گناه و آثار آن
گناه و آثار آن
گناه و آثار آن

تهیه کننده : مجید مکاری
منبع : راسخون



گناه چیست ؟

گـر چـه دیـوار افـكــنـد سایــه دراز
بـاز گــردد ســوی او آن سایــه بــاز
ایـــن جهان كوه اسـت و فعـل ما نـد
ســــوی مـــا ایـــد نــداهـــا را صـد
چون كه بد كردی بترس ایمن مباش
زانكه تخم است و برو یا ند خـداش
در قرآن با واژه‌های گوناگونی از گناه یاد شده است: ذنب، اثم، سیئه، معصیت، خطیئه، جرم، منكر، فاحشه، شر و….
گناهان در یك تقسیم بندی به صغیره و كبیره تقسیم می‌شوند و می‌توان آن را به بدنی و غیر بدنی نیز تقسیم كرد؛ البته هر نافرمانی و گناهی كه در مقابل فردی بزرگ صورت گیرد، بزرگ است. یعنی گناه (اگر چه كوچك باشد) چون نافرمانی از خداوند محسوب می شود، بزرگ است. لیكن منافات ندارد برخی از گناهان نسبت به بعضی دیگر بزرگ و كوچك باشند.
خداوند در یك جا از قول گناهكاران بیان می‌دارد:«… و یقولون یا ویلنا مالِ هذا الكتاب لایغادر صغیرة و لا كبیرة الاّ احصاها؛باو می‌گویند:ای وای بر ما! این چه نامه‌ای است كه هیچ[كار] كوچك و بزرگی را فرو نگذاشته، جز این كه همه را به حساب آورده است». (سوره كهف، ایه 49)
روایات بسیاری نیز این تقسیم بندی را بیان داشته‌اند و فرموده‌اند:انجام دهنده گناهان كبیره به دوزخ می‌رود.1
گناهان بدنی و جسمی، گناهانی هستند كه انسان با یكی از اعضای بدن آن را انجام می‌دهد. مثل: غیبت، زنا ، دزدی، فحاشی و… و گناهان غیر بدنی آنهایی هستند كه آدمی در دل و ضمیر خود آنها را انجام می‌دهد. مثل: حسد، كینه، بخل و….
تعدادی از علما و اساتید اخلاق گناهان كبیره را تا چهل مورد برشمرده‌اند.2 لیكن در بعضی موارد و مواقع گناهان صغیره به گناهان كبیره تبدیل می شود و گناه انسان سنگین‌تر می‌شود و حكم همان گناهان كبیره را دارد.مثلاً: اصرار بر گناه صغیره،كوچك شمردن گناه،تظاهر به گناه،خشنودی از گناه و مغرور شدن به ستر الهی.
بـر دلـت زنـگار بـر زنـگاره
جمع شد تا دور شد ز اسراره

آثار کلی گناه

1. مانع معرفت است:

یكی از موانع معرفت، گناه است كه بر عقل و فطرت تأثیر گذاشته و باعث انحراف از حق و ظرافت‌های خلقت می‌گردد.«و لكن قَسَت قلوبهم و زین لهم الشیطان ما كانوا یعملون؛ ولی دل‌هایشان سخت شده و شیطان آنچه را انجام می‌دادند برایشان آراسته است».(سوره انعام، ایه 43)
كی كجی كردی و كی كردی تو شر
كـه نـدیــدی لایقــش در پی اثـر
كی فـرستـادی دمی بــر آسمـان
نیـكیی كز پی نیــامـد مثــل آن
و امام صادق (ع) می‌فرماید:«اذا اذنب الرجل خرج فی قلبه نكتةسوداء فان تاب انمحت و ان زاد زادت حتی تغلب علی قلبه فلا یفلح بعدها ابداً؛ هنگامی كه انسان گناه می‌كند، نكته سیاهی در قلب او پیدا می‌شود، اگر توبه كند محو می‌گردد و اگر بر گناه بیفزاید زیادتر می‌شود تا تمام قلبش را فرا گیرد و بعد از آن هرگز روی رستگاری را نخواهد دید».3
صد جوال زر بیاری ای غــنی
حـق بگوید دل بیار ای منـحنی
ننگرم در تـو در آن دل بـنـگرم
تحفه او را آور ای جـان بر درم

2. مانع استجابت دعاست:

با كدامین روی چون دل مرده‌ای رو بـه سوی آســمان‌هـا كـــرده‌ای
ایـن دعـاهـا را اجـابت بایـدت غـم خـوری چون كه اجابت نایـدت
یكی از عوامل مهمی كه باعث می‌گردد ارتباط بنده با خدا قطع گردد و توفیق دعا خواندن واستجابت از او گرفته شود، انجام دادن گناه است. در دعای كمیل می‌خوانیم:«اللهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعا؛ خدایا! بیامرز گناهانی را كه از دعا جلوگیری می‌كنند ».
هر كه را پاك باشد ز اعتدال آن دعایش می‌رود تا ذوالجلال
و باز حضرت علی (ع) می‌فرماید:«المعصیة تمنع الاجابة؛ گناه از اجابت دعا جلوگیری می‌كند.»4
امام سجاد (ع) از بعضی از گناهان اسم می‌برندكه آنها مانع استجابت دعا می‌شوند:
بد دلی و بد طینتی و نفاق با برادران ایمانی و باور نداشتن به اجابت دعا و تأخیر نمازهای واجب تا آنكه وقت آنها بگذرد و نیكی نكردن و صدقه ندادن و بد زبانی و فحاشی كردن و رنجاندن پدر و مادرو… از جمله گناهانی می‌دانند كه مانع اجابت دعا می‌شوند».5

3. مانع آرامش خاطر است:

