تربيت جنسى در سيره نبوى
تربيت جنسى در سيره نبوى
تربيت جنسى در سيره نبوى

نويسنده: محمد باقر پورامينى
تربيت جنسى به حكم نيروى فوق العاده غريزه جنسى، از مهمترين بخشهاى رفتار شناسى اخلاقى است و درباره اين موضوع، نظرات و ديدگاه‏هاى مختلفى طرح گرديده و ساز و كارهاى متعدد و گاه متضادى ارايه شده است؛ از جمله بسيارى از مكاتب و نظام‏هاى تربيتى سكولار، با تكيه بر مبناى اصالت لذت، اصالت سودگرايى، اصالت وجدان و يااصالت جامعه، با نفى دين و ديدگاه دينى به اين موضوع پرداخته‏اند، آنان ريشه رفتارهاى اخلاقى را در عقلانيت جستجو مى‏كنند.(1)
در برابر، حضور هدايت گرايانه پيامبران الهى و امامان معصوم، تبيين كننده ضرورت نقش دين در تمام عرصه‏ها به منظور فراهم آوردن زمينه رشد و اعتلاى فراگير انسان بوده است، در اين مورد مى‏توان از حضور فراگير پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله ياد كرد؛ ايشان هدف مبعوث شدن و محور ماموريت آسمانى خويش را تثبيت، تتميم و تكميل ارزش‏ها و رفتارهاى اخلاقى مى‏دانست(2)، او مى‏كوشد آن دسته از قابليت‏هاى درونى را كه دستمايه انسان براى رسيدن به اوج كرامت، بزرگ منشى و خدا گونه شدن است، شكوفا كند و زمينه بروز آنها را فراهم آورد.(3) در راستاى تحقق اين رسالت، سمت و سو دهى صحيح و سالم به تمايلات جنسى مرد و زن را نيز در زمره آن دانست.
در اين مقاله، پس از آشنايى با مفهوم تربيت جنسى، به بررسى شيوه‏هاى تربيتى رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در سالم سازى تمتعات جنسى مرد و زن و حذف شيوه‏هاى غلط و ناشايست جنسى مى‏پردازيم.

چيستى تربيت جنسى

تربيت(4) شاخه‏اى از علوم تجربى انسان است كه به مجموعه عادات فكرى كه بايد كسب شود و مجموعه خصايل اخلاقى كه بايد رشد كند، اطلاق مى‏شود.(5) همچنين مى‏توان تربيت را به فرايندى از آموزش و پرورش اطلاق كرد كه طى آن تلاش مى‏شود به مخاطب در جهت شكوفا سازى استعدادهاى و قابليت‏هاى درونى‏اش كمك شود.
جنسيت يا تمايل جنسى(6) در يك معنا فعاليت شهوانى است كه موجب جذب يك جنس در مقابل جنس ديگر شده، به لذت يا توليد مثل منجر شود، و در معناى ديگر مفهوم زيست شناسى جنسى را در بر مى‏گيرد؛ يعنى همان اندام جنسى مردانه يا دستگاه تناسلى زنانه.(7)
«تربيت جنسى» در يك معناى فراتر از احساس جنسى، به رشد شخصيت اجتماعى، اخلاقى و فرهنگى افراد نيز نظر دارد و در اين مقاله با الهام از سيره نبوى، به نوعى فرآيند زمينه سازى و به كارگيرى شيوه‏هايى براى ايجاد صفات و رفتارهاى جنسى سالم و زدودن صفات و رفتارهاى جنسى ناشايست در انسان مى‏پردازيم.

