دانشجوی سیاسی
دانشجوی سیاسی
دانشجوی سیاسی

نويسنده:علی رضا محمدی

چکیده:

حاكمیت قانون در تمامی اركان نظام و سطوح مختلف جامعه ، از اهداف و آرمان های مهم دانشجوی سیاسی است ؛ بر این اساس ، یكی دیگر از ویژگی های دانشجوی سیاسی ، آگاه بودن از چارچوب های قانونی و حقوقی فعالیت های سیاسی و رعایت این ضوابط در كلیه فعالیت های خویش است . بدیهی است التزام به رفتار قانونی از یك سو ، نمایانگر مشروع پنداشتن نظام ها و از سویی نشان از عقلانیت رفتاركنندگان است و هر نوع حركتی خارج از ضوابط پذیرفته شده و قانونی ، نظیر خشونت و عدم تحمل سیاسی و ... ، نه تنها با واكنش لایه ها و سطوح مختلف جامعه مواجه خواهد شد ، بلكه آثار زیان باری را نیز برای دانشگاه ، مجموعه های دانشجویی و نظام اسلامی به دنبال خواهد داشت
مشاركت سیاسی از مهم ترین و اساسی ترین مطالبات دانشجویی كشور است و نظام اسلامی نیز همواره بر ضرورت فعالیت سیاسی دانشجویان و مشاركت فعال و مثبت آنان در مباحث سیاسی تأكید دارد . بر این اساس " تبیین دقیق سیاسی بودن دانشجو ، ضرورت و ویژگی ها و حدود آن در نظام اسلامی " موضوع اصلی نوشته حاضر است كه در این زمینه تلاش می شود ، از مباحثی پیرامون چیستی مشاركت سیاسی و عوامل و سطوح مختلف آن ، زندگی سیاسی دانشجویان و عوامل و زمینه های مؤثر بر آن ، كاركردها و نقش دانشگاه و دانشجو ، آموزه های اسلامی پیرامون ضرورت و چگونگی مشاركت سیاسی و ... استفاده شود.

یكم . تبیین سیاسی بودن دانشجو

دانشجوی سیاسی مطلوب در نظام اسلامی ، به كسی گفته می شود كه در دانشگاه ، به درجه بالایی از بینش و درك سیاسی رسیده ، در قبال سرنوشت خود ، جامعه و مسائل سیاسی حساسیت لازم را نشان دهد . سیاسی بودن دانشجو بدین معناست كه یك دانشجوی متعهد ، تنها نباید در محور مسائل فردی و شخصی خود متمركز باشد و از رویدادهای جامعه و جهان غافل گردیده ، نسبت به آن بی تفاوت باشد ، بلكه باید با اصول و مبانی منطقی و معقول ، به تحلیل حوادث و رویدادهای جهانی و داخلی بپردازد و موضع مناسب و قاطع اتخاذ كرده و حساسیت لازم را دارا باشد . آن گونه كه حضرت امام (ره) ، همواره از دانشجویان و دانشگاهیان انتظار داشتند كه همچون ناظری بصیر و آگاه ، هوشمندانه و متعهدانه ، عملكردها و تصمیم گیری ها را مدنظر گیرند و با نقادی دلسوزانه ، خطا و لغزش احتمالی را گوشزد كنند و همچون مشاوران و كارشناسانی امین ، مساعدت خویش را از دست اندركاران و مجریان امور دریغ نكنند .
همچنین در رخدادها و مراحل حساس و تعیین كننده ای چون انتخابات ، همراه با دیگر بازوان فكری جامعه ، با ارائه ملاك ها و معیارهای صحیح ، مردم را برای مشاركت و حضور مؤثر در سرنوشت خویش مدد رسانند و در جهت گیری ها و خلق بسترهای اجتماعی – فرهنگی ، تسهیل كننده راه تحكیم مقاومت ملی و انقلابی در برابر جهان خواران ، امت اسلام را حامی و هادی باشند و به مدد قدرت فنی و دانش خویش ، در تشخیص و افشای ترفندهای دشمنان ، لحظه ای درنگ به خود راه ندهند . مقام معظم رهبری نیز تصریح می كنند كه " مسئولیت بزرگ دانشجویان بسیجی ، تحلیل درست ، بررسی كارشناسانه و ریشه یابی مسائل اساسی كشور و جهان اسلام و حضور هوشیارانه ، با نشاط و فعال در صحنه است " .

مشاركت سیاسی

مهم ترین و اساسی ترین خواست دانشجوی سیاسی ، " مشاركت سیاسی " است ؛ مشاركت سیاسی (Political Participation) ، در اصطلاح سیاسی ، به معنای تلاش شهروندان ، برای انتخاب رهبران خویش ، شركت مؤثر در فعالیت ها و امور اجتماعی و سیاسی و تأثیر گذاشتن بر صورت بندی و هدایت سیاست دولت است .
در واقع مشاركت سیاسی ، مجموعه ای از فعالیت ها و اعمالی است كه شهروندان به وسیله آن ، در جست و جوی نفوذ یا حمایت از حكومت و سیاست خاصی هستند .
افراد یك جامعه به سه گونه مختلف ، با نظام سیاسی رابطه دارند :
1. بعضی تنها به سابقه حمایت و حفاظت از دولت عمل كرده رفتار خود را بر اساس نیازها و تقاضاهای حكومت تنظیم می كنند و در واقع مشاركت حمایتی (Support Participation ) دارند.
2. برخی در تلاش برای اصلاح با تغییر نظام ، یا حداقل تصمیم و جهت نظام حكومتی هستند .
3. برخی دیگر نیز ، بر خلاف دو گروه فوق ، مواضع انفعالی (Passive ) یا بی طرفانه دارند . بعضی نویسندگان ، سه نوع رفتار سیاسی یاد شده را به دو دسته عام مشاركت فعال و مشاركت انفعالی تقسیم كرده اند .

