امام زمان (عج) از نگاه مقام معظم رهبری (1)
امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از نگاه مقام معظم رهبری(1)
 

نویسنده:مرتضی
 
 
 
نائینی

خورشید فروزان

امروز وجود مقدس حضرت حجت - ارواحنا فداه - در میان انسان‏های روی زمین، منبع برکت، منبع علم، منبع درخشندگی، زیبایی و همه خیرات است.
...برای انسانی که دارای معرفت‏باشد، موهبتی از این برتر نیست که احساس کند، ولی خدا، امام بر حق، عبد صالح، بنده برگزیده در میان همه بندگان عالم و مخاطب به خطاب خلافت الهی در زمین، با او و در کنار او است; او را می‏بیند و با او مرتبط است. (1)
مهدی موعود (عج)، مظهر رحمت و قدرت حق و مظهر عدل الهی است و کسانی که بتوانند با این کانون شعاع رحمت و تفضلات الهی، ارتباط روحی و معنوی برقرار کنند، در تقرب به خداوند، توفیق بیشتری می‏یابند; زیرا نفس توسل و توجه و ارتباط قلبی با آن حضرت، موجب عروج و رشد روحی و معنوی انسان می‏شود. (2)
... یکی از آن خورشیدهای فروزان، به فضل و کمک پروردگار و به اراده الهی، امروز در زمان ما به عنوان «بقیة الله فی ارضه‏» ; به عنوان «حجة الله علی عباده‏» ; به عنوان «صاحب زمان‏» و «ولی مطلق الهی در روی زمین‏» وجود دارد. برکات وجود او، [و] انوار ساطعه از وجود او، امروز هم به بشر می‏رسد... این خورشید معنوی و الهی بازمانده اهل‏بیت علیهم السلام است. (3)
ولی عصر - صلوات الله علیه - میراث بر همه پیامبران الهی است. (4)
امام بزرگوار و عزیز و معصوم و قطب عالم امکان و ملجا همه خلایق، اگرچه غایب است و ظهور نکرده، اما حضور دارد. (5)
امام زمان (عج) امانت و گوهر درخشنده عظیم آفرینش در میان ما، امروز بی گمان بیش از هر زمان، متوجه و مراقب این ملت است. (6)

نقش مهدویت
امید

اعتقاد به مهدویت، به وجود مقدس مهدی موعود - ارواحنا فداه - امید را در دلها زنده می‏کند. هیچ وقت انسانی که معتقد به این اصل است، نا امید نمی‏شود; چرا؟ چون می‏داند یک پایان روشن حتمی، وجود دارد... سعی می‏کند که خودش را به آن برساند. (7)
اعتقاد به قضیه مهدی (عج) و موضوع ظهور و فرج و انتظار، گنجینه عظیمی است که ملت‏ها می‏توانند از آن، بهره‏های فراوانی ببرند. شما کشتی‏ای را در یک دریای طوفانی فرض کنید. اگر کسانی که در این کشتی هستند، عقیده داشته باشند; که اطراف آنها تا هزار فرسنگ، هیچ ساحلی وجود ندارد و آب و نان و وسایل حرکت اندکی داشته باشند، کسانی که در این کشتی هستند، چه کار می‏کنند؟ آیا هیچ تصور می‏شود که اینها برای آن‏که حرکت کنند و کشتی را پیش ببرند، تلاشی بکنند ؟ نه، چون به نظر خودشان، مرگشان حتمی است. وقتی انسان مرگش حتمی است، دیگر چه حرکت و تلاشی باید بکند؟ امید و افقی وجود ندارد. یکی از کارهایی که می‏توانند انجام دهند، این است که در این مجموعه کوچک، هرکس به کار خودش سرگرم شود. آن کسی که اهل آرام مردن است، بخوابد تا بمیرد و آن‏که اهل تجاوز به دیگران است، حق دیگران را بگیرد تا آن‏که چند ساعتی بیشتر زنده بماند.
طور دیگر هم این است که کسانی که در همین کشتی هستند، یقین داشته باشند و بدانند که در نزدیکی آنها، ساحلی وجود دارد. حالا اگر دور و یا نزدیک است و چقدر کار دارند تا به آن‏جا برسند، معلوم نیست. اما قطعا ساحلی که در دسترس آنها است، وجود دارد. این افراد چه کار می‏کنند؟ اینها تلاش می‏کنند که خود را به آن ساحل، برسانند و اگر یک ساعت هم به آنها وقت داده بشود; از آن یک ساعت‏برای حرکت و تلاش صحیح و جهت دار استفاده خواهند کرد، و فکرشان را روی هم خواهند ریخت و تلاش‏شان را یکی خواهند کرد تا شاید بتوانند خود را به آن ساحل برسانند .
«امید» ، چنین نقشی دارد . همین قدر که امیدی در دل انسان به وجود آمد، مرگ بال‏های خود را جمع می‏کند و کنار می‏رود. امید موجب می‏شود، انسان تلاش و حرکت کند; پیش ببرد; مبارزه کند و زنده بماند. فرض کنید ملتی در زیر سلطه ظالمانه قدرت مسلطی، قرار دارد و هیچ امیدی هم ندارد. این ملت مجبور است، تسلیم بشود. اگر تسلیم نشد، کارهای کور و بی جهتی انجام می‏دهد; اما اگر این ملت و جماعت، امیدی در دلشان باشد و بدانند که عاقبت‏خوبی حتما وجود دارد، اینها چه می‏کنند؟ طبیعی است که مبارزه خواهند کرد و مبارزه را نظم خواهند داد و اگر مانعی در راه مبارزه وجود داشته باشد، او را برطرف خواهند کرد.
بشریت در طول تاریخ و در حیات اجتماعی، مثل همان سرنشینان یک کشتی طوفان زده، همیشه گرفتار مشکلاتی از سوی قدرتمندان، ستمگران، قوی دستان و مسلطین بر امور انسان‏های مظلوم بوده است. امید، موجب می‏شود که انسان، مبارزه کند و راه را باز نماید و پیش برود. وقتی به شما می‏گویند انتظار بکشید; یعنی، این وضعیتی که امروز شما را رنج می‏دهد و دلتان را به درد می‏آورد، ابدی نیست و تمام خواهد شد. ببینید چقدر انسان، حیات و نشاط پیدا می‏کند. این، نقش اعتقاد به امام زمان - صلوات الله علیه و ارواحنا فداه - است. این نقش اعتقاد به مهدی موعود می‏باشد. این عقیده است که شیعه راتا امروز، از آن همه پیچ وخم‏های عجیب وغریبی که در سرراهش قرار داده بودند ، عبور داده است. (8)

