مشكلات دختران دانشجو (1)
مشكلات دختران دانشجو (1)
مشكلات دختران دانشجو (1)

نويسنده:ناهيد طيبى‏



اولويت‏ها و رويكردها

طليعه سخن...

و خداوند آدم عليه السلام را آفريد تا جلوه‏گر صفات رحمانى او باشد و حوّا را كه صفات جماليه حق در او به تجلّى نشسته بود از همان آفريد كه آدم را. آن گاه فراراه آنان هدفى قرار داد با نام(كمال)تا بپويند و بجويند و به قله كمال راه يابند. سرمايه‏هايى در كف آن دو ريخت گوناگون تا هر يك با نگاهى، هستى را بنگرد و راه را بيابد و در اين وادى قدم گذارد. آدم را آموخت كه حوّا را بنگرد؛ و او را آن گونه كه هست بپذيرد و حوا نيز او را با همه سرمايه‏هاى خداداى‏اش پذيرا باشد و هر دو را انديشه و احساس عطا كرد تا هر يك در راه ويژه خويش گام گذارند. حوا به هستى نگريست، نگاهى مادرانه، از سرِ مهر و عشق، نگاهى خداگونه و آدم نيز هستى را نظاره‏كرد، پدرانه و تسخيرگرانه، طبيعت را تسخير كرد و از دل سنگ خانه‏اى ساخت براى آرامش حوا تا او نسل‏هاى فرداها را در دامان خود بپروراند و دست در دست يكديگر دل به يك هدف بسپارند و راه پويند و آدمى ديگر و حوايى ديگر و خانه‏اى ديگر و هدف همان كه بود؛ كمال و وصال. زنان در همه جوامع و به ويژه جامعه كنونى ما نقشى پررنگ و اساسى داشته ودارند و اين برنامه‏سازان و مسئولان فرهنگى - اجتماعى جامعه هستند كه بايد زمينه احياى حقوق و ايجاد فضاى سالم براى رشد و پويايى آن‏ها را فراهم سازند. مقاله‏اى كه پيش رو داريد تحقيقى است در مورد مشكلات دختران دانشجو كه با يارى مسئولان دانشگاه اهواز صورت گرفته است. محقق با اذعان به اين‏كه براى داشتن جامعه‏اى سالم و پويا بايد به افراد آن و به ويژه زنان و دختران توجه داشت و مشكلات موجود بر سر راه آن‏ها را گشود تا پويايى و شكوفايى معنا يابد، به بررسى مشكلات اين قشر پرداخته است. براى رفع مشكلات به يقين اولين گام شناخت آن‏ها است و از آن‏جا كه در هر جامعه قانون‏مدار، عده‏اى مسئوليت شناخت و مباحث نظرى را عهده‏دار هستند و عده‏اى در مقام اجرا برنامه‏هاى عملى را بر عهده دارند، ما به وظيفه خويش كه در حوزه اول است پرداختيم و اميد آن داريم كه نيمه ديگر قضيه با همّت و اراده مسئولان مورد توجه قرار گيرد و به مرحله اجرا برسد. ضرورت تحقيق درباره مشكلات زنان‏ بانوان به عنوان نيمى از پيكره اجتماع كه در مقطع زمانى امروز حضور آن‏ها در عرصه‏هاى گوناگون اجتماعى انكارناپذير است، همواره مورد توجه برنامه‏سازان و طراحان برنامه‏هاى فرهنگى - اجتماعى بوده‏اند. به يقين هنگام برنامه‏ريزى اصولى براى يك گروه در درجه اول بايد نسبت به ويژگى‏هاى روانى و طبيعى و نيز مشكلات مربوط به آنان كه از موانع مهم بر سر راه برنامه‏ريزى است آشنايى كافى داشته باشيم. تحقيق در مورد مشكلات بانوان و بررسى اولويت‏ها و رويكردها كمك شايانى به نزديك شدن به آرمان‏هاى مطلوب بانوان خواهد كرد و به نظر مى‏رسد اين تحقيق روشنگر راه مسئولان خواهد بود. شايد بتوان روند ارائه طرح و برنامه براى بهبودسازى وضعيت زنان را به صورت زير بيان كرد:
