وقتی مغز یک دنیا را اشتباه می گیرد
آشنایی با حقیقت مجازی
اشتباهاتی که مغز مرتکب می‌شود

چند لحظه چشمانتان را ببندید و به این فکر کنید که در دشتی سراسر سبز و آسمانی آبی ایستاده اید. یک تک درخت هم آنجاست. صدای گنجشک‌ها را می‌شنوید و زیر درخت می‌ایستید و به لانه‌سازی گنجشک ها نگاه می‌کنید. حالا ریه هایتان را پر از این هوای پاک کنید و در این دشت بزرگ شروع به دویدن کنید. چه احساس خوبی در ما ریشه می زند. هنوز لبخند دیدن گنجشک‌های روی شاخه بر روی لبانمان نقش بسته است. دیدن این تصاویر در خیال، لبخند را به لبان شما می‌آورد.

صحنه‌ها و موقعیت‌هایی که دوست دارید در آنجا قرار بگیرید را می‌توانید در قالب یک فیلم ببینید. با دیدن شوق یک کودک، شما هم ناخودآگاه شاد می‌شوید و با دیدن بخش ترسناکی از فیلم، شروع به ترسیدن می‌کنید. این ذهن شماست که شما را از فضایی که در آن حضور دارید، بر می‌دارد و به تصاویری  که می‌بینید و خیال می‌کنید، می‌برد.

مغز قادر است با دیدن چیزهای غیر واقعی، همان دستوراتی را به بخش‌های مختلف بدن بدهد، که اگر بدن شما در موقعیت حقیقی آن قرار می‌گرفت همان دستورات را اجرا می‌کرد. این اساس و پایه‌ی مفهومی به نام «حقیقت مجازی» است.

من در آینه، من نیستم!

شما هر روزه در برابر آینه می‌ایستید و با دیدن چهره‌ی پاک و آراسته، احساس خشنودی می‌کنید و اگر ایرادی در خودتان ببینید، آن را رفع می‌نمایید. آیا به راستی این شما هستید که روبروی خودتان ایستاده اید؟ این تصویر شماست، انعکاس کاملی از آنچه در برابر آینه قرار گرفته است. آینه یک تصویر مجازی دارد. یعنی تصویری که شما از خودتان در آینه می‌بینید، حقیقت فیزیکی ندارند. بسیاری از چیزهایی که روزانه با آن‌ها سر و کار دارید و به عنوان اجزای اصلی زندگی شما وجود دارند هم مجازی هستند. شما می‌توانید همانند یک نامه‌ی واقعی، منتظر یک نامه‌ی الکترونیکی باشید. یا همانطور که هرکس دفترچه‌ای با شکل و شمایل خاص دارد، می‌تواند وبگاه یا فضای اینترنتی ای برای انتشار مطالبش داشته باشد. تمام این موارد، اجزای مجازی ای هستند که ما همواره با آن‌ها سر و کار داریم. پس مجازی به چیزی گفته می‌شود که به طور فیزیکی و در دنیای واقعی وجود نداشته باشند. جدا کردن برخی مجازی‌ها از حقیقی‌ها بسیار سخت شده است، زیرا زندگی ما پیوند زیادی با امکانات مجازی خورده است.

حقیقت‌هایی که مجازی می‌شوند

اگر ذهن شما، آن چیزهایی را که واقعی نیستند یا مجازی اند، حقیقی فرض کند؛ آن‌وقت شما در یک محیط حقیقت مجازی قرار گرفته اید. فکر کنید همین‌طور که مشغول یک بازی رایانه‌ای هستید، ناگهان سر از همان بازی در بیاورید! بتوانید در کنار شخصیت‌های بازی راه بروید و بپرید و حتی با بقیه مسابقه دهید. اگر برنامه نویسان و طراحان گرافیکی بتوانند چنین محیطی را طراحی کنند، آن وقت شما در یک حقیقت مجازی قرار گرفته اید. فکرش را بکنید که یک عینک به چشم هایتان می‌زنید و در یک دنیای دیگر قرار می‌گیرید. این دنیا غیر از دیدن می‌تواند شامل حس‌هایی مثل لامسه، گرما، بویایی و شنوایی باشد. اینطوری، مغز بیشتر دچار گمراهی می‌شود و این محیط مجازی را با یک دنیای واقعی اشتباه می‌گیرد.  این حس ها و ارتباطات می تواند  از طریق دستکش‌ها، عینک و صندلی و وسایل دیگر به شما منتقل می‌شود.
 

