تصویر آفرینی در قرآن
تصویر آفرینی در قرآن
 
چکیده
تصویر و تصویرسازی یکی از ابزارهای تأثیرگذاری بر افکار عمومی است. توصیف جزئی صحنه‌ها آنگاه که با قدرت خلاقیت مخاطب همراه می‌شوند، تصاویری تأثیرگذار در ذهن خلق می‌کنند. آهنگ کلمات، نحوه توصیف صحنه، نوع استفاده از تکرار واژگان همه و همه از عناصر خلق تصویرند در کلام. یک تصویر گاه به‌اندازه چندین صفحه اطلاعات به مخاطب انتقال می‌دهد. قرآن نیز از این شیوه با مؤلفه‌های خاص خودش استفاده می‌کند که در این مقاله بدان می‌پردازیم.
تعدادکلمات1200 زمان مطالعه6دقیقه


 
تصویر آفرینی در قرآن
رضیه برجیان

 

قدرت تصویر در انتقال پیام

تصویر و تصویرسازی یکی از ابزارهای تأثیرگذاری بر افکار عمومی است. تأثیر تصاویر بصری غیرمستقیم‌تر از تصاویری است که در کلام خلق می‌شوند و ذهن مخاطب به‌طور فعال آن‌ها را می‌سازد. توصیف جزیی صحنه‌ها آنگاه که با قدرت خلاقیت مخاطب همراه می‌شوند، تصاویری تأثیرگذار در ذهن خلق می‌کنند. گرچه تعداد تصاویری که در 5 دقیقه از طریق چشم می‌توان در ذهن مخاطب ایجاد کرد بسیار بیشتر از تصاویری است که در همان زمان با کلامی نافذ می‌توان آفرید؛ تصاویر کلامی چون توأم با تفکر و فعالیت ذهنی مخاطب هستند تأثیر منفی بر قدرت تفکر او نمی‌گذارند. این‌گونه است که می‌توان از جذابیت‌ها و قدرت تأثیر تصویر آفرینی بدون آنکه با تفکر (که عنصر مهم در دعوت قرآنی است) تعارضی داشته باشد، بهره گرفت. آهنگ کلمات، نحوه توصیف صحنه، نوع استفاده از تکرار واژگان همه و همه از عناصر خلق تصویرند در کلام. یک تصویر گاه به‌اندازه چندین صفحه اطلاعات به مخاطب انتقال می‌دهد. تصویر می‌تواند حسی مثبت یا منفی نسبت به یک‌چیز معین را در ذهن مخاطب القا کند.[1] امروزه ویژگی تصویر تحدیدکنندگی آن و تقلیل محتوا به نظام رمزگان مادی و عینی است. ذات تصویر خاصیت تحدیدکننده دارد و موضوع یا مفهوم را در حیطه قاب محدود و مکانمند می‌کند و همچنین زماندار.[2]
تصویر می‌تواند حسی مثبت یا منفی نسبت به یک‌چیز معین را در ذهن مخاطب القا کند.
از قدرت تصویر در تبلیغات و دستکاری حکومت بهره برده‌اند. اگر ما در معرض هجوم کلیشه‌ها هستیم دیگر قضیه نه آزاد ساختن خود از قید تصویرها که جستجوی تصویرهایی است که قادرند فکر را به حرکت وادارند.[3] البته استفاده از این روش نیز مختص امروز نیست؛ خداوند متعال در قرآن کریم در چند جا از تصویرسازی شیطان یاد می‌کند. شیطان در دو مقام از این روش بهره می‌برد یکی تزیین و جلوه دادن دنیای در دسترس و دیگری تصویرسازی در مقام تخیل و آرزو. این تزیین و جلوه‌گری بیش‌ازحد از دنیا و نعمت‌های آن و رؤیاپردازی ابزاری در دست شیاطین است برای واداشتن انسان به انجام آنچه ضررش بیش از نفعش است.

