جنبشي براي آزاد سازي
جنبشي براي آزاد سازي
جنبشي براي آزاد سازي

خبرنگار مرکز اطلاع رساني فلسطين در تاريخ 16 ژانويه سال 2004م. در غزه با شيخ احمد ياسين بنيانگذار جنبش مقاومت اسلامي "حماس" مصاحبه اي انجام داد. شيخ در اين مصاحبه تأکيد کرد که عمليات شهادت طلبانه بر ضد دشمن صهيونيستي ادامه خواهد يافت، اما مکان و زمان اينگونه عملياتها به وسيله شاخه نظامي جنبش حماس و ساير گروههاي مقاومت مشخص مي شود.
ايشان افزودند، عمليات شهادت طلبانه بي نظير مشترک گردانهاي شهيد عزالدين قسام و گردانهاي شهداي الاقصي که براي اولين بار توسط يک زن شهادت طلب عضو گردانهاي قسام انجام گرفت تحول جديدي در اسلوب مقاومت بر ضد دشمن صهيونيستي است. استفاده از زنان در جنگ و جهاد استثناست، اما ضرورت دارد که همه در جنگ مقدس شرکت کنند.
آنچه در پي مي آيد، مشروح اين گفت و گو است که آن را به خوانندگان محترم تقديم مي کنيم.
● نام گفت و گو شونده: شيخ احمد - ياسين
جناب شيخ در ابتدا بفرماييد نظر شما درباره عمليات شهادت طلبانه اي که براي اولين بار يک زن عضو گردانهاي قسام آن را انجام داد، چيست؟
- اين اولين باري است که جنبش حماس از يک مبارز زن براي عمليات شهادت طلبانه استفاده مي کند. اين عمليات تحول جديدي در مقاومت بر ضد دشمن صهيونيستي است. اين عمليات تأکيدي است بر اين مسئله که اين گونه عملياتها همچنان ادامه خواهد داشت، اما اين شاخه نظامي است که زمان و مکان آن را مشخص مي سازد.
با آنکه استفاده از زنان در عملياتها استثنايي است، اما جنگ مقدس بر همه مسلمانان چه مرد و چه زن فرض است و نشان مي دهد که اين مقاومت همچنان ادامه دارد تا آنکه دشمن صهيونيستي از سرزمين و ميهن ما بيرون برود.
ما اشغالگران را مسئول تبعات اين عمليات مي دانيم و من تأکيد مي کنم که مقاومت بر ضد دشمن تا زماني که سرزمين فلسطين در اشغال باشد ادامه مي يابد، اما گردانهاي قسام و شاخه هاي نظامي ساير گروههاي مقاومت شيوه آن را مشخص مي کنند و اين عمليات دليلي بر آن است که همه گروهها آماده همکاري براي مقابله با اشغالگران هستند.
موضع حماس در قبال سخنان احمد قريع نخست وزير تشکيلات خودگردان درباره پذيرش دولت دو مليتي چيست؟
- اين اظهارات يک شکست ديگر براي سياستهاي رسمي فلسطين است، زيرا پس از اعلام دولت و اعلام مسائل ديگر، اکنون سخن از دولت دو مليتي به ميان آمده است و اين اوج شکست نهادهاي رسمي فلسطيني در کليه سياستهاي قديمي سران آن و اوج سر در گمي آنهاست.
شما در مصاحبه با خبرنگار خبرگزاري رويتر گفتيد که جنبش حماس آتش بس با رژيم صهيونيستي را مشروط بر تأسيس دولت فلسطيني در کرانه باختري و نوار غزه بر اساس مرزهاي 1967م و بازگشت پناهندگان فلسطيني به سرزمينهايشان مي پذيرد. اين مسئله چقدر صحت دارد، لطفاً درباره آن توضيح دهيد.
