در یک جامعه مستعمراتی دولت چیست و کیست؟
 دولت یک مؤسسه اجتماعی در هر جامعه
 
چکیده:
دولت به عنوان یک پدیده و مؤسسه اجتماعی در هر جامعه، بخشی از ساختار طبقاتی و بافت فرهنگی همان جامعه است است و چیزی با پدیده ای و سازمانی خارج ، بالای طبقات و بی طرف نیست و نمی تواند باشد. اقدامات و وظایف «دولت» در همه زمینه ها تابعی از متغیر روابط اقتصادی، فرهنگی و سیاسی طبقات و اقشار جامعه است و در هر برنامه و اقدام دولتی آشکارا می توان محتوای طبقاتی را نشان داد.
 
 تعداد کلمات: 1128 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
 
در یک جامعه مستعمراتی دولت چیست و کیست؟
 نویسنده: شاپور رواسانی
 
بررسی مسئله دولت در هر جامعه باید با توجه به شیوه تولید مسلط، ساختار طبقاتی و بافت فرهنگی - دینی همان جامعه معین، در دوره معین انجام گیرد تا کار به کلی گویی نکشد و یک سلسله مطالب، بیگانه از شرایط واقعی جامعه مورد بررسی به عنوان تحلیل وظایف و برنامه های سیاسی و اقتصادی دولت، تحویل خوانندگان نگردد.
 
دولت به عنوان یک پدیده و مؤسسه اجتماعی در هر جامعه، بخشی از ساختار طبقاتی و بافت فرهنگی همان جامعه است است و چیزی با پدیده ای و سازمانی «خارج»، «بالای طبقات» و «بی طرف» نیست و نمی تواند باشد.
 
با قبول این نکات می توان دریافت که برنامه ها، اقدامات و وظایف «دولت» در همه زمینه ها تابعی از متغیر روابط اقتصادی، فرهنگی و سیاسی طبقات و اقشار جامعه است و در هر برنامه و اقدام دولتی آشکارا می توان محتوای طبقاتی را نشان داد.
 
این نکته بدیهی تاریخی نیز که وظایف، برنامه ها و اقدامات و وظایف «دول» در جوامع گوناگون با شیوه های تولید برده داری، آسیایی، فئودالی، سرمایه داری و سوسیالیستی به علت متفاوت بودن شیوه های تولید و ساختار طبقاتی و فرهنگی این جوامع با یکدیگر، دارای تفاوتهای اساسی بوده است نیاز به توضیح ندارد. با توجه به این مقدمات می توان پذیرفت که برنامه ها، اقدامات، وظایف و ترکیب دولت در جوامع مستعمراتی نیز با همه این شیوه های تولید و از شیوه تولید سرمایه داری کلاسیک دارای تفاوت اساسی است.

   بیشتر بخوانید : وابستگان به استعمار

  در بسیاری از جوامع مستعمراتی در ترسیم و بررسی ترکیب، وظایف و برنامه های دولت، کار از الگوبرداری و رونویسی از تحلیلهای مربوط به جوامع سرمایه داری استعماری تجاوز نمی کند و تعیین و بررسی وظایف دولت و برنامه های سیاسی و اقتصادی آن، بدون شناخت ساختار جامعه مستعمراتی و کشف ویژگیها و صفات عمده شیوه تولید مسلط بر این جامعه، موضوع بسیاری از تألیفات و نشریات علمی و ادبی است.
 
به این مسئله ساده و بدیهی توجه نمی شود که بدون تحلیل و شناخت دقیق اجتماعی - در هر جامعه که باشد - نمی توان برنامه اقتصادی کوتاه یا دراز مدت ارائه کرد و برنامه های اقتصادی در جوامع مستعمراتی که بدون بررسی زمینه اجتماعی عرضه می شود در بهترین حالت چیزی جز یک سرگرمی فاضلانه برای تهیه کنندگی، اما گران و گمراه کننده برای جامعه نیست. چنین برنامه های اقتصادی دولتی، به علت عدم تطابق با شرایط داده ها و امکانات واقعی جامعه در همه زمینه ها، نمی تواند به طور کامل و دقیق اجرا شود، زیرا در عمل و حقیقت بازتابی از ترکیب اجتماعی و طبقاتی دولت در جامعه مستعمراتی نیست.
 
در بسیاری از مستعمرات چنان که اشاره شد، به علت وابستگیهای اقتصادی یا تأثیر پذیری از سلطه و نفوذ فرهنگی جوامع سرمایه داری استعماری در تعیین وظایف و برنامه های سیاسی و اقتصادی «دولت» نتایج پژوهشهایی که به طور عمده درباره شرایط ترکیب طبقاتی، بافت اجتماعی و فرهنگی کشورهای سرمایه داری استعماری و به تبع آن در باب ماهیت اجتماعی - طبقاتی و ساختار و وظایف دولت در همان جوامع انجام گرفته (یا میگیرد)، ملاک عمل و الگوی برنامه هاست؛ بدون توجه به این حقیقت تاریخی و اجتماعی که تاریخ تطور جامعه و دولت به طور کلی شیوه تولید مسلط در این کشورها سیر تاریخی و اقتصادی - اجتماعی متفاوتی از جوامع مستعمراتی داشته و دارد و به این سبب ماهیت و ترکیب اجتماعی و طبقاتی «دولت» و تبع آن چگونگی وظایف برنامه های آن قابل انتقال به یک جامعه مستعمراتی نیست. در این مختصر مجال ورود به بحث درباره علل تغییرات تاریخی، اقتصادی و اجتماعی در جوامع مختلف نیست و تنها به ذکر این نکته بسنده می شود که در کشورهای سرمایه داری استعماری، تغییر ساختار اجتماعی و شیوه تولید و به تبع آن ترکیب اجتماعی - اقتصادی دولت حاصل برخوردها و منازعات درونی این جوامع بوده، درحالی که در تغییرات اجتماعی و طبقاتی جوامع مستعمراتی و در این رابطه تشکیل و ترکیب اجتماعی - طبقاتی دولت در این جوامع، عامل «خارجی» دخالت تام و تمام داشته و دارد و این روند از دوره سلطه کلنیالیسم و امپریالیسم سرمایه داری در این سرزمینها آغاز شده است.
 