سطوح مشاركت سیاسی

مشاركت سیاسی شهروندان ، مفهومی سلسله مراتبی است ؛ از سطوح متعددی تشكیل شده و تعیین كننده میزان شدت و ضعف مشاركت سیاسی افراد است . در یك جمع بندی ، مهم ترین این سطوح عبارت است از :
1. رأی دادن و شركت در گزینش و انتخاب مسئولان سیاسی و اجتماعی.
2. آزادی بیان و شركت در تشكل های فعال سیاسی و نقد و ارزیابی عملكرد نهادها ، مسئولان و ساختار حكومتی .
3. نامزد شدن برای پست ها و كرسی های سیاسی و فعالیت آزاد انتخاباتی .
4. دخالت و مشاركت در تغییرات و اصلاحات درون ساختاری
5. اقدام و عمل برای تغییرات بنیادین نهادها و ساختارهای نظام حكومتی.
از آنجا كه میزان تحقق سطح پنجم مشاركت سیاسی در مقایسه با سطوح دیگر ، بسیار اندك است و معمولا مشاركت سیاسی ، دخالت ها ، فعالیت ها و مشاركت های درون ساختار و نظام سیاسی است ؛ از این رو واژه " مشاركت سیاسی " غالبا در یكی از چهار سطح نخست مشاركت به كار می رود .

عوامل مشاركت سیاسی

عوامل متفاوتی در میزان مشاركت سیاسی افراد و جوامع مختلف تأثیرگذار هستند . بر اساس مدارك و شواهد فراوان ، مشاركت سیاسی در تمام سطوح ، بر طبق پایگاه اجتماعی – اقتصادی ، تحصیلات ، شغل ، جنسیت ، سن ، مذهب ، قومیت ، ناحیه و محل سكونت ، شخصیت و محیط سیاسی یا زمینه ای كه در آن مشاركت صورت می گیرد ، تفاوت دارد . این عوامل معمولا در محورهایی نظیر وضعیت اقتصادی ، سیستم و فرهنگ سیاسی و آداب و رسوم و باورهای دینی و مذهبی جمع بندی می گردد .

دانشجویان و سیاست

بررسی رابطه دانشجویان با سیاست و شناسایی عوامل و زمینه های مؤثر بر آن ، از ابعاد مختلف قابل تحلیل و ارزیابی است ؛ از دیدگاه ماركوزه ، هابرماس ، فوكو ، دانشجویان دارای سه ویژگی و خصیصه اصلی اند كه می توانند پتانسیل و ظرفیت جنبش های اجتماعی
جدید باشند :
1. خصیصه سنتی ؛ دانشجویان جوان هستند و جوانی برای خود ویژگی هایی دارد . عمده ترین ویژگی جوانی این است كه سن هیجان ها و انرژی های متراكم است كه می خواهند ، این انرژی متراكم و هیجان انباشته را در جایی تخلیه كنند ؛ از این رو سن دانشجویی سن مقتضی تحرك و حركت های انقلابی است .
2. ویژگی معرفتی ؛ چون دانشجو با معرفت ها و اطلاعات تازه سر و كار دارد و از لحاظ روشی نیز متد انتقادی و تحلیلی را دنبال
می كند ، به وضع موجود رضایت نمی دهد و با آن درگیر است . پرسش گر و انتقادگر است و این ویژگی موجب می شود كه دانشجو به عنوان محور اصلی تحركات اجتماعی شناخته شود .
3. دانشجو محافظه كار نیست ؛ كسانی چون ماركوزه و دیگران
می گفتند كه طبقات اجتماعی ، به علت وابستگی به كار ، شغل و درآمد ، محافظه كاراند ، اما دانشجو چون كار و اشتغال ندارد ، محافظه كار نیست ؛ آرمان خواه است و در راه آرمانش هزینه
می كند و به هزینه كردن ، راحت رو می آورد .
از نظر اقتصادی و اجتماعی ، دانشجویان در جوامع معاصر ، گروه های حاشیه نشینی هستند كه در طی دوران دانشجویی ، جایگاهی در درون شیوه تولید و متن روابط اقتصادی جامعه ندارند و به عنوان نیروی كار فوق العاده آینده ، از منابع بخش عمومی یا بخش خصوصی ارتزاق می كنند .
از منظر اجتماعی ویژگی های زندگی دانشجویی عبارت است از : دورافتادگی از خانواده ، احساس گسیختگی و آزادی در انتخاب راه زندگی ، زندگی دسته جمعی در خوابگاه ها ، زندگی نامطلوب جنسی و تراكم انرژی جنسی – حیاتی ، دورافتادگی از متن واقعی زندگی اجتماعی .
چنین شرایطی در كنار بهره مندی از سن جوانی همراه با شور ، هیجان و تحرك ، وارد شدن در جرگه روشنفكری به دلیل آغاز به تحصیلات عالی و آشنایی نزدیك و نسبتا نظام مند با مسائل اجتماعی و سیاسی ، بهره مند بودن از فرصت تحلیل های دسته جمعی خوابگاهی پیرامون شرایط اجتماعی و سیاسی داخلی و جهانی و ... ، جنبش های دانشجویی را در وضعیتی قرار می دهد كه اغلب خصلتی آرمانگرایانه می یابند .
اساسا نوع زیست دانشجویی به گونه ای است كه زمینه ای مساعد برای پیدایش جنبش های اجتماعی ضد سنتی ، عدالت خواهانه و آرمانگرایانه پدید می آورد . در حقیقت تجمع بخشی از نیروهای آگاه جامعه كه از سطح تحصیلی نسبتا بالا و روحیه كنكاش و بررسی علمی برخوردارند ، وضعیت سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و روند مناسبات اجتماعی را در معرض نقادی دانشجو و دانشگاه قرار
می دهد. ذهن نقاد و حساس دانشجو ، وی را به تفكر و تأمل نسبت به مشكلات جامعه می كشاند ؛ به این معنی كه میزان مشكلات موجود در جامعه ، بر میزان شدت یا كاهش انتقادها ، اعتراض ها و فعالیت سیاسی دانشجویان تأثیر دارد. هر چه مشكلات اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی بیشتر باشد ، میزان اعتراض ها و انتقادهای دانشجویان نیز بیشتر و رادیكال تر خواهد بود و به عكس ، چنانچه میزان مشكلات بزرگ در جامعه كمتر باشد ، جنبش های دانشجویی نیز اصلاحات و انتقادهای محدودتری خواهند داشت .
از منظر فرهنگی و سیاسی نیز در جوامعی كه نظام ارزشی ، اجتماعی و سیاسی آنان ، آمیختگی تنگاتنگی با دین و آموزه های دینی داشته باشد ، و دخالت در سیاست را از وظایف فردی و اجتماعی بداند و نظام حاكم نیز بر مشاركت و حساسیت دانشجویان در امور سیاسی تأكید داشته ، زمینه های مناسب را فراهم آورد ، دانشجویان انگیزه بیشتر و جدی تری در قبال تحولات سیاسی داشته ، بر ارتقای كمی و كیفی مشاركت سیاسی آنان به شدت تأثیرگذار است .

