پرونده فقر(قسمت دوم)
فقرا در اندیشه دینی
 
فقر پدیده خوبی نیست و رنج انسان‌ها را به دنبال دارد. در واقع فقرا را می‌توان قربانیان عملکرد ناصحیح حاکمان و مردم در بعد اقتصادی دانست، نگاه غلط باعث شده است تا گاه میان فقر و فقیر خلط مبحث صورت پذیرد. در این قسمت به جایگاه فقرا در اندیشه دینی می‌پردازیم. 
تعداد کلمات1044زمان تقریبی مطالعه 5 دقیقه

 
فقر
عبدالصالح شمس‌اللهی
 
فقر پدیده خوبی نیست و رنج انسان‌ها را به دنبال دارد. در واقع فقرا را می‌توان قربانیان عملکرد ناصحیح حاکمان و مردم در بعد اقتصادی دانست، نگاه غلط باعث شده است تا گاه میان فقر و فقیر خلط مبحث صورت پذیرد. فقر اگرچه پدیده نامطلوبی است، اما در اندیشه دینی فقرا جایگاه خاصی دارند؛ دقیقا مثل جنگ که مفهوم خوبی نیست اما شهدا در جنگ صاحب مقامات بلندی هستند. آن‌ها به خاطر تحمل فقر مورد توجه خدا قرار دارند و به مناسبت‌های مختلف در متون دینی در مورد آن‌ها نکات مختلفی مطرح شده است.
آنچه مسلم است توانگری در دنیا با توانگری در بهشت متفاوت است در دنیا آن‌که درهم و دیناری دارد و ملک و املاکی در اختیار اوست به عنوان توانگر شناخته می‌شود؛ اما در قیامت آن‌که در امتحانات سربلند بیرون آمده توانگر است و غیر او همه فقیر هستند.
 
نکته جالب مسئله این است که بعضی فقر را محصول عدم تلاش دانسته و به همین دلیل فقرا را در فقرشان مقصر می‌دانند؛ اما واقعیت این است که فقرِ فقرا در اکثر موارد محصول دست اندازی اغنیا به اموال فقرا است؛ به عنوان مثال در موضوع بیت‌المال گاه خبر از اختلاس‌های کلان می‌رسد؛ این پول‌های اختلاس شده همان پول‌هایی است که قرار بود به واسطه آن‌ها اشتغال ایجاد شده و یا نهاد‌های حمایتی تقویت شوند تا  فقر از جامعه ریشه کن شود و یا در بازار بعضی با استفاده از رانت اطلاعاتی و یا مالی و نیز با فریب‌های اقتصادی به یک باره بازار را قبضه می‌کنند و یا قیمت‌ها را بالا می‌برند تا انبارهایشان به در عرض یک شب ارزش چند برابر پیدا کند؛ همه این‌ها در پیدایش و تشدید پدیده فقر تاثیر‌گذار است و این بی انصافی است که فقرا را مقصران اصلی فقرشان بدانیم.
 
فقرا دوستان خدا
خدا به عنوان پشتیبان مظلومان، فقرایی را که فقر، آن‌ها را از راه خدا دور نکرده است، به عنوان دوستان خود معرفی کرده است؛ نبی مکرم اسلام(ص) در روایتی می‌فرماید:
 
الفُقَراءُ أصدِقاءُ اللّه ِ.[1]
فقرا، دوستان خدایند .

 بعضی فقر را محصول عدم تلاش دانسته و به همین دلیل فقرا را در فقرشان مقصر می‌دانند؛ اما واقعیت این است که فقرِ فقرا در اکثر موارد محصول دست اندازی اغنیا به اموال فقرا است؛ به عنوان مثال در موضوع بیت‌المال گاه خبر از اختلاس‌های کلان می‌رسد؛ این پول‌های اختلاس شده همان پول‌هایی است که قرار بود به واسطه آن‌ها اشتغال ایجاد شده و یا نهاد‌های حمایتی تقویت شوند تا  فقر از جامعه ریشه کن شود
شاید این سوال پیش بیاید که اگر فقرا دوستان خدایند پس چرا خدا فقر آن‌ها را مرتفع نمی‌سازد تا دیگر در رنج نباشند؟ پاسخ ساده است؛ خدا در بدو خلقت به انسان اختیار داد و اعلام کرد که صحنه دنیا صحنه آزمایش است؛ بعضی با سوء استفاده از نعمات خدا سهم فقرا را بلعیده‌اند و زمینه فقر گروهی را فراهم کرده‌اند؛ خدا آن‌ها را به اختیار تعدی به حقوق مظلومان آزموده است که آنان سر افکنده شدند و فقرا را نیز با فقر می‌آزماید.
 
فقرا در بوته آزمایش
در دنیا هر انسانی به واسطه مسئله‌ای امتحان می‌شود؛ عده‌ای با قدرت، گروهی با استضعاف، دسته‌ای با ثروت و جماعتی با فقر؛ آزمایشات الهی به صورت‌های گوناگون دائم در حال انجام است؛ گاه فقیری را غنی می‌کند تا او را در غنا بسنجد و زمانی سرمایه‌داری را فقیر می‌کند تا وضع او را در فقر مشاهده کند؛ در این میان آنکه در همه حال خدا را محور عمل قرار می‌دهد سربلند است.

مقامی که فقرا با قبولی در امتحان فقر به دست می‌آورند آن‌قدر بالاست که نبی مکرم اسلام(ص) به آن‌ها غبطه خورده و راهیابی به ملکوت را برای آن‌ها تضمین نموده است آن بزرگوار در روایتی می‌فرماید:

 
 پرونده فقر(قسمت دوم)
 طُوبى للمَساکینِ بالصَّبرِ ، وهُمُ الذینَ یَرَونَ مَلَکوتَ السَّماواتِ والأرضِ.[2]
 خوشا به حال مستمندان شکیبا؛ آن‌ها  کسانى هستند که ملکوت آسمان‌ها و زمین را مى بینند.

