بعثی‌ها جنگ را چگونه معنا کردند؟

 تهاجمی و سینمای عراقی‌ها
 

چکیده
سینمای جنگ در ایران، که به نام «سینمای دفاع مقدس» شناخته می‌شود، کارنامه‌ی روشن و بارها پژوهش‌شده‌ای در روایت‌گری و مستندسازی جنگ دارد. با این همه، این تنها یک سوی مستندسازی جنگی است که دو کشور در آن درگیر بودند. در این مقاله، به سینمای جنگ در عراق پرداخته شده و نویسنده پس از مقدمه‌ای در باره‌ی سینمای عراق، کوشیده است نشان دهد که سینماگران عراقی، جنگ را از دیدگاه خود چگونه به تصویر کشیدند و حزب بعث، در تبلیغات خود چه استفاده‌ای از سینماگری کرد؟


تعداد کلمات: 1915 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 10 دقیقه

بعثی‌ها جنگ را چگونه معنا کردند؟

نویسنده: محمد تهامی‌نژاد

 بومرنگ‌های نمادین

پرداختن به جنگ هشت ساله بدون اشاره‌ای هر چند مختصر به دو وجه قدرت راه‌اندازی جنگ و قدرت فیلم و تلویزیون ناقص خواهد ماند.
حزب بعث، جنگ را با تأکید بر سه بعد قادسیه‌گرایی (1)، عرب‌گرایی و جدایی‌خواهانه (2)، در تمام ابعاد اجتماعی‌اش پراکند.
تصویر روی اسکناس 25 دیناریِ عراق، یعنی تاختن اسب‌ها، در نمایی از فیلم قادسیه، نمونه‌ای از تاباندن احساسات ناسیونالیسم عربی و برتری‌جویی قومی به زندگی روزمره است. تصویر پشت اسکناس، بنای یادبود (الشهید) در بغداد است. گنبدی دونیم شده که شعله‌ای از میانش برخاسته است. بر شکل و خاستگاه این گنبد، و نهاده شدنش روی زمین، تفسیرهایی نوشته شده است. همچنان که در قوس‌النصر و دو شمشیر قادسیه و پنج هزار کلاه‌خود سربازان ایرانی. اما سینمای عراق چه کرد؟


 تاریخچه سینمای عراق

به نوشته‌ی ویکی‌پدیا انگلیسی: «در سال 1909 اولین فیلم در عراق نمایش (3) داده شد، اما تنها در دهه‌ی 1920 بود که به صورت فعالیتی فرهنگی درآمد. نخستین سالن‌های سینما از جمله سینما الزورا (4) در خیابان شلوغ الرشید بغداد تأسیس شد و برای همشهریان انگلیسی فیلم صامت امریکایی نشان می‌داد.

اما سینمای واقعی این کشور از دهه‌ی چهل میلادی و در زمان ملک فیصل دوم عراق شروع شد و شرکت‌های تهیه فیلک تحت حمایت سرمایه‌گذاران انگلیسی و فرانسوی در بغداد به راه افتاد. استودیو بغداد در سال 1948 تأسیس شد، اما هنگامی که بین مالکان عرب و یهودی‌اش آتش اختلاف شعله کشید، کنار رفت. فیلم‌ها غالباً تجارتی و رمانس‌هایی مملو از رقص و آواز بود که بیشتر در روستاهای کوچک می‌گدشت. استودیوی دنیای هنر، که توسط بازیگرها تأسیس شده بود، کارهای جدی‌تری انجام می‌داد. در سال 1955 حیدرالعمر فیلم فتنه و حسن را ساخت که نسخه عراقیِ رومئو و ژولیت بود و مورد توجه جهانیان قرار گرفت. اما در غالب موارد، سیاست مشت محکم مانع از تولید فیلم‌های اجتماعی می‌شد.

