سوگند علیه جنبش (قسمت دوم)
لئوی سیزدهم
 
چکیده:
مصوبات شورای دوم واتیکان به دوران چهارصد ساله کاتولیسیسم تریدنتینی پایان بخشید. کلیسای روم که ملجأ و قلعه ای مستحکم محسوب میشد، خود به کلیسایی زائر تبدیل شد. «زندانی واتیکان» به ستاره ای محبوب همگان تبدیل شد.
 
تعداد کلمات: 1211 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
 
سوگند علیه جنبش (قسمت دوم)
نویسنده: تونی لِین  
ترجمه: روبرت آسریان
 
در تنظیم سند «مکاشفة الهی» اختلاف نظر و کشمکش بین دو گروه محافظه کار و گروهی که خواهان تغییر و دگرگونی بودند، شکل صریح تری به خود گرفت و پیش از انتشار سند نهایی، پنج نسخه مقدماتی تدوین شد. نسخه نخست، نسخه ای بود که یک نگرش محافظه کارانه افراطی بر آن غالب بود و در هنگام رأی گیری، شصت درصد شرکت کنندگان شورا به شکل قاطع آن را رد کردند. در این نسخه مقدماتی، خصوصا پنج مورد غیرقابل پذیرش به نظر می رسید که عبارت بودند از: مکاشفه صرفا به شکل آموزه های مکاشفه شده وجود دارد، کتاب مقدس و سنت دو منبع مکاشفه هستند، سنت، امری الحاقی بر کتاب مقدس است، الهام کتاب مقدس به معنای «مصونیت مطلق کل کتاب مقدس از خطاست»، و وظیفة الهیات صرفا سازگار کردن کتاب مقدس با تعلیم کلیساست. پاپ این متن را به گروهی دیگر سپرد تا تجدید نظر اساسی در آن به عمل آورند. در عرض سه سال، چهار نسخه دیگر تدوین شد و مورد بحث و بررسی قرار گرفت و بالاخره سند نهایی با ۲۳۴۴ رأی موافق و ۶ رأی مخالف تصویب شد. در سند نهایی درباره هر پنج مورد بحث انگیز تجدید نظر به عمل آمده بود:
۱- مکاشفه به عنوان مکاشفه خدا از «خویشتن» که توسط اعمال و کلامش انجام می شود و نه صرفا مکاشفه آموزه ها تعریف شد:
این نقشه نجات، توسط اعمال و کلام، تحقق یافته و واجد وحدتی درونی است: اعمالی که توسط خدا در تاریخ نجات انجام شده اند، تعالیم و واقعیت هایی را که توسط کلمات بیان شده اند آشکار کرده، تصدیق می نمایند. همچنین کلمات الهی، اعمال الهی را اعلام کرده و سر مستتر در آنها را روشن می سازند. بنابراین، توسط این مکاشفه، ژرف ترین حقیقت در مورد خدا و نجات انسان، در مسیح برای ما آشکار می شود که واسطه بین خدا و انسان و در عین حال، مکاشفه خدا به شکل کامل است. (مکاشفة الهی ۲۰۱)
۲- انجیل تنها منبع حقیقت نجات بخش محسوب می شود. انجیل به دو طریق به ما رسیده است که عبارتند از سنت و انجیل مکتوب. در اینجا سنت، واژه جامعی است که در برگیرنده
کلیسا، تعلیم آن، حیات کلیسایی، و پرستش کلیسایی می شود و کلیسا آنچه خود هست و آنچه را بدان باور دارد، تداوم داده و به همه نسل ها منتقل می سازد.