ميل جنسى؛ وادادگى يا دلدادگى

بلوغ مهمترين رويداد تاريخ جنسى هر فرد در دوران نوجوانى است و طى آن تحولاتى سريع و ناگهانى در رشد جسمانى، فيزيولوژيك و روانى تحقق مى‏يابد، و مى‏توان ظهور جوانه‏هاى بلوغ را مرحله‏اى از تكامل آدمى انگاشت كه در آن، دستگاه جنسى، نظام كلى دفع داخلى و عموما اندام فرد بازسازى مى‏شود.(8) بلوغ جنسى با ترشّح غدد جنسى و ظهور ويژگيهاى ثانوى جنسى از قبيل رويش موهاى زايد و فعاليت غدد عرق در زير بغل و برخى از آثار اختصاصى دو جنس مشخص مى‏شود، پسران با احتلام و دختران با شروع قاعدگى به اين مرحله از رشد، قدم مى‏گذارند.(9) با وجودى كه بلوغ جنسى در دختران زودتر از پسران شروع مى‏شود ليكن پسران پس از بلوغ بيشتر از دختران خواستار اوج لذت جنسى هستند.(10)
آنچه مى‏توان بر آن تكيه كرد اين است كه ميل جنسى و گرايش به لذت بردن از اين غريزه فطرى و خدادادى با آغاز بلوغ، در تمام دختران و پسران وجود دارد و به عنوان يكى از نيرومندترين غرايز انسان بشمار مى‏آيد، به گونه‏اى كه نوجوان و جوان خود را در چنگال قوى اين غريزه به نوعى بى‏دفاع، ناتوان و آن را خارج از اراده و اقتدار شخصى احساس مى‏كند.

براستى، در برابر اين « نياز» جنسى چه بايد كرد؟

دورى و پشت پا نهادن بدان، يا گرايش به ارضاى آن، خواه به هر وسيله ممكن و يا در چهار چوب بايدها و نبايدهاى ترسيمى از سوى دين؟
در مسيحيت به نوعى در جهت سركوب شهوت جنسى گام برداشته شده است و رهبانيت و دورى از زن را توصيه مى‏نمايند، در اين ديدگاه، ارباب كليسا با پليد انگاشتن رابطه جنسى، به صورتى افراطى به محدود كردن اين امر پرداخته‏اند.(11) اين نگرش منفى به علاقه جنسى، در آيين‏هاى ديگر نيز به چشم مى‏خورد؛ آن‏گونه كه برتراند راسل مدعى است كه «در همه آيين‏ها، نوعى بدبينى به علاقه جنسى وجود دارد، مگر در اسلام كه هرگز آن را پليد نشمرده است.»(12) البته چنين نگرش منفى به اميال جنسى به نوعى در ميان برخى از مسلمانان نيز وجود داشت كه رسول خدا با نفى رهبانيت و دورى از ازدواج(13)، در زدودن آن تلاش كرد.
در نقطه مقابل، نظريه پردازانى چون زيگموند فرويد(14) با اصل انگارى لذت بى‏حد و مرز، انسان را در جهت ارضاى كامل جنسى با هر شكل ممكن آزاد گذارده‏اند، فرويد معتقد بود كه مهار غرايز و عدم ارضاى شهوات جنسى، عقده‏هاى روانى را ايجاد مى‏كند و براى آرام سازى غرايز بايد به اشباع بى‏حد و حصر آن پرداخت؟!! سيماى كنونى غرب به نوعى ترسيم كننده اين ديدگاه است.(15) هر چند كه منتقدان جدى نيز همچون اريك فروم، يونگ و هورناى در برابر فرويد موضع گرفته، به نقد ديدگاه وى پرداخته‏اند.
اين نوع نگاه به اميال جنسى به نوعى اسير شدن در برابر خواستهاى شهوانى و دورى از سعادت و كمال است و چون اميال آدمى در مرحله معينى توقف ندارد و همواره او را به جلو سوق مى‏دهد، به كاميابى محدود و معقول قانع نمى‏شود و سرانجام آدمى را در دامى بزرگ و نابودى گرفتار مى‏سازد. از اين رو پيامبر در برابر اين دلدادگى محض و تسليم به خواسته‏هاى آزادانه و حريم شكنانه جنسى ايستادگى نمود و انسان را تشويق به تامين و پاسخگوئى سالم نياز جنسى، رهنمون ساخت.

