ایمان عالمگیر (قسمت دوم)
شورای جهانی کلیساها
 
چکیده:
نجات در مبارزه‌ای که برای دستیابی به عدالت اقتصادی و علیه استثمار انسان توسط انسان صورت می گیرد، متحقق می شود. نجات در مبارزه‌ای که برای شرافت انسانی و علیه ظلم و ستم سیاسی ای که از سوی گروهی از انسانها بر انسان های دیگر اعمال می شود، متحقق می شود.
 
تعداد کلمات: 1127 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
 
ایمان عالمگیر (قسمت دوم)
نویسنده: تونی لِین  
ترجمه: روبرت آسریان
 
گردهمایی اوپسالا باعث به وجود آمدن مباحثه ها و مناظره های بسیاری گشت. یک گروه از مسیحیان آلمانی که عضو شورای جهانی کلیساها بودند، در سال ۱۹۷۰، بیانیه ای تحت عنوان «اعلامیه فرانکفورت» منتشر ساختند که در آن با بسیاری از گرایش های نظری مطرح شده در اوپسالا مانند طرح مسئله نجات به عنوان انسان شدگی ، نظریه رستگاری عام، مسیحیت بینام، و غیره مخالفت کردند. دیگر مسیحیان انجیلی اگرچه برخوردی انتقادی با سندهای منتشر شده از سوی گردهمایی اوپسالا داشتند، برخورد مثبت تری با آن کردند. جان استات ، یکی از رهبران انجیلی پیشنهاد کرد تعریفی از مأموریت کلیسا ارائه شود که هم متضمن بشارت انجیل و هم متضمن خدمات گوناگون باشد. در گردهمایی کمیسیون مأموریت کلیسا و بشارت، که در سال ۱۹۷۳ در بانکوک  برگزار شد، این مباحثهها ادامه یافتند. دستور کار این کمیسیون «نجات در عصر حاضر» بود. در این جلسات، گرایشهای نظری و اندیشه هایی که در اوپسالا مطرح شده بودند، بسط و گسترش بیشتری یافتند. در سندی که توسط مولتمان  تدوین شده بود، نجات، در قالب اصطلاحهایی که عمدتا به بعد افقی» رستگاری اشاره داشتند، تعریف شد:
نجات در مبارزه‌ای که برای دستیابی به عدالت اقتصادی و علیه استثمار انسان توسط انسان صورت می گیرد، متحقق می شود. نجات در مبارزه‌ای که برای شرافت انسانی و علیه ظلم و ستم سیاسی ای که از سوی گروهی از انسانها بر انسان های دیگر اعمال می شود، متحقق می شود.
 
نجات در مبارزه‌ای که برای همبستگی و علیه بیگانگی انسانی از انسانی دیگر صورت می گیرد، متحقق می شود. نجات در مبارزه‌ای که برای امید و علیه یأس و حرمان در زندگی شخصی صورت می گیرد، متحقق می شود. (نجات و عدالت اجتماعی، مقدمه )

  بیشتر بخوانید :   پدر الهیات لاتین

ناظری که از سوی کلیسای کاتولیک به این کمیسیون اعزام شده بود، در مورد نتیجه کار این کمیسیون چنین گفت: «من نشنیدم که کسی در مورد عادل شمردگی توسط ایمان سخن بگوید. من نشنیدم که کسی در مورد حیات ابدی سخن بگوید. پس موضوع غضب خدا علیه گناه چه می شود؟» انتقادهای مشابهی از سوی کلیساهای ارتدوکس شرق و انجیلی ها نیز مطرح شد. یک سال پس از برگزاری جلسات شورای جهانی کلیساها در بانکوک، همایش لوزان برای تبشیر جهان، توسط انجیلیها برگزار گردید که شرکت کنندگان در این همایش تلاش کردند تا به ترکیب متعادل از بعد افقی و عمودی نجات و نیز بعد فردی و اجتماعی آن دست یابند. پس از گردهمایی بانکوک نیز در شورای جهانی کلیساها گرایشی در جهت دست یافتن به دیدگاهی متعادل تر در این زمینه دیده می شود.
 
