رابطه چین با مسلمانان
چین با مسلمانان همچون یک بیمار روانی رفتار می کند
 
چکیده:
مسلمانان یکی از اقلیت های اصلی مذهبی در چین هستند که شامل گروه های قومیتی مختلف از جمله ایغوری ها می شوند، اما در سال های اخیر، دولت چین به اتهام افراطی گری و افکار جدایی طلبانه با آنها برخورد سخت و تندی داشته است. چنانکه فرستادن آنها به اردوگاه های آموزش مجدد از جمله این اقدامات بوده است. به اعتقاد نویسنده، دولت چین با استفاده از مقایسه پزشکی، مسلمانان را به عنوان بیمار روانی در نظر گرفته است که باید در این اردوگاه ها که به عنوان مدرسه و بیمارستان در نظر گرفته می شوند، درمان گردند و به جامعه باز گردند. نویسنده معتقد است که هدف اصلی این اقدام دولت چین، شستشوی مغزی ایغوری ها و سایر مسلمانان و جذب آنها در جامعه اکثریت «هان» می باشد. نویسنده همچنین با اشاره به مصاحبه های صورت گرفته، نشان می دهد که افرادی که در این کمپ ها حضور داشتند و یا خانواده آنها که در خارج از چین هستند.
تعداد کلمات : 1714 /  تخمین زمان مطالعه : 9 دقیقه

چین

نویسنده : سیگال ساموئل
مترجم: سید محمد حسن هاشمی
 
کشور چین، به مسلمانان در کمپ های بازداشتی، تعالیم مذهبی یاد می دهد که منجر به آسیب های واقعی روانشناختی در این فرایند می شود.
طبق برآوردهایی که توسط سازمان ملل و دیگر نهادها اعلام شده است، یک میلیون مسلمان در حال حاضر در کمپ های بازداشتی چین نگهداری می شوند. زندانیان سابق که بیشتر آنها ایغوری به عنوان یک اقلیت قومی مسلمان هستند، به گزارشگران گفته اند که طی فرایند تعلیم و تربیت که چندین ماه طول می کشد، آنها مجبور به دست کشیدن از اسلام، انتقادات از اعتقادات اسلامی خود شدند و هر روز مجبور به قرائت آهنگ های تبلیغاتی حزب کمونیست هستند. گزارش های رسانه ای وجود دارد که زندانیان مجبور به خوردن گوشت خوک و نوشیدن الکل گردیده اند که برای مسلمانان حرام می باشد. ضمن آنکه، گزارشاتی مبنی بر شکنجه و مرگ آنها نیز وجود دارد.

مقیاس کامل سیستم اردوگاه های آموزش مجدد که سال گذشته شروع و در شمال غربی منطقه سین کیانگ در حال گسترش می باشد، بی نظیر است. کمیسیون اجرایی کنگره آمریکا درباره چین، این موضوع را به عنوان بزرگترین زندان توده ای از حبس جمعیت اقلیتی در جهان امروز، توصیف کرده است. پکن ابتدا ایغوری های افراط گرا را هدف بازداشت های خود قرار داده بود، اما اکنون حتی کسانی که نمادهایی از هویت مسلمانی همچون ریش بلند داشته باشند را به این اردوگاه های تعلیم و تربیت می فرستد. در اوایل این ماه، در پنل سازمان ملل، از یک مقام ارشد چینی درباره این اردوگاه ها سوال شد، وی گفت که چنین چیزهایی به عنوان مراکز آموزش مجدد در چین وجود ندارد. اگرچه اسناد دولتی به تسهیل این امر، اشاره دارد. در واقع، او ادعا کرد که آنها فقط مدارس حرفه ای برای مجرمین می باشد.
چین برای مدت طولانی ترس این داشت که جمعیت ایغوری ها برای استقرار سرزمین ملی خودشان در سین کیانگ که به عنوان ترکستان شرقی می نامند، تلاش کنند. در سال 2009، شورش قومی منجر به کشته شدن صدها نفر شد و تعدادی از ایغوری های رادیکال حملات تروریستی در سال های اخیر انجام داده اند.
چین در حال قبولاندن یک روایت بسیار متفاوت از جمعیت خود است. اگرچه مقامات چینی مرتب اردوگاه های بازداشتی را به عنوان مدارس توصیف می کنند و همچنین آنها را به نوع دیگری از یک نهاد یعنی بیمارستان ها تشبیه می کنند. در اینجا قطعه ای از یک فایل ضبط شده حزب رسمی کمونیست، است که سال گذشته از طریق وی چت یکی از شبکه های اجتماعی این کشور، به ایغوری ها ارسال شد و توسط رادیو آزاد آسیا، رونویسی و ترجمه گردید « اعضای اجتماع که برای آموزش مجدد انتخاب شده اند، با یک بیماری ایدئولوژیکی آلوده گردیده اند. آنها به افراط گرایی مذهبی و ایدئولوژی تروریستی خشن، آلوده شده اند و بنابراین آنها باید در بیمارستانی به عنوان یک بیمار درمان شوند... ایدئولوژی افراطی مذهبی نوعی از داروی سمی است که ذهن مردم را مختل می کند... اگر ما ریشه های افراط گرایی مذهبی را از بین نبریم، حوادث تروریستی خشن رشد خواهد گرد و همچون یک تومور بدخیم غیر قابل درمان، به همه جا سرایت خواهد کرد.

