خاندان اشعري و گسترش تشيع درايران
خاندان اشعري و گسترش تشيع درايران
خاندان اشعري و گسترش تشيع درايران

 




 

اشعريان و امامان معصوم

اشعريان ، روابط عميقي با پيشوايان معصوم ( ع ) داشتند که تا غيبت امام دوازدهم ( عج ) ادامه داشت و در هيچ دوره اي قطع نشد . آگاهي ازميزان و کيفيت روابط ايشان با امامان معصوم ( ع ) و شناخت منزلت و جايگاه آنان نزد ائمه ( ع ) وبالعکس ، با مراجعه به مجامع حديثي و کتب رجالي شيعه به دست مي آيد . برجسته ترين صحابي اشعري ، زکريا بن آدم است . وي درکتب شيعه با تعابير : « ثقه » ، « جليل » و « عظيم القدر » ستوده شده(1) و از اصحاب امام صادق(2 ) امام کاظم ( ع )(3 ) امام رضا ( ع )(4 ) و امام جواد ( ع )(5 ) بوده است . وي ازاصحاب خاص امام رضا ( ع ) بود و چنانکه از آن حضرت ، سخنان کم نظيري درباره ي منزلت وي نقل شده است .
بنابر نقل کشي ، زکريا به امام رضا ( ع ) گفت : مي خواهم از ميان اهل بيت خود بروم ؛ زيرا که انسانهاي احمق درميان آنان بسيار شده ا ست . امام فرمود : « چنين کاري نکن ؛ زيرا به سبب تو ، بلا از اهل بيتت دفع مي گردد ، همان طور که به سبب امام کاظم ( ع ) ، بلا از اهل بغداد دفع مي گرديد » .(6 )امام در اين روايت ، شأن زکريا را تا مرز عصمت بالا برده است .
در روايت ديگري از امام رضا ( ع ) خواسته شد زماني که به شما دسترس نداريم ، معارف ديني را از چه کسي فرا بگيريم ؟ امام فرمود : « زکريا بن آدم قمي ، امين در دين و دنياي شماست » .(7 ) او در يکي از سفرهاي حج در مدينه تا مکه همصحبت امام رضا ( ع ) بود .(8) امام جواد ( ع ) در اواخر عمر شريفش براي زکريا دعاي خير کرده ، اظهار داشت که : ( ( او به من وفا کرد.(9) در روايت ديگري ، امام جواد ( ع ) از منزلت و مقام زکريا نزد خود و پدرش سخن گفته و او را ستوده است .(10) بعد از وفات زکريا ، رقعه اي از جانب معصوم – که بايستي ازجانب امام هادي ( ع ) باشد – درباره ي وي صادر شد . امام در آن رقعه فرموده است . « رحمت خداوند بر او باد ، روزي که متولد شد و روزي که مرد و روزي که زنده محشور مي شود ! به درستي که عارف و معترف به حق ، زندگي کرد . بر آنچه که خدا و رسولش واجب کرده بودند ، عامل بود ، و درحالي وفات يافت که نه عهد شکست و نه تغيير يافت . پس خدا ، وي را جزاي خير دهد ، جزاي نيت پاکش ، و بهترين آرزوهايش را برآورده سازد ».(11)
عمران بن محمد بن عمران ، از ديگر اشعرياني است که صحابي امام صادق ( ع ) بود .(12) آن حضرت در حق وي چنين دعا کرده است : « از خدا مي خواهم که بر محمد و خاندان او درود فرستد و تو را و خاندانت را در سايه ي رحمت خودش قرار دهد ، در روزي که هيچ سايه و پناهي جز خدا نيست ».(13) درجاي ديگر امام فرمود : « عمران نجيبي از طايفه ي نجيبان است . هيچ جباري قصدآنها را نمي کند ؛ مگر اينکه خداوند ، او را هلاک کند » . (14)
ازديگر مشايخ اشعريان ، سعد بن سعد بن احوص بن سعد بن مالک است . وي از اصحاب امام کاظم ( ع ) ،(15) امام رضا ( ع )(16) و امام جواد(ع) (17)بود . امام جواد ( ع) در آخر عمرش ، او را چنين دعا کرد : « خداوند سعد بن سعد را از جانب من خير دهد ! به درستي که او به من وفا کرد » .(18)
