آجیل و سمنو مخصوص عید
 دوخت لباس و تهیه آجیل و سمنو مخصوص عید
 
چکیده:
سمنو به عنوان نماد زاییدن و باروری گیاهان و سمبل برکت و یکی از سین‌های سفره هفت سین نوروزی است. سمنو خوراک شیرینی است که از جوانه گندم و آرد تهیه می‌شود، اهالی معتقداند که سمنو مهریه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است و پختن آن به صورت نذری متداول است. سمنو پزان به عنوان یک سنت محلی از دیرباز مورد توجه ایرانیان بوده است.
 
تعداد کلمات: 1540 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 7  دقیقه
 
آجیل و سمنو مخصوص عید
نویسنده: شایسته بهرامی سامانی
 
تهیه و تدارک بخشی از آجیل عید، کاری دسته جمعی و گروهی بود که بانوان در سنین مختلف دور هم جمع می‌شدند و در جریان همکاری برای تهیه آن، مهارت آموزش و انتقال تجربیات نیز انجام می‌گرفت. تهیه گندم برشته، برنجک و شاهدانه که به آن گندم بو داده می‌گویند، از رسوم دیرینه این منطقه است که هنوز هم "گندم برشته، برنجک و شاهدانه" تهیه می‌شود و بخشی از آجیل عید آنان است و برای تهیه آن زنان فامیل و همسایه‌ها با کمک هم، گندم و برنج را جداگانه تمیز می‌کردند و پس از شستن در شیر یا آب می‌جوشاندند، سپس هر کدام را در آبکش می‌ریختند و بعد بر روی پارچه‌های بزرگ پهن می‌کردند تا کاملاً خشک شود. چند روز بعد آن را بر روی ساج یا تاوه‌های بزرگ درون نمک تفت می‌دادند. شاهدانه را هم بعد از شستن در ساج یا تاوه تفت می‌دادند. این خوراکی خوشمزه و پر دردسر تقریباً با همکاری همه زنان در چند روز انجام می‌شد و همه با همکاری هم، دیگ‌ها را بار می‌گذاشتند و برنج‌ها و گندم‌ها را به نوبت و به کمک هم می‌جوشاندند، ولی هر کدام برنج و گندم خود را جداگانه خشک می‌کرد و در کیسه‌ای مخصوص خود می‌ریختند و موقع تفت دادن هر کیسه که تمام می‌شد، گندم برشته‌ها و برنجک‌های آن جمع می‌شد و آن را در کیسه‌های بزرگ‌تر می‌ریختند و به صاحب آن تحویل می‌دادند و به همین ترتیب گندمک و برنجک همه‌ی زنان با همکاری هم آماده می‌شد.
 
 تهیه پارچه و دوخت لباس
یکی دیگر از آداب عید نوروز پوشیدن لباس نو و تمیز است. ایرانیان برای نوروز نام‌های مختلفی دارند، که از جمله آن را "عید لباس نو" می‌خوانند، چون هر کس هر اندازه فقیر باشد، در این جشن یک دست لباس نو به تن می‌کند (بلوکباشی 41 :1381). از یکی دو ماه به عید نوروز، زنان خوش سلیقه و هنرمند دست به کار می‌شدند و با نخ‌هایی که خود ریسیده و رنگ‌آمیزی کرده بودند، برای اعضای خانواده لباس می‌دوختند، چون دوخت لباس از جمله کارهایی بود که حتماً باید قبل از عید نوروز و برای عید انجام می‌گرفت. در این بین، زنانی که در دوخت و دوز خبره‌تر بودند، ضمن آموزش به دیگر زنان، به آنها نیز کمک می‌کردند تا لباس‌هایشان را مرتب و سریع‌تر بدوزند. در دوختن لباس بچه‌ها و دختران جوان و نوعروسان با پارچه‌های رنگی، با نخ‌های رنگی، گل‌های کوچکی درست می‌کردند و بر یقه سینه و دامن آن می‌دوختند یا با نخ‌های رنگی، گل‌های کوچکی بر لباس گلدوزی می‌کردند، این گلدوزی‌ها هر چند ساده و ابتدایی اما زیبا و چشم‌نواز بود.
 از ابتدای بار گذاشتن دیگ تمام زنان فامیل و همسایه‌ها با وضو و پاک حاضر می‌شدند، هر کس حاجتی داشت سر دیگر می‌ایستاد و سمنو را هم می‌زد و زیر لب دعا می‌خواند، بقیه زنان دعای توسل، حدیث کسا و قرآن می‌خواندند و هراز گاهی از سفره‌ی صلوات تسبیحی برمی‌داشتند و هدیه به حضرت فاطمه (سلام الله علیها) کرده و به نیت برآورده شدن حوایج جمع صلوات ختم می‌کردند. قابل توجه این است که هم اکنون نیز سمنوپزان با همین کم و کیف برگزار می‌شود، البته امروزه گاهی جوانه گندم را خشک و آسیاب نمی‌کنند بلکه همان جوانه خیس را هفت بار آب می‌زنند و چرخ می‌کنند.
 مراسم سمنوپزان
سمنو به عنوان نماد زاییدن و باروری گیاهان و سمبل برکت و یکی از سین‌های سفره هفت سین نوروزی است. سمنو خوراک شیرینی است که از جوانه گندم و آرد تهیه می‌شود، اهالی معتقداند که سمنو مهریه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است و پختن آن به صورت نذری متداول است. سمنو پزان به عنوان یک سنت محلی از دیرباز مورد توجه ایرانیان بوده است. پخت سمنو با تشریفات خاصی همراه می‌شود که در شب سمنو‌پزان، خویشاوندان دور و نزدیک به صرف سمنو دعوت می‌شوند (سازمند 63: 1393). همه مراحل آن از سبز کردن گندم تا بستن اجاق و بار گذاشتن دیگ و تقسیم سمنو با وضو و رو به قبله انجام می‌شود. پختن سمنو مراسمی زنانه است و همکاری شبانه‌روزی آنان برای پخت این نذری صورت می‌گیرد، رسم سمنو پختن نیز از رسومی است که در این شهر به آن اهمیت زیادی داده می‌شد و از مدت‌ها قبل مقدمات آن را تدارک می‌دیدند. مسئولیت سمنو پزان را به زنان با تجربه و با ایمان می‌سپردند، زیرا همه مراحل مقدمات، پخت و به عمل‌آوری سمنو دقت و تبحر خاصی می‌خواهد و بی دقتی و کم تجربگی، باعث تلخ شدن طعم سمنو می‌شود.
 