مجاهدت

ایمان و اعتقاد به امام زمان (عج)، مانع از تسلیم شدن است و ملت های با ایمانی که حضور قطب عالم امکان را در میان خود احساس می‏کنند، از حضور او امید و نشاط می‏گیرند و برای مجد و عظمت اسلام، مبارزه و مجاهدت می‏کنند و با تکیه بر همین امید درخشان بود که ملت‏بزرگ ایران، پرچم اسلام را به اهتزاز در آورد و افتخار طول تاریخ بشر و تاریخ اسلام شد. (9)
عقیده به امام زمان (عج) نمی‏گذارد مردم تسلیم بشوند; به شرطی که این عقیده را درست‏بفهمند . وقتی که این عقیده به طور حقیقی در دل‏ها جا بگیرد، حضور امام غایب در میان مردم حس می‏شود. (10)
چند خصوصیت در این عقیده «مهدویت‏» هست که این خصوصیات برای هر ملتی، در حکم خون در کالبد و در حکم روح در جسم است. یکی، «امید» است. گاهی اوقات دست‏های قلدر و قدرتمند، ملت‏های ضعیف را به جایی می‏رسانند که امیدشان را از دست می‏دهند. وقتی امید را از دست دادند، دیگر هیچ اقدام نمی‏کنند; می‏گویند چه فایده‏ای دارد ؟ ما که دیگر کار از کارمان گذشته است ، با چه کسی در بیفتیم ؟ چه اقدامی بکنیم؟ برای چه تلاش بکنیم ؟ ما که دیگر نمی‏توانیم! (11)

مصلح کل

آرزوی همه بشر ، وجود چنین عنصر والایی است. عقده‏های فرو خورده انسان‏ها در طول تاریخ ، چشم به انتهای این افق دوخته است; تا انسان والا و برگزیده‏ای از برگزیدگان خدا بیاید ، تار و پود ظلم و ستم را - که انسان‏های شریر درهمه تاریخ تنیده‏اند - از هم بدرد. (12)
همه ادیان و مذاهب، عقیده دارند که یک منجی و یک دست مقتدر الهی در مقطعی از تاریخ خواهد آمد و در نجات بشر از ظلم و جور، معجزه گری خواهد کرد. (13)
همه فرق اسلامی، معتقدند که مهدی (عج) از نسل طیب و طاهر پیغمبر، عالم را مملو از عدل و داد و برای اقامه دین خدا و حق الهی قیام خواهد کرد.
غیر مسلمان‏ها هم به نحوی، معتقد به یک آینده مطلوب و درخشانی برای بشریت هستند که با همین مساله مهدویت، تطبیق می‏کند. (14)
همه مسلمانان ، حقیقت مهدی موعود را، از طریق روایات خدشه ناپذیری که از نبی اکرم صلی الله علیه و آله وسلم و اولیای دین رسیده است، قبول دارند. (15)
مساله مهدی موعود، متفق الیه میان همه مسلمانان است و شیعه و سنی به وجود منجی و مصلحی با آن خصوصیات معترف‏اند که خواهد آمد و سراسر گیتی را از عدل و داد پر خواهد کرد. (16)
این عقیده که همه مسلمان‏ها هم به آن معتقدند، مخصوص شیعه نیست. البته در خصوصیات و جزئیاتش، بعضی فرق، حرف‏های دیگری دارند; اما اصل این‏که چنین دورانی پیش خواهد آمد و یک نفر از خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله چنین حرکت عظیم الهی را انجام خواهد داد و «یملا الله به الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا» بین مسلمان‏ها متواتر است، همه این را قبول دارند . این عقیده از آن عقاید بسیار کارگشا است. (17)

شیعه و مهدویت

فرقی که ما شیعه‏ها، با دیگران و بقیه فرق اسلامی و غیر اسلامی داریم، این است که ما این شخص عظیم و عزیز را می‏شناسیم; اسمش را می‏دانیم; تاریخ ولادتش را می‏دانیم; پدر و مادر عزیزش را می‏شناسیم و قضایایش را می‏دانیم; ولی دیگران اینها را نمی‏دانند. آنها عقیده پیدا نکردند، یا باخبر نشدند و نمی‏دانند; ولی ما می‏دانیم، تفاوت این‏جا است. به همین دلیل است که توسلات شیعه، زنده‏تر، پر شورتر، با معناتر و با جهت‏تر است. (18)
خصوصیت اعتقاد شیعه در این مساله، این است که یک موضوع کلی را با همه خصوصیاتش، با معرفی کامل شخص می‏شناسد، در ابهام نیست.
ما، ولی و سید خود را، سرور و سالار عالمیان - را که امام ما - است می‏شناسیم. پدر، مادر، تاریخ تولد و قضایای ولادت مبارک او را می‏دانیم. کسانی این قضایا را با خبرهای صادق و موثق نقل کرده‏اند، همه اینها برای ما روشن است; لذا ما می‏دانیم که عشق ما، دل ما و ایمان ما، متوجه و متعلق به کیست. (19)
این حقیقت، در هیچ جای جهان اسلام، مثل محیط زندگی ملت عزیز ما و شیعیان، این برجستگی و این چهره درخشان و این روح پر تپش و پر امید را ندارد. این به خاطر آن است که ما، به برکت روایات متواتره خودمان، شخص مهدی موعود (عج) را با خصوصیاتش می‏شناسیم. (20)