احمد بن اسحاق بن عبدالله بن مالک بن احوص ، يکي ازديگر از اشعريان است که ازسفيران ، نايبان و وکيلان ائمه ، شيخ و بزرگ قمي ها ، کبيرالقدر و از ثقات اماميه به شمار مي رود .(19) وي ازاصحاب امام جواد ( ع ) و امام هادي ( ع ) و از خواص اصحاب امام عسکري ( ع ) است واز کساني است که امام زمان ( ع ) را ديده (20) و توقيعي از سوي حضرت در توثيق وي صادر شده است .(21)روايات چندي در رجال الکشي ، حاکي از علو مرتبت وي نزد ائمه است . از آن جمله اينکه وي به هنگام حج ، هزاردينارداشته است و حضرت با صدور توقيعي ، دستور مي دهد آن مبلغ را به وي بدهند . در بازگشت از حج نيز از جانب حضرت مالي به او پرداخت شد .(22)
از ديگر اشعريان ، عبدالعزيز بن مهتدي است . وي از اصحاب امام کاظم ( ع )(23) و از وکيلان و خواص امام رضا ( ع ) (24)و از ياران امام جواد ( ع ) است .(25) امام جواد ( ع ) در حق او چنين دعا کرد : « خداوند گناهنانت رابيامرزد و به ما و شما رحم کند .به رضايتي که من از تو دارم ، خدا از تو راضي باشد ! » .( 26)
فضل بن شاذان ، درباره ي او گفته است : « بهترين قمي اي است که من ديده ام » . (27)
زکريا ابن ادريس بن عبدالله بن سعد اشعري نيز از بزرگان اين خاندان است .وي از بزرگان اماميه(28) و ازاصحاب امام صادق ( ع ) ، امام کاظم ( ع ) و امام رضا ( ع ) است . (29)زکريا بن آدم گفته است که در هنگام مرگ زکريا ابن ادريس ، نزد امام رضا ( ع ) بودم . حضرت از ابن ادريس پرسيد و در لحظه ي مرگ وي بر او رحمت فرستاد .(30)
در مجموع ، 83 نفر محدث و فقيه اشعري شناخته شده که ازابتداي سکونت ايشان در قم تا ابتداي قرن پنجم ، 57 نفر صحا بي ائمه اند که از ايشان ، چهار نفر صحابي امام باقر (ع) ، شانزده نفر صحابي امام صادق ( ع ) ، چهارده نفر صحابي امام کاظم ( ع )، 21 نفر صحابي امام رضا ( ع )، بيست نفر صحابي امام جواد ( ع ) ، پانزده نفر صحابي امام هادي ( ع ) ، سيزده نفر صحابي امام عسکري ( ع ) و سه نفر از مرتبطان دو صاحبان مکاتبه با امام زمان ( عج ) هستند .(31)
اين آمار ، گوياي اين واقعيت است که دردوره ي امامت امام باقر ، اشعريان کمترين رابطه را با ايشان داشته اند ؛ زيرا در اين دوره ، اشعريان که تحت تعقيب حکومت حجاج بودند ، به قم کوچ کردند و کمتر با مدينه ارتباط داشته اند . در کشاکش مبارزه ي امويان و عباسيان که به سقوط دولت اموي و تشکيل دولت عباسي انجاميد ، فضاي باز سياسي اي فراهم گرديد و ثمره ي آن ، حوزه ي پر برکت درس امام صادق (ع) بود که شاگردان بسياري را پرورش داد و اشعريان به عنوان شيعيان پيرو مکتب اهل بيت (ع) از اين فرصت به خوبي استفاده کردند .
از اين رو ، شمار ياران اشعري امام صادق (ع) به شانزده نفر رسيد و اين آمار ، رشد بالايي نسبت به دوران امام باقر (ع) نشان مي دهد . هر چند نظارت و فشار عباسيان در دوره امامت امام کاظم (ع) بيشتر شد ، اما به ارتباط اشعريان با امامان شيعه که در دوره ي امام صادق (ع) نضج گرفته بود ، خللي وارد نکرد . در دوره ي امامت امام رضا (ع) ، به ويژه دوران ولايت عهدي و اقامت حضرت در ايران ، ارتباط اشعريان با ايشان به طور طبيعي افزايش يافت و اين ارتباط ، تا شروع امامت حضرت مهدي (عج ) با ديگر امامان نيز ادامه يافت .

