هِرَم فریتاگ Freytag’s Pyramid
 هِرَم فریتاگ Freytag’s Pyramid

نویسنده: سیما داد

 

گوستاو فریتاگ، اندیشمند آلمانی قرن نوزدهم، در کتاب خود با عنوان فنّ نمایش (1863) ساختار نمایشنامه‌های پنج پرده‌ای را هِرَمی فرض می‌کند که از سه بخش اصلی یعنی عمل اوج گیرنده، نقطه‌ای اوج و عمل فروردین تشکیل می‌یابد و هر یک از این سه بخش نیز به نوبه‌ی خود از بخشهای کوچکتری ساخته می‌شود، بدین شرح:
آ: مقدمه
الف: لحظه‌ی شروع عمل اوج گیرنده
ب: اوج گیری، عمل اوج گیرنده
ج: نقطه‌ی اوج
د: فرود
ر: فاجعه، عمل فرودین
همانگونه که پیداست، «ج» غایت اوج گیری و «ر» نهایت فرود است. تطبیق این ساختار بر نمایشنامه ی‌هاملت چنین است:
عمل اوج گیری با زمینه چینی و صحنه‌ای که روح راز قتل پدر‌هاملت را بر‌هاملت فاش می‌کند آغاز می‌شود. این قسمت همان است که ارسطو، پیچیدگی یا وضعیت بغرنج (complication) می‌نامد. بخش اوج گیرنده با کشمکش میان‌هاملت و کلادیوس (عموی‌هاملت) ادامه می‌یابد. در این بخش‌هاملت بر اوضاع مسلط است.
اوج این بخش، یعنی نقطه‌ی اوج نمایشنامه در صحنه‌ی نمایشی که‌هاملت برای آزمایش صحت و سُقم گفته‌های روح در حضور کلادیوس و ملکه (مادرش) ترتیب می‌دهد، فرا می‌رسد. در این مرحله،‌هاملت به صحت موضوع یقین می‌یابد و تکلیف او روشن می‌شود. پس از این لحظه، نقطه‌ی عطف نمایشنامه که سرآغاز عمل فرود است در می‌رسد. این نقطه‌ی عطف با عدم توفیق‌هاملت در اقدام به قتل کلادیوس همزمان است. از این لحظه به بعد، در بخش فرود، معارض‌هاملت یعنی کلادیوس تسلّط اوضاع را در دست می‌گیرد و حوادث بعدی در این مسیر نهایتاً به نقطه‌ی فاجعه بار نمایشنامه که گره گشائی هم نامیده می‌شود، می‌انجامد. این مرحله، حوادث دردناک، رقّت انگیز و موحشی چون مرگ‌هاملت، مرگ کلادیوس، مرگ ملکه و لارتِس را در پی دارد.
اگر چه هرم فریتاگ موارد استفاده فراوان پیدا کرده است، نمی‌توان آن را بر همه‌ی آثار نمایشی تعمیم و تطبیق داد.
منبع مقاله :
داد، سیما (1378)، فرهنگ اصطلاحات ادبی، تهران: مروارید، چاپ چهارم.
 
نسخه چاپی