كاميابى جنسى

غريزه جنسى يك اصل و واقعيت پذيرفته شده‏اى است كه مانند تشنگى، گرسنگى و ساير نيازها، در جهت ارضاء، وجود آدمى را به فعاليت وا مى‏دارد و او را تا حصول نتيجه برمى‏انگيزد.
براى ارضاى اين غريزه، شيوه‏هاى مختلفى وجود دارد؛ برخى از آنها مانند ازدواج (خواه دائم يا موقت) با طبيعت انسانى موافق و سازگار است. پاره‏اى ديگر مغاير با طبيعت بشر و فلسفه آفرينش اين غريزه مى‏باشد كه به آن انحراف جنسى مى‏گويند.
رسول گرامى اسلام صلى‏الله‏عليه‏و‏آله بر حق طبيعى انسان در بهره گيرى از لذت جنسى تاكيد داشتند و تامين اين نياز را با رعايت حريم‏ها و حدود تعريف شده، توصيه مى‏فرمودند. آن حضرت ضمن تشويق به تاهل و ازدواج كردن، به تنظيم و تعديل علاقه جنسى و رعايت اخلاق جنسى سفارش مى‏نمود. زيرا تكيه بر نظام اخلاقى و معنوى، خويشتن‏دارى و كنترل تمايلات جنسى، در فرهنگ اسلامى تا پيش از مرحله ازدواج، اصلى مهم است، تا پس از سپرى شدن دوران نوجوانى و ورود به جوانى به ازدواج اقدام كرده و ضمن بهره جستن از اين لذت، حيات جنسى خويش را در مسير صحيح مستقرسازد.
پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله ازدواج را وسيله‏اى براى كامجويى سالم لذت جنسى و ارضاى نياز جنسى، عفت و سلامت فرد و جامعه مى‏دانست و مى‏فرمود:
«ازدواج بهترين وسيله براى حفظ و فروهشتن نگاه شهوانى، عفت جنسى، پاكدامنى وشرافت انسانى است.»(16)
بنابه فرمايش اميرالمؤمنين، رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فراوان اين جمله را مى‏فرمود:
«هر كس دوست دارد از سنت من پيروى كند، ازدواج نمايد، زيرا ازدواج از سنت من است.»(17)
ايشان با ازدواج هر يك از ياران، خرسند مى‏گشت و پس از اطلاع، درباره او چنين مى‏فرمود: «دينش كامل شد.»(18)
حضرت محمد صلى‏الله‏عليه‏و‏آله تجرد را پليد مى‏شمرد و بدترين مردم را عزب‏ها و مجردانى مى‏دانست كه توان ازدواج دارند وليكن بدان روى نمى‏آورند(19)، بى‏شك چنين واكنشى بجا و شايسته است چون روى گردانى از ازدواج، ضمن آسيب رسانى به روح و جسم آدمى، تهديدى براى جامعه نيز به شمار مى‏آيد. روزى رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله به توصيف قيامت براى مردم پرداخت، مخاطبان از اين سخنان به شدت متاثر شده، گريه كردند. دو نفر از مسلمانان به منزل عثمان بن مظعون آمده و با يكديگر قرار گذاشتند تا روزها روزه بگيرند و شب‏ها عبادت كنند، در بستر نخوابند، گوشت نخورند، با زنان نزديكى نكنند، عطر استمعال ننمايند و... حتى بعضى تصميم گرفتند آلت رجوليت خود را قطع كنند! وقتى اين خبر به پيامبر رسيد، فرمودند: من به چنين روشى مامور نيستم. آن گاه فرمودند: «من هم عبادت مى‏كنم، گوشت مى‏خورم و سراغ زنان مى‏روم. هر كس از سنت من اعراض كند از من نيست.»(20)
جوانى از اهالى مد ينه به نام عكّاف مى‏گويد:
روزى خدمت رسول خدا رسيدم؛ حضرت فرمود: عكاف! زن دارى؟ گفتم: نه؛ فرمود: آيا در اين‏باره مشكلى دارى؛ گفتم خير، فرمود: تو كه سالم و توانگرى. گفتم: آرى بحمداللّه، فرمود: در اين صورت تو از برادارن شيطانى، يا بايد از راهبان مسيحى باشى، و اگر مسلمانى، بايستى مانند مسلمانان رفتار كنى.(21)
رسول خدا براى دگرگونى فرهنگ غلط برخى از ياران، «زنان را وسيله و كانون آرامش» مى‏شمرد(22) و به نوعى بر اين نكته تصريح مى‏كرد كه «از اخلاق پيامبران دوست داشتن زنان است».(23) ايشان در حديثى چنين فرمودند كه «لذتم در زنان قرار داده شده است»(24) اين سخن و روش پيامبر به واقع تفسير حقيقى اين آيه است كه فرمود: «و من ءايته أن خلق لكم مّن أنفسكم أزوجا لّتسكنوا اليها و جعل بينكم مّودّة و رحمة انّ فى ذلك لأيت لّقوم يتفكّرون؛ از نشانه‏هاى او اينكه از (نوع) خودتان همسرانى براى شما آفريد تا با آنها آرام گيريد، و ميانتان دوستى و رحمت نهاد. آرى، در اين (نعمت) براى مردمى‏كه مى‏انديشند قطعا نشانه‏هايى است.»(25)

