سید بن طاووس و نجات هزار مسلمان
در آیین و مکتب مقدس اسلام علما و اندیشمندان ربانی و مجاهد جایگاه ممتاز و با ارزشی دارند، این اهتمام و تعظیم شأن علما و دانشمندان به خوبی گویای جایگاه با ارزش علم آموزی است.«وَ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبیرٌ؛[1]و کسانى را که علم به آنان داده شده درجات عظیمى مى‏بخشد؛ و خداوند به آنچه انجام مى‏دهید آگاه است.‏»، از طرفی بزرگداشت و یاد و نام بزرگان دین و مجاهدان تحصیل علم و معرفت دین موجب می شود راه آنها ادامه داشته باشد، بدین جهت در این نوشتار سعی داریم صفحه هایی از زندگی یکی از دانشمندان بزرگ شیعی به نام سید علی بن موسی بن جعفر بن طاووس مشهور به سید بن طاووس (۵۸۹-۶۶۴ق) را مورد بررسی و تأمل قرار دهیم.


صفحاتی از زندگی دانشمند بزرگ شیعی سید بن طاووس

این دانشمند والا مقام در پانزدهم 589 ق دیده به جهان گشود،[2] پدر او سعد الدین ابو ابراهیم موسی بن جعفر از راویان بزرگ شیعه، و مادر گرامی ایشان دختر دانشمند فرزانه جناب ورام بن ابی فراس بود،[3] کسی که سرآمد مباحث حدیثی به شمار می آمد. جناب سید بن طاووس با سیزده واسطه به خاندان عصمت و طهارت متصل می شود به طوری برخی بر این باورند که ایشان دارای دو نسب شریف است؛ کما اینکه جد بزرگ ایشان داود بن حسن مثنی، نوه پسری امام حسن(ع) و نوه دختری امام سجاد(ع) است و از سادات حسنی‌ حسینی به حساب می‌آید.[4]
او توانسته بود با کیاست و توانایی  خاصی جان هزاران نفر از شیعیان را از لشکرکشی هلاکوخان مغول نجات دهد[9] و با امان نامه ای که از شیخ طوسی در دست داشت شیعیان فراوانی را از خطر کشته شدن نجات دهد.
دانشجویی خستگی ناپذیر 
از جمله ویژگی های با ارزش ایشان تلاش و جهاد خستگی ناپذیر در عرصه تحصیل علم و تقوا و اخلاق بود. در احوالات ایشان نقل شده است شتاب و اشتیاق ایشان برای تحصیل علوم دینی شگفت انگیز بود، به طوری که آنچه سایر طلاب علوم دینی در چند سال می آموختند سید علی در یک سال فرا می خواند،او همواره پند و نصیحت «ورام» را که به او تأکید بر تخصصی خواندن علوم بود، را فراموش نمی کرد، به طوری که بعد از دو سال و نیم فقه آموزی از استاد بی نیاز می شود و از آن پس تنها برای نقل روایت در محضر اساتید حاضر می شد.[5]

ویژگی برجسته و خصوصیت اخلاقی سید بن طاووس
شواهد و آثاری