علایق و نیازهای انسان
با تکیه بر مبانی دینی، مبانی روان شناختی، و اصول و شیوه‌های تربیت اخلاقی علامه مصباح یزدی در مقام یک متفکر مسلمان و شیعه و مفسر قرآن کریم، به نظر می رسد در طراحی یک برنامه درسی تربیت اخلاقی، چند مؤلفه اساسی باید مد نظر متخصصان، برنامه ریزان و سیاست گذاران عرصه تعلیم و تربیت باشد.
 
نقش پیش فرض‌های انسان شناختی در نظریه پردازی های مربوط به علوم انسانی بر کسی پوشیده نیست. جهت گیری های کلی نظریه های هر دانشمند با مبانی انسان شناختی او هماهنگ و سازگار است. همین قاعده بر برنامه ریزی درسی که اساس و نقشه راه تعلیم و تربیت و به ویژه تربیت اخلاقی محسوب می شود نیز حاکم است.
 
حضرت امام خمینی در باب ضرورت شناخت انسان قبل از هرگونه برنامه ریزی برای تربیت، می فرماید: از آنجا که انسان موضوع و محور تعلیم و تربیت است، عرضه یک نظام تربیتی صحیح، تنها بر پایه شناخت انسان امکان پذیر است. به فرموده ایشان: «هر اصلاحی نقطه اولش خود انسان است».اگر نظام آموزشی ما خواهان تربیت افرادی معتقد به مبانی دینی و اخلاقی است و به عبارت دیگر، اگر تکوین شخصیت سالم و تحکیم شخصیت اخلاقی، هدف اساسی هر برنامه درسی و فعالیت آموزشی است که چنین است به برنامه درسی باید در همه اوضاع یادگیری و آموزشی، بر جنبه های اخلاقی تأکید داشته باشد.اساسا برنامه درسی با پرسش‌های ریشه ای و مطرح در فلسفه تعلیم و تربیت رابطه آشکار دارد. بدون پاسخ دادن به این پرسش ها نمی توان به برنامه درسی متناسب با نظام اعتقادی و ارزشی در یک نظام دست یافت. از جمله پرسش های مطرح در مبانی فلسفی، سؤال از حقیقت و ماهیت انسان است.
 
از جمله عواملی که باعث می شود یک نظام تربیتی به اهداف مطلوب خود در باب تربیت انسان نرسد، نداشتن شناخت صحیح نسبت به انسان است؛ برای مثال، برخی متخصصان با دست یافتن به بخشی از حقیقت وجود آدمی، آن را کل حقیقت انسان می پندارند و بر این اساس، اقدامات تربیتی را طوری برنامه ریزی می کنند که محصول آن، به جای آنکه انسان کامل شود که مطلوب تربیت واقعی است، انسانی تک بعدی می شود. برخی دانشمندان، چون الکسیس کارل، شناخت انسان را ناممکن دانسته اند. او کتابی با عنوان انسان موجودی ناشناخته تألیف کرده است. بعضی فلاسفه چون ژان پل سارتر معتقدند که انسان در ابتدا وجود دارد و بعد ماهیت خود را می سازد. بعضی دیگر می گویند که انسان موجودی است که حد و ماهیتی ندارد و در یک حد معین متوقف نمی شود، بلکه پویاست و در این پویندگی حق انتخاب دارد. این پویندگی در جهت کمال تا بی نهایت، و در جهت فساد و سقوط تا بی نهایت پیش می رود. طبق نظریه سوم که برگرفته از رهنمودهای قرآن کریم است، انسان موجودی است که حد و ماهیتی ندارد و در یک حد معین متوقف نمی شود، بلکه در جهت سیر صعودی و سیر نزولی پویا و در نوسان است؛ در واقع، در نوسان بودن حالت انسان، در سایه اعمال و رفتار اختیاری او حاصل می شود.
 
