هر شغل و حرفه ای، کسب و کاری لباس خاص خودش را دارد. پزشک ها لباس مخصوص خودشان را دارند، رفتگرها، پلیس ها، کارگرها و راننده ها و سربازها... هرکدام لباس فُرم و مخصوص کارشان را دارند. گاهی شما اشخاص را به خاطر لباس تنشان می شناسید. به خاطر لباسی که یک پلیس پوشیده، به او اعتماد می کنید و از او کمک می خواهید. حتی مبلغان دینی هم لباس مخصوص خودشان را دارند. این لباس برای همه قداست دارد و همه با این لباس احترام می گذارند چون لباس روحانیت، لباس پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) است.
شاید خوب بلد نباشید سخنرانی کنید، کلمه ها را پشت سرهم ردیف کنید و از عقایدتان دفاع کنید. این طور وقتهاست که می توانید با زبان لباستان با دیگران حرف بزنید. لباس شما می تواند دیدگاه ها و باورهای شما را به دیگران منعکس کند. پیش از آنکه خودتان حرفی بزنید، لباستان از دور داد می زند که باور شما چیست. فرد ساده پوشی هستید؟ فرد طرفدار سرسخت مُد هستید؟ با لباستان دوست دارید جلب توجه کنید یا برعکس، لباسی را پوشیدید که خیلی توی چشم نیاید. لباس های کوتاه، تنگ، چسبان یا گشاد... هرکدام با بیننده قبل از این که شما در صحبت را باز کنید، کلی حرف زده است.
از این حرفها می شود نتیجه گرفت که لباس می تواند نشان دهنده ی تخصص شما و همینطور عقیده ی شما باشد. آیا می‌شود شما خود را فرد مسلمان معتقدی بدانید؛ اما لباس هایی بپوشید که نمادهای عجیب و غریب رویش است که حتی نمی دانید معنی آنها چیست؟
اسلام برای این مساله یک کلید دارد. یک نماد روشن که در هرجایی از دنیا باشی، وقتی آن را ببینی، یاد دینت بیفتی و به آن افتخار کنی. مهمتر از همه، پایبندی به اصول دینی ات را به بقیه نشان بدهی. تو یک شناسنامه داری که هرجای دنیا بروی، تو را از دیگران متمایز می کند و شناخته می شوی. شناخته می شوی که یک مسلمان هستی و به دین و مذهبت افتخار میکنی.
حجاب، کلید حل مساله است. هرجا که باشی حجاب تو نشان دهنده ی این است که من در حریم امن اسلام هستم. من گوهری هستم که خودم را از چشمان آلوده ی شما پنهان کردم و به شما اجازه دست درازی به عقاید و حریمم را نمی دهم. همه ی دنیا حجاب را به عنوان نماد اسلام پذیرفته اند و می توان گفت حجاب سنبلی برای اتحاد میان مسلمانهاست. هرچند که حجاب در کشورهای مختلف مسلمان، تفاوت هایی با هم دارد، اما اصل قضیه پوشیدگی و آراستگی در پس حجاب است. مهم این است که همه از یک اصل استفاده می کنند و به یک مساله باور دارند. ممکن است رنگ و نوع حجاب در کشورهای مختلف با هم تفاوت داشته باشد؛ اما در فلسفه‌ی حجاب که ترویج پاکدامنی و ایجاد آرامش در جامعه است، همه با هم مشترکند.
فلسفه ی حجاب ترس و نگرانی در دل دشمنان می اندازد، آنقدر که سعی می کنند با حجاب مقابله کنند؛ اما کسی که طعم شیرین پوشش را چشیده باشد، محال است از عقیده ی خود برگردد. دشمنان اسلام از اتحاد و هم لباسی مسلمانان وحشت دارند و این اتحاد کابوسشان است، پس به هر طریقی سعی میکنند این لباس واحد را از مسلمانان بگیرند و آن ها را به سمت پوشش های ناپوشش خودشان بکشانند؛ اما کسی که نفس حجاب برایش مهم باشد، زیرک باشد و فریب دشمن را نخورد، به مارک و قیمت لباسش توجهی ندارد، به اینکه مُد روز چیست اهمیتی نمی دهد. توی خیابان ها به بهانه ی پیدا کردن یک لباس تک گشتزنی نمیکند.