- اين سخنان صحيح، اما ناقص است. اولاً اگر صهيونيستها حاضر به پذيرش دولتي فلسطيني در مرزهاي 1967م. بشوند، ما از اين کار استقبال مي کنيم به شرط آنکه پناهندگان فلسطيني باز گردند و رژيم صهيونيستي به رسميت شناخته نشود و کسي از فلسطينيان حاضر نشود از حق خود در سرزمين فلسطين (فلسطين تاريخي) چشم بپوشد. با چنين شروطي من با تشکيل دولت فلسطيني در مرزهاي 1967م به عنوان مرحله اي از مراحل جنگ با دشمن دژخيم صهيونيست، موافقم.
اما جناب شيخ، صائب عريقات به نمايندگي از تشکيلات خودگردان و تحليلگران فلسطيني از جمله عبدالله الحوراني آن را رد کردند و الحوراني اين موضع را عقب نشيني از مواضع استراتژيک حماس عنوان کرد.
- آنان يا در خواب به سر مي برند يا رؤيايي فکر مي کنند. موضع حماس ثابت بوده و تاکنون هيچ تغييري نکرده است. من اين سخن را در سال 1997م به هنگام خروج از زندانهاي صهيونيستها هم بازگو کردم. همين مسئله را در سال 1988 و پيش از دستگيري نيز گفتم. در اين صورت اين پيشنهاد چيز جديدي نيست و عقب نشيني از اصول هم محسوب نمي شود. آنها ما را خوب درک نکرده اند و نمي توانند بفهمند که به کجا مي روند.
علاوه بر آن من طرح و پيشنهاد ارائه نمي دهم. فقط فردي از من سؤالي مي پرسد و من موضع خود را مي گويم، اما اگر آنان مي خواهند که ما دهان خود را ببنديم و با رسانه هاي خبري گفت و گو نکنيم، اين ديگر مسئله ديگريست. ما نظر خود را به همه مي گوييم و آن را آشکارا اعلام مي کنيم.
اينها نظراتي است که مطرح مي شود. اگر هم طرحي ارائه شود و ما قصد داشته باشيم که آن را به صهيونيستها نيز اعلام کنيم به تشکيلات خودگردان ارائه مي دهيم تا آن را به صهيونيستها بدهد و خودش آن را پيگيري کند. ما هيچ پيشنهادي را به صورت مستقيم به صهيونيستها نمي دهيم. ما هيچ رابطه اي با آنان نداريم و دولت رژيم صهيونيستي را هم به رسميت نمي شناسيم.
يک سال گذشت و سال جديدي در پيش است. ارزيابي شما از سال گذشته چيست و افقهاي سال جديد را چگونه مي بينيد؟
- به نظر ما سال گذشته (2003) سالي به نفع قضيه و ملت فلسطين بود، زيرا در اين سال توازن وحشت و بازدارندگي با دشمن صهيونيستي برقرار شد. دشمن قصد داشت که در اين سال همه چيز را به نفع خود به پايان برساند. او مي خواست اراده ملت فلسطين را در هم بشکند و اين ملت را به تسليم در برابر خود وادار سازد و اين ملت پرچم سفيد بالا ببرد، اما ملت فلسطين ثابت کرد که قدرتمند، ثابت و استوار است. اين دشمن صهيونيستي است که از مواضع خود عقب نشيني کرده است، اين دشمن ابتدا درصدد بود که در صد روز بر انتفاضه چيره شود. يک سال و دو سال و سه سال گذشت، اما چنين نشد. دشمن مي خواست که ملت فلسطين در مقابلش پرچم سفيد بالا ببرد و خلع سلاح شود. دشمن مي خواست که مقاومت پاکسازي شود و زيربناي آن نابود شود. اما اکنون از موضع خود عقب نشيني کرده و از اقدام يکجانبه به وسيله ساخت ديوار نژادپرستانه حايل سخن مي گويد. در اين صورت اين دشمن صهيونيستي است که از موضع خود عقب نشسته است و همچنان از آن عقب نشيني مي کند و به خواست خداوند متعال ما همچنان بر عهد و پيمان خود ثابت و استوار خواهيم ماند.
