وقف قنات در قاين و آثار اجتماعي، فرهنگي آن
چکيده
تا دههي 1960 بخش اعظم مناطق داخلي ايران به وسيلهي قنات آبياري ميشدند و عمدهي آب مناطق از منابع زيرزميني تأمين ميشد (1).
قناتها علاوه بر کارکرد اوليهشان که تأمين آب شرب و کشاورزي بوده به مرور زمان داراي کارکردهاي متنوعي شده که يکي از اين کارکردها اشاعهي فرهنگ وقف در قنوات است که آثار اجتماعي، فرهنگي مثبتي را براي جامعه به همراه داشته است. در اين مقاله به بررسي وقف و آثار اجتماعي، فرهنگي آن در شهر قاين پرداخته ميشود. مطالعهي ما به روش ميداني و اسنادي با تکيه بر متون وقفنامههاي موجود به صورت موردي دربارهي قناتهاي شهر قاين صورت گرفته است.
روش تحقيق
ابتدا جهت مشخص شدن ميزان وقف در قناتهاي شهرستان قاين حدود 300 وقفنامه بازخواني شد و از بين آنها 69 وقفنامه که مربوط به قنوات شهر قاين بوده، مشخص و مجددا بازخواني و تلخيص شده است. مواردي از قبيل ميزان آب وقفي و موارد مصرف وقف از هر کدام از وقفنامهها نيز استخراج و در نهايت بر اساس نوع مصرف درآمد حاصله از اين موقوفات مورد بررسي دقيقتر قرار گرفته و آثار اجتماعي، فرهنگي آن بر جامعه مطالعه شده است.
وقف قنات و آثار اجتماعي فرهنگي
پديدهي وقف و مديريت نظارت شدهي آن در رشد فرهنگي شهر تأثير بسياري دارد و به جرأت ميتوان ادعا کرد که يکي از دلايل عمدهي رونق محافل مذهبي و حفظ روحيهي ديني - مذهبي در بين مردم اين شهر همين موقوفات بوده است. بررسي متون وقفنامههاي مربوط به قنوات شهر قاين نشان ميدهد که حدود 40 نفر از واقفان سهامي از قنوات را وقف تعزيهداري سيدالشهدا کردهاند در برخي از اين تعزيهداريها دادن وليمه و مهماني به مستمعان عزاداران نيز قيد شده است. در حقيقت به کمک همين منابع اقتصادي محافل مذهبي و مجالس وعظ در دو ماه محرم و صفر در شهر قاين رونق خاصي دارد. برگزاري اين قبيل محافل و مجالس علاوه بر ثواب اخروي در ارتقاي سطح فرهنگي، حفظ و تقويت روحيهي مذهبي تأثير زيادي دارد.
وقف قنات جهت افطار روزهداران
وقف قنات، تامين اجتماعي و کاهش فقر
مطالعهي اجمالي تاريخ وقف اين حقيقت را روشن ميکند که نخستين انگيزههاي واقفان براي مبادرت به وقف، نابودي فقر و محروميت از جامعهي مسلمين بوده است و همان طور که در کتاب مغازي واقدي آمده است، نخستين صدقهي موقوفه در اسلام زمينهاي مخيرق است، که مخيرق آنها را با وصيت در اختيار پيامبر (ص) گذاشت و پيامبر (ص) آنها را وقف کرد(3).
بررسي متون وقفنامهها به خوبي روشن ميسازد که مسلمين با استفاده از اين سيستم حسنه در پي «عدالت اجتماعي» به معني واقعي در جامعه بودهاند.
