حجاب: اُمّل گرایی یا ترقّی خواهی؟!
کمپین مقابله با حجاب اجباری، چهارشنبه های سفید، دختران خیابان انقلاب و ... عناوینی است که در سال های اخیر زیاد در فضای مجازی تکرار شده و موافقان و مخالفانی را به دنبال داشته است. حجاب، امری است که منحصر به دین اسلام نبوده و سایر ادیان مثل زرتشت، یهودیت، مسیحیت و... نیز قائل به حجاب بوده اند.[1] اما سوال مهم این است که این حکم، امری اُمّل گرا است یا ترقی خواه!؟
 

دلائل قائلین به اُمّل بودن حجاب

مخالفان حجاب ممکن است برای خود دلائلی داشته باشند که به برخی از آنها اشاره می شود. از جمله ممکن است حجاب را مخالف با آزادی زنان دانسته و آن را نافی حقوق زنان بر شمارند. همچنین ممکن است اعتراض داشته باشند که چرا مردان شامل این حد از حجاب نشده و مثلا روسری و چادر سر نمی کنند!. ممکن است از نگاه ایشان حجاب امری دست و پاگیر بوده و با حضور زنان در اجتماع منافات نداشته باشد. ممکن است برخی مایل باشند که ارتباطات آزاد جنسی در جامعه داشته باشند و حجاب را مانع این خواسته بدانند. برای برخی نیز ممکن است بی حجابی، بهانه ای برای اعتراض به مذهبی ها و مخصوصا روحانیون و یا حکومت اسلامی باشد. علی القاعده از نگاه بیشتر قائلین به دلائل فوق، حجاب امری واپس گرا، امّل و شاید غیر قابل تحمل است.
 

دلائل قائلین به مترقی بودن حجاب

فرهنگ فارسی معین، ترقی را معادل بالا رفتن و به درجات عالی رسیدن دانسته است. ارتقا، اعتلا، پیشرفت، پیشروی، ترفیع، تعالی ، رونق، توسعه ، رشد نیز از دیگر معانی است که برای ترقی بیان کرده اند.
 
برخلاف مخالفان حجاب، برخی دیدگاه کاملا متفاوتی دارند! از نگاه ایشان حجاب نه تنها امری واپس گرا و عاملی برای عقب نگه داشتن زنان نیست بلکه امری کاملا مترقی و زمینه ساز رشد و تعالی جامعه زنان به شمار می رود. از نگاه ایشان، حجاب نه تنها منافاتی با آزادی زنان ندارد بلکه ضامن آزادی ایشان نیز هست. در فضای عاری از حجاب، زمینه برای جولان افراد بی بند وبار در جامعه فراهم تر شده و عرصه برای حضور سالم و موثر زنان  در جامعه تنگ تر خواهد شد. در جامعه ای که زنان پوشش مناسب را رعایت نمی کنند، مردان هوس باز در گام اول با نگاه خود در گام های بعدی با حرکات و اعمال ناشایست خود آزادی زنان را لگدکوب کرده و به نوعی ایشان را اسیر شهوات لجام گسیخته خود می کنند.
 
 از نگاه قائلین به مترقی بودن حجاب، داشتن پوشش مناسب، امری است که به زنان کمک می کند تا به عنوان یک انسان در جامعه حضور پیدا کند و ارزش و مقام او به اندازۀ عروسکی برای سرگرمی های هوس طلبانۀ دیگران تنزل پیدا نکند.  از نگاه این گروه، خداوند زن را همسان مرد، به عنوان انسان و خلیفه خود بر روی روی زمین آفریده است و تفاوت های جسمی و روحی زن و مرد، ناشی از حکمت الهی و در راستای ایجاد بستری برای رشد و تعالی انسان می باشد و البته هیچ یک از این تفاوت ها عامل برتری زن بر مرد و یا برعکس نمی باشد و تنها انسانیت و تقوا عامل فضیلت بخش یکی بر دیگری است.
 