درباره سال آينده هم بايد بگويم که نمي شود گفت که تغييري اساسي در آن رخ دهد، زيرا درگيري و نبرد همچنان ادامه خواهد داشت و مقاومت نيز ادامه مي يابد، زيرا دشمن صهيونيستي مغرور و خواهان سلطه بر فلسطينيان است. اين دشمن نمي خواهد حقوق ملت فلسطين را که حاضر به تسليم در برابر آن يا چشم پوشي از خواسته هاي خود يا برافراشتن پرچم تسليم در برابر دشمن نيست، به اين ملت باز پس بدهد و به همين دليل بايد گفت که مبارزه هم به اميد خداوند متعال ادامه مي يابد.
اخيراً انتخابات سنديکاي مهندسان برگزار شد و جنبش اسلامي به پيروزي چشمگيري در آن دست يافت. نظر شما در اين باره چيست؟
- شما مي دانيد که هميشه راستي پاينده است. اين مسئله نشان دهنده تحولات بزرگي است که در سطح فلسطين رخ داده است. همچنين بيانگر عمق آگاهي و فهم اسلامي مردم و تغييراتي است که در جريانهاي ديگر رخ داده است، زيرا جريانهاي ديگر در اداره مؤسسات فلسطيني موفقيتي کسب نکردند، به همين سبب لازم است که اين افراد تغيير کنند و افراد جديدي وارد صحنه شوند که از صداقت، نقش آفريني و ابتکار برخوردار باشند. اکنون اعضاي انجمن اسلامي و جنبش اسلامي در صحنه حضور دارند و در همه جا از جمله دانشگاهها و مراکز پژوهشي و دانشکده ها و اتحاديه ها و غيره فعال هستند.
آيا مي توان گفت که شهادت مهندس اسماعيل ابوشنب در پيروزي نامزدهاي مورد حمايت انجمن اسلامي که نام او را بر خود گذاشته بود، نقش داشته است؟
يقيناً شهادت رهبر مجاهد "ابو حسن" در اين پيروزي چشمگير نقش زيادي داشته است، زيرا هر کس که جان و زندگي خود را براي دين و وطنش تقديم کند، مورد تقدير ديگران قرار مي گيرد. مسئله ديگر آن است که خود شهيد ابوحسن در زمان حياتش رياست اتحاديه مهندسان را بر عهده داشت. شهادتش نيز بر ارزش و اعتبارش افزود، زيرا او انساني درست بود و به خاطر آرمانش جانفشاني کرد و هيچ شکي بر عملکرد او نمي رود. اما در اينجا مسئله يک جريان و آن هم جريان اسلامي و جمهور مهندسان اسلامي مطرح است. مسئله اين است که مردمي که به دنبال تشکيلات و مقام و منصب بودند، اکنون دريافته اند که همه وعده ها توخالي بوده است و مواضعي که اتخاذ شده، نادرست بوده است به همين علت آنان به گرايش اسلامي روي آوردند.
جناب شيخ، توجه فلسطينيان اکنون به مسئله ديوار نژادپرستانه حايل صهيونيستها معطوف و جنايتهاي ديگر اشغالگران ناديده گرفته شده است. به نظر شما آيا اين به نفع قضيه فلسطين است؟
- اين مسئله به موضع شکست خورده سياستمداران کنوني فلسطين که هر روز امتياز جديدي به دشمن مي دهند، باز مي گردد. من در يکي از ديدارهاي خود با احمد قريع نخست وزير تشکيلات خودگردان به او گفتم که ملت فلسطين به مردي مي ماند که اربابش از او بخواهد بخشي از لباسهايش را از تن بدر آورد. اندکي بعد از او بخواهد که بخش ديگري از لباسهايش را بيرون آورد و همين طور ادامه دهد تا آنکه ديگر هيچ لباسي در بدنش باقي نماند. چرا ما فقط در فکر ديوار حايل هستيم؟ همه وطن به دست صهيونيستها غصب شده است و هر وقت که بخشي از داراييهاي ما از ما گرفته مي شود فرياد مي زنيم و اين کار را محکوم مي کنيم. ميهن ما از مدتها پيش غصب شده است. اصل آن است که در برابر اشغالگري صهيونيستها بايستيم و با اقدامات و مظاهر آن مبارزه کنيم. ما مي خواهيم اين معضل اساسي حل شود. ما مي خواهيم که ريشه بيماري را بخشکانيم. ما مي خواهيم ريشه فساد را از بين ببريم به همين سبب هنگامي که از ديوار سخن مي گوييم معنايش اين است که اين ديوار يکي از مظاهر اشغالگري صهيونيستها و نژادپرستي و تبعيض و ستمي است که بر ملت فلسطين رفته است و اين اصل مسئله نيست. در نتيجه محصور کردن مسئله فلسطين و مظاهر اشغالگري به مسئله ديوار حايل علي رغم آنکه اين ديوار خطرات زيادي دارد، اشتباه بزرگي است.