كنترل جنسى

عفت و پاكدامنى عمومى به دليل سالم سازى عرصه‏ها و فعاليت‏هاى اجتماعى به عنوان يكى از برترين خصلت‏ها بشمار آمده است. رسول گرامى‏اسلام اصل عفت را به عنوان يك ارزش در جامعه رواج داد و بر پاكدامنى زن و مرد مسلمان و دورى از آلودگى و فحشا پاى فشرد و طنين روح بخش كلام الهى را برايشان بازگو كرد و مؤمنان را مصداق اين آيه قرآنى دانست كه «دامن خود را (از ناپاكى) حفظ مى‏كنند.»(26)
عفت جنسى در نظر پيامبر اسلام، بسيار تأكيد شده است، بدان حد كه رسول خدا آن را محبوبترين پاكى نزد خداى تعالى دانسته(27)، انسان با عفت را نيز در گروه محبوبان الهى مى‏شمرد.(28)
آن حضرت آرامش و آسايش را از آثار عفت مى‏دانست(29) واز بى‏عفتى امت خود بيم داشت(30) و آنان را از دوزخى شدن به سبب بى‏عفتى جنسى برحذر مى‏داشت.(31)
در فرهنگ تربيتى پيامبر اسلام، عفت جنسى داراى گستره‏ى وسيعى است و شامل كاستن روابط بى‏مورد ميان مرد و زن نامحرم، و همچنين لزوم پوشش براى بانوان و پرهيز از چشم چرانى مى‏شود.
نگاه شهوت آلود، بذر شهوت را در دل مى‏افشاند(32) و رسول خدا نگاه شهوانى را تيرى مسموم از تيرهاى شيطان مى‏دانست.(33) قرآن كريم نيز به مردان و زنان مؤمن چنين توصيه مى‏كند:
«قل للمؤمنين يغضّوا من أبصارهم و يحفظوا فروجهم ذلك أزكى لهم انّ اللّه خبير بما يصنعون و قل للمؤمنات يغضضن من أبصار هنّ و يحفظن فروجهنّ؛ به مردمان با ايمان بگو ديده فرو نهند و پاكدامنى ورزند، كه اين براى آنان پاكيزه‏تر است، زيرا خداوند به آنچه مى‏كنند آگاه است و به زنان با ايمان بگو ديدگان خود را از هر نامحرمى فرو بندند و پاكدامنى ورزند.»(34)
در شأن نزول صدر آيه 30 نقل شده است كه روزى در مدينه، مرد جوانى از انصار، زن زبيايى را ديد كه مانند رسم جاهليت روسرى خود را از روى گوش گذارنده و بر پشت افكنده بود و خرامان راه مى‏رفت از مقابل جوانى گذشت و مرد جوان كه نگاهش سخت معطوف به او گشته بود، به دنبال وى وارد يكى از كوچه‏هاى مدينه شد ناگاه استخوان يا شى‏ء تيزى كه داخل ديوار بود، صورت او را دريد. وقتى آن زن دور شد، جوان متوجه شد كه خون از چهره‏اش فرو مى‏ريزد. با خود گفت: سوگند به خدا، نزد رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مى‏روم و او را از اين ماجرا آگاه مى‏سازم. وقتى جوان به حضور پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله رسيد، حضرت از علت جراحت صورت او پرسيد. جوان ماجرا را بيان كرد. در اين هنگام جبرئيل نازل شد و اين آيه را آورد «قل للمؤمنين يغضّوا.»(35)
رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله درباره چشم چرانى زنان و مردان متاهل مى‏فرمايد:
«خشم خدا نسبت به زن شوهردارى كه ديدگانش را به غير همسرش يا به نامحرمان بدوزد، شديد است. در اين صورت خداوند همه اعمال او را بى‏نتيجه (بدون پاداش) مى‏گرداند.»(36)