مؤلفه‌های تصویر قرآنی

 مهم‌ترین مؤلفه تصویر قرآنی، اندیشه دینی است که عامل بنیادین آن و محور ثابتی است که دیگر مؤلفه‌ها در چارچوب آن و پیرامونش دور می‌زنند. این اندیشه مهم‌ترین وجه تمایز تصویر قرآنی از دیگر تصاویر است. تصویر قرآنی مواد تشکیل‌دهنده یا مؤلفه‌های ساخت هنری‌اش را از دو عالم شهادت و غیب می‌گیرد. خداوند آدمی را به اندیشه‌ورزی در عالم شهادت و محسوس تشویق می‌کند و او را برای درک آن به عقل مجهز کرده است تا درنهایت به آفریدگاری برسد که این هستی را آفرید؛ اما این ارتباط میان موجودات حسی و عقل بشری به این معنا نیست که ما میان آن‌ها تلازم و پیوستگی تام برقرار کنیم و ادراک بشری را معیار هر موجود به شمار آوریم.[4] قرآن با مجسم ساختن امور معنوی و انتزاعی در قالب و هیئتی مادی و محسوس تصاویری تأثیرگذار در ذهن مخاطبش خلق می‌کند. برای مثال در آیه «مّثَلُ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِرَبِّهِمْ أَعْمَالُهُمْ کَرَمَادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّیحُ فِی یَوْمٍ عَاصِفٍ لاَّ یَقْدِرُونَ مِمَّا کَسَبُواْ عَلَى شَیْءٍ ذَلِکَ هُوَ الضَّلاَلُ الْبَعِیدُ»[5] با تمثیلی امری معنوی را به‌صورت امری محسوس مجسم می‌کند و در آیه 30 آل‌عمران نیز امری معنوی را به امری محسوس مبدل می‌گرداند.[6]

دومین مؤلفه تصویر قرآنی واقعیت است. گاه واقعیت رخدادهایی هستند که در زمان نزول قرآن رخ‌داده‌اند و گاه داستان‌هایی روایت‌شده یا الگوهایی که با دقت و توجه ترسیم‌شده‌اند. خداوند ما را از حقایق پدیده‌ها آگاه می‌کند تا به معرفت درست از خلال تحریک عاطفی به‌واسطه تصویرهای رسم شده مجهز کند. بدین ترتیب تصویر قرآنی میان حقیقت و هنر یا صدق هنری و صدق واقعی وحدت برقرار می‌کند.

مؤلفه سوم عنصر خیال است که در یک نظم هنری، پدیده‌های دور از هم را گرد می‌آورد و آن‌ها را به هم نزدیک و در تصویری که انسجام میان پدیده‌های دور از هم و سازگاری میان اشیایی پراکنده جایگزین می‌گردد، ذوب می‌کند. خیال ماده‌اش را از واقعیت محسوس می‌گیرد؛ ولی در حدود واقعیت حسی باقی نمی‌ماند بلکه به رابطه‌ای تازه‌ در تصویر هنری الهام‌بخش کشیده می‌شود که خیال مخاطب را برمی‌انگیزد و وی را به حاضر نمودن تصویرهای ذهنی ذخیره‌شده در حافظه به واقعیت حسی وامی‌دارد.[7] حرکتی که در اغلب صحنه‌های قرآنی ملاحظه می‌شود، حرکتی زنده و پویاست که یا در عالم بیرون موج میزند و یا در عالم درون انسان.[8] خداوند متعال در قرآن برای برانگیختن احساس مخاطب از انواع تخیل حسی بهره می‌گیرد. در قرآن هم از صنعت تشخیص استفاده‌شده است و هم با خلق تصاویری پویا و متحرک حس برانگیزی صورت گرفته است. حرکات سریع و متوالی می‌تواند خواننده را با خود همگام سازد. در آیه «وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْبًا»[9] خداوند با حرکت بخشی سریع به شی‌ء جامد تصویری به یادماندنی خلق می‌کند.[10]
 خداوند متعال در قرآن برای برانگیختن احساس مخاطب از انواع تخیل حسی بهره می‌گیرد.
مؤلفه چهارم عاطفه است که به تأثیرگذاری تصویر کمک می‌کند. تصویر بدون آن سرد و بی‌روح است. هر تصویر هنری در مخاطب پاسخی عاطفی را برمی‌انگیزد. تصویر قرآنی در تأثیر بر مخاطب خود به اوج رسیده است؛ چون هم احساس دینی و هم احساس انسانی را برمی‌انگیزد. این تصویر ژرفای وجود آدمی را به حرکت درمی‌آورد تا او را بر حقایق زندگی و وجود از طریق صحنه‌های ارائه‌شده و تصویرهای خیره‌کننده و الگوهای ترسیم‌شده آگاه نماید و تأثیرپذیری عاطفی را به اوج برساند و پنجره‌های روح و جان را برای پذیرش تأثیر از کانال اندیشه و عاطفه و عقل و احساس باهم بگشاید.

