انديشه هاي سياسي فقهاي عصر صفويه
انديشه هاي سياسي فقهاي عصر صفويه
انديشه هاي سياسي فقهاي عصر صفويه

اسماعيل ، نوه ي شيخ صفي الدين اردبيلي ، در881 ش . / 908 ق .پس از پيروزي بر قبيله ي آق قويونلو، (1) وارد تبريز شد و همزمان با آن ، دست به دو اقدام تاريخي زد :
نخست ، به عنوان اولين پادشاه قبايل صفوي ،(2) سلسله اي را بنا نهاد که 220 سال دوام آورد . دوم ،شيعه ي اماميه براي نخستين بارمذهب رسمي کشور ساخت . اين مسأله گرايش علماي شيعي به حکومت و درنتيجه ، کمک و همياري نظري و عملي آن ها با سلسله صفويه را در پي داشت .(3)
علما و فقهاي اسلام ، سلطنت شاهان صفوي را بر پايه ي اين انديشه ي کليدي شيعه که هر حکومت غير منصوب ازناحيه ي ائمه معصومين ( ع) غيرشرعي است ، نامشروع مي دانستند ، اما آنان ناگزير بودند بر اساس قاعده ي ضرورت ، مصلحت، و تقيه به همکاري با شاهان صفويه بپردازند ، و به اميد روزي بنشينند که توانايي جايگزين کردن حکومت ولايت فقيه را به جاي سلطنت سلطان عادل ، پيدا کنند . با توجه به اين موضوع ، به آراء سياسي برخي از علماي شيعه ي عصر صفويه اشاره در اين باره مي پردازيم :

محقق کرکي

نورالدين علي بن عبدالعالي کرکي (4) معروف به محقق کرکي ، محقق ثاني و شيخ علائي ، در لبنان به دنيا آمد . درايران زيست و پس از مرگش ، در عراق به خاک سپرده شد . وي هم عصر شاه اسماعيل و شاه طهماسب بود و از سوي شاه طهماسب به عنوان اولين شيخ الاسلام منصوب واختيارات وسيعي به او داده شد . محقق کرکي صاحب کتاب فقهي معروف جامع المقاصد است . علاوه بر آن ، قريب بيست جلد کتاب ديگر به رشته ي تحرير درآورده و قريب ده تن ازشاگردانش از علماي بزرگ هستند . محقق ثاني در تأليفات خود ، آراء ونظرياتي را درباره ي خراج ، حکومت ونماز عبادي – سياسي جمعه ابراز کرده است .
محقق کرکي بر اين نظربود که ائمه معصوم ( ع) تصرف و تملک خراج را به ديگران اجازه داده اند . و نيز پيروان خود را مجاز داشته اند به حکام جورخراج بپردازند . همچنين مردم اجازه دارند از قبل درآمدهاي ناشي از خراجي که به شاهان مي پردازند ، ازسلاطين مواجب ، ارزاق و هدايا دريافت نمايند ، حتي اگر خراج از سوي حاکمي جائر و ظالم جمع آوري شده باشد . به نظر مي رسدکرکي با ابراز چنين عقيده اي ، از يک سو ، با تأييد ضمني حکومت شاهان صفوي و از سوي ديگر ، به رد ضمني مشروعيت آنان پرداخته است . و در واقع ، او صرفاً براي اجراي حدود شرعي ، همکاري با سلاطين صفوي را اجازه داد و خود نيز به همين دليل ، عنوان شيخ الاسلامي شاه طهماسب را پذيرفت . (5)
به بيان روشن تر ، محقق کرکي شاه صفوي را عادل مي ديد و به همين دليل ، وي را مشروع مي دانست ، از اين رو ، همکاري متقابلي بين محقق و شاه صفوي آغاز شد ، به صورتي که شاه طهماسب ، محقق را به شيخ الاسلامي برگزيد و در فرماني به او نوشت :
«شما به پادشاهي مستحق تريد ، چون شما نايب اماميد و من فقط يکي از عاملان شمايم که اوامر شما را اجرا مي کنم . » افزون بر آن ، شاه به همگان دستور داد که نواهي و اوامر شيخ را بدون کم وکاست به انجام رسانند . اما عده اي از علما ، مخالف مشروعيت سلاطين – چه عادل و چه ظالم - و نيزمخالف همکاري با آنان بودند ، ولي بر اثر نفوذ فراوان و قدرت وافر معنوي کرکي ، آراء او بر نظرات مخالفان غالب گشت . (6)
محقق ثاني درباب نماز جمعه نيز نظري برخلاف ديگران داشت . به اعتقاد او ، اگر چه وجود امام معصوم ( ع) و يا نايب خاص وي براي اقامه ي نماز جمعه شرط است ، ولي اين شرط در عصر غيبت منتفي است و صرفا وجود نايب عام براي اقامه ي نماز جمعه در عصر غيبت کافي مي باشد . بنابراين ، کرکي اقامه ي نماز جمعه را در عصر غيبت واجب مي دانست ، ولي چون فقهاي ديگر رأي به وجوب عيني نماز جمعه نداده بودند ، وي نيز رأي به وجوب تخييري نماز جمعه داد . بحثي که کرکي در مورد نماز جمعه مطرح ساخت ، به عنوان رساله اي در باب ولايت فقيه درآمد ؛ زيرا نايب عامي که اقامه ي نماز جمعه با وجود او واجب است ، همان ولي فقيه خواهد بود. گذشته از آن ، اقامه نماز جمعه درعصر صفوي ، با ذکر نام سلاطين صفوي همراه و اين به معناي مشروع بودن سلطنت شاهان صفوي ازسوي علما بود .(7)