در گردهمایی نایروبی، تأکید گردهمایی های اوپسالا و بانکوک بر روی بعد اجتماعی و افقی نجات حفظ شد، اما به شکل بهتری با بعد روحانی و عمودی یکپارچه گشت. عبارت «کل کلیسا، کل انجیل را در مورد کل شخصیت انسان و در کل جهان مطرح می سازد» موضوع اصلی بحث و تبادل نظر در این کنگره بود. از نظر این گردهمایی، کل انجیل یا انجیل در تمامیت آن، شامل مصالحه با خدا و «مسئولیت شریک شدن در مبارزه برای عدالت و شرافت انسانی» و مأموریت کلیسا به معنای اعتراف به عیسی مسیح، چه در گفتار و چه در کردار بود.
 گردهمایی اوپسالا باعث به وجود آمدن مباحثه ها و مناظره های بسیاری گشت. یک گروه از مسیحیان آلمانی که عضو شورای جهانی کلیساها بودند، در سال ۱۹۷۰، بیانیه ای تحت عنوان «اعلامیه فرانکفورت» منتشر ساختند که در آن با بسیاری از گرایش های نظری مطرح شده در اوپسالا مانند طرح مسئله نجات به عنوان انسان شدگی ، نظریه رستگاری عام، مسیحیت بینام، و غیره مخالفت کردند. دیگر مسیحیان انجیلی اگرچه برخوردی انتقادی با سندهای منتشر شده از سوی گردهمایی اوپسالا داشتند، برخورد مثبت تری با آن کردند.
مسیحیان خوانده شده اند تا هم بشارت دهند و هم در مورد مسائل اجتماعی فعالیت کنند. به ما مأموریت داده شد تا انجیل مسیح را تا اقصی نقاط جهان اعلام کنیم. در عین حال، به ما فرمان داده شده است تا برای تحقق اراده خدا در برقراری صلح، عدالت، و آزادی در جامعه مبارزه کنیم. (اعتراف به مسیح در عصر حاضر )
با بررسی گزارش «اعتراف به مسیح در عصر حاضر» در نایروبی، بین عهدنامه لوزان»، و بیانیه پاپ پل ششم تحت عنوان «تبشیر در جهان معاصر» (این بیانیه در سال ۱۹۷۵ منتشر شد و مفاد آن بر اساس تصمیمات شورای اسقفان بود که در سال ۱۹۷۴ در روم تشکیل شده بود)، می توان زمینه های مشترک قابل توجهی مشاهده کرد. اگرچه بین سه نگرش شورای جهانی کلیساها، انجیلی ها، و کلیسای کاتولیک در موارد بسیاری اختلاف نظر وجود دارد، در مورد بسیاری از مسائل نیز، توافق نظر اساسی دیده می شود.
 
ونکوور (۱۹۸۳). موضوع اصلی این گردهمایی شورای جهانی کلیساها «عیسی مسیح - حیات جهان» بود. یک سال پیش از این، در سندی که کمیسیون مأموریت کلیسا و بشارت تحت عنوان «مأموریت کلیسا و بشارت - تصدیقی عالمگیر» تدوین کرده بود، موضوع اصلی بحث و گفتگو در این گردهمایی از پیش مورد بررسی قرار گرفته بود. این سند باعث گشت تا شکاف بین نگرش انجیلیها آنگونه که در همایش لوزان بیان شده بود و نگرش شورای جهانی کلیساها کمتر شود.
 
در مجموع، قرن بیستم شاهد برداشته شدن گام های بزرگ به سوی اتحاد مسیحیان بوده است. اگرچه در زمینه ادغام عملی کلیساهای مختلف اقدامات اساسی قابل توجهی انجام نشده، نگرش کلیساهای مختلف نسبت به یکدیگر عمیقا تغییر یافته است. روحیه همکاری و مشارکت بین کلیساهای مختلف به شکل فزاینده ای بیشتر شده است. بسیاری از کلیساها این موضوع را دریافته اند که همه حقیقت از آن آنان نیست و در مورد فراگیری از دیگران آمادگی و پذیرش بیشتری در ایشان دیده می شود. حتی کلیسای کاتولیک نیز در مورد ادعاهای قبلی خود در زمینه در اختیار داشتن کل حقیقت، جرح و تعدیل هایی به عمل آورده است. مسیحیان انجیلی در مورد جنبش اتحاد جهانی کلیساها نظریات متفاوتی دارند، ولی اکثریت آنان کلیساهای دیگر را برادران مسیحی خود می دانند که از آنها می توانند مطالب بسیاری فرا بگیرند.
 
از سال ۱۹۶۸ به بعد، بعد اجتماعی انجیل به مطرح ترین و بحث انگیز ترین موضوع، در شورای جهانی کلیساها تبدیل شده است. تأثیر فزاینده کلیساهای غیرغربی باعث شده است تا این موضوع همچنان داغ ترین موضوع مطرح در شورای جهانی کلیساها باقی بماند. همه سنن الهیاتی جهان مسیحیت؛ یعنی، چه کاتولیک ها، چه انجیلی ها، و چه جنبش اتحاد جهانی کلیساها، در دو دهه گذشته به این موضوع توجه زیادی نشان داده اند. البته در این زمینه، عقاید افراطی نیز مطرح شده که مصوبه های گردهمایی هایی اوپسالا و بانکوک نمونه این افراطهاست و به دنبال آن واکنش های مخالف افراطی تر نیز مطرح شده است. اما نتیجه این مباحثات، تلاشی جدی از سوی کلیساهای مختلف بوده که منجر به بسط و گسترش مفهومی جامع از مأموریت کلیسا و نجات شده است و نیز باعث شده تا کلیساها از خطایی که در گذشته مرتکب آن شده بودند؛ یعنی تفسیر مأموریت کلیسا و نجات تنها در قالب مفاهیمی فردگردایانه و صرفا روحانی، اجتناب کنند.
 
منبع:
تاریخ تفکر مسیحی، تونی لِین، ترجمه روبرت آسریان، چاپ پنجم، فروزان روز، طهران (1396)

  بیشتر بخوانید :
  تفتیش عقاید در مسیحیت
  رنج و عمل نجات بخشی در مسیحیت
  نگاهی به سیر سلطه ی کلیسا در قرون وسطی

 
نسخه چاپی