مؤلفه پنجم زبان است. بیان قرآنی به بهترین وجه انسجام و فضایی مناسب برای واژگان فراهم آورده است و به واژگان فضای تصویرگری بخشیده که با فضای روانی یا احساسی عامی که ترسیم می‌نماید سازگار است.[11]

مؤلفه ششم ریتم است. ریتم در ساخت تصویر و تأثیر آن بر مخاطب نقش بسزایی دارد. ریتم در تصویر قرآنی با توجه به معنا و بافت کلی سوره گاه تند است و گاهی کند. ریتم از مخارج حروف، صفات حروف، حرکات آن و پیاپی آمدن آن با نظمی معین حاصل می‌شود. ریتم همچنین از نوع سیاق آیات نیز متأثر است. نکته مهم و درخور توجه این است که در سوره‌های قرآن ریتم آیات با فضای کلی سوره هماهنگ است.

مؤلفه هفتم هماهنگی هنری است. این هماهنگی را ما در تصاویر قرآنی و چارچوبی که برای آن ترسیم می‌شود می‌یابیم و همین‌طور کوتاه یا بلند بودن صحنه‌ها با موضوع مدنظر در آیات متناسب و هماهنگ است که این خود در خلق تصویری پایدار در ذهن مخاطب مؤثر است. هماهنگی در چینش عبارات، هماهنگی آهنگ واژه با فضای تصاویر، هماهنگی آهنگ جملات با فضای تصویر، هماهنگی ناشی از تقابل میان چند تصویر که در کنار هم می‌آیند از دیگر ابزارهای هنری است که قرآن برای رساندن پیام خویش از آن بهره می‌گیرد.[12]

 
پی نوشت
[1] عرفت پور، زینه، ‏تصویرپردازی هنری در قرآن کریم: با تکیه بر سوره‌های دهر، مدثر، ق، مرسلات، مطففین، ص 6.
[2] فهیمی فر، علی اصغر، بیان تصویری دین در رسانه، ص 44.
[3] جمعی از نویسندگان، جستارهایی در رسانه 2؛ دین و رسانه، ص 292.
[4] راغب، عبدالسلام احمد، ترجمه: حسین سیدی، ‏کارکرد تصویر هنری در قرآن کریم، ص 51-53.
[5] سوره ابراهیم، آیه 18.
[6] عرفت پور، زینه، ‏تصویرپردازی هنری در قرآن کریم: با تکیه بر سوره‌های دهر، مدثر، ق، مرسلات، مطففین، ص 9-10.
[7] راغب، عبدالسلام احمد، ترجمه: حسین سیدی، ‏کارکرد تصویر هنری در قرآن کریم،55-58.
[8] عرفت پور، زینه، ‏تصویرپردازی هنری در قرآن کریم: با تکیه بر سوره‌های دهر، مدثر، ق، مرسلات، مطففین، ص 6.
[9] سوره مریم آیه 4.
[10] عرفت پور، زینه، ‏تصویرپردازی هنری در قرآن کریم: با تکیه بر سوره‌های دهر، مدثر، ق، مرسلات، مطففین، ص 6-9.
[11] راغب، عبدالسلام احمد، ترجمه: حسین سیدی، ‏کارکرد تصویر هنری در قرآن کریم، ص 60-62.
[12] عرفت پور، زینه، ‏تصویرپردازی هنری در قرآن کریم: با تکیه بر سوره‌های دهر، مدثر، ق، مرسلات، مطففین، ص 12-15.
 
منابع
قرآن کریم.
جمعی از نویسندگان، جستارهایی در رسانه 2؛ دین و رسانه، چاپ اول، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، قم، 1388.
عرفت پور، زینه، ‏تصویرپردازی هنری در قرآن کریم: با تکیه بر سوره‌های دهر، مدثر، ق، مرسلات، مطففین، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، چاپ اول، 1394.
فهیمی فر، علی‌اصغر، بیان تصویری دین در رسانه، سروش، چاپ اول، تهران،1394.
راغب، عبدالسلام احمد، ‏کارکرد تصویر هنری در قرآن کریم ترجمه: حسین سیدی، چاپ اول، سخن، تهران، 1387.
نسخه چاپی