تحلیل شرایط سیاسی صدر اسلام و وقوع جنگ بدر

مقدمه

غزوه بدر یکی از نخستین نبردهای بزرگ اسلام در رمضان سال دوم هجری به وقوع پیوست و در پانزدهم رمضان همین سال بود که سبط اکبر پیامبر(ص) در غیاب پدر و جد بزرگوارش  که در سفر جنگی بودند، دیده به جهان گشود[1]. این جنگ، همان جنگی است که پیامبر(ص) با 313 تن از یاران خود به پیروزی رسیدند و اهمیت این جنگ به اندازه ای بود که سوره انفال در شان این غزوه نازل گردید و در آن سوره، جنگ بدر به نام «یوم الفرقان» یاد شده است[2].

با توجه به این که قبل از این جنگ نیز جنگ دیگری اتفاق افتاده بود که بدون درگیری بود، آن را «بدر اولی» نامیدند و این جنگ را «بدر القتال» نامگذاری کردند[3]. این جنگ از آن جهت که از نخستین جنگ های جهان اسلام بود و همچنین در سال دوم هجری به وقوع می پیوست، نتیجه ی آن از اهمیت استراتژیکی برخودار بود، چرا که پیروزی در این جنگ می توانست امید جهان اسلام به ادامه حیات و مسیر خود را دوچندان کند و اگر نتیجه غیر از این بود، می توانست موجب سست شدن پایه های حکومت اسلامی باشد؛ لذا بدین جهت است که نتیجه این جنگ از اهمیت دوچندان برخودار بود.

بدر ناحیه ای در حجاز بود که به همین جهت نام نخستین نبرد مهم میان مسلمانان و مشرکان مکه بود که هم اکنون شهری کوچک در  153 کیلومتری جنوب غربی مدینه می باشد. همانطور که بدان اشاره شد، این جنگ با مشرکان مکه بود که از آن غالبا به «بدر الکبری» یاد می شود و در هیچ یک از دو جنگ دیگری که در این منطقه واقع شد، اتفاق مهمی نیافتاد[4]. و علت وقوع جنگ ها و اتفاقات متعدد در این منطقه را می توان در موقعیت استراتژیک داشتن منطقه بدر دانست، چرا که این منطقه در محل پیوستن راه مدینه به راه کاروان رو مکه به شام بود[5] لذا به جهت موقعیت استراتژیک که شریان راه های اصلی آن زمان بود، این منطقه آبستن جنگ ها و اتفاقات مهم بود.


زمینه های و شرایط سیاسی

بعد از هجرت مسلمانان از مکه به مدینه، اموال ایشان توسط سران قریش مصادره می شود، چنان که ابوسفیان پس از مهاجرت مسلمانان به مدینه، خانه های بنی جحش را مصادره کرد و فروخت و در همان زمان کاروان عظیم تجاری به راه انداخت[6] از جهت دیگر به جهت نفوذ و قدرتی که سران قریش در منطقه داشتند، پیوسته در حال افزایش فشار اقتصادی بر مسلمانان بودند و درصدد بودند که با افزایش فشارهای اقتصادی، مسلمانان و بخصوص شخص پیامبر(ص) را در همان سال های آغازین شکل گیری حکومت اسلامی ضعیف کنند و بتوانند از طریق اعمال نفوذ در وضعیت اقتصادی مسلمانان، ایشان را از مسیر خود بازدارند.

در همین حین بود که کاروان تجاری بزرگی متشکل از سران قریش با قافله سالاری ابوسفیان عازم شام بود؛ کاروانی که کمتر فردی از مکه بود که در آن مشارکت نکرده بود و سرمایه ای در آن نداشت و به جهت عظیم بودن سرمایه ی این کاروان، نه تنها از نظر اقتصادی، منطقه را تحت تاثیر قرار داد، بلکه ابعاد سیاسی قابل توجهی نیز بر مسائل جاری در منطقه بخصوص در مدینه داشت و اتفاقاً کفار و مشرکین، به دنبال این تاثیرهای سیاسی نیز بودند.

با این توضیح که در میان کفار، بیشتر از همه، ابوجهل بود که درصدد بود که کاروان را با حشمت و شوکت وارد وادی بدر کند و خبر این اتفاق به گوش کفار برسد و برای همیشه از ایشان تبعیت کند و ابوجهل تلاش های خود را به این حد محدود نکرد و پیوسته بر طبل جنگ می کوبید و متحدان خود را فرا می خواند و حتی تاکید می کرد که در صورت درگیری، مسلمانان را نکشند بلکه فقط دستگیر کنند تا با شکنجه ایشان، سزای روی گردانی از آیین نیاکان را نشان دهند[7].

