پزشکی قانونی در اسلام
 پزشکی قانونی در اسلام

نویسنده: جلال جابری

 
پیشگفتار:
ستایش و سپاس مرخدای جهانیان راست و درود و سلام بر اشرف پیامبران، سرور ما محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) و بر خاندان و اصحاب و یارانش باد و درود بر آنانکه از ایشان پیروی می‌نمایند تا روز رستاخیز.
به منظور احقاق حق و نفی باطل، کار پزشکی قانونی در یک کشور اسلامی عملی ضروری و بدیهی است. اسلام در بسیاری از موارد در کتاب و سنت و فتاوی فقها در جهت پیشبرد عدالت و امر قضاوت، کارهای پزشکی قانونی را مطرح ساخته است. این امر ما را بر آن داشت که در قرآن کریم و احادیث نبوی و گفتار صحابه آنچه مربوط به پزشکی قانونی درباره کشف نوع جنایت و آلت جرم نسبت به مقتول آمده به بحث و پژوهش بپردازیم. همچنین معاینه اجساد مقتولان برای تعیین و تشخیص علت مرگ و بررسی آثار جنایت، روشنگر قاضی خواهد بود تا در قضاوت حکمی عادلانه و مبتنی بر پایه‌های علمی صادر کند.
آیاتی از قرآن کریم به صراحت به مسأله پزشکی قانونی اشاره دارد از آن جمله سوره بقره آیه 72: «وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِیهَا وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَّا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ».
ای بنی‌اسرائیل به یاد آرید، آنگاه که فردی را کشتید، پس از آن به کشمکش و نزاع پرداختید و یکدیگر را به قتل متهم نمودید، و خداوند آنچه پنهان کردید هویدا کند؛ بدین سان که با زدن بخشی از گاو به بدن مقتول خداوند او را زنده ساخته تا قاتل خود را معرفی کند.
اما با پایان یافتن وحی عصر معجزه پیامبران پس از رسالت حضرت ختمی مرتبت سپری شد. اینک چگونه می‌توان بر اسرار و رازها پی برد، خداوند تبارک و تعالی این امر را از راه دانش و به کارگیری عقل آسان نمود که نمونه‌ای از آن پیشرفت علم پزشکی و پزشکی قانونی است.(1)
خداوند متعال درباره اسرار آفرینش انسان می‌فرماید: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ سُلاَلَةٍ مِنْ طِینٍ‌ * ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِی قَرَارٍ مَکِینٍ‌ * ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَاماً فَکَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ‌». (مومنون، آیه12-14)
این آیه شریفه گواه بر اعجاز در آفرینش انسان است که می‌توانیم در زمینه پزشکی قانونی از آن بهره‌مند گردیم. اکنون این سئوال مطرح می‌شود که چه کسی زن آبستن را معاینه می‌کند تا تاریخ بسته شدن نطفه را تشخیص دهد و در نهایت بتواند تاریخ ارتکاب زنا را معین کند و چنانچه در این فاصله عمل کورتاژ صورت گیرد چه کسی می‌تواند به این موضوع پی برد و علل و ابزارهای استفاده شده در سقط چنین را کشف نماید. آیا جز از راه توسل به پزشک قانونی است. ما باید بدانیم که اسلام برای انسان در همه مراحل حتی قبل از حاملگی با انتخاب صحیح همسر، و از زمان حمل تا مرگ و پس از مرگ، اهمیت ویژه‌ای قائل است. بنابراین بررسی و تحقیق در هر یک از این مراحل و شناسایی عوامل مثبت و منفی ضروری می‌نماید. پس به حق باید زبان ثنا و ستایش گشود: «فتبارک الله احسن الخالقین».
خداوند متعال در سوره یوسف آیات 25-28 درباره داستان یوسف و زن عزیز مصر می‌فرماید: «وَ اسْتَبَقَا الْبَابَ وَ قَدَّتْ قَمِیصَهُ مِنْ دُبُرٍ وَ أَلْفَیَا سَیِّدَهَا لَدَى الْبَابِ قَالَتْ مَا جَزَاءُ مَنْ أَرَادَ بِأَهْلِکَ سُوءاً إِلاَّ أَنْ یُسْجَنَ أَوْ عَذَابٌ أَلِیمٌ‌ * قَالَ هِیَ رَاوَدَتْنِی عَنْ نَفْسِی وَ شَهِدَ شَاهِدٌ مِنْ أَهْلِهَا إِنْ کَانَ قَمِیصُهُ قُدَّ مِنْ قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَ هُوَ مِنَ الْکَاذِبِینَ‌ * وَ إِنْ کَانَ قَمِیصُهُ قُدَّ مِنْ دُبُرٍ فَکَذَبَتْ وَ هُوَ مِنَ الصَّادِقِینَ‌ * فَلَمَّا رَأَى قَمِیصَهُ قُدَّ مِنْ دُبُرٍ قَالَ إِنَّهُ مِنْ کَیْدِکُنَّ إِنَّ کَیْدَکُنَّ عَظِیمٌ‌».