آدمی بدنبال سعادت است، هر چیزی كه آسایش و آرامش او را بهم بزند، مانع كسب سعادت می شود. آرامش و آسایش خاطر تنها در سایه ایمان به خدا و توجه به او و بی‌توجهی به دنیا بدست می‌اید. انسان وقتی گناهی مرتكب می‌شود، وجدان اخلاقی او را مورد ملامت و سرزنش قرار می‌دهد و با ضربات پی‌گیر خود بر روح و فطرت، آرامش روحی را از صاحب آن می‌گیرد كه قرآن نام آن را«نفس لوّامه» می‌گذارد. پشیمانی و ندامت كه از تلاش و كوشش همین نفس حاصل می‌شود، آرامش خاطر را از گنهكار می‌گیرد.
هین مراقب باش گر دل بایدت كز پی هر فعل چیـزی زایـدت
ور از ایـن افـزون ‌ترا همّت بود از مـراقـب كـار بــالاتــر رود
حضرت علی(ع) می‌فرماید:«و من لم یعدل نفسه عن الشّهوات خاض فی الحسرات و سبح فیها؛ كسی كه خود را از شهوات سرزنش نكند در دریای حسرت و اندوه در افتد و در آنها دست و پا زند».6
و همچنین آن حضرت می‌فرماید:«و كم من شهوة ساعة قداورثت حزناً طویلاً؛ چه بسا یك ساعت لذت مایه اندوه و غصه دراز مدت می‌گردد».7

4. مانع شرم و حیاست:

اگر غرایز طغیان كند، پرده شرم و حیا دریده می‌شود و انسان بدون شرم و حیا و بی‌باك از رسوایی و تنفر عمومی، به موجودی خطرناك تبدیل می‌شود.فضائل اخلاقی كنترل كننده انسان و دور كننده او از گناه است، فرد گناهكار با انجام پی در پی گناه، فضائل را یك به یك از دست می‌دهد و به شخص بی‌شخصیت و لا ابالی تبدیل می‌گردد. حضرت علی(ع) در دعای كمیل می فرماید:«اللهم اغفرلی الذنوب التی تهتك العصم؛ خدایا! بیامرز گناهانی كه پرده‌ها را می‌درد».
لطف حـق با تـو مـداراها كـند چون كه از حد بگذرد رسوا كند
امام سجاد (ع) در حدیثی گناهانی كه پرده دری می‌كنند را اینگونه برشمارد:
«الذنوب التی تهتك العصم:شرب الخمر…؛ شراب خواری، قماربازی، گفتن سخنان لغو و بیهود برای خنداندن دیگران، گفتن عیب دیگران و همنشینی با مردم بدنام و… از گناهانی است كه پرده دری می‌كنند».8

5. مانع طول عمر می‌شود:

اگر چه مرگ در اختیار انسان نیست، لیكن اعمال ما در طولانی شدن یا كوتاه شدن عمر ما دخالت دارند؛ یعنی اعمال و رفتار ما در زندگی ما تأثیر می‌گذارند.
حضرت علی (ع) می‌فرماید:
«اعوذ باللّه من الذنوب الّتی تعجّل الفناء؛ از گناهانی كه در نابودی شتاب می‌كنند به خدا پناه می‌برم».9
بعضی كارها از قبیل: قطع رحم، قسم دروغ، سخنان دروغ، آزردن پدر و مادر و… عمر را كوتاه و كارهایی از قبیل: صدقه پنهانی، نیكی به پدر و مادر و صله رحم و… عمر را طولانی می‌كنند.

6. باعث تغییر نعمت می‌شود:

حضرت علی (ع) در دعای كمیل می‌فرماید:
«اللهم اغفر لی الذنوب الّتی تغیر النعم؛ خدایا! بیامرز گناهانی را كه باعث تغییر نعمت‌ها می‌شوند».
یكی از حقایقی كه ایات قرآن از آنها پرده برداشته، ارتباط میان اعمال ما و حوادث و اتفاقاتی است كه در خارج رخ می‌دهد. اگر ملتی به گناه آلوده شود، خداوند نعمت‌ها را یا به نقمت تبدیل می‌كند و یا آنها را از آن ملت می‌گیرد. ایات قرآن و روایات معصومین ـ علیهم السلام ـ گرفتن نعمت را به گناه بندگان نسبت می‌دهند، خداوند می‌فرماید:«اولم یسیروا فی الارض فینظروا كیف كان عاقبة الذین كانوا من قبلهم كانو هم اشد منهم قوة و اثاراً فی الارض فأخذهم اللّه بذنوبهم ؛ ایا در زمین گردش نمی‌كنید تا بنگرید كه چگونه بود سرانجام كسانی كه پیش از ایشان بودند و نیرو و آثارشان در زمین بیش از اینها بود و خدا آنها را به گناهانشان برگرفت».(سوره مؤمن، ایه 21)
و امام صادق (ع) می فرماید:«و ما انعم اللّه علی عبد نعمة فسلبها ایاه حتی یذنب ذنباً یستحق بذلك السَّلب؛ خداوند نعمتی به بنده‌ای نداده تا از او بگیرد،جز آنكه گناهی انجام دهد كه به سبب آن، نعمت از او گرفته شود».10
سرگذشت قوم‌های؛ نوح، عاد، ثمود، لوط و… خواندنی و پند آموز است.
گناه آثار دیگری از جمله؛ تسلط اشرار، قساوت قلب، قطع روزی، محرومیت از نماز شب و… دارد.
حضرت علی(ع) می فرماید:«ما جفت الدموع الاّ لقسوة القلوب و ما قست القلوب الالكثرة الذنوب؛ اشك چشم‌ها نخشكید مگر به خاطر قساوت دل‌ها و دل‌ها سخت نشد، مگر بخاطر گناهان».11
نكته آخر این كه رفتار و گفتار و نیات انسان دارای پیامدی است كه یا در این دنیا و یا در جهان آخرت دامنگیر انسان می‌شود.
گر مراقب باشی و بیدار تو
بینی هر دم پاسخ كردار خود
گرفتاری‌هایی كه دراین دنیا دامنگیر انسان می شوند یا مكافات عمل هستند و یا برای امتحان، برای تعدادی پایه ترقی و تكامل است و برای گروهی تخفیف كیفر اخروی،صورت اخیر لطفی است از طرف خداوند برای گناهكاران تا از مجازات اخروی آنها كاسته شود و ممكن است در این دنیا پاك گردند و به سرای باقی سفر كنند.
چون مراقب باشی و گیری رسن
حـاجتـت نبـود قیـامـت آمـدن
هر كه رمزی رابدانـد او صحیح
حاجتش نبود كه گویندش صریح
ایـن بــلا از كــودنی آمــد تو ر كـه نكردی فهــم رمـز نكتــه را
مهم این نیست كه بررسی كنیم كه این گناه،زمینه فرهنگی، خانوادگی، اقتصادی، اجتماعی و یا روانی داشته است، زیرا همه فرزندان حضرت آدم هستیم و همه انسان‌ها غیر از چهارده معصوم ـ علیهم السلام ـ گناه می‌كنند، مهم پشیمان بودن و توبه كردن است.«لئن شكرتم لازیدنكم و لئن كفرتم ان عذابی لشدید»