دوم . ضرورت سیاسی بودن دانشجو

در مورد سیاسی بودن دانشجو و اینكه آیا لازم است ، دانشجو علاوه بر فعالیت های علمی و پژوهشی خویش ، مشاركت سیاسی داشته باشد ؛ سه تفكر وجود دارد:
1. عده ای مخالف سیاسی بودن دانشجو و هر گونه فعالیت سیاسی او هستند و به فرموده مقام معظم رهبری ، " در محیط دانشگاه ، بعضی ها حوصله حركت ندارند ؛ می گویند بگذار كارها را بكنیم ، درسمان را بخوانیم ، زودتر این ورق پاره را بگیریم و مثلا دنبال كاری برویم ... اینها مشمول ... بیداری ، خیزش و حركتی كه عنوان دانشجویی دارد ، نیستند .
2. برخی دانشجوی سیاسی پیرو و كاملا فاقد درك و بینش سیاسی می خواهند تا به عنوان ابزاری ، افكار آنها را در سطح دانشگاه تبیلغ كند و به اصطلاح به عنوان " توپخانه و مهمات سیاسی " عمل كند . ترویج كنندگان چنین تفكری ، عموما جریان های سیاسی ، احزاب و باندهایی هستند كه تنها در پی كسب قدرت ، به هر وسیله بوده ، با استفاده از جایگاه مهم دانشگاه و موقعیت حساس دانشجویان ، اهداف نامشروع و غیرقانونی خود را حتی با نادیده گرفتن امنیت و منافع ملی ، در جهت تضعیف نظام اسلامی و مردمی كشورمان تعقیب می كنند .
3. دسته سوم با رویكردی واقع بینانه ، به جایگاه دانشگاه و دانشجو و نقش مهم آن در ساختارهای اساسی كشور ، بر ارتقای سطح بینش و تحلیل سیاسی دانشجویان ، حفظ استقلال و مشاركت سیاسی مناسب با نقش و كاركردهای دانشجویی ، تأكید و اهتمام دارند.

مهم ترین دلایل

در یك جمع بندی ، مهم ترین دلایل ضرورت سیاسی بودن و لزوم مشاركت سیاسی دانشجو عبارت است از :