شيخ ابراهيم قطيفي

ابراهيم بن سلمان (8) بحريني ، معروف به شيخ ابراهيم قطيفي ، در قطيف بحرين زاده شد و درنجف اشرف وفات يافت . وي از علماي بزرگ شيعه در قرن يازدهم شمسي است که در علم وتقوا و بي اعتنايي به مال و مقام دنيا ، شهره ي عام و خاص بود . او در زمان شاه طهماسب مي زيست و از شاگردان محقق ثاني ( کرکي ) بود ، اما با آراء استادش در باب وجوب اقامه ي نماز جمعه وپرداخت خراج به سلطان در عصر غيبت ونيز همکاري با سلاطين صفوي مخالفت داشت .
قطيفي شرعي بودن پرداخت خراج به پادشاه را در عصر غيبت رد مي کرد . به عقيده ي او ، دادن خراج به شاه ، حتي اگر شاه آن را در خزانه ي بيت المال جمع آوري کند و در امور مردم صرف نمايد ، حرام است . وي همچنين پذيرش هدايا ، جوايز و اموالي را که از قبل خراج پرداختي به شاه ، از سوي سلطان به مسلمانان داده مي شد، حرام کرد . قطيفي به آنچه در اين زمينه مي گفت ، عمل هم مي کرد . به عنوان نمونه ، وي هديه ي (9) شاه طهماسب را به استناد آيه ي « به ستمکاران اعتماد و اتکا نکنيد که دچار عذاب الهي مي شويد »،( 10) نپذيرفت .
نکته ي ديگر در آراء قطيفي ، مخالفت وي درباره ي همکاري با سلاطين است. وي همانند مقدس اردبيلي ، سلطنت را نامشروع مي دانست و هر گونه همکاري با سلطان ، حتي سلطان عادل را به اين دليل که آن ها غاصب حق حکومت فقها هستند، مذمت مي کرد. ايشان در توجيه و تبيين مخالفت خويش ، به روايات متعددي از جمله اين روايت استناد مي کرد : امام صادق ( ع) به علي بن ابي حمزه ، که دوست وي در دستگاه بني اميه ، فرمودند :
« اگر بني اميه افرادي را به عنوان کاتب ، و جنگجو و جز آن ها نمي يافتند ، نمي توانستند حق ما را از ما بگيرند . »
آراء قطيفي در مورد نماز جمعه نيز مخالف آراء محقق کرکي بود . در واقع ، قطيفي جزو آن دسته از علما به شمار مي رفت که اقامه ي نماز جمعه را در عصر غيبت حرام مي دانند « و رساله في حرمه صلاه الجمعه في زمن الغيبه مطلق » را در رد نظريه ي وجوب اقامه ي نماز جمعه در عصر غيبت و به ويژه در رد کتاب « صلاه الجمعه » محقق کرکي نوشت .(11) با اين وصف ، آراء سياسي قطيفي به جاي اين که در مقابل آراء سياسي محقق کرکي مقاومت کند ، به تثبيت و تحکيم آراء سياسي استادش مدد رساند .