لطفاً دستاوردهاي جنبش حماس در عرصه هاي سياسي، نظامي و اجتماعي را تشريح کنيد.
- برادر عزيز، حماس جنبشي است که براي آزاد سازي سرزمين و ملت فلسطين به وجود آمد. هدف حماس تحقق دستاوردهاي اقتصادي، اجتماعي و سياسي نبوده است. ما به نبرد و جنگ با دشمن جنايتکار صهيونيستي برخاسته ايم تا ميهن و ملت خود را از يوغ اشغالگران آزاد سازيم نه بهبود وضعيت اقتصادي در سايه حضور اشغالگران، يا بناي جامعه اي مضمحل که سياستمدار و جامعه شناس و اقتصاددان را همزمان و بدون هيچ تفاوتي به قتل مي رساند و از هر گونه توسعه و رشدي جلوگيري مي کند.
حماس اصول ثابت فلسطين را دوباره احيا کرد، از قضيه و آرمان فلسطين دفاع کرد و مانع از نابودي و فراموشي آن شد. با تقديم کمکهاي انسان دوستانه که جمعيتها و مؤسسات خيريه جمع آوري کرده اند، ملت فلسطين را در مقاومتش ياري رساند. مقاومت را از تسليم شدن در برابر دشمن حفظ کرد و روشهاي مقاومت را متحول کرد.
اين جنبش معادله وحشت و بازدارندگي را در مقابل دشمن صهيونيستي ايجاد و روشها و وسايل جديدي وارد ميدان جنگ و نبرد کرد.
اين جنبش نقش جهادي، مبارزاتي و آزاديبخش خود را ايفا مي کند. ما به جزئيات کاري نداريم. هنگامي که آزادي را به دست آورديم و دولت تشکيل داديم، مي توانيد از من بپرسيد که در عرصه هاي اقتصادي، سياسي و اجتماعي و عرصه هاي ديگر چه دستاوردهايي داشته ايد. تا زماني که دشمن در مقابل قدرتي که از آن برخورداريم تسليم نشده باشد تا پس از آن چيزي را که بخواهيد بر آن تحميل کنيد، من نمي توانم مشکلي را از راههاي سياسي حل کنم. اگر دشمن قدرتمند بود و ما ضعيف، او هر چه بخواهد بر ما ديکته مي کند و نتيجه هم آن است که آرمان فلسطين نابود مي گردد.
آيا به نظر شما نکات منفي هم در فعاليتهاي حماس وجود داشته است؟
- من تاکنون چنين چيزي مشاهده نکرده ام، زيرا به خواست و توفيق خداوند متعال تاريخ اين جنبش از زمان تأسيس تاکنون در حال رشد و توسعه بوده است. هيچ نکته منفي هم در اين مسير مشاهده نکرده ايم. جنبش حماس بر پايه هاي محکم و استواري تأسيس شد و راهبرد، آرمان و اهدافش را به خوبي مي شناسد به همين سبب هميشه حرکتش به جلو بوده و تاکنون عقبگردي نداشته است که ما آن را منفي بناميم، بلکه بر عکس، دستاوردهاي مثبت زيادي داشته است که از جمله آنها مي توان به يکپارچه سازي صفوف ملت فلسطين، تلاش براي جلوگيري از وقوع درگيري داخلي، حفظ وحدت ملي و احترام به خون فلسطيني و سلاحي که فقط به سوي دشمن نشانه رفته است، اشاره کرد. جنبش حماس مواضع بسيار مناسبي گرفته و ضمن مقابله با ايجاد اختلاف داخلي از گسترش آن جلوگيري کرده است.
