خلاصه تبیین و نقد دیدگاه العطاس در اسلامی سازی علوم
دیدگاه العطاس درباره اسلامی‌سازی علوم و اسلامی کردن دانشگاه‌ها
 
چکیده
در این مقاله خلاصه‌ای از نظرات دکتر نقیب العطاس در مورد اسلامی شدن علوم و نیز اسلامی کردن دانشگاه‌ها بیان خواهد شد. در این مختصر تنها نظرات العطاس به صورت موردی ذکر می‌گردد.

تعداد کلمات 750/ تخمین زمان مطالعه 4 دقیقه
خلاصه تبیین و نقد دیدگاه العطاس در اسلامی سازی علوم


خلاصه تبیین و نقد دیدگاه العطاس

1. علم، نمایاننده واقعیات است.
2. علم و انسان هر دو از یک منبع، یعنی خداوند متعال سرچشمه گرفته اند.
٣. روح دین، عدالت است که در فطرت انسان نهادینه است و علم دینی، علمی است که عادلانه باشد. فطرت انسان هم با هدایت انبیا رشد می کند.
۴. علوم جدید، آلوده به فرهنگ و تمدن غرب هستند؛ فرهنگ و تمدنی که کاملا از مبدأ غیب و خدا منقطع است. علم دینی، علمی است که از مظاهر فرهنگ و تمدن غربی تنزیه و پاکسازی شود.
5. اتکای علوم قرآن و دین (به عنوان بهترین منبع شناخت حقایق) ضرورت دارد.
6. انسان دارای دو بعد مادی و معنوی، یعنی جسم و روح است؛ علم هم دو نوع است: علوم بحثی که ناظر به جسم و دنیاست و وحی که ناظر به روح و آخرت انسان است. هر دو گونه علم باید با توجه و عمل خودآگاهانه کسب شوند.
7. به دلیل جامعیت دین، در فرهنگ اسلام، علم هم که از ناحیه همان مبدأ دین است شامل همه ابعاد زندگی است و هیچ فرهنگ دیگری نتوانسته است چنین گستره‌ای داشته باشد و تصویر هستی و حیات انسان را چنین ارائه کند.

 

بیشتر بخوانید: آسیب‌شناسی نظریه تهذیبی – تأسیسی


8. برای تحق علم دینی، باید: اولا علوم را از تمدن غربی پاک‌سازی کرد و ثانیا، سپس علوم را در مفاهیم کلیدی فرهنگ اسلامی غوطه‌ور ساخت؛ این امر با التزام به این قاعده عملی است که قرآن و «اسلوب تفسیر» به عنوان مرکز دوایری متحدالمرکز تعیین شود. دایره‌های دور این مرکز، علوم انسانی و سپس علوم تجربی‌اند که در مفاهیم کلیدی فرهنگ اسلام (دین، انسان، علم و معرفت، حکمت، عدل، عمل مطابق ادب) غوطه‌ور گشته‌اند. مقصود از اسلوب تفسیر در تکوین علوم، نگاه آیه‌ای به همه کائنات است؛ یعنی همه موجودات عالم به عنوان آیات تکوینی الهی شناسایی و تفسیر شوند؛ در نتیجه تفسیر آیات حق‌تعالی و شناسایی آنها علم دینی را به ارمغان خواهد آورد. البته تفسیر مربوط به محکمات و تأویل مربوط به متشابهات است.
9. توضیح برخی مفاهیم کلیدی یادشده، چنین است: «علم» یعنی آگاهی و برترین آگاهی همان وحی است که در دو صورت تکوینی و تشریعی محقق شده است. «حکمت»، یعنی شناخت جایگاه هر موجودی در هستی. «عدالت» نتیجه حکمت است و «ادب»، یعنی انضباط خاطر روح انسان
1۰. اسلام، یک نظم و انضباط کیهانی الهی است که انسان را ابدی می داند.
۱۱. نظام آموزشی اسلام به طور کامل در وجود پیامبر اسلام(ص) تجلی کرده است.
۱۲. نظام آموزشی، باید مأمور ارائه تصویری از انسان باشد که مطابق جهان هستی است؛ یعنی انسان کبیر (هستی) و جهان صغیر (انسان) مطابق همدیگرند و علوم اسلامی در نظام آموزشی باید همین معنا را تعلیم کند.
13. فرآیند اسلامی شدن دانشگاه ها: ارائه تفاصیل صورت بندی شده هست؛ شناخت به متخصصان که نیازمند امکانات مفصل است، دوباره‌سازی فرهنگی و اداری، تعیین اولویت‌ها، ارائه محصول اولیه به عموم و کمک گرفتن از حکومت‌ها، طرح آزمایشی چندساله، تهیه طرح نهایی و مکتوب با بررسی های لازم بر اساس بازخورد به دست آمده از ارائه اولیه به عموم و توصیه طرح نهایی به همه جهان اسلام.
۱۴. الگوی اولویت فراگیری دروس علوم دینی برای محصلان: یک: تفسیر، تأویل، فقه، کلام، مابعدالطبیعه (تصوف اسلامی) و علوم زبان شناختی (مرتبط با قرآن) در هسته دروس که برای همه لازم و ضروری است. دو: دایره دوم (اولویت دوم) علوم انسانی و طبیعی.
۱۵. فرآیند علوم تحقق یافته به ترتیب، عبارتند از: اول: فرهنگ غربی؛ دوم: عناصر کلیدی؛ سوم: علوم طبیعی، انسانی و کاربردی غربی. فرآیند پیشنهادی: اول: شناسایی عناصر و مفاهیم کلیدی علوم اسلامی؛ دوم: جایگزینی عناصر کلیدی اسلامی به جای غربی؛ سوم: ابتنای علوم طبیعی و کاربردی و عناصر اسلامی و تهذیب علوم موجود؛ چهارم: اصلاح تن علوم همسان با عناصر کلیدی.
۱۶. مهم ترین نقدهایی که بر نظریه العطاس وارد شده اند، عبارتند از: پیدایش مجموعه های ناهمساز، تطبیق تکلف آمیز و احساس بی نیازی کاذب.
۱۷. نقدهای پذیرفته شده نگارنده، عبارتند از: ابهام در پیش فرض ها، نقصان در روش شناسی و چگونگی فرایند و ملاک استنباط عناصر کلیدی و تطبیق بر علوم بشری، ناکارآمدی تهذیب در متن علوم که گزاره هایش در هم تنیده اند و فقدان دلیلی بر حصر عناصر کلیدی.

 
منبع: خسرو پناه، عبدالحسین، در جستجوی علوم انسانی اسلامی، ایران، تهران، نشر معارف، 1392 شمسی.
نسخه چاپی