انحرافات جنسى

پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله هم مروّج عفت جنسى بود و هم توصيه به كاميابى مشروع و سالم مى‏فرمود و مردم را از انحرافات جنسى بر حذر مى‏داشت. از جمله اين انحرافات كه آسيب‏هاى شديدى بر فرد و جامعه وارد مى‏سازد، مى‏توان از نمونه‏هايى ذيل ياد كرد:
1 ـ زنا: آميزش جنسى ميان مرد و زنى كه از نظر شرعى پيمان زناشويى نبسته‏اند، زنا خوانده مى‏شود. اين نوع رابطه جنسى، راهى زشت و ناروا دانسته شده و همگان را به دورى از آن توصيه شده‏اند.(37) رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مسلمانان را از چنين ارتباط نامشروعى برحذر مى‏داشت. ايشان آلودگى به اين گناه را سبب جدا شدن روح ايمان از قلب مسلمان مى‏دانست و مى‏فرمود:
«اى مسلمانان! از زنا بپريزيد، به درستى كه در قرآن شش ويژگى و اثر وجود دارد: سه خصوصيت در دنيا و سه اثر در آخرت؛ اما آثار دنيوى: نور و روشنايى چهره را از بين مى‏برد، فقر را به دنبال دارد، عمر را كوتاه مى‏كند، و در آخرت موجب غضب خدا، سخت گيرى در حساب و جاويد ماندن در آتش جهنم خواهد شد.»(38)
براى مجازات زن و مرد زناكار صد تازيانه به عنوان «حد»پيش بينى شده است.(39)
2 ـ همجنس خواهى: اين نوع عمل جنسى، يك فعاليت جنسى غير طبيعى و بر خلاف فطرت آدمى‏است كه اسلام آن را تجاوز از مرز فطرت و خلقت مى‏داند.(40) شيوع بيمارى‏هاى مخربى چون ايدز (Aids)در همجنس گرايان، بيانگر غير طبيعى بودن اين عمل جنسى است.
بزرگترين پيامد منفى همجنس گرايى، زوال نسل و به هم ريختگى نظم اجتماعى است، از اين رو پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله به شدت با عمل زشت و پليد همجنس‏گرايى در مردان (لواط) و همجنس گرايى در زنان (مساحقه) برخورد كرد.
آن حضرت، مردان همجنس‏باز را غضب شدگان الهى مى‏شمارد(41) و براى مسلمانان از انجام چنين عمل زشتى كه قوم لوط بدان آلوده بودند نگران بود.(42) ايشان مساحقه بين زنان را نيز به نوعى همانند لواط در ميان مردان مى‏شمارد.(43) و زنان مسلمان را از اين عمل زشت برحذر مى‏داشت.
3 ـ واسطه گرى: واسطه شدن ميان مرد و زن براى يك نوع ارتباط جنسى غير مشروع و حرام، زشت و از گناهان كبيره شمرده شده است و رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله صلى‏الله‏عليه‏و‏سلم چنين واسطه گرانى را لعنت فرموده است؛(44) ايشان درباره نامطلوبى چنين كارى مى‏فرمايد: «هر كس ميان زن و مردى به طور حرام واسطه گرى نمايد، خداوند بهشت را بر او حرام مى‏سازد، جايگاهش دوزخ است، و پيوسته مورد خشم خداست تا آن هنگام كه بميرد.»(45)
4 ـ خود ارضايى: استمناء يا خود ارضايى در پسران و دختران يكى از انحراف‏هاى جنسى است، و در منظر پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله ، اين عمل نيز مذموم شمرده شده است.(46)
امروزه دانشمندان زيان‏هاى متعددى را براى استمناء ذكر كرده‏اند: از جمله مى‏توان به تحريك افراطى غدد جنسى، ضعف عمومى بدن، ضعف عصبى و عوارض روحى اشاره كرد.(47)
5 ـ خود نمايى: اگر حضور زنان در جامعه و در برابر ديد نامحرمان، به گونه‏اى باشد كه سبب جلب نظر ديگران شود.به نوعى خودنمايى است و چنين عملى ناپسند و انحراف شمرده مى‏شود.(48) پيامبر اكرم در اين باره مى‏فرمايد: «هر زنى كه خود آرايى كند و با بهترين لباسش از خانه بيرون رود تا اين كه مردم او را بنگرند، فرشتگان آسمان هفت‏گانه و زمين‏ها او را لعنت و نفرين خواهند كرد.»(49)
6. آميزش با حيوانات: چنين آميزشى نيز به عنوان يك انحراف، مذموم دانسته شده است. پيامبر بر آنانكه به آميزش با حيوانات تن مى‏دهد، لعنت فرستاده است.(50)

