پرونده فقر(قسمت پنجم)

اثرات فقر


چکیده:فقر به عنوان یکی از اصلی‌ترین مشکلات بشر در حال حاضر شناخته می‌شود؛ طبق بعضی از آمارها یک سوم مردم کرده زمین با فقر دست و پنجه نرم می‌کنند و محلات فقیر نشین و معظلات مترتب بر آن یکی از مصائب کشورها  به حساب می آید. در مورد اثرات فقر حرف زیاد است که در ادامه به بخشی از مشکلات ناشی از فقر اشاره می‌کنیم.
تعداد کلمات1036 زمان تقریبی مطالعه 5 دقیقه

 
فقر
نویسنده: عبدالصالح شمس‌اللهی

فقر به عنوان یکی از اصلی‌ترین مشکلات بشر در حال حاضر شناخته می‌شود؛ طبق بعضی از آمارها یک سوم مردم کرده زمین با فقر دست و پنجه نرم می‌کنند و محلات فقیر نشین و معظلات مترتب بر آن یکی از مصائب کشورها حتی کشورهای پیشرفته به حساب می آید. بیش از 46 میلیون نفر از مردم آمریکا در فقر مطلق به سر می‌برند و فقر در اروپا باعث خیزش‌های مردمی مثل جنبش جلیقه زردها در فرانسه شده است. ایران نیز به عنوان کشوری ثروت‌مند سال‌هاست که با این بحران دست و پنجه نرم می‌کند.
فقر در جامعه‌ای که هنوز یاد نگرفته است با فقیر چگونه برخورد کند آثار روحی و روانی زیادی در‌پی دارد؛ حس سرخوردگی، احساس ذلت و تحیر از عوارض قطعی فقر در چنین جامعه‌ای است
در مورد اثرات فقر حرف زیاد است که در ادامه به بخشی از مشکلات ناشی از فقر اشاره می‌کنیم.

مشکلات اعتقادی
اعتقادات پایه عملکرد انسان‌هاست و کنش و واکنش هر‌انسانی با توجه به باورهای او تغییر می‌کند. گاه تحت تأثیر عوامل بیرونی در اعتقادات انسان‌ها تغییراتی به وجود می‌آید، در موارد زیادی این عوامل بیرونی چیزی غیر از مسائل مرتبط با حوزه اندیشه است به عنوان مثال یک فشار بیرونی گاه باعث می‌شود فرد قدرت تفکر را از دست داده و اعتقاداتش تغییر پیدا کند. فشار ناشی از فقر یکی از چیزهایی است که اعتقادات افراد را تغییر می‌دهد پیامبر اسلام(ص) در این مورد می‌فرماید:

کادَ الفَقرُ أن یَکونَ کُفرا .[1]
فقر، انسان را در آستانه کفر قرار مى دهد .


این فشار آن‌قدر زیاد است که نبی مکرم اسلام(ص) از این فشار و تبعات آن به خدا پناه می‌برد و می‌فرماید:

اللّهُمّ إنّی أعوذُ بکَ مِن الکُفرِ والفَقرِ ،فقالَ رجُلٌ : أیَعدِلانِ ؟ قالَ : نَعَم. [2]
بار خدایا ! من از کفر و فقر به توپناه مى برم. مردى عرض کرد: آیا این دو با هم برابرند ؟ فرمود : آرى .


نکته دقیق در مشکلات این است که بعضی از مشکلات آن‌قدر سخت و ناگوار است که فائق آمدن بر آن‌ها جز به لطف و مشیت خدا امکان ندارد؛ فقر یکی از همین مشکلات است که سنگینی آن و تحملش جز به لطف و رحمت خدا امکان پذیر نیست، پیامبر اکرم(ص) میفرماید:

لَولا رَحمَةُ رَبّی عَلى فُقَراءِ اُمَّتی، کادَالفَقرُ یَکونُ کُفرا .[3]
اگر پروردگار من به فقیران امّتم مهر نمى‌ورزید ، فقر آنان را در آستانه کفر قرار مى داد .

انسان‌های فقیر معمولا برای رفع نیازهای خود به تکاپو می افتند و همین مسئله باعث می‌شود تا گاه منافعشان در تضاد با یکدیگر قرار بگیرد. از طرفی انسان‌های فقیر توانگران را بی تقصیر در فقرشان نمی‌بینند و از آن‌ها دلخور هستند و همه این‌ها مولد کینه است
آثار روحی و روانی فقر
فقر در جامعه‌ای که هنوز یاد نگرفته است با فقیر چگونه برخورد کند آثار روحی و روانی زیادی در‌پی دارد؛ حس سرخوردگی، احساس ذلت و تحیر از عوارض قطعی فقر در چنین جامعه‌ای است، امیرمؤمنان در مورد عوارض روحی و روانی فقر می‌فرماید:

إنّ الفَقرَ مَذَلَّةٌ لِلنَّفسِ ، مَدهَشَهٌ لِلعَقلِ ، جالِبٌ لِلهُمومِ .[4]
هر‌آینه فقر ، خوارىِ جان است و مایه سرگشتگىِ عقل و آورنده اندوه.


