پرونده فقر (قسمت سوم)

شیوه تعامل با فقیر (بخش اول)

 چکیده:
جامعه‌ای که درگیر آسیب‌هایی اجتماعی و بحران‌هایی مثل فقر است باید نسبت به برخورد با این بحران‌ها و افراد درگیر با آن آموزش‌های لازم را ببینند. اگر این اتفاق نیفتد عوارض آسیب‌هایی مثل فقر به مراتب تشدید خواهد شد و دائره آسیب به مراتب گسترده‌تر خواهد شد. 
تعداد کلمات1286 زمان تقریبی مطالعه7 دقیقه

 
پرونده فقر (قسمت سوم)
نویسنده: عبدالصالح شمس اللهی
جامعه‌ای که درگیر آسیب‌هایی اجتماعی و بحران‌هایی مثل فقر است باید نسبت به برخورد با این بحران‌ها و افراد درگیر با آن آموزش‌های لازم را ببینند. اگر این اتفاق نیفتد عوارض آسیب‌هایی مثل فقر به مراتب تشدید خواهد شد و دائره آسیب به مراتب گسترده‌تر خواهد شد.
فقر در جوامع سرمایه سالار نوعی نقص و سر افکندگی به دنبال دارد؛ همین مسئله باعث می‌شود تا فقرا در جامعه احساس سر‌افکندگی کنند و شخصیت خود را از دست رفته ببینند و به همین دلیل در آن جوامع عمده بزهکاری‌های خرد و نیمه خرد توسط قشر متوسط به پائین انجام می‌شود.
در موضوع فقر یکی از اصلی‌ترین مسائل مطرح شیوه برخورد جامعه با فقرا است؛ که خود فصلی مفصل در حوزه‌های مرتبط با این آسیب اجتماعی را به خود اختصاص داده است.

در‌باره اینکه با فقرای جامعه چه برخوردی باید بشود و واکنش در مقابل آنان چه باید باشد حرف‌های زیادی وجود دارد که در چند دسته قابل تقسیم است.

روان‌شناسان برای حل معضل قشرهای آسیب‌پذیر در موضوعات مختلف دو راهکار پیشنهاد می‌دهد. آن‌ها می‌گویند برای رفع یک معظل، یا راه‌کار واقعی وجود دارد که به واسطه آن راه‌کار واقعی زمینه مشکل در جامعه از بین رفته و آسیب‌های ناظر بر آن نیز مرتفع می‌شود به این روش راه کار مسئله محور گفته می‌شود؛ اما گاهی مشکل به گونه‌ای است که یا حل آن به زمان نیاز دارد و یا اساسا قابل حل نیست؛  در این گونه موارد به راه‌کار دوم روی می‌آورند و تلاش می‌کنند با استفاده از ترفندهای روان‌شناسانه و استفاده از عواطف و یا باورهای فردی، تحمل مشکل را برای فرد آسیب دیده راحت‌تر نمایند؛ به این روش راه‌کار هیجان محور گفته می‌شود. در موضوع رفع فقر از هر دو راه‌کار باید استفاده شود. که در بخش اول به راه‌کار هیجان محور، به عنوان مقدمه راه‌کار مسئله محور اشاره خواهیم کرد.

ایجاد بستر روای مناسب
رفع فقر از موضوعات زمان‌بر است که به سادگی و سرعت قابل حل نیست؛ به همین دلیل تا زمانی که بتوان این مسئله را به صورت نسبی حل کرد باید به رویکرد هیجان محور برای ایجاد آرامش در روح و روان فقرا روی آورد.  ایجاد آرامش روانی راه‌کارهایی دارد:

 
  1. توجه به عمومیت مشکل
یکی از راه‌کار‌های هیجان محور این است که افراد را به عمومیت آن مشکل متوجه سازیم. توضیح اینکه اگر فردی فقط خود را گرفتار در یک مشکل ببیند تحمل آن بسیار برای او مشکل می‌شود؛ اما اگر بداند که افراد زیادی در‌گیر مشکلی مثل فقر هستند راحت‌تر می‌تواند آن مشکل را تحمل نماید؛ امیرمؤمنان(ع) در مورد این راه‌کار می‌فرماید:

الْبَلَیَّهُ إذا عَمَّتْ طابَتْ.[1]
بلا هنگامى که فراگیر شود قابل تحمل خواهد بود.


