدي يا شنب غازان خان و رصد خانه مراغه، و هم طراحي کلي و به عبارتي ديگر، برنامه ريزي اشراف داشته است. (23)
هدف اصلي در وقف: تحقق خير است هر چند در بسياري موارد درآمدهاي موقوفات خرج زندگي خانواده خود واقف شود. احکام وقف ايجاب ميکرد که متوليان نسبت به عمرن و آباداني موقوفات اقدام کرده و از طريق ساختن بناها و توسعه املاک وقفي و افزايش درآمد، آن را گسترش دهند. چنين معنا و برداشتي از وقف، مستلزم پيدايش يک حرکت عمراني گسترده در مناطق مسکوني و بويژه شهرها خواهد بود. اسلام اصول اوليه وقف و کليات وقف را وضع کرد و فقهاي اسلام، احکام مربوط به وقف را بيان کرده، انواع آن را مشخص نموده، شرايط آن را در يک چارچوب معين، تعيين کردهاند. و بدين ترتيب با عنايت به جنبه کاربردي، تأثير وقف در عمران و آباداني شهرها آشکار ميشود. با تغيير و تکامل زندگي اجتماعي جوامع اسلامي، اهميت وقف ازعصري به عصر ديگر سير تکاملي به خود گرفت و اوقاف در هر عصري به تناسب مقتضيات زمان و مکان کمابيش نقش مهمي را در مسايل عمراني برعهده ميگرفتند. علاوه بر ابعاد اجتماعي وقف که شامل تأمين زندگي کودکان بي سرپرست، تأسيس دارالايتام، بيمارستانها، کمک به اداي فريضه حج، آزادسازي اسرا، مسافران گرفتار (ابن السبيل)ميشد، نظارت بر وضع جادهها و هموار کردن و محافظت از آنها يکي ديگر از فعاليتهاي اوقاف به شمار ميرفت. شکي نيست که حمايت از مؤسسات وقفي و تشويق و ترويج آن و توجه به املاک و مستغلاتي که بر آنها واقف شده و اداره همه موقوفات به صورتي مطلوب که منجر به تحقق اهداف واقف شود، بيانگر اهميت وقف و تأثير آن بر عمران شهرهاي اسلامياست. (24).
يکي از موارد وقف، تأسيسات خدمات عموميبود. تأسيسات خدمات عمومي درصد بالايي از بافت معماري شهرهاي اسلامي را به خود اختصاص ميدادند و با تأسيس آنها جاذبههاي براي مهاجرت مردم به شهر به وجود ميآمد که نتيجه آن توسعه عمران شهرها بود. غالبا انگيزه بناي چنين تأسيساتي از خيرخواهي و نيکوکاري طبقه حاکمه از سلاطين گرفته تا امرا وثروتمندان سرچشمه گرفت و براي آنها موقوفاتي تعيين ميکردند تا به ارائه خدمات آنها استمرار ببخشند. به طور کلي سياست وقف، نقش بارزي در عمران شهرهاي اسلامي بر عهده داشت؛ زيرا نظام وقف از جهتي تشويقي براي تأسيس بناهاي ديني موقوفه با همراه داشتن مفهوم سياسي و کاربردهاي مذهبي به شمار ميرفت و از جهتي ديگر موجب ميشد تا براي نگهداري و توسعه و تأسيس موقوفاتي
از قبيل وکالهها، قيصريهها، سراها، حمامها: خانهها، دکانها و ديگر بناهاي که براي عايدي بيشتر مدام در حال بازسازي و نوسازي وتوسعه بودند، اهميت بسيار زيادي قايل شوند و از اين طريق بودجه تأسيسات را تأمين کنند. اثرات علاوه بر بناهاي ديني مسايل اجتماعي و آموزشي را نيز در برگرفت. (25)
از وقف در داخل بازار، اماکن مذهبي و فعاليتهاي ديني حمايت ميشد و از طرفي عملکردها و ساختارهاي موجود در ديگر نواحي شهري خود تحت تأثير وقف بوده و حتي مقاديري از اموال و املاک موقوفه که در مناطق اطراف و در حوزه شهرها واقعاند، فضاهاي اطراف را تحت تأثير قرار ميدهند. وقف يک بخش عمده و اساسي در اقتصاد سنتي شهرها و نهادهاي اجتماعي وابسته به آن را تشکيل داده و ميدهد.