 
 هر چند فقر خود خواسته صحیح نیست و مورد تأیید اهل بیت(ع) نمی‌باشد، اما بعضی از تعابیر در مورد فقرا انسان را به فقر شائق می‌کند نبی    مکرم اسلام(ص) در تعبیری عجیب فقرا را پادشاهان بهشت معرفی کرده می فرماید:

 الفُقَراءُ مُلوکُ أهلِ الجَنّةِ ، والناسُ کُلُّهُم مُشتاقُونَ إلَى الجَنّةِ والجَنَّةُ مُشتاقَةٌ إلَى الفُقَراءِ.[3]
  فقرا  پادشاهان اهل بهشتند.مردم همگى مشتاق بهشتند و بهشت مشتاق فقیران است.


 دنیا و دنیا طلبی خواه ناخواه به دنبال خود مسائلی را دارد که اگر انسان به آن‌ها دقت نداشته باشد در دام گناه می‌افتد و اگر توبه و جبران نکند   درهای بهشت به روی او بسته می‌شود؛ اما فقر اگر با شکیبایی همراه شود درهای بهشت را به روی انسان می‌گشاید به همین دلیل پیامبر   اکرم(ص) زمانی که از اهالی بهشت سخن می‌گوید می‌فرماید:


 اِطَّلَعتُ فی الجَنَّةِ فَرَأیتُ أکثَرَ أهلِها الفُقَراءَ.[4]
به بهشت سرى زدم، دیدم بیشترمردم آن فقیرانند.


 آنچه مسلم است توانگری در دنیا با توانگری در بهشت متفاوت است در دنیا آن‌که درهم و دیناری دارد و ملک و املاکی در اختیار اوست به عنوان توانگر شناخته می‌شود؛ اما در قیامت آن‌که در امتحانات سربلند بیرون آمده توانگر است و غیر او همه فقیر هستند؛ حتی اگر در دنیا گنج‌های عظیمی داشته باشند، فقرای عفیف در آخرت در زمره توانگران شمرده شده‌اند و نبی مکرم اسلام(ص) در مورد آن‌ها فرموده است:

مَن ماتَ ولم یَترُکْ دِرهَما ولا دِینارا لم یَدخُلِ الجَنّةَ أغنى مِنهُ.[5]
کسى که بمیرد و درهم و دینارى از خود بر جاى نگذارد، توانگرتر از او کسى وارد بهشت نشود.


 فقیر و اجر محرومیت
فقرا نیز مانند سایر مردم نیازها و تمایلاتی دارند؛ آن‌ها نیز مثل سایرین دوست دارند از نعمات خدا بهره مند شود اما متاسفانه به دلیل فقر امکان بهره‌مندی از بسیاری از نعمات الهی را از دست می‌دهند به همین دلیل خدا برای آنان اجر ویژه‌ای در مقابل این محرومیت قائل شده است.

محمد بن کثیر خزاز می‌گوید امام صادق(ع) از من سوال فرمودند:
بازار بعضی با استفاده از رانت اطلاعاتی و یا مالی و نیز با فریب‌های اقتصادی به یک باره بازار را قبضه می‌کنند و یا قیمت‌ها را بالا می‌برند تا انبارهایشان به در عرض یک شب ارزش چند برابر پیدا کند؛ همه این‌ها در پیدایش و تشدید پدیده فقر تاثیر‌گذار است و این بی انصافی است که فقرا را مقصران اصلی فقرشان بدانیم.
أما تَدخُلُ السُّوقَ ؟ أما تَرى الفاکِهَةَ تُباعُ والشیءَ مِمّا تَشتَهِیهِ ؟  
آیا به بازار نمى‌روى؟ آیا میوه‌هایى که به فروش مى‌رسد و چیزهاى دیگرى که دلت هوس آن‌ها را مى‌کند نمى‌بینى؟    

او می‌گوید بله چنین اتفاقی می‌افتد!

حضرت به او فرمود:

أمَا إنَّ لکَ بکُلِّ ما تَراهُ فلا تَقدِرُ على شِراهُ حَسَنةً.[6]
بدان که در برابر هر چیزى که مى‌بینى اما از عهده خرید آن بر نمى‌آیى، برایت حسنه اى است.

 
روایات از این دست در متون دینی در مورد فقرا بسیار است که حاصل آن این است که فقرا مورد احترام خدا هستند و این احترام باید نسبت به آنها در جامعه اسلامی وجود داشته باشد. فقر در جامعه اسلامی نباید ابزار سر شکستگی باشد و فقرا باید به عنوان تاج سر جامعه باشند. در اندیشه امام راحل که متخذ از اندیشه دینی است نیز این مسئله را مورد توجه قرار می‌دادند و بارها در مورد ذاقه نشین‌ها و مستمندان سخن گفته‌اند و این اندیشه باید به عنوان سر لوحه عمل در کشور قرار بگیرد تا خدایی نکرده فقیر به خاطر فقرش از جامعه طرد نشود.

 

ادامه دارد....


منابع

[1]  الفردوس ،ج3، ص157، ح 4424
[2]  الکافی، ج 2، ص263  
[3]  بحار الأنوار، ج 72 ،ص 49 ،ح 58
[4]  مسند ابن حنبل، ج ،1 ص504، ح2086
[5] بحار الأنوار، ج 71،  ص 267، ح17
[6] بحار الأنوار، ج 72، ص25، ح19 .
نسخه چاپی