در چنين صورتي اين جنبش يکي از عوامل تقويت جامعه فلسطين بوده است در نتيجه نمي توان گفت که عملکرد بدي داشته است.
البته برخي اشتباهات هم رخ داده است که بايد مد نظر قرار گيرد، زيرا بر راهبردها و مواضع جنبش و روند حرکت و گرايشهاي آن تأثير نهاده است، اما اين خطاها از برخي اعضا سر زده و محدود به داخل جنبش است و اين جنبش آن را از طريق گفت و گو حل و فصل مي کند و خشونتي در کار نيست و ما آن را "موانع پيش روي کار" مي ناميم.
اخيراً بحث و گفت و گوهايي درباره طرح اتحاد سياسي و نظامي جنبشهاي حماس و جهاد اسلامي مطرح شده است. اين مسئله به کجا رسيده است؟
- اين مسئله به وقت زياد و تلاش و کوشش و فراهم کردن مقدمات بسيار نياز دارد. اتحاد دو جنبش سريع و آسان صورت نمي گيرد و اين کار به زمينه هاي مناسب نياز دارد. تا زماني هم که گفت و گوها ميان رهبران دو جنبش ادامه داشته باشد، نمي توانيم درباره آن سخن بگوييم، اما زمينه هايي فراهم است و به خواست خداوند زمينه هاي ديگر هم فراهم خواهد شد.
اما جناب شيخ برخي جنبش حماس را متهم مي کنند که ديدگاه سياسي محدودي دارد؟
- (شيخ لبخند مي زند و مي گويد:( ديدگاه حماس محدود است و با ديدگاه "مرحله اي" برابري نمي کند!!؟؟ ديدگاههاي گسترده تر و بزرگ تر را به ما نشان دهيد!!!
چه کسي اين را ثابت کرده است که ديدگاه ما محدود است. ما يا ديگران. آني که مدام عقب نشيني مي کند يا آنکه در حال پيشرفت است؟ آنکس که هر روز بر دامنه محبوبيتش در ميان مردم افزوده مي گردد يا آنکه هر روز به حاشيه رانده مي شود؟ ممکن است که من دشمن خودم را به نفهمي متهم کنم، اما به مجرد اينکه چنين سخني بر زبان آورم آيا سخنم درست خواهد بود؟؟ چنين چيزي يقيناً اشتباه است.
صاحبان آن ديدگاه به حاشيه رانده شده اند به همين سبب سردرگم شده اند. جنبش حماس بر مبناي سياستي آشکار و مشخص و ثابت به پيش مي رود به همين علت همچنان در حال رشد است و تناقضي ميان سياستهايي که اين جنبش اتخاذ کرده است، وجود ندارد. من از آنان مي خواهم که يک مورد از موضعگيريهاي حماس را که با مسائل ديگر اين جنبش تناقض دارد بيان کنند. آنان يک اقدام نادرست را از حماس نام ببرند که اين جنبش از آن عقب نشيني کرده باشد.
ديدگاه و سياست جنبش حماس واضح و روشن است، البته نه آنگونه که آنان مي پندارند، بلکه آنگونه که مد نظر ماست و از اسلام سرچشمه گرفته است، همان اسلامي که همه ابعاد زندگي را در بر مي گيرد.
منابع خبري گزارش داده اند که دوره رياست آقاي خالد مشعل بر دفتر سياسي جنبش حماس به پايان رسيده است و اشخاص ديگري اين مسئوليت را بر عهده خواهند گرفت. اين خبرها چقدر صحيح است؟
- اولاً من از اين تغييرات آگاهي ندارم. ثانياً ، پايان يافتن دوره رياست هر يک از برادران بر دفتر سياسي مسئله اي عمومي نيست، بلکه به خود آن دفتر و مجلس جنبش که با تشکيل جلسه مسئوليتها را مشخص مي سازد، مربوط است. اين کار هم با پيش بيني و احتمال پيش نمي رود، بلکه با تشکيل شورا حل و فصل مي شود و اين شورا است که تصميم مي گيرد و برنامه هاي آينده را مشخص مي سازد.