یكم . آموزه های اسلامی

در نگاه دینی و با مراجعه به نصوص و مبانی اسلامی ، مشاركت سیاسی و حساسیت به امور جامعه ، به عنوان یك حق ، وظیفه و تكلیف همگانی ، مورد اهتمام آموزه های دینی مبین اسلام است كه در
آموزه های متعددی نظیر مقام خلیفة الهی انسان ، بیعت با حاكم ، امر به معروف و نهی از منكر ، عنصر مشورت ، پاسخ گویی والیان و حاكمان به مردم و نظارت بر قدرت سیاسی و ... ، تبیین گردیده است .
بر اساس جهان بینی اسلامی و آیه شریفه " انی جاعل فی الارض خلیفه " ؛ انسان ، جانشین خدا در زمین و موجودی آزاد و خودمختار است و این آزادی و اختیار ، آن گاه كه با آگاهی و قدرت قرین گردد ، مسئولیت را به بار می آورد . از این منظر انسان در برابر خدا ، خود ، انسان های دیگر و طبیعت مسئول است . شهید صدر در تفسیر آیه فوق می نویسد : خلافت انسان در قرآن ، در حقیقت شالوده حكومت انسان بر هستی است و حكومت میان مردم ، همه از ریشه همان خلافت سرچشمه می گیرد : " حق حاكمیت ملی " نیز به عنوان خلیفة الله بودن انسان ها می تواند مشروع و قانونی باشد .
این مسئولیت از سویی موجب می شود كه انسان در قبال سرنوشت ، كمال و سعادت خویش احساس وظیفه كند و از سویی دیگر ، چون به تعامل و تأثیر و تأثر خود با اجتماع واقف است ، خود را نسبت به اجتماع مسئول بداند . پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرماید : " الا كلكم راع و كلكم مسئول عن رعیته " ؛ شما همه ناظر و راهبر و نسبت به یكدیگر مسئول هستید . علامه محمدتقی جعفری ، آموزه دینی شورا و مشورت را نشانه جایگاه خاص مردم در تعیین سرنوشت شان
می داند. برخی مفسران نیز ، نقش اراده و اختیار انسان را در تعیین سرنوشت سیاسی خویش فراتر از بحث شورا ، به كلیه مباحث اجتماعی قرآن و فقه سیاسی تسری می دهند .
از سوی دیگر ، مشروعیت حكومت دینی امری الهی بوده ، به قبول و نفی مردم بستگی ندارد ؛ اما در عین حال ، مقبولیت حكومت كه از رهگذر رضایت عمومی و مشاركت همگانی در قالب بیعت مردم با رهبر جامعه محقق می شود ، همواره مورد اهتمام پیشوایان دینی بوده و در فقه سیاسی اسلام مورد توجه و بحث قرار گرفته است . چنان كه حضرت علی (ع) هنگام بیعت مردم با وی ، حق حاكمیت و تعیین حاكم را از حقوق اختصاصی و مسلم مردم عنوان كرده و می فرماید :
" ای مردم ! تعیین حاكم جزء حقوق شماست و كسی نمی تواند بر مسند حكومت بنشیند ، مگر آنكه شما او را انتخاب كنید . من به عنوان حاكم ، تنها امین و كلیددار شما هستم " . حضرت امام (ره) نیز تصریح می كند : " از حقوق اولیه هر ملتی است كه باید سرنوشت و تعیین شكل و نوع حكومت خود را در دست داشته باشد " .
بالاخره اینكه از مهم ترین حقوق دولت بر مردم و از وظایف سیاسی افراد در جامعه ، مسئولیت نظارت و نصیحت زمامداران و حكومت اسلامی است .
بنابراین ، از منظر دینی و با مراجعه به نصوص و مبانی اسلامی ، مشاركت سیاسی فعال و حساسیت نسبت به سرنوشت خود و جامعه ، نه تنها یك حق ، بلكه یك تكلیف حتمی ، ضروری و " ارزشی مطلوب " برای دانشجویان و عموم جامعه است .

دوم . حقوق اساسی

اصول متعدد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، مشاركت سیاسی آحاد مردم را به رسمیت شناخته و راهكارهای تحقق آن در نظر گرفته شده است . چنان كه در اصل پنجاه و ششم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می خوانیم : " حاكمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او ، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاكم ساخته است . هیچ كس نمی تواند این حق الهی را از انسان سلب كند ، یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد و ملت این حق خداداد را از طرقی كه در اصول بعد می آید ، اعمال می كنند " . در اصل ششم نیز آمده است : " در جمهوری اسلامی ایران ، امور كشور باید ، به اتكای آرای عمومی اداره شود ؛ از راه انتخابات ، رئیس جمهور ، نمایندگان مجلس شورای اسلامی ، اعضای شوراها و نظایر اینها یا از راه
همه پرسی " اصل بیست و ششم قانون اساسی نیز این گونه مقرر
می دارد: " احزاب ، جمعیت ها ، انجمن های سیاسی و صنفی و انجمن های اسلامی یا اقلیت های دینی شناخته شده آزادند ، مشروط به اینكه اصول استقلال ، آزادی ، وحدت ملی ، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نكنند . هیچ كس را نمی توان از شركت در آنها منع كرد یا به شركت در یكی از آنها مجبور ساخت " .

سوم . كاركردهای اجتماعی

تبیین كاركردهای دانشگاه ، به عنوان یكی از مهم ترین بخشهای ساختار فرهنگی كشور و نقشی كه دانشجو در این زمینه به عهده دارد ؛ به خوبی مبین ضرورت مشاركت سیاسی دانشجویان است ؛ از دیدگاه اندیشمندان علوم اجتماعی و سیاسی كه به تبیین و بررسی ساختارهای نظام اجتماعی ، كاركرد و روابط آنها با یكدیگر پرداخته اند ، و به نظریه " ساختارگرا كاركردی " مشهور است ؛ دانشگاه كاركرد و نقش مؤثری بر سایر ساختارهای جامعه دارد . چنان كه تالكوت پارسونز ، با ترسیم یك نظام سلسله مراتبی سیبرنتیك معتقد است كه كار ویژه نظام فرهنگی ، كنترل و نظارت از طریق تولید دانش و اطلاعات است كه با ایفای نقش فرهنگی مطلوب خویش ، نظام سیاسی را جهت دهی و هدایت كرده و برای نظام اقتصادی نیز قابلیت های لازم را تأمین و نیروی انسانی مورد لزوم را تربیت كند و ظرفیت انطباق نظام را با محیط افزایش دهد و برای نظام اجتماعی نیز الگو و راهنمای عمل خواهد بود ؛ به عبارت دیگر ، كاركرد نظام اجتماعی ، حفظ انسجام و ثبات یك جامعه است و كاركرد نظام سیاسی تحقق اهداف تعهدآور یك نظام است و نظام اقتصادی ، به دنبال انطباق نظام با محیط اطراف است و دانشگاه محلی است كه ظرفیت انطباق با محیط ، اعم از فیزیكی و اجتماعی را افزایش داده ، موجبات تسلط و كنترل بر آن ، به منظور رفع نیازهای انسانی را فراهم می سازد . همچنین نقش مهمی در اهداف سیاسی و استراتژی نظام سیاسی و تأمین الگوی ثبات اجتماعی را بر عهده دارد .
بر این اساس ، دانشگاه جزیره ای مستقل از جامعه نیست و ضمن تأثیرپذیری از نظام سیاسی ، توانایی مهمی در تأثیرگذاری بخش های مختلف آن دارد . زمانی تحصیل كرده یك محیط علمی قادر خواهد بود ، برای سامان دادن به مدیریت نظام اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و ... ، كارایی علمی مطلوب و مؤثری داشته باشد كه همگام با كسب دانش های روز ، نسبت به موضوعات اساسی كشور و نحوه مدیریت آن ، حساسیت لازم را داشته باشد و از نزدیك با مشكلات و مسایل اجتماعی جامعه خود نیز آشنا شود و عملا مشكلات را شناسایی كند و راه رسیدن به این مقصود ، حضور و مشاركت فعال دانشجویان در دل اجتماع است و در صورت آگاهی از مناسبات فرهنگی ، اقتصادی ، اجتماعی و به تبع آن احساس مسئولیت برای هدایت جامعه و انسان است كه در نهایت یافتن راه درمان دردها با استمداد از آموخته ها و تجربیات نظری و علمی برای دانشجو میسر می شود .
از سوی دیگر ، یكی از كاركردهای دانشجویان ، ایفای نقش الگو برای هم سن و سالان خویش بوده و از توانایی قابل توجهی در تأثیرگذاری بر اطرافیان و خانواده های خود برخور دارند ؛ مهم تر آنكه بسیاری دانش آموختگان دانشگاه ، وارد بازار كار ، عرصه اجرایی و مدیریتی كشور خواهند شد ؛ از این رو ، نوع رفتار و جهت گیری هیا آنان در قبال مسائل سیاسی كشور ، از اهمیت به سزایی برخوردار است .

