تبیین برگزیدگی از طریق امر الهی
برگزیدگی را نباید امری غیرعادی به حساب آورد
 
چکیده:
خدا آدم را کامل آفرید، زیرا کار خدای عاقل و قادر هیچ گونه نقص و عیبی ندارد، و از طرفی آدم تحت تأثیر اسپرم پدر و خون مادر نبود. به همین دلیل او با خدا و موجودات روحانی ارتباط برقرار کرد و او را پسران خدا و دودمان وی را پسران خدا خواندند.
 
تعداد کلمات: 1047 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

تبیین برگزیدگی از طریق امر الهی
 
نویسنده: رضا گندمی نصر آبادی 
 
امر یا قوۀ الهی از جمله موضوعاتی است که هلوی در سرتاسر کتاب خزری برای تبیین نظرات خود از آن سود جسته است.از نظر او،قوۀ الهی  بر تمام قوم فرود آمد به طوری که همگان شایسته آن بودند که مخاطب آن قرار گیرند. این قوۀ حتی شامل زنان نیز شد، لذا برخی از آنها به مقام پیش گویی یا پیامبری رسیدند. این قوۀ نخست به آدم به عنوان نیای ما و سپس به افراد برگزیده رسید. خدا آدم را کامل آفرید، زیرا کار خدای عاقل و قادر هیچ گونه نقص و عیبی ندارد، و از طرفی آدم تحت تأثیر اسپرم پدر و خون مادر نبود. به همین دلیل او با خدا و موجودات روحانی ارتباط برقرار کرد و او را پسران خدا و دودمان وی را پسران خدا خواندند. خدا فرزندان  زیادی به او داد، ولی از این میان فقط یکی شبیه او بود و آن کسی جز هابیل نبود. سپس قوۀ الهی  به انوخ و به همین ترتیب به افراد برگزیده دیگر تا نوح رسید. آنها از همه جهت کامل بودند، به لحاظ طول عمر، شناخت، قدرت و مانند آن. تارح پدرابراهیم از این قوۀ الهی  برخوردار نبود، ولی فرزندش از آن برخوردار شد. سام سرآمد فرزندان نوح بود. یافث در شمال و حام در جنوب و سام در مرکز (کنعان) بودند. سرآمد فرزندان  ابراهیم یعقوب بود. فرزندان  یعقوب و نیز موسی و پیامبران بنی اسرائیل از قوۀ الهی  برخوردار بودند. برای اولین بار قوۀ الهی  نه بر افراد خاص و برگزیده _که از آنها به پیامبران بنی اسرائیل تعبیر می کنیم _ بلکه بر یک قوم فرود آمد.

از نظر هلوی، برگزیدگی را نباید امری غیرعادی به حساب آورد . در واقع برگزیدگی یکی از جلوه های گزینش الهی  است که همواره در طبیعت صورت گرفته و عوالم مختلف مانند عالم نباتی، حیوانی و انسانی را به وجود آورده است. برگزیدگی نوعی فرآیند گزینش الهی  در قلمرو انسانی است. از این رو افراد برخوردار از قوۀ الهی  خاص، یعنی پیامبری، قادر به برقراری ارتباط با خدا می شوند. خدا به واسطه این قوۀ قوم بنی اسرائیل را برگزید تا از پیامبران تبعیت کنند. بنابراین، هر یهودی به صورت بالقوه از این موهبت برخوردار است و می تواند به توفیقات الهی  دسترسی پیدا کند. اما این قوه نیز همچون هر قوۀ موروثی  تحت تأثیر تعلیم و تربیت و محیط زیست طبیعی است. همچنان که ملاحظه  شد، ‌«صورت الهی ‌» (به عبری «آنیان الوهی» یا به عربی «امر الهی» است که نقش محوری در تفکر او ایفا می کند.

