بازخواني يک سند (وصيت نامه)
بازخواني يک سند (وصيت نامه)
بازخواني يک سند (وصيت نامه)

وصيتنامه‏ها از جمله اسناد معتبري هستند که اطلاعات کمابيش ارزشمندي را پيرامون مسائل تاريخي، نسب‏شناسي و جز آن به دست مي‏دهند. در اين شماره براي آشنايي با متن و شيوه نگارش اين اسناد يکي از آنها را از نظر مي‏گذرانيم.
بسم‏اللّه‏ رب الارض والسماء
اما بعد، غرض از تحرير اين سطور حقيقت مسطور و باعث بر تسطير اين زبور شريعت منظور آن است که چون به مصداق کلام ملک علاّم «کلّ نفس ذائقة الموت» کافّه مخلوقات را شربت مرگ چشيدني است و به مدلول «کلّ من عليها فان» قاطبه موجودات را رخت از دار فنا به دار بقا کشيدني است و به مفاد «لايبقي الاّ وجهه و لايدوم الاّ ملکه کلّ شي هالک الاّ وجهه» احدي را مکان خلود در اين سراي نابود نخواهد بود در اين چند روز حيات که چون نقشي بر آب است اعتماد و اعتقاد نشايد نمود.
هر که آمد عمارتي نو ساخت
رفت و منزل به ديگري پرداخت
در حين صحت ذات و اقتدار حيات عالي جاه رفيع جايگاه شوکت و جلالت دستگاه محمدعلي‏خان ـ دام اجلاله العالي ـ از اينکه عالم به احکام شريعت نبوي بود و به مضمون خير نمون «موتوا قبل ان تموتوا» دايم عمل مي‏نمود و دقيقه‏اي از ياد مرگ غافل نبود متصدي وصيت گرديده و وصيت نمود که چنانچه مدت حياتم سرآيد و وصيت هم ميمنت دارد لهذا بر خود لازم دانسته وصي و ناظري در امور خود معين نمايم. و لهذا عالي جاه رفيع جايگاه شوکت و جلالت دستگاه محمدت و نجدت همراه اسداللّه‏خان ـ دام اجلاله العالي ـ را وصي نمودم و عالي‏جناب قدسي القاب ميرزا محمدرضا طبيب و جناب سلالت السادات العظام آسيد ابوالقاسم، هر دوي آقايان را ناظر که ثلث از اموالات را گرفته که دوهزار تومان است به اطلاع يکديگر بدون حيف و ميل خرج نمايند.
به تفصيل ذيل
هزار تومان آن را معامله بدهند تا ملکي بخرند و منفعت آن را به تفصيل ذيل خرج نمايند.
سال اول منفعت هزار تومان را هر قدر شود خرج تعمير قنات امام‏زاده صالح نمايند.
بعد از سال اول در هر سالي پنج سهم نموده منفعت آن را
ـ يک سهم از براي تعزيه‏داري در دو تکيه واقعه در دو محله قريه تجريش.
ـ يک سهم، مظلمه.
ـ يک سهم تعزيه‏داري در خانه موصي.
ـ يک سهم به جهت تعمير مسجد و امام‏زاده صالح.
ـ و سهم ديگر در مطلق وجوه بر از خريدن کتب علميّه و خرج طلاّب و زائرين اماکن مشرفه.
هزار تومان ديگر به تفصيل ذيل است:
ايام تعزيه: صدتومان ردّ مظالم: ششصد و پنجاه تومان
صوم و صلوة خود موصي، نصف در کربلاي معلّي و نصف ديگر در قريه يا طهران؛ شصت سال: صد و پنجاه تومان
صوم و صلوة به جهت والد و والده و اخوي محمدقاسم و والده اسداللّه‏خان؛ چهل سال: صدتومان که وصيّ مزبور به اطلاع حضرات نظّار، معجّلاً من غير تاخير و تبديل عمل به فقرات مرقومه و وصيت مرقومه نمايند.
فمن بدّله بعد ما سمعه فانّما اثمه علي الذين يبدّلونه و کان وقوع المراتب المرقومه في نهم شهر رمضان المبارک سنه سبع و سبعين و مأتين بعد الف. من الهجرة النبويه علي هاجرها الف سلام و تحيّه. سنه 1277. مهر:
(رب نجّني بمحمّد و علي)
مهرها:
1 ـ بقاي تمام جهان جان قربانعلي [؟] 2 ـ حيدر علي
3 ـ اللّه‏ محمد علي فاطمه حسن حسين 4 ـ المتوکل علي‏اللّه‏ عبده هدايت‏اللّه‏
5 ـ بما رقم فيه لديّ قد اقرّ الموصي المرقوم. مهر: (العبد المذنب عبدالحسين بن محمد جعفر)
6 ـ قد اقرّ الموصي بمافيه لديّ (سلام علي ابراهيم) 7 ـ قد اعترف بما زبر فيه... في 9 شهر رمضان 1277.
8 ـ اعترف بما رقم فيه لديّ. مهر: (ابوالقاسم الحسيني)
9 ـ قد اوصي الموصي بالمراتب المحرّره لديّ. الاحقر. مهر: (حسين مني و انا من الحسيني)
10 ـ اقرّ الوصيّ المزبور بما رقم فيه لديّ. في 9 شهر رمضان 1277. مهر: (المحتاج الي اللّه‏ الغني بن ابوالقاسم، محمدعلي) 11 ـ اعترف بما رقم فيه لديّ. مهر: (گل بوستان محمد، حسين)
منبع: ميراث جاويدان


نسخه چاپی