نتيجه گيرى

رسول گرامى اسلام صلى‏الله‏عليه‏و‏آله به عنوان هدايتگرى مهربان، با تاكيد بر وجود غريزه جنسى در آدمى، به سالم سازى و جهت دهى اشباع آن در ميان مردم پرداخت و ضمن رد انديشه‏هاى افراطى و تفريطى، ازدواج را به عنوان بهترين ساز و كار تامين نياز جنسى معرفى فرمود. آن حضرت در راستاى تثبيت ارزش‏ها و رفتارهاى اخلاقى، عطر فرهنگ عفت را در ميان مردم پراكند و همگان را بر رعايت اين مهم سفارش كرد. ايشان را از ابتلاء به انحرافات جنسى برحذر داشت. بى‏شك با درنگ و تأمل بيشتر در سيره و منش رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و تبيين صحيح آن براى مردم، خاصه نسل جوان مى‏توان نمونه‏اى زيبا از منشور «تربيت جنسى» را به جهان عرضه نمود و جامعه‏اى سالم و انسانى بوجودآورد.
در خاتمه موارد زير توصيه مى‏شود:
1) ميل‏جنسى و گرايش به لذت‏بردن از اين غريزه فطرى با آغاز بلوغ، در تمام دختران و پسران وجود دارد، سمت و سو دهى صحيح براى ارضاى اين غريزه ضرورى است.
2) دين، نه سركوب شهوت جنسى را توصيه مى‏كند و نه انسان را در جهت ارضاى كامل جنسى با هر شكل ممكن آزاد مى‏گذارد، بنابراين بايد در برابر خواسته‏هاى حريم‏شكنانه جنسى ايستادگى كرد، و نسل جوان را به پاسخگويى سالم نياز جنسى رهنمون ساخت.
3) عفت و پاكدامنى عمومى بايد به عنوان يك ارزش و فرهنگ در جامعه ترويج شود؛ زيرا التزام به اين فرهنگ مى‏تواند روابط ميان مرد و زن نامحرم را سامان دهد و پوشش مناسب براى بانوان و پرهيز از چشم چرانى را نهادينه سازد.
4) يكى از وظايف مهم در تربيت جنسى، آموزش واقعيت رفتارى روحى افراد از جنس مخالف است كه دقت و توجه والدين و مربيان را در اين راستا مى‏طلبد.
5) انحرافات جنسى، آسيب‏هاى شديدى بر فرد و جامعه وارد مى‏سازد؛ ضمن زشت انگاشتن و ناهنجار بودن آنها، مى‏بايست كاميابى مشروع و سالم توصيه نمود. ارائه الگوهاى نمادين و غيركلامى و بهره‏گيرى از زبان نامرئى بهترين شيوه مى‏باشد.
6) ازدواج، سالم‏ترين رويكرد براى كاميابى جنسى است كه با طبيعت آدمى و فلسفه آفرينش اين غريزه همخوانى دارد. سخت‏گيرى‏ها، توقعات و سنت‏هاى بومى غلط والدين، افكار آرمانى و گاه نادرست جوانان، سن ازدواج را به تأخير انداخته است. سخت‏گيريهاى بى‏مورد درباره ازدواج بايد تاحد ممكن كاهش يابد و خانواده‏ها شرايط را براى ازدواج مناسب فرزندانشان با سهولت و دقت فراهم آورند.

پي نوشت :

