تسلیحات نظامی ایران (2) : موشک حوت
تسلیحات نظامی ایران (2) : موشك حوت
تسلیحات نظامی ایران (2) : موشک حوت 
تهیه کننده : محمود کریمی
منبع : راسخون


هدف از این مقاله این است که پرسرعت ترین موشک زیرسطحی(اژدر) برای شما معرفی گردد یقین داشته باشید درصورت پرتاب دو عدد از این موشک ها درخلیج تاابدفارس هیچ ناو آمریکا توان فرار را به حول و قوه ی الهی نخو اهد داشت و باید متحمل ضربه ای سخت و مهلک گردد. اژدر حوت ساخت ایران و اژدر shkowal ساخت روسیه بهترین و پرسرعت ترین و درعین حال ترسناک ترین اژدر جهان می باشند و تفاوت بسیارکمی نسبت به یکدیگر دارا هستند و چون ایران هم اکنون هم ازهدایت پدافندغیرعامل بهره می برد ازتوضیح وتشریح این موشک خودداری میکندولی باانتشارمقاله های متعدد معلوم شده که این موشک دقیقا مانند موشک اشکوال با کمی بهینه سازی ها می باشد یعنی حتی ازنمونه ی روسی خود قوی تر و بهتر است، درست مثل کلاشینکف که کلاشینکف ایران و روسیه مانند هم هستند ولی چون ایران روی آن تغییراتی انجام داده لذا کمی از نمونه ی ak47روسی نیز برتر است.
در سال 1385 و در رزمايش پيامبر اعظم(ص) موشكي آزمايش شد كه باعث حيرت بيش از پيش جامعه جهاني گشت.ايران در اين رزمايش اژدری با سرعت 100 متر بر ثانيه(360 کیلومتر در ساعت) را ازمايش كرد. موشك انداز هاي اين موشك كاملا رادار گريز بوده و از ديد رادارهاي دشمن مخفي مي مانند.توان رزمي اين موشك برابر با موشك VA-111 Shkval ساخت روسيه است و تنها دو كشور ايران و روسيه فناوري لازم را براي ساخت چنين موشك هاي به دست اورده اند.هنوز مشخص نيست كه آيا "حوت " بر پايه shkval ساخته شده است يا خير.سرعت متوسط اين موشك 4 برابر اژدر معمولي زير ابي است.

تسلیحات نظامی ایران (2) : موشک حوت

تسلیحات نظامی ایران (2) : موشک حوت

اين موشك با توليد حبابهاي بخار كه از نوك دماغه و پوسته خود خارج مي كند لايه اي از گاز در اطراف خود شكل مي دهد و بدين ترتيب خود را از تماس مستقيم با آب و پساي قابل ملاحظه ناشي از آن دور مي كند. این اژدربه طورکامل درایران صنعتی شده وتولید بومی آن 100%می باشد.
اين موشك قابليت پرتاب از روي شناور و يا زيردريايي در عمق 100 متري را دارد. با سرعت حدود 50 نات (93 كيلومتر بر ساعت) كپسول پرتاب خود را ترك مي كند. با فرو رفتن در آب و رسيدن به عمق مناسب، موتور خود را روشن كرده و به سمت هدف راهي مي شود.
از چالش هاي فني توسعه چنين موشكي مي توان به كاويتاسيون اشاره نمود كه لازم است ميزان حبابهاي كاويتاسيون براي حفظ و پايدار نگهداشتن لايه گاز اطراف موشك ونيز رسيدن به كمترين پسا كنترل شود. در همين رابطه توجه به تداخل گازهاي خروجي از راكت و نيز سطوح كنترل موشك با لايه گاز ايجاد شده در اطراف آن، پيچيدگيهاي اين مساله را روشن تر مي سازد. به ويژه زمان شروع به كار موتور و شرايط گذار (Transision) ناشي از آن از اين حيث قابل توجه است.
سيستم هدايت چنين موشكي نيز با چالشهاي خود روبرو است. تغيير محيط سيال اطراف موشك، شكست امواج و نيز سرعت خودموشك از مواردي است كه هدايت آن را با مشكلات عديده اي مواجه مي سازد.