از جهت دیگر، پیامبر(ص) نیز با هدف دفاع از کیان حکومت اسلامی و حفظ منافع مسلمانان، نیروی های خود را آماده و حرکت کردند؛ مضاف بر این که برخی مورخان، بازپس گیری بخشی از منافع و منابعی که مشرکین مکه از اموال مسلمین را مصادره کرده بودند را از دیگر انگیزه های حرکت پیامبر(ص) می دانند و با توجه به این گزارش تاریخی که تعداد زیادی از مسلمانان در مدینه باقی مانده بودند، این اعتقاد را تقویت می کند که هدف پیامبر(ص) در این مرحله، بازپس گیری و استرداد اموال کاروانیان بوده است[8]؛ نه آن گونه که به واسطه برخی پژوهش ها نقل شده است که آغاز این جنگ از جانب پیامبر(ص) و به بهانه تعرض به این کاروان تجاری بوده است[9].
 

آغاز جنگ

به هر روی، کفار قریش مردم مکه را به این بهانه که پیامبر خدا قصد سوء به کاروان تجاری دارد را بسیج کردند و اسلحه های خود را بیرون کشیدند و آماده ی پیکار شدند[10] و هرچند رویکرد کلی رسول خدا(ص) پیوسته بر این بود که دعوت مسالمت آمیز را بر خشونت ترجیح می دادند[11] ولی در این شرایط، آتش جنگ با کینه توزی های ابوجهل و جهالت مردم مکه روشن شده بود و از جانب پیامبر(ص) اسلام نیز، دفاع از کیان اسلامی و حفظ منافع مسلمانان در آن موقعیت زمانی از اهمیت قابل ملاحظه ای برخودار بود که تمام این مولفه در کنار یک دیگر، مقدمات وقوع جنگ بدر را رقم زد.
در میان کفار، بیشتر از همه، ابوجهل بود که درصدد بود که کاروان را با حشمت و شوکت وارد وادی بدر کند و این که خبر این اتفاق به گوش کفار برسد و برای همیشه از ایشان تبعیت کند و ابوجهل تلاش های خود را به این حد محدود نکرد و پیوسته بر طبل جنگ می کوبید و نتیجه آن، وقوع جنگ بدر بود.
پی‌نوشت‌ها:
[1] ‏جلال‌الدین‌ فارسی‌، پیامبری‌ و جهاد (تهران‌: انجام‌ کتاب‌، ۱۳۶۲)، ص99.
[2] ‏محمدکاظم‌ موسوی‌ بجنوردی‌، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی (تهران‌: مرکز دائره‌المعارف‌ بزرگ‌ اسلامی‌، ۱۳۶۷)، ج 11، ص528.
[3] ‏محمد بن‌ عمر واقدی‌، مغازی‌ : تاریخ‌ جنگهای‌ پیامبر(ص‌)، مرکز نشر دانشگاهی، ترجمه‌ی محمود مهدوی‌ دامغانی‌ (تهران‌: مرکز نشر دانشگاهی‌، ۱۳۶۹)، ص14.
[4] ‏موسوی‌ بجنوردی‌، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج 11، ص526.
[5]  علی، دولت رسول خدا، ۱۳۸۱ش، ص۲۱۲؛ جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۶ش، ص۳۹۳.
[6] ‏سیدابراهیم‌ سیدعلوی‌، تاریخ توصیفی - تحلیلی صدر اسلام، دانشگاه معارف اسلامی و نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها (قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها ، دفتر نشر معارف، ۱۳۹۰)، ص170.
[7] ‏همان، ص173.
[8] ‏همان، ص171.
[9] ‏موسوی‌ بجنوردی‌، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج 11، ص527.
[10] ‏فارسی‌، پیامبری‌ و جهاد، ص103.
[11] ‏سعید جلیلی‌، سیاست‌ خارجی‌ پیامبر(ص‌)، سازمان‌ تبلیغات‌ اسلامی‌. مرکز چاپ‌ و نشر و سازمان‌ تبلیغات‌ اسلامی‌. معاونت‌ پژوهشی‌ (تهران‌: سازمان‌ تبلیغات‌ اسلامی‌، مرکز چاپ‌ و نشر، ۱۳۷۴)، ص73.
نسخه چاپی