طلایه‌دار انتظار
هنوز آسمان تو
پر از غبار ماتم است
پر از نوای اشک و آه
پر از نجابت غم است
 
و ضجه می‌زند دلت
به آن بلا که دیده است
به لحظه‌ای که خار تیز
گلوی گل بریده است
 
اگر که خون گل نبود
تو کربلا نمی‌شدی
تو بی‌نسیم عطر یاس
که با صفا نمی‌شدی
 
کمر شکسته‌ای تو ای
طلایه‌دار انتظار
شکوه یک حماسه‌ای
تو ای حریم بی‌قرار


طاهره اکرمی
نسخه چاپی