دنیاهای غیر واقعی چه فایده ای دارند؟
 
فکر کنید توی یک هواپیمای بزرگ نشسته اید. شما یک خلبان هستید، به تازگی دوره های خلبانی را گذرانده اید و برای اولین بار می خواهید سوار یک هواپیمای واقعی شوید. خطرات آموزش اولیه با استفاده از یک سیستم واقعی خیلی زیاد است. همین طور امکانات زیادی را نیاز دارد. حقیقت مجازی در این جا به کمک آموزش می‌آید. یک محیط شبیه به واقعیت را می‌سازند و شما در آن قرار می‌گیرید. حالا می‌توانید تمام آنچه را یاد گرفته‌اید، در یک محیط شبیه‌سازی شده به کار ببندید. آموزش یکی از بزرگ ترین کاربردهای حقیقت مجازی است. جراح ها هم می‌توانند از این روش استفاده کنند. تمام اندام‌ها و دستگاه‌هایی که قرار است جراح روی آن کار کند، در یک محیط شبیه سازی شده در برابر او قرار می‌گیرد. حالا او می‌تواند مهارت‌ها خود را با استفاده از یک محیط کم خطر بیازماید یا آن‌ها را افزایش دهد. رشته‌های بسیاری برای آموزش می‌توانند از این روش استفاده کنند. سازمان‌های فضایی نیز، فضانوردان خود را با استفاده از همین موضوع تعلیم می‌دهند.

یکی دیگر از کاربردهای حقیقت مجازی، درمان بیماری‌هاست. وقتی شما از یک وضعیت، مثلا قرار گیری در ارتفاع، می‌ترسید؛ اگر بدانید و مطمئن شوید که در یک محیط بی‌خطر وارد می‌شوید می‌توانید با شبیه سازی موقعیت توسط روش‌های حقیقت مجازی، راه‌هایی را برای غلبه بر ترس خود پیدا کنید. بیماری‌های ذهنی بسیاری را می‌توان از طریق وارد کردن فرد به یک محیط مجازی درمان کرد.
مثلا شما معماری هستید که می‌خواهید یک خانه را طراحی کنید، اول با استفاده از این روش‌ها، محیط خانه‌ای که می‌خواهید بسازید را شبیه سازی می‌کنید و سپس به کسی که می‌خواهد خانه‌ی شما را قبل از ساخت ببیند، یک عینک می‌دهید. او کاملا وارد خانه‌ی شما می‌شود و به تمام اتاق‌ها سرک می‌کشد؛ قبل از اینکه شما خانه را با آجر و آهن ساخته باشید!
یکی دیگر از کاربردهای حقیقت مجازی، درمان بیماری‌هاست. وقتی شما از یک وضعیت، مثلا قرار گیری در ارتفاع، می‌ترسید؛ اگر بدانید و مطمئن شوید که در یک محیط بی‌خطر وارد می‌شوید می‌توانید با شبیه سازی موقعیت توسط روش‌های حقیقت مجازی، راه‌هایی را برای غلبه بر ترس خود پیدا کنید.
در انتها...

 
شما هم فکر کنید ببینید چه کارهایی می‌شود با حقیقت مجازی انجام داد. فکرهایتان تا کجاها قد می‌کشد؟  موضوع حقیقت مجازی، یکی از موضوعاتی است که ذهن دانشمندان امروز را به خود درگیر کرده است. شما هم می‌توانید به دنبال روش‌ها و کارهایی که در این زمینه می‌توان انجام داد، باشید. آن وقت اولین گام‌هایتان را به سمت یک دانشمند «حقیقت مجازی» شدن، بر می‌دارید. برای این کار، یک کوله‌پشتی تلاش بردارید و یک بطری اراده؛ بعد به دنبال راه‌های آموزش باشید. شما هم می‌توانید یک دانشمند باشید!

نویسنده: افروز ارزه گر
نسخه چاپی