تهکم
 تهکم

 

نویسنده: دکترمحمدرضا اصلانی (همدان)

 

Sarcasm

معادل‌های دیگر: خلاعت، ریشخند، زهرخند، طعنه، کنایه‌ی نیش‌دار
تهکم در لغت معنی مسخره کردن، استهزا و دست انداختن، شکسته و ویران شدن و فروریختن چاه می‌دهد و در لغت‌نامه‌ی دهخدا آمده خندستانی کردن و خندستانی کردن یعنی مسخرگی کردن، معادل انگلیسی تهکم sarcasm و معادل فرانسوی آن sarcasm است. معادل لاتین تهکم sarcasmus از واژه‌ی یونانی sarkasmos ریشه گرفته است. sarkasmos خود از صورت واژگانی فعل sarkasmos، به معنی گوشت را تکه‌تکه کردن، دندان به هم فشردن و به تلخی سخن گفتن، است. واژه‌ی یونانی sarxsarkos معنی گوشت می‌دهد.
در اصطلاح ادبی، تهکم نوعی وارونه‌گویی کلامی است که با بیانی طنزآمیز کسی را به ظاهر ستایش کنند، اما در لحن کاملاً مشخص در پی تحقیر باشند. به همین دلیل در بسیاری موارد طعنه همان ذم شبیه به مدح تلقی می‌شود.
به فردی خسیس لقب سخاوتمند دادن، یا شخص بی‌مورا زلف علی صدا کردن، نمونه‌هایی ابتدایی از بیان تهکمی است. انوری هم در بیت‌های زیر می‌گوید:

ترا هجا نکند انوری معاذالله
نه او که از شعرا کس ترا هجا نکند
نه از بزرگی توزانک در معایب تو
چه جای هجو که اندیشه هم‌گرا نکند

حتا در قرآن کریم که کتابی آسمانی است، خداوند برای استهزای مشرکان، منافقان و اهل عذاب، آنان را با الفاظ بشارت خطاب کرده است چنان که در آیه 49 سوره‌ دُخان آمده: «ذُقْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِیزُ الْكَرِیمُ» (بچش عذاب دوزخ را که تو عزیز و حکیم هستی!» و در آیه‌ی 21 سوره‌ی آل‌عمران، آیه‌ی 24 سوره‌ی انشقاق و آیه‌ی 34 سوره‌ی توبه می‌خوانیم: «فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِیمٍ».
ام. اچ. آبرامزتهکم را سخنی معمولی می‌داند که گاهی در تمام وارونه‌سازی‌ها کارکرد دارد و شکل کلی‌اش را در شوخی‌های خوابگاهی می‌توان یافت. به اعتقاد آبرامز بهتر است تهکم را به استفاده‌ای نارس و خشن از تمجید یا نکوهش آشکار محدود کنیم. آرتور پُلارد تهکم را نوعی کنایه‌ی اتفاقی و لفظی بدون رمز و پالایش می‌داند. تهکم از کنایه خام‌تر و سلاحش کندتر است. تهکم را از آن‌جایی که خالی از سخاوت دانسته‌اند، نازل‌ترین فرم مطایبه‌اش هم خوانده‌اند.
منبع مقاله :
مهدوی زادگان، داود؛ (1394)، فقه سیاسی در اسلام رهیافت فقهی در تأسیس دولت اسلامی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ اول

 

نسخه چاپی