الف) شناخت مشكلات زنان به صورت عام يا در يك گروه خاص؛
ب) طبقه‏بندى مشكلات جهت ارائه راه‏حل‏هاى مناسب و كارشناسانه؛
ج) اولويت‏بندى مسائل و مشكلات موجود و ايجاد تقدّم و تأخّر در برنامه‏هاى اجرايى؛
د) ايجاد بستر مناسب براى رفع مشكلات و موانع موجود؛ ه) برنامه‏ريزى صحيح و اصولى براى رسيدن به وضعيت مطلوب جامعه بانوان پس از رفع مشكلات. بنابر آن‏چه ذكر شد اولين گام براى برنامه‏ريزى فرهنگى، علمى و اجتماعى در خصوص بانوان شناخت و بررسى مشكلات آنان است و اين امر ميسّر نخواهد شد مگر با حضور در جمع آنان و نمونه‏گيرى و آمارگيرى به دور از هرگونه تعصب و پيش‏فرض. تحقيقى كه پيش رو داريد با توجه به مطالعات ميدانى و بدون هرگونه ملاحظه‏اى از سوى آزمودنى‏ها صورت گرفته است؛ با توجه به تجربه‏اى كه در طى سال‏ها تبليغ در دانشگاه‏ها و جلسات مشاوره خصوصى داشته‏ام برخى از موارد مطرح‏شده در مشاوره‏ها را نيز جزء زيرمجموعه‏هاى موضوع قرار داده‏ام تا دامنه تحقيق از كلى‏گويى فراتر رود و به جزئيات ملموس و محسوس نزديك‏تر شود. روش تحقيق و مشكلات آن‏ پس از انتخاب موضوع تحقيق (بررسى مسائل و مشكلات دختران دانشجو و اولويت‏ها) اقدام به تنظيم پرسشنامه‏هايى در اين زمينه كرديم. با توجه به اين‏كه پرسشنامه‏هاى تستى براى دانشجويان ذهنيّتى مشابه ذهنيت پرسش‏گر ايجاد مى‏كرد تصميم گرفتيم سؤال‏ها را به صورت تشريحى و كلّى مطرح كنيم تا پاسخ‏ها به واقعيت نزديك‏تر گردد و از باورها و اعتقادات دانشجويان سرچشمه گرفته باشد. البته در حين بررسى پرسشنامه‏ها به صحت انتخاب خود بيش از پيش واقف شديم. سؤالات پرسشنامه‏ها عبارت بود از:
الف) فرض كنيد شما مسئول امور بانوان كشور هستيد، اساسى‏ترين مسائل و مشكلاتى را كه مورد توجه قرار مى‏دهيد چه خواهد بود (با توجه به اولويت‏ها)؟
ب) اگر شما مسئول امور بانوان كشور بوديد، چه راهكارهايى را براى حل مسائل زنان پيشنهاد مى‏كرديد؟
ج) مهم‏ترين مسائلى را كه دختران دانشجو با آن روبه‏رو هستند چيست؟
د) چه راهكارهايى را براى حل مسائل و مشكلات دختران دانشجو پيشنهاد مى‏كنيد؟
ه) روند حل مسائل و مشكلات زنان را در جامعه كنونى ايران چگونه ارزيابى مى‏كنيد؟ پرسشنامه‏ها بين دانشجويان توزيع شد و پس از چند روز پاسخ‏هاى تفصيلى و گاه نيمه تفصيلى آن‏ها را دريافتيم و سپس به طبقه‏بندى پاسخ‏ها و اولويت ‏بندى آن‏ها پرداختيم. مشكلاتى كه بر سر راه تحقيق داشتيم عبارت بود از:
1. چون سؤالات كلى بود برخى از دانشجويان كه در نوشتن مشكل دارند و سخت مى‏نويسند يا پاسخ نداده يا بسيار مجمل نوشته بودند.