با کودتا علیه حکومت ملک فیصل دوم در سال 1959 سازمان کل سینما و تئاتر با هدف تبلیغ اهداف سیاسی رژیم جدید (از طریق فیلم‌های مستند و داستانی) به وجود آمد. مستندهای نمونه‌وار عبارت‌اتند از: پروژه‌ی المقیشی (1967) که به اقدامن دولت در امر آبرسانی می‌پرداخت و فیلم ازدواج در بهشت که تجلیل از نیروی هوایی و تسلیحات آن بود. با انقلاب 1968 که به افزایش قدرت حزب بعث انجامید، کنترل دولت بر فیلم و نیاز او به تأیید قدرتش توسط تمام فیلم‌ها نیز فزونی گرفت. صعود صدام به قدرت، سینمای عراق را به مسیری کاملاً متفاوت سوق داد و ته کشیدن منابع ملی در جنگ دهه‌ی 1980 ایران و عراق، سینمای عراق را به مرحله‌ی توقف کشاند و هدف از اندک فیلم‌هایی که تهیه شد تجلیل از یک تاریخ اسطوره‌ای یا ستایش از حکومت صدام بود. دولت در سال 1981 فیلم القادسیه توسط یک کارگردان مصری به نام صلاح ابوسیف (یادآور پیروزی اعراب علیه ایرانیان در سال 636 میلادی) را عملیاتی کرد. بعد هم شکری جمیل فیلم ملودرام پرسش بزرگ را درباره‌ی یک سرهنگ دوم تبهکار به نام لیچمن با شرکت اولیور رید ساخت که در انقلاب 1920 عراق به حق کشته می‌شود. (5) در سال 1980 به دستور صدام یک فیلم شش ساعته‌ی اسطوره‌ای به نام روزهای طولانی (6) درباره‌ی زندگی او ساخته شد. که به ماجرای مشارکت صدام در ترور نافرجام نخست وزیر عراق عبدالکریم قاسم و فرار به مصر و بازگشت قهرمانانه‌اش به تکریت می‌پرداخت. و جالب است که این فیلم توسط ترنس یانگ (سازنده‌ی فیلم‌های جیمزباند، دکتر نووتندربال) کارگردانی و تدوین شد. نقش حسین را صدام کامل بازی می‌کرد که پسر عمو و داماد صدام حسین بود و سرانجام گرفتار دیکتاتور شد و به قتل رسید.

پس از حمله‌ی عراق به کویت و آغاز تحریم‌ها، فیلمسازی عملاً در کشور ممکن نبود. هر چند نسل جدیدی از فیلمسازان دارد در بغداد به وجود می‌آید. (7)
در دهه‌ی 1970 و 1980 جدا از تبلیغات نظامی دولت اسپانسر فیلم‌هایی می‌شد که به تجلیل از کار کشاورزان فقیر می‌پرداخت و چنین فیلم‌هایی با ریشه‌های حزب سوسیالیست بعث نزدیک بود و در دهه‌ی 1990 جایش را به فیلم‌های به اصطلاح مستند درباره‌ی شهروندانی داد که در برابر تحریم‌های اقتصادی بین‌المللی مقاومت می‌کردند. (8)


