کودتای نوژه در نوپایی انقلاب اسلامی
تیر 1359 یادآور یکی از دیگر از اقدامات خباثت آمیز آمریکا و مزدوران آن بر علیه  انقلاب اسلامی و ملت عزیز  ایران اسلامی است که با عنوان «کودتای نوژه» شهرت یافته است.
 
انقلاب نوپای اسلامی مردم ایران هنوز سال های اول پیروزی را تجربه می کرد که عده ای از افسران بازمانده از رژیم پهلوی، در گروهی با «نقاب» گردهم آمده کودتایی را برای دستیابی به سه هدف همده تدارک دیدند: قتل امام خمینی (ره)، بازگرداندن شاپور بختیاری و نابودی نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران. آغاز و به نوعی مرکز عملیات این کودتای نافرجام، از پایگاه شهید نوژه همدان تعیین شده بود و به همین لحاظ این کودتا به «کودتای نوژه» معروف شد.
 

گروه نقاب

شاپور بختیار، آخرین نخست وزیر رژیم پهلوی که به پاریس فرار کرده بود، در دی ماه 1358 سازمانی با نام «نقاب» (مخفف «نجات قیام ایران بزرگ») تاسیس کرد. این سازمان دارای شاخه ها و مسئولانی شامل مسئول تهران، مسئول امور شهرستان ها، مسئول امور وزارتخانه ها، مسئول امور دانشگاه ها، انتشارات و تبلیغات، مسئول امور ایلات و مسئول امور چریکی بود.[1]
 

طراحی کودتا

اقدام نافرجام این سازمان طراحی و اجرای کودتا علیه جمهوری اسلامی ایران بود. سازمان نقاب، سرهنگ بنی عامری ـ از افسران ارشد ژاندارمری در رژیم پهلوی ـ را به عنوان مهره اصلی کودتا تعیین[2] و سه کمیته نظامی، مالی و سیاسی تعیین گردید. طبق برخی گزارشات، سران کودتا با برخی از ایلات تماس گرفته و با پرداخت مبالغی، ایشان را برای شورش در مناطق مختلف ترغیب کردند.[3]
 
 
پایگاه شهید نوژه همدان به دلائل مختلفی، برای آغار و مدیریت عملیات کودتا انتخاب گردید. آیت محققی ـ از عوامل دستگیر شده کودتا ـ در اعترافات خود چهار دلیل برای انتخاب پایگاه نوژه ذکر می کند: عدم حضور مردم، وجود هواپیماهای کافی، نزدیکی به تهران، فعالیت برخی سران کودتا ـ نظیر محققی، سعید مهدیون، سروان حمید نعمتی، سروان ایرج ایران نژاد و تعداد دیگر از عوامل اصلی کوتا ـ در پایگاه شهید نوژه و اشراف لازم بر اماکن و پرسنل پایگاه. [4]
 

عملیات  کودتا

پایگاه نوژه در اختیار نیروهای کودتا قرار نداشت و اولین اقدام، برنامه ریزی و عملیات برای تصرف پایگاه نوژه بود. از همین رو یکصد نفر از تیپ نوهد و چند صد نفر از فریب خوردگان ایل بختیاری، در قالب 12 تیم سازماندهی شده و بنا شد افرادی از داخل پایگاه راهنمایی کودتاچیان را بر عهده داشته باشند. ضمنا 30 خلبان در داخل پایگاه منتظر ملحق شدن تعدادی دیگر از خلبانان به سرپرستی سرتیپ «آیت محققی» بودند که شمار آنها حدود 20 نفر بیان شده است. بنا بود بعد از تصرف پایگاه، محققی، با استقرار در اتاق فرماندهی، سرپرستی عملیات هوایی را بر عهده داشته باشد. خلبان تحت امر محققی، بنا بود با در اختیار گرفتن هواپیماهای F-4  و F-5  در سحرگاه 19 تیر 1359 مراکز مهم جمهوری اسلامی را بمب باران کنند؛ مدرسه فیضیه قم، ستاد دادگاه انقلاب، دفتر نخست وزیری، مرکز اطلاعات سپاه پاسداران، چند مرکز فرماندهی سپاه و کمیته های انقلاب، باندهای پرواز نیروی هوایی در پایتخت و چند شهر دیگر و از همه مهمتر بیت امام خمینی (ره) از جمله اهدافی ذکر شده است که بنا بود هدف حملات هوایی کودتاچیان قرار بگیرد.
 