طرفداران حجاب، با استناد به حضور هزاران زن محجبه در عرصه های مختلف اجتماعی، به جِدّ با این ادعا که حجاب زنان را از حضور در جامعه محروم می کند مخالف بوده و معتقدند زن بما هو زن ـ  نه زن بما هو عروسک ـ در سایه حکم مترقی حجاب، از دستمایه قرار گرفتن برای افراد سودجو و سوء استفادۀ مردان هرزه، تا حد زیادی مصون بوده و راحت تر می تواند در عرصه های متناسب با شئون زنان در جامعه حضور یافته و به نقش آفرینی مؤثر در اجتماع بپردازد.
 
مدافعان حجاب، تن دادن به حکم الهی را نه تنها امری ناپسند ندانسته بلکه این را مدال افتخاری می دانند که نسبت به امر خداوند مطیع بوده و فرامین الهی را با جان و دل اجرا نمایند و در مقابل، از نگاه ایشان فسق و فجور، بی بند باری و عصیان در مقابل خداوند، مصداق بارز نمک نشناسی بوده و فردی که خود را از حریم امن الهی خارج و اسیر امیال خود و دیگران می کند «سفیه» به معنای واقعی کلمه است.[2]
 

قضاوت میان دو گروه فوق با نگاهی به آمار کشورهای غربی

شاید یکی از بهترین راه ها برای قضاوت میان دو گروه پیش گفته، رجوع به وضعیت مغرب زمین درعصر کنونی باشد. غربی ها، سالهای متمادی است که با ترویج آزادی های بی حد و حصر و مجاز دانستن روابط زنان و مردان خارج از چارچوب های دینی، خود را مدعی طرفداری از زنان معرفی می کنند؛ اما آمار تکان دهندۀ عینی در غرب، از امر دیگری حکایت دارد که در اینجا تنها به گوشه ای از آن اشاره می شود:  
 
در فرانسه به عنوان یک کشور مدعی آزادی، هر دو ساعت به یک زن تجاوز می شود و طبق گفته برخی سازمان ها از جمله انجمن مقابله با تجاوز به زنان در فرانسه، تنها پنجاه درصد زنان قربانیِ تجاوز جنسی به پلیس شکایت می کنند.[3]

سازمان ملل در نوامبر 2011 خود به مناسبت سالروز منع خشونت علیه زنان، گزارشی به شماره DPI/2546A منتشر کرد که از آماری وحشتناک درخصوص تجاوزهای جنسی و خشونت‌های شدید علیه زنان در کشورهای غربی پرده برداشت. در این گزارش آمده است در سوئیس 22.3 درصد از زنان، خشونت جنسی و روابط جنسی ناخواسته را در زندگی‌شان تجربه می‌کنند. همچنین نتایج یک پژوهش نیز بر روی نوجوانان 15 تا 19 ساله کانادایی نشان می دهد که اولین ارتباط جنسی 54 درصد از دختران در این کشور، به صورت اجبار و ناخواسته بوده است. این موارد تنها گوشه ای از گزارش تکان دهندۀ مذکور است که خوانندگان گرامی می توانند با اصل گزارش[4] مراجعه کنند.

 

جمع بندی

با توجه به مطالب بیان شده می توان گفت حجاب، به عنوان اصلی که مورد تایید ادیان بزرگی مثل اسلام، مسیحیت، یهودیت، زرتشت و ... است، نه تنها حکمی واپس گرا نیست بلکه قانونی آسمانی و کاملا مترقی بوده که زمینه را برای رشد و تعالی و پیشرفت همۀ جامعه، مخصوصا جامعه بزرگ زنان و دختران فراهم می کند. 
 
 پی نوشت: 

[1] . مهناز علیمردی، حجاب و پوشش در ادیان زرتشت، یهود و مسیحیت، فصلنامه معرفت ادیان، شماره سوم، تابستان 1389

[2] . وَ مَنْ یَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهِیمَ إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَ لَقَدِ اصْطَفَیْناهُ فِی الدُّنْیا وَ إِنَّهُ فِی الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ؛ کیست که از آئین ابراهیم روی بگرداند، مگر کسی که خود را (فریب داده و) بی‏خردی کند؟ و همانا ما او را در این جهان برگزیدیم و قطعاً او در جهان دیگر (نیز) از صالحان است. (130 بقره)

[3] . اسماعیلی سادیانی، مهدی، از نگاه آمار، انتشارات شکوری،قم،1387، ص 166

[4] .https://endvaw.ca/wp-content/uploads/2015/12/unite_the_situation_en.pdf

نسخه چاپی