آیین فتوّت
معرفی عقاید یکی از فرقه های تصوف
 
چکیده
در این مقاله نگاهی مختصر و گذرا به آیین کهن فتوّت خواهیم داشت و نحوه ورود و عقاید آن را بررسی خواهیم کرد. همچنین به ریشه این آیین در ایران باستان می پردازیم. بطور خلاصه می توان گفت آیین جوانمردی آیینی است  که تکالیفی که شخص به حکم محبت و به فرمان عشق به انها عمل می کند و بحث نظری و عملی آن در فتوّت نامه های گوناگون آمده است.

تعداد کلمات: 1438 کلمه،  تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

آیین فتوّت
نویسنده: سمیه خلیلی (دانشجوی دکتری ادیان ایرانی) 
 
 فتیان
واژه عربی «فتی» که جمع آن فتیان است، بر مفهوم جوانی ـــ از شانزده تا سی سالگی ــ دلالت دارد. معادل فارسی این واژه، «جوان» و معادل لاتین آن « Juvenis » است. « جوانمردی » که معادل فارسی فتوّت است، همان جوانی است و مفهوم دقیق لغوی آن، دوره جوانی از حیث جسمانی است، اما معنای مجازی آن « سالک » یا زایر معنوی است که به منزلگه دل رسیده باشد. یعنی حقیقت باطنی انسان را درک کرده و درنتیجه به مرحله جوانی جاودانه روح نائل گردیده باشد.(1)

 این آیین خاص مردان بوده است. فتوت  بر اجتناب از ریا و التزام صدق مبتنی بود. در مراسم تشرف طالبان آیین جوانمردی، پیران و استادان آن میانبند خاصّ را برکمر طالب می بستند و سروال فتوت را به پای او می کردند، و از آن پس وی را جوانمرد می شمردند. همانگونه که زرتشتیان هنگام بلوغ سدره می پوشند و کستی بر کمر می بندند و از آن وقت دیگر مکلّف به انجام قوانین و احکام دینی هستند، میان بستن جوانمردان و سروال پوشیدن آنان هم نشانه بلوغ معنوی و به دیگر سخن، رسیدن به جوانی بوده و از آن هنگام به بعد پیروی از آیین جوانمردی بر آنان واجب می شده است. ظاهراَ آیین جوانمردی پیش از اسلام نیز رایج بوده است، هر چند آگاهی های ما در این باره بسیار کم است. عیّاران کهن ترین گروه جوانمردان اند که در کتابها از آنان یاد شده و « خاکساران» و «پهلوانان» و «لوتیان» نیز اخرین گروه های این آیین اند که به عصر حاضر رسیده اند.(2)

عالمان فتوت
علمای صوفیه که منسوب به فتوت می‌شدند: 1- معروف کرخی (متوفی 200) 2- احمد خضرویه (متوفی 240) 3- ابوتراب نخشبی (متوفی 245) 4- شاه بن شجاع کرمانی (وفات قبل از 300) 5- ممشاد دینوری (متوفی 299) 6- ابوالحسن بوشنجی (متوفی 348)  7- ابوالعباس دینوری (متوفی 340) 8- ابوعبدالله المقری (متوفی 366)