عید الله الاکبر

روز ولادت مهدی موعود - ارواحنا لتراب مقدمه الفداء - حقیقتا روز عید همه انسان‏های پاک و آزاده عالم است. فقط کسانی در این روز، ممکن است احساس شادی و خرسندی نکنند که یا جزو پایه‏های ظلم و یا جزو پیروان طواغیت و ستمگران عالم باشند; و الا کدام انسان آزاده‏ای است که از گسترش عدالت، از بر افراشته شدن پرچم دادگری و رفع ظلم در سراسر جهان، خرسند نشود و آن را آرزو نکند! (21)
تفاوت عید ولادت «حضرت بقیة الله‏» با بقیه اعیاد اسلامی این است که اعیاد بزرگ، همه از گذشته حکایت می‏کنند; اما عید ولادت حضرت بقیة‏الله به آینده نوید می‏دهد. برای همین است که دل‏های مؤمنان، به این روز بزرگ و این ولادت عظیم، وابسته است. (22)
روز نیمه شعبان، روز امید و ایمان به آینده، روز مجاهدان پاکباز و صادق و روز نگاه به آینده روشن و تلاش برای آن است. (23)
روز ولادت حضرت مهدی موعود - ارواحنا فداه - یک عید حقیقی، برای همه افراد بشر و آن کسانی که ستمی کشیدند; رنجی بردند; دلی سوزاندند; اشکی ریختند و انتظاری کشیدند و کسانی که با مشاهده ناملایمات، در طول حیات خود و در هر نقطه‏ای از عالم - و حتی در نقطه‏ای از تاریخ - مصیبتی تحمل کرده‏اند; است. همه آنها در مثل چنین روزی و به یاد امروز، احساس شادمانی و امید و نشاط کرده‏اند.
این ولادت بزرگ و این حقیقت عظیم، متعلق به یک ملت و یک زمان خاص نیست; بلکه متعلق به بشریت است. این «میثاق الله الذی اخذه و وکده‏» میثاق خدا با انسان است. «وعد الله الذی ضمنه‏» این وعده خدا است که تحقق آن را ضمانت کرده است. همه انسان‏های طول تاریخ، نسبت‏به این پدیده عظیم و شگفت آور، احساس نیاز معنوی و قلبی کرده‏اند; چون تاریخ از اول تا امروز و از امروز تا لحظه طلوع آن خورشید جهان تاب ، با ظلم و بدی و پلیدی، آمیخته بوده است.
همه کسانی که از ظلمی رنج‏برده‏اند - چه آنهایی که به خود آنان ظلم شده است و نج‏برده‏اند و چه کسانی که به ستم کشی دیگران نگاه کرده‏اند و رنج‏برده‏اند - با یاد ولادت این منجی عظیم تاریخ و بشر ، در دلشان امیدی به وجود می‏آید.
... روز ولادت ، برای همه بشر و تاریخ - حتی برای گذشتگان - عید است. کسانی که در دوران تاریک فرعون‏ها، نمرودها، ابوجهل‏ها و سلاطین ظالم، در فقر و ظلم و تبعیض سر کردند و مردند و رنج کشیدند و روی خوبی ندیدند، امروز (نیمه شعبان) برای آنها هم عید است .
اگر روح آنها در عالم برزخ، از بعضی از تفضلاتی که پاره‏ای از ارواح برخوردارند، بهره‏مند باشند; یقینا آنها هم مثل چنین روزی، شادی خواهند کرد. امروز با بقیه ایام و اعیاد تفاوت دارد. واقعا اگر ما امروز را «عید الله الاکبر» بنامیم، مبالغه و گزاف نیست. (24)