شکستن دیوار صوتی تهران، نشانه رمزی بود که سرهنگ ایزدی و نیروی های تابعه در تهران، منتظر شنیدن آن بودند تا عملیات زمینیِ تصرف مراکزی چون مرکز تلویزیون و رادیو را به بهانه حفاظت در برابر کودتا آغاز کنند. عده ای از زبده ترین این نیروها مامور بودند بعد از بمب باران بیت امام، به محل وارد شده از صورت زنده مانده امام، ایشان را به شهادت برسانند.[5] کار نیروهای غیر نظامی گروه نقاب، بعد از تسخیر رادیو و تلویزیون آغاز می شد و می بایست ایشان با اعلام حکومت نظامی، زمینه را برای آغاز فعالیت دیگر گروه های کودتاچی در سراسر کشور فراهم می کردند. همچنین بنا بر این بود که بعد از کنترل کامل پایتخت توسط نیروهای نظامی، کودتاچیان غیر نظامی با استفاده از رادیو و تلوزیون برنامه هایی را با هدف تثبیت کودتا پخش نمایند.[6] در نهایت باید نیروهای کودتا زمینه را فراهم می کردند تا شاپور بختیار به ایران بازگشته و دولت موقت تشکیل دهد.
 

زمینه های شکست کودتا

 مسلما هوشیاری نیروهای وفادار به انقلاب و عدم همراهی بخش اعظمی از ارتش با کودتا، دو عامل اصلی شکست کودتا به شمار می روند. مسئولان امنیتی جمهوری اسلامی مدت ها قبل از کودتا اطلاعاتی را دریافت کرده بودند که نشان از انجام کودتا در آیندۀ نزیک داشت اما از جزئیات دقیق آن بی خبر بودند. با توجه به برخی اطلاعات رسیده، تیمی از طرف نخست وزیری در رکن دوم ارتش مستقر و به تحقیق درباره اطلاعات رسیده می پردازد و نتایج تحقیقات نشان از کودتایی در شُرُف وقوع دارد. برخی اعضای انجمن اسلامی پایگاه، به شهید فکوری اطلاعاتی دال زمزمه های کودتا ارائه داده بود.
 
محسن رضایی، مسئول وقت اطلاعات سپاه با آیت الله خامنه ای که در آن روزها نمایندگی امام در ارتش را بر عهده داشتند ملاقات کرده و خبر از کودتایی قطعی و البته بدون اطلاع دقیق از زمان وقوع آن می دهد. چند روز بعد آیت الله خامنه ای با رضایی تماس گرفته و خبر از افشاگری یک خلبان می دهد. خلبانی که هرگز هویت او فاش نشد، اطلاعات ارزشمندی در اختیار مسئولان امنیتی قرار می دهد و فاش می کند که دقائقی از شروع کودتا گذشته است. با توجه به اهمیت زمان و حساسیت موضوع، بلافاصله سپاه همدان و اطلاعات سپاه خود را به درب پایگاه نوژه رسانده و مستقر می شوند. هنوز شب 18 تیر ماه سال 59 به نیمه نرسیده بود که بانگ الله اکبر پاسداران و عناصر انقلابی دشت های اطراف پایگاه نوژه را می لرزاند و کودتاچیان آماده حمله به پایگاه را غافلگیر می کند. با توجه به اعترافات دستگیر شدگان، عده ای دیگر از عده ای دیگر از خلبان هایی که در پارک لاله برای انتقال به پایگاه نوژه تجمع کرده بودند دستگیر و برخی متواری می شوند. سرهنگ بنی عامری، سرگرد آذرتاش و برخی دیگر از عوامل اصلی کودتا در میان دستگیر شدگان هستند.[7] سپهبد محققی و سپهبد مهدیون ـ که از وی به عنوان فرمانده عملیات کودتا نام برده شده ـ و سایر عوامل محوری و اصلی دستگیر می شوند [8]و بدین سان کودتایی که برخی خائنان به انقلاب و وطن، با همراهی تعدادی از فریب خوردگان نظامی و ایلاتی و به سرپرستی سازمان سیای آمریکا، مدت ها برای آن تدارک دیده بودند به شکست انجامید و به برگ سیاهی دیگر در کارنامه دشمنی آمریکا و اذناب آن بر علیه انقلاب اسلامی و مردم سربلند ایران اسلامی تبدیل شد.
 
پی نوشت:
[1] . موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، کودتای نوژه، تهران، موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، 1384صفحه 201
[2]. همان، ص304
[3] .  Mark Gasiorowski, The Nuzhih Plot and Iranian Politics, Middle East Stud, Cambridge University Press, Nov. 2002
[4] . کودتای نوژه، ص208
[5] .  Mark Gasiorowski, Ibid
[6] . کودتای نوژه، ص219
[7] . رک کودتای نوژه، ص272
[8] . کیهان، 21 تیر 1359
نسخه چاپی