وقف به عنوان يکي از الزامات، نهادها و رسوم قانون اسلامي، در هر حال تأثير مهمي در شهرهاي سنتي خاورميانه داشته است و اين خود عاملي براي حمايت از اماکن مذهبي و عملکردهاي آنها و ديگر امکانات بوده است. (26)
نقش وقف در شهر اصفهان
از آثار مهم وقف، حفظ بناها و تعمير مستمر آنهاست که محققان را با مصالح ساختماني و سبکهاي معماري هر عصر آشنا ميسازد و کارايي و عملکرد بناهاي موقوفه چون مساجد، مدارس، دارالشفاها براي ما روشن ميگرداند و حتي ابتکار منطقي و عقلايي بانيان و سازندگان آنها را به جامعه امروز معرفي ميکند. در وقف نامهها تعمير بنا به منظور حفظ و پايداري آن، پيوسته در نظر گرفته شده و با صراحت در آن قيد شده است که تا موقعي که مخارج احياي بنا وجود دارد، ديناري در جاي ديگر خرج نشود. اين عمل موجب پايداري بناهاي موقوفه در شهر اصفهان شده است. به گونهاي که بقاي آثار باستاني فعلي، هويت خاصي به شهر بخشيده است آن را که مديون وقف ميدانيم. اغلب آثار باستاني در شهر اصفهان، موقوفهاند. بافتهاي قديمي شهر داراي موقوفات بيشتري هستند؛ يعني به نسبت قدمت محلات بر تعداد موقوفات افزوده ميشود همچنين، بخش بازار اصفهان داراي تراکم موقوفات بيشتري است که اغلب آنها را مراکز مذهبي مانند مساجد، مدارس، امامزادهها، مقبرهها و تکايا تشکيل ميدهند.
شهرهايي که داراي موقوفات بيشتري هستند، مانند شهر اصفهان، در آن نوعي تعادل اجتماعي و اقتصادي وجود داشته و دارد. پراکندگي جغرافيايي بناهاي وقفي از يک نظام عقلايي و اقتصادي کاملا تکامل يافته تبعيت ميکند، به طوري که يک موقوفه با چند رقبه، مانند مسجد، مدرسه، کاروانسرا، بازار و حمام در جوار هم قرار دارند. مکان يابي آنها چنان نظم کالبدي و فضايي ارزندهاي را به فضاهاي جغرافيايي ميبخشد که توجه معماران و شهرسازي قرن بيستم را به خود جلب نموده است. موقوفات اصفهان در شکل پذيري اين شهر بسيار مؤثر بوده است. مطالعه نقشه محلات شهر اصفهان نشانگر اين واقعيت است که حدود 20 محله چند وقفي داشته است. بانيان اين محلات به توسعه و شکل پذيري فيزيکي شهر کمک شاياني نمودهاند. شواهدي در دست است که گسترش و توسعه شهر اصفهان در دوران تاريخي با موقوفات اصفهان ارتباط تنگاتنگي داشته است. (27)
نقش وقف در شهر تبريز
شهر سازي هر دوره تاريخي بوده است.
ربع رشيدي نهادي است وقفي با عملکردهاي فرهنگي، مذهبي و آموزشي، که سازمان فضايي آن مناسب با اين عملکردهاي مختلف، ساماندهي شده است. به طور کلي ربع رشيدي از دو بخش تشکيل ميگردد: يکي فضاي روضه، با عملکرد مذهبي، آموزشي که اصل مجموعه ربع را فرا ميگرفته، و بخش دوم شامل مؤسسات مختلف درماني، آموزشي، اداري، پذيرايي و اقامتي است که در ارتباط با ربع رشيدي فعاليت ميکردند. ربع رشيدي عملکردهاي مختلفي داشت و براي هر فعاليت محلي مناسب پيش بيني شده بود. محل اقامت کارگزاران و معلمين و متعلمين آن نيز در حجرههاي معين تعيين شده بود. (28).