عطر حضور

امام بزرگوار و عزیز و معصوم و قطب عالم امکان و ملجا همه خلایق، اگرچه غایب است و ظهور نکرده; اما حضور دارد. مگر می‏شود حضور نداشته باشد؟ مؤمن، این حضور را در دل خود و با وجود و حواس خویش، حس می‏کند. آن مردمی که می‏نشینند، راز و نیاز می‏کنند، دعای «ندبه‏» را با توجه می‏خوانند، زیارت «آل یاسین‏» را زمزمه می‏کنند و می‏نالند; می‏فهمند چه می‏گویند. آنها حضور این بزرگوار را حس می‏کنند، لو هنوز ظاهر نشده و غایب است. غیبت او، به احساس حضورش ضرری نمی‏زند. ظهور نکرده است; اما هم در دل‏ها و هم در متن زندگی ملت‏حضور دارد. مگر می‏شود حضور نداشته باشد؟
شیعه خوب، کسی است که این حضور را حس کند و خود را در حضور او احساس نماید. این ، به انسان امید و نشاط می‏بخشد. (25)
یکی از آن خورشیدهای فروزان، به فضل و کمک پروردگار و به اراده الهی، امروز در زمان ما به عنوان «بقیة الله فی ارضه‏» ، به عنوان «حجة الله علی عباده‏» ، به عنوان «صاحب زمان‏» و «ولی مطلق الهی‏» در روی زمین وجود دارد. برکات وجود او، انوار ساطعه از وجود او، امروز هم به بشر می‏رسد» . (26)
امروز وجود مقدس حضرت حجت - ارواحنا فداه - در میان انسان‏های روی زمین، منبع برکت، منبع علم، منبع درخشندگی، زیبایی و همه خیرات است .
چشم‏های ناقابل و تیره ما، آن چهره ملکوتی را از نزدیک نمی‏بیند; اما او مثل خورشیدی درخشان است. با دل‏ها مرتبط و با روح‏ها و باطن‏ها متصل است و برای انسانی که دارای معرفت‏باشد، موهبتی از این برتر نیست که احساس کند، ولی خدا، امام بر حق، عبد صالح، بنده برگزیده، در میان همه بندگان عالم و مخاطب به خطاب خلافت الهی در زمین، با او و در کنار او است. او را می‏بیند و با او مرتبط است. (27)
این بزرگوار، در فضای ذهنی و معنوی جامعه ما، حضور دارد و جوانان مؤمن و با اخلاص نیز با آن حضرت، قلبا در ارتباط هستند. این ارتباط، به معنای حقیقی کلمه، دو جانبه است و در حالات برجسته شور و محبت و احساس و عواطفی که ملت ایران، نسبت‏به این بزرگوار دارند، این ارتباط طرفینی است. (28)
امام معصوم و بازمانده عترت پیغمبر و اهل‏بیت علیهم السلام، در طول این زمان های اخیر، در میان جوامع بشری بوده است; امروز هم در میان ما است. (29)
ارتباط قلبی و معنوی بین آحاد مردم و امام زمان (عج)، امید و انتظار را به طور دائم در دل آنها زنده نگه می‏دارد و این خود، یکی از پر برکت‏ترین حالات انسانی است. (30)
اهل معنا و باطن، در توسلات معنوی خود، این بزرگوار را مورد توجه و نظر دائمی قرار می‏دهند و به آن حضرت توسل می‏جویند و توجه می‏کنند. نفس پیوند قلبی و تذکر و توجه روحی به آن مظهر رحمت و قدرت و عدل حق تعالی ، انسان را عروج و رشد می‏دهد و وسیله پیشرفت انسان را - روحا و معنا - فراهم می‏کند .
این، یک میدان وسیعی است. هر کسی در باطن و قلب و دل و جان خود، با این بزرگوار مرتبط باشد، بهره خودش را خواهد برد. البته، توجه به کانون نور، باید توجه حقیقی باشد.
لقلقه زبان در این زمینه، تاثیر چندانی ندارد. اگر انسان، روحا متوجه و متوسل شد و معرفت کافی برای خود به وجود آورد، بهره خودش را خواهد برد. این، یک میدان فردی و تکامل شخصی و معنوی است. (31)
نزدیک شدن به امام زمان (عج)، نه نزدیک شدن در مکان هست و نه نزدیک شدن به زمان. شما که می‏خواهید به ظهور امام زمان (عج) نزدیک بشوید; ظهور امام زمان (عج) یک تاریخ معینی ندارد که صد سال دیگر مثلا یا پنجاه سال دیگر... تا ما بگوییم که ما از این پنجاه سال، یک سال و دو سال و سه سالش را گذراندیم، چهل و شش سال و چهل و هفت‏سال دیگر باقی مانده [است] . نه; از لحاظ مکان هم نیست که ما بگوییم: ما از این‏جا حرکت می‏کنیم به طرف مثلا شرق یا غرب عالم یا شمال یا جنوب عالم، تا ببینیم که ولی‏عصر (عج) کجا است و به او برسیم، نه.
نزدیک شدن ما به امام زمان (عج) یک نزدیک شدن معنوی است; یعنی، شما در هر زمانی تا پنج‏سال دیگر، تا ده سال دیگر، تا صد سال دیگر که بتوانید کیفیت و کمیت جامعه اسلامی را افزایش بدهید، امام زمان - صلوات الله علیه - ظهور خواهد کرد. (32)

انتظار
مفهوم

انتظار «فرج‏» ... یعنی، انتظار حاکمیت قرآن و اسلام. شما به آنچه فعلا جهان در آن قرار دارد، قانع نیستید. حتی به همین پیشرفتی هم که با انقلاب اسلامی به دست آوردید، قانع نیستید. می‏خواهید باز هم به حاکمیت قرآن و اسلام، نزدیک‏تر بشوید. این انتظار «فرج‏» است. انتظار فرج، یعنی، انتظار گشایش از کار انسانیت .
امروز کار انسانیت، در گره‏های سخت، پیچیده و گره خورده است .
...، امروز فرهنگ مادی، به زور به انسان‏ها تحمیل شده است; این یک گره است. امروز در سطح دنیا، تبعیض انسان‏ها را می‏آزارد; این گره بزرگی است.
امروز کار ذهنیت غلط مردم دنیا را به آن‏جا رسانده است که فریاد عدالت‏خواه یک ملت انقلابی، در میان عربده‏های مستانه قدرت گرایان و قدرتمندان گم می‏شود; این یک گره است.
امروز مستضعفان آفریقا و آمریکای لاتین، میلیون‏ها انسان گرسنه آسیا و آسیای دور، میلیون‏ها انسان رنگین پوستی که از ستم تبعیض نژادی رنج می‏برند; چشم امیدشان به یک فریادرس و نجات بخش است و قدرت های بزرگ نمی‏گذارند، ندای این نجات‏بخش به گوش آنها برسد; این یک گره است.
فرج; یعنی، باز شدن این گره‏ها. دید را وسیع کنیم; به داخل خانه خودمان و زندگی معمولی خودمان محدود نشویم. در سطح دنیا «انسانیت‏» فرج می‏طلبد; اما راه «فرج‏» را نمی‏داند. شما ملت انقلابی مسلمان، باید با حرکت منظم خود در تداوم انقلاب اسلامی، به فرج جهانی انسانیت نزدیک بشوید و شما باید به سوی ظهور مهدی موعود (عج) و انقلاب نهایی اسلامی بشریت - که سطح عالم را خواهد گرفت و همه این گره‏ها را باز خواهد کرد - قدم به قدم، خودتان نزدیک بشوید و بشریت را نزدیک کنید. انتظار «فرج‏» این است. (33)
«انتظار» ظهور امام زمان (عج)، به معنای انتظار برای پر شدن جهان از عدل و داد و عدالت‏برای همه انسان‏ها [و] انتظار رفع ظلم از صحنه زندگی بشر و انتظار فرا رسیدن دنیایی برتر از لحاظ معنوی و مادی است. (34)
«انتظار» به معنای اشتیاق انسان، برای دسترسی به وضعی برتر و بالاتر است و این حالتی است که بشر همیشه باید در خود حفظ کند و پیوسته در حال انتظار فرج الهی باشد.
گشایش ابواب رحمت و معرفت و سرازیر شدن سرچشمه‏های معرفت‏بر دل انسان، یکی از عمومی‏ترین نمونه‏های انتظار فرج است. (35)
انتظار ظهور، اشتیاق انسان‏های صالح برای گسترش عدالت است. (36)
انتظار; یعنی، دل سرشار از امید بودن نسبت‏به پایان راه زندگی بشر; ممکن است کسانی آن دوران را نبینند و نتوانند درک کنند (فاصله هست) ; اما بلاشک آن دوران وجود دارد. (37)