به عنوان نمونه در وقفنامهي حاجي محمد حسين بيک که در سنهي 1339 ه.ق واقف تمامي مايملک خود را از املاکات، منازل، نقود، جواهرات، اسباب و اثاث، اجناس، و انعام وقف کرده، مصارف متعدد و جالب توجهي را در جهت تعديل فقر و عدالت اجتماعي مدنظر قرار داده است که در اين جا به برخي از اين مصارف اشاره ميشود:
1. حمل نعش واقف به ارض اقدس و دفن در جوار بارگاه امام رضا (ع)؛
2. اجرت دو نفر قاري جهت تلاوت قرآن و تأمين روشنايي مقبره؛
3. اعطاي پانصد تومان جهت خمس، زکات، و رد مظالم به مستحقين؛
4. ساخت مسجد در خود بلدهي بيرجند از آجر و پنج خروار گندم به جهت امام جماعت مسجد مزبور و پنجاه من گندم جهت خادم به ضميمهي روغن سوز همه ساله ميداده باشند؛
5. ساخت رباط و حوضانبار و وقف دو فنجان آب جهت تأمين روشنايي حوض؛
6. همه ساله ده نفر جوان از سلسلهي جليلهي سادات که غريب باشند، به جهت دامادي هر يک بيست تومان رايج خزانه و به جهت ختنهي ده طفل فقير هر يک دو تومان رايج خزانه و به جهت تعليم قرآن مجيد به ده طفل فقير همه ساله به معلم هر يک سه تومان ميداده باشند؛
7. سالي سي تومان رايج خزانه براي پيراهن و زيرجامهي فقراي نمازگزار متقال خريده و به پنجاه نفر در ماه دهند؛
8. به جهت مخارج پرسهداري در سه روز يا بيشتر هزار تومان رايج خرج نمايند که من جمله صد تومان به فقرا بدهند و به ده نفر علمدار به هر يک يک تومان و به جهت شيريني جلوي نعش پنجاه تومان داده و نعش را در کمال عزت حمل نمايند؛
9. منزل بزرک ابتياعي از ورثهي مرحوم مير حسنخان را به انضمام بيروني وقف نمايند؛ براي تعزيهداري حضرت اميرالمؤمنين و اولاد طاهرين آن حضرت، عليهمالسلام، که در تمام ماه مبارک رمضان هر شب مجلس تعزيه در آن جا منعقد شده، صد نفر از طلاب استحقاق را دعوت نموده افطار
دهند و غذا نان آبگوشت درستي خواهد بود؛
10. پانزده فنجان شامل الاراضي از ملک بجد مصالح وقف شود براي امام جماعت مسجدي که ساخته شود و خادم و چراع آن مسجد و در هر سال سه شب از ماه مبارک را مدعوين سادات کرام و اعيان عظام و تجار ذوي العزة و الاحترام خواهند بود و در اين سه شب عوض آبگوشت برنج طبخ شده و شام درستي داده شود؛
11. مجاري يک طاقه از قنات اسفهرود مع الاراضي و اللواحق از ملک ارثي والده مصالح و يک طاقه در کهناب قاين وقف نمايند بر رد مظالم عايدي را بر فقراي بيرجند بدهند و عايدي طاقه از کهناب قاين مع الاراضي و اللواحق به فقراي بلوک قاين و چنان چه از منافع مصالح عنه از مصارف معينه زيادتي کرد همه ساله در وجهي از وجوه بره که انفع به حال مسلمين وقت بوده صرف نمايد، مگر نيم روز شامل الاراضي و اللواحق از اسفهرود که بايد براي براتي و قرباني وقف شود تا همه ساله در شعبان و عيد قربان و براتي صرف شود(4).
وقفنامهي مورد بررسي تنها يک نمونه از صدها وقفنامهاي است که واقفان هر کدام به نوعي در استعانت از فقرا و رفع اين معضل اجتماعي يعني فقر املاکي را وقف نمودهاند.
وقف قنات، مساجد و بناهاي عامالمنفعه
وقف قنات و مدارس علميه
وقف قنات و تلاوت کلام الله
وقف قنات و ساير مصارف خيريه
دارد(8).از قنات ابوالخيري نيز يک سهم آن بر مقبرهي ابوذر جمهر که در دامنهي کوه ابوذر قرار دارد، وقف است که حاصل اين موقوفه صرف تعمير اين اثر باستاني ميشود. به کمک همين منبع درآمدي و رسيدگي به اين مقبره اين محل به يکي از نقاط تفريحي و توريستي شهر قاين تبديل شده و همواره محل مناسبي بر گذران اوقات فراغت ساکنان اين شهر بوده است.
