چه چیزی جای سرمایه‌داری را خواهد گرفت؟ (قسمت سوم)
جایگزین سرمایه‌داری در اقتصاد نوین
 
چکیده:
در نظامی اقتصادی که زیر عنوان سوسیالیسم عرضه و عملی گردید، به مسئله فرهنگ و اخلاق اجتماعی بهای زیادی داده نشد. تصور این بود که با تغییر شرایط مادی، انسانها به خودی خود تغییر خواهند کرد و کافی است شیوه تولید را عوض کنند تا جامعه جدیدی با انسانهای جدید پدید آید. به علت مبالغه در این زمینه و نفوذ محیط اقتصادی بر رفتار انسانها، به اثرات عمیق تربیت و فرهنگ و مذهب که حتی پس از پیروزی انقلاب اجتماعی باقی می ماند، کمتر توجه شد.
 
تعداد کلمات: 1326 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
 
چه چیزی جای سرمایه‌داری را خواهد گرفت؟ (قسمت سوم)
نویسنده: شاپور رواسانی
 
در نظام اقتصادی و اجتماعی که براساس کار مشترک و استفاده مشترک انسانها از داده های طبیعت تنظیم می شود، نیاز به فرهنگ و اخلاق مبرم است. بدون فرهنگ و اخلاق زندگی اجتماعی مشترک غیر ممکن خواهد بود؛ حتی اگر مالکیت وسایل تولید قانون به جامعه واگذار شده باشد. چنانچه فرهنگ و اخلاق در کار نباشد نمی توان جلوی اجحاف و سوء استفاده از مقام و موقعیت را گرفت.

در نظامی اقتصادی که زیر عنوان سوسیالیسم عرضه و عملی گردید، به مسئله فرهنگ و اخلاق اجتماعی بهای زیادی داده نشد. تصور این بود که با تغییر شرایط مادی، انسانها به خودی خود تغییر خواهند کرد و کافی است شیوه تولید را عوض کنند تا جامعه جدیدی با انسانهای جدید پدید آید. به علت مبالغه در این زمینه و نفوذ محیط اقتصادی بر رفتار انسانها، به اثرات عمیق تربیت و فرهنگ و مذهب که حتی پس از پیروزی انقلاب اجتماعی باقی می ماند، کمتر توجه شد.

تجربه شوروی نشان داد که حتی ۷۰ سال پس از پیروزی انقلاب بلشویکی و لغو مالکیت خصوصی بر وسایل عمده تولید و استقرار مالکیت اجتماعی، جامعه ای جدید و انسانی جدید به دور از سودجویی و مال دوستی و توهمات نژادی ساخته نشده و صفات رذیله در نسل تازه ای هم که پس از انقلاب و در شرایط اقتصادی غیر سرمایه داری متولد شده و رشد یافته، ظاهر گردیده است. "
این تجربه رابطه دقیق فرهنگ و اقتصاد را نشان میدهد؛ همچنان که تنها با موعظه و نصیحت و دعوت به رعایت اخلاق انسانی نمی توان مانع بروز فقر و فساد در جامعه شد و جلوی انباشت ثروت و سرمایه در دست عده معدودی را گرفت یا آنان را به چشم پوشی از منافع طبقاتیشان واداشت و باید علل اقتصادی این کجرویها را در شیوه تولید مسلط جست و شیوه تولید را دگرگون ساخت؛ تنها با تغییر بنیادی نظام اقتصادی نیز نمی توان به جامعه ای نوین و والا که در آن استثمار انسان به وسیله انسان مقدور و ممکن نباشد رسید.

   بیشتر بخوانید :  مختصات اقتصاد مقاومتی

با توجه به این نکات است که به نظر نگارنده کوشش در راه لغو نظام اقتصادی سرمایه داری باید با گسترش اخلاق و تکیه بر رابطه فرهنگ و اخلاق با اقتصاد همراه باشد، چنان که تا علل اقتصادی فقر هم برطرف نشود تبلیغ فرهنگ و اخلاق مشکلی را حل نخواهد کرد. تا زمانی که سرمایه داری هست، فقر و فساد هم خواهد بود.