2. برخى مى‏گفتند سؤالات سخت است لذا پاسخ ندادند.
3. پاره‏اى ديگر مى‏گفتند ما هيچ مشكلى نداريم همين كه دانشگاه آمده‏ايم برايمان بس است!
در مجموع پرسشنامه‏هايى كه دانشجويان آن‏ها را تكميل كرده بودند(پاورقي 1 . علاوه بر روش پرسش و پاسخ كه از طريق پرسشنامه‏ها بود، با استفاده از بيش از هزار مورد مشاوره خصوصى كه در طول يك ماه مبارك رمضان با دانشجويان دانشگاه اهواز داشتم و پيش از آن در ديگر دانشگاه‏ها، به تنظيم طرح اصلى پرداختم.) حاوى مطالب بسيار ارزنده‏اى است كه اينك به تنظيم چارچوب و طرح اصلى آن مى‏پردازيم. مشكلات دختران دانشجو در يك نگاه‏ اگر بخواهيم به اجمال به مشكلات دختران دانشجو كه در پرسشنامه‏ها ذكر شده است بنگريم، نكات جالب و قابل توجهى مى‏يابيم. در اين بخش از مقاله مشكلات به صورت كلى مطرح مى‏شود و سپس در مورد هريك و زيرمجموعه‏هاى آن‏ها بحث خواهد شد. به نظر مى‏رسد اولين و مهم‏ترين مسئله در مورد دختران دانشجو كه دغدغه فكرى آن‏ها است، مسئله تحصيل و مشكلات مربوط به درس خواندن است. مشكلاتى هم‏چون كم بودن آگاهى و اطلاعات، ندانستن روش‏هاى صحيح مطالعه، داشتن اضطراب هنگام امتحانات و... و پس از اين مشكل، مسئله اشتغال مطرح است و سپس ازدواج. گفتنى است كه تفاوت آمار اشتغال و ازدواج خيلى زياد نيست و نمى‏توان اولويت خاصى بين آن دو در نظر گرفت. مسائل اعتقادى و ناآگاهى‏هاى خانواده‏ها نسبت به دين و مسائل مذهبى، مسائل روانى همانند عدم امنيّت و خودناباورى و... و نبود امكانات رفاهى و اقتصادى نيز از ديگر مسائل مورد ابتلاى دانشجويان دختر است. نكته قابل توجه اين است كه زمان و مكان در بيان نظرگاه‏ها و نگرش‏ها و اولويت‏بندى‏ها بسيار مؤثر است؛ براى مثال، با توجه به اين‏كه پرسشنامه‏ها دقيقاً در ايام ويژه امتحانى و قبل از فرجه‏ها بين خواهران توزيع شده، بديهى است كه دغدغه ذهن آن‏ها در چنين شرايطى به صورت مقطعى، درس خواندن، گذراندن امتحانات به بهترين وجه، مشروط نشدن و... است و اگر اين پرسشنامه‏ها در ابتداى ترم توزيع مى‏شد به يقين اولويت با مسائل ديگر بود. از اين رو مشكلات تحصيلى و علمى دانشجويان را نمى‏توان به عنوان مشكل اول آن‏ها مطرح كرد؛ چنان كه در برخى از پاسخ‏ها در اين مورد خاص، واژه «فعلاً» به چشم مى‏خورد و اين نمايانگر عدم اولويت بالاصاله است. به هر حال گذشته از مورد اول، مشكلات دختران دانشجو را مى‏توان به صورت زير اولويت‏بندى كرد:
1. مسائل اجتماعى مانند اشتغال، ازدواج، ارتباط با استادان و ديگر دانشجويان و نبودن پست‏هاى مهم براى زنان و...؛
2. مشكلات اعتقادى مانند ناآگاهى از فلسفه عبادات و حجاب، مبهم بودن نقش زن در دين اسلام و بى‏اهميت بودن امر به معروف و نهى از منكر در دانشگاه، ارتباطهاى نامشروع، وجود منكرات به صورت عَلَنى و...؛