نتيجه گيري و راهبرد
نخست آن که به قنات تنها با ديد يک فناوري و ابزار فيزيکي ننگريم، بلکه قنات را يک فناوري بدانيم که در طي اعصار و قرون تبديل به يک فرهنگ شده و ارتباط تنگاتنگي با ديگر ساختارهاي موجود در جامعه من جمله وقف داشته که همين ارتباط باعث تأثيرات مثبت اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و حتي مذهبي در سطح جامعه گرديده است. وقف قنات توانسته بخشي از نيازهاي جامعه را در عرصههاي اقتصادي - اجتماعي در طول زمان تأمين کند؛ بنابراين تلاش وافر نسل امروزي بايد در جهت حفظ اين ميراث کهن باشد؛ زيرا به اعتقاد ما با نابودي هر رشته قنات تنها چند ميله چاه با کوره، آن از بين خواهد رفت.
هر چند قنات يک فناوري سنتي است، اما بسياري از کارکردهاي آن، که در اين پژوهش به آن پرداخته شد از قبيل وقف بر مدارس علميه، اعانت اهل علم و طلاب و دستگيري فقرا کارکردهايي هستند که در دوران مدرنيته از نيازهاي اساسي اين دوران به شمار ميآيند، زيرا با گذار از سنت به مدرنيته و گسترش نظام سرمايهداري در جهان اختلاف طبقاتي در حال تشديد است.
سيستم قنات در مناطق خشک و نيمه خشک و از جمله در منطقهي مورد مطالعه با وجود تکنيکهاي مدرن هنوز از اعتبار خاصي برخوردار است که در تلفيق با فناوريهاي مدرن و نو
ميتواند بازدهي مطلوبتري داشته باشد(9).
در پايان اضافه ميشود، هر چند با ورود فناوري چاههاي عميق و نيمه عميق در سطح شهرستان از سال 1325 به تدريج قنوات مهمي (از جمله 9 رشته قنات در شهر قاين) باير شد، براي حفظ قنوات داير، مديريت صحيح و برنامهريزي شده در جهت استفادهي بهينه از اين فناوري به منظور حمايت از جنبههاي فرهنگي آن از قبيل وقف ضرورتي اجتنابناپذير است که همت تمامي مسؤولان، برنامهريزان و تودهي مردم را ميطلبد.
پی نوشت:
1- غيور، حسنعلي، نگرشي تازه بر قنات در ايران و چگونگي توزيع آن در مناطق مختلف جغرافيايي، فصلنامهي تحقيقات جغرافيايي، شماره 23، سال 1370، ص 115.
2- سليميفر، مصطفي، نگاهي به وقف و آثار اقتصادي - اجتماعي آن، انتشارات بنياد پژوهشهاي آستان قدس رضوي، سال 1370، ص 144.
3- احمد بن سليمان، ابوسعيد، مقدمهاي بر فرهنگ وقف، ص 140.
4- وقفنامهي عادي حاجي محمد حسين بيک مربوط به سنهي 1338 قمري به کلاسه پروندهي م - 117.
5- ساعاتي، يحيي محمود، وقف و ساختار کتابخانههاي اسلامي، ترجمهي احمد اميري شادمهري، انتشارات بنياد پژوهشهاي آستان قدس رضوي، سال 1374، صص 34-20.
6- وقفنامهي عادي مدرسهي جعفريه قاين مربوط به سنهي 1122 ه.ق به کلاسه پروندهي م - 34.
7- وقفنامهي عادي دکتر سيد حسن مرتضوي مربوط به سنه 1361 هجري شمسي به کلاسه پروندهي س - 34.
8- شاطري، مفيد، «نظام مديريت در قنات شاهيک»، مجموعه مقالات همايش بينالمللي قنات، جلد دوم، انتشارات شرکت سهامي آب منطقهاي يزد، سال 1379، ص 490.
9- بهنيا، عبدالکريم، قناتسازي و قناتداري، نشر دانشگاهي، سال 1367.