ابعاد

انتظار فرج و اعتقاد به مهدویت علاوه بر ابعاد منطقی، فکری و استدلالی بسیار بارز - آن دارای جنبه‏های عاطفی، معنوی و ایمانی عمیق و بسیار مهمی است و امید ناشی از ایمان و اعتقاد به وجود منجی، همواره سرمایه عظیم حرکت‏های بزرگ در جوامع اسلامی و شیعی شده است. (38)
قانع نشدن به وضع موجود و تلاش فزاینده و مستمر در انجام اعمال نیک و خیر، یک بعد از انتظار است.
امید به آینده‏ای روشن - که در آن سراسر زندگی بشر را تفکر الهی فرا خواهد گرفت - بعد دیگر انتظار است . ملت منتظر ایران، با تکیه بر امید به پیشرفت و موفقیت، ست‏به اقدام ، تلاش و انقلاب زد و پیروز شد; لذا مردم ما باید روح «انتظار» را به تمام معنا در زندگی خود زنده کنند. (39)

آثار

این عقیده مبارک برای شیعه - آن وقتی که آن را درست فهمیده باشد و با آن درست رفتار بکند - یک منبع فیض و یک منبع نور است .
علاوه بر اینکه آحاد مردم مسلمان و معتقدان و شیعه، باید در قلب و در عمل خود، سعی کنند که رابطه معنوی و فکری را با آن بزرگوار حفظ بکنند و خود را به صورتی تربیت کنند و بار بیاورند که امام معصوم - که به اراده الهی و با علم الهی، محیط به همه حرکات ما است - از آنها راضی باشد; خود این عقیده نیز آثار و خصوصیاتی دارد که این خصوصیات برای همه ملتها و برای ملت مسلمان ما، حیات بخش است و عمده این خصوصیات و آثار هم، عبارت است از «امید به آینده‏» .
امروز هر فرد شیعه، می‏داند که در یک آینده‏ای - آن آینده، ممکن است‏خیلی نزدیک باشد، ممکن است دور دست‏باشد، به هر حال قطعی است - این بساط ظلم و بی عدالتی و زورگویی، که امروز در دنیا هست، برچیده خواهد شد. می‏داند که این وضعی که مستکبران در دنیا به وجود آورده‏اند - که هر کسی حرف حقی بزند و راه حقی را دنبال کند، از طرف آنها مورد فشار قرار می‏گیرد و اراده فاسد خودشان را بر ملت‏ها تحمیل می‏کنند - یک روزی از بین خواهد رفت و گردن کشان، طاغیان، یاغیان و قدرت‏های زورگوی عالم، ناگزیر خواهند شد که در مقابل حق، تسلیم بشوند یا از سر راه حرکت‏حق، برداشته بشوند هر فرد مسلمان - به خصوص هر فرد شیعه - این را می‏داند و به آن یقین دارد.
این خیلی امید بخش است. این موجب می‏شود که هر انسان خیرخواه و مصلح و علاقه‏مند به صلاح ، کار و تلاش و مجاهدت خود را در راه صلاح، با امید به آینده انجام بدهد. ببینید این عقیده چقدر ارزش‏مند، دارای تاثیر و حیات بخش است. (40)
احساسات بسیار خوب است. عواطف پشتوانه بسیاری از اعمال نیکوی انسان‏ها است. ایمان و عقیده قلبی، به وجود این منجی عظیم عالم، شفابخش بسیاری از بیماری‏ها و دردهای معنوی و روحی و اجتماعی است. (41)
مردم ما، ولی الله اعظم و جانشین خدا در زمین و بقیه اهل بیت پیامبر را، با نام و خصوصیات می‏شناسند; از لحاظ عاطفی و فکری با او ارتباط برقرار می‏کنند; به او می‏گویند; به او شکوه می‏برند; از او می‏خواهند و آن دوران آرمانی (دوران حاکمیت ارزش‏های والای الهی بر زندگی بشر) را انتظار می‏برند. این انتظار دارای ارزش زیادی است. این انتظار به معنای آن است که وجود ظلم و ستم در عالم، چشمه امید را از دل‏های منتظران نمی‏زداید و خاموش نمی‏کند. اگر این نقطه امید در زندگی جمعیتی نباشد ، چاره‏ای ندارد جز این‏که به آینده بشریت، بدبین باشد. (42)
قبل از ظهور مهدی موعود (عج)، در میدان‏های مجاهدت، انسان‏های پاک امتحان می‏شوند. در کوره‏های آزمایش وارد می‏شوند و سربلند بیرون می‏آیند و جهان به دوران آرمانی و هدفی مهدی موعود - ارواحنا فداه - روز به روز نزدیک تر می‏شود. این، آن امید بزرگ است. (43)
انتظار و امید، به انسان جرات اقدام و حرکت و نیرو می‏بخشد و شیعیان و پیروان آن حضرت، باید کسب آمادگی معنوی، روحی و ایمانی را جزو وظایف خود بدانند و سرمایه عظیم امید، ایمان و نورانیت را در خود ایجاد کنند تا در حرکت جهانی امام زمان (عج)، در ردیف نزدیکان (خواص)، یاران و همکاران آن حضرت قرار گیرند. (44)

