سفر زیارتی در اروپای فئودالی
 سفر زیارتی در اروپای فئودالی

نویسنده: ژاک لوگوف
برگردان: بهاءالدین بازرگانی گیلانی

 

خلاف تاریخ‌نویسی سنتی که تصویری ساکن و غیر پویا از قرون وسطی به دست می‌دهد - آنجا که دهقان به ده چسبیده و زنان و مردان به جز برخی راهبان سر در راه و یا ماجراجویان صلیبی بقیه در موطن کوچک خود محصور مانده‌اند -، تاریخ‌نگاری عصر جدید برعکس تصویر دیگرگونه‌ای از انسان قرون وسطایی ارائه می‌نماید که البته بیشتر متناسب با وضع و حال او است: یک انسان متحرک قرون وسطایی که بسیار در راه است in via، و این دقیقاً با تعریف مسیحیت از انسان به عنوان ابن السبیل و به عنوان زائر homo viator سنخیت دارد. غالباً زیارت با داد و ستد و سوداگری هم پیوند داشته و زائر مردانی بوده‌اند که به طور روزافزونی چنین نقش دوگانه‌ای داشته‌اند و یا اساساً در خدمت زائران و بازرگانانی قرار داشته‌اند که شانه به شانه هم در سفر بوده‌اند.
همان‌گونه که میشل سات (1) به درستی گفته است زیارت در بادی امر تجربه کردن مجاهده‌ی جسمانی بوده است، طی طریقی با هدف «عزیمت به مقصدی دیگر». هدف اصلی این‌گونه مجاهدات آرامش روان، بخشایش معاصی و شفای تن بوده است. سفر زیارتی قرون وسطایی به معنای توبه از گناه هم بوده است، جهدی بزرگ به سوی توبه و دادن کفّاره که بعد از سال 1000 و بخصوص در قرون 12 و 13 دنیای مسیحیت را فراگرفته بود و باعث شده بود که در زائران توان و انگیزه جدیدی ایجاد شود. زائر یک ابن السبیل است که داوطلبانه به تبعید می‌رود و بر خود نوعی ریاضت تحمیل می‌کند، آنچه که به زائر تازه‌کار وجهی روحانی عطا می‌کند - که او ابتدا دچار درنگ و تردید می‌شود و پس آن‌گاه آن را با امتنان می‌پذیرد - که به آوردگاه سفر قدم گذارد، از مدرسه‌ای به مدرسه‌ی دیگر و از دانشگاهی به دانشگاه دیگر روان گردد. باید افزود که سفر خشک و خالی هرگز همسنگ سفر زیارتی که هدف مقدسی را دنبال می‌کند نیست. در همین اثنا است که شبکه‌های بسیار پیچیده‌ای از زیارتگاه‌ها بوجود می‌آیند و سلسله مراتبی در این امکنه ایجاد می‌شوند و زائران هم در پی یافتن پیوند روحانی با پروردگار و یا قدیسین‌اند و هم به دنبال ارتباطات مادی و دنیوی با مقبره و مکان مرگ خویش بر می‌آیند. در سال 333 زائران گُلی «راهنمای سفر از بوردو تا اورشلیم» را تدوین کردند و در سال 384 «اِگریا» (2) راهبه‌ی اسپانیایی گزارش زیارتش از سرزمین مقدس را به رشته‌ی تحریر درآورد. اورشلیم اولین مقصد بزرگ زیارتی محسوب می‌شد. چه کسی قادر بود بشر شدن مسیح و قبر مقدسش را که مکان اول محسوب می‌شد مورد مناقشه قرار دهد؟ اما اورشلیم برای هر کسی دست یافتنی نبود، چه به لحاظ بعد مسافت و طول زمان و هزینه سفر و هم بخاطر ناآرامی‌هایی که ناشی از جدال بر سر فلسطین میان رومیان، بیزانسیان، ایرانیان و نهایتاً مسلمانان حاکم بود و فلسطین را در موجی از مناقشات پایان‌نیافتنی فرو برده بود.