فرد مسلمانی که عاشق لباس اتحاد اسلام است، دنبال این می گردد که کدام لباس برازندگی او را در نقش یک مسلمان نشان می دهد. کدام لباس بیشتر با آداب دینش جور است. در قید و بند مُد و رنگ سال لباسش نیست. تفکراتش فراتر از این حرف هاست و محدودیت رنگ و مارک ندارد. پی لباسِ مسلمانیست و سعی دارد آن را برای همیشه و در هرکجای این دنیای بزرگ به هر قیمتی، حتی به بهای خونش، حفظ کند.
شاید خوب بلد نباشید سخنرانی کنید، کلمه ها را پشت سرهم ردیف کنید و از عقایدتان دفاع کنید. این طور وقتهاست که می توانید با زبان لباستان با دیگران حرف بزنید. لباس شما می تواند دیدگاه ها و باورهای شما را به دیگران منعکس کند. پیش از آنکه خودتان حرفی بزنید، لباستان از دور داد می زند که باور شما چیست. فرد ساده پوشی هستید؟ فرد طرفدار سرسخت مُد هستید؟ با لباستان دوست دارید جلب توجه کنید یا برعکس، لباسی را پوشیدید که خیلی توی چشم نیاید. لباس های کوتاه، تنگ، چسبان یا گشاد... هرکدام با بیننده قبل از این که شما در صحبت را باز کنید، کلی حرف زده است.
از این حرفها می شود نتیجه گرفت که لباس می تواند نشان دهنده ی تخصص شما و همینطور عقیده ی شما باشد. آیا می‌شود شما خود را فرد مسلمان معتقدی بدانید؛ اما لباس هایی بپوشید که نمادهای عجیب و غریب رویش است که حتی نمی دانید معنی آنها چیست؟
اسلام برای این مساله یک کلید دارد. یک نماد روشن که در هرجایی از دنیا باشی، وقتی آن را ببینی، یاد دینت بیفتی و به آن افتخار کنی. مهمتر از همه، پایبندی به اصول دینی ات را به بقیه نشان بدهی. تو یک شناسنامه داری که هرجای دنیا بروی، تو را از دیگران متمایز می کند و شناخته می شوی. شناخته می شوی که یک مسلمان هستی و به دین و مذهبت افتخار میکنی.
حجاب، کلید حل مساله است. هرجا که باشی حجاب تو نشان دهنده ی این است که من در حریم امن اسلام هستم. من گوهری هستم که خودم را از چشمان آلوده ی شما پنهان کردم و به شما اجازه دست درازی به عقاید و حریمم را نمی دهم. همه ی دنیا حجاب را به عنوان نماد اسلام پذیرفته اند و می توان گفت حجاب سنبلی برای اتحاد میان مسلمانهاست. هرچند که حجاب در کشورهای مختلف مسلمان، تفاوت هایی با هم دارد، اما اصل قضیه پوشیدگی و آراستگی در پس حجاب است. مهم این است که همه از یک اصل استفاده می کنند و به یک مساله باور دارند. ممکن است رنگ و نوع حجاب در کشورهای مختلف با هم تفاوت داشته باشد؛ اما در فلسفه‌ی حجاب که ترویج پاکدامنی و ایجاد آرامش در جامعه است، همه با هم مشترکند.
فلسفه ی حجاب ترس و نگرانی در دل دشمنان می اندازد، آنقدر که سعی می کنند با حجاب مقابله کنند؛ اما کسی که طعم شیرین پوشش را چشیده باشد، محال است از عقیده ی خود برگردد. دشمنان اسلام از اتحاد و هم لباسی مسلمانان وحشت دارند و این اتحاد کابوسشان است، پس به هر طریقی سعی میکنند این لباس واحد را از مسلمانان بگیرند و آن ها را به سمت پوشش های ناپوشش خودشان بکشانند؛ اما کسی که نفس حجاب برایش مهم باشد، زیرک باشد و فریب دشمن را نخورد، به مارک و قیمت لباسش توجهی ندارد، به اینکه مُد روز چیست اهمیتی نمی دهد. توی خیابان ها به بهانه ی پیدا کردن یک لباس تک گشتزنی نمیکند.
فرد مسلمانی که عاشق لباس اتحاد اسلام است، دنبال این می گردد که کدام لباس برازندگی او را در نقش یک مسلمان نشان می دهد. کدام لباس بیشتر با آداب دینش جور است. در قید و بند مُد و رنگ سال لباسش نیست. تفکراتش فراتر از این حرف هاست و محدودیت رنگ و مارک ندارد. پی لباسِ مسلمانیست و سعی دارد آن را برای همیشه و در هرکجای این دنیای بزرگ به هر قیمتی، حتی به بهای خونش، حفظ کند.
نویسنده: هاجر زمانی