كاويتاسيون چيست؟

زماني كه فشار روي سطح كم فشار يك ملخ كه در حال چرخش در آب است از حدي پايين تر مي رود يك فضا ي خلائي شكل مي گيرد كه البته اصطلاحاً خلاء گفته مي شود و در عمل خلاء كامل نيست. بلكه در اين ناحيه فشار نسبت به فشار محيط كمتر مي شود. در اين ناحيه به جاي آب، بخار آب دماغه و پوسته اين موشك به بيرون تزريق مي شود وبدين ترتيب موشك همواره در حبابي از بخار آب حركت مي كند كه روشن است در اين صورت پساي بسيار كمتري را به همراه خواهد داشت. اين ايده اصلي بسيار ساده به نظرمي رسد ولي به خصوص هنگامي كه موشك قرار باشد تغيير مسير دهد يا در معرض امواج قرا رگيرد و يا هنگامي كه موتور روشن مي شود وهنوز به وضعيت پايدار نرسيده حفظ اين حباب به شكلي پايدار كه از اثرات تداخل كمترين تاثير را بپذيرد كار ساده اي نيست.
از آنجا که تنها موشک شبیه به اژدر حوت در جهان همان موشک اشکوال روسیه است به معرفی آن می پردازیم.

موشک اشکوال

در سال 1995، خبرهايي منتشر شد مبني بر اينكه روسها يك موشك زيرسطحي غيرهدايت شونده توسعه داده اند كه سرعت آن به طور فوق العاده اي از سرعت موشك هاي دیگر این رده بيشتر است و هيچ نمونه مشابه غربي نيز ندارد. از همان هنگام از اين موشك با عنوان اشكوال، در منابع نام برده شد. ويژگي مورد توجه اين موشك سرعت فوق العاده بالاي آن در نزديك شدن به هدف است كه عملاً شانس زيادي براي شناورهاي سطحي و زيرسطحي براي فرار از اين موشك باقي نمي گذارد.
اين موشك را مي توان در دسته اژدرهاي روسي كلاس BGT طبقه بندي نمود. اين سيستم تسليحاتي احتمالاً در اوايل دهه 90 ميلادي طراحي شده و به توليد رسيده ودر سال 1995 كه علني شده چندين سال از به خدمت گرفته شدن آن مي گذشته است.
آغاز كار بر روي اين سيستم تسليحاتي به دهه 1960 ميلادي برمي گردد. درآن زمان به موسسه تحقيقاتي NII-24 به سرپرستي ميخائيل مركولوف، ماموريت داده شد تا براي مقابله با زيردريايي هاي هسته اي دشمن متخاصم، بر روي يك موشك زير سطحي فوق سريع مطالعه كند. اين موسسه بعدها با ادغام در چندين موسسه تحقيقاتي ديگر به سازماني تبديل شد كه اكنون «گروه توليدات علمي Region» خوانده مي شود. تحقيقات گسترده اين مجموعه تحقيقاتي بر روي مسئله «كاويتاسيون» باعث شد تا اين مجموعه بتواند به ساخت موشكي فوق سريع و منحصر به فرد دست بيابد.
مدل اوليه موشك اشكوال، غيرهدايت شونده بود كه به نظر مي رسد يك ضعف براي اين موشك محسوب مي شود. گرچه اين ويژگي، موشك را از خطر جم شدن (Jamming) مصون نگه مي دارد. با اين وجود روس ها اعلام كرده اند كه مدل هدايت شونده اين موشك را نيز توسعه داده اند كه براي اين منظور پس از آنكه مسيري را با سرعت زياد طي نمود، سرعت خودرا كاهش مي دهد تا موقعيت هدف را شناسايي و به سمت آن، مسير خود را تصحيح نمايد (هدايت آشيانه يابي).