جیمز میلوارد، پرفسور چینی دانشگاه جورج تاون توضیح می دهد که اعتقاد مذهبی به عنوان یک آسیب شناسی در نظر گرفته می شود و معتقد است که پکن معمولا ادعا می کند که مذهب باعث شعله ور شدن افراط گرایی و جدایی طلبی می شود. اکنون مقامات چینی اردوگاه های آموزش مجدد را بیمارستان هایی نامیدند که به دنبال درمان تفکر است. این فرایند همچون تلقیح و مایه کوبی است که شیوه درمانی «جستجو و تخریب» است که آنها قصد دارند که در مورد تمام جمعیت ایغوری ها به کار گیرند تا منشاء افراط گرایی را از بین ببرند. اما این اردوگاه ها فقط درمان نیست، بلکه آنها را برای چندین ماه در شرایط بد محبوس می کنند.

چین برای مدت طولانی ترس این داشت که جمعیت ایغوری ها برای استقرار سرزمین ملی خودشان در سین کیانگ که به عنوان ترکستان شرقی می نامند، تلاش کنند. در سال 2009، شورش قومی منجر به کشته شدن صدها نفر شد و تعدادی از ایغوری های رادیکال حملات تروریستی در سال های اخیر انجام داده اند. دولت چین ادعا می کند که به منظور سرکوب تهدید افراطی گری و جدایی طلبی ایغوری ها، لازم است که سرکوب فقط شامل ایغوری هایی که نشانه هایی از افراطی گری در آنها وجود دارد، نشود، بلکه بر جمعیت قابل توجهی اعمال گردد.

تشبیه پزشکی یکی از روش هایی است که دولت برای توجیه سیاست خود در بازداشت های در مقایس بزرگ، به کار می گیرد که تلاش برای تلقیح تمام جمعیت بر علیه آنفلونزا، نیاز به تزریقات آنفلونزا به تمام جمعیت است، نه فقط کسانی که درگیر آن شده اند. در حقیقت، چین با استفاده از این سخنان تلاش دارد تا از سیستم دستگیری ایغوری ها دفاع کند. افسران پلیس در مصاحبه با رادیو آزاد آسیا تائید کردند که آنها به آنها دستور داده شده است که جمعیت خاصی را برای اردوگاه ها، زیر نظر داشته باشند. در یک شهرستان، مقامات پلیس گفتند که به آنها دستور داده شده بود که 40 درصد از جمعیت بومی را به این اردوگاه ها بفرستند.

دولت همچنین از این زبان آسیب شناسی برای توجیه توقیف های طولانی و مداخلات مقامات در آینده در هر زمانی که تصور می کنند اسلام به عنوان تهدید عمل می کند، استفاده می کند. تیموسی گروس، کارشناس چینی در موسسه رز هولمن می گوید: با اسلام به عنوان یک بیماری روانی برخورد می شود که هرگز تضمینی برای درمان کامل آن همچون اعتیاد یا افسردگی وجود ندارد. در واقع چیزی وجود دارد که باید تشخیص داده شود، درمان شود و مرتب پیگیری شود.

