آتش افروزی در نوروز (قسمت دوم)
رسمهای کهن زرتشتی افروختن آتش در روز اورمزد فروردین ماه
 
چکیده:
در برابر، رسم افروختن آتش را می بینیم که عملی است روشن و معلوم و ساده درست به همین سبب است که روشن کردن آتش در زمانها و مکانهای متفاوتی مشاهده میشود و دلائل و گزارشهای گوناگونی برای آن پدید می آید، حال آن که مفاهیم و پنداشته های مربوط به ایز وتند احتمال بسیار کمتری برای باقی ماندن دارد.

تعداد کلمات: 1019 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
 
آتش افروزی در نوروز (قسمت دوم)
نویسنده: کتایون مزداپور
 
چنان که سروران ارجمند ملاحظه می فرمایند، برای گفتگو درباره آداب و رسوم ناگزیر باید به توصیف و شرح مفاهیم و معانی بسیاری هم دست زد که با آن آیینها در ارتباط و پیوند هستند. در اینجا، ناچار باید از مفاهیمی سخن گفت مانند گاهنبار، باورهای مربوط به بقای روح درگذشتگان، معانی واژه هایی مثل فروهر یا فروشی، و نیز چگونگی و سهم یافتن رفتگان از نیایشها و فدیه های آیینی، و در نهایت تأثیر کردار آدمی در رستگاری هستی و جهان و نیز در رستگاری روان خودش پس از حیات. در واقع همین مفهوم اخیر است که به مثابه ابزاری کردار و عمل اعضای جامعه را تحت کنترل در می آورد و ضابطه هایی برای چگونگی رفتار اعضای جامعه به اتکای آن پدید می آید.
 
با توجه به چنین نکاتی است که در گفتگو از این آیینها و مراسم ناگزیر شناخت کل ساختار دینی و باورهای بازگردنده به آنها مطرح می شود و با مجموعه و کلیتی از مفاهیم و طرحهای رفتاری سروکار پیدا میکنیم که با یکدیگر پیوسته اند و بصورت مرتبط با هم کارکرد دارند و در فعل و انفعال پدیدار می شوند. هر یک از این آیینها و مراسم در چارچوب چنین مجموعه ای است که معنای صریح و دقیقی می یابند.

بیشتر بخوانید  جلوه‌های «زن» در تاریخ زندگی زردشت

مثلا این باور وجود داشته است که در فروردیان، یعنی ده روز پایان سال، از روز اشتاد از ماه اسفند تا وهیشتوایشت گاه، روانهای بهشتی و نیز دوزخیان به گیتی می آیند. بهشتیان شادان و دوزخیان خرم، ولی ترسان از بیم بازگشت، در خانه های خود و نزد بازماندگان خود می مانند. از این رو، برای شادی روان آنان باید خانه و مان و میهن، یعنی مسکن خانواده، پاکیزه باشد و در آن، نیایش و آیینهای ویژه برگزار شود. سپس، در بامداد روز اورمزد از ماه فروردین، یعنی آغاز سال نو، روانها به جایگاه خویش باز می گردند. به مناسبت این ترک مجدد و وداع سالیانه روانها باگیتی است که باید آیینی خاص بر پا کرد. یک متن متأخر پهلوی (م. او ۲۹، پاره نوشتار شماره ۱۶) می آورد که نیایش برای ایزد ونند، یعنی احتمالا ستارۂ نسر واقع، در این روز فریضه است و پختن نانی به نام «ونند برید». مبنای این پنداشته و آیین را باید در اعتقاد کهنی جستجو کرد که هم میگوید ستارة وتند را و ارتباط او را با ستارگانی دیگر (تیشتر یعنی شعرای یمانی، دویس یعنی سهیل یا احتمالا الدبران، هفتورنگ یعنی دب اکبر) نقش و سهمی در راهبری کردن ارواح درگذشتگان بسوی خانه ها هست و هم آن که از نقش آنها در آوردن روان به این جهان مجموعه پیچیده و سنگینی از مفاهیم می سازد که فهم و شرح آنها همه مشکل است.
 با توجه به چنین نکاتی است که در گفتگو از این آیینها و مراسم ناگزیر شناخت کل ساختار دینی و باورهای بازگردنده به آنها مطرح می شود و با مجموعه و کلیتی از مفاهیم و طرحهای رفتاری سروکار پیدا میکنیم که با یکدیگر پیوسته اند و بصورت مرتبط با هم کارکرد دارند و در فعل و انفعال پدیدار می شوند. هر یک از این آیینها و مراسم در چارچوب چنین مجموعه ای است که معنای صریح و دقیقی می یابند.
در برابر، رسم «افروختن آتش» را می بینیم که عملی است روشن و معلوم و ساده. درست به همین سبب است که روشن کردن آتش با شکلهای مختلف و در زمانها و مکانهای متفاوتی مشاهده میشود و دلائل و گزارشهای گوناگونی برای آن پدید می آید، حال آن که مفاهیم و پنداشته های مربوط به ایز وتند احتمال بسیار کمتری برای باقی ماندن دارد. می توان مجموعه باورهای مشابه با آن را آداب و رسومی «کبیر» و ناروشن نامید و رسم آتش افروزی را آیینی «شفاف» خواند که با سادگی و صراحت خویش دارای امکان بقای بسیار و گسترش فراوان است.
 