برخي جنبش حماس را متهم مي کنند که به قاهره رفت تا مذاکرات قاهره را با شکست مواجه سازد. پاسخ شما به اين ادعاها چيست؟
- (شيخ با تعجب:)اين مسئله بسيار شگفت انگيز است. شما ما را به شرکت در جلسه اي دعوت مي کنيد. اگر با حضور در آن موافقت کرديم، مدعي مي شويد که براي به شکست کشاندن در آن حضور يافته ايم، اگر با شرکت در آن مخالفت کرديم، باز مي گوييد که درصدد شکست آن برآمده ايد.
اين منطق درستي نيست. ما رفتيم و به خاطر "گفت و گو" در آن شرکت کرديم، نه به خاطر تسليم. هر کس که از ما بخواهد براي مثبت بودن مذاکرات تسليم خود را اعلام کنيم، اگر از ما خواسته شود که آتش بس را به مدت يک سال بدون هيچ امتيازي بپذيريم، از ما بخواهند که مقاومت را متوقف کنيم و اشغالگران را به حال خود بگذاريم که هر جنايتي که دلشان خواست بر ضد ملت بي گناه ما مرتکب شوند، آيا اين به معناي موفقيت و مثبت بودن مذاکره و گفت و گو است؟ آيا هدف آنان از موفقيت آميز بودن مذاکرات همين است؟ اين امر غير قابل پذيرش و کاملاً مردود است. اين درخواستها به هدف تحميل برنامه هاي سازش و تسليم در ملت فلسطين صورت مي گيرد. به نظر مطرح کنندگان آن اگر موفق شد اين هدف را تحقق بخشد، مذاکرات موفقيت آميز است و اگر موفق نشدند برنامه هاي سازش را بر طرفهاي مقابل خود تحميل کنند، مدعي مي شوند که مذاکرات شکست خورده است. طراحان چنين ايده هايي عامل اين شکست هستند، نه ما.
آيا شما همچنان با آتش بس مخالفيد؟
- ما از ابتدا گفت و گو درباره آتش بس را از اساس رد کرديم، زيرا در گذشته آتش بس را به مدت بيش از 50 روز از طرف خودمان رعايت کرديم، اما دشمن صهيونيستي به هيچ وجه حاضر به رعايت و احترام به آن نشد. اکنون هر کس که از ما براي آتش بس دعوت مي کند بايد به نزد دشمن برود و از آن تعهد بگيرد که به آتش بس پايبند مي ماند، آنگاه ما هم امکان پذيرش يا رد آن را بررسي مي کنيم.
آيا شما بر اين باوريد که مقاومت فلسطين و عراق مي تواند بر انتخابات رياست جمهوري آمريکا تأثيرگذار باشد؟
يقيناً. مقاومت و ادامه درگيري نشانه شکست طرحهاي آمريکا در مناطقي است که اين کشور در آنها حضور دارد. مقاومت در عراق دليلي بر شکست حمله آمريکا به عراق است. اين درست است که آمريکا نظام حاکم بر عراق را سرنگون کرد، اما در ايجاد امنيت و ثبات در اين کشور و نيز ايجاد حاکميت دلخواهش در آن شکست مفتضحانه اي خورده است. اين شکست يقيناً بر نتايج انتخابات پيش روي آمريکا تأثير مي گذارد.
اکنون مقاومت را با تروريسم مترادف مي دانند و جنگي جهاني بر ضد تروريسم آغاز شده است و کشورهاي عربي نيز براي آن بسيج شده اند. مقاومت عراق هم تروريسم خوانده مي شود. نام جنبش حماس هم اخيراً در ليست اروپايي گروههاي تروريستي درج شده است و چند سال پيش هم آمريکا اين کار را انجام داد. شما هم زير پيگرد قرار گرفته ايد. چگونه خود را با اين وضعيت دشوار وفق مي دهيد؟
- ما خود را با اين وضعيت وفق داده ايم، زيرا قصد پايداري بر اصول خود را داريم و آماده ايم جان خود را در اين راه فدا کنيم، در چنين صورتي يقيناً همه چيز تغيير خواهد کرد.