چهارم . توسعه و كارآمدی نظام

امروزه مشاركت و همیاری در زمینه های گوناگون اجتماعی از
ملاك های توسعه ، پیشرفت و كارآمدی نظام محسوب می شود .
هر اندازه مردم به خصوص طبقات تحصیل كرده ، در تصمیم سازی ها ، و تصمیم گیری ها و به عهده گرفتن مسئولیت ها سهم بیشتری داشته باشند ، توسعه ، پیشرفت و كارآمدی بیشتر خواهد بود . ارتباط مشاركت سیاسی با بحث توسعه سیاسی به اندازه ای است كه برخی متفكران ، پارامتر اصلی توسعه سیاسی را مشاركت سیاسی دانسته و بر این اساس نظام های سیاسی را تقسیم كرده اند .

سوم . ویژگی های دانشجوی سیاسی

دانشجوی سیاسی مطلوب ، در جهت انجام مشاركت سیاسی خود در سطح دانشگاه و جامعه اسلامی از خصوصیات ممتازی برخوردار است ؛ برخی از این ویژگی ها عبارت است از :
1. كسب بینش و تحلیل سیاسی
مشاركت سیاسی و حساسیت نسبت به امور سیاسی ، نیازمند داشتن بینش و آگاهی های سیاسی دقیق ، تحلیل صحیح و منطقی قضایا و تفسیر و تأویل رفتار شخصیت ها ، دولت ها و جریانات ، شرایط داخلی و بین المللی است ، چنان كه امام علی (ع) می فرماید: " من عرف الایام لم یغفل عن الاستعداد " ؛ كسانی كه با شرایط و اوضاع زمانه آشنایی دارند ، از فراهم كردن و كسب آمادگی های لازم غافل نمی شوند . مقام معظم رهبری نیز در این زمینه می فرماید : " یك نكته اساسی ... كه من همیشه در مواجهه با دانشجویان ، روی آن تكیه می كنم ؛ و آن ، " پیدا كردن قدرت تحلیل مسائل و جریان های مهم كشور " است . سیاست در دانشگاه ها – كه بنده همیشه روی آن تأكید كرده ام – به این معناست . ما دو كار سیاسی داریم ؛ سیاست زدگی و سیاست بازی ؛ این یك جور كار است . این را من به هیچ وجه تأیید نمی كنم ؛ نه در دانشگاه و نه در بیرون دانشگاه ؛ به خصوص در دانشگاه . یكی هم سیاست گری است ؛ یعنی حقیقتا فهم و قدرت تحلیل سیاسی پیدا كردن كه یكی از وظایف تشكل های دانشجویی این است . من تأكید می كنم ، تشكل های دانشجویی ... نوع برنامه ریزی و كار را به كیفیتی قرار دهید كه دانشجو قدرت تحلیل سیاسی پیدا كند ؛ هر حرفی را به آسانی نپذیرد و هر احتمالی را به آسانی در ذهن خودش راه ندهد یا رد نكند ؛ این قدرت تحلیل سیاسی ، خیلی مهم است . ما غالبا چوب این را خورده ایم ؛ نه ما ، بلكه ملت های دیگر هم بر اثر خطاها و خبط هایی در فهم سیاسی شان ، گاهی مشكلات بزرگی را از سر گذرانده اند . این ، یك مسئله مهم است " .
بر این اساس ، داشتن قدرت تحلیل سیاسی و پیش از آن ، آگاهی صحیح و دقیق از پدیده های اجتماعی و اتخاذ موضع آگاهانه ، صحیح ، بجا ، مناسب و برخاسته از مبانی اسلامی ، و عدم تبعیت از هوای نفس ، از دیگر ویژگی های دانشجوی سیاسی است .
2. ارتقای معرفت دینی و معنویت
دانشجوی سیاسی ، همواره در پی ارتقای سطح معرفت دینی و معنویت خویش ، محیط دانشگاه و جامعه است . از این دیدگاه یك دانشجوی سیاسی وظیفه دارد تا پس از شناخت مبانی فكری اسلام ، به خودسازی و تهذیب نفس خود كه از مهم ترین زمینه های رشد و توسعه سیاسی فرد و جامعه است ، بپردازد ؛ بدین ترتیب می تواند به فرهنگ و جامعه خود خدمت كند . چنان كه مقام معظم رهبری با تأكید بر " عمق بخشیدن به معرفت دینی " در میان دانشجویان می فرماید : " باید كار معرفتی عمیق انجام بگیرد ... برای اینكه ما بتوانیم ، به این آینده های مطلوب برسیم ؛ احتیاج به نسل جوان با همت پرانگیزه مؤمن تلاشگر كاردان راه بلد داریم . یكی از شرایط اصلی اش مؤمن بودن و متقی بودن است ؛ اینكه می گوییم تشكل های اسلامی و محیط های دانشجویی ، معارف و معرفت اسلامی را در خودشان عمق ببخشند ، برای این است كه بتوانند این بار سنگین را بر دوش بگیرند و به منزل برسانند ؛ والا
نمی شود . این نكته و حرف اصلی ما با مجموعه های دانشجویی
است " .
3. آرمانگرایی
دانشجوی سیاسی به واسطه بیداری ، آگاهی دینی و خصیصه آرمان خواه خود ، همواره در پی زنده كردن آرمان های مقدس انسانی و اسلامی است . گاهی به واسطه گذشت زمان و ظهور نسل جدید ، ارزش هایی چون عدالت خواهی ، آزادی خواهی ، مساوات طلبی ، برابری انسانی ، آزادی ، مبارزه با تبعیض ، انحصارطلبی و استكبار ، كم رنگ و بعضا فراموش می شوند . به این ترتیب دانشجوی سیاسی می تواند ، ارزش ها و آرمان های مقدس را یادآور شده و جامعه را از حركت های واپس گرایانه رهایی بخشند .