شهيد ثاني

زين الدين فرزند علي بن احمد ، معروف به شهيد ثاني ،( 12) هيچ گاه به ايران نيامد و به حکومت صفويان روي نياورد ، ولي نظريات فقهي و سياسي وي به تثبيت حکومت شيعي صفوي مدد رساند . او در 884 ش . / 911 ق . درجبل عامل لبنان چشم به جهان گشود و در 937 ش . / 966 ق . به حکم سلطان عثماني ( سلطان سليمان قانوني ) در مکه دستگير و به اتهام بدعت گذاري در دين به دار آويخته شد . او در فلسفه ، شعر و رياضيات ، سرآمد روزگار بود و به فقه پنج مذهب جعفري ، مالکي، حنبلي ، حنفي و شافعي تسلط داشت . به عقيده ي مرحوم علامه خوانساري ، شهيد ثاني « حتي در تخلق به اخلاق الله چيزي نمانده [ بود ] که به پايه ي معصومان رسد . » با اين وصف ، براي امرار معاش به جمع آوري هيزم بيابان و فروش آن مي پرداخت.
شهيد ثاني در شرح « اللمعه الدمشقيه » به تشريح مبسوط نظريات فقهي سياسي خويش پرداخته است . به عنوان نمونه ، به دو مورد از آن ها اشاره مي کنيم :
الف . شهيد ثاني همانند شهيد اول ، (13) قضاوت در زمان غيبت را از وظايف فقيه جامع الشرايط مي دانست . به عقيده ي آن ها ، بر فقها جايز است در عصر غيبت حدود شرعي را در صورتي که متضمن ضرري نباشد... و به شرط داشتن شرايط افتا - يعني : ايمان ، عدالت و علم به احکام شريعت - به اجرا در آورند . همچنين به عقيده ي شهيد ثاني ، پذيرش قضاوت و اجراي حدود شرعي از سوي فقيه مشروط به اين که « او را به انجام کار حرام وادار نکنند و [ او نيز ] قدر ت امر به معروف و نهي از منکر دا شته باشد ، واجب است . » در اين صورت ، « بر مردم واجب است که به او رجوع کنند و رأي او را پذيرفته و فتواي او را بر خود لازم و واجب شمرند . » اين نظريه ، علما را به پذيرش قضاوت از سوي دولت صفوي ترغيب کرد . (14)
ب . شهيد ثاني اولين فقيهي بود که اقامه ي نماز جمعه را در عصر غيبت - نه حرام و نه واجب تخييري ، بلکه - واجب عيني دانست . اگر چه اين نظريه به نظريات علماي سني مذهب (15) و اخباريون شبيه بود ، او بر اساس استنباط شخصي از ادله ي فقهي به اين برداشت رسيد . اما نمي توان تأسيس حکومت صفوي و مهم تر از آن ، پيدايش يک حکومت شيعي مستقل در ايران را در ارائه ي چنين نظري از سوي شهيد ثاني ناديده گرفت . اين نظريه ي فقهي - سياسي موجب اقامه ي گسترده تر نماز جمعه ، افزايش بيش تر نفوذ اجتماعي علما ، نظارت افزون تر فقها بر مسائل محرومان و ممانعت از تعدي به حقوق آن ها گرديد .( 16)

شيخ بهايي

شيخ بهاءالدين محمد عاملي ، معروف به شيخ بهايي ، در 994 ش . / 1025 ق . در جبل عامل لبنان پا به عرصه ي هستي گذاشت . در هفت سالگي به همراه پدرش به ايران آمد و سرانجام ، پس از هفتاد سال زندگي در ايران ، در اصفهان دار فاني را وادع گفت . وي در فقه ، سياست ، (17)رياضيات ،(18) نجوم ، معماري و پزشکي شهره ي روزگار بود و در اين موضوعات ، قريب صد کتاب از وي باقي مانده است . او همچنين شاگردان معروفي همچون ملا محسن فيض کاشاني و ملا صدراي شيرازي تربيت کرد و در زمان شاه عباس کبير ، به مقام شيخ الاسلامي کشور دست يافت . (19)
شيخ بهايي همانند شهيد ثاني ، به کمک و همياري نخستين حکومت فراگير شيعه يعني : صفويه - همت گماشت . هدف شيخ از کمک به دولت صفويه ، هدايت و ارشاد آن بود . به عقيده ي وي ، ديانت و شريعت اسلام دستور العملي براي اداره ي حکومت است ، بنابراين ، دولت ها بايد کارگزار دين و متعهد به اجراي قوانين خدا باشند . در نتيجه ، وي اقدام علمايي که دين را وسيله ي تأمين دنياي خود قرار داده بودند ، نمي پسنديد و با سرودن اشعاري همانند :
« حيف باشد از تو اي صاحب سلوک
کاين همه نازي به تعظيم ملوک »
بيزاري خود را از نحوه ي عمل عالمان چاپلوس نشان داد .
تفسيري که شيخ بهايي از وطن ارائه مي دهد ، گواه ديگري است که مشي و منش سياسي او را در عقايد ديني و مذهبي نشان مي دهد . وي کلمه ي « وطن » را در حديث « حب الوطن من الايمان » ( علاقه به وطن از ايمان است ) يک وطن جغرافيايي مبتني بر مليت و ناسيوناليسم نمي دانست ، بلکه وطن را به جايگاه اخروي روح انسان تعبير مي کرد ؛ زيرا عقيده داشت پيامبري که محبت و علاقه به دنيا را سرچشمه ي همه ي خطاها و گناهان معرفي مي نمايد ، چگونه دوست داشتن يک چيز مادي همچون وطن را نشانه ي ايمان مي داند ؟ او در تبيين نظر خويش ، اين شعر را سرود :
« اين وطن مصر و عراق و شام نيست اين وطن شهري است کو را نام نيست ». (20)