هر دو به جانب دَرِ قصر شتافتند، یوسف از ره فرار و زلیخا به جهت کامجویی. در آن هنگام عزیز مصر را بر آستانه در یافتند، زلیخا با مهارت شگفت‌آوری همچون ابلیس یکباره اوضاع را دگرگون جلوه داد، ظالم را مظلوم و بی‌گناه را متهم نمود. یکی از خویشان زلیخا شهادت داد و گفت: چنانچه پیراهن یوسف از پشت دریده شده باشد، زن دروغگو و یوسف راستگوست؛ پس آن زن از یوسف کام خواسته و یوسف گریخته است.(2) پس با کشف جرم حق اثبات شد و نیرنگ و ادعای نادرست رسوا شد. این همان پزشکی قانونی است که ستم را از مظلومان برمی‌دارد و حق را به صاحبانش برمی‌گرداند.
در دوران خلافت عمربن خطاب (رضی الله عنه) زنی به جوانی عشق می‌ورزید و می‌خواست که کام دل از او بستاند چون از این کار درماند، تدبیری اندیشید تا جوان را سخت گوشمالی دهد. تخم مرغی را شکست و زرده آن را جدا ساخت و سفیده آن را بر دو ران خود مالید آنگاه نزد خلیفه شکایت برد که آن جوان تجاوز به عنف کرده است. عمر تصمیم گرفت که حد شرعی را اجرا کند اما به اشاره حضرت علی بن ابی‌طالب (علیه السلام) (پیش از اجرای حد) آب گرم بر روی ران آن زن ریختند که بوی سفیده تخم مرغ به مشام رسید و بدین‌سان عمر از اجرای حد منصرف شد.
این ماجرا به وضوح نقش آزمایش‌های پزشکان قانونی و نیز آزمایش‌هایی که در لابراتورهای مجهز شیمی جهت تشخیص ماهیت و نوع مواد به کار رفته در جرم و جنایت و نیز سازنده آنها انجام می‌شود را آشکار می‌سازد. خداوند می‌فرماید: «فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» (سوره نحل آیه43) اگر نمی‌دانید از دانایان بپرسید.
در زمان رسول گرامی شخصی مرتکب زنا شد و ایشان علی (علیه السلام) را فرمودند که حکم رجم را اجرا کند. و چون علی (علیه السلام) خواست فرمان را اجرا کند آن مرد را مقطوع الذکر یافت. از اجرای حد امتناع ورزید با این استدلال که آن مرد توانایی انجام زنا را ندارد پس نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بازگشت و ایشان را از جریان امر آگاه ساخت.(3)
از این داستان می‌توان نتیجه گرفت که مقدمات صدور حکم از قبیل اقامه شهود و اعتراف و غیره صورت گرفته بود ولی به هنگام اجرای حکم معلوم شد که آن شخص فاقد آلت تناسلی است لذا حکم اجرا نشد و علی (علیه السلام) استدلال کرد که چنین فردی قادر به عمل زنا نیست به عبارت دیگر این حق به ما داده شده است که در این‌گونه موارد با معاینه اعضای تناسلی شخص مورد اتهام، امکان هم‌بستر شدن و توانایی عمل زنامی‌شویی را متوجه می‌شویم.
خداوند سبحان «سوره یوسف آیه17» آنگاه که داستان برادران یوسف جامه خون‌آلود یوسف را نزد یعقوب می‌آورند، می‌فرماید: «وَ جَاءُوا عَلَى قَمِیصِهِ بِدَمٍ کَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمِیلٌ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ‌». ترجمه: پیراهن یوسف را آغشته به خون دروغین نزد پدر آوردند، پدر گفت: نفس شما این عمل زشت را در نظرتان بیاراست. پس صبر جمیل پیشه کنم و خداوند بر آنچه اظهار می‌کنید، مرا یاری دهد.
اکنون ما چگونه نوع خون روی پیراهن را می‌توانیم بشناسیم؟ آیا خون انسان یا خون حیوان بویژه اگر خونهای غیرعادی بر روی بدن مقتول و یا مثلاً بدنه اتومبیلی که او را زیر گرفته است دیده می‌شود چگونه می‌توان تشخیص داد که این خونها متعلق به فلان مقتول است تا بتوان اتومبیلی که وی را زیر گرفته است، مشخص کرد. لذا اگر پزشکی قانونی و آزمایشگاههای ویژه کشف جرائم نبود نمی‌توانستیم با قاطعیت با جنایتکاران فراری برخورد نمائیم.
