روح‌اللهی که امام شد(قسمت دوم)
جستاری در ابعاد شخصیتی امام خمینی(قدس)
 
چکیده:
در طول تاریخ معاصر ایران شخصیت‌های دینی زیادی اقدام به مبارزه با طاغوت برای عینیت یافتن احکام اسلام در ایران و بلاد اسلامی نموده‌اند اما موفق ترین این حرکتها حرکت امام راحل بود جا دارد ابعاد شخصیتی این ابر مرد تحلیل شود تا علل پیروزی مبرهن گردد
تعداد کلمات 1019 زمان تقریبی مطالعه 5 دقیقه

 
روح‌اللهی که امام شد(قسمت دوم)

عبدالصالح شمس اللهی
آنان که امام را قله کمال حوزه ها میدانند باید با شخصیت امام راحل بیشتر آشنا شوند چرا که تا قله را نشناسی در دامنه حرکت نخواهی کرد.
 
دغدغه مندی و عمل میدانی

از دیگر خصوصیات امام خمینی(قدس) این بود که بعد از نظریه‌پردازی خود به میدان می‌آمد و حرکت را آغاز می‌نمود؛ اینگونه نبود که نظریه ولایت فقیه را تألیف کند و سپس خود به گوشه حجره رفته و منتظر بماند تا کسی به این نظریه جامه عمل بپوشاند؛ از بعد از ارتحال آیت الله العظمی بروجردی ایشان با سخنرانی‌های آتشین و تقابل مستقیم با شخص شاه به میدان مبارزه آمد و کار را به جایی رساند که شاه برای فرار از رویارویی با امام مجبور به دستگیری و تبعید شبانه وی شد؛ امام در مورد روحیه عملیاتی خود می‌فرماید:
اگر مجبور شوم تا از این فرودگاه به آن فرودگاه و از این کشور به آن کشور بروم، باز دست از آرمان خویش نخواهم کشید...
من از آن آخوندها نیستم که در اینجا بنشینم و تسبیح دست بگیرم؛ من پاپ نیستم که فقط روزهای یکشنبه مراسمی انجام دهم و بقیه اوقات برای خودم سلطانی باشم و به امور دیگر کاری نداشته باشم.

توجه به تربیت نیرو
یکی از نکات مهم در شخصیت امام راحل توجه به تربیت نیروی تواند برای حرکت‌های اسلامی بود، امام‌خمینی(قدس) در برهه‌های مختلف و در مورد شخصیت‌های گوناگون از جمله حاصل عمر استفاده فرمودند به عنوان مثال در مورد شهید مطهری فرمودند:

من فرزند بسیار عزیزی را از دست دادم و در سوگ او نشستم که از شخصیتهایی بود که حاصل عمرم محسوب می‌شد.[1]

این نشان می‌دهد که امام راحل با توجه به کار بزرگی که در نظر داشتند تلاش می‌نمودند تا انسان‌های بزرگی را برای این مسیر تربیت کنند چیزی که دیگر بزرگان مبارز مثل شیخ فضل الله نوری و یا آیت الله مدرس یا از آن غفلت نموده و یا فرصت آن را پیدا نکردند.
من از آن آخوندها نیستم که در اینجا بنشینم و تسبیح دست بگیرم؛ من پاپ نیستم که فقط روزهای یکشنبه مراسمی انجام دهم و بقیه اوقات برای خودم سلطانی باشم و به امور دیگر کاری نداشته باشم.
شجاعت در عمل

یکی از خصوصیات ویژه امام راحل این بود که هیچ مانعی را برای خود در راه انجام تکلیف توجیه نمی‌کرد آن مرد الهی اگر به این نتیجه می‌رسید که کاری باید انجام شود هرگز درنگ نمی‌کرد و اقدام مینمود در سال 1342 و در طلیعه انقلاب زمانی که دید کشور در آستانه تاراجی عظیم است سخنرانی آتشین خود را در فیضیه انجام داد و ترسی به خود راه نداد و آن زمان که به نتیجه رسید باید قطعنامه 598 سازمان ملل را بپذیرد لحظه ای درنگ نکرد همین شجاعت در اقدام باعث شد که زمانی که از امام پرسیدند که جواب این خونها را چه کسی خواهد داد امام فرمود آنکه جواب خونهای کربلا را داد جواب این خونها را نیز خواهد داد.