مرجعيت علمي اشعريان

مکتب علمي اشعريان ، مکتب اصيلي است که در پيوند مستحکم و عميق با ائمه شکل گرفته بود . لذا مورد اعتماد ديگر حوزه هاي علمي شيعه درکوفه و سپس بغداد و نجف واقع شد واز اعتبار و مرجعيت والايي برخوردار گرديد . اين توثيق و اعتبار ، در بالاترين درجه ، مورد تأييد و امضاي امامان شيعه بود وآنان ، خود ، اين مرجعيت و اعتبار را به اشعريان بخشيده بودند . در موضوع پيوندهاي اشعريان با ائمه ، به نمونه هايي از اين اعتبار بخشي اشاره شد . در اينجا با ذکر نمونه هاي ديگري مرجعيت علمي آنان روشن تر مي شود .
بنابر نقل شيخ طوسي ، حسين بن روح نوبختي ، از نواب اربعه امام زمان ( عج) ، در يک مورد ، کتابي را که از نظر صحت و سقم احاديث ، مشکوک بود ، نزد محدثان و فقهاي قم ارسال نمود تا نظرشان را درباره ي آن اعلان کنند . محدثان قم ،پس از بررسي کتاب اظهار داشتند که جز يک حديث ، ديگر احاديث آن معتبر است . (32)
همچنين حسين بن سعيد اهوازي، از اصحاب امام کاظم (ع) ،(33) امام رضا (ع) ،(34) امام جواد ( ع)(35) و امام هادي ( ع) (36)را مي توان نام برد . وي از بزرگان اماميه است که منابع ؛ او را با اوصاف « عظيم الشأن » و «الجليل القدر » ستوده اند . او با برادرش به قم آمدند تا از گنجينه ي حديثي و معرفتي اين حوزه استفاده کنند .(37) بررسي ميزان اعتبار و مرجعيت محدثان اشعري نزد علما و فقهاي شيعه بهترين ميزان و ملاک براي تشخيص اعتبار و مرجعيت محدثان اشعري است :
از تعداد 57 صحابي اشعري ، چهار نفر صحابي امام باقر (ع) ، دو نفر مجهول و دو نفر ، امامي مجهول اند . از صحابيان امام مصادق (ع) ،دو نفر مجهول ، پنج نفر امامي مجهول ، دو نفر حسن ، و هفت نفر ثقه اند . از صحابيان امام کاظم (ع) سه نفر حسن و يازده نفر ثقه اند . و از صحابيان امام رضا (ع) ، يک نفر مجهول ، پنج نفر حسن و پانزده نفر ثقه اند . از صحابيان امام جواد (ع) ، دو نفر مجهول ، يک نفر امامي مجهول ، چهار نفر حسن و سيزده نفر ثقه اند . از صحابيان امام عسکري (ع) ، دو نفر امامي مجهول ، يک نفر حسن و ده نفر ثقه اند . از صحابيان امام زمان (ع) نيز يک نفر مجهول ، يک نفر ممدوح و يک نفر ثقه است .
از مجموع 83 عالم و صحابي اشعري ، 47 نفر(57/2%) ثقه ، يازده نفر ( 13/4% ) . حسن ، هشت نفر ( 9/7 % ) امامي مجهول ، چهار نفر ( 4/8 % ) امامي ممدوح ، و يازده نفر ( 13/4 % ) مجهول اند .(38) آمار ياد شده نشان از کثرت ثقات و ممدوحان اشعري دارد و اين ، به معناي ميزان بالاي اعتماد اماميه به احاديث روايت شده از ايشان است ، به طوري که سهم اشعريان د احاديث جمع آوري شده در کتب اربعه ي امامبه ، سهمي برجسته است و در جاي جاي اين کتب ، به روايات ايشان برمي خورديم . اين نکته ، حاکي از نقش برجسته ي اشعريان در تدوين و تکوين فقه اماميه و جايگاه والاي ايشان در حفظ و نشر علوم اهل بيت (ع) دارد .