3. مشكلات مربوط به دوره تحصيل مانند دور بودن از خانواده، مسائل اقتصادى در دانشگاه‏ها و رفت و آمدهاى زياد بين شهر براى تحصيل و وطن و...؛
4. مشكلات روانى مانند عدم امنيّت در شهر و در دانشگاه، احساس كمبود و فشار روانى، خودناباورى، عدم اعتماد به نفس، مسائل روانى ناشى از انحرافات جنسى هم‏چون استمنا، سُحق و ارتباطهاى نامشروع؛
5 . مشكلات طبيعى در دانشگاه و خوابگاه‏ها هم‏چون نبودن امكانات رفاهى، سالن‏هاى ورزشى، نور نامناسب اتاق‏ها، غذاهاى نامطلوب و... . نكته مهم و قابل توجه اين است كه مشكل ازدواج را - به عنوان اصلى‏ترين مشكل دختران دانشجو - مى‏توان هم در زمره مشكلات روانى دانست و هم اجتماعى و هم جزء مشكلات اقتصادى. در مجموع ازدواج و اشتغال مهم‏ترين دغدغه فكرى دانشجويان است كه اگر مسئولان امور بانوان و طراحان برنامه‏هاى ويژه بانوان به اين دو نكته مهم توجه نداشته باشند برنامه‏ريزى‏هاى آنان سطحى و روبنايى خواهد بود و نتيجه مورد انتظار را نخواهد داشت. حاصل تحقيق‏هاى گوناگون با روش‏هاى متفاوت اين است كه دختران پيش از ازدواج دچار نوعى تحيّر و سردرگمى و در نتيجه آن افسردگى مى‏شوند. آن‏ها براى‏آينده خويش نمى‏توانند افق روشن و قابل اتكايى را تصور كنند و ديدن موارد متعددى در اجتماع كه در زندگى خانوادگى دچار شكست شده‏اند، به تيره‏تر ديدن آينده از سوى دختران كمك مى‏كند. براى ايجاد آرامش روحى - روانى و برقرارى ثبات فكرى و عملى در دختران دانشجو بايد تسهيلات ازدواج فراهم گردد. تجربه فردى نشان مى‏دهد كه دختران و پسرانى كه ازدواج كرده‏اند در امر تحصيل موفق‏تر از مجردها هستند، اگرچه استثناهايى نيز در اين زمينه وجود دارد ولى غالباً آنان كه ازدواج كرده‏اند انگيزه‏مندترند و تلاشى مضاعف براى خروج از دانشگاه و ورود به صحنه زندگى مى‏كنند. اكنون با توجه به اولويت‏هاى ذكرشده از سوى دانشجويان به تفصيل و توضيح مسائل و مشكلات دختران دانشجو و ارائه راهكارها مى‏پردازيم و اميد آن داريم كه ياريگر مسئولان فرهنگى جامعه باشد. الف) مشكلات اجتماعى‏ دانشجويى كه با تلاش پى‏گير و مداوم خود طلسم ورود به دانشگاه را شكسته است و به سرزمين آرزوهاى جوانان پاى نهاده، به يقين در سر سوداى استفاده از تخصص و علم خود را مى‏پروراند. او از بدو ورود به دانشگاه براى خويش كاخ بلندى از آرزوها را مى‏سازد و با اهدافى چون خدمت به جامعه انسانى، پيشرفت علم و دانش در كشور اسلامى ايران، داشتن وجهه اجتماعى مناسب و ايجاد رضايت و خشنودى براى والدينى كه بيش از دو دهه خون دل خوردند تا او را به دانشگاه بفرستند تا به قول آن‏ها «براى خود كسى شود» و يا «دستش به دهانش برسد» و... به آينده‏اى روشن چشم مى‏دوزد. برخى رشته