بر این اساس ، رهبر معظم انقلاب ، دانشجویان و حركت های دانشجویی را به آرمان گرایی رهنمون ساخته ، و چنین می فرماید : " طبیعت دانشجو ، آرمان گرایی است ؛ باید هم آرمان گرا باشد . اگر آرمان گرا نباشد ، این حركت متوقف خواهد شد در زمینه علم هم باید آرمان گرا باشد . در زمینه جامعه و مسائل جاری خودش هم باید آرمان گرا باشد . اصلا آرمان گرایی جوان ، مایه پیشرفت است . اگر آرمان گرایی را در جوانان خفه كردند و كوبیدند و از بین بردند – یا زشت شمردند – اشكال بزرگی متوجه خواهد شد . این نباید باشد " . ایشان در جای دیگر یادآوری می كنند : " ممكن است دسترسی به یك آرمان میسر هم نباشد ؛ اما رها كردن آن آرمان هم جایز نباشد ؛ لذا نگاه آرمانی شما و توقعاتی كه ناشی از این نگاه هست ، این برای ما مطلوب است ؛ این را می خواهیم و باید باشد " .
4. پرسش گری و انتقاد
بی تردید ، پرسش گری و انتقاد سازنده ، لازمه تفكر ، پویایی و پیشرفت است . دانشجو در دانشگاه می آموزد كه در برابر هر چه
می شنود و می بیند ، چون و چرا بگذارد ؛ اما واگر كند ؛ بپرسد و علت یابی كند . هر خواسته یا نكته ای را بی دلیل نپذیرد و با شك به امور بنگرد . دانشجو در دانشگاه فرا می گیرد كه در مقابل هر رویدادی ، مكث و تأمل كند . در پس هر حادثه ، ریشه ها و علل آن را ارزیابی و هر اتفاقی را تجزیه و تحلیل كند . این روحیه كه خصیصه ارزشمند اذهان زنده و فعال است ، به دانشجو هویت مستقل فكری می بخشد و او را در زمره قشر روشنفكر و منتقد جامعه قرار می دهد ؛ از این رو دانشجوی سیاسی ، به عنوان فعال ترین و حساس ترین عضو دانشگاه ، پرسش گر بوده و زبان انتقادی و طلبكارانه دارد و به فرموده مقام معظم رهبری " مبادا كسی تصور كند كه اگر این زبان انتقادی ، حتی یك كمی تلخ هم باشد ، حالا بنده كه اینجا نشسته ام ، ناراحت خواهم شد ، نه ؛ اتفاقا خود این زبان انتقادی هم برخاسته از همان نگاه و توقعات آرمانی است ؛ راضی نبودن به آنچه كه داریم ، معنایش میل و گرایش رسیدن به آن چیزی است كه نداریم و این درست همان چیزی است كه ما می خواهیم " . بر این اساس ، دانشجویان باید انتقادات و نظرات انقلابی خود را به دور از هر گونه مصلحت اندیشی و با صداقت كامل مطرح كنند ، زیرا اگر دانشجو مصلحت اندیش باشد ، مسئولان جامعه نیز ، به طریق اولی ، در تصمیم گیری های خود مصلحت اندیش
می شوند .
5. تولید علم ، نوآوری و خلاقیت
با توجه به اهمیت توسعه علمی كه مبنای توسعه پایدار و همه جانبه در كشور است ، وظیفه نخست و حرفه ای دانشجوی سیاسی ، ارتقای سطح علمی ، تحقیقاتی و پژوهشی است . دانشجو باید در مقام شناسایی و برجسته كردن مطالبات خواسته ها و نیازهای واقعی جامعه بر آمده ، با استفاده از تحرك ، شادابی و پویایی دوران جوانی خویش ، در مسیر ارایه راه حل های علمی و خلق ایده های نو برای نیاز به مطالبات و خواسته های مردم گام بردارد.
مقام معظم رهبری در این باره می فرماید : " یكی از فرایض حتمی برای این نسل ، عبارت از تقویت بنیه علمی كشور است . اگر علم نداشته باشیم ، اقتصادمان ، صنعت مان ، حتی مدیریت و مسائل اجتماعی مان عقب خواهد ماند . برای مقابله با آنها ( دشمنان ) علم لازم است . اگر بخواهید از لحاظ علمی پیش بروید ، باید جرأت نوآوری داشته باشید ، استاد و دانشجو باید از قید و زنجیر ، جزم گیری
تعریف های علمی القا شده و دائمی دانستن آنها خلاص شوند ... آن وقتی كه علم با هدایت ، ایمان وعواطف صحیح و معرفت روشن بینانه و آگاهانه همراه شود ، معجزه های بزرگی می كند و كشور ما می تواند در انتظار این معجزه ها بماند " . بر این اساس ، حركت در مسیر نظریه پردازی و نظریه سازی علمی ضرورت می یابد ؛ برای نمونه لازم است تا بر موضوع عدالت اسلامی ، مفهوم ، مصداق و حوزه كاربردی آن نظریه پردازی و كار دقیق علمی انجام شود و در این زمینه ، دانشجویان ضمن دعوت از افراد و كارشناسان مختلف ، اعم از مخالف و موافق ، به دور از هر گونه جانبداری و تعصب ، به بحث و جدال علمی و استدلالی بپردازند .
6. هوشیاری و حساسیت
از رسالت های دانشجویان ، دقت و كند و كاو پیرامون پدیده هایی است كه در دانشگاه ها به صورت جریانی ، جناحی و غیرواقعی مطرح می شود . دانشجوی سیاسی با هوشیاری ، صفا ، صداقت و فراست خود ، هدف از طرح برخی مسایل سیاسی و جریان سازی های انحرافی را كه به دنبال بی تفاوت كردن دانشجویان یا كشاندن آنان به صف مخالفان و معترضان و تبدیل دانشجو به عنوان پیاده نظام جریان های سیاسی هستند . به خوبی در می یابد و مواضع مناسب را اتخاذ می كند . رهبر فرزانه انقلاب در این زمینه می فرماید : " مجموعه های دانشجویی – كه پایه اسلامی و پایه معرفتی دارند – در داخل دانشگاه ، كاری نكنند كه رقابت های آنها یا معارضه هایی كه به نام رقابت انجام می گیرد ، به تضعیف قوای این مجموعه های مؤمن بینجامد . این مجموعه ها همدیگر را حفظ كنند . من نمی گویم همه یك جور فكر كنند ، همه یك جور سلیقه داشته باشند ؛ نه ممكن است ، نه لازم ؛ لیكن معارضه و تضعیف یكدیگر جدا خودداری كنند . امروزه دشمن به طور ویژه ، بر روی جریان های دانشجویی