کيفيت و تربيت و تدبير شهرستان رشيدي که ضمنا ياد آور مواريث فرهنگي شارستان و ربض گذشته و دوران اسلامي و تکامل آن به دست خواجه رشيدالدين است، از شاهکارهاي تفکيک فضاهاي شهري بر حسب کارکردها و مضامين زندگي در دوران مغول اسلامي است و کلا وقف است. رقبات فراوان موقوفه داخل شهرستان رشيدي و پراکنده در سراسر قلمرو ايلخاني آن زمان، براي نگهداي خود شهرستان و محتواي اقتصادي فرهنگي آن در نظر گرفته شده است. (29)
بنيادهاي وقفي در ساير کشورها
موقوفات خصوصي و بنيادهاي وقفي کشورهاي اروپايي و بخصوص آمريکاي شمالي از ابزارهاي رشد، توسعه و تحول فرهنگي جوامع اين کشورهاست. يکي از کشورهاي موقوفه خيز و باني بنيادهاي جهان کشور آلمان است. ديدگاه سنتي وقف در آلمان عبارت از اين بود که سرمايهاي در اختيار قرار ميگرفت که ميبايد سود و يا عوايد آن براي انجام دادن مقصود و يا مقاصد واقف کفايت کند. در آلمان وقف ابزاري است که به کمک آن گرايشهاي کاملا معين و تثبيت يافته فرهنگي در مقابل تحولات روز ميتواند پشتيباني شوند. مثلا بنيادهاي وقفي و يا تک موقوفههايي وجود دارند که پس از حل مسايل آموزشي، به حل مسايل زيست محيطي پرداختهاند. از اين رو افزايش تعداد بنيادها، تأسيس دانشگاهها، ايجادمدارس فني مهندسي و راه اندازي آزمايشگاههاي تحقيقاتي و برپايي محافل و کانونهاي علميبراي بحث و چاره جويي در زمينه مسايل اجتماعي، اقتصادي، آموزشي در چهار چوبهاي محلي، منطقهاي، کشوري و بين المللي با کمک کارشناسان زبده و امکانات مالي چشمگير است.
نقش موقوفات و بنيادهاي وقفي کنوني جهان سرمايه داري تشخيص و شناخت مسائل، چاره جويي و سرمايه گذاري براي حل آنها و نيز گسترش کميو کيفي، ترويج دانش، بخصوص در آموزش عالي، پژوهش و فن و اشاعه آنهاست. اين کار به طور مستقيم و غير مستقيم به سود جامعه و گسترش رفاه و سرمايه به قشرهاي مختلف جامعه ميباشد. (31)
انديشه وقف در طول قرنها به عنوان ابزاري فراگير در عمران نواحي هم تأمين کننده اعتبار مورد نياز عمران، هم تأمين کننده هدف عمران و حتي گاه به منزله برنامه ريز و طراح ناحيه عمراني، نقش مؤثري در تشکيل پديدههاي جغرافايي سرزمينهاي اسلام، چه درون شهري و چه برون شهري، ايفا کرده است. و هنوز هم به رغم نفوذ فرهنگ اروپايي در سرزمين اسلامي از کارايي نسبي
باز نايستاده است. اگر دولتها و دولتمردان سرزمينهاي اسلامي به واقفان معتقد مسلمان اطمينان دهند که به نيات آنها ارج نهاده ميشود، نهاد وقف به منزله اهرمي مردمي، به صورت داوطلبانه و خود جوش در خدمت عمران منطقه قرار ميگيرد و بستر زايش پديدههاي جغرافيايي بديعي خواهد بود. (32)
ايجاد نوعي کنترل و نظارت بر ساخت و ساز اماکني که شامل وقف ميگردند و پيگيري مسائل مرتبط با مباني شهرسازي آنها از حيث جانمايي مناسب در شهر، تعاريف دقيق کاربردي، سازگاري با محيط، جذابيتها معماري، ميتواند به قوت بخشيدن و استحکام جايگاه موقوفات در مجموعه شهر کمک بسزايي نمايد.