در فقه اسلامی برای اثبات جنایت قتل چهار دلیل ارائه می‌دهند که عبارتست از: اعتراف قاتل، اقامه شهود، قسامه و قرائن. آنچه که در اینجا برای ما مهم است قرائن و شواهد است. قرائن جمع قرینه در اصطلاح فقهی امارت و نشانه‌ای است که گاه منجر به ظن غالب می‌شود و گاه تا مرز قطع و یقین به پیش می‌رود و گاه منجر به گمان ضعیف می‌شود و اساس قوت و ضعف قرائن، بستگی به هوشیاری و تیزی ذهن دارد.
فقهای مالکی و برخی از حنبلی مسلکان برآنند که قرائن و می‌شواهد دلیلی برای اثبات جرم است و حجت ایشان روایتی است منقول که پسران عفراء یعنی معاذ و مسعود هر دو ادعا کردند که ابوجهل را در جنگ بدر کشته‌اند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به آن دو فرمود: آیا شمشیرهای خود را شسته‌اید؟ گفتند: خیر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) چون به شمشیر هر دو نگریست فرمود: هر دوی شما او را کشتید.(4)
البته پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از راه وحی این مشکل را حل کرد اما امروزه جز راه پزشکی قانونی نمی‌توان این گره را گشود.
از میان فقهای حنبلی که قرائن را دلیل حجت می‌دانند، ابن‌قیم است اما جمهور فقهای اهل سنت بجز مالکیان و حنبلیان عمل به قرائن را جایز نمی‌دانند و آن را دلیل کشف جرم به حساب نمی‌آورند زیرا قرائن از شدت و ضعف برخوردار است و این موجب شک و شبهه می‌شود و قاعده کلی در این باره عمل به حدیث رسول گرامی است که می‌فرماید: «در موارد شبهه از اجرای حدود خودداری کنید» تا مبادا شک و تردید ملاک عمل گردد.(5)
درباره اثبات جرم زنا نیز چهار دلیل وجود دارد که دوتای آن یعنی شهادت و اقرار مورد اتفاق فقهاست اما در دو دلیل دیگر یعنی اثبات و قرائن اختلاف است. درباره قرائن فقهای مالکی و برخی حنبلیان معتقدند که قرائن دلیل این قول، فعل عمربن خطاب (رضی الله عنه) است. وی زنی را که از زنا باردار شده بود، رجم کرد حال آنکه زن نه می‌شوهر داشت و نه ارباب مالک و از طرف دیگر اقرار و بینه نیز وجود نداشت و عمر تنها بارداری زن را نشانه ارتکاب زنا دانسته و صحابه نیز عمل او را تأیید کردند.
امروزه چگونه می‎توان بدون معاینه پزشکی به صحت و درستی و بارداری زن پی برد؟
همچنین درباره لواط آیا اثبات آن نیاز به معاینه ندارد تا صدور حکم بی‌اشتباه تحقق پذیرد؟ و نیز درباره شارب الخمر آیا اثبات آن نیاز به آزمایش خون ندارد تا ماده مست کننده مشخص گردد؟ آیا فردی غیر از پزشک قانونی و آزمایشگاه ویژه پزشک قانونی می‌تواند چنین وظیفه‌ای را به انجام رساند؟
مالک و پیروان وی، بر این عقیده‌اند که هرگاه زنی بی ‌می‌شوهر آبستن شد و روشن گشت که وی مجبور به عمل زنا نشده است، حد بر او جاری می‌شود گفتند: چنانکه ادعا کند در این کار مجبور شده است باید این ادعا را با اماره و دلیل ثابت کند.
آیا در این مورد می‌توان بدون معاینه پرده بکارت توسط پزشک به حقیقت پی برد؟(6)
خلیفه دوم می‌گوید: بر زناکار رجم واجب است هرگاه زنا محصنه باشد و نیز بیّنه و اقرار زناکار به زنا و باردار شدن زن زناکار، رجم واجب می‌شود. آیا مسأله بارداری زن جز از راه معاینه پزشکی قانونی میسر است؟
حضرت امام علی (علیه السلام) می‌فرماید:
«زنا دو نوع است یک مخفیانه و دیگری علنی و ارتکاب زنای علنی از راه بارداری و اعتراف صورت می‌پذیرد».(7)

پی‌نوشت‌ها:

1- صابونی، محمدعلی، صفوه التفاسیر، بیروت، دارالقرآن، 1981م، بخش1، ص540.
2- صابونی، صفوه التفاسیر، بخش6، ص14.
3- فقه السنه، ج2، ص422
4- این داستان را بخاری و مسلم در صحیح خود ذکر کرده‌اند.
5- اسماعیل، حامد، الجنایات و عقوباتها فی التشریع الاسلامی، قاهره، 1990م، صص108، 125، همو، فقه السنته، بیروت، 1985، ج2، ص415.
6- فقه السنته، ج2،ص115، الجنایات و عقرباتها، ص150-151.
7- فقه السنته، ج2، ص422.

منبع مقاله :
گروهی از نویسندگان، (1394) مجموعه مقالات کنگره بین المللی تاریخ پزشکی در اسلام و ایران، چاپ دوم.
 
نسخه چاپی