اندیشه و سیره سیاسی امام خمینی

مقدمه

در اندیشه امام «دین» خاستگاه و منشأ نظام سیاسی اسلام است و کلیه برنامه ها و مباحث سیاسی اسلام بر مبنای قوانین و احکام دینی پایه ­ریزی شده است. از این منظر « اسلام دین سیاست است با همه شؤون سیاست، و این معنا برای کسی که کمترین دقتی در احکام حکومتی و سیاسی اجتماعی و اقتصادی اسلام کند، به خوبی و روشنی ظاهر می­گردد، پس کسی که خیال می­کند دین اسلام جدای از سیاست است، هم نسبت به معارف اسلام جاهل است و هم سیاست را نمی داند.»
ایشان فقه را تئوری واقعی و کامل اداره انسان، از گهواره تا گور می‌دانست و برهمین اساس نظریه «تشکیل حکومت اسلامی بر اساس ولایت فقیه در زمان غیبت» را مطرح و برای تحقق آن سال‌ها مجاهده کرد [.[1

انقلاب اسلامی ایران از منظر امام خمینی

امام خمینی، انقلاب اسلامی را بارزترین مصداق «قیام لله» می دانست و حرکت الهی- سیاسی خویش را به آیه مبارکه « قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَی وَفُرَادَی» [[2 مستند می نمود و درست سی و چهار سال قبل از پیروزی نهضت در نخستین اطلاعیه سیاسی خود، علمای دین را به آن فرا خوانده بود. این« قیام لله» معرف کل حرکت سیاسی امام خمینی در طول نهضت اسلامی و بالتبع معیاری برای سنجش ماهیت و آرمان­های دینی آن تلقی می گردید. وجه ایجابی یا مهم ترین دستاورد این قیام، حکومت دینی بود که در سال ۱۳۵۸ بنا به پیشنهاد امام خمینی و نیز حمایت مردم، در قالب جمهوری اسلامی تبلور یافته بود. از این رو، امام خمینی در فردای پیروزی انقلاب که به عقیده ایشان مفاد آیه مذکور تحقق یافته بود، بلافاصله آیه شریفه «فاستقم کما امرت و من تاب معک» [[3 را تلاوت می­ کند و حفظ جمهوری اسلامی را به استقامت، نلرزیدن و صحنه را در نیمه راه ترک نکردن تاویل می برد [4].

استراتژی مدیریتی امام خمینی

امام استراتژی مدیریتی خویش را با الهام از تکلیف­ گرایی قرآن و سیدالشهداء(ع) اتخاذ کرده و توجیه قواعد عرفی « نادرستی مبارزه اقلیت در برابر اکثریت» را به شدت رد می­ کردند. در دوران قبل از انقلاب جو غالب، مبارزه مسلحانه با رژیم را تجویز می نمود و برخورد مسالمت آمیز و غیر مسلحانه را، به دلیل اقتدار نظامی و خشونت رژیم، بی نتیجه می دانست؛ در مقابل این دیدگاه، استراتژی امام آگاهی دادن به توده های مسلمان و خیزش عمومی و یکپارچه بود. امام بخوبی می­ دانست که اگر آگاهی­ های اسلامی و سیاسی مردم بالا برود، آنان خود کار را تمام خواهند کرد. ایشان با انتخاب این روش و اعتماد به وعده های الهی و علیرغم انتقادهای تمامی انقلابیون آن زمان مبارزه را ادامه داد تا پیروزی را برای ملت مسلمان ایران به ارمغان آورد.

حضرت آیت الله فاضل لنکرانی (ره) به نقل از یکی از دوستانشان تعریف می ­کند: «در نجف اشرف در خدمت امام بودیم و صحبت از ایران به میان آمد ، من گفتم: این چه فرمایشی است که در مورد بیرون کردن شاه از ایران می فرمایید؟ یک مستأجر را نمی­ شود از خانه بیرون کرد، آنوقت شما می­ خواهید شاه مملکت را بیرون کنید؟ امام سکوت کردند. من فکر کردم شاید عرض من را نشنیده اند. سخنم را تکرار کردم. امام بر آشفتند و فرمودند: فلانی! چه می­ گویی؟ مگر حضرت بقیه الله امام زمان، صلوات الله علیه، به من (نستجیر بالله ) خلاف می فرمایند؟ شاه باید برود».