البته سفر زیارتی اصلی دیگری هم وجود داشت که به رُم ختم می‌شد، مکانی که بقایا و ابنیه بجای مانده از پطرس و پولس، قدیسین آباء کلیسا و دخمه مقابر همه‌ی شهدا و عیسویان اولیه و قبرستان‌های حومه شهری در آنجا واقع‌اند و کلیساهای زیبا و مزین به دیوارنگاه‌های مجلل آنها نظر هر زائری را به سوی خود جلب می‌کرد. خارج از دیوار شهر و دقیقاً مجاور واتیکان کلیسای جامع سان پیترو (3) قرار داشت و کلیسای جامع پولس در کنار بزرگراه به سوی اوستیا، (4) «سان لورنتسو فوری لِ مورا» (5) و «سنت آنیزه فوری لِ مورا» (6) در کنار دیگر خیابان‌های بزرگ شهر رم قرار داشتند. در داخل دیوار نیز کلیساهای «سان جووانی» در لاتران (7) و «سانتا ماریا مادجوره» بر روی تپّه‌ی «اسکیلین» (8) ساخته شدند. تا اواسط قرن نهم به امر پاپ‌ها بسیاری از اسکلت‌های قدیسین به بخش داخلی شهر رم حمل و در آن جا خاکسپاری شدند و به آن‌گونه ویژگی آئین نصرانی تسریع بخشیدند که به موجب آن قرار شد اجساد وفات‌یافتگان به داخل شهرها منتقل و مدفون گردند. چنین تحولی به همراه احداث اقامتگاه‌های ویژه موجب افزایش سفر زوّار به رم می‌شد و زوّار از نواحی دوردست - در اوایل قرون وسطی غالباً ایرلندی‌ها و انگلیسی‌ها - به آنجا هجوم می‌آوردند. در اینجا برای این که مجدداً به نقطه‌ی اوج هجوم زائران قرون وسطایی به رم و حمایت پاپ‌ها از این امر تأکید ورزیده باشیم باید جهشی تاریخ‌نگارانه به سال 1300 داشته باشیم، سالی که پاپ بونیفاتیوس هشتم آن را اولین سال مقدس - «سال جشن» (9) - اعلام کرد. هجوم زوّاری که تمنای بخشایش و آمرزش گناهان خویش داشتند نشان از اوج این حرکت پراحساس در قرون وسطی داشت و آگاهی از تهاجمی می‌داد که در قرن 16 از سوی پروتستان‌ها در پیش روی بود.
بعد از اورشلیم و رُم، سانتیاگو د کومپوستلا مکان حاشیه‌ای‌تر در گالیسیای اسپانیا سومین مکان مقدس در تدیّن قرون وسطایی مسیحیت محسوب می‌شد. ظاهراً جسد یعقوب حواری در قایقی آمده از فلسطین که گویا در ساحل گالیسیا به گِل نشسته در اوایل قرن نهم در این مکان کشف شده بود. سفر زیارتی به سانتیاگو تازه در قرن دهم با پشتیبانی بزرگترین فرقه‌ی مذهبی آن دوران مسیحیت یعنی فرقه‌ی کلونیان رونق و رواج بسیاری پیدا کرد. در فاصله‌ی سال‌های 1130 و 1140 کتاب راهنمای مشهور طریق یعقوب برای زوّار نوشته شد که بخش فوق‌العاده جالب کتاب یعقوب حواری (قدیس) Liber Sancti Jacobi را تشکیل می‌داد.
از آن جا که کار زیارت و جاده و کوره‌راه‌های زیارتی از رونق برخوردار می‌شود و تمام دنیای مسیحی را فرا می‌گیرد، لازم است به رونق و رواج اماکن دیگر نیز اشاره شود. تور که قبر مارتین قدیس متوفی به سال 397 در آن‌جا قرار دارد در این اثنا مورد علاقه فوق‌العاده‌ای قرار گرفت و مهم‌ترین شخصیت‌ها را به سوی خود جلب نمود که از جمله آنان می‌توان به شارلمانی، فیلیپ اوگوست و ریچارد شیردل اشاره کرد. لوئی قدیس حتی سه مرتبه آنجا را زیارت کرد. اماکنی که ظاهراً میکائیل ملک مقرب در آن جاها ظاهر شده نیز مورد تکریم ویژه است، قدیسی غیر جسمانی و فاقد هرگونه بقیه السیف که در عین حال فرشته‌ای بزرگ با مقامی رفیع است و عروج به آسمان را نمادینه کرده است. تقدیس این ملک مقرب در اواخر قرن پنجم بر روی «مونته جارجانو» (10) در جنوب ایتالیا آغاز شد. در نُرماندی خیل زُوّار رو به سوی تپه «سن میشل» می‌نهادند که وضعیت جزیره‌ای آن جا مردمانی را که از دریا هراس داشتند تحت تأثیر قرار می‌داد و بر آن «سن میشل در مخاطره دریا» (11) نام نهاده بودند. در قرن پانزدهم تپه سن میشل که در حفاظ آن یک پادگان فرانسوی در تمام دوران جنگ یکصد ساله در برابر انگلیسی‌ها دست به مقاومت زده بود، موجبی شد که قدیس میکائیل به نوعی قدیس ملی فرانسویان نیز مبدّل شود. از قرن چهاردم به بعد یعنی از زمانی که عموماً کودک و مخصوصاً تقدیس دوران طفولیت عیسی مسیح در جوامع قرون وسطایی از وجهه‌ی رفیعی برخوردار گردید، تپه سن میشل به مکان زیارتی کودکان نیز مبدل گردید.
با توجه به این که تقدیس مریم نیز از اقبال جهش گونه‌ای برخوردار شد، لذا از قرن یازدهم به بعد زُوّار بگونه‌ی خاصی به سوی مریم باکره نیز روی نهادند. در شارتر (12) پیراهن مریم که گویا در روز باردار شدن آن را بر تن داشته مورد احترام قرار گرفت. در همه جا تقدیس گاه‌های مریم عذراء - تمثال‌ها و حرم‌های او - برپا داشته شد که از جمله می‌توان به نوتردام دو بولونی (13) و نوتردام دو لی یس (14) در فرانسه، مُونتسرات (15) در اسپانیا، هال در بلژیک، والزینگام در انگلستان، آخن در آلمان و ماریاتسل در اتریش را نام برد. رونق چشمگیر سفر زیارتی به سوی رو کامادو در اسقف‌نشین کاور (16) که قرن دوازدهم شاهد آن بود نمونه خوبی از رواج کار زیارت اماکن مقدسه منتسب به مریم عذرا بوده است. در این جا غاری که مادونای سیاه (17) مُکرّم در آن جای گرفته در چشم‌اندازی جاذب بر روی صخره‌ای شیب‌دار در ارتفاع 120 متری بالای دره‌ای با شکاف عمیق واقع شده است و زوّار قرن سیزدهم زانو زنان و تسبیح‌کنان از روی پلکانی با 197 پله خود را به این نقطه می‌رساندند. این مکان زیارتی توفیق خود را یکی مدیون هنری دوم پلانتاژنه پادشاه انگلستان بود که دوبار در سال‌های 1159 و 1170 از آنجا دیدار کرد و دیگری جُنگ اعجازی بود که در سال 1172 تألیف گردید و در آن اخبار و روایات بیشماری از معجزات مریم باکره جمع‌آوری شده بود. روکامادو زیارتگاه خاص سلطنتی محسوب می‌شد که مخصوصاً سلاطین فرانسه غالباً به زیارت آن جا می‌شتافتند که از جمله می‌توان به زیارت لوئی هشتم (قدیس) در 1244 به همراه مادرش بلانکا د کاستیل و برادرانش آلفونس دو پواتیه، روبر دو آرتوا و شارل دو آنژو اشاره کرد. مضافاً در سال 1303 فیلیپ چهارم (فیلیپ زیبا)، در سال 1323 شارل چهارم (شارل زیبا) و همسرش ماری لوکزامبورگی، در سال 1336 فیلیپ چهارم و بالاخره در سال‌های 1443 و 1464 لوئی یازدهم به زیارت آن جا شتافتند. همچنین پادشاهان کاستیل نیز با تکریم مادونای سیاه دیانت خویش را گواهی می‌دادند، مخصوصاً آلفونسوی هشتم پدر بلانکا د کاستیل و همسرش الئونور انگلستان دختر هنری دوم (پلانتاژنه) که در سال 1181 دو دهکده نزدیک بورگوس (18) به روان مریم روکامادو پیشکش کردند. در قرن دوازدهم ژوار از سراسر اروپا حتی از نواحی دوردست بالتیک نیز به سوی روکامادو هجوم می‌آوردند.