1. مصباح، محمد تقى؛ فلسفه اخلاق، تهران: انتشارات اطلاعات، 1374، ص197.
2. «بعثت لاتمم مكارم الاخلاق»: مجلسى، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت: الوفاء، ج 70، ص372.
3. امينى، ابراهيم؛ اسلام و تعليم و تربيت، قم: انتشارات انجمن اوليا و مربيان جمهورى اسلامى ايران، ص12.
4. Education.
5. شكوهى، غلامحسين؛ مبانى و اصول آموزش و پرورش، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوى، 1378، ص 21.
6. Sex or sexuality.
7. كجباف، دكتر محمد باقر؛ روان شناسى رفتار جنسى. تهران: نشر روان، ص12 و 13.
8. مالينووسكى، برانيسلاو؛ ميل جنسى و فرو نشانى آن در جوامع نامتمدن، ترجمه: محسن ثلاثى، تهران: انتشارات امير كبير، 1355.
9. مصباح، على و ديگران؛ روانشناسى رشد با نگرش به منابع اسلامى، قم: دفتر همكارى حوزه و دانشگاه، 1374، ص398.
10. گروهى از نويسندگان؛ روانشناسى رشد، ترجمه: رحمانيان، تهران: انتشارات آگاه، 1367.
11. مطهرى، مرتضى؛ اخلاق جنسى، تهران: انتشارات صدرا، 1370، ص12.
12. همان، ص18.
13. «لا رهبانية فى الاسلام»؛ محدث نورى، مستدرك الوسائل، قم: موسسه آل البيت، 1408، ج 14، ص155.
14. Sigmund Freud.
15. اخلاق جنسى، ص37 و 38.
16. «هوا اغض للبصر و اعف للفرج واكف و اشرف». مستدرك الوسايل، ج14، ص153.
17. «فان رسول اللّه كثيرا ما كان يقول: من كان يحى ان يتبع سنتى فليتزوج، فان من سنتى التزويج». بحار الانوار، ج 10، ص93.
18. «لم يكن احد من اصحاب الرسول يتزوج الاقال رسول اللّه كمل دينه». تميمى، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، قاهره، دارالمعارف، ج 2، ص190.
19. مجلسى، محمد باقر، بحار الانوار، بيروت: دارالفاء، ج 103، ص221.
20. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافى، تهران: انتشارات اسلاميه، ج 5، ص494؛ دعائم الاسلام، ج2، ص190.
21. نورى، ميرزا؛ مستدرك الوسايل، قم: موسسه آل البيت، ج 14، ص155، و 156.
22. برقى، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، ص351.
23. كوفى، محمد بن اشعث، الجعفريات، تهران: مكتبة نينوى الحديثه، ص182.
24. طباطبائى، محمد حسين، سنن النبى. بيروت: موسسة البلاغ، 1409 ق، ص118.
25. سوره روم (30)، آيه 21.
26. «و الّذين هم لفروجهم حافظون»؛ سوره معارج (70)، آيه 29؛ مؤمنون (23)، آيه 5.
27. «احب الفاف الى اللّه تعالى عفاف البطن و الفرج». ورام بن ابى فراس، مجموعه ورام، قم: انتشارات مكتبة الفقيه، ج2، ص30.
28. «ان اللّه الحيىّ المتعفف». شيخ طوسى، الامالى، قم: دارالثقافة، 1414، ص39.
29. بحار الانوار، ج 78، ص81.
30. «ثلاث اخافهن على امتى من بعدى.. شهوة البطن و الفرج». كافى، ج 2، ص79.
31. «اكثر ما تلج به امتى النار الاجوفان: البطن و الفرج». شيخ صدوق، الخصال، قم: موسسه‏النشر الاسلامى 1403، ج 1، ص78.
32. «النظرة بعد النظرة تزرع فى القلب الشهوة»؛ شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، قم: موسسه النشر الاسلامى، 1413، ص18.
33. «النظرة سهم مسموم من سهام ابليس»: سبزوارى. محمد و محمد، جامع الاخبار، قم: موسسه آل البيت، 1414، ص407.
34. سوره نور (24): 30 و 31.
35. طباطبايى، محمد حسين، الميزان فى تفسير القرآن، بيروت: موسسه الاعلمى، 1420، ج 15، ص116.
36. حر عاملى. وسايل الشيعه، قم: موسسه آل البيت: 4109 ق، ج 14، ص172.
37. «ولا تقربوا الزّنى انّه كان فاحشة و ساء سبيلا»؛ سوره اسرى (17): آيه 32.