از بر جسته ترین روش های سیاسی امام از آغاز دوران رهبری تا پایان حیات طیبه و مبارکشان توجه دادن مسؤولان نظام و مردم ایران به سیره ائمه معصومین(ع)، به خصوص تأسی به سیره امام حسین(ع) و الگوگیری از فرهنگ عاشورا بود. نکته دیگر اینکه اندیشه و سیره سیاسی امام به تشکیل و تثبیت نظام جمهوری اسلامی محدود و بسنده نمی شود، ایشان حکومت جمهوری اسلامی را مقدمه ­ای برای بیداری مسلمانان و مستضعفان جهان می­ داند تا از زیر یوغ بردگی مدرن رهایی یابند، از این رو مظلومان جهان را به مبارزه با ستمگران و آماده ساختن جامعه برای ظهور ولی مطلق خدا فرا می­ خواند. ایشان با تفسیر صحیح انتظار ظهور امام زمان(عج) و معرفی معیارهای منتظران حقیقی در فرهنگ شیعه، به تحلیل های غلط درباره انتظارات خط بطلان کشید، و انتظار ظهور را استمرار اقتدار اسلام تبیین نمود: «ما همه انتظار فرج داریم، و باید در این انتظار خدمت بکنیم، انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است، و ما باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا کند». [5]

از سوی دیگر امام خمینی هم دربرپائی نهضت و بسیج مردم برای انقلاب، روشی یگانه و منحصر به فرد داشت و هم در ایجاد حکومت، صاحب نظریه ای بدیع و بی سابقه بود. در بسیج توده های مردم برای پیروزی در انقلاب، روی سخن او به فطرت انسان ­ها بود و همگان را از آن جهت که انسان دارای فطرتی خداجو و حقیقت طلب و عدالت خواه واخلاقی هستند به مبارزه دعوت می کرد.

ویژگی­ های شخصیتی امام خمینی

استقلال امام و امتیاز و تفاوتی که در اندیشه و عمل نسبت به دیگر رهبران انقلابی و رجال سیاسی داشت، در واقع، برخاسته از شناخت او نسبت به اسلام و ایمان وی به حقانیت و کارآئی این مکتب بود. او در اسلام ذوب شده بود و درنتیجه همان استقلال و تشخص و تفردی که دراسلام به عنوان یک دین و مکتب، وجود دارد در وجود او نیز متجلی شده بود. آنچه برای او اصل بود مخالفت با دیگران نبود، بلکه وفاداری به اسلام و موافقت و متابعت از اصول و ارزش­ها و آرمان­های اسلام برای او اصل بود و اگر در این وفاداری و متابعت، بعضی آراء او با آراء دیگران موافق می ­افتاد باکی نداشت، چنانکه اگر مخالف هم می­ افتاد هیچ گونه وحشتی از این حیث به دل راه نمی داد. [6]

باور عمیق و آگاهانه و خردمندانه او به اسلام، سبب شده بود تا برخلاف بسیاری مصلحان ورهبران سیاسی کشورهای تحت ستم، مقلد اندیشه ها و روشهای سیاسی غربیان نباشد. او به خویشتن اعتماد داشت زیرا به خدای خویش اعتماد داشت. «اعتماد به نفس» او ناشی از اعتماد او به پروردگارش، و خودباوری او ثمره خداباوری وی بود.

ویژگی دیگر امام سرعت انتقال مطالب و مفاهیم است که در هدایت نهضت و اداره امور کشور اهمیتی خاص دارد. رهبر نهضت در صورتی که نتواند مسائل را به سرعت درک نماید و مشکلات را با تیزبینی خاص خود دریافت کند نهضت و یا حکومت را با معضل مواجه خواهد کرد. در مورد این ویژگی شاید بتوان ادعا نمود که امام یک شخصیت منحصر به فرد بود و از کوچکترین خبر و یا گزارش بیشترین دریافت ها را در حداقل زمان کسب می نمود که این امر در سهولت کار مجریان سهم بسزایی داشت. از دیگر صفاتی که از امام فردی بی نظیر ساخته ، صبر و خویشتن داری وی است. فرزند ایشان در این باره گفته بود: در مجموع ، امام از مسائلی که خیلی تلخ بود ، اوقاتشان زیاد تلخ نمی شد و از مسائلی هم که شیرین بود خیلی خوشحال نمی شدند. تنها خود را مأمور به انجام تکلیف می دانست. خود ایشان در پاسخ به پرسش یکی از اطرافیان در مورد احتمال نگرانی از بحران های سیاسی کشور فرموده بود: « من هیچ گاه مضطرب نمی شوم». اهمیت این ویژگی، آن هنگام دانسته می شود که بدانیم امام با مسائل سیاسی و نظامی چگونه روبرو می شد.

 پی نوشت ها
1. علیرضا محمدی، مروری بر ابعاد شخصیتی و مدیریتی حضرت امام خمینی (ره) ، مرکز مشاوره نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاهها؛ نشریه الکترونیکی پرسمان ، ش ۸۸.
2. سوره سبأ ، آیه ۴۶
3. سوره هود ، آیه ۱۱۲
4. علیرضا محمدی، همان.
5. صحیفه امام خمینی، ج ۸، ص ۳۷۲.
6. امام خمینی(ره) نه مثل دیگران، غلامعلی حدادعادل، فلصنامه کتاب نقد، ش ۱۳.
نسخه چاپی