برای تهیه سمنو، زنان فامیل و همسایه‌ها دور هم جمع می‌شدند و براساس تعداد نفرات و نذری که دارند مقداری از بهترین و مرغوب ترین گندم را اندازه می‌گرفتند و تمیز می‌کردند و می‌شستند و هر چند یکبار آب آن را عوض می‌کردند. بعد از یک روز، گندم‌ها را در پارچه نمدار و تمیز می‌پیچیدند و در ظرفی بدون آب یا درون سد می‌گذاشتند تا آب زیر گندم‌ها جمع نشود و چند روز مرتب آنها را جابه‌جا می‌کردند و روی آنها آب می‌پاشیدند و مراقب بودند تا به خوبی جوانه بزند و خراب و بدبو نشود.
 
بعد از پنج تا هشت روز که دانه‌های گندم به سلامتی و بدون فساد جوانه زد و ساقه سفید آن نمایان می‌شد قبل از آنکه سبز شود، جوانه‌ها را بر روی پارچه تمیز و خشکی پهن می‌کردند تا کاملاً خشک شود.
 
پس از چند روز جوانه‌های خشک شده را در‌هاون سنگی می‌کوبند تا کاملاً آرد شود. دسته‌هاون سنگی نیز از سنگ و سنگین بود. برای همین زنان به نوبت دسته‌هاون را می‌گرفتند و با بسم الله شروع می‌کردند و در حین کار بقیه نیز که در اطراف نشسته بودند و منتظر رسیدن نوبتشان بودند، به ذکر تسبیح و صلوات می‌پرداختند.

  بیشتر بخوانید:  جشن نوروز از مظاهر و شعارهای شیعه

البته گاهی نیز که نذری زیادتر می‌شد و مقدار گندم بیشتری نذر می‌کردند، دیگر‌هاون‌های سنگی کافی نبود و جوانه‌های خشک شده را به آسیاب می‌بردند و در آنجا آرد می‌کردند. سپس مواد را داخل دیگ مسی می‌ریختند زیرا که اعتقاد داشتند دیگ مسی باعث جاافتادن سمنو می‌شود. آرد جوانه گندم و آرد گندم و آب را در دیگ می‌ریختند و تا جوش آمدن دیگ مرتب آن را هم می‌زدند تا ته نگیرد، وقتی جوش می‌آمد یک قالب یخ درون دیگ می‌انداختند و باز هم مرتب هم می‌زدند تا به جوش بیاید. وقتی قل قل‌های دیگ بالا می‌زد باز هم قالب یخ دیگری در دیگ می‌انداختند و همین‌‌طور این کار را تا سیزده بار تکرار می‌کردند تا صاف و یکدست شود و روغن بیفتد، سپس در دیگ را می‌گذاشتند و به اصطلاح سمنو را دم می‌انداختند و روی دیگ، نقل و آینه و شمعدان می‌گذاشتند.
 