 القادسیه

در سال 1981، فیلم نمادین القادسیه (به جنگ قادسیه علیه ساسانیان نیز معروف است) و با پول دولت عراق توسط کارگردان مصری، صلاح ابوسیف در عراق ساخته شده بود به فستیوال کن راه یافت (و حسین طاهری دوست، بروشورش را همراه آورد) یلمی با تکیه بر تاریخ، فرهنگ و برآورنده‌ی نیاز پروپا گاندای دولت عراق مبنی بر پان‌عربیسم بود. البته محفوظ عبدالرحمان سناریست مصری در پاسخ نویسنده‌ی مجله‌ی سیاسی روز الیوسف (9) چاپ قاهره به این پرسش که آیا فیلم القادسیه رسماً به سفارش دولت عراق ساخته شده بود؟ گفت: «این یک اشتباه تاریخی است که منشأ آن را نمی‌شناسم. این ایده‌ی خود صلاح ابوسیف بود، ولی هنگامی که سرمایه‌گذاری در مصر نیافت، روی به عراق آورد. با شروع جنگ هر صحنه‌ای که نشان می‌داد طرف ایرانی دارای جنبه‌های انسانی است حذف شد». بازیگر اصلی فیلم (عزت العلایلی) پس از اعدام صدام، اعلام که ابوسیف آن را فیلم خودش نمی‌دانست. محفوظ می‌گوید: «من بعداً با بازیگر فیلم صحبت کردم و او سخنانش را منکر شد».
تصویر روی اسکناس 25 دیناریِ عراق، یعنی تاختن اسب‌ها، در نمایی از فیلم قادسیه، نمونه‌ای از تاباندن احساسات ناسیونالیسم عربی و برتری‌جویی قومی به زندگی روزمره است. تصویر پشت اسکناس، بنای یادبود (الشهید) در بغداد است. گنبدی دونیم شده که شعله‌ای از میانش برخاسته است. بر شکل و خاستگاه این گنبد، و نهاده شدنش روی زمین، تفسیرهایی نوشته شده است. همچنان که در قوس‌النصر و دو شمشیر قادسیه و پنج هزار کلاه‌خود سربازان ایرانی.
سمیر فرید، نویسنده‌ی مقاله‌ی «شاهدی دیگر برای فیلم القادسیه» منتشره در سایت «المصری الیوم» (2007/8/11)البته تماماً با نظر سناریست فیلم موافق نیست و اینکه محفوظ عبدالرحمن ادعا می‌کند بابت سناریو پولی نگرفته برایش تعجب‌آور است. تا آن زمان القادسیه گران‌ترین فیلم کشورهای عربی بود. ایده‌ی آن هم از سوی مؤسسه‌ی دولتی سینمای عراق به صلاح ابوسیف پیشنهاد شد و او آن را پذیرفت. فیلم در تابستان 1980 و پیش از شروع جنگ ایران و عراق (که در پاییز همان سال رخ داد) به پایان رسید.

سمیر فرید می‌افزاید: «صحیح نیست که ابوسیف فیلم را رد کرده باشد. ابوسیف آن را با عنوان اثری تاریخی کارگردانی کرد، اما نگرانی خودش را هم به من ابراز داشت، زیرا از این فیلم در تبلیغات صدام علیه ایران استفاده شد. به وِیژه که او (صدام) آن فیلم را قادسیه‌ی صدام نامید. نه ابوسیف و نه هیچ کس دیگر، نه انتظار جنگ را داشتند و نه از آن چیزی می‌دانستند».


 کارکردهای ارتباطی تصویری در آن سوی جبهه

دلایل و شواهد حاکی است که بخش خبر تلویزیون و سینمای مستند عراق، در دوران جنگ، نقش ارتباطی خود را در تهییج مردم عراق ایفا می‌کرد. یک اسیر عراقی خاطره‌ای را از یک گروه و جلسه‌ی فیلمبرداری تعریف کرده است: «یک روز پس از حمله‌ی نافرجام نیروهای عراق در شوش در تاریخ 1981/3/20 یک اکیپ فیلم برداری وابسته به کاخ ریاست جمهوری صدام حسین به ستاد فرماندهی لشکر پیاده آمدند تا از به اصطلاح پیشروی حمله‌ی دیروز که رادیو عراق با جار و جنجال آن را پخش کرده بود فیلم تهیه کنند، در صورتی که ما در این حمله ضربه و شکست سختی از رزمندگان اسلام خورده بودیم. فیلم برداران هر چه جست‌وجو کردند آثار و شواهدی دال بر اخبار اعلام شده از طرف سرفرماندهی کل نیروهای مسلح نیافتند. جالب است برایتان عرض کنم چند تن از فرماندهان ما می‌خواستند حتی فرماندهی این اکیپ خبری را هم برعهده بگیرند. به آن‌ها دستور دادند از فاصله‌ی نه چندان نزدیک از ادوات زرهی خودمان که توسط رزمندگان شما به آتش کشیده و منهدم شده بود فیلم بگیرند، طوری که در تصویر مشخص نباشد که ماشین‌های جنگی متعلق به خود عراق است. فیلم‌بردارها کار را شروع کردند و فرماندهان هم دائماً تذکر می‌دادند که از ادوات کاملاً سوخته و منهدم شده فیلم بگیرند تا مشخص نشود فیلم ساختگی است.
 