اشعريان و غلو

اشعريان ، بنيانگذار مکتب حديثي قم بودند و اين مکتب ، در ميان ديگر مکاتب شيعي ، داراي ويژگي منحصر به فرد مبارز با غلو بود . رواج غاليگري در مذهب تشيع ، در قرن دوم و سوم ( عصر امامت ) ، تهديدي جدي براي مذهب اماميه محسوب مي شد . طبق روايات ، ائمه دستور قتل بعضي از غلات را صادر کرده اند .(39) واکنش شديد ائمه ي اماميه نسبت به جريان غلو ، نشان دهنده ميزان حساسيت ايشان به اين جريان انحرافي درميان شيعه است .(40) که اساس نگرش اشعريان را نيز در برخورد با مسئبله ي امامت ، شکل داد .
و از اين رو ، مکتب حديثي قم که به شدت متأثر از ائمه اماميه بود ، نسبت به غاليگري واکنش شديدي نشان داد ، تا آنجا که در اين زمينه به افراط کشيده شد . آنان ، احمد بن محمد بن عيسي( 41)، احمد بن محمد بن خالد برقي (42)را به جرم نقل اخبار ضعيف و احاديث مرسل از قم اخراج کرد (43)و يونس بن عبدالرحمان قمي از بزرگان صحابي امام کاظم و امام رضا (ع) را مورد هجوم قرار دادند .(44) حسين بن عبيدالله قمي ،(45) سهل بن زياد آدمي (46)و ابوسمينه محمد بن علي قرشي (47)نيز در شمار افرادي بودند که به جرم غلو از قم اخراج شدند . قمي ها در اقدامي بالاتر ، تصميم گرفتند . محمد بن اورمه ي قمي را نيز که متهم به غلو بود ، به قتل برسانند .(48)