از ابتدای بار گذاشتن دیگ تمام زنان فامیل و همسایه‌ها با وضو و پاک حاضر می‌شدند، هر کس حاجتی داشت سر دیگر می‌ایستاد و سمنو را هم می‌زد و زیر لب دعا می‌خواند، بقیه زنان دعای توسل، حدیث کسا و قرآن می‌خواندند و هراز گاهی از سفره‌ی صلوات تسبیحی برمی‌داشتند و هدیه به حضرت فاطمه (سلام الله علیها) کرده و به نیت برآورده شدن حوایج جمع صلوات ختم می‌کردند. قابل توجه این است که هم اکنون نیز سمنوپزان با همین کم و کیف برگزار می‌شود، البته امروزه گاهی جوانه گندم را خشک و آسیاب نمی‌کنند بلکه همان جوانه خیس را هفت بار آب می‌زنند و چرخ می‌کنند.
 
 نتیجه‌گیری
انسجام و اتحاد از دغدغه‌های مهم افرادی است که به رشد و تعالی جامعه می‌اندیشند. وحدت و همبستگی و اشتراک در ارزش‌ها، حس قرابتی را در پی دارد که زمینه تعاون و همکاری در بین آحاد مردم را پدید می‌آورد که تداوم آن پیشرفت و تعالی همه جانبه جامعه را به دنبال دارد. نوروز از جمله آیین‌هایی است که نقش مهمی در تقویت اتحاد دارد، در سایه استقبال از این آیین، فرهنگ تعاون و همکاری همه به ویژه بانوان به اوج خود می‌رسید و علاوه بر یاری رساندن به یکدیگر و کاهش هزینه‌ها و صرفه‌جویی در وقت، موجب انتقال تجربیات و نزدیک شدن قلب‌ها و همبستگی بین آنان می‌شود.
هدف از این مقاله نشان دادن ظرفیت و توانمندی این آیین در آموزش و انتقال مهارت همکاری و تعاون بود و توجه به این نکته که تجلی نوروز در تعاون همچنان که در گذشته ابزاری برای آموزش و افزایش مهارت‌های اجتماعی بوده است، امروزه نیز می‌تواند با معرفی مناسب این کارکردها و انطباق با شرایط و امکانات روز موجب توجه به یکی از اصول مهم زندگی اجتماعی می‌شود.
 
 منابع تحقیق:
امینی، علی اکبر (1381): تعاونی‌ها راهی به سوی جامعه سالم، تهران: انتشارات وزارت تعاون.
بلوکباشی، عبدالعظیم (1380): نوروز جشن نوزایی آفرینش، تهران: دفتر پژوهش‌های تحقیقات صداو سیمای جمهوری اسلامی ایران.
دهخدا، علی اکبر(1379): لغت نامه دهخدا، تهران: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.
سازمند، بهاره (1393): بازنمایی‌های هویتی و آیینی نوروز در کشورهای حوزه تمدنی ایران، فصلنامه مطالعات ملی، سال پانزدهم، شماره 3، 1393.
عمید، حسن (1382): فرهنگ فارسی عمید، تهران: انتشارات امیرکبیر.
ماکویی، سویل و شهرزاد دوستی و رقیه حاج محمد یاری (1390): آیین‌های نوروزی در مناطق مختلف ایران (از استقبال تا بدرقه)، تهران: مرکز تحقیقات صداو سیمای جمهوری اسلامی ایران.
هنری، مرتضی (1353): آیین‌های نوروزی، تهران: وزارت فرهنگ و هنر.
 مصاحبه شوندگان
بهرامی سامانی، رجبعلی 75 ساله، کارمند بازنشسته ذوب آهن، محل مصاحبه: سامان، چهارمحال و بختیاری. 1394.
بهرامی سامانی، فاطمه، 52 ساله، دبیر محل مصاحبه: سامان، چهارمحال و بختیاری. 1394.
تراکمه سامانی، بهروز، 61 ساله، معلم بازنشسته، محل مصاحبه: سامان، چهارمحال و بختیاری. 1394.
تراکمه سامانی، طوبی، 72 ساله، خانه‌دار: محل مصاحبه: سامان، چهارمحال و بختیاری. 1394.
سلیمانی سامانی، نسرین، 50 ساله، خانه‌دار، محل مصاحبه: سامان، چهارمحال و بختیاری. 1394.
منبع‌مقاله: حسن‌زاده، علیرضا؛ (1394)، مردم‌شناسی نوروز (مجموعه مقالات همایش ملی نوروز، میراث صلح)، تهران: پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، چاپ اول.
 
منبع:
مردم شناسی نوروز، (مجموعه مقالات همایش ملی نوروز، میراث صلح)، علیرضا حسن زاده ، مهدی حشمتیان تهران: پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، چاپ کهن نوبنت اول 1394

   بیشتر بخوانید:
  تأملی در نوروز
  انسان شناسی در ایران
  نوروز در کتب فقهى و استدلالى‏

 
نسخه چاپی