نکته مهم دیگری که باید در بررسی ترکیب دولت در یک جامعه مستعمراتی مورد توجه قرار گیرد وجود روابط خویشاوندی میان مسئولان و مدیران سازمانهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دولتی است که موجب تشکیل نوعی قبیله (قبایل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در ساختار جامعه و به خصوص سازمانهای دولتی و ظهور «اشراف قبیله ای می شود. اشراف قبیله ای در یک جامعه مستعمراتی در بیشتر زمینه های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی یا در رأس امور یا در پستهای مهم و کلیدی قرار دارند. در پاره ای از مستعمرات رئیس دولت مانند رئیس یک قبیله عمل میکند و از حمایت خویشاوندانش در ارگانهای دولتی به صورت گروههای سیاسی و اقتصادی سازمان یافته برخوردار است.
 وظایف، برنامه ها و اقدامات و وظایف «دول» در جوامع گوناگون با شیوه های تولید برده داری، آسیایی، فئودالی، سرمایه داری و سوسیالیستی به علت متفاوت بودن شیوه های تولید و ساختار طبقاتی و فرهنگی این جوامع با یکدیگر، دارای تفاوتهای اساسی بوده است نیاز به توضیح ندارد. با توجه به این مقدمات می توان پذیرفت که برنامه ها، اقدامات، وظایف و ترکیب دولت در جوامع مستعمراتی نیز با همه این شیوه های تولید و از شیوه تولید سرمایه داری کلاسیک دارای تفاوت اساسی است.
اختلاف نظر درباره سهمی که هر یک از قبایل (خانواده های حکومتگر) از غارت درآمدهای دولتی می برند گاهی موجب برخورد علنی میان این قبایل با یکدیگر می گردد و در پایان کار قبیلهای موفق می شود بر حریف خود پیروز شود که بهتر و بیشتر از رقیب با منافع عام و خاص دول و شرکتهای سرمایه داری استعماری هماهنگی و توافق داشته باشد.
 
این نکات بدان معنی است که کشورهای کلنیالیستی و امپریالیستی با کاربرد زور و بهره برداری از عوامل اقتصادی و فرهنگی در ساختار طبقاتی و بافت اجتماعی مستعمرات از همان شروع دوره نفوذ و سلطه با آگاهی و به گونه سازمان یافته دخالت کرده اند و در این رابطه در زمینه تشکیل و تطور و ترکیب دولت در این جوامع نقش اساسی داشته اند و (دارند).
 
برای جلوگیری از هرگونه سوء تفاهم در بررسیها، یادآوری می شود که چون ساختار طبقاتی و بافت فرهنگی و اجتماعی سرزمینها و کشورهایی که مورد هجوم نظامی، اقتصادی و فرهنگی استعمارگران قرار گرفته اند، در آغاز دوره های هجوم و سلطه یکسان نبوده و بدان سبب که شیوه نفوذ و سلطه و امکانات نظامی، اقتصادی و فرهنگی کلنیالیست ها و استعمارگران سرمایه داری استعماری متغیر بوده و هست) لذا چگونگی تشکیل دولت و ماهیت اجتماعی و طبقاتی دولت در مستعمرات که محصول برخورد شرایط داخلی» مستعمره و «عامل خارجی» بوده و هست( در همه مستعمرات یکسان نبوده و نیست). اما این که همه «دول» در جوامع مستعمراتی تحت شرایط سلطه استعمار سرمایه داری تطور یافته اند و در رابطه ای نزدیک و ساختاری با چگونگی شیوه های نفوذ و سلطه استعمار سرمایه داری قرار دارند، با وجود همه اختلافات و تفاوتهای فرهنگی و سیاسی میان «دول» جوامع مستعمراتی، قدر مشترک آنها محسوب می شود. قدر مشترک دیگر اینکه «دولت» در جامعه مستعمراتی تا زمانی که شیوه تولید مستعمراتی بر آن جامعه مسلط باشید از نظر اقتصادی دنباله و ضمیمه سرمایه داری جهانی است و در خدمت آن.
 
منبع:
مفاهیم اجتماعی در جوامع مستعمراتی(مجموعه مقالات سیاسی- اقتصادی) ، شاپور رواسانی ، طهران: امیر کبیر، چاپ اول (1386)

   بیشتر بخوانید :
  فقر عامل تعیین کننده اجتماعی
  فقر وتهیدستی در کشورهای ثروتمند
  ارزش پول داخلی و ارزانی

نسخه چاپی