پی‌نوشت‌ها:

1. Michel Sot
2. Egeria
3. به نام پطرس یا پطری حواری، کلیسای بزرگ رم و مهمترین کلیسای جهان که بنای فعلی آن عمدتاً بین سال‌های 1506 و 1626 ساخته شده است. در این کلیسا در موارد خاص طی تشریفات باشکوه پاپ شخصاً مراسم مذهبی را اجرا می‌کند. بناهای واتیکان در حوالی آن قرار دارند. سیرک نرون که محل قتل مسیحیان بی‌شمار بوده است در محل این کلیسا قرار داشته است. در قرن چهارم میلادی امپراتور قسطنطین نخستین کلیسای سان پیترو را بر محل فرضی قبر پطرس بنا نهاد. شارلمانی و بسیاری امپراتوران دیگر و پاپ‌ها در این کلیسا تاجگذاری کرده‌اند. بنای این کلیسا در ادوار مختلف بارها مرمت و تکمیل گردیده است - مترجم.
4. Ostia شهر قدیم در ایتالیا بر مصب رود تیبرکه در قرن چهارم قبل از میلاد برای محافظت شهر رم ساخته شد و بندرگاه رم گردیده. این شهر پس از قرن سوم بعد از میلاد رو به انحطاط گذاشت - مترجم.
5. San Lorenzo fuori le mura
6. Sant` Agnese fuori le mura
7. Laterano نام دسته‌ای از عمارات جنوب شرقی شهر رم که روبروی میدان سان جووانی قرار دارند. کاخ معروف لاتران که تا قرن 14 م. مقر پاپ بود در قرن 16 م. خراب شد - مترجم.
8. Esquilin یکی از تپه‌های هفتگانه شهر رم است - مترجم.
9. Jubeljahr یا Anno Santo نزد کاتولیک‌ها سال تجدید ایمان و بخشش گناهان است که از سال 1300 در هر مقطع زمانی خاصی برگزار می‌شود. از سال 1475 هر 25 سال جشن گرفته می‌شد و آخرین آن در سال 2000 بود. سال 1983 سال مقدس ویژه به شمار آمده است. در تاریخ بنی‌اسرائیل نیز نام هر پنجاهمین سال از تاریخ تصرف کنعان سال جشن و آزادی بود که در آن سال برده‌ها را آزاد می‌کردند و زمین‌های واگذاری شده را به صاحبان اصلی آنها برمی‌گرداندند - مترجم.
10. Monte Gargano
11. Sant-Michel-au-Peril-de-la-Mer
12. Chartres مرکز دپارتمان اور - اِ - لوار فرانسه واقع در 96 کیلومتری جنوب غربی پاریس که کلیسای جامع نوتردام در آن واقع است - مترجم.
13. Notre-Dome de Boulogne
14. Notre-Dome de Liesse
15. Montserat کوهی به ارتفاع 1236 متر در شمال غربی بارسلون اسپانیا که در نیمه راه آن صومعه معروف بندیکتیان که در قرن 11 م. ساخته شد قرار دارد. البته از این صومعه جز خرابه‌ای باقی نماند و لذا در قرن 19 مجدداً بنا نهاده شد - مترجم.
16. Cahors از شهرهای امروز فرانسه مترجم.
17. Madonna منظور تصاویر و شمائل حضرت مریم عذرا در مسیحیت می‌باشد. از تمام مراحل مهم زندگی مریم بر روی زمین و در بهشت تصاویری رسم شده است. می‌توان گفت در مجسمه‌سازی گوتیک و نقاشی و مجسمه‌سازی رنسانس که مریم منشأ دائمی الهام بشمار می‌رفته است تصاویر او با شکوه هرچه بیشتر نمایان است - مترجم.
18. Burgos مرکز ایالتی در اسپانیا واقع در شمال شرقی کاستیل قدیم - مترجم.

منبع مقاله :
لوگوف، ژاک؛ (1391)، اروپا، مولود قرون وسطی (بررسی تاریخی فرآیند تکوین و تکامل اروپا در قرون وسطی (سده‌های 4 تا 16 میلادی)، ترجمه‌ی بهاءالدین بازرگانی گیلانی، تهران: انتشارات کویر، چاپ دوم.
 
نسخه چاپی