پس از سال 1995، كه روس ها در نمايشگاه دفاعي ابوظبي مدل غيرهدايت شونده اشكوال را به نمايش درآوردند كار را بر روي توسعه يك مدل پيشرفته تر از اين موشك ادامه دادند كه اولاً از سرجنگي غيرهسته اي (معمولي) برخوردار بود و هم قابليت هدايت و رديابي هدف را داشت و بدين ترتيب به نحو قابل ملاحظه اي كارايي آن نسبت به مدل بيشين افزون تر بود. روسها اولين بار اين مدل را در سال 1998 آزمايش كردند.
شركت سازنده اين موشك، مدلی صادراتي از آن را نيز توسعه داده و آن را اشكوال اي نامگذاري كرده است. روسيه اين موشك را در نمايشگاه دفاعي ابوظبي در سال 1999 عرضه كرده و بازاريابي آن را آغاز نمود. اين مدل به گونه اي است كه پيش از پرتاب آن لازم است تا موقعيت هدف و سرعت و جهت حركت آن به اتوپايلوت (سيستم كنترل خودكار) موشك داده شود.
پس از آن موشك پرتاب شده و به عمق بهينه خود مي رود. سپس موتورها را روشن كرده و به سمت هدف روانه مي شود. نكته قابل توجه در اين مدل آن است كه اين مدل مجهز به سيستم هدايت آشيانه ياب نيست .سرجنگي پرقدرت اين موشک بسيار پرقدرت است و طبق برآورد مقامات نظامي فدراسيون روسيه، 2 فروند از اين موشکهاي مي تواند يک ناو هواپيمابر در کلاس Nimitz را غرق کند.
امريكايي ها در سال 2000 تلاش كردند تا با استفاده از عوامل امنيتي و جاسوسي خود به تكنولوژي و اطلاعات اين موشك دست پيدا كنند. ماجرا از اين قرار بود كه در آوريل سال 2000 ميلادي سرويس امنيتي فدرال روسيه يك بازرگان آمريكايي به نام پوپ را دستگير و متعاقب آن اعلام نمود كه فرد مزبور تلاشهايي در جهت سرقت اطلاعات محرمانه علمي از روسيه داشته است. وي كه افسر بازنشسته نيروي دريايي بود عمده تلاش خود را بر روي دستيابي به اطلاعات مربوط به تسليحات درياپايه متمركز كرده بود.
اندكي بعد سرويس امنيتي روسيه اعلام كرد كه پوپ تلاش كرده تا به نقشه هاي موشك اشكوال دست پيدا كند و وي در حالي دستگير شده كه در يك جلسه غيررسمي با يكی از دانشمندان روسي كه در ساخت اين موشك سهيم بوده ملاقاتي داشته است.
بلافاصله پس از دستگيري پوپ شخص ديگري به نام «دانيل هاوارد كيلي» در روسيه بازداشت شد. كيلي در آن زمان رئيس يك مركز تحقيقاتي در آمريكا بود كه سالهاي متمادي در زمينه توسعه اژدرهاي متفاوت فعاليت داشت. طبق ادعاي منابع امنيتي روسيه پروفسور كيلي به مسكو آمده بود تا براي گرفتن اسناد «اشكوال» به «پوپ» مشاوره فني دهد.
اظهارات كيلي به عنوان شاهد مورد استفاده روسها قرار گرفت و وي پس از اثبات ادعاي منابع امنيتي روسيه به آمريكا بازگردانده شد. پوپ پس از 8 ماه حبس و با وجود محكوم شدن به 20 سال حبس با نظر مساعد «ولاديميرپوتين» به خاطر ملاحظات انساندوستانه آزاد شد. وي مبتلا به سرطان استخوان بود.
منابع امنيتي ايالات متحده ادعا كرده اند كه موشك اشكوال مدل اوليه كه از سرجنگي هسته اي بهره مي گيرد يك موشك انتحاري است. چرا كه هم هدف و هم زيردريايي كه موشك از آن شليك مي شود با هم از بين مي روند. البته روسها اين ادعا را رد كرده اند با استناد به اين موضوع كه ساختار دوجداره مستحكم زيردريايي هاي روسي توانايي تحمل موج فشاري شديد ناشي از انفجار هسته اي زير آب را دارد.