نظام اجتماعی انسان نامی است که نگارنده به نظامی میدهد که در آن حاکمیت سیاسی و اقتصادی جامعه اخلاق و فرهنگ در نظام اجتماعی ادغام شود، نظامی که در آن استبداد سیاسی دیکتاتوری فردی، حزبی یا دیکتاتوری یک قشر) وجود نداشته باشد.
در نظامی اقتصادی که زیر عنوان سوسیالیسم عرضه و عملی گردید، به مسئله فرهنگ و اخلاق اجتماعی بهای زیادی داده نشد. تصور این بود که با تغییر شرایط مادی، انسانها به خودی خود تغییر خواهند کرد و کافی است شیوه تولید را عوض کنند تا جامعه جدیدی با انسانهای جدید پدید آید. به علت مبالغه در این زمینه و نفوذ محیط اقتصادی بر رفتار انسانها، به اثرات عمیق تربیت و فرهنگ و مذهب که حتی پس از پیروزی انقلاب اجتماعی باقی می ماند، کمتر توجه شد.
در چنین نظامی، این امکان به وجود می آید که آرمانها و ایده الهای مذهبی، اخلاقی و اجتماعی تحقق یابد، عدالت مستقر شود و استثمار انسان به وسیله انسان و تخریب طبیعت پایان پذیرد. در چنین نظامی، با اعمال حق حاکمیت مردم بر سیاست و اقتصاد، تضاد روبنا و زیربنا برطرف می شود و بر این زمینه ها نه یک اقلیت بلکه کل جامعه تسلط و نظارت پیدا میکند؛ نمایندگان مردم که آزادانه و به صورت ادواری انتخاب می شوند خادم مردمند نه معلم و سرورشان؛ وسایل عمده تولید، در مالکیت خصوصی کسی یا اقلیتی نیست؛ همه شهروندان در امور اجتماعی، سیاسی و اقتصادی حق نظارت خواهند داشت؛ آموزش فرهنگی براساس عدالت اقتصادی و سیاسی، با توجه به این که همه افراد دارای حقوق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مساوی هستند و جامعه به صورت یک خانواده اداره می شود و هر چه در خانه است به همه تعلق دارد و روابط افراد با یکدیگر و با جامعه بر پایه اخلاق استوار می گردد، اصل و اساس، فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی خواهد بود. بدین سان همه نسبت به زندگی و خانه مشترک احساس تعلق میکنند و در آبادی آن می کوشند. ممکن است گفته شود که چنین جامعه ای مدینه فاضله ایست که فقط می توان آرزوی رسیدن به آن را داشت و با حقایق و واقعیات موجود وفق نمی دهد. در این اعتراض و ایراد حقیقتی نهفته است، اما آیا در همه ادوار تاریخ و در همه جوامع بشری آنچه تحقق یافته نخست به صورت آرزو و امید مطرح نگردیده و جلوه نکرده است؟ و آیا اصولا امیدها و آرزوهای اجتماعی دارای انگیزه و پایگاه مادی و معنوی، اقتصادی و اجتماعی کاملا مشخص و ملموس نیست؟ و این سخنان ضرورت تغییرات بنیادی را منعکس نمی سازد؟

نظریات اجتماعی - اقتصادی زمانی متولد می شود و پا میگیرد که نظامهای موجود به علت وجود تضادهای پایدار و اساسی قادر به حل مشکلات اساسی جامعه نباشند و به قول معروف، بالایی ها نتوانند و پایینیها نخواهند. این امر بدان معنی است که تضاد از طرفی موجب سلب اعتبار و قدرت طبقات حاکم شود و از طرف دیگر نارضایتی توده مردم را افزایش دهد.
در دوره ما، به علت سلطه نظام سرمایه داری وابسته و سرمایه داری استعماری چنین حالتی در داخل کشورها و نیز در سطح جهانی موجود است؛ همه جا با اقلیتی سودجو و غارتگر و راضی» و اکثریتی فقیر، غارتزده و ناراضی سر و کار داریم.

   بیشتر بخوانید :  ویژه نامه اقتصاد اسلامی

شاید در عصری که سرمایه داری استعماری جهانی می کوشد با سر و سامان دادن به سازمان جهانی تجارت، گات سابق، سلطه خود را بر جامعه جهانی مستقر سازد، با ابزارهای اقتصادی از رهایی جوامع عقب نگهداشته شده و مستعمرات از سلطه اقلیت غارتگر جهان جلوگیری کند و میان طبقات حاکم در کشورهای سلطه گر استعماری و مستعمرات نوعی پیوند به وجود آورد. سخن گفتن از شیوه تولید انسانی، رؤیاپروری یا خیالبافی به نظر برسد، اما مطلقا چنین نیست بلکه درست عکس قضیه صادق است. افزایش جمعیت و فقر در سطح جهانی همراه با افزایش آگاهی سیاسی و طبقاتی در میان محرومان جهان و احساس لزوم تشدید همبستگی ستمدیدگان همه جوامع جهانی به ویژه مستعمرات، عواملی است که نشان می دهد تحول جدیدی در جهان رخ داده و نیروهای ضد سرمایه داری نیز مانند سرمایه در سطح جهانی عمل خواهند کرد.

اگر سرمایه و سرمایه داری مرزهای ملی را که خود براساس نیاز در دوره پیدایش و توسعه اولیه اش ساخته است، امروز به خاطر نیازهای تازهاش در هم می شکند، و شرکتهای بزرگ تولیدی و بازرگانی صریح و بی پرده جای دول را میگیرند (که گرفته اند)، موج اعتراض مردم جهان، جنبش محرومان برای رهایی از سلطه استثمار و استعمار نیز مرزهای جغرافیایی و اجتماعی مصنوعی را در هم می ریزد و آرمان عدالت خواهی و جریان اجتماعی ضد سرمایه داری و ضد استعمار در حال جهانی شدن است.

پاسخ محرومان جهان به سیستم سرمایه داری و دیکتاتورهای سیاسی و نظامی وابسته به آن، حذف نظامهایی است که ظاهرا جدا از هم در کشورهای مختلف وجود دارد، اما در باطن نظامی یکپارچه و جهانی است. این یک واقعیت تاریخی است که هیچ نظامی نمی تواند با تضاد به زندگی خود ادامه دهد و تا تضاد از میان نرود تعادل اجتماعی به دست نخواهد آمد. پس از نظام شوروی سابق که بر اثر تضادهای درونی از هم پاشید، اینک نوبت نظام سرمایه داریست، راه حل تضاد در عصر ما، استقرار نظام اجتماعی انسانی است.
 
منبع:
مفاهیم اجتماعی در جوامع مستعمراتی(مجموعه مقالات سیاسی- اقتصادی) ، شاپور رواسانی ، طهران: امیر کبیر، چاپ اول (1386)

   بیشتر بخوانید :
  اقتصاد اسلامی
  ویژگی های اقتصاد در جامعه اسوه ی اسلامی
   شرکتهای چندملیتی چه می‌خواهند؟

نسخه چاپی