ما فقط دو گزينه در پيش رو داريم، يا بايد تسليم شويم يا بر روي اصول خود پا برجا بمانيم. آنان از ما مي خواهند که در برابر آنان تسليم شويم و قوانين خود را تغيير دهيم. آنان به هيچ وجه نمي خواهند که کسي در مقابل آنان بايستد و از خود دفاع کند. آنان مي خواهند که همه در مقابلشان تسليم شوند. اين تسليم شدن هم با از بين رفتن حقوق و سرزمين و ميهن و مقدسات همراه است. چنين چيزي هيچ گاه از جانب ما پذيرفته نيست.
در نتيجه با استقامت، صبر، مقاومت و پافشاري بر حق خود حرکت مي کنيم و يقيناً در نهايت نيز آنان هستند که از خواسته هاي خود دست خواهند کشيد، نه ما.
حتي اگر اين کار با وارد آمدن ضربات و زيانهاي فراوان به جنبش حماس همراه باشد؟!
(شيخ با تعجب مي گويد:) چه کسي گفته است که مقاومت آمده تا براي خود چيزهايي بگيرد. مقاومت تشکيل شد تا جانفشاني و ايثار کند. مقاومت خون و خسارت و تخريب در پي دارد. براي شما يک مثال مي زنم، در جنگ جهاني دوم 40 ميليون نفر کشته شدند. فرانسه ويران شد و چندين پايتخت از جمله لندن، پاريس و برلين و حتي کشور آمريکا خسارتهاي سنگين ديدند. جنگ زيان و خسارت در پي دارد، اما به نظر ما، ما برنده هستيم، زيرا بهاي حمايت از آرمان عدالتخواهانه يک ملت، ميهن و قضيه و آزادي را مي پردازيم و اين کار براي دستيابي به پست و مقام نيست.
چرا حماس مذاکره رو در رو با رژيم صهيونيستي را نمي پذيرد؟
ساده است، اين کار به معناي به رسميت شناختن دشمن صهيونيستي است. صهيونيستها ميهن ما را غصب کرده اند. چگونه مي توانيم با کسي که ميهن و سرزمينمان را غصب کرده و ما را از آن آواره ساخته است، مذاکره کنيم؟ گفت و گو با چنين دشمني مردود است، زيرا محض هم نشيني با آن به معناي به رسميت شناختن آن است و ما هيچ گاه حاضر به چنين کاري نيستيم.
شما پيامهاي خود را از طريق واسطه ها براي رژيم صهيونيستي ارسال مي کنيد؟
- از طريق تشکيلات خودگردان اين کار امکان پذير است. پس از خروج من از زندانهاي اشغالگران فرومان يکي از خاخامهاي صهيونيست به نزد من آمد و نامه اي به من داد. من از پذيرش آن خودداري و اعلام کردم که نامه بايد از طريق تشکيلات خودگردان به دست من برسد.
هنگامي که خواسته اي داريم به تشکيلات خودگردان خبر مي دهيم، اما اکنون ديگر هيچ رابطه اي وجود ندارد.
تماسهاي مستقيم اروپاييها با شما چگونه انجام مي گيرد؟
- تماسها ادامه دارد و ما با آنان گفت و گو مي کنيم و جلسه تشکيل مي دهيم. از نظر ما اين کار هيچ اشکالي ندارد. درهاي ما به روي جهانيان باز است و از هر دولتي که خواهان گفت و گو باشد استقبال مي کنيم.