مورد تحصيل خود را اولين انتخاب مى‏دانند و به آن عشق مى‏ورزند و پاره‏اى ديگر تنها و تنها به عشق ورود به دانشگاه رشته پايين را برگزيده‏اند، لذا با بى‏ميلى نسبت به رشته خود، براى اتمام دوره تحصيل و خداحافظى با درس‏هايى كه‏دوست ندارند لحظه‏شمارى مى‏كنند. در ميان دسته دوم برخى مى‏مانند و تا آخر مى‏سوزند و مى‏سازند و برخى ديگر از ميانه راه با همت بلند بر مى‏گردند و تغيير رشته داده، تحصيل را براى خود زيبا و دوست‏داشتنى مى‏كنند. همه اين تلاش‏ها و تحمل رنج‏ها و مشقت‏ها به اميد آينده‏اى بهتر است كه بايد از سوى مسئولان براى جوانان فراهم گردد؛ آينده‏اى كه از طريق ايجاد زمينه‏هاى مناسب اشتغال تضمين مى‏شود و اكنون با توجه به بالا بودن رشد بيكارى در جامعه ما و زياد بودن نيروهاى متخصص بيكار، به افسانه بيش‏تر شبيه است تا واقعيت! - اشتغال و دانشجو در رأس مشكلات اجتماعى، بحث اشتغال است.
در اين باره مسائل زير جالب توجه است:
1. استادان دانشگاه با توجه به آشنايى بيش‏تر با فضاى بيرون از دانشگاه و داشتن اطلاعات آمارى در مورد بيكارى و كيفيت بازار كار و گاه به علت بى‏مهرى به نظام و به قصد ايجاد نوعى بدبينى در بين جوانان، بذر دلهره و اضطراب ناشى از مبهم بودن آينده كارى و شغلى آنان را در دل‏ها مى‏افشانند و موجب دلمردگى و افسردگى مى‏شوند.
2. پاره‏اى از رشته‏هاى انتخاب‏شده از طريق دختران با معيارهاى فرهنگى جامعه سازگارى ندارد و براى اشتغال آنان مشكل‏ساز است؛ مثلاً رشته‏هاى فنّى و مهندسى نه با روحيّه و روان طبيعى زنان ملايمت دارد و نه تضمين شغلى مناسب براى دختران مهندس وجود دارد و در واقع جامعه ما پذيراى اين نيست كه زنان مهندس در رأس كارها قرار گيرند و مردان زيرمجموعه آن‏ها باشند و اين دغدغه فكرى دختران مشغول به تحصيل در رشته‏هاى مهندسى است.
3. عدم تساوى حقوق زن و مرد در شغل‏هاى يك‏سان، نگرانى ديگرى است كه از سوى دختران مطرح شده است.
4. ناتوانى در جمع بين دو مهم يعنى تربيت نسل آينده يا ايجاد محيط سالم‏خانوادگى براى همسر و فرزندان و حضور اجتماعى و ورود به صحنه اشتغال و توليد و خدمات از ديگر مسائلى است كه بسيارى از دختران در انتخاب يكى از اين دو مورد يا جمع بين آن‏ها دچار مشكل هستند و خواستار تشكيل كلاس‏هاى آموزشى مناسب براى انتخاب بهتر مى‏باشند.
5 . نكته ديگر درباره اشتغال، تجديد و كنترل ارتباط با نامحرم‏ها و حفظ حدود شرعى و اجتماعى به گونه‏اى متعادل است. به گفته آن‏ها مقيد بودن به برخى از شئون اجتماعى موجب خروج از دايره شريعت و احكام و حدود الهى مى‏شود و مقيد بودن به احكام الهى مانع پايبندى به شئون اجتماعى است و براى حفظ و شناخت حدود و مرزها بايد مؤلّفه‏هاى دينى و اجتماعى بيش از پيش تبيين و تفسير شوند.