محمد باقر مجلسي

محمد باقر مجلسي ، صاحب کتاب معروف « بحارالانوار » ، از ديگر علماي اسلامي است که نظريات و عملکردش در تحکيم و تثبيت دولت شيعي صفوي مؤثر افتاد . او در 1007 ش . / 1038 ق . در اصفهان به دنيا آمد و در سن 77 سالگي ، در آن شهر وفات يافت و همان جا به خاک سپرده شد . مرحوم مجلسي در روزگاري مي زيست که کشور ايران و مذهب شيعه در معرض خطر جدي خارجي ( مانند عثماني ها ، ازبک ها ، روس ها و انگليسي ها ) و خطر انحراف داخلي ( مانند مبلغان مسيحي ، ظلم و فساد شاه و درباريان ، صوفيان و بت پرستان ) قرار داشت . بنابراين ، او مقامي شيخ الاسلامي و سپس عالي ترين مقام دولتي، مذهبي - يعني : ملاباشي - را در سن 53 سالگي پذيرفت تا ميهن و مذهبش را از خطرات برهاند . از اين رو ، در مراسم تاج گذاري سلطان حسين صفوي به جاي درخواست هديه ، از وي خواست « فرماني صادر کند و نوشيدن مسکرات ، جنگ ميان فرقه ها و ... را نهي فرمايد . » (21)
از نظر مرحوم مجلسي ، عدالت امرا موجب اصلاح مردم و عمران کشور ، فساد آنان مايه ي اختلال در نظام امور ، و رفتار ايشان موجب تأثير در رفتار بيش تر مردم مي شود . او در تأييد سخن خويش ، به حديث معروف حضرت رسول اکرم ( ص ) ، که صالح بودن مردم را منوط به صالح بودن فقها و امرا مي داند ، استناد مي کرد . مجلسي همچنين اضافه مي نمايد : اين حق مردم است که انتظار داشته باشند پادشاه با آنان به عدالت و مهرباني رفتار کند و در مجازات مردمي که تخلفي را از روي جهل انجام مي دهند ، عجله به خر ج دهد ؛ زيرا خداوند مردم را ضعيف و پادشاه را قوي قرار داده است . (22)
تأکيد مکرر مرحوم مجلسي بر عنصر عدالت به دو دليل است :
1- خداوند بر اساس « کلکم راع و کلکم مسؤول عن رعيته » ،(23) به هر کس سلطنتي عطا کرده است ، در قيامت ، رفتارش با مردم را مورد مؤاخذه قرار خواهد داد .
2- بر پايه ي « الملک يبقي مع الکفر و لايبقي مع الظلم » ،(24) اگر پادشاه به سرکوبي دشمنان نپردازد ، در حفظ دين و جان مردم نکوشد و در يک کلام ، به عدالت رفتار نکند ، سلطنتش پايدار نخواهد ماند . مرحوم مجلسي مي گفت : چنانچه حاکم عادل باشد ، بر مردم لازم است برايش دعا کنند و حق او را ادا نمايند . اما اگرظالم باشد ، بايد در اصلاح او بکوشند . (25)
مجلسي معاشرت مردم را با شاهان در صورتي که موجب هدايت و ارشاد آن ها و دفع ضرر مالي ، جاني و عرضي از خود و ديگران شود ، لازم مي دانست . در غير اين صورت ، معاشرت با شاهان را نهي مي کرد ؛ زيرا معاشرت و همنشيني با آنان را موجب حمايت و يا رضايت به ظلم و فساد آن ها و تن دادن به رفتار و خواست هايشان مي شمرد.( 26)
در مجموع ، همکاري علما با سلسله ي صفويه و شاهان صفوي ، موجب تثبيت و ترويج شيعه در آن دوران و افزايش نفوذ اجتماعي علما شد و راه را براي روي کار آمدن يک حکومت مردمي مبتني بر قانون ( انقلاب مشروطه ) فراهم آورد. (27)