  بیشتر بخوانید :  بنیادگرایی دینی

دو معنا از «صورت الهی» به طور خاص به بحث ما مربوط می شود. در معنای نخست «صورت الهی» به عنوان نفس والا و رفیعی سخن می گوید که در قوم یهود ساکن است. درست همان طور که انسان‌ها اساسا متمایز از حیوانات دیگرند یهودیان نیز تمایز اساسی از انسان‌های دیگر دارند.طبیعت آنها به گونه ای تعالی یافته که قادر به دریافت صورت والاترند. معنای دو‌م «صورت الهی» فیضان الهی  است که نفس یهودی آن را دریافت می کند. قوم یهود به مثابه یک کل و یهودیان نفس یهودی بالقوۀ خود را به فعلیت می رسانند و همچون ظرف هایی برای فیضان الهی  عمل می کنند که به طور مستقیم از خدا ناشی می شود. قوم یهود با دریافت فیضان الهی  تحت هدایت و حکمرانی مشیت الهی  قرار می گیرند و دریافت کننده معجزات الهی‌اند. پیامبران بنی اسرائیل با دریافت فیضان الهی ، برخلاف قوانین  طبیعت، قادر به رفتن در آتش و امساک از خوردن غذا برای دورۀ طولانی می شوند، بدون آنکه آسیبی ببینند. در مقابل، ملت های دیگر محکوم قوانین  طبیعت و غیریهودیان نمی توانند به مقام پیامبری نائل شوند یا تجربه پیامبری داشته باشند. جولیوس گاتمن در کتاب فلسفه های یهودی : تاریخ فلسفه یهودی از زمان کتاب مقدس تا فرلانتس روزنتسوایخ از قوۀ الهی  به طبع دینی خاصی تعبیر می کند که قوم بنی اسرائیل به واسطۀ آن یگانه  و بی همتا است. این طبع دینی خاص هم علت و هم نتیجۀ و معلول رابطۀ ویژه خدا با بنی اسرائیل است. در آثار عرفانی یهودی نیزکه از ازلی بودن قوم بنی اسرائیل سخن گفته می شود همین معنا مراد است .
  هلوی از نظریه اقلیم هفت گانه  که در اقلیم شناسی باستان و قرون  وسطا نظریۀ محوری بود استفاده می کنند. بنا بر نظر او، سرزمین اسرائیل اقلیم چهارم و مرکزی است که در میانۀ زمین مسکون واقع شده است. به هر حال، اسرائیل سرزمین نمونه با ویژگی های منحصر به فرد است و بیشترین تأثیر را از بالا دریافت می کند. هلوی از این نظریه علمی دورۀ باستان برای تبیین طبیعت اثربخشی به جا آورد فرمان هایی که فرد یهودی در سرزمین اسرائیل انجام می دهد استفاده می کنند. او توانایی عمل به فرمان ها برای پاین آوردن فیضان الهی را با صورت هایی مقایسه می کند که در نظریه های جادویی برای دریافت تأثیر ستارگان به طلسم نسبت داده می شود.
هلوی بر این اساس بر نقش و جایگاه تورات، سرزمین مقدس  و زبان عبری تأکید دارد. او تبیین طبیعت‌گرایانه‌ای از سرزمین اسرائیل به دست می دهد. هلوی از نظریه اقلیم هفت گانه  که در اقلیم شناسی باستان و قرون  وسطا نظریۀ محوری بود استفاده می کنند. بنا بر نظر او، سرزمین اسرائیل اقلیم چهارم و مرکزی است که در میانۀ زمین مسکون واقع شده است. به هر حال، اسرائیل سرزمین نمونه با ویژگی های منحصر به فرد است و بیشترین تأثیر را از بالا دریافت می کند. هلوی از این نظریه علمی دورۀ باستان برای تبیین طبیعت اثربخشی به جا آورد فرمان هایی که فرد یهودی در سرزمین اسرائیل انجام می دهد استفاده می کنند. او توانایی عمل به فرمان ها برای پاین آوردن فیضان الهی را با صورت هایی مقایسه می کند که در نظریه های جادویی برای دریافت تأثیر ستارگان به طلسم نسبت داده می شود.
 
هلوی بحث ذلت و خواری مردم یهود را پیش می کشد و آن را این گونه توجیه و تفسیر می کند. ملت ها نه به جنگجویان و پادشاهان که به شهدای خود افتخار می کنند (این بازتاب اندیشه مسیحی است که موضوع به صلیب کشیده شدن مسیح را رویدادی بسیار پرمعنا و ژرف می داند). درد و رنج امتیاز خاص است که یهودیان از آن بهره می برند. شاید کوتاهی یهودیان در این باشد که آنها با طیب خاطر به استقبال رنج و عذاب نمی روند. به باور هلوی، یهودیان خود رنج و عذاب را برگزیده اند، وگرنه با پذیرش دینی دیگر می توانستد خود را برهاند. پس هدفی در این رنج ها نهفته است. اسرائیل قلب همه ملت ها است و همان نقشی را ایفا می کند که قلب در بدن انسان دارد. این نیز یک نظریه صهیونیستی دیگر است که قوم یهود را مرکز هستی و تاریخ انسانیت می داند.
 
منبع :
 رویکرد یهودیت به ادیان دیگر، رضا گندمی نصر آبادی  ، انتشاران دانشگاه ومذاهب ، قم 1394 شمسی
 

  بیشتر بخوانید :
  نقش مذهب در زندگی آمریکایی
  نقش دین در تعیین اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
  تنوع دینی درعصر ارتباطات

نسخه چاپی