6. مشكل ديگر در زمينه اشتغال، تعارض مبحث اشتغال با درخواست همسران است. به عبارت ديگر، بسيارى از مردان اجتماع ما با شغل خارج از منزل براى زنان و استمرار ارتباطهايى كه لازمه اشتغال است مخالف‏اند؛ به ويژه آن‏گاه كه زنان آن‏ها باردار يا صاحب نوزادى مى‏شوند كه نياز شديد به حضور فيزيكى و عاطفى مادر دارد، اين مخالفت چهره جدّى‏ترى مى‏يابد و موجب ايجاد تنش و اختلاف خانوادگى مى‏شود.
7. زنان در كشور ما قادر به داشتن مشاغل مهم نيستند و اين مسئله روح برخى از دختران را آزار مى‏دهد، به گونه‏اى كه تحصيل و مدرك را براى خالى نبودن عريضه، محترم مى‏شمارند و خود را بازنده‏هاى ميدان اجتماع و سياست مى‏دانند و براى مبارزه با اين تقدير پيش‏ساخته در پى راه‏حل مى‏گردند. گفتنى است اشتغال آن گونه كه تاكنون از آن بحث شده است تنها جنبه اجتماعى و اقتصادى ندارد. به عبارت ديگر، بُعد اجتماعى اشتغال و حضور در مجامع گوناگون و كسب وجهه اجتماعى را نمى‏توان به عنوان تنها اثر اشتغال زنان دانست و اگرچه محصول و نتيجه اشتغال بهينه شدن وضعيت اقتصادى است امّا يكى از مهم‏ترين مسائل مربوط به اشتغال، مسئله آرامش روانى است. بنابر آمارگيرى در كشورهاى‏بزرگ دنيا، زنان شاغل كمتر از زنان غيرشاغل به افسردگى مبتلا مى‏شوند.
(پاورقي 1 . جوآن بوريس آنكو، جلوه‏هاى زندگى يك زن.) و آن‏گاه كه به دوران يائسگى مى‏رسند به علت اين‏كه نوعى رضايت از گذشته شغلى خود دارند دچار يأس و نوميدى نمى‏شوند و با افتخارات و خاطرات دوره جوانى و اشتغال خويش به زندگى خود رنگ رضايت و اميدوارى مى‏بخشند. بنابراين بُعد روانى اشتغال را نيز بايد در نظر گرفت و آن احساس رضايت و خشنودى از خدمت به جامعه بشرى است و نيز افزايش اعتماد به نفس كه ناشى از مفيد واقع شدن دانشجويان دختر براى اجتماع است. راهكارهايى كه از سوى دانشجويان دختر براى رفع مشكل اشتغال مطرح شده است عبارت‏اند از:
الف) ايجاد بستر مناسب براى اشتغال زنان با توجه به رشته‏هاى موردتحصيل آنان و متناسب با توانايى‏هاى زنان. نكته قابل توجه در اين زمينه اين است كه در حاصل تحقيق 25 ساله در صد دانشگاه كه در چهل كشور دنيا صورت گرفته آمده است: اگر هدف و كار افراد بيش از توانايى‏هاى آن‏ها باشد دچار اضطراب مى‏شوند و اگر هدف و كارشان پايين‏تر از استعداد و توانايى‏هاى آن‏ها باشد دچار افسردگى مى‏گردند.(پاورقي 2 . برگرفته از سخنرانى دكتر هلاكويى در سمينار روان‏شناسى كمال.) بنابراين اگر كسى با رشته تخصصى بالا و توانايى‏هاى زياد به علت نابه‏سامانى در سيستم اشتغال‏سازى كشور مجبور به انجام دادن كارهايى كمتر از حدّ توانايى‏اش باشد دچار افسردگى و دلمردگى مى‏شود و اين اختلال روانى در نگاه كلان موجب ايجاد بحران‏هاى روانى در جامعه مى‏شود.
ب) ايجاد مراكز و كارخانه‏هايى كه پرسنل آن زنان باشند تا دختران دانشجو در رشته‏هاى فنّى و مهندسى در محيط سالم و به دور از ارتباطات غيرصحيح وغيرشرعى جذب بازار كار شوند.