سرمایه گذاری می كند تا بتوانند در محیط های دانشجویی نفوذ و رخنه كنند و برای خودشان سربازانی را در آنجا تدارك ببینند .
این كار با نام های مختلف ، دارد انجام می گیرد . امروز سرویس های جاسوسی آمریكا و اسرائیل ، حتی حرفی ندارند كه به تشكل هایی در دانشگاه های ایرانی كمك مالی بكنند كه این تشكل به حسب ظاهر ، وابسته به توده ای های سابق اند ... ؛ یعنی برای معارضه با جریان دانشجویی اصیل و سالم – كه همان جریان اسلامی و پای بند به معنویت و مفتخر به ایرانی بودن خود است – حاضرند ، زیر هر نامی ، دانشجو را فعال كنند ؛ زیر نام توده ای ، سلطنت طلب و نام های گوناگون . شماها باید متوجه باشید " .
7. مستقل بودن
از آنجا كه در مشاركت سیاسی ، مباحثی نظیر كسب قدرت ، اعمال نفوذ و ... مطرح است ، دانشجوی سیاسی بدون ملاحظه نفوذها و فشارهای بیرونی و خواست مراكز قدرت ، هدف و مسیر خود را به صورت مستقل و متناسب با نقش و جایگاه دانشگاه شناسایی و ترسیم كرده و به اتخاذ سیاست ها و خط مشی های خویش می پردازد و اجازه
نمی دهد كه گروه ها و افراد فرصت طلب ، فرصت نفوذ در دانشگاه و تغییر اهداف جریان های اصیل دانشجویی را بیابند . جریان اصیل دانشجویی ، با تكیه بر عوامل سنجیده و خودآگاه ، تنها به جوشش و پویایی درونی دانشگاه و پیشرفت و كارآمدی نظام اسلامی فكر كرده و سخنگو و نماینده منافع عمومی مردم است ؛ نه ابزار گروه های سیاسی . بر این اساس ، دانشگاه به عنوان نهادی كه به همه مردم تعلق دارد ، به هیج وجه قابل مصادره توسط هیچ یك از احزاب و گروه ها و جریانات سیاسی نیست ، چرا كه در این صورت ،
دانشگاه ها به باشگاه های سیاسی تبدیل می شوند . جریان اصیل دانشجویی كه برخاسته از واقعیات دانشگاه باشد ، به واسطه دارا بودن شجاعت ، صداقت و نجابت به هیچ وجه حاضر نخواهد بود كه با گره خوردن با قدرت و ثروت ، منزلت ، اعتبار و نقش خود را تنزل دهد .
8. رعایت اصول اخلاقی و ارزش های دینی
رفتارها ، نوع كنش و واكنش دانشجوی سیاسی ، بر اساس رعایت اصول اخلاقی ، ارزش های دینی ، احترام متقابل ، ادب سیاسی و عقلانیت مفاهمه ای است كه لازمه فرهنگ سیاسی – مشاركتی دینی است . در واقع ، رعایت اصول اخلاقی و ارزش های دینی ، حفظ حریم كرامت وجودی همه افراد است ؛ از این رو لازم است تا رفتار سیاسی دانشجویان ، بر اساس نرم ها و هنجارهای اجتماعی و دینی
ضابطه مند انطباق یابد و از آنجا كه قشر فرهیخته و دانشجوی ایرانی نیز برخاسته از متن چنین جامعه ای است ، می توان احترام به اصول اخلاقی ، ارزش ها و باورهای دینی و حركت در این مسیر را از آنان در تمامی فعالیت های سیاسی و اجتماعی انتظار داشت .
9. قانون مداری
حاكمیت قانون در تمامی اركان نظام و سطوح مختلف جامعه ، از اهداف و آرمان های مهم دانشجوی سیاسی است ؛ بر این اساس ، یكی دیگر از ویژگی های دانشجوی سیاسی ، آگاه بودن از چارچوب های قانونی و حقوقی فعالیت های سیاسی و رعایت این ضوابط در كلیه فعالیت های خویش است . بدیهی است التزام به رفتار قانونی از یك سو ، نمایانگر مشروع پنداشتن نظام ها و از سویی نشان از عقلانیت رفتاركنندگان است و هر نوع حركتی خارج از ضوابط پذیرفته شده و قانونی ، نظیر خشونت و عدم تحمل سیاسی و ... ، نه تنها با واكنش لایه ها و سطوح مختلف جامعه مواجه خواهد شد ، بلكه آثار زیان باری را نیز برای دانشگاه ، مجموعه های دانشجویی و نظام اسلامی به دنبال خواهد داشت .
بررسی حوادث تاریخی نیز به خوبی بیانگر این واقعیت است كه بیشترین خطر و آفت برای نهضت های الهی و مردمی ، اقدامات غیرقانونی و افراط و تفریط هاست . از این رو نظام اسلامی ، همواره با حركت های خودسرانه و غیرقانونی مخالف بوده است و رهبر معظم انقلاب نیز در این زمینه می فرمایند : " بارها گفته ام ، باز هم تكرار می كنم ، من معتقدم كه جوان مملكت بایستی در همه میدان ها حضور و آمادگی داشته باشد ، منتها با انضباط ، این گونه حركاتی كه ملاحظه شد ، كسانی به دانشگاه حمله كنند ، ناشی از بی انضباطی است ؛ با هر نامی انجام بگیرد ، غلط و محكوم است . اگر با نام دفاع از دین هم انجام بگیرد ، غلط است ؛ اگر با نام دفاع از ولایت هم انجام بگیرد ، غلط است . مگر من بارها نگفته ام كه در اجتماعات كسانی كه مخالف اند هیچ كس نباید رفتار خشونت آمیز داشته باشد . چون این كار دشمن را خوشحال می كند ... "