تحت تأثير قرار نگرفتن موقوفات از اثرات ساخت و سازي آنها با تغيير و تحولات شهر سازي و نيز بالا بردن توان انطباق آنها با سيماي آتي شهرها از زمره مسائلي است که در حفظ جايگاه اماکن موقوفه در متن شهرها تأثير بسزايي خواهد داشت. انتخاب محل مناسب براي استقرار اماکن وقفي در شهرها بايد در چارچوب اصول حاکم بر شهر سازي و الگواهاي جديد معماري باشد و به منظور حفظ اعتبار و ارزش اين سنت خداپسندانه مسأله مکان يابي آنها در مجموعه شهرها بايد با دقت و حساسيت خاصي دنبال شود. دور کردن موقوفات از هسته مرکزي شهرها از تأثيرات فزاينده آنها خواهد کاست و از سويي ديگر نزديکي زياد آنها به محل تجمع و تراکم جمعيت باعث خواهد شد که جايگاه ارزشمند آنها در زندگي پرتکاپو، تکراري و پر ازدحام مردم شهرها گم شود.
اگر شهر سازان و متوليان امر شهرسازي، جايگاه موقوفات را از قبل در کالبد شهرها پيش بيني و در دستور کار خود قرار داده باشند، عملا مشکلي براي مکان يابي و يا بحث همسازي و انطباق آنها با نظام مدون شهرها وجود نخواهد داشت و در نتيجه با اختصاص دادن بخشهايي از شهر به موقوفات و مصوب گشتن آن در چارچوب طرحهاي جامع تفصيلي شهرسازي، خواهيم توانست به روالي قانوني و کاملا منطقي در اين ارتباط دست يابيم. آنچه مسلم است شهرت و اعتبار يک شهر همواره در گرو وجود فضاهاي ويژه، سمبلهايي منحصر به فرد و اماکني مخصوص است که موقوفات بخش عمدهاي از آن را تشکيل ميدهد. لازمه حفظ و استمرار اين پديده کاملا ريشه دار و اصيل در ميزان التفات مسئولان امر به ماهيت موقوفات و اهتمام ويژه ايشان در لحاظ کردن پيامدهايي اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي آنها در جامعه نهفته است.
اماکن وقفي که از ديرباز و قديم الايام در اختيار ماست، به نوعي به پيشينه کهن معماري و ساختار قوي سنتي آراسته هستند که به آنها جنبهاي برجسته و پويا بخشيده و آنها را عملا به گنجينههايي فرهنگي و تاريخي در شهرها مبدل کرده است. موقوفات، طيف وسيعي از فضاهاي شهري را شامل ميگردد، هر چند استفاده از خدمات وقف مختص به قشر خاصي از مردم ساکن در يک شهر آسيب پذير، مستضعف و نيازمند جامعه خواهد بود. همين امر باعث پيدايش نوعي تمرکز و تجمع موقوفات در مناطق خاصي از شهرها گشته است که از نقطه نظر شهر سازي زياد مطلوب نبوده و سيماي شهر را دگرگون خواهد کرد پراکندگي و گستردگي موقوفات در پهنه شهر يکي از عوامل کم جلوه بودن و پنهان گشتن قداست و حرمت آنها در جامعه است. (33)
مهم اين است که در عصر حاضر، با کاربرد صحيح وقف، نقش اين نهاد مدني در توسعه فرهنگي و اقتصادي کشورها ممتازتر و با بهره گيري بهينه به صورت ابزاري مؤثر در جهت مبارزه با آسيبهاي اجتماعي به کار گرفته شود. وقف و ايثار مالي، تأسيس بنيادهاي خيريه در قالب وقف توسط نيکوکاران و خيرانديشان به صورت جامع و فراگير و فعاليت اين نهادها در حوزه فقر زدايي، دانش پژوهي و ترويج فرهنگ و علوم اسلامي و جلب مشارکت مردم در حل معضلات اجتماعي و ارائه مشورتهاي مفيد به جوانان در حل بحرانهاي روحي و فکري، راهي استوار براي سامان بخشي جوامع است.