بیشتر بخوانید: آنها در آنجا نبودند


از ظواهر امر کاملاً پیدا بود که فیلم‌برداری از روی نقشه‌ی قبلی است. آن‌ها به تهیه‌ی آن مقدار فیلم اکتفا نکردند. فرماندهان طرح یک حالت تهاجمی را در اختیار فرماندهان جزء قرار دادند. طبق این برنامه یک گروه از سربازان خوش‌قامت را با سر و وضع آراسته و با تمام تجهیزات آماده کردند و به آن‌ها دستور دادند که به حالت تهاجمی و جنگی حرکت کنند. آن‌ها دستورات را اجرا کردند. صحنه‌ها گاهی آن قدر مضحک بود که حتی سربازان هم خنده‌شان گرفته بود. فیلم‌برداران آن صحنه را گرفتند و رفتند» (10).
جدا از این، فیلم خبری تمام وقت از تلویزیون عراق پخش می‌شد. تصویربرداری از شهیدان ایرانی عملیات کربلای 4 از آن جمله است که بخش مهمی از اسناد جنگ محسوب می‌شود.


 کودکان زندانی

دوربینِ گزارشگر فیلیپ شاتنای (11) شاتنای به دنبال یک افسر عراقی وارد محوطه‌ای نظامی می‌شود. اسرای ایرانی در حیاط خاکیِ اسارتگاه و در محاصره‌ی چندین ردیف سیم‌های خاردار قدم می‌زنند و لباس‌های متفاوتی به تن دارند. در خوابگاه، بر پتوهایی روی زمین نشسته‌اند و با شناختی که از رسانه دارند به دوربین نگاه نمی‌کنند. در نمایی دیگر، نوجوان اردستانی مهدی طحانیان که در آغاز عملیات بیت‌المقدس (در سیزده سالگی) اسیر شده بود (حدود دو سال بعد)، به خانم مترج هندی پاسخ نمی‌گوید. زن هندی، ساری آبی رنگی بر سر می‌افکند و مکالمه‌ی مشهوری بین آن‌ها رد و بدل می‌شود.


 فیلم شکنجه‌ی اسیران ایرانی

این فیلم در سال 1394 توسط شبکه‌ی العربیه (متعلق به عربستان و کویت) منتشر شده و معاونت پژوهش و ارتباطات فرهنگی و امور ایثارگران بنیاد شهید استان سمنان آن را بازنشر کرده است. در حیاط کوچک یک زندان، تعدادی زندانبان با چوب و لگد و مشت زندانیان ایرانی را که لخت هستند کتک می‌زنند. دوربین روی دست است. زندانی‌ها از یک سو به سوی دیگر می‌دوند و این قدر کتک می‌خورند تا کف حیاط می‌افتند. در منابع متعدد به فیلم‌برداری از شکنجه‌ی اسیران اشاره شده است.


 شیرین و وحشی

 جنگ تصویری در چینه‌ی چیتا

دولت عراق فیلمی به نام الحدود الملتهبه (مرزهای ناآرام) را به کارگردانی صاحب حداد (1984) ساخت که داستانی بود. فیلمی هم به اسم شیرین وحشی، از شبکه‌ی سراسری عراق و در ایتالیا پخش شد. یک سرهنگ اسیر عراقی گفته است:
«فیلم شیرین وحشی را هر سرباز عراقی مجبور است چند بار ببیند. چون رژیم عراق با صرف میلیون‌ها دلار این فیلم را به گونه‌ای ساخته است که در آن نیروهای اسلامی به ظاهر دو دست یک اسیر عراقی را به دو ماشین می‌بندند و از دو جهت مخالف می‌کشند و او را دو نیم می‌کنند» (12).

او می‌گفت: «در تمامی رده‌های رزمی ارتش عراق این فیلم بارها و بارها نمایش داده می‌شود و پس از هر نمایش، افسران توجیه سیاسی در مورد آن مفصلاً صحبت می‌کنند. در یک گزارش آمده است که این فیلم را هفتاد درصد از نیروهای عراقی دیده و آن را واقعی ارزیابی کرده‌اند. تعداد افرادی که به این فیلم شک داشته و با دیده‌ی تردید به آن نگریسته‌اند قریب پنج درصد برآورده شده است. در ارزیابی انجام شده، این فیلم در شکل‌گیری انگیزه‌ی مقاومت در هنگام درگیری‌ها، نقش مهمی به عهده داشت». (13)

اما کلکِ دستِ کنده‌شده، خیلی زود برملا شد و از جمله شمشیرهای قادسیه بود که به شیوه‌ی بوم‌رنگ بر فرق خود صدام فرود آمد. یادم هست یک استاد جلوه‌های ویژه در مجتمع دانشگاهیِ هنر عملاً با کند کردن حرکت، نشان داد که چگونه جلوه‌های ویژه‌ی ایتالیایی‌ها، احمقانه ساخته شده و دست بسته شده‌ی زیر لباس به وضوح قابل تشخیص بود. در آن زمان دولت ایران از چینه‌ی چیتا به خاطر این جعل تاریخی شکایت کرد.

 

پی نوشت‌ها:
1- تاریخ شفاهی سردار علی اسحاقی مسئول شنود سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس (به قل از نگین ایران. محقق: یدالله ایزدی):
«چون ما تا قبل از اینکه وارد خرمشهر شویم، مرتب [از طریق رسانه‌ها] گزارش می‌دادیم که عملیات در چه مراحلی است و رزمندگان ما در آستان‌ی ورود به خرمشهر هستند، صدام آمده بود و فیلم‌بردار و خبرنگار آورده بودند، می‌خواستند این حرف‌ها را خنثی کنند. صدام گفت:" ایرانی‌ها دروغ می‌گویند. من الان در خرمشهرم" و آنجا با یک خانم خبرنگار یک مصاحبه کرد که این خبرنگار قبلاً، یعنی بعد از اشغال خرمشهر با صدام یک بار مصاحبه کرده بود. ما ضمن اینکه اطلاعات شنود را می‌گرفتیم، همزمان تلویزیون عراق و رسانه‌های آن را هم رصد می‌کردیم. تلویزیون عراق آن مصاحبه را زنده پخش کرد».
2- نبی‌الله ابراهیمی، نگین ایران- واکاوی جنگ عراق علیه ایران از منظر رهیافت جامعه‌شناسی تاریخی: «جنگ باعث شد هویت خوزستان، کردستان و شیعه در ایران در ساخ دولت مدرن در کشور سهیم شوند. در واقع ارزش "دفاع از وطن" در میان اقوام ایرانی، هویت آنان را تحت پوشش گفتمانی قرار داد و واکنش اقوام ایرانی در چارچوب گفتمان جنگ، معنا یافت... جنگ با ایران به دلیل عدم تحقق گفتمان حزب بعث درباره‌ی «عرب‌گرایی"، "قادسیه‌گرایی" و "کمک به خلق عرب"، همچنین مخالفت بخش اعظمی از شیعیان و کردهای عراق با شعارهای فوق و حمله به ایران، عملاً نتوانست شکل‌گیری و روند دولت- ملت‌سازی در عراق را تسریع بخشد. نتایج این جنگ برای عراق، کاملاً معکوس بود و واگرایی و عدم همبستگی اجتماعی در این کشور را باعث شد. بر اثر جنگ، مثلث سنی در عراق (شمال، غرب و شرق بغداد، اطراف فرات، دجله، دیاله و تکریت) به سهامداران عمده‌ی قدرت در عراق تبدیل شدند و روند شکل‌گیری قدرت مدرن در عراق به تعویق افناد».
3-projected
4-al-Zawra
5- جرارد لیچمن جاسوس انگلیس بود.
6-al-Ayyam al-tawila
7- به نقل از ویکی پدیا انگلیسی «سینمای عراق» که از مقاله‌ی گاردین در مورد سینمای عراق نیز اتخاذ شده است.
8-Saddam Hussein's Iraq (2008) JameS R. Arnold. One of the world's most infamous dictators rose to power through Iraq's powerful Baath Party and became the nation's persident in 1979.
9- Rose al- Yusuf or Rose el-youssef.
10- مرتضی سرهنگی، (1365) اسرای جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی (09)، انتشارات سروش.
11- Philip Chatenay
12- به گزارش فرهنگ نیوز.
13- نقش تبلیغات عراق در جنگ تحمیلی هشت ساله علیه ملت ایران در گذرستان نشریه‌ی الکترونیکی تاریخ معاصر ایران.

منبع‌مقاله: نامورمطلق، بهمن، (1395)، نشانه‌شناسی فیلم‌های مستند دفاع مقدس، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول.

نسخه چاپی