هشدار

همه عقاید سازنده، مورد تهاجم دشمن قرار گرفته است... ما امروز چقدر باید هوشیار باشیم؟ دشمنان سراغ مجموعه احکام و مقررات اسلام رفتند. هر عقیده، هر توصیه‏ای از شرع مقدس که در زندگی و سرنوشت آینده فرد و جماعت و امت اسلامی، تاثیر ثبت‏بارزی داشته است و به نحوی با آن کلنجار رفتند ، تا اگر بتوانند، آن را از بین ببرند، [و] اگر نتوانند، روی محتوایش کار کنند!
خوب ، ممکن است‏شما بگویید که مگر دشمن چه کاره است؟ چطور دشمن می‏تواند عقاید اسلامی را کاری کند که از استفاده مردم خارج بشود ؟ نه، این خطا است. دشمن می‏تواند; منتهی نه در کوتاه مدت; بلکه در طول سال های متمادی. گاهی ده‏ها سال زحمت می‏کشند، برای این‏که بتوانند یک نقطه درخشان را کور یا کم رنگ کنند; یا نقطه تاریکی را به وجود بیاورند. سال‏های متمادی می‏نشینند و پول خرج می‏کنند! یکی زحمت می‏کشد و تلاش می‏کند; ولی توفیق پیدا نمی‏کند، بعد از او کسان دیگری می‏آیند . روی عقاید دنیای اسلام، از این گونه کارها خیلی شده است. روی عقیده توحید، عقیده امامت، روی اخلاقیات اسلامی (معنای صبر، معنای توکل، معنای قناعت) کار کرده‏اند!
همه اینها نقاط برجسته‏ای هستند که اگر ما مسلمان‏ها، درست‏به حقیقت اینها توجه بکنیم، تبدیل به یک موتور حرکت دهنده جامعه اسلامی می‏شود; ولی وقتی روی آن کار کردند و آن را خراب و معنای آن را عوض کردند و در ذهن‏ها به صورت دیگری جا انداختند، همین موتور محرک، به یک داروی مخدر و خواب آور تبدیل می‏شود. این گونه است!
در مورد ماجرای اعتقاد به مهدی موعود (عج) ; یعنی، این‏که در آخرالزمان از خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله ، شخصی ظهور می‏کند که دنیا را از عدل، از دادگستری و از نیکی پر می‏کند. تبعیض‏ها، ظلم‏ها، سوء استفاده‏ها و فاصله‏های طبقاتی را از بین می‏برد; نیز خیلی کار کرده‏اند .
این عقیده که همه مسلمان‏ها هم به آن معتقدند... از آن عقاید بسیار کارگشا است که به دلیل همین که کارگشا است، دشمن از یک طرف و البته دوستان نادان هم از یک طرف; گاهی دوستان نادان از روی نادانی و بر اثر بی‏توجهی، کاری می‏کنند که هیچ دشمن دانایی به آن خوبی نمی‏تواند ضربه بزند !
حالا بحث ما در مورد دشمنان دانا است; سراغ این عقیده آمدند. من سندی را دیدم که مربوط به ده‏ها سال قبل; یعنی، آن اوایلی است که استعمار وارد شمال آفریقا شده بود، چون کشورهای شمال آفریقا; خیلی گرایش به اهل بیت علیهم السلام دارند.
حالا مذهبشان هر مذهبی از مذاهب اسلامی که هست; اما محب اهل بیت‏اند. این کشورهای سودان و مغرب و اینها عقیده به مهدویت در آن جاها خیلی پر رنگ است. آن زمانی که استعمار وارد آن مناطق شد - که ورود استعمار به آن مناطق در قرن گذشته است - یکی از چیزهایی که مزاحم استعمار بود، عقیده به «مهدویت‏» بود !
بنده سندی را دیدم که آن بزرگان استعمار و فرماندهان استعماری، توصیه می‏کنند که ما باید کاری بکنیم که این عقیده به «مهدویت‏» به تدریج از بین مردم زایل بشود! آن روز استعمارگرهای فرانسوی واستعمارگرهای انگلیسی، در بعضی جاهای آن مناطق بودند - فرقی نمی‏کند که استعمار از کجا باشد - استعمارگرهای خارجی قضاوتشان این بود که تا وقتی عقیده به «مهدویت‏» در بین این مردم رایج است; ما نمی‏توانیم اینها را درست در اختیار بگیریم !
ببینید، عقیده به «مهدویت‏» چقدر مهم است! چقدر خطا می‏کنند کسانی که به اسم روشنفکری و به اسم تجددطلبی، می‏آیند و عقاید اسلامی را بدون مطالعه، بدون اطلاع، بدون این‏که بدانند دارند چه کار می‏کنند، مورد تردید و تشکیک قرار می‏دهند! اینها همان کاری را که دشمن می‏خواهد، راحت انجام می‏دهند!
... چند خصوصیت در این عقیده مهدویت هست، که این خصوصیات برای هر ملتی، در حکم خون در کالبد و در حکم روح در جسم است. یکی، «امید» است. گاهی اوقات دست‏های قلدر و قدرتمند، ملت‏های ضعیف را به جایی می‏رسانند که امیدشان را از دست می‏دهند. وقتی امید را از دست دادند، دیگر هیچ اقدام نمی‏کنند; می‏گویند چه فایده‏ای دارد؟ ما که دیگر کار از کارمان گذشته است، با چه کسی در بیفتیم؟ چه اقدامی بکنیم؟ برای چه تلاشی بکنیم؟ ما که دیگر نمی‏توانیم !
این روح ناامیدی است; استعمار این را می‏خواهد. امروز استکبار جهانی مایل است که ملت‏های مسلمان و از جمله ملت عزیز ایران، دچار این حالت‏بشوند (روح ناامیدی) . ای آقا! دیگر نمی‏شود کاری کرد! دیگر فایده‏ای ندارد! می‏خواهند این را به زور در مردم تزریق کنند. ماها که در جریان خبرهای تبلیغاتی و زهرآگین دشمنان قرار داریم; به عیان می‏بینیم که اغلب این خبرهایی که تنظیم می‏کنند، برای مایوس کردن مردم است. مردم را از اقتصاد و از فرهنگ مایوس کنند; متدینین را از گسترش دین مایوس کنند; آزادی‏طلب‏ها و علاقه‏مندان به مسائل فرهنگی و مسائل سیاسی را از امکان کار سیاسی یا کار فرهنگی مایوس کنند. آینده را در نظر افرادی که چشم به آینده دوخته‏اند، تیره وتار جلوه بدهند!
برای چی ؟ برای این که این مجموعه انسانی که دارد با امید کار می‏کند، این جوشش و این امید را از او بگیرند. آن را به یک موجود مرده، یا شبیه مرده تبدیل بکنند، تا بتوانند هرکاری که مایلند انجام بدهند! بایک ملت زنده که نمی‏توانند هرکاری که بخواهند، انجام دهند. یک جسم بیهوش مدهوش بی‏حسی که آن‏جا افتاده است، هرکس هرچه دلش خواست، می‏تواند به او تزریق کند. با او هرکاری می‏تواند بکند; اما با یک موجود سرحال زنده باهوش متحرک و فعال که نمی‏توانند هرکاری را انجام بدهند!
...امروز هر نفسی، هر حنجره‏ای که برای ناامید کردن مردم بدمد، بدانید که این حنجره در اختیار دشمن است; چه خودش بداند، چه خودش نداند! هر قلمی که کلمه‏ای را در جهت نا امید و مایوس کردن مردم روی کاغذ بیاورد، این قلم متعلق به دشمن است; چه صاحب این قلم بداند، چه نداند ! دشمن از او استفاده می‏کند.
... البته وقتی نتوانستند این عقیده را از مردم بگیرند; سعی می‏کنند آن‏را در ذهن‏های مردم خراب کنند. خراب کردن این عقیده چگونه است؟ به این صورت است که بگویند: خب آقا می‏آید، همه کارها را درست می‏کند! این خراب کردن عقیده است. این تبدیل کردن یک داروی مقوی، به یک داروی مخدر و خواب آور است. خود آقا می‏آید، انجام می‏دهد; یعنی چه؟ امروز تکلیف شما چیست؟ شما امروز باید چه بکنی؟ شما باید زمینه را آماده کنی تا آن بزرگوار، بتواند بیاید و در آن زمینه آماده اقدام بکند. (45)