خلاصه مطالب :

اسماعيل نوه ي شيخ صفي الدين اردبيلي ، با پيروزي بر قبايل آق قويونلو ، شيعه ي دوازده امامي را مذهب رسمي کرد . اين کار موجب گرا يش علماي شيعي به حکومت صفويه و تلاش آنان براي تقويت ، تحکيم و تثبيت آن گرديد . برخي از آراء سياسي اين علما عبارت است از :
1- محقق کرکي : نور الدين علي بن عبد العالي ، معروف به محقق کرکي ، محقق ثاني و شيخ علائي در لبنان ، به دنيا آمد ، در ايران زيست و در عراق به خاک سپرده شد . وي هم عصر شاه اسماعيل و شاه طهماسب و اولين شيخ الاسلام دولت صفويه بود . محقق بر اين نظر بود که اولاً ، پادشاه مجاز به دريافت ، تصرف و تملک خراج است . مردم هم مي توانند به پادشاهان خراج بدهند و در مقابل ، از شاه هديه بپذيرند . ثانياً ، سلطنت پادشاه عادل ، مشروع است . شاهان صفويه هم عادلند . پس پيروي از سلاطين صفويه مجاز است . ثالثاً ،اقامه ي نماز جمعه در عصر غيبت واجب است. مجموعه ي اين نظرات کرکي به افزايش مشروعيت صفويه منجر شد .
2- شيخ ابراهيم قطيفي : ابراهيم بن سلمان بحريني ، معروف به شيخ ابراهيم قطيفي ، از شاگردان محقق کرکي بود ، ولي وي با آراء سياسي استادش مخالفت داشت . از آن جمله : اولاً ، پرداخت خراج به شاه و پذيرش هداياي سلطنتي از قبل خراج حرام است . ثانياً، سلطنت و سلطنت شاهان صفويه نامشروع و در نتيجه ، همکاري با آنان مردود است . ثالثا ً ، اقامه ي نماز جمعه در عصر غيبت حرام است . اما آراء سياسي قطيفي مورد پذيرش همگاني قرار نگرفت . اين مسأله منجر به پذيرش بيش تر آراء سياسي استادش گرديد .
3- شهيد ثاني : زين الدين فرزند علي بن احمد ، معروف به شهيد ثاني ، در جبل عامل لبنان چشم به جهان گشود. وي هيچ گاه به ايران عصر صفويه نيامد . ولي آراء سياسي اش به تقويت سلسله ي صفويه کمک کرد . برخي از آراء سياسي او عبارتند از :
الف - پذيرش قضاوت واجراي حدود شرعي از سوي فقيه مشروط به اين که مرتکب حرام نشود و قدرت امر به معروف و نهي از منکر داشته باشد ، واجب است .
ب- اقامه ي نماز جمعه در عصر غيبت واجب عيني است . اين نظريات موجب استقبال علما به پذيرش قضاوت از سوي دولت صفويه و نيز منجر به اقامه ي گسترده نماز جمعه در عصر صفويه گرديد.
4- شيخ بهائي : شيخ بهاء الدين محمد عاملي ، معروف به شيخ بهائي ، در جبل عامل لبنان به دنيا آمد ، وي از هفت سالگي تا پايان عمرش در ايران زيست . شيخ بهائي همانند شهيد ثاني، به کمک نخستين حکومت فراگير شيعه - يعني : صفويه - پردا خت و در مقابل از اقدام علمايي که دين را وسيله ي تأمين دنياي خود قرار داده اند ، انتقاد مي کرد . او همچنين کلمه ي « وطن » در حديث « حب الوطن من الايمان » را نه يک وطن جغرافيايي ، بلکه يک وطن معنوي و ديني مي دانست .
5- محمد باقر مجلسي : مجلسي نويسنده ي کتاب بحارالانوار نيز براي بي اثر کردن خطراتي که ايران و مذهب شيعي را در بعد خارجي ( روس و انگليس ) و داخلي ( مبلغان مسيحي ) تهديد مي کرد ، به همکاري و تأييد دولت صفويه پرداخت . از نظر مجلسي ، عدالت امرا موجب اصلاح مردم و عمران کشور مي شود ؛ زيرا ملک با کفر باقي مي ماند ولي با ظلم باقي نمي ماند . به بيان ديگر ، اگر پادشاه عادل باشد ، مردم بايد از او اطاعت کنند و اگر ظالم باشد ، مردم حق ندارند عليه او بشورند.