ج) در مرحله قانون‏گذارى براى زنان شاغل حتماً وظايف اصلى آنان كه تربيت نسل آينده و همسردارى است لحاظ شود تا اشتغال مانع انجام وظيفه آن‏ها نشود.
د) ارتباط تنگاتنگ و نزديك بانوان نماينده مجلس با دختران دانشجو و آشنايى با مشكلات فعلى و نيز مسائل و مشكلاتى كه احتمالاً در آينده گريبانگير آن‏ها مى‏شود و ايجاد اميدوارى از سوى آنان براى اشتغال زنان در آينده.
ه) ترويج فرهنگ صحيح اشتغال بانوان از طريق رسانه‏هاى گروهى به ويژه صدا و سيما. بايد براى مردم اين باور را ايجاد كرد كه اشتغال زنان به معناى مبارزه با مردان يا در دست گرفتن نبض اقتصاد جامعه و برتر جلوه دادن جنس زن به مرد نيست. بايد با شعارهاى فمينيستى از هر نِحله و تركيبى جلوگيرى كرد تا بستر مناسب و طبيعى براى اشتغال زنان فراهم شود. اقتصاد و فرهنگ ما سفره‏اى گسترده است كه نياز به تعاون دو جنس مرد و زن دارد تا موانع از سر راه برداشته و رشد و پوياى در آن يافت شود. به زنان جامعه تعليم دهيم كه زندگى ميدان مبارزه زن و مرد نيست و در قرن بيست و يكم بايد اين دو پيكره اجتماع با تعاون و همكارى راه زندگى را هموار كنند و در كنار يكديگر آينده‏اى سعادتمندانه را بسازند.
و) چنان‏كه اخبار نگران‏كننده در مورد كمبود فرصت‏هاى شغلى براى زنان در سطح وسيع و گسترده پخش مى‏شود، اخبار اميدواركننده در اين زمينه را نيز از طريق شبكه‏هاى خبرى و اطلاع‏رسانى به سمع و نظر دانشجويان برسانند تا از نگرانى و اضطراب آن‏ها كاسته شود و درصدد حلّ اين معضل برآيند؛ براى مثال كارشناسان در اين زمينه مى‏نويسند: زنان در مقايسه با مردان از فرصت‏هاى شغلى بالقوه كمترى برخوردار هستند كه اين مشكل مى‏تواند از طريق افزايش سطح تحصيلات و مهارت، تغيير نگرش‏هاى‏حاكم بر جامعه و تغيير قانون كار تخفيف يابد. اين عوامل باعث شده است كه ايران در مقايسه با كشورهاى ديگر فقط 12 درصد سهم اشتغال براى زنان داشته باشد.
پاورقي (1 . پيام زن،سال نهم، ش 10، دى ماه 1379، ص 32.)
– ارتباطها و مشكلات دختران‏ مشكل مهم ديگر در دوران تحصيل براى دختران دانشجو، ارتباط و كيفيت آن است و اين مقوله از زير مجموعه‏هاى مشكلات اجتماعى است. بحث ارتباطهاى دانشجويان دختر را در دو بستر مى‏توان بررسى كرد: الف) ارتباطهاى مشروع كه برخى در ارتباط با استاد و برخى ديگر در رابطه با همكلاسى‏هاى مذكر و برخى ديگر مربوط به همكاسى‏هاى مؤنث و دوستان خوابگاهى است. خاستگاه اين مشكل نيز گاهى روانى است يعنى دختران به علت كمرويى و ضعف نفس يا عدم تربيت صحيح خانوادگى و گاه به علت ندانستن حدود ارتباطها دچار مشكل مى‏شوند. اَشكال مختلف اين مسئله عبارت‏اند از:
- سخن نگفتن در مورد مسئله‏اى كه مى‏دانند، به علت احتمال مسخره شدن از سوى ديگران؛
- نوعى حيا و حُجب منفى و احترام افراط گرايانه به استاد و در نتيجه ترس از بيان عقيده؛
- ترس و اضطراب ناشى از عدم اعتماد به نفس هنگام ارائه درس به استاد يا كنفرانس‏هاى كلاسى؛
- ندانستن حدود و ميزان ارتباط صحيح با ديگران به گونه‏اى كه زمينه سوء استفاده ايجاد نشود؛
- شماتت از سوى دوستان همكلاسى به سبب عدم ارتباط با ديگران؛
- ترس از سوء ظن‏هاى ديگران يا در مظان تهمت قرار گرفتن و در نتيجه انزوا گزينى؛
- آشنا نبودن با اصول ارتباط و در نتيجه عدم برقرارى ارتباط صحيح با دوستان هم اتاقى و همكلاسى.