  بیشتر بخوانید :   شورای واتیکان دوم

۳- در این شورا، حساسیت بسیاری وجود داشت تا سنت، امری اضافه بر کتاب مقدس معرفی نشود. همواره باور بر این بوده تعلیم شورای ترنت  چنین بوده است، اما در سالیان پس از شورای دوم واتیکان، برخی از عالمان الهی کاتولیک، براهین نیرومندی ارائه کرده اند که چنین تعبیری از مصوبات شورای ترنت را زیر سؤال می برد. شورای دوم واتیکان، باب بحث و مناظره را در این مورد باز گذاشت. در این شورا همچنین مفهوم تحول و دگرگونی آموزه که از سوی نیومان مطرح شده بود، ارائه گشت: «زیرا با گذشت قرون، کلیسا پیوسته به سوی درک کامل و جامع حقیقت گام بر می دارد تا اینکه کلام خدا به شکل کامل در کلیسا متحقق شود.» این سخن به معنای آن است که اگرچه نطفه همه آموزه ها در کتاب مقدس وجود دارد، برای تعلیم آموزه های کاتولیک بسنده نیست: «در مورد همه حقایقی که مکشوف شده، کلیسا فقط بر اساس کتاب مقدس به اطمینان دست نمی یابد.» این قسمت، بنا به تقاضای پاپ پل ششم، فردی که بین سالهای ۱۹۶۳ تا ۱۹۷۸ در مسند پاپی قرار گرفته بود، در آخرین لحظات به مصوبه های شورای دوم واتیکان اضافه شد.
در تنظیم سند «مکاشفة الهی» اختلاف نظر و کشمکش بین دو گروه محافظه کار و گروهی که خواهان تغییر و دگرگونی بودند، شکل صریح تری به خود گرفت و پیش از انتشار سند نهایی، پنج نسخه مقدماتی تدوین شد. نسخه نخست، نسخه ای بود که یک نگرش محافظه کارانه افراطی بر آن غالب بود و در هنگام رأی گیری، شصت درصد شرکت کنندگان شورا به شکل قاطع آن را رد کردند. در این نسخه مقدماتی، خصوصا پنج مورد غیرقابل پذیرش به نظر می رسید که عبارت بودند از: مکاشفه صرفا به شکل آموزه های مکاشفه شده وجود دارد ۴- مفهوم مصون از خطا بودن کتاب مقدس با دقت و صراحت بیشتری تعریف شد:
بنابراین، از آنجا که باید پذیرفت هر آنچه نویسندگان الهام یافته یا نگارندگان مقدس تصدیق کرده اند همان چیزی است که توسط روح القدس تصدیق شده، باید پذیرفت که کتب کتاب مقدس با صراحت، با امانت، و بدون خطا، حقیقتی را که خدا می خواسته است تا ما به جهت نجات یافتن از آن آگاه شویم، در خود جای داده اند. (مکاشفة الهی ۱۱ : ۳ )
با توجه به برداشت هر فرد از اینکه خدا می خواهد ما در مورد نجات یافتن خود از چه چیزی آگاه شویم، می توان تفسیرهای مختلفی از سطور فوق به عمل آورد. آیا سخنان فوق فقط بدین معناست که آنچه خدا می خواهد در مورد نجات یافتن خود از آن آگاه شویم، بدیهی و آشکار در کتاب مقدس دیده می شود؟ آیا سخنان فوق بدین معناست که در کتاب مقدس فقط الهیات و اخلاقیات را می توان مشاهده کرد؟ یا این سخنان چنین معنا می دهد که کلام خدا تنها، متضمن پیام انجیل است؟ اگر چنین است، آیا می توان پیام کتاب مقدس را در یک حقیقت همچون حقیقت خدا محبت است» خلاصه کرد؟
۵- در شورای دوم واتیکان، در مورد کتاب مقدس نیز مباحث داغی مطرح شد. در این شورا گفته شد که غیر روحانیون نیز باید کتاب مقدس را مطالعه کنند؛ زیرا به گفته جروم عدم شناخت کتاب مقدس به معنای عدم شناخت مسیح است.» همچنین گفته شد که کاتولیکها در امر ترجمه کتاب مقدس به زبانهای مختلف، باید با پروتستان ها همکاری کنند. «مطالعه صفحات مقدس کتاب مقدس، همانگونه که قبلا نیز چنین بوده، روح الهیات مقدس است.» این نگرش نوین به کتاب مقدس، نگرشی کاملا متفاوت با آراء عالمان الهی کاتولیک در اعصار نه چندان دور بود که ادعا می کردند کلیسا را می توان بدون کتاب مقدس به شکل کامل اداره کرد. همچنین بررسی های دقیق و عالمانه در مورد کتاب مقدس، در کلیسای کاتولیک بسیار مورد تشویق قرار گرفتند. در عین حال، تأکید شد که این بررسی ها باید تحت نظارت و مراقبت خدمت مقدس کلیسا در مورد امور تعلیمی انجام گیرد و باید به تفکر کلیسا وفادار باشد.» خدمت مقدس کلیسا در امور تعلیمی در مرتبه ای بالاتر از کلام خدا قرار ندارد، بلکه در خدمت آن است»، با وجود این وظیفه تفسیر صحیح کلام خدا... منحصرا بر عهده خدمت تعلیمی زنده کلیساست.» شورای دوم واتیکان، گام های بسیار مهمی در جهت تشویق تجدید حیات در زمینه مطالعات مربوط به کتاب مقدس برداشت، اما همچنان این کلیسای مصون از خطاست که معیار غایی تصمیم گیری در مورد نتایج مطالعات مربوط به کتاب مقدس محسوب می شود.
 
مصوبات شورای دوم واتیکان به دوران چهارصد ساله کاتولیسیسم تریدنتینی پایان بخشید. کلیسای روم که ملجأ و قلعه ای مستحکم محسوب میشد، خود به کلیسایی زائر تبدیل شد. «زندانی واتیکان» به ستاره ای محبوب همگان تبدیل شد. دیالوگ و مذاکره، جایگزین آزار و سرکوبی شد. دشمنی با پروتستانها جای خود را به اشتیاق فراگیری از آنها داد. در مراسم و آیین های پرستشی و در بسیاری از قلمروهای حیات کلیسایی، اصلاحاتی به وجود آمد. در مدت زمانی کوتاه، در کلیسای کاتولیک چنان تغییراتی به وقوع پیوست که در بسیاری از قلمروها، عدم اطمینان و سردرگمی ایجاد شد. پاپ های بعدی، یعنی پاپ پل ششم و پاپ ژان پل دوم  سعی کردند تا سرعت این تغییرات را کند سازند و محدودیت هایی به وجود آوردند، در حالی که دیگر دیر شده بود. تنها گذشت زمانه نشان خواهد داد که کلیسای کاتولیک چه طریقی در پیش خواهد گرفت، اما در مورد این امر، می توان یقین داشت که این کلیسا به دوران پیش از شورای دوم واتیکان باز نخواهد گشت.
 
منبع:
تاریخ تفکر مسیحی، تونی لِین، ترجمه روبرت آسریان، چاپ پنجم، فروزان روز، طهران (1396)

  بیشتر بخوانید :
  سورن کی‌یرکگارد و تفسیر او از رابطه انسان با خدا
  شورای واتیکان اول
  الاهیات شلایرماخر

 
نسخه چاپی