انواع گناه و معصيت و آثار آن

«گناه» عملي است که با اراده و رضايت الهي در تضاد بوده ، با ايجاد نوعي " تاريکي" معنوي در نفس انسان، آدمى را از خداي متعال که "نور" آسمانها و زمين است، دور مى‏سازد و به عبارت ديگر، موجب بازماندن وى از کمال و قرب به خدا مى‏گردد.
تعيين اين که چه چيزي گناه است و چه چيزي ثواب از طريق کتاب و سنت مقدور است، زيرا در بسياري از موارد، گناه بودن عملي قابل تشخيص عقلاني نيست و خداي متعال است که اين موارد را به اقتضاي علم و حکمت مطلق خود، از طريق وحي و دين، براي بشر بيان نموده است.

اقسام گناه:

عالمان اسلامي گناهان را بر دو گونه تقسيم نموده اند: گناهان کبيره (بزرگ) و گناهان صغيره (کوچک)..
اين تقسيم بندى از قرآن و روايات سرچشمه گرفته است ؛ در قرآن چنين مى خوانيم: اگر از گناهان کبيره اى که از آن نهى شده ايد، اجتناب کنيد، گناهان کوچک شما را مى پوشانيم وشما را در جايگاه خوبى وارد مى سازيم . (نساء، 31)
و در جاى ديگر آمده است: و کتاب (نامه اعمال ) در آنجا گذارده شود، گنهکاران را مى بينى که از آنچه در آن است ، ترسان و هراسناکند، و مى گويند: اى واى بر ما، اين چه کتابى است که هيچ عمل کوچک و بزرگى نيست ، مگر اينکه آن را شماره کرده است ؟ (کهف، 49)
و درباره بهشتيان مى خوانيم: مواهب آخرت ، جاودانه است براى آنانکه از گناهان بزرگ و کارهاى زشت پرهيز مى کنند. (شوري،38).
از اين آيات به روشنى استفاده مى شود، که گناهان ، دو گونه اند: کبيره و صغيره و همچنين استفاده مى شود بعضى از گناهان ، بدون توبه حقيقى بخشودنى نيست ، ولى بعضى از آنها بخشودنى است .
امام على (عليه السلام) در گفتارى فرمود: گناهان بر سه گونه اند: گناه بخشودنى و گناه نابخشودنى و گناهى که براى صاحبش ، هم اميد بخشش داريم و هم ترس از کيفر.
سپس فرمود: اما گناهى که بخشيده است ، گناه بنده اى است که خداوند او را در دنيا کيفر مى کند و در آخرت کيفر ندارد. در اين صورت خداوند حکيم تر و بزرگوارتر از آن است که بنده اش را دو بار کيفر کند.
اما گناهى که نابخشودنى است ، حق الناس است يعنى ظلم بندگان نسبت به همديگر که بدون رضايت مظلوم بخشيده نمى شود. و اما نوع سوم ، گناهى است که خداوند آن را بر بنده اش پوشانده ، توبه را نصيب او نموده است ، و در نتيجه آن بنده هم از گناهش هراسان است و هم اميد به آمرزش پروردگارش دارد، ما نيز درباره چنين بنده اى ، هم اميدواريم و هم ترسان . (بحار الانوار، ج6، ص29)

ملاک کبيره (بزرگ) بودن گناه:

در قرآن مجيد و کلام معصومين (عليهم السلام) کليه اعمالى که گناه محسوب مى‏شود، بيان گرديده است ، منتهي کبيره بودن گناه، پيرو ملاک هايي است.
در کتاب تحرير الوسيله امام خمينى قدس سره پيرامون معيار گناهان کبيره ، چنين آمده است
1- گناهانى که در مورد آنها در قرآن يا روايات اسلامى وعده آتش ‍ دوزخ ، داده شده باشد.
2- از طرف شرع ، به شدت ، از آن نهى شده است .
3- دلايلي وجود دارد که معلوم مي شود آن گناه ، بزرگتر از بعضى از گناهان کبيره است .
4- عقل ، حکم کند که فلان گناه، کبيره است .
5- در ذهن مسلمينِ پاى بند به دستورات الهى ، چنين تثبيت شده که فلان گناه ، از گناهان بزرگ است .
6- از طرف پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله) يا امامان (عليهم السلام) در خصوص گناهى تصريح شده که از گناهان کبيره است .
(برخي از فقها تعزير را نشانه کبيره بودن گناه مي دانند که در اين صورت استمنا نيز از گناهان کبيره محسوب خواهد شد ، زيرا در روايتي آمده است که امام علي (عليه السلام) با زدن روي دست، شخص مستمني را تعزير فرمودند.)
البته گناهان کبيره نيز همه در يک سطح نيستند. بعضى بدون توبه بخشيده نمى‏شوند، مانند «شرک» و «قتل نفس» و برخى بدون توبه و تحت شرايطي و در اثر انجام کارهاي نيک ممکن است مشمول مغفرت گردند.