38. خصال، ج 1، ص 320، بحار الانوار، ج 76، ص21.
39. «الزّانية و الزّانى فاجلدوا كلّ واحد منهما مائة جلدة و لا تأخذكم بهما رأفة فى دين اللّه ان كنتم تؤمنون باللّه و اليوم الآخر و ليشهد عذابهما ربّكم طائفة من المؤمنين». سوره نور (24): آيه2.
40. «و تذرون ما خلق لكم ربّكم من أزواجكم بل أنتم قوم عادون»؛ سوره شعراء (26)، آيه 166.
41. مجلسى، محمد تقى، روضة المتقين، تهران: موسسه كوشانپور، ج 10، ص60.
42. «ان اخوف ما اخاف على امتى من عمل قوم لوط»؛ المنذرى، عبد العظيم، الترغيب و الترهيب، بيروت: نشردار الاحياء التراث العربى، ج 3، ص285.
43. «مساحقه النساء بمنزلة اللواط فى الرجال» مستدرك الوسائل، ج 28، ص 166.
44. «لعن رسول اللّه الواصله و المتوصله يعنى الزانيه و القواده»؛ وسائل الشيعه، ج 20، ص351.
45. «من قادبين امراة و رجل حراما حرم اللّه عليه الجنه و مآواد جهنم و ساءت مصيرا و لم يزل فى سخط اللّه حتى يموت»؛ مستدرك الشيعه، ج 20، ص351.
46. «ناكح الكف ملعون»: مستدرك الوسائل، ج 14، ص356.
47. روان شناسى رفتار جنسى، ص185.
48. سوره نور، آيه 31.
49. بحار الانوار، ج 73، ص329.
50. «لعن اللّه من وقع على بهيمة»؛ مستدرك الوسائل، ج 14، ص355.
فهرست ماخذ
1 ـ امينى، ابراهيم، اسلام و تعليم و تربيت، قم، انتشارات انجمن اولياء و مربيان.
2 ـ برقى، احمدبن محمدبن خالد، المحاسن.
3 ـ تميمى، نعمان‏بن محمد، دعائم الاسلام، قاهره، انتشارات دارالمعارف، ج2.
4 ـ حر عاملى، محمدبن حسن، وسايل الشيعه، قم، موسسه آل البيت، سال 4109.
5 ـ سبزوارى، محمد، جامع الاخبار، قم، موسسه آل البيت، 1414.
6 ـ شكوهى، غلامحسين، مبانى و اصول آموزش و پرورش، مشهد، انتشارات آستانقدس رضوى، 1378.
7 ـ شيخ صدوق، محمد، الخصال، قم، موسسه النشرالاسلامى، سال 1403.
8 ـ ــــــــ ، محمد، من لايحضره الفقيه، قم موسسه النشرالاسلامى، 1413.
9 ـ شيخ طوسى، محمد، الامالى، نشر دارالثقافة، سال 1414.
10 ـ طباطبائى، محمدحسين، سنن النبى، بيروت، نشر موسسه البلاغ، سال 1409.
11 ـ ــــــــ ، محمدحسين، الميزان فى تفسير القرآن، بيروت، نشر موسسه الاعلمى،سال 1420.
12 ـ كجباف، محمدباقر، روان‏شناسى رفتار جنسى، تهران، نشر روان.
13 ـ كلينى، محمدبن يعقوب، الكافى، تهران، انتشارات اسلاميه.
14 ـ كوفى، محمدبن اشعث، الجعفريات، تهران، مكتبة نينوى الحديثه.
15 ـ گروهى از نويسندگان، روان‏شناسى رشد، ترجمه رحمانيان، تهران، انتشارات آگاه،1367.
16 ـ مالينووسكى، برانيسلاو، ميل جنسى و فرونشاندن آن در جوامع نامتمدن، ترجمهمحسن ثلاثى، تهران، انتشارات اميركبير، 1355.
17 ـ محدث نورى، ميرزا، مستدرك الوسائل، قم، موسسه آل‏البيت، ج 14، سال 1408.
18 ـ مصباح، على و ديگران، روان‏شناسى رشد با نگرش به منابع اسلامى، قم،پژوهشكده حوزه و دانشگاه، 1374.
19 ـ مصباح، محمدتقى، فلسفه اخلاق، انتشارات اطلاعات، تهران، 1374.
20 ـ مطهرى، مرتضى، اخلاق جنسى، تهران، انتشارات صدرا، 1370.
21 ـ مجلسى، محمدتقى، روضة المتقين، تهران، نشر موسسه كوشان‏پور.
22 ـ مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت، الوفاء ج 70
23 ـ عبدالعظيم، المندزى، الترغيب و الترهيب، بيروت، نشر دارالاحياء التراث العربى.
* اين مقاله ترجمه و تلخيصى است از كتاب «التربية الجنسية للاطفال و البالغين»، يوسف مدن، الطبعة الاولى، بيروت: دارالمحجة البيضاء، 1416/ 1995.

منبع:فصلنامه تربيت اسلامي


نسخه چاپی