فرجام اشعريان

تحقيقات نشان مي دهد از مجموع 83 نفر و محدث اشعري ، 38 نفر در قرن دوم و 33 نفر در قرن سوم و هفت نفر در قرن چهارم مي زيسته اند که خود ، گوياي سير شکوفايي و افول علمي اين خاندان است .(49) در قرن چهارم و با شروع دوران غيبت کبرا ، دوران عظمت و آوازه اشعريان رو به افول نهاد .
نکته ي مهم اينکه در قرن چهارم ، نه تنها خاندان اشعري ، بلکه مجموعه ي علما و محدثان شهر قم ، از 135 نفر درقرن سوم و به 72 نفر در قرن چهارم ، تنزل پيدا کردند.(50) اين درحالي است که قرن چهارم ، اوج قدرت يابي تشيع بود و آل بويه ، قم را زير چتر حمايت خود داشت . اين واقعيت ، نشان دهنده تأثير عميق و قاطع اين خاندان در حيات علمي قم است .
مهم ترين عامل افول خاندان اشعري ، حملات متوالي نظامي و شورشهاي مکرر قمي ها بر ضد حکومت مرکزي است . صاحب تاريخ قم ، عوامل زوال اين خاندان را اين گونه توصيف مي کند :
تا آنگاه که کلمه ي ايشان مستغرق شد و بر يکديگر حسد بردند و اهويه ي مختلفه در ايشان پيدا شد و .... لاجرم پايه ي دولت ايشان بلغزيد و دشمن بر ايشان ظفر يافت . بعضي هلاکت شدند و برخي جلاي وطن کردند ، مگر اندکي از ايشان که بماندند .
بعضي بر اندک معاشي که ايشان را بود ، قناعت کردند و بعضي ديگر ، قافله ها رابدرقه مي کردند و حق السعي مي گرفتند . (51)
از خاندان اشعري در روز گار ما ، تنها دو خانواده اشعري ( طاهري و انصاري ) باقي مانده اند . که اولي از سلاله ي زکريا و آدم و ، دومي منسوب به سعد بن عبدالله بن ابي خلف اشعري اند . ملا محمد طاهراشعري و فرزندش عبدالله اشعري و نواده ي او ملا محمد طاهر اشعري قمي ، از روحانيون معروف قم و از اساتيدو امام خميني ( ره ) درتاريخ معاصر بوده اند .
همچنين از اين خاندان مي توان شيخ علي بن رمضان ، معروف به « زاهد » و شيخ مرتضي انصاري نام برد که از شاگردان شيخ عبد الکريم حائري ( مؤسس حوزه ي علميه قم ) و از خطبا و مبلغان بنام بود .و بيش ازسي هزار حديث از حفظ داشت و از مخالفان مشهور بهائيت و کمونيسم بود . گفته اند نخستين يورش ارتش محمد رضا شاه پهلوي به مدرسه ي فيضيه در دوم فروردين 1342 به هنگام سخنراني وي صورت گرفت .( 52)
قبور اشعريان پيشين ، در مقبره ي « شيخان » قم قرار دارد و زيارتگاه مردم و مورد تجليل و تکريم زائران مزارشان است .

خلاصه مباحث :

اشعريان از قبايل قحطاني يمن بودند که در دوره ي جاهليت از حرمت و جايگاه ويژه اي نزد قبايل عرب ، برخوردار بودند . با بعثت پيامبر اکرم ( ص ) و انتشار دين اسلام در يمن ، تعدادي از اشعريان به اسلام گرويدند . در سال هفتم هجري ، گروهي از ايشان به سرپرستي ابوموسي اشعري به مدينه هجرت کردند و اسلام آوردند . رسول اکرم ( ص ) ، اسلام ايشان را به شايستگي پذيرفت و در حق ايشان ، دعا کرد .
اشعريان در مدينه نقش بارزي در گسترش و نشر اسلام داشتند . و بعد از وفات پيامبر (ص) نيز در دوره ي فتوحات ، از ارکان سپاه اسلام به شمار مي آمدند . فتح بخشهاي وسيعي از ايران به همت ايشان و سردارشان ابوموسي اشعري ميسر گرديد .
اشعريان ، پس از فتوحاتشان درايران ، در کوفه مستقر شدند و نقش برجسته اي در تحولات سياسي ، اجتماعي عراق ايفا کردند اين نقش ، غالباً در دشمني با آل اميه و آل زبير بود . از اين رو ، حجاج ، حاکم اموي عراق ، به محدود کردن آنها در عراق و تعقيب بزرگانشان دست يازيد که اين تضييقات ، موجبات کوچ اشعريان به شهر قم را فراهم کرد .
اشعريان در قم با تکيه بر عصبيت قبيله اي و کثرت زاد و ولد ، به سرعت بر بوميان شهر چيره شدند و اداره امورشهر را به دست گرفتند . ايشان که از شيعيان عراق بودند ، در قم آشکار به مذ هب اماميه (ع) تظاهر کردند و به ترويج و تبليغ آن پرداختند و ارتباط مستحکم و عميقي را با ائمه اماميه (ع) ايجاد کردند که ثمره ي آن ، تأسيس مکتب فقهي قم بود که فقيهان و محدثان نام آوري را تقديم مکتب عالم تشيع کرد . از برکت ارتباطات وسيع و مستحکم اشعريان با ائمه (ع) ،شهر قم در قرون دوم و سوم هجري ، بزرگترين حوزه ي علمي و علوم اهل بيت (ع) درجهان اسلام گرديد ، به طوري که محدثان بزرگي چون حسين بن سعيد براي کسب دانش به اين شهر کوچ کردند . بارزترين ويژگي اين حوزه ، مبارزه ي شديد با غاليان شيعي و اخبار غلوآميز بود . درخشش علمي اشعريان در قرون دوم و سوم هجري ، به واسطه ي شورشهاي مکرر قمي ها بر ضد حکومت مرکزي - که حاضر نبودند به آن خراج بپردازند - و در مقابل حملات متوالي نظامي به شهر، رو به افول نهاد و در قرن چهارم هجري ، تفوق و سيادت اشعريان در منطقه زايل گرديد . بعضي هلاکت شدند و برخي ، جلاي وطن کردند و با افول اين خاندان ، حوزه ي علمي قم نيز تا مدتها از اعتبار و مرجعيت ، ساقط گرديد .