مبنای کار قدرت‏های طاغوتی بر این است که فروغ امید را در دل‏ها بمیرانند و همه امیدها را به یک نقطه مادی; یعنی، پول و زخارف کم ارزش دنیا متمرکز کنند که سر رشته آن نیز در دست‏خود آنها است.
همه چیز را با حسابهای کمی و پولی محاسبه می‏کنند و معنویات را از حساب خارج می‏کنند و به ویژه می‏کوشند که آن آینده موعود را از چشم ملت‏ها دور نگه‏دارند; اما ملت‏ها باید امیدوار باشند تا این اراده تکوینی الهی تحقق پیدا کند. (46)
...اعتقاد به مهدی موعود (عج)، شیعه را تا امروز از آن همه پیچ و خم‏های عجیب و غریبی که در سر راهش قرار داده بودند، عبور داده است و امروز بحمدالله عزت و پرچم سربلندی اسلام و قرآن، در دست‏شما ملت مسلمان و شیعه ایران است. هرجا که چنین اعتقادی باشد، همین امید و مبارزه وجود دارد.
به همین خاطر، یکی از اساسی‏ترین کارهای استعمار واستکبار و ایادی آنها، این بوده است که عقیده امید و مبارزه را در دل مردم از بین ببرند. بارها خواسته‏اند این چراغ را خاموش کنند; ولی نتوانسته‏اند.
ما می‏دانیم که استعمار و استکبار، چه تلاشی را در این جهت - نه فقط در ایران بلکه در سطح دنیای اسلام - انجام داده است; تا این چراغ را خاموش کند. در یک گزارش بسیار مهمی که مربوط به سال‏ها قبل است و جدید نیست; تلاش گروه‏های تبلیغی مسیحیت را که از اروپا به سمت‏شمال آفریقا اعزام می‏شدند تا جاده استعمار را در آن‏جا صاف کنند، نشان داده بود. یکی از غصه‏های دین داران دنیا، این است که قدرت‏مندان مسلط بر کشورهای مسیحی، تبلیغ علی الظاهر دین مسیح در سطح دنیا را، وسیله‏ای برای پیش بردن ماشین استعمار قرار دادند و اینها جاده صاف کن استعمار شدند. گروه‏های تبلیغی وبه اصطلاح تبشیری را، به عنوان تبلیغ مسیحیت - که ظاهرش تبلیغ مسیحیت‏بود; اما باطن قضیه این بود که راه را باز کنند تا استعمارگران اروپایی از کشورهای مختلف اروپای آن روز، وارد کشورهای اسلامی بشوند و قدرت سیاسی را قبضه کنند - به اطراف دنیا فرستادند و متاسفانه در بسیاری از جاها هم موفق شدند.
این گزارش، مربوط به گروه‏های تبلیغی در شمال آفریقا است. گزارشگر می‏نویسد :
«یکی از مشکلات ما در سر راه تبلیغ مسیحیت وپیشرفت استعمار در شمال آفریقا ومنطقه تونس و مغرب، این است که این مردم اعتقاد دارند که «مهدی موعود» خواهد آمد و اسلام را سربلند خواهد کرد» .
گزارشگر، این را در گزارش رسمی خود می‏نویسد وبرای آن هیاتی که مسؤول رسیدگی به این کارهاست، می‏فرستد.
بنابراین ، نفس اعتقاد به مهدی موعود (عج)، باعث ایجاد مشکل برای استکبار و استعمار شده بود; در حالی که اعتقادی که برادران ما در آن مناطق دنیا دارند، به روشنی و وضوح اعتقادی که ما امروز در این‏جا داریم، نیست; بلکه بیشتر، ابهامات و کلی گویی وجود دارد تا تعیین مصداق و مورد و نام و خصوصیات. در عین حال، استعماگران از این امید ترسیدند.
در همین کشور خود ما، یکی از بزرگان علما وروحانیون محترمی که امروز بحمدالله در میان ما هستند وبرکات وجود ایشان باز هم شامل حال مردم می‏شود; برای من نقل می‏کردند که در اوایل روی کار آمدن رژیم منحوس و فاسد و وابسته پهلوی، آن کودتاگر بی سواد فاقد هرگونه معرفت و معنویت، یکی از آخوندهای وابسته به دربار را صدا کرد و از او پرسید: این قضیه امام زمان چیست که این گونه مشکلاتی برای ما درست کرده است؟ این آخوند هم بر طبق دل و میل او، جوابی می‏گوید و آن قلدر هم ماموریت می‏دهد که بروید، مساله را حل و تمام کنید واین اعتقاد را از دل مردم بیرون بیاورید! ! او می‏گوید : این کار آسان نیست و خیلی مشکلات دارد و باید کم کم وبا مقدمات شروع کنیم. البته آن مقدمات به فضل پروردگار و با هوشیاری علمای ربانی و آگاهان این کشور، در آن دوران ناکام ماند و نتوانستند آن نقشه شوم را عملی کنند. در کشور ما، یک کودتاچی غاصب، از طرف دستگاه‏های قدرت استعماری، ماموریت داشت که بیاید ایران را قبضه کند و کشور را دو دستی تحویل دشمن بدهد و برای آن که بتواند بر این مردم مسلط بشود، یکی از مقدمات لازمش این بود که عقیده به مهدی موعود (عج) را از ذهن مردم پاک کند. (47)
دشمنان تفکر و اعتقاد به مهدویت - که این اندیشه را به زیان خود می‏دانند - همواره تلاش کرده‏اند تا آن‏را از اذهان مردم بزدایند ویا مفاهیم اعتقاد به مهدویت را تحریف کنند; لذا امروز در نقطه مقابل این تلاش دشمنان، باید در جهت اعتقاد و عمل و تبلیغ و تبیین حقیقت «مهدویت‏» حرکت کنیم. (48)
استکبار جهانی و صهیونیزم در تلاش هستند تا ملتهای تحت‏سیطره آنان، به وضع تحمیل شده عادت کنند و آن را رنگی ثابت، ابدی و تغییرناپذیر بپندارند. قدرت‏های استکباری خواهان غفلت، خواب آلوده بودن، نداشتن آرمان ونیز عدم تحرک ملت‏ها هستند و چنین وضعی را بهشت‏خود می‏دانند; اما انتظار فرج موجب می‏شود که انسان به وضع موجود قانع نباشد و بخواهد به وضعی بهتر وبرتر دست پیدا کند. (49)
اگر فطرت انسانی، تحت فشار قدرت‏های استکباری، مسخ و لگدمال نشود; دل‏ها به طور فطری و طبیعی منتظر چنان آینده‏ای (محیطی آکنده از عدل واقعی) است و بدون تردید آن قدرت متکی بر عدل مطلق الهی، پرچم خواهد برافراشت.
...قدرت جهنمی استکبار و صهیونیزم، امروز با تکیه بر پول وتبلیغات واستفاده از شعارهای ظاهر فریب (مانند حقوق بشر، حقوق زن و حقوق اساسی ملت‏ها) برای تحمیل ظلم بر ملت‏ها و ترویج فساد، دورویی، تزویر و ریاکاری و نفاق در جوامع بشری تلاش می‏کند و در طول تاریخ، چنین شرایطی وجود نداشته است; اما برای تحقق ظهور امام زمان (عج)، وجود ظلم و جور، شرط کافی نیست و وجود انسان‏های صالح، انگیزه‏های قوی، ایمان‏های راسخ، گام‏های استوار و دل‏های روشن نیز لازم و ضروری‏است. (50)
دشمن‏ترین اشخاص با این عقیده وبا شخص آن بزرگوار ، ستمگران عالم‏اند از روز غیبت آن حضرت - بلکه از روز ولادت آن حضرت - تا امروز; آن کسانی که وجودشان با ستم و با زورگویی همراه بوده، به دشمنی با این بزرگوار، با این پدیده الهی، با این نور وبا این شمشیر الهی مشغول شدند. امروز هم مستکبرین وستمگران عالم ، با این فکر واین عقیده، مخالف و دشمن‏اند. می‏دانند که این عقیده و این عشق - که در دل‏های مسلمین، به خصوص در دل های شیعه است - برای هدف‏های ستمگرانه آنها مزاحم است. (51)