مشتريان:

طبق گفته منابع روسي، در اواسط دهه 50 ميلادي حدود 40 فروند از اين موشك از نوع صادراتي آن (اشكوال-اي) با سرجنگي متعارف به چين تحويل داده شد.

مدلهاي مختلف موشك اشكوال

الف-مدل اوليه:
اين مدل همانطور كه گفته شد غيرهدايت شونده است. از سرجنگي هسته اي برخوردار بوده و بردي در حدود 16(؟) كيلومتر دارد.
ب-مدل بهبوديافته:
اين مدل همان مدل اوليه است كه از سرجنگي متعارف درآن استفاده شده و سيستم هدايت بر روي آن نصب شده است.
ج-اشكوال-اي:
مدل صادراتي موشك اشكوال كه به جاي سيستم هدايت از يك اتوپايلوت بهره مي گيرد و لازم است قبل از شليك، موقعيت، سرعت و جهت حركت هدف به آن داده شود. اين مدل داراي سرجنگي معمولي بوده و مشخصات فني آن در قسمت مشخصات فني موشك در همين نوشتار آمده است.

مدلهاي ديگر:

اطلاعات بسيار اندكي از ادامه تحقيقات بر روي اين موشك تاكنون منتشر شده است. شايعات، سرعت اين موشك را حتي تا 720 كيلومتر بر ساعت نيز عنوان مي كنند و حتي برخي منابع برد مدل بهبود يافته اين موشك را تا 100 كيلومتر نيز ذكر نموده اند. به هرحال اطلاعات رسمي و منتشر شده اي در اين رابطه موجود نيست.

مشخصات فني موشك:

اشكوال يك موشك زيرسطحي سوخت جامد است كه با بهره گيري از پديده سوپركاويتاسيون قادر است با سرعتهاي بسيار بالايي (3 تا 4 برابر اژدرهاي معمولي) به سمت هدف روانه شود.
اين موشك با توليد حبابهاي بخار كه از نوك دماغه و پوسته خود خارج مي كند لايه اي از گاز در اطراف خود شكل مي دهد و بدين ترتيب خود را از تماس مستقيم با آب و پساي قابل ملاحظه ناشي از آن دور مي كند.

پایان دوران ناو های هواپیمابر غول پیکر

فکر می کنید این موشک چقدر برای ایران هزینه داشته باشد. من فکر می کنم حداکثر 1 میلیون دلار. البته خیلی اغراق کردم. اما فکر نمی کنم در بدترین حالت از این حد هم بیشتر شود. یک ناو هواپیما بر چقدر می ارزد. 20 میلیون دلار؟ 60 میلیون دلار؟ 500 میلیون دلار؟ نمونه آمریکایی آن چهار میلیارد و پانصد میلیون دلار هزینه ساخت دارد. البته به غیر از هزینه نگهداری سالیانه آن که یک میلیارد می شود. فرض می کنیم این هزینه بدون هزینه جنگنده ها و پرسنل آموزش دیده به خصوص خلبانان مستقر در آن برآورد شده باشد. خوب ملاحظه می کنید که تفاوت خیلی زیاد است. حالا این اصل را در نظر بگیرید که شناورهای متوسط و بزرگتر از متوسط هیچ شانسی برای فرار از اژدر حوت ندارند. بنابراین ما با شلیک دو اژدر حوت( درقسمت بالا اشاره کردم) و باصرف هزینه 2 میلیون دلار می توانیم به آمریکا چهار میلیارد و پانصد میلیون دلار ضرر بزنیم یعنی 900 برابر. البته هر ناو هواپیما بر در اطراف خود همیشه چندین کشتی جهت پشتیبانی تدارکاتی و نظامی و دفاعی دارد. با غرق شدن یک ناو هواپیما بر تمام ناوگان پشتیبانی آن آسیب پذیر می شوند. واین یعنی همان بلایی که نیروی دریایی ما در جنگ هشت ساله بر سر نیروی دریایی عراق آورد. بدنه اصلی ناوگان دریایی آمریکا از زیر دریایی ها و ناوهای هواپیما بر تشکیل شده است. فغلا در مورد زیر دریایی ها صحبتی نمی کنم. تعداد این ناوهای هواپیمابر هم از تعداد انگشتان دست هم فراتر نمی رود. البته این ناوها آن قدر قدرت آتش دارند که هیچ جنگنده یا شناوری جرات نزدیک شدن به آنها را ندارد. اما از این سوی چنین سلاح هایی کاملا آسیب پذیرند. حالا تصور کنید که ما فقط این جا به بحث در مورد قدرت اژدر حوت پرداختیم. در دیگر مقالات این سری ا ز مقالات، با دیگر سلاح های ایران پرداخته ایم. این مقالات را مطالعه کنید و ببینید که قدرت ایران واقعی است. جنگ جهانی دوم پایان عمر رزمناوها را نوید داد و خیلی زود آنها به موزه تاریخ رفتند. شاید چنین سلاح هایی به همراه 34 کیلومتر عرض تنگه هرمز هم پایانی بر عصر یکه تازی ناوهای هواپیمابر باشد. این را هم هرگز فراموش نکنید که این آمارها روی کاغذ است. آن چیزی که ما را در جنگ با عراق سراپا نگه داشت، توکل به خدا و خود باوری بود. و گرنه اگر بدون خدا عمل کنیم خود روسیه هم برای ما نمی تواند کاری بکند. فراموش نکنیم فراموش کردن خدا می تواند موجب گیر کردن تمام فشنگ های ما در کلاشینکف هایمان و عمل نکردن استارت موشک های ما شود.
تذکر : تمام منابع مورد استفاده ، در مقاله ی « تسلیحات نظامی ایران(1)- صاعقه » ذکر گردیده است.


نسخه چاپی