همان گونه که در بحث انسان شناسی مطرح شد، انسان به لحاظ برخورداری از استعدادها، قابلیت ها و ویژگیهای خاص، نظیر عقل، اختیار، آگاهی و معرفت، مسئولیت پذیری، توانایی تفکر، تأمل، یاد آوری، حدس، انتخاب آزادانه و مسئولانه در اندیشه ها و کردار خود و نیز توانایی گذر از محدودیت های زمانی و مکانی، دانش اندوزی، به کارگیری دانش و تولید دانش های جدید، از سایر جانداران متمایز است. با این اوصاف، در طراحی برنامه درسی، تحکم جایی ندارد؛ بلکه نگاه طراحان و تصمیم گیرندگان به برنامه ریزی و برنامه درسی و به نحوه، باید نگاهی مدیریتی باشد صحیح طراحی و اجرا، نه اینکه نسبت به مجریان، مربیان و دانش آموزان نگاه خودبرتربینی و تحمی و اجباری داشته باشند.
 
اگر نظام آموزشی ما خواهان تربیت افرادی معتقد به مبانی دینی و اخلاقی است و به عبارت دیگر، اگر تکوین شخصیت سالم و تحکیم شخصیت اخلاقی، هدف اساسی هر برنامه درسی و فعالیت آموزشی است که چنین است به برنامه درسی باید در همه اوضاع یادگیری و آموزشی، بر جنبه های اخلاقی تأکید داشته باشد. در طراحی برنامه درسی تربیت اخلاقی، باید در کنار تقویت بعد شناختی، به ابعاد عاطفی، عملی و رفتاری کودکان نیز توجه شود؛ یعنی، در کنار آگاهی بخشی به کودکان درباره خوب و بد و درست و نادرست، باید با ترفندهایی، احساس عاطفی کودکان و تمایل آنها به خوبی و بدی را تحریک کرد تا در مقام عمل، شاهد بروز و تجلی این ارزش های اخلاقی در رفتار فرد باشیم.
 
بر اساس مبانی انسان شناسی، هستی شناسی و معادشناسی اسلامی از دیدگاه علامه مصباح یزدی، در طراحی برنامه درسی تربیت اخلاقی باید به نقش چشمگیر گزینش آزاد در فرایند رشد و حرکت تکاملی انسان توجه ویژه داشت. هرگونه رشد اخلاقی فردی و اجتماعی در انسان، باید به شکل آزادانه و آگاهانه باشد. البته باید توجه داشته باشیم که اگر گفته می شود متربی در گزینش باید آزاد باشد، آزادی موجود در فلسفه اگزیستانسیالیسم منظور نیست. اگزیستانسیالیست ها معتقدند که انسان آزادی مطلق دارد و هر چه بپسندد و تشخیص دهد، آن، خیر است. چنین انتخابی از دیدگاه اسلام، انتخاب کورکورانه است. آزادی پذیرفته شده در اسلام، آزادی ای است که رهبری شده باشد. بر اساس این بینش قرآنی، متخصصان و مربیان باید بکوشند که فرصت و امکان آزادی و اختیار عمل، همراه با علم و شناخت را برای فراگیران فراهم کنند.
 
یکی از مؤلفه هایی که باعث توفیق در دستیابی به اهداف برنامه درسی تربیت اخلاقی می شود، توجه به «امیال فطری و طبیعی» فراگیران، در طراحی برنامه درسی است. ایمانوئل کانت در کتاب تعلیم و تربیت خود می گوید: «هرگونه برنامه تربیتی که با طبیعت و ذات کودک همخوانی نداشته باشد، منجر به شکست است». در واقع، از نظر او، قانون درونی کودک باید جهت دهنده و معنی دهنده به قوانین تربیتی بیرونی باشد. بنابراین، اگر در تربیت های ایمانی و اخلاقی از قانون فطرت و طبیعت سود جوییم، آدمی به طور طبیعی، به سوی مذهب و اخلاق گرایش می یابد.
 
منبع: برنامه درسی وتربیت اخلاقی، حمیدرضا کاظمی، چاپ اول، انتشارات مؤسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی(قدس سره)، قم 1393
نسخه چاپی