این چیزی است که قطعه ضبط شده حزب کمونیست می گوید که «همواره یک خطری وجود دارد که این بیماری در هر زمانی خودش را آشکار کند و منجر به آسیب جدی به جامعه شود. این دلیل این امر است که باید آنها به بیمارستان های آموزش مجدد برده شوند تا ضمن درمان، از مغز آنها ویروس پاک شود و به ذهن نرمال بازگردند. آلوده شدن بوسیله افراط گرایی مذهبی و ایدئولوژی تروریستی خشن و عدم درمان آن در زمان خودش، همچون آلوده شدن به بیماری است که در زمان خود درمان نشده است یا مصرف مواد مخدر سمی است.... هیچ تضمینی نیست که در آینده شما را تحت تاثیر خود قرار ندهد.

پس از گذراندن آموزش مجدد و از بین رفتن بیماری ایدئولوژیکی، بدین معنا نیست که این بیماری به طور کامل از بین رفته است... بلکه آنها پس از کامل کردن فرایند آموزش مجدد در بیمارستان و بازگشت به منزل،.. آنها باید هوشیار باقی بمانند و خود را با دانش مناسب تقویت کنند، مطالعات ایدئولوژیکی خود را تقویت نموده و به صورت فعال، در فعالیت های مختلف عمومی شرکت کنند تا سیستم دفاعی خود را تقویت نمایند.

چندین سند صادر شده حکومتی، از این نوع زبان پزشکی برای این موضوع استفاده کرده است. حتی برخی که در سرکوب های سین کیانگ هستند، از واژه ریشه کن کردن تومورهای مغزی استفاده می کنند. وبسایت های چینی جلسات آموزش مجدد را جایی توصیف می کنند که مشاوره های روانشناختی به ایغوری ها داده می شود و افراطی گری را یک بیماری روانی عنوان می کنند.

آدریان زنج، محقق مدرسه اروپایی فرهنگ و تکنولوژی در برلین می گوید: این اولین باری نیست که چین از قیاس های پزشکی برای سرکوب اقلیت مذهبی استفاده می کند. به لحاظ تاریخی، موضوع فعلی قابل مقایسه با استراتژی چین در مواجهه با فالون گونگ است. او به تمرین مذهبی اشاره می کند که پیروان فالون گونگ در اوایل سال های 2000 از طریق آموزش مجدد در اردوگاه های کار اجباری مجبور به انجام آن شدند. با فالون گونگ همچون یک اعتیاد خطرناک برخورد شد.

طاهر امین، دانشجوی ایغوری ساکن امریکا از سین کیانگ، می گوید که چندین عضو هیئت علمی دانشگاه معارف اسلامی.  خانواده وی در این اردوگاه های آموزش مجدد حضور دارند و وی از اینکه با دینش همچون یک بیماری برخورد می شود، متعجب نگردیده است. از دیدگاه وی، این اقدام دولت چین، تلاشی برای حذف اقلیت قومی مسلمانان و جذب آنها در اکثریت چینی «هان» است. علاوه بر ایغوری ها، دیگر اعضای مسلمان از گروه های دیگر همچون کازخاس و کیرجیز به این اردوگاه ها فرستاده شده اند.

 

بیشتر بدانید : کشمکش چین با اسلام

طنز وحشتناک این است که برخورد با ایغوری ها به عنوان مشکل روانشناختی، برعکس باعث آسیب های جدی چه در داخل کمپ و خارج آن، به آنها شده است. در اردوگاه ها، اختلالات روحی و افکار خودکشی گزارش شده است. همانطور که ایغوری های تبعیدی در خارج از چین که اقوام آنها در این اردوگاه ها هستند، از بی خوابی، افسردگی، اضطراب و پارانویا رنج می برند. چنانچه مورات هاری ایغور، دکتر 33 ساله ای که در سال 2010 به فنلاند رفته است، اخباری از اقوام خود دریافت کرده است که والدین وی در این اردوگاه ها هستند و به همین دلیل، کمپین های آنلاین برای آزادی آنها به راه انداخت، اما او می گوید که وی از حملات مکرر رنج می برد و اکنون خود را مستعد عصبانیت، خستگی و ضعف بدنی می بیند. یا زنی در کانادا که خواهرش در این اردوگاه ها است، گفت که نمی تواند بر هیچ چیزی تمرکز کند و ذهن او کار نمی کند. او نمی تواند بخوابد و وزن زیادی را از دست داده است.

برخی از ایغوری ها در خارج از کشور، همچنین احساس فراگیر گناه را تحمل کنند. آنها می دانند که پکن با هر ایغوری که به خارج سفر می کند، مثل یک متهم در نظر می گیرد و حتی نسبت به اعضای خانواده وی نیز مشکوک هستند.

برگرفته از سایت: www.theatlantic.com
نسخه چاپی