جمع بندی

سیاسی بودن دانشجو و مشاركت سیاسی دانشجویان ، با توجه به مؤلفه هایی چون جایگاه ، نقش و كاركردهای مهم دانشجو در سطح نظام سیاسی و جامعه از یك سو و توجه به آموزه های اسلامی درباره ضرورت و ضوابط مشاركت سیاسی و بالاخره حدود و مقررات قانونی ، تبیین و لزوم آن اثبات می گردد. حد لازم سیاسی بودن به معنای حساسیت در برابر سرنوشت خود و جامعه خویش ، داشتن بینش و تحلیل سیاسی پیرامون مسائل داخلی و خارجی و جریان های موجود و در مرحله بعد ، تلاش فكری و عملی برای بهبود و پیشرفت كشور از طریق فرایندهای مختلف علمی ، پژوهشی ، سیاسی ، فرهنگی و ... است . از این رو " افراط كاری سیاسی " یا " انفعال و بی تفاوتی سیاسی " مغایر حقوق ، وظایف و جایگاه دانشجو بوده ، با آموزه های اسلامی ، اصول نظام ، منافع و امنیت ملی ، استقلال ، توسعه و پیشرفت مادی و معنوی كشور در تضاد و ناسازگاری كامل است . این موضوع را با سخن مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان نمونه و نمایندگان تشكل های مختلف دانشجویی به پایان می رسانیم :
" مسئولیت شما سنگین است ؛ هم باید درس را بخوانید ، هم محیط سیاسی تان را بشناسید ، هم روی محیط سیاسی اثر بگذارید و هم خودتان را از لحاظ فكری و روحی آماده كنید . برای فردایی كه بلاشك ، وزن این نظام متكی به معنویت – یعنی نظام جمهوری اسلامی – در معادلات جهانی بین المللی ، ده برابر امروز خواهد شد . مطمئن باشید كه ماچنین روزی را در پیش داریم و شما جوان های امروز ، آن روز را خواهید دید. علی القاعده آن روز ماها نیستیم ؛ اما شماها هستید و خواهید دید آن روزی را كه وزن و ثقل و اهمیت جمهوری اسلامی در معادلات جهانی – چه از لحاظ سیاسی ، چه از لحاظ علمی و چه از لحاظ بیان افكار سازنده – ده برابر امروز است .
باید خودتان را انشاءالله برای آن روز آماده كنید "
منبع: www.irdc.ir


نسخه چاپی