پي نوشت :

1-فهرست أسماء مصنفي الشيعه ( رجال النجاشي ) ، ص 174
2-الرجال ، طوسي ، ص 200
3-عطاردي ، عزيز الله ، مسند الامام الکاظم( ع ) ، ج3 ، ص 392
4-الرجال طوسي ، ص 337 ؛ رجال النجاشي ، ص 174 .
5-همان ، ص 401 .
6-اختيار معرفه الرجال ( رجال الکشي ) ، ص 549؛ الرجال ، ابن داوود ، ص 158 ؛ حلي ، حسن بن يوسف ، الرجا د، ص 75
7-همان ، ص 595 ؛ مفيد ، محمد بن نعمان ، الاختصاص ، ص 78 .
8- الرجال ، ابن داوود، ص 158 ؛ حلي ص 75 .
9-اختيار معرفه الرجال ، ص 503
10-همان، ص 596 ؛ الاختصاص ، ص 87 .
11-همان ، ص 595 .
12-الرجال ، طوسي ، ص 256 .
13-اختيار معرفه الرجال، ص 331 ؛ الرجال ، حلي ، ص 124 ؛ الاختصاص ، ص 69 ؛ الرجال ، ابن داوود ، ص 262
14-همان ، ص333
15-برقي ، احمد بن ابي عبدالله ، الرجال ، ص 51.
16-الرجال ،طوسي ، ص 378 .
17- اختيار معرفه الرجال ، ص 503 ؛ الرجال ، حلي ، ص 78 ؛ رجال النجاشي ، ص 179 .
18- همان ، ص 503 .
19- طوسي ، محمد بن حسن ، الفهرست ، ص 26 ؛ رجال النجاشي ، ص 91 ؛ أعيان الشيعه ، ج 2 ، ص 478 – 479 .
20-الرجال ، طوسي ، ص 398 ، 427 ؛ الرجال ، برقي ، ص 56 ، 59 – 60 ؛ الرجال ، ابن دوواد ، ص 24 ؛ الرجال ، حلي ، ص 15 و 275 .
21-اختيار معرفه الرجال ، ص 557 - 558 .
22- همان
23- الرجال ، برقي ، ص 51
24- الرجال ، طوسي ، ص 380 ؛ رجال الکشي ، ص 483 و 506
25- عطاري ، عزيز الله مسند الامام الجواد ( ع) ، ص 298
26- اختيار معرفه الرجال ، ص 506 ؛ الرجال ، ابن داوود ، ص 225
27- همان ، ص 483 و 506 ؛ الرجال ، حلي ، ص 116 و 185
28- رجال النجاشي ، ص 104
29- الرجال ، طوسي ، ص 365 ، 367 ، رجال النجاشي ، ص 173؛ الرجال ، حلي ، ص 76 .
30- اختيار معرفه الرجال ، ص 616
31- ر.ک حاجي تقي ، محمد « شجره ي علمي خاندان اشعري » ، فصلنامه ي علوم حديث ، ش 5 ؛ ص 230 - 231 .
32- طوسي ، محمد بن حسن ، الغيبه ، ص 240
33- مسند الامام الکاظم ( ع) ، ج 3 ، ص 263- 364
34- الرجال ، طوسي ، ص 372 ؛ الرجال ، برقي ، ص 54 ، 56 ؛ الفهرست ، طوسي ، ص 58