 
عدم سلطه پذیری
امام ‌خمینی(قدس) در هیچ یک از برهه های زندگی خود ذره ای حاضر به پذیرش سلطه بیگانه نشد و مرگ با عزت را بر زندگی با ذلت ترجیح میداد اصل انقلاب انقلاب از تصویب کاپیتلاسیون شروع شد و زمانی که قرار شد یک سرباز امریکایی بر یک مرجع تقلید شیعه برتری داشته باشد خروش انقلابی امام شروع شد و حتی در هیچ کجای مبارزات این استیلا ولو به کمترین وجه ممکن از طرف امام پذیرفته نشد حتی زمانی که در بدو ورود به فرانسه دستور رئیس جمهور فرانسه مبنی بر ممنوعیت هر گونه فعالیت سیاسی برای امام ‌خمینی(قدس) به ایشان ابلاغ شد در واکنشی صریح فرمودند: اگر مجبور شوم تا از این فرودگاه به آن فرودگاه و از این کشور به آن کشور بروم، باز دست از آرمان خویش نخواهم کشید.[2]
ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم. راستی مگر فراموش کرده ایم که ما برای ادای تکلیف جنگیده ایم و نتیجه فرع آن بوده است؟!
عدم وابستگی
خصوصیت دیگری که امام راحل در تمام طول عمر خود داشت عدم وابستگی به دنیا و تمام ذخارف او بود همین عدم وابستگی امام را به جاییرساند که برای هیچ عملی و کنشی ترس در دل راه نمیداد او جز خدا چیزی برای از دست دادن نداشت و فقط خدا را در نظر میگرفت و بس، نه به درود بر خمینی وابسته بود و نه از مرگ بر خمینی میترسید: مقام معظم رهبری در مورد این عدم وابستگی امام میفرماید:
 
روزی حضرت امام ( ره) به شهید بهشتی  فرمودند : "مردم درباره من چه می گویند؟" شهید گفت " می گویند "درود بر شما" امام فرمودند : " والله ! اگر دلهایشان منقلب شود و به جای این شعارها همه بگویند مرگ برخمینی ، من از راه و حرف خود برنمی گردم."[3]

اهتمام به حفظ وحدت
از دیگر خصوصیات امام توجه به حفظ وحدت در میان علما و امت اسلامی بود نکته دقیق آن است سخت ترین فراز و نشیبها در طول تاریخ مبارزات امام را به طلب مرگ از خدا مجبور نکرد اما زمانی که یکی از نزدیکان امام به اختلاف افکنی و تفرقه در میان نظام میپردازد از خدا طلب مرگ فرموده و در نامه ای مینویسد:
روزی حضرت امام ( ره) به شهید بهشتی  فرمودند : "مردم درباره من چه می گویند؟" شهید گفت " می گویند "درود بر شما" امام فرمودند : " والله ! اگر دلهایشان منقلب شود و به جای این شعارها همه بگویند مرگ برخمینی ، من از راه و حرف خود برنمی گردم.
 از خدا می‏‌خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد.[4]

حتی در طلیعه مبارزات زمانی که امام و سایر علما تصمیم میگیرند که به نشانه اعتراض مساجد و نمازهای جماعت را تعطیل نمایند پس از چند روز آیت الله خوانساری در تهران در مسجد حاج عزیز الله اعتصاب را شکسته و به اقامه نماز میپردازد امام راحل که خط تفرقه را خطرناک میبیند بلافاصله اعتصاب را شکسته تا به واسطه آن اختلاف در میان علما به سطح عمومی جامعه انتشار پیدا نکند.[5]

تکلیف گرایی
شجاعت امام و اتکای او به خدا باعث شده بود که در مبارزات خود فقط خدا را در نظر بگیرد و جز تکلیف به هیچ چیز دیگر نیندیشد امام خمینی حتی به نتیجه هم فکر نمیکرد و فقط به آنچه باید بکند می اندیشید همین اندیشه باعث شد تا امام در مورد جنگ بفرمایید:

ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم. راستی مگر فراموش کرده ایم که ما برای ادای تکلیف جنگیده ایم و نتیجه فرع آن بوده است؟!

در جایی دیگر می‌فرمایند:

ما اگر در آن صراط مستقیم انسانی پیروز باشیم ، اگر تمام عالم هم به ضد ما قیام کنند و ما را هم نابود کنند ، ما پیروزیم برای اینکه معیار معیار طبیعی نبود.[6] 

 

ادامه دارد...


منابع 

[1] صحیفه امام، ج‌7، ص: 179 پیام امام به مناسبت شهادت شهید مطهری
[2] رک  سالهای تبعید امام خمینی، ص۱۲۱. و  دستن، ژیسکار، خاطرات رئیس جمهور فرانسه، ص۲۵۸.
[3] بیانات مقام معظم رهبری 14/3/70
[4] نامه عزل آیت الله منتظری از قائم مقامی رهبری 6/1/68
[5] کتاب الف لام خمینی ص ۲۴۵.
[6] بیانات امام خمینی (ره) در 12/8/59
نسخه چاپی