پي نوشت :

1- آق قويونلو ، اتحاديه ي قبايل ترکمن در منطقه ي دياربکر بود که از 757ش . / 780 ق . تا 881 ش . / 908 ق . در آناتولي شرقي و غرب ايران حکم راني مي کردند . آق قويونلو به معناي دارندگان گوسفندان سفيد است.
2- قبايل صفوي، معروف به قزلباش شامل روملو ، شاملو ، استاجلو، قاجار ،قره مانلو ، ذوالقدر ، تلکو ، افشار، و بيات بودند .
3- دين و سياست در دوره صفوي ، رسول جعفريان ، ص 12 و 17 ؛ تاريخ صفويه ، احمد تاج بخش ، ص 17 و 25 .
4- در برخي منابع، به جاي عبدالعالي ، عبدالعلي آمده است .
5- فقهاي نامدار شيعه ، عبدالرحيم عقيقي بخشايشي ، ص 183 - 184 و 176 ؛ علماي بزرگ شيعه از کليني تا خميني ، م. جرفادقاني ، ص 89 - 92 .
6- دائره المعارف تشيع ، ج 4 ، ص 355 ؛ دولت و حکومت در اسلام ، لمبتون ، ص 435 .
7- دين و سياست در دوره ي صفوي ، جعفريان ، ص 133 ، 141 و 144 ؛ دولت و حکومت در اسلام ، لمبتون ، ص 434 .
8- در برخي از منابع به جاي سلمان ، سليمان آمده است .
9-در برخي از منابع به جاي هديه ، جايز آمده ، در حالي که بين اين دو فرق است
10- هود (11) ، آيه ي 113 .
11- منابع مورد استفاده در اين بخش عبارتند از : دين و سياست در دوره ي صفوي ، جعفريان ، ص 34 ، 167 ، 174 و 197 ، 198 دولت و حکومت در اسلام ، لمبتون ، ص 432 - 433 ؛ دائره المعارف تشيع ، ج 4 ص 355 ؛ علماي بزرگ شيعه از کليني تا خميني ، جر فادقاني ، ص 92 .
12- شمس الدين محمد بن مکي عاملي به « شهيد اول » مشهور است .
13- محمد بن مکي عاملي در شهر جزين جبل عامل لبنان به سال 734 هجري به دنيا آمد . وي در دانش ، فقاهت و زهد سر آمد روزگار بود . عالي ترين اثر وي اللمعه الدمشقيه است که يکي از مهم ترين منابع فقه شيعه به شمار مي رود . او را در 786 هجري به اتهام واهي ارتباط با سربداران و ارتداد در دين ، اعدام کردند .
14- دولت و حکومت در اسلام، لمبتون ، ص 429 .
15- علماي سني معتقد به واجب بودن اقامه ي نماز جمعه هستند . به عقيده ي آن ها ، حکومت ها مجازند بر نماز جمعه نظارت داشته باشند و ائمه ي جمعه را منصوب نمايند .
16- دين و سياست در عصر صفوي ، جعفريان ، ص 124 - 128 .
17- يکي از القاب شيخ بهايي ، « فروغ دين و دولت » است .
18- او کتاب هاي خلاصه الحساب ، بحر الحساب ، جبر و مقابله را در باب رياضيات نوشته است.
19- دين و مذهب در عصر صفويه ، مريم مير احمدي ، ص 71 .
20- همان.
21- علامه مجلسي مردي از فردا ، حسين ابراهيم زاده ، ص 49 - 51 ، 53 ، 79 ، 55 و 85 ؛ زندگينامه ي علامه مجلسي ، انتشارات عماد زاده ، ج 1 ، ص 228 .
22- دولت و حکومت در اسلام ، لمبتون ، ص 443.
23- بحار الانوار ، ج 75 ، ص 38.
24- بحار الانوار ، ج 75 ، ص 38 .
25- همان ، ص 444.
26- همان ، ص 445.
27- دائره المعارف تشيع ،ج 4 ، ص 356 .

منبع: کتاب انديشه هاي سياسي مسلمانان آموزش عقيدتي سياسي


نسخه چاپی