35- الفهرست ، طوسي ، ص 58 ؛ الرجال ، برقي ، ص 56
36- الرجال طوسي ، ص 412 ؛ الفهرست ، طوسي ، ص 58 ؛ الرجال ، حلي ، ص 49
37- همان ، ص 372 ؛ الرجال ، برقي ، ص 54
38- « شجره ي علمي خاندان اشعري قم » ، فصلنامه علوم حديث ، ش 5 ، ص 231
39- ر. ک : خويي ، سيد ابوالقاسم ، معجم رجال الحديث ، ج 21 ، ص 180 و ج 13 ، ص 240 : مامقاني ، عبدالله ، تنقيح المقال ، ج 2 ، ص 1 .
40- اختيار معرفه الرجال ، ص 520 ، 528 ، 517 ، و 518 ؛ الرجال ،حلي ، ص 234 .
41- از ياران امام رضا (ع) . امام جواد (ع) و امام حسن عسکري (ع) و شيخ ، رئيس و فقيه و بدون معارض قمي ها در زمان خويش بوده است . نفوذ و مقام وي در قم به حدي بوده که حاکم محلي شهر به ملاقات وي مي آمده است (ر.ک اختيار معرفه الرجال ، ص 512 ؛ الرجال ،طوسي، ص336 ، ص 397 و 409 )
42- از مشايخ بزرگ اماميه و از ياران امام جواد (ع) و امام هادي (ع) است . ( ر.ک الرجال ، طوسي ، ص 398 ، 410؛ الرجال ، برقي ، ص 57 ) .
43- قهپاپي ، عنايه الله علي ، مجمع الرجال ، ج 1 ، ص 138 .
44- اختيار معرفه الرجال ، ص 497
45- از ياران امام رضا (ع) است ( ر.ک الرجال ، طوسي ، ص 392 ؛ رجال النجاشي ، ص 329 )
46-الرجال ، طوسي ، ص 512 ؛ الرجال ، ابن داوود ، ص 545 .
47-از ياران امام هادي (ع)ومتهم به غلو است (ر.ک اختيار معرفه الرجال ، ص 512 )
48-از ياران امام جواد ( ع) ، امام هادي ( ع ) و و امام عسکري (ع) است . رجاليان او را تضعيف کرده اند . احمد بن محمد بن عيسي اشعري به دروغگويي و غاليگري وي شهادت داد و او را از قم ، اخراج کرد ( ر. ک اختيار معرفه الرجال ، ص 556 ) . مرحوم خويي ، نسبت غلو را براي او ثابت نشده مي داند ( معجم رجال الحديث ، ج16 ، ص 125 ) .
49-« شجره ي علمي خاندان اشعري قم » فصلنامه ي علوم حديث ، ش 5 ، ص 230
50- حاجي تقي ، محمد « سير تاريخ فقها و محدثان قمي (2) » ، فصلنامه نامه ي قم ، ش 3و4
51- تاريخ قم ، ص 241
52- دائره المعارف تشيع ، ج 2 ، ص 199

منبع: کتاب دولتها ، خاندانها و آثار علمي و فرهنگي شيعه تاريخ تشيع 2


نسخه چاپی