فقر مرگ تدریجی
یکی از عوارض فقر این است که انسان دچار مرگ تدریجی می‌شود؛ به دلیل تفکر سرمایه سالار در اکثر جوامع، فرد فقیر ابتدا آبرویش می‌میرد و سپس عواطفش دچار مرگ شده و بعد از آن اعتقاداتش پای احتیاجش ذبح خواهد شد؛ این یعنی مرگ تدریجی یک انسان و این مرگ به مراتب سخت‌تر از مرگ یک‌باره است. امیرمؤمنان در روایتی به این واقعیت اشاره کرده می‌فرماید:
مرگ
الفَقرُ المَوتُ الأَکبَرُ.[5]  
فقر ، مرگِ سخت‌تر است .

                      
عوارض اجتماعی فقر
فقر علاوه بر آثار گذشته در بعد اجتماعی نیز آثار زیان‌باری دارد و باعث می‌شود تا افراد در تحمل مشکلات فقر به سختی بیشتری گرفتار شوند.
  1. بستن دهان‌ها
کسانی که در جامعه به منصب‌های سیاسی و اجتماعی و جایگاه های اقتصادی می‌رسند معمولا منافع فردی و حزبی را به به منافع جامعه ترجیح می‌دهند؛ این رجحان معمولا با ترفندهایی انجام می‌شود که کم‌ترین تقابل اجتماعی با آن صورت پذیرد؛ در این میان انسان‌های زیرکی هستند که پشت پرده‌ها را می‌فهمند و عمل‌کرد صاحب منصبان را با زیرکی تمام تحلیل می‌کنند. یکی از آسیب‌های فقر بسته ماندن دهان این انسان‌های زیرک است؛ آن‌ها در موارد زیادی معیشت اولیه خود را در خطر می‌بینند و اگر ذره‌ای در اعتماد به خدا ضعیف باشند ترجیح می‌دهند تا به گوشه‌ای خزیده و انزوا پیشه کنند امیرمؤمنان در خصوص این افراد می‌فرماید:

الفَقرُ یُخرِسُ الفَطِنَ عن حُجَّتِهِ ، والمُقِلُّ غَریبٌ فی بَلدَتِهِ.[6]
فقر، زبان شخص زیرک را از بیان دلیلش فرو مى‌بندد و آدم فقیر در شهر خود، غریب است .


      2. ایجاد کینه
یکی دیگر از آثار اجتماعی فقر ایجاد کینه و ناراحتی است. انسان‌های فقیر معمولا برای رفع نیازهای خود به تکاپو می افتند و همین مسئله باعث می‌شود تا گاه منافعشان در تضاد با یکدیگر قرار بگیرد. از طرفی انسان‌های فقیر توانگران را بی تقصیر در فقرشان نمی‌بینند و از آن‌ها دلخور هستند و همه این‌ها مولد کینه است. امیرمؤمنان در شمارش آثار فقر برای فرزندش محمد بن حنفیه می‌فرماید:

یا بُنَیَّ ،إنّی أخافُ علَیکَ الفَقرَ ، فَاستَعِذْ بِاللّه ِ مِنهُ ؛ فإنَّ الفَقرَ ... داعیَةٌ لِلمَقتِ .[7]
فرزندم ! من از فقر و نادارى براى تو بیم‌ناکم. پس از آن به خدا پناه بر ؛ زیرا که فقر مایه کینه و دشمنى است.

 
روایتی جامع
در مورد آثار فقر سخن بسیار است اما وجود مقدس امیرمؤمنان(ع) در روایتی جامعه آثار فقر را برای فرزندش امام حسن(ع) شمرده و می‌فرماید:

لا تَلُمْ إنسانایَطلُبُ قُوتَهُ ، فَمَن عَدِمَ قُوتَهُ کَثُرَت خَطایاهُ . یابُنَیَّ ، الفقیرُ حَقیرٌ لا یُسمَعُ کلامُهُ ، ولا یُعرَفُ مَقامُهُ ، لو کانَ الفَقیرُ صادِقا یُسَمُّونَهُ کاذِبا ،ولو کانَ زاهِدا یُسَمُّونَهُ جاهِلاً . یابُنَیَّ ، مَن ابتُلِیَ بالفَقرِ فقدِ ابتُلِیَ بأربَعِ خِصالٍ : بالضَّعفِ فی یَقینِهِ ، والنُّقصانِ فی عَقلِهِ ، والرِّقَّةِ فی دِینِهِ ، وقِلَّةِ الحَیاءِ فی وَجهِهِ ، فَنَعُوذُ باللّه ِ مِن الفَقرِ . [8]
کسى راکه در پى روزى است ، سرزنش مکن ؛ که هر کس بى روزى مانَد ، خطاهایش بسیار مى‌شود‌. فرزندم ! آدم فقیر، حقیر است. سخنش خریدار ندارد و مقام و مرتبتش شناخته و دانسته نمى شود . فقیر اگر راست‌گو باشد ، او را دروغ‌گو مى‌نامند و اگر زاهد و دنیاگریز باشد ، نادانش مى‌خوانند . فرزندم! هرکه به فقر گرفتار آید ، به چهار خصلت مبتلا شود: به سستى در یقین و کاستى در خِرد و شکنندگى در دین و کمى شرم و حیا در چهره . پس ، پناه مى بریم به خدا از فقر .

 

ادامه دارد....


 


منابع

[1] کافی ، ج 2 ص 307 ح  4  
[2] کنز العمّال، ح 16687
[3] جامع الأخبار ص 300 ح 817 .
[4] غرر الحکم : ح 3428 .
[5] نهج البلاغة حکمة 163
[6] نهج البلاغة ، حکمة 3 .
[7] نهج البلاغة ،حکمة 319
[8] جامع الأخبار ص300 ح 818 .
نسخه چاپی