فهرست گناهان کبيره:

روايات متعددى از ائمّه اطهار (عليهم السلام) به ما رسيده که بيانگر تقسيم گناهان به کبيره و صغيره است ، ودر کتاب اصول کافى يک باب تحت عنوان" باب الکبائر" به اين موضوع اختصاص يافته که داراى 24 حديث است .
در روايت اوّل و دوّم اين باب ، تصريح شده که گناهان کبيره ، گناهانى را گويند که خداوند، دوزخ و آتش جهنم را بر آنها مقرر نموده است .
در بعضى از اين روايات (روايت سوم و هشتم )، هفت گناه به عنوان گناه کبيره ، و در برخى از روايات (روايت 24) نوزده گناه به عنوان گناهان کبيره ، شمرده شده است .
گرچه هر گناه ، چون مخالفت فرمان خداى بزرگ است ، سنگين و بزرگ است، ولى اين موضوع منافات ندارد که بعضى از گناهان نسبت به خود و آثارى که دارد، بزرگتر از برخى ديگر باشد، و به گناهان بزرگ و کوچک تقسيم گردد.

گناهان کبيره در کلام امام صادق) عليه السلام):

عمروبن عبيد يکى از علماى اسلام ، به حضور امام صادق (عليه السلام) آمد، سلام کرد و سپس اين آيه را خواند: نيکوکاران کسانى هستند که از گناهان بزرگ ، و زشتى پرهيز مى کنند. (شوري، 38)
سپس سکوت کرد و دنبال آيه را نخواند؛ امام صادق (عليه السلام) به او فرمودند: چرا سکوت کردى ؟! او گفت : دوست دارم ، گناهان کبيره را از کتاب خداوند بدانم .
آنگاه امام صادق (عليه السلام) گناهان کبيره اى را که در قرآن آمده بيان نمودند:
1- بزرگترين گناهان کبيره ، شرک به خدا است : قرآن مى فرمايد کسي که براى خدا، شريک قرار دهد، خداوند بهشت را بر او حرام مى کند. (مائده، 72 )
2- نااميدى از رحمت خدا: هيچ کس جز کافران از رحمت خدا، نوميد نگردد. (يوسف،87)
3- ايمنى از مکر (عذاب و مهلت ) خدا: از مکر خدا ايمن نشود، مگر مردم زيان کار. ( اعراف، 99)
4- عقوق (و آزار) والدين : چنان که قرآن از زبان عيسى (عليه السلام) مى فرمايد: خدا دستور داده که به مادرم نيکى کنم و مرا زورگوى تيره بخت قرار نداده است . (مريم، 32)
5- کشتن انسانِ بى گناه : و هر کس فرد با ايمانى را از روى عمد، به قتل برساند مجازات او، دوزخ است که جاودانه در آن مى ماند، و خداوند بر او غضب مى کند و از رحمتش دور مى سازد و عذاب عظيمى براى او آماده ساخته است . (نساء، 93)
6- نسبت نارواى زنا به زن پاکدامن : کسانى که زنان پاکدامن و بى خبر (از هر گونه آلودگى ) و با ايمان را متهم مى سازند، در دنيا و آخرت ، از رحمت الهى بدورند، و عذاب بزرگى در انتظارشان است . (نور، 23)
7- خوردن مال يتيم: همانا کسانى که اموال يتيمان را مى خورند، آنها در شکم هاى خود، آتش فرو مى برند و بزودى در آتش سوزان مى سوزند. ( نساء، 10)
8- فرار از جبهه جهاد: و هر کس در آن هنگام (جنگ ) به آنها پشت کند مگر در صورتى که هدفش ، کناره گيرى از ميدان براى حمله مجدد و يا به قصد پيوستن به گروهى (از مجاهدان ) بوده باشد (چنين کسى ) گرفتار خشم پروردگار خواهد شد، و جايگاه او جهنم ، و چه بد عاقبتى است . ( انفال، 16)
9- ربا خوارى: کسانى که ربا مى خورند، بر نمى خيزند مگر مانند کسى که شيطان باتماس ‍ خود، او را همچون ديوانه ، آشفته حال کرده است . ( بقره، 275)
10- سحر و جادو: قطعا دانستند که هر کس خريدار جادو شود، در آخرت ، بى بهره خواهد بود. ( بقره، 102)
11- زنا: هر کس که زنا کند، مجازاتش را خواهد ديد، عذاب چنين کسى در قيامت ، مضاعف گردد و با خوارى ، هميشه در آن خواهد ماند. ( فرقان، 68)
12- سوگند دروغ براى گناه : کسانى که پيمان خود با خدا و سوگندهاى خود را به بهاى اندک مى فروشند، در آخرت ، بى بهره اند. (آل عمران، 77)
13- خيانت در غنايم جنگى : و هر که در غنيمت جنگى ، خيانت کند، روز قيامت با آنچه خيانت کرده بيايد. ( آل عمران، 161)
14- نپرداختن زکات واجب : در آن روز) طلاها و نقره ها را) در آتش دوزخ داغ و سوزان کرده و با آن صورت ها و پهلوها و پشت هايشان را داغ مى گذارند. ( توبه، 35)
15- گواهى به دروغ ، کتمان : و هر کس گواهى دادن را پنهان کند، قلبش گنهکار است . ( بقره، 283)
16- شراب خوارى : اى کسانى که ايمان آورده ايد، شراب و قمار و بت ها و تيرهاى قرعه پليدند و از عمل شيطانند. پس از آنها دورى کنيد باشد که رستگار شويد. ( مائده، 90)
17- ترک نماز يا واجبات ديگر بطور عمد، زيرا پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله) فرمود: هر کس عمدا نماز را ترک کند از پيمان خدا و رسول خدا بيزارى جسته است . (بحار الانوار، ج47، ص17)
18و19- پيمان شکنى و قطع رحم ، چنانکه خداوند مى فرمايد: براى آنانکه (پيمان را مى شکنند و قطع رحم مى کنند) لعنت و خانه بد در آخرت ، است. (رعد، 25)
امام صادق (عليه السلام) به اينجا که رسيد، عمروبن عبيد در حالى که از شدت ناراحتى ، شيون مى کشيد از محضر آن حضرت خارج شد و مى گفت: به هلاکت رسيد آنکس که به راءى ، فتوا داد، و در فضل و علم با شما، ستيزکرد. (بحارالانوار، ج76، ص 8)
امام خميني (رض) در کتاب تحرير الوسيله مى گويد: گناهان کبيره ، بسيار است ، بعضى از آنها عبارتند از:
1- نا اميدى از رحمت خدا. 2- ايمن شدن از مکر خدا. 3- دروغ بستن به خدا يا رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و يا اوصياى پيامبر عليهم السلام4- کشتن نا بجا.