باید بدانیم که آنچه بیش از خود فقر افراد را آزار می‌دهد فاصله طبقاتی موجود در جامعه است؛ وقتی در یک طرف شهر انسان‌ها روی زر و سکه می‌خوابند و در گوشه دیگر آن مردم روی خاک سیاه سر می‌گذارند این باعث می‌شود تا فشار فقر بر آن‌ها چندین برابر شود.
  1. هم‌زاد پنداری
یکی دیگر از راه‌کارهای ایجاد آرامش روانی این است که فرد به هم‌زاد پنداری با شخصیت‌های خاص و مطرح برسد؛ به عنوان مثال انسان زمانی که بداند شخصیت بزرگی مثل پیامبر اسلام (ص) هم در این مسئله با همراه است و این مشکل برای او نیز وجود داشته است راحت‌تر می‌تواند مسئله‌ای مثل فقر را تحمل نماید و شاید همین مسئله باعث شده است تا نبی مکرم اسلام (ص) فقر را به عنوان افتخار خود مطرح کرده و بفرماید:
پرونده فقر (قسمت سوم)
 الفَقرُ فَخری ، وبِهِ أفتَخِرُ .[2]
 فقر مایه افتخار من است و به آن مباهات مى‌ورزم.


 باید بدانیم که آنچه بیش از خود فقر افراد را آزار می‌دهد فاصله طبقاتی موجود در جامعه است؛ وقتی در یک طرف شهر انسان‌ها   روی زر و سکه می‌خوابند و در گوشه دیگر آن مردم روی خاک سیاه سر می‌گذارند این باعث می‌شود تا فشار فقر بر آن‌ها چندین   برابر شود.

 یکی از بزرگان مشهد نقل می‌کردند که زمانی مقام معظم رهبری(حفظه‌الله) به خانه ما آمدند و من برای ایشان آجیل آوردم ایشان   لبخندی زدند و فرمودند من آجیل نمی‌خورم؛ مگر فقرای جامعه آجیل می‌خورند که من بخورم؟ از زمانی که رهبر شده‌ام آجیل   نخورده‌ام.[3]

اگر این منش در تمام حاکمان و زمام‌داران وجود داشت آلام مستضعفان جامعه به مراتب کاهش پیدا می‌کرد.

 
  1. تکریم فقیران
فقر در جوامع سرمایه سالار نوعی نقص و سر افکندگی به دنبال دارد؛ همین مسئله باعث می‌شود تا فقرا در جامعه احساس سر‌افکندگی کنند و شخصیت خود را از دست رفته ببینند و به همین دلیل در آن جوامع عمده بزهکاری‌های خرد و نیمه خرد توسط قشر متوسط به پائین انجام می‌شود.

از آنجا که اسلام تعالی همه انسان‌ها را خواستار است، دستور داده است تا در راستای حفظ شخصیت و احترام فقرا و نیز آرامش روانی مورد تکریم جامعه قرار بگیرند و از تحقیر آن‌ها جلو‌گیری شود.
این دستور در متون مختلف دینی مورد توجه قرار گرفته است، خدا در قرآن از برخورد تحقیر آمیز با فقیر نهی کرده و می‌فرماید:

وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ[4]
و تهی‌دست حاجت خواه را [به بانگ زدن] از خود مران.

از آنجا که اسلام تعالی همه انسان‌ها را خواستار است، دستور داده است تا در راستای حفظ شخصیت و احترام فقرا و نیز آرامش روانی مورد تکریم جامعه قرار بگیرند و از تحقیر آن‌ها جلو‌گیری شود
علاوه بر دستورات وارد شده در خصوص تکریم فقیر، عذاب‌های سختی نیز برای تحقیر این قشر از جامعه مشخص شده است به عنوان نمونه رسول خدا(ص) در مورد کسی که فقیر را تحقیر کند فرموده است:

مَنِ استَذَلَّ مؤمِنا أو مؤمِنَةً أوحَقَّرَهُ لِفَقرِهِ أو قِلَّةِ ذاتِ یَدِهِ ، شَهَرَهُ اللّه ُ تعالى یومَ القِیامَةِ ثُمّ یَفضَحُهُ . [5]
هر‌کس مرد یا زن مؤمنى را به سبب تهیدستى یا اندک بودن مال و داراییش خوار شمارد یا تحقیر کند، خداوند متعال در روز قیامت او را [بدین کار زشتش ] شهره و سپس رسوایش ساز
د.
 