ب) ارتباطهاى نامشروع‏ - راهكارهاى پيشنهادى از سوى دختران دانشجو در زمينه رفع مشكل ازدواج از سوى دختران راه حل‏هايى ذكر شده است كه برخى نياز به برنامه ريزى كلان در سطح كشور دارد و برخى ديگر با اندك تدبير مسئولان دانشگاه و مسئولان امور بانوان قابل حل است. با توجه به اين‏كه «انگيزش» از نظر روانى در رفتارهاى افراد نقش اساسى دارد و حتى برخى از انديشمندان تربيتى و روانشناسى تاريخچه پيدايش علم روان‏شناسى را به پيدايش انگيزش متصل مى‏كنند و چون انگيزش از هنگام خلقت اولين انسان وجود داشته و موجب بروز رفتارهاى مثبت و منفى او مى‏شده است تاريخ علم روان‏شناسى را همزمان با تولّد اولين انسان مى‏دانند، بايد به انگيزش ارتباطها توجه كرد. شايد يكى از انگيزه‏ها نمايش فيلم‏هايى است كه ارتباطهاى غير متعارف را تبليغ مى‏كند و آن را به عنوان نيازى اساسى در درون افراد در مى‏آورد. استفاده از فيلم‏هايى چون «دخترى با كفش‏هاى كتانى»، «شوكران»، «مرد عوضى» و... كه هر يك به نوعى تيشه به ريشه باورهاى دينى زده و باعث ازدياد فرار دختران و افزايش ارتباطهاى ناصحيح و شكستن قداست‏ها است، پرده‏هاى حيا را در ميان دختران دريده و آن‏ها را به سوى روابط عاشقانه غير منطقى و نامشروع مى‏كشاند. دخترانى كه پيش از ورود به دانشگاه در هاله‏اى از قداست و حجب و حيا بودند امروز براى اين‏كه از قافله تمدن و كاروان تجدّد! عقب نمانند با الهام از الگوهاى غربى، به ارزش‏ها و باورهاى دينى پشت مى‏كنند و اين حاصل تسامح و تساهل در مقوله‏هاى فرهنگى و دينى است. بنابراين تغيير روش و منش فرهنگى، اولين راهكار براى مهار و معنادار كردن ارتباطهاى دختران و پسران است. نكته ديگر تبيين و تغيير حدود و مرزهاى ارتباطها و روشنگرى است كه بايد توسط متوليان دين، اعم از مبلغان، نويسندگان، هنرمندان و... صورت گيرد. در واقع ارتباطهاى تعريف نشده بايد بررسى شود. توجه به نيازِ «تعلّق» كه از نظر انديشمندان تربيتى يك نياز مهم اجتماعى است و ارائه راه حل‏هاى مناسب براى برآوردن اين نياز نيز راهگشاى اين قضيه خواهد بود. در اين زمينه بايد به خانواده‏ها نيز آموزش داد كه عشق و محبت خود را بدون تبعيض و با تساوى بين فرزندان تقسيم كنند و چتر عاطفه خود رابر سر فرزندان جوان بگسترانند تا آن‏ها براى ارضاى «نياز به محبت و داشتن تكيه گاه معنوى» به ديگران روى نياورند.
منبع: دفتر مطالعات و تحقيقات زنان
womenrc.com



نسخه چاپی