پی‏نوشت‏ها:

 

1) روزنامه جمهوری اسلامی 4/9/78.
2) روزنامه رسالت 16/10/74.
3) سخنرانی جشن بزرگ منتظران ظهور 3/9/78.
4) خطبه نماز جمعه 6/4/59.
5) جمهوری اسلامی 19/10/74.
6) خطبه نماز جمعه 19/10/59.
7) رسالت 26/9/76.
8) جمهوری اسلامی 19/10/74.
9) رسالت 16/10/74.
10) جمهوری اسلامی 19/10/74.
11) رسالت 26/9/76.
12) سخنرانی جشن بزرگ منتظران ظهور 3/9/78.
13) جمهوری اسلامی 19/10/74.
14) جمهوری اسلامی 15/9/77.
15) سخنرانی قم 30/11/70.
16) خطبه نماز جمعه 29/3/60.
17) سخنرانی 25/9/76.
18) جمهوری اسلامی 19/10/74.
19) جمهوری اسلامی 15/9/77.
20) سخنرانی قم 30/11/77.
21) جشن بزرگ منتظران ظهور 3/9/78.
22) سخنرانی اصفهان 8/8/80.
23) سخنرانی نجف آباد 10/8/80.
24) جمهوری اسلامی 19/10/74.
25) سخنرانی روز میلاد 17/10/74.
26) جشن بزرگ منتظران ظهور 3/9/78.
27) همان.
28) کیهان 8/10/75.
29) جمهوری اسلامی 15/9/77.
30) رسالت 23/12/68.
31) جمهوری اسلامی 19/10/74.
32) خطبه نماز جمعه 6/4/59.
33) خطبه نماز جمعه 29/3/60.
34) کیهان 8/10/75.
35) همان.
36) کیهان هوایی 12/10/75.
37) سخنرانی قم 30/11/70.
38) جهان اسلام 9/11/72.
39) کیهان 12/12/69.
40) جمهوری اسلامی 15/9/77.
41) جمهوری اسلامی 23/8/79.
42) سخنرانی قم 30/11/70.
43) سخنرانی قم 30/11/70.
44) جهان اسلام 9/11/72.
45) رسالت 26/9/76.
46) ویژه نامه صبح وصال نیمه شعبان 1418.
47) جمهوری اسلامی 19/10/74.
48) جهان اسلام 9/11/72.
49) کیهان 8/10/75.
50) همان.
51) جمهوری اسلامی 15/9/77.

منبع: فصلنامه انتظار


نسخه چاپی