صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را

شاعر : حافظ

که سر به کوه و بيابان تو داده‌اي ما را صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
تفقدي نکند طوطي شکرخا را شکرفروش که عمرش دراز باد چرا
که پرسشي نکني عندليب شيدا را غرور حسنت اجازت مگر نداد اي گل
به بند و دام نگيرند مرغ دانا را به خلق و لطف توان کرد صيد اهل نظر
سهي قدان سيه چشم ماه سيما را ندانم از چه سبب رنگ آشنايي نيست
به ياد دار محبان بادپيما را چو با حبيب نشيني و باده پيمايي
که وضع مهر و وفا نيست روي زيبا را جز اين قدر نتوان گفت در جمال تو عيب
سرود زهره به رقص آورد مسيحا را در آسمان نه عجب گر به گفته حافظ
نسخه چاپی