عواقب گناهان جنسی

گناهان جنسی جسم فرد را آلوده کرده و توانایی آن برای انجام مقاصد الهی را از بین می برد.
گناه جنسی از این نظر مستثنی است که ما آن را بر علیه جسم خود انجام میدهیم. جسم ما معبد روح الهی است. وقتی ما از جسممان برای گناهان جنسی استفاده می کنیم، به پاكي آن تجاوز کرده و آن معبد را ویران می کنیم. همچنین آن افرادی که با آنها این گناه را انجام می دهیم را نیز آلوده می کنیم. فقدان احترام به جسممان (و خداوند) رابطه ی ما با خدا را از بین می برد.
گناهان جنسی روح خداوندی را اندوهگین می کند.
هر گناهی که انجام میدهیم باعث اندوهگین شدن روح خداوندی می شود و آتش روح مقدس را در زندگی ما خاموش می کند. هرچه این آتش را بیشتر فرو بنشانیم، همانقدر از نیکی و درستکاری فاصله خواهیم گرفت.
ارتکاب به گناهان جنسی دژ محکمی برای شر و شیطان در زندگی فرد خواهد ساخت.
وقتی ما مرتباً مرتکب گناه می شویم، دژ محکمتری برای شیطان در زندگی خود بر پا خواهیم کرد. هرچه بیشتر تن به شهوت و هوس دهیم، کنترل آنها بر روی ما بیشتر خواهد شد، تا آنجا که ما را بنده ی خود خواهند کرد. این دژ محکم بسیار مستحکم خواهد بود، چون جسم، روح و روان ما را درگیر خود کرده است. خوشبختانه دین، راه های زیادی برای ویران کردن این دژ محکم پیش پای ما قرار داده است.
با ارتکاب به گناهان جنسی نفرینی پشت سرتان خواهد بود، از طرف همسر یا فرزندانتان.
گناه جنسی به شیطان این امکان را می دهد که ما و نسل های بعد از ما را با نفرین، ذلیل خود کند. بی بندوباری جنسی، زنا، طلاق، نازایی، و سایر مشکلات را گاهاً می توان از نتایج گناه های جنسی دانست.
گناهان جنسی پایگاهی به ارواح شیطانی برای تاثیرگذاردن بر شما را میدهد.
كتب آسماني مثال های زیادی از گناه های جنسی و عواقب حتمی آن در اختیار ما می گذارند و احتمالاً مشهورترین این گناهان، گناه داوود با بنت شیبا (مادر حضرت سلیمان) بوده است. زنای او با بنت شیبا و قتل شوهر او منجر به نزاع خانوادگی، مرگ پسرش و ایجاد فرصت برای دشمنان برای کفرگویی شد.
گناه جنسی پریشانی روحی در بر خواهد داشت.
با دنبال کردن لذتهاي ناشی از گناه و نادیده گرفتن وجدان خود برای تشخیث خوبی از بدی، پریشانی و آشفتگی روحانی در بر خواهد داشت. هر چه بیشتر به دنبال گناه و فساد باشید، وجدانتان کدرتر خواهد شد. یک وجدان کدر باعث می شود که بیشتر درمعرض دروغ های شیطان قرار بگیریم که باعث دورتر شدن ما از خداوند یکتا می شود. و این مسئله به جایی میرسد که ما دیگر کارهای خود را گناه تلقی نخواهیم کرد و توانایی ما برای توبه و اصلاح شدن کمتر می شود.
گناه جنسی پریشانی احساسی به دنبال خواهد داشت. رابطه ی جنسی، تعهد و پیوستگی احساسی با شریک جنسی ایجاد می کند.
قدرت این تعهدها بر حسب نوع رابطه متفاوت است. خداوند این پیوستگی و تعهد جنسی را برای همسران ایجاد کرده است. اگر این تعهد و پیوستگی با کسی غیر از همسر فرد ایجاد شود، آشفتگی و پریشانی احساسی ایجاد خواهد شد. این آشفتگی به صورت های مختلف نمایان می شود. در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم:
رویاها و افکار مکرر درمورد عشق های قبلی.
ناتوانی در برقراری صمیمیت احساسی با همسر.
پشیمانی و تلخی نسبت به افرادی که در رابطه های قبلی به فرد صدمه زده اند.
مقایسه همسر با افراد قبلی در رابطه ی جنسی.
درک اشتباه از عشق واقعی.
بی بندوباری و بی قیدی جنسی، در تلاش برای یافتن عشق و صمیمیت واقعی.
خطر آشفتگی احساسی به اندازه ای است که می تواند فرد را از تجربه ی صمیمیت با همسر خود و خداوند باز دارد. همچنین آشفتگی جنسی می تواند مثل یک نفرین عمل کند و اعتیاد جنسی و سایر کشمکش ها را به دنبال آورد.
گناه جنسی خاطره هایی ماندنی ایجاد خواهد کرد.
خاطره های روابط جنسی با کمک هورمون های مخصوص که طی انگیختگی های جنسی تولید می شود، در مغز فرد ایجاد می شوند. شیطان از این خاطره ها برای محکوم کردن و نگاهداشتن فرد در اسارت شهوت استفاده می کند. این خاطره ها ممکن است باعث ایجاد مشکل در روابط جنسی فرد با همسر خود شود. در اینجا برخی نمونه ها آورده شده است:
تجربه های جنسی فرد با همسرش با افکار مربوط به عشق های قبلی و یا تصویر مستهجنی که فرد مشاهده کرده است، خراب می شود.
از شریک های جنسی قبلی بت خواهد ساخت—به خصوص وقتی در زندگی زناشویی خود با مشکل مواجه شود.
از عملکرد جنسی همسر خود ناراضی خواهد بود.
مغر او برای ارضاء شهوات خود به جای نشان دادن عشق واقعی، به رابطه ی جنسی رو خواهد آورد.
اگر همسرش راضی به انجام آنچه او سابقاً در رابطه های جنسی خود تجربه نموده و یا در فیلم های مستهجن مشاهده کرده است، نشود، خشمناک و عصبانی خواهد شد.
اما اگر به دین رو آوریم، توانایی برای از یاد بردن تجربیات پست را پیدا خواهیم کرد، خواهیم توانست فکر و روانمان را شستشو داده و دوباره کنترل امور زندگی خود را در دست گیریم.
گناه جنسی باعث به دنیا آمدن فرزندان ناخواسته می شود.
گناه جنسی باعث پایین آوردن ارزش انسان به صورتی می شود که فرزندان انسان آشغال شناخته شوند. کودکانی که از این روابط به دنیا می آیند، در خانه هایی زندگی خواهند کرد که هیچ سایه ی پدر یا مادر مهربانی بالای سر آنها نخواهد بود.
گناه جنسی فرد را در معرض ابتلا به بیماری های مسری جنسی خواهد گذارد.
بیماری های مسری جنسی بسیاری وجود دارد که بسیاری از آنها علائم بسیار ناخوشایند و نامطبوعي را به دنبال خواهند داشت. بدترین این بیماری ها، ایدز، حتی منجر به مرگ نیز می شود.
گناه جنسی از بین برنده ی ازدواج و خانواده خواهد بود.
زنا معمولاً باعث از بین رفتن ازدواج و خانواده ها می شود. وقتی زنجیر وفاداری پاره شود، زن و شوهر، آسیب های احساسی، روحی، و حتی گاهي جسمی را تحمل خواهند کرد. برای تعمیر این شکاف، درمان های اساسی مورد نیاز است. خاطره هایی که طی برهم خوردن ازدواج ها ایجاد می شودف تا آخر عمر با او می مانند و نسل های بعد را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد. دیدن تصاویر و فیلم های شهوت انگیر و مستهجن نیز به اندازه ی زنای واقعی، گناه آلود و زیاد آور است و خطای آن نیز نباید دست کم گرفته شود.
گناه جنسی باعث بی بندوباری اخلاقی و انحراف جنسی خواهد شد.
گناه جنسی معمولاً آتش تیز از شهوت در ذهن فرد ایجاد خواهد کرد. اگر پیوسته آن آتش را شعله ورتر کند، فرد هرچه بیشتر و بیشتر به اعماق فساد و تباهی فرو خواهد رفت. از این وضعیت به افراط در هر نوع ناپاکی نیز اشاره می شود که رفته رفته هوت و هوس فرد را بشتر خواهدکرد.

گناه از منظر قرآن و معصومین

امام علی(ع):
الحرص و الکبر و الحسد دواع التقحم فی الذنوب؛
حرص، تکبر و حسادت انگیزه های فرورفتن درگناهان است.
رسول اکرم(ص):
أکثر خطایا ابن آدم فی لسانه؛
بیشتر گناهان فرزند آدم از زبان اوست.
امام سجاد(ع):
من باب شبعاناً و بحضرته مؤمن جائع طاو قال الله عزوجل: ملائکتی، أشهدکم علی هذا العبد أننی أمرته قعصانی و أطاع غیری، و کلته إلی عمله، و عزتی و جلالی لا غفرت له أبداً؛
کسی که شب سیر بخوابد و درکنارش مؤمنی گرسنه و بی غذا باشد، خداوند عزوجل می فرماید: ای فرشتگان من شما گواه باشید که من این بنده را فرمان دادم و او نافرمانی می کرد و از جز من فرمان برد، من او را به کارش واگذار کردم، به عزت و جلالم سوگند که هرگز او رانمی بخشم.
امام باقر(ع):
لما یئل عن الکبائر -: کل شیء أوعد الله علیه النار؛
در پاسخ به سئوال از کبائر فرمود: هرگناهی که خداوند برای آن وعده آتش داده است(گناه کبیره می باشد).
رسول اکرم(ص):
لکل ذنب توبه إلا سوء الخلق، فإن صاحبه کلما خرج من ذنب دخل فی ذنب؛
هر گناهی توبه دارد مگر بد اخلاقی، زیرا آدم بد اخلاق از هر گناهی که در آید(و توبه کند) به گناهی دیگر می افتد.
امام باقر(ع):
الذنوب کلها شدیده و أشدها ما نبت علیه اللحم و الدم؛
همه گناهان بدند و بدترین آنها گناهی است که از آن گوشت و خون بروید.
امام علی(ع):
لما سئل: أی ذنب أعجل عقوبه لصاحبه؟ - من ظلم من لاناصر له إلا الله و جاور النعمه بالتقصیر و استطال بالبغی علی الفقیر؛
در پاسخ به این سئوال که: کیفر کدام گناه زودتر دامنگیر گنهکار می شود؟ فرمود: ستم کردن به کسی که یاوری جز خدا ندارد و کوتاهی در شکر نعمت و دراز کردن دست ستم به نیازمند.

امام علی (ع) :

1. از لوازم پارسائى پاكدامنى از گناهان‏ است. (غررالحکم و دررالکلم ، باب گناه)
2. پيروز نيست آن كس كه گناه بر او چيره گشته است. (غررالحکم و دررالکلم ، باب گناه)
3. به دست آوردن بهشت با پاكدامنى از گناهان است. (غررالحکم و دررالکلم ، باب گناه)
4. پا فشارى مكن بر چيزى كه گناه را به دنبال دارد. (غررالحکم و دررالکلم ، باب گناه)
5. هيچ پارسايى همچون پرهيز از گناهان نيست. (غررالحکم و دررالکلم ، باب گناه)
6. هيچ جوانمردى مانند پاكدامنى از گناهان نيست. (غررالحکم و دررالکلم ، باب گناه)

نهج البلاغه

7. از كفاره هاى گناهان بزرگ ، به فرياد رسيدن ستمديدگان است و شاد كردن غمگينان. (نهج البلاغه ، حکمت 23)
8. بترسيد ، بترسيد ، به خدا سوگند، كه گاه چنان گناه را مى پوشاند كه پندارى آن را بخشيده است. (نهج البلاغه ، حکمت 29)
9. به یکی از اصحاب فرمود :
خداوند بيمارى تو را كه از آن شكوه مى كنى ، سبب كاستن از گناهانت قرار داده. زيرا در بيمارى اجر و ثوابى نيست ، ولى گناهان را مى ريزد ، آن سان كه برگ درختان مى ريزند. اجر و ثواب ، حاصل گفتار به زبان است و كردار به دست و پاى. خداوند به سبب صدق نيت و باطن پاك ، هر كس را كه خواهد ، به بهشت مى برد.
شريف رضى گويد : من مى گويم :
امام (ع) راست گفته است و در بيمارى اجر و ثوابى نيست زيرا بيمارى از چيزهايى است كه آن را عوض است نه مزد. عوض در برابر دردها و بيماري هايى است كه از سوى خداوند بر بنده مى رسد ، ولى اجر و ثواب در برابر عملى است كه از بنده سر زده است پس ميان عوض و ثواب فرقى است كه امام با علم نافذ و رأى صواب خويش بيان فرموده است. (نهج البلاغه ، حکمت ، 40)

امام صادق علیه السلام

«إنّ أشدّ النّاس بلاء الأنبیاء ثمّ الّذین یَلونهم ثمّ الأمثل فَالأمثل؛ سخت‏ترین مردم از نظر بلا پیامبرانند سپس کسانى که در پى آنانند، سپس کسى که از دیگرى بهتر است به ترتیب» (کافی، ج 2، ص 252).
آثار و کیفرهاى دنیوى گناه
در قرآن، ده‏ها آیه پیرامون آثار و کیفر گناه آمده: «فَاَنزلنا عَلى الّذینَ ظلموا رِجزاً مِنَ السّماءِ بِما کانوا یَفسقُون» «بر ستمگران به خاطر نافرمانى عذابى از آسمان فرستادیم» (بقره، 59)،
«یرید اللّه اَن یُصیبَهم بِبَعض ذُنُوبهم؛ خدا مى‏خواهد آنان را به پاره‏اى از گناهانشان مجازات کند» (مائده، 49)،
«...فَاهلَکناهُم بِذُنوبِهم؛ آنها را به خاطر گناهانشان نابود ساختیم» (انعام، 6)،
«فاَخذناهُم بِما کانُوا یَکسِبون؛ آنها را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم» (اعراف، 96)،
«فَتِلکَ بُیوتَهم خاوِیةً بِما ظَلموا؛ این خانه‏هاى آنهاست که به خاطر ظلم و ستمشان خالى مانده است» (نمل، 52)،
«ممّا خطیئاتِهم اُغرِقُوا؛ آنها به خاطر گناهانشان غرق شدند» (نوح ، 25)،
«فَدَمدَم عَلیهِم رَبّهم بِذَنبِهم فَسوّاها؛ پس خدا آنها (قوم ثمود) را به خاطر گناهانشان درهم کوبید و سرزمینشان را صاف و مسطح کرد» (شمس، 14)،
«اِنّ اللّه لایُغَیّرُ ما بقَوم حتّى یُغَیّروا ما بِاَنفُسهم؛ خداوند سرنوشت هیچ قوم و ملتى را تغییر نمى‏دهد، مگر آنکه آنها خود را تغییر دهند»(رعد، 11)،
«کلاّ بَلْ رانَ على قُلوبِهم ما کانوا یَکسِبون؛ چنین نیست که آنها مى‏پندارند، بلکه اعمالشان همانند زنگارى بر دل‏هایشان نشسته است» (مطففین، 14).
«و ما اَصابَکم مِن مُصیبَة فَبِما کَسبتْ اَیدیکُم و یَعفُوا عن کثیر؛ و هر گرفتارى که به شما رسد به خاطر اعمالى است که انجام داده‏اید و (خدا) بسیارى را نیز عفو مى‏کند» (شوری، 30).
جالب اینکه امام علی علیه السلام به نقل از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مى‏فرماید: «خیر آیة فى کتاب الله هذه الایة؛ بهترین آیه خدا در قرآن همین آیه است». سپس فرمود: «یا على! ما من خدش عود و لانکبة قدم الا بذنب» از امام صادق(ع) «اى على! هر خراشى که از چوبى به انسان مى‏رسد و هر لغزش قدمى بر اثر گناهى است که از او سرزده است» (مجمع البیان ذیل آیه کافی ج 2 ص 269).

گناه سبب سلب نعمت

امام صادق علیه السلام مى‏فرماید: پدرم همواره مى‏فرمود:«اِنّ اللّه قَضى‏ قَضاء حَتماً الاّ یُنعِمُ على العبد بِنِعمةٍ فَیَسلُبها ایّاه حتّى یُحدِث العبد ذَنباً یَستَحقّ بذلک النّقمة؛ خداوند حکم قطعى فرموده که نعمتى را که به بنده‏اش داده، از او نگیرد، مگر زمانى که بنده گناهى انجام دهد که به خاطر آن سزاوار کیفر گردد» (کافی،ج 2، ص 273).
امیر مؤمنان على علیه السلام در خطبه 178 نهج البلاغه مى فرماید: «و ایم الله ! ما کان قوم قط فى غض نعمة من عیش فزال عنهم الا بذنوب اجترحوها ، لان الله لیس بظلام للعبید؛ به خدا سوگند هیچ ملتى از آغوش ناز و نعمت زندگى گرفته نشد مگر به واسطه گناهانى که مرتکب شدند، زیرا خداوند هرگز به بندگانش ستم روا نمى دارد»، سپس افزود: «و لو ان الناس حین تنزل بهم النقم ، و تزول عنهم النعم ، فزعوا الى ربهم بصدق من نیاتهم ، و وله من قلوبهم ، لرد علیهم کل شارد و اصلح لهم کل فاسد؛ هر گاه مردم موقعى که بلاها نازل مى شود، و نعمتهاى الهى از آنها سلب مى گردد، با صدق نیت رو به درگاه خدا آورند، و با قلبهائى آکنده از عشق و محبت به خدا از او درخواست حل مشکل کنند، خداوند آنچه را از دستشان رفته به آنها باز مى گرداند و هرگونه فسادى را براى آنها اصلاح مى کند» و از این بیان رابطه گناهان با سلب نعمتها به خوبى آشکار مى شود.
امام علي عليه السلام: اعظم الذنوب عند الله سبحانه ذنب صغر عند صاحبه
ترجمه: بزرگترين گناهان نزد خداي سبحان، گناهي است كه گنه كار آن را كوچك شمارد.
منبع: غرر الحكم: 3140
امام علي عليه السلام: اشد الذنوب عند الله سبحانه ذنب استهان به راكبه
ترجمه: سخت ترين گناهان در نظر خداي سبحان گناهي است كه گنه كار آن را ناچيز انگارد
منبع: غرر الحكم: 3141
اميرالمومنين علي (ع) فرموده اند:
زهد بين دو جمله از قرآن(تعريف شده)است آنجا كه خداوند تعالي فرموده است:((تا بر آنچه كه از دست داده ايد غمگين نشويد و بر آنچه كه به شما داده است شادمان نگرديد))پس كسي كه بر گذشته
اندوه نخورد و به آينده شادمان نباشد هردوجانب زهد را به صورت كامل دريافته است.
((سوره مباركه حديد/24))
براستي انسان بين دو عدم گذشته وآينده قرار دارد گذشته شايد
بسيار اندوهناك حادثه هاي تلخ و وحشتناك اما از سر گذشته كه
كه يادآوري آن گاهي جز تبسم يا آهي چيزي در بر ندارد وهمان بهتر كه در گوشه ايي از ذهنمان دفنش كنيم .وآينده ايي نامعلوم پس بهتر است براي سخنان اين عزيزان جان را فدا نمود و آن را بر لوح وجود نوشت حضرت صادق (ع) فرموده اند : بر دنيا شكيبا باشيد كه آن ساعتى است ، زيرا آنچه كه از دنياى گذشته (اكنون) نه دردى از آن احساس كنى و نه شادى ، و آنچه نيامده كه ندانى چيست ؟ همانا دنياى تو آن ساعتى است كه در آنى پس در آن يكساعت بر طاعت خدا صبر كن و از نافرمانى خداوند شكيبا باش (و خود را نگاهدار).
الامام الصادق علیه السلام:
اقذر الذنوب ثلاثه: قبل البهیمه، حبس مهر المراه و منع الاجیر اجره
ترجمه: کثیف ترن گناهان سه گناه است: کشتن حیوان بی زبان، ندادن مهریه زن و نپرداختن مزد کارگر.
منبع: مکارم الاخلاق:1752/506/1
وقتی امام صادق از کشتن حیوانهای بی زبان به کثیف ترین گناهان یاد می کنند خدا بداد کسایی برسه که انسانهای مظلوم را می کشند.
گناه دوم هم (ندادن مهریه زن) قابل توجه کسایی است که می گن مهریه را کی داده و کی گرفته ........
قسمت سوم هم که قابل توجه کسایی هست که توقع دارن مردم بدون چشم داشتی براشون کار کنند...

پی نوشت :

1. اصول كافی، ج 2، باب الذنوب.
2. گناهان كبیره، ایت اللّه دستغیب، ج 1 و تحریر الوسیله، امام خمینی.
3. اصول كافی، ج 3، ص 373.
4. غررالحكم، ص 32.
5. معانی الاخبار، ص 270.
6. تحف العقول، ص 208.
7.همان.
8. وسائل الشیعه، ج 16،ص 281.
9. اصول كافی، ج 2،ص 347.
10.همان، ص274.
11. وسائل الشیعه، ج 16،ص 45.

منابع :
گناه چیست و آثار آن كدام است؟ http://www.hawzah.net
انواع گناه و معصيت و آثار آن http://asheghaneman.parsiblog.com
عواقب گناهان جنسی http://www.loo3.com
گناه http://hadis.monajat.org
آثار دنیوی و اخروی گناهان از نظر قرآن و احادیث http://www.allah1.blogfa.com
گناه در احاديث (همه چيز در مورد گناه در احاديث) http://www.al-mobin.com
انواع گناه و معصيت و آثار آن http://basije-reza.blogfa.com



نسخه چاپی