اخيراً خبرهايي منتشر شده است مبني بر آنکه اسامه حمدان نماينده جنبش حماس در لبنان، محرمانه با ميانجيگري مسئولان دولت قطر با مسئولان سابق آمريکا ديدار کرده است تا زمينه گفت و گوهاي مستقيم ميان حماس و آمريکا فراهم شود. اين خبرها چقدر صحت دارد؟
من هيچ اطلاعي از اين مسئله ندارم. اما همان گونه که پيش از اين نيز گفتم، از گفت و گو با همه حتي با آمريکا استقبال مي کنيم. ما اعلام مي کنيم که با استيو کوهين در غزه گفت و گو کرده ايم. او يک شخصيت آمريکايي غير دولتي است و اين مسئله را پيش از اين نيز اعلام کرده ايم.
اگر يک خبرنگار يا نماينده يک نهاد مدني يا يک هيئت آمريکايي به اينجا بيايد و با ما گفت و گو کند از نظر ما هيچ مشکلي ندارد. ما درهاي گفت و گو را به روي هيچ کس به استثناي رژيم صهيونيستي نمي بنديم.
تحليل شما از سخنان برادر محمد نزال درباره ملاقات با آمريکاييها چيست؟
اين را در سؤال پيشين پاسخ دادم، اما اين مسئله را بايد يادآور شوم که ما به هيچ توافقي با آنان دست نيافتيم. در اين ملاقاتها فقط تبادل نظر صورت گرفت. آقاي نزال همچنين گفته اند که آمريکاييهايي که ما با آنان گفت و گو کرديم غير دولتي بودند و نمايندگي هيچ کس را بر عهده نداشتند.
آخرين تماس با اروپاييها کي بود؟ با يادآوري اين مطلب که آنها نام شما را در ليست گروههاي تروريست قرار داده اند.
- از زماني که نام حماس در ليست گروههاي تروريست درج شد و به طور مشخص پس از عملياتهاي شهادت طلبانه در قدس و الرمله هيچ تماسي با آنان نداشته ايم.
هدف شما از گفت و گو با اروپاييها چيست؟
- جهانيان بايد بدانند که ما کي هستيم. آنان بايد از ستمي که بر قضيه فلسطين رفته است، آگاه شوند، از تجاوزي که بر ضد ملت فلسطين صورت مي گيرد باخبر شوند. ما بايد مشکلات ملت خود و دردها و رنجهايش و نيز مباني اصولي خود را به جهانيان منتقل کنيم. آنان بايد اين نکته را دريابند که ما براي آزادي ملت مبارزه مي کنيم. ما براي يک آرمان عدالتخواهانه مي جنگيم. قصد ما رساندن اين مسائل به اروپاييهاست تا آنان با درج نام ما در ليست گروههاي تروريستي خود موضعي ظالمانه در حق ما نگيرند و اشغالگران را در ليست گروههاي بشري در نياورند.
شما وارد شانزدهمين سالگرد تأسيس جنبش حماس شده ايد. آيا برنامه مشخصي براي آينده داريد؟
- حماس يقين دارد که آينده از آن ملت فلسطين است و اشغالگران صهيونيست به شکست و فروپاشي نزديک تر مي شوند و مقاومت يگانه راهي است که ما در پيش گرفته ايم و ما گزينه ديگري جايگزين آن نداريم. همه راه حلهاي سازشي که اکنون مطرح است به منظور نابودي آرمان ما و بر ضد ملت ما و آينده اش است، به همين سبب بر ادامه مقاومت پافشاري مي کنيم تا آنکه دشمن تسليم شود و حقوق ملت ما را به آن بازگرداند. اينها وعده هاي توخالي نيست، زيرا اعلام وعده هاي بدون نتيجه گذشته است.
به نظر ما هيچ سياستي موفق نخواهد بود مگر آنکه نيرويي از آن پشتيباني و دفاع کند.
عوامل ادامه مقاومت فلسطين را در چه مي بينيد؟
- اشغال سرزمين ادامه دارد. ستم وجود دارد. آگاهي فلسطيني نيز وجود دارد. جانفشاني نيز ادامه دارد. همبستگي ميان فلسطينيان و ملتهاي عرب و اسلامي نيز برقرار است. اينها پس از خداوند متعال عوامل پيروزي محسوب مي شوند.


نسخه چاپی