چنین است که آتش افروزی نوروزی بر بام در نزد زرتشتیان ایرانی در یزد که رواج تام دارد، حتی به گونه های متفاوتی هم برگزار میگردد. مثلا در تفت و توابع آن، که در کنار آنها کوه هست، می بینیم که هم بر بام خانه ها و هم بر روی کوه دو موسوم به «حسینی»، در بامداد اورمزد و فروردین ماه آتش روشن می کنند. این آتش افروختن، نشانه و خبر برای آغاز سال نو است و با ساز و آواز همراه و توأم است و با این مراسم است که شروع جشن را به همه خبر می دهند. به همین روال، آتش افروزی نوروزی در گونه های متفاوت و مختلف در نزد مردمانی دیگر هم پدیدار می شود که باورهای متفاوت دارند. از جمله آیین افروختن آتش در نوروز را در کردستان باز می یابیم که دارای رونق بسیار است. نمونه دوردستی از آتش افروزی نوروزی را در نزد مردم روستاهای جنوب کشور رومانی گزارش کرده اند. این خبر در کتاب موسوم به یافته های ایرانشناسی در رومانی (نشر تاریخ، ۱۳۷۰) از دکتر «ویورل باجاکو» ضبط است و دوست عزیز، آقای دکتر محمدعلی صوتی، آن را در اختیار بنده نهادند.
 
این گونه آتش افروزی، چه در کردستان، و چه در رومانی، اولا با نوروز و جشن ایران آغاز سال پیوسته و مربوط است، زیرا که درست در همان تاریخ برپا می شود؛ ثانیا از آن آتش افروزی که زرتشتیان آن را معمول می دارند، جدا شده و استقلال تام یافته است. این آیینهای آتش افروزی هر یک در متن باورهایی دیگر قرار گرفته اند و هر یک خود توجیه و گزارش و شکل خادبی پیدا کرده اند.
 
به همین روال است آتش افروزی چهارشنبه سوری که از نظر گاهشماری، جای افروختن، آداب و رسوم و باورهای پیرامون خود با آتش افروزی بر بام خانه ها یاکوه بلند، در بامداد نخستین روز از ماه فروردین اختلاف دارد: هفته و نام روزهای آن اصلا زرتشتی نیست، پریدن از روی آتش با ارجمندی و حرمت آن در آیین زرتشتی نمی خواند و نوعی توهین به آتش است، پنج گاه شبانه روز در باورهای زرتشتی از بامداد آغاز می شود و نه از سر شب و پس از غروب آفتاب: این طور می شود که چهارشنبه سوری سالها است که می افتد به سه شنبه‌ها در اورامان کردستان همین رسم افروختن آتش نشان شاخص و بارز آداب نوروزی و جشن آن است: زمان آن پس از غروب آفتاب آخرین روز سال است (قول شفاهی دوست گرامی، آقای فرهاد ورهرام) و از این لحاظ شکلی به خود گرفته است که آن را باید حد فاصل میان آتش شب چهارشنبه سوری در کوچه ها یا حیاط و آتش افروزی بامداد روز اورمزد و ماه فروردین بر بام خانه دانست.

ادامه دارد..
 
منبع:
چند سخن ، کتایون مزداپور، به کوشش ویدا نداف ، تهران: فروهر (1389)

    بیشتر بخوانید :
   نوروز در فرهنگ شیعه
  نوروز و مهدویت؛ جامعه سازی مهدوی
  دکترین مهدویت و کارکرد آن از منظر جامعه شناسی

نسخه چاپی