اجراي علني و شفات نيات واقفان توسط متوليان موقوفات و ادارات اوقاف و تجليل مستمر از نيکوکاران و تشويق ثروتمندان و متمکنان براي انفاق مال و تبيين برکات وقف براي مردم از جمله راههايي هستند که زمينه رشد اين نهاد را فراهم ميکنند.
لازم است براي درخشانتر کردن جايگاه بلند وقف، تأکيد بيشتر بر آن شود. فراگير ساختن چنين امر خيري در ميان مردم ما از
سرمايه داران، صاحبان صنايع و حرف، بازرگانان، عالمان، فرهنگيان و کليه قشرهاي آسيب پذير جامعه ضروري است. به شرط آنکه تشويقهاي ديني، دولتي و مردميو تسهيلات مالياتي انجام گيرد. بر رسانههاي گروهي است که تعريف، مقاصد متنوع،فوايد و نحوه اجراي وقف را در زمره واجبات ملي - ديني دانسته و مباني گسترش آن را توسط افراد خير فراهم آورند.
وزاري کشورهاي اسلامي ميتوانند با تبادل نظر بيشتر و جست و جوي راههاي جديد براي رشد موقوفات، و ايجاد موقوفات جديد و کشف و شناسايي و احياي موقوفات قديم و سرمايه گذاري در زمينه عمران و توسعه موقوفات، گامهاي بلندي در راستاي توسعه کشور و ايجاد اشتغال و مبارزه با فقر و گسترش علم و تربيت استادان در زمينههاي گوناگون بردارند. وقف در کشورهاي اسلاميبايد به عنوان منبعي مطمئن براي حل معضلات جامعه در جايگاه ويژه و ممتاز خود مطرح و مد نظر مسئولان کشور قرار گيرد.
پي نوشت :
1- مومني، مصطفي موقوفات در اقتصاد و سازمان فضايي جامعه (در شهر نفت) Http:// www.hamshahri.net/hamnews/1378/7800722/e/mif.htm.
2- مومني، مصطفي (1365)، «رديابي فرهنگ وحي در ساختارشناسي فرهنگي، اقتصادي و کالبدي دوره آغازين شهر دولت آباد ملاير». فصلنامه تحقيقات جغرافيايي، سال اول، شماره 2. .
3- عبدالستار عثماني، محمد، مدينه اسلامي، ترجمه علي چراغي، اميرکبير، 1376، ص 82. .
4- ميراحمدي، مريم، «پژوهشي درموقوفات عصر صفوي»، مشهد، آستان قدس رضوي، فصلنامه تحقيقات جغرافيايي، شماره 25 ص 48 - 29. .
5- سليميفر، مصطفي، نگاهي به وقف و آثار اقتصادي اجتماعي آن، بنياد پژوهشهاي اسلاميآستان قدس رضوي، ص 52.
6- شهابي، علي اکبر، تاريخچه وقف در اسلام، اداره کل اوقاف تهران، ص 22 - 21.
7- مفضل بن سعد بن حسين مافروخي (1328)، محاسن اصفهان، ترجمه حسين بن محمد بن ابي الرضاء، ص 144.
8- دونالدن ويلبر (1346)، معماري ايران در دوره ايلخانان، ترجمه عبدالله فريار، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب. .
9- رشيدالدين فضل الله، وقف نامه ربع رشيدي، به کوشش مجتبي مينوي و ايرج افشار، انجمن آثار ملي، ص 125.
10- سعيد نيا، احمد پژوهشي در موقوفات عصر صفوي، آستان قدس رضوي، فصلنامه تحقيقات جغرافيايي، مشهد، شماره 32، ص 67 - 27. .