در روایتی دیگر نبی مکرم اسلام(ص) فقرا را برادران سایر مردم دانسته و در تهدیدی لطف می‌فرماید:

لاتُحَقِّروا ضُعفاءَ إخوانِکُم ؛ فإنّهُ مَنِ احتَقَرَ مُؤمِنا لم یَجمَعِ اللّه ُ عَزَّوجلَّ بینهما فی الجنّةِ إلّا أن یتوبَ .[6]
برادران تهی‌دست خود را تحقیرنکنید؛ زیرا هر کس مؤمنى را حقیر شمارد، خداوند عز و جل میان آن دو در بهشت جمع نکند، مگر این که توبه نماید.


4. برخورد عادی
یکی از چزهایی که فرد فقیر را آزرده خاطر می‌کند برخورد متفاوت با اوست، متاسفانه حتی در میان متدینین گاهی این دیده می‌شود که غنی را تکریم می‌کنند اما فقیر را به گونه‌ای دیگر تحویل می‌گیرند، شاید در این میان تحقیری در میان نباشد اما فقرا وقتی تفاوت برخورد با اغنیا را می‌بینند ناخودآگاه آزرده می‌شوند و این مطلوب خدا نیست.

امام رضا(ع) در مورد تبعیض در برخورد بین فقرا و اغنیا می‌فرماید:

مَن لَقِیَ فقیرا مُسلِما فَسَلَّمَ علَیهِ خِلافَ سَلامِهِ علَى الغَنیِّ ، لَقِیَ اللّه َ عَزَّوجلَّ یَومَ القِیامَةِ وهُو علَیهِ غَضبانُو.[7]
هر کس با مسلمانى فقیر رو به رو شود و به او سلامى متفاوت با سلامى کند که به ثروتمند مى کند، روز قیامت خداوند عز و جل را دیدار کند در حالى که خدا از او در خشم است.


نکته جالب این است که امام صادق(ع) در مورد نوع برخورد خدا با فقرا در روز قیامت به عذر‌خواهی خدا از فقرا اشاره فرموده می‌فرماید:

إنّ اللّه َ جلَّ ثناؤهُ لَیَعتَذِرُ إلى عَبدِهِ المؤمنِ المُحْوِجِ فی الدنیا کما یَعتَذِرُ الأخُ إلى أخیهِ ، فیَقولُ : وعِزَّتی وجَلالی ، ما أحوَجتُکَ فی الدنیا مِن هَوانٍ کانَ بِکَ عَلَیَّ ، فارفَعْ هذا السَّجْفَ فانظُرْ إلى ما عَوَّضتُکَ مِن الدنیا . قالَ : فَیَرفَعُ فیَقولُ : ما ضَرَّنی ما مَنَعتَنی مع ما عَوَّضتَنی ؟![8]
 [در روز قیامت] خداوند،جلّ ثناؤه، همچنان که برادرى از برادرش پوزش می‌خواهد، از بنده مؤمن نیازمند خود در دنیا، پوزش مى‌خواهد و مى‌فرماید: به عزّت و جلالم سوگند که من تو را در دنیا از سر خواریت نزد من، محتاج نکردم. اکنون این روپوش را بردار و ببین به جاى دنیا به تو چه داده‌ام. او روپوش را برمى دارد و مى‌گوید: با این عوضى که به من دادى مرا چه زیان که در دنیا ، چیزهایى را از من گرفتى!


با توجه به روایاتی که گذشت آنچه مطلوب خداست این است که توانگری و فقر محور ارزش‌گذاری انسان‌ها قرار نگیرد؛ چرا که زمانی که محوریت ارزش‌گذاری توانگری و فقر باشد ناخودآگاه فقیر در جامعه تحقیر شده و اغنیا تکریم می‌شوند و این آرامش روانی فقرا را به هم ریخته و دائره مصائب مترتب بر فقر را گسترش می‌دهد.

 

ادامه بده....

 



منابع 
 


[1] نهج البلاغه حکمت 99
[2] عدّة الداعی ، ص 113
[3] استاد حیدر رحیم پور ازغدی
[4] قرآن کریم، سوره ضحی، آیه 10
[5] بحار الأنوار، ج 72، ص ،44 ح52
[6] خصال ص 614 ح10
[7] أمالی صدوق، ص 527 ح 714
[8] الکافی، ج 2،ص 264، ح18
نسخه چاپی