ویژگی های این فرقه:
● در رأس مراتب اهل فتوت ← علی بن ابیطالب پسر عم و داماد و خلیفه‌ی پیغمبر قرار دارد و او را «شاه مردان» خواندند؛ زیرا اولین کسی بود که در باب موالی نوعی همدلی و همدردی نشان می‌داد.
● پیوند استوار بین طریقه‌ی فتوت با شیعه از یک‌سو و با طبقات اصناف از سوی دیگر ← نتیجه‌ی ارتباط سلمان فارسی با اهل فتوت می‌باشد.
● از فرقه‌های مرتبط با فتوت ← اخوان الصفا، قرمطیان و اسماعیلیه را می‌توان نام برد.
● این فرقه در طول تاریخ به مقتضای احوال، اشکال گوناگونی به خود گرفته است.
● شعار اهل فتوت ← از بسیاری جهات شبیه ملامتیان بود.
● یک پدیده‌ی قابل توجه که از طریقه اهل فتوت جدا شد و در کنار تصوف توسعه جداگانه یافت ← آداب و اخلاق مربوط به زورخانه بود ← اساس آن مبتنی بر حرمت پیران ← که عنوان مرشد یادگاری از تأثیر تصوف می‌باشد.
● پیوند زورخانه با خانقاه ← به ارتباط آن با خاطره‌ی پوریای ولی بازمی‌گردد.
● قدیمی‌ترین مآخذ در باب ارتباط بین صنعت کشتی‌گیری با طریقه‌ی فتوت ← فتوت‌نامه سلطانی اثر حسین کاشفی
● علت نزدیکی اهل ملامت با طبقات اهل فتوت ← اجتناب آنها بود از خرقه‌ی صوفیه و اصرارشان در مجالست با اهل مرفه و در اظهار علاقه به لباس و آداب عامه


شرایط ورود به آیین فتوّت:
بر طبق فتوّت نامه ابن معمار شرایط پذیرفته شدن در آیین فتوّت اینگونه  ذکر شده است:
1. مرد بودن: فتوت تنها آیین مردان بوده است و زنان به این آیین پذیرفته نمی شدند.
2. بالغ بودن: منظور از بالغ کسی است که ممیّز است و عقلش حسن و قبح را از هم تمییز می دهد. پسر بچه های نابالغ به آیین فتوّت پذیرفته نمی شدند.
3. عقل داشتن: گفته اند منظور از عقل داشتن این است که جوانمرد قادر باشد پاکی را از ناپاکی تمییز دهد.
4. دین داشتن: در فتوّت نامه ها ذکر شده است که دین بسان ریشه درخت است و فتوّت شاخه آن؛ کسی که دین ندارد، جوانمرد نیست. ابن معمار می گوید: هر آنچه مسلمان بودن را باطل می کند، فتوّت را نیز باطل می کند . اما از طرف دیگر سهروردی این نکته را بیان کرده که همه قوانین فتوت مطابق شرع اسلام نیست و البته این را قبیح نشمرده است.
5. استقامت حال: از نظر اهل فتوت مخنّثان و کسانی که به جذام و پیسی دچار بودند و بطور عام، کسانی که در ظاهر نقص داشتند و یا باعث ننگ بودند، مردود محسوب می شدند.
6. مروّت: مروّت در عربی اسمی جعلی است که از واژه مرء ساخته شده است؛ مرپئ یعنی مرد و مروّت یعنی مردی، مردمی، مردانگی. در فتوّت نامه ها مروّت جزیی از فتوّت شمرده می شود. اما معنی و مفهوم مروّت یکسان است و تمییز آنان از هم، کاری است دشوار. گفته اند مروّت صفتی است باطنی و فتوّت صفتی است ظاهری. هر چند ما از این سخنان نمی توانیم مراد فتیان از مروّت را بطور واضح بفهمیم، مروّت به معنی همت بلند و مناعت طبع بکار می رفته همانطور که در رساله «فتوّتیه نفائس الفنون»  آمده است. (2)

این آیین خاص مردان بوده است. فتوت  بر اجتناب از ریا و التزام صدق مبتنی بود. در مراسم تشرف طالبان آیین جوانمردی، پیران و استادان آن میانبند خاصّ را برکمر طالب می بستند و سروال فتوت را به پای او می کردند، و از آن پس وی را جوانمرد می شمردند.
سلسله مراتب در آیین فتوّت:
1. جَدّ: وی همچون قطب در جمع صوفیه بوده است و طایفه فتیان همه مریدان او بوده اند.
2. کبیر: به او پدر، شیخ، مقدّم، قائد، رأس الحزب و هم چنین صاحب نیز می گفته اند. کبیر مریدانی بسیار داشته است و در مراسم تشرّف به فتوّت، مرید را ـ که وی را تربیه یا فرزند یا پسر می گفته اند ـ قدح آب و نمک می نوشانده است؛ وی مانند پیر و مرشد در جمع صوفیان بوده است.
3. زعیم: یکی از بزرگان اهل فتوّت بوده است که موبه موعظه و نصیحت کردن می پرداخته است.
4. وکیل: کسی بوده است که کبیر در برخی از امور وی را به جانشینی خود برمی گزیده است.
5. نقیب: از جانب پیر قوم انتخاب می شده است و وظیفه او این بوده که از حال فتیان باخبر شود و به رفع خواسته های آنان بپردازد.