11- موسي مصطفي و ضياء توانا محمد حسين، «شهر شرق اسلامي: مدل و واقعيت»، فصلنامه تحقيقات جغرافياي مشهد شماره 32، ص 76 - 27.
12- اعتضادي، لادن (1377)،«نقش مسجد در ساختار شهرهاي مسلمان نشين»، صفه، دانشکده معماري و شهر سازي دانشکده شهيد بهشتي، شماره 26، ص 20 - 9. .
13- ميراحمدي، مريم «پژوهشي در موقوفات عصر صفوي» مشهد آستان قدس رضوي، فصلنامه تحقيقات جغرافيايي، شماره 25، ص 48 - 29. .
14- طبسي، محسن، «مرمت مسجد ضرورت بازنگري در انديشهها و روشها» مجموعه مقالات دومين همايش معماري مسجد، دانشگاه هنر، ص 202 - 191.
15- راوندي، مرتضي تاريخ اجتماعي ايران، انتشارت اميرکبير: ج 4، ص 779 - 774. .
16- اتخاديه، منصوره، «موقوفات تهران و تحول شهر 1320 - 1269 ه ق» فصلنامه ميراث جاويدان، سال هفتم، شماره 4، ص 16 - 7. .
17- شاه حسيني، پروانه، «وقف شناسي جغرافيايي شهر تهران در دوره قاجار و پهلوي». فصلنامه تحقيقات جغرافياي شماره 42، ص 134 - 117.
18- شاه حسيني، پروانه (1377)، «رديابي وقف در ساختار فرهنگي شهر تهران از دوره قاجاريه تا جمهوري اسلامي» فصلنامه تحقيقات جغرافيايي شماره 48، ص 120 - 110.
19- باستاني پاريزي، محمدابراهيم، سياست و اقتصاد عصر صفويه، ص 73. .
20- کاشي پور محمدي، نقش وقف در توسعه اقتصادي اجتماعي.
Http://jomhourieslam.com/1381/1381/02/6/htm. .
21- Cattan ,h. (1995),the law of waqf , in khadduri , m. and liebesny ,H.J (ED) lawin the middle Institue , washington DC. .
22- عبدالستار عثماني، محمد، مدينه اسلامي، ترجمه علي چراغي، اميرکبير، 1376، ص 82 - 63. .
23- دانش پژوه و ايرج افشار، جامع الخيرات، يا وقفنامه سيد رکنالدين يزدي، ص 41. .
24- عبدالستار عثماني، محمد، مدينه اسلامي، ترجمه علي چراغي، اميرکبير، 1376، ص 86 - 81.
25- همان، 237. .
26- شفقي سيروس، «تحليلي فضايي - کالبدي بازار اصفهان» فصلنامه شمارهي 60، ص 51 - 22. .
27- شفقي، سيروس، «وقف در اصفهان؛ پراکندگي جغرافياي موقوفات و آثار اقتصادي فرهنگي، اجتماعي آن در اصفهان»، ميراث جاويدان، پائيز و زمستان 1376، ص 58 - 47. .
28- سعيد نيا، احمد (1379)، «پژوهشي در ربع رشيدي»، مجلههاي هنرهاي زيبا، شماره 7، ص 58 - 47.
29- مومني، مصطفي، «جغرافياي جهان بيني وقفنامه رشيدي خواجه رشيدالدين فضل الله باني مجتمعهاي وقفي» ميراث جاويدان، سال اول، شماره 3، ص 60 - 52. .
30- WWW.jomhourieslam.com/1381/1381/02/6/htm. .
31- مومني، مصطفي، «بنيادهاي وقفي در آلمان فدرال»، فصلنامه ميراث جاويدان، شماره 4، ص 104 - 94. .
پيشنهاد
32- سعيدي رضواني، عباس، (1368)، بينش اسلامي و پديدههاي جغرافيايي، مقدمهاي بر جغرافياي سرزمينهاي اسلامي، مشهد آستان قدس رضوي، 1367، ص 148. .
33- Http://www.hamshahri.org/hamnews/1382/82021/4/world/lifew.htm. .
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله