مطبوعات در جامعه اسلامي؛ بايدها و نبايدها
مطبوعات در جامعه اسلامي؛ بايدها و نبايدها
مطبوعات در جامعه اسلامي؛ بايدها و نبايدها

نويسنده: محمدمهدي موسوي



جايگاه مطبوعات در قانون اساسي

در اصل 175 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران آمده است: "تأمين آزادي انتشار و بيان، بر طربق موازين اسلامي در رسانه‌هاي گروهي(راديو و تلويزيون) ضرورت دارد.
در اصل 24 همين قانون به عنوان ميثاق ملت آورده شده است:"نشريات و مطبوعات در صورتي كه مخل به قواعد اسلامي و نظام نباشند، آزادند".
با توجه به اين گونه اصول قانون اساسي به خوبي روشن مي‌شود كه در نظام مقدس جمهوري اسلامي اهميت فراواني به بحث آزادي مطبوعات داده شده است، اما اين آزادي طبق قانون اساسي دو حد و مرز را به خود مي‌بيند نخست آن كه فعاليت مطبوعات منافاتي با قواعد و مباني اسلامي نداشته باشد و از سويي ديگر، مخل مباني و اصول نظام نباشد. اما متأسفانه گاه و بيگاه مشاهده مي‌شود نشرياتي كه با زير پا گذاشتن اين مسائل، موجب اخلال در فرهنگ عمومي جامعه مي‌شوند، با چاپ مطالب مستهجن و انتشار تصاوير غير اخلاقي و نازيبا، افكار عموم جامعه، به خصوص جوانان، را به انحراف مي‌كشانند.
شكي نيست كه انحراف مطبوعات در وهله نخست به انحراف جامعه منجر مي‌شود و لذا امر نظارت صحيح و اصولي بر روند مطبوعات و جلوگيري از انتشار آنها در صورت تخلف از شرع و قانون، امري ضروري و بديهي است.
پيش از پرداختن به بايدها و نبايدهاي مطبوعات نخست اشاره‌اي به كاركردهاي آن در جامعه اسلامي مي‌كنيم.

كاركردهاي مطبوعات در جامعه

اصولاً رسانه‌هاي گروهي به ويژه مطبوعات و جرايد با كاركردهاي متفاوت، در حوزه‌هاي مختلف داراي تأثير مي‌باشند كه از جمله مهم‌ترين آنها مي‌توان به موارد زير اشاره كرد؛
1ـ كاركرد فرهنگي؛ در تعريف فرهنگ چنين گفته‌اند كه فرهنگ، مجموعه‌اي از روش‌ها، آداب و رسوم، ارزش‌هاي يك اجتماع معين، متضمن نظام اقتصاد اجتماعي، ساخت سياسي، علم، دين، تربيت و هنر است كه همه اين مؤلفه‌ها در ساخت يك جامعه نرمال نقش مهمي ايفا مي‌كند. اگر اين تعريف از فرهنگ را بپذيريم بايد بگوييم مطبوعات و به طور كلي رسانه‌هاي گروهي چه رسانه‌هاي شنيداري و ديداري و چه رسانه‌هاي مكتوب تأثير به سزايي در جهت دهي به فرهنگ و آداب و رسوم مردمان يك جامعه خواهند داشت كه البته ميزان اين تأثير از يك جامعه به جامعه ديگر با توجه به زيرساخت‌ها و ويژگي‌هاي آنها متفاوت است.
امروزي مردم عادي جوامع، بخش عمدة معلومات خود را مرهون اوقاتي هستند كه براي تماشا و استماع رسانه‌هاي صوتي و تصويري و يا مطالعه رسانه‌هاي نوشتاري صرف مي‌كنند و اين حقيقت آن‌گاه نمود بيشتري مي‌يابد كه مشاهده مي‌كنيم اكثريت كودكان، نوجوانان و جوانان وحتي ميان سالان كشورمان، معلومات مذهبي و سياسي خود را نيز بيش‌تر از اين رسانه‌ها به خصوص مطبوعات به دليل فراگيري و تنوع بيشتر آن، مي گيرند.
2ـ كاركرد سياسي؛ همگان بر اين نكته اذعان دارند كه امروزه مطبوعات بر جريان قدرت‌هاي سياسي كشورها و در امر انتقال آن‌ها، بسيار تأثيرگذار هستند و شايد به همين دليل هم باشد كه عموم قدرت‌هاي سياسي در كشورها مي‌كوشند دست كم يك يا چند نشريه و روزنامه را كه حكم تريبون آرا و نظرات آنها را داشته باشد، براي خودداشته باشند. از اين منظر مطبوعات و نشريات آن هم در نوع حزبي آن كاركردي سياسي پيدا مي‌كنند و به ابزاري براي فشارهاي سياسي تبديل مي‌شود.
به مدد قدرت تأثير فوق‌العاده، امروز رسانه‌هاي جمعي به ويژه مطبوعات مي‌توانند جريانات و گرايش‌هاي سياسي را براي مخاطبين خود، هدايت و راهبري يا تبيين و تحليل نمايند.
آنچه مسلم و واضح است آنكه ملموس‌ترين و به تعبيري عيني‌ترين كاركرد رسانه‌هاي گروهي در جهان معاصر بسته به نوع بافت جمعيتي مخاطب رسانه در اين بخش نمودار مي‌شود.
تنها با يك نگاه گذرا به تاريخ سياسي قرن اخير مي‌توان دريافت كه بسياري از منازعات و كشمكش‌هاي سياسي درجهان چه در ابعاد داخلي آن و يا ابعاد بين‌المللي، با ياري و يا هدايت و پرچمداري مطبوعات تبديل به جريانات قوي سياسي شده و يا تعديل و حتي خاموش گرديده‌اند.
در جوامع پيشرفته و آزاد، عموماً مطبوعات از آزادي عمل نسبي بهره‌مند هستند كه بسياري دليل اين امر را اعتماد بالاي جامعه به آنها مي‌دانند. البته نبايد از نظر دور داشت كه در همين جوامع آزاد و پيشرفته و حتي بهترين نمونة آن يعني آمريكا كه ادعاي آزادي آن همه جا را پر كرده است؛ رسانه‌هاي گروهي و مطبوعات، در حقيقت در دست قدرت سالاران و مجامع صهيونيستي است تا مردم عادي جامعه آمريكا. متأسفانه اين امر در بسياري از كشورهاي غربي نيز صادق است.
البته امروزه جامعه‌شناسان و اساتيد رشته علوم ارتباطات و روزنامه‌نگاري براي مطبوعات كاركردهاي ديگري همچون كاركرد اطلاعاتي و كاركرد تفريحي بر شمرده‌اند كه در اينجا مورد بحث‌ ما نيست.

حلقه ارتباط ميان نخبگان و مردم

با توجه به اين‌ كاركردها اصولاً مطبوعات مي‌توانند با ارايه برنامه‌ها و مطالب آموزنده وعلمي،‌سطح افكار عمومي را بالابرده و به رشد و ترقي اجتماع كمك نمايند واز آن طرف قضيه قدرت آن رانيز دارند كه با محتواي گمراه كننده و ناسالم، مبدل به كانون انتشار فساد و بي‌بند و باري و اعتقادات ناسالم گردند. از سوي ديگر، ما اگر مطبوعات را وسيله‌اي براي ارتباط فرهنگي بدانيم در يك طرف اين ارتباط نخبگان جامعه و در طرف ديگر مردم عادي كوچه و بازار قرار مي‌گيرند و مطبوعه به طور كلي وسيله‌اي است كه آرا و نظرات نخبگان جامعه را كه حاكمان هم جزيي از آنها به شمار مي‌روند به مردم انتقال داده و نيز انتظارات و خواسته‌هاي مردم را به قشر نخبه اجتماع منتقل مي‌كند.

رسالت مطبوعات در جامعه اسلامي

با توجه به همين دو سويه بودن ارتباط در نشريات، دو رسالت عمده و اساسي براي آنها برشمرده‌اند؛ الف) هدايت و رشد افكار عمومي ب) مبارزه با انحرافات و جلوگيري از ناهنجاري‌ها. مطبوعات به همان نسبت كه وظيفه تنوير افكار عمومي و ارشاد ناآگاهان از اخبار و قضايا دارند به همان نسبت نيز موظف هستند با برنامه ريزي صحيح و ارايه مطالب صحيح و موافق با اخلاق و قانون، از انحرافاتي كه دامن‌گير اجتماع مي‌شود، جلوگيري كنند و از آن بالاتر خود در جهت حذف و محو اين ناهنجاري‌ها گام بردارند.

بايد و نبايدهاي مطبوعات از ديدگاه امام(ره):

امام خميني(ره) در همين باره ضمن تأكيد بر اهميت جايگاه مطبوعات در جامعه مي‌فرمايند: "مطبوعات بايد مثل معلميني باشند كه مملكت را و جوانان را تربيت كنند".
ايشان همچنين مي‌فرمايند:"به طور كلي مطبوعات بايد يك بنگاه هدايت باشند يعني به صورتي كه اگر دست مردم بيفتد، مردم هدايت شوند…. مطبوعات بايد يك مدرسه سيار باشند تا مردم را از همه مسايل به خصوص مسايل روز آگاه نمايند و به صورتي شايسته از انحرافات جلوگيري كنند".
آن گونه كه از بيانات بنيانگذار كبير انقلاب اسلامي برداشت مي‌شود مطبوعات بايد عامل هدايت باشند نه عامل ضلالت و گمراهي. به تعبير ديگر مطبوعات آن‌گاه مي‌توانند به معناي واقعي كلمه نقش خود را ايفا كنند كه اسباب و زمينه‌هاي هدايت مردمان را فراهم نموده، راه و رسم درست زيستن، درست گفتن و درست فهميدن را به آنان بياموزند. صد البته جاي هيچ‌ ترديدي نيست كه تحقق اين اهداف مهم حاصل نمي‌گردد مگر آنكه دولت به مطبوعات به چشم يك دشمن نينديشد بلكه به آن نيز تا حد توان كمك مالي و معنوي برساند.

عامل وحدت يا اختلاف؟!

مطبوعات مي‌توانند در سالي كه به فرموده مقام معظم رهبري "سال همبستگي ملي و مشاركت عمومي" نام گرفته است در مسير تحقق اين هدف كلان نظام بكوشند و خود به عاملي در جهت تقويت وحدت ملي و حفظ نظام مبدل شوند. مطبوعات به دليل آن‌كه از جامعه بوده و صاحبان آنهابرآمده از جامعه هستند به ويژه در جامعه اسلامي چون در جامعه ما حق ندارند بر خلاف مصالح و منافع ملي گام بردارند و اينجاست كه عنصر نظارت صحيح و هوشمندانه بر مطبوعات از سوي حاكميت بازهم به چشم مي‌خورد چرا كه اگر اين نظارت نباشد به فرموده رهبر فرزانه انقلاب ممكن است مطبوعات كشور، پايگاه دشمن شوند و اين مسأله بسيار خطرناك است چرا كه مطبوعات معاند، خود را به ظاهر موافق اراده و خواست مردم نشان مي‌دهند حال آنكه سر در آخور غرب دارند!!

مطبوعات؛ چشمان هميشه ناظر مردم

يكي از وظايف خطير مطبوعات كه شايد بتوان آن را با ارزش‌ترين و مهم‌ترين وظيفه دانست، نظارت بر امور جامعه و به ويژه جريان قدرت و حاكميت است.
رسانه‌ها در حقيقت گوش و چشم مردم هستند كه همچون آيينه حقيقت نما، به بيان مسايل جامعه مي‌پردازند و از اين طريق مي‌توانند خطاها را به حاكمان جامعه گوشزد نمايند.
اصولاً مطبوعات آن گاه مي‌توانند از انجام اين وظيفه مهم سربلند بيرون بيايند كه از سر شفقت بر مردم، بدي‌ها را بر شمرده و بر آنها بخورشند و از سويي ديگر خوبي‌ها را هم اعلام كنند.
در پايان، بايد گفت: مطبوعات هم مي‌توانند مفيد باشند هم مضر؛ هم مي‌توانند فرصت باشند هم تهديد، اما حقيقتي كه لازم به ذكر است اين‌كه وجود مطبوعات به دليل آگاهي بخشي و نشاطي كه به جامعه مي‌دهد، ضروري است به اين شرط كه از عنصر نظارت سازنده بر آنها غفلت نشود.
منبع: خبرگزاری فارس


نسخه چاپی