گروه های فتیان
فتیان با انتساب برخی از پیران معروف خود به گروههای گوناگون تقسیم می شدند که به هر گروه «حزب» یا «بیت» می گفته اند. بیت گروهی بزرگتر از حزب است و شاید یک بیت شامل چند حزب می شده است. مهمترین بیت ها و حزب های آنان عبارت بودند از: ریاضیّه، شحنه (شحنیه ؟)، خلدیّه، میتویّه، مسلمیّه و ملائیّه.

 

بیشتر بخوانید: آیین فتوت و عیاری

 
فتوّت نامه ها
با ایجاد رابطه میان « فتوّت و تصوّف» فتوّت به صورت شاخه ای از سلک تصوّف درآمد و شعبه ای از ان گردید. بسیاری از بزرگان صوفیه در تدوین کتب تصوّف، قسمتی از آثارشان را به فتوّت اختصاص دادند و تمام تلاش و همّت خود را برای تدوین این فتوّت نامه ها نهادند. در واقع شالوده ای از رسالات و کتب هستند در باب عقاید، آداب و رسوم مربوط به پهلوانان، جوانمردان (فتیان) و عیّاران که قوانین رفتارگرایی را مبتنی بر دین و اخلاق... ارائه می دهند. برخی پژوهشگران معتقدند فتوّت نامه ها به شیوه پندنامه ها و اندزنامه های پهلوی (پارتیان) عهد باستان نگارش یافته است.(3)
 
سابقه جوانمردی در ایران باستان:
افسانه های کهن پهلوانی که به پارسی بازمانده بر دو دسته است: یکی افسانه های پهلوی اسطوره ای است که آنچه در اوستا آمده یا در شاهنامه فردوسی یا آثاری چون گرشاسب نامه از آن جمله اند. دوم افسانه های جوانمردی و عیاری است که کهن ترین آن داستان سمک عیار می باشد. آنچه بر اساس این اثر کهن عیاری ـ پهلوانی می توان گفت این است که آئین جوانمردی، و درنتیجه عیاری ـ پهلوانی، سنتی است اجتماعی و بسیار کهن. اگر آئین عیاری ـ پهلوانی از سویی به آیین جوانمردان دوران اشکانی و از سوی دیگر با آیین مهر پیوند داشته باشد، باید معتقد شد  که میان آیین مهر و جوانمردی نیز پیوندی تاریخی و فکری وجود دارد. (4)
 
منابع
1.کربن، هانری، آیین جوانمردی، ترجمه احسان نراقی، تهران، انتشارات سخن، 1382
2. افشاری، مهران، فتوت نامه ها و رسائل خاکساریه( سی رساله)، پژوهشگاه علوم انسانی، 1382
3. اربابی، علی، آیین پهلوانی جوانمردی و عیاری، تهران، انتشارات زوار، 1390
4. بهار، مهرداد، مقدمه کتاب بررسی فرهنگی ـ اجتماعی زورخانه های تهران، شورای عالی فرهنگ و هنر ، 1355
5. زرین کوب، عبدالحسین، ارزش میراث صوفیه، انتشارات امیرکبیر، تهران
6. زرین کوب، عبدالحسین، جستجو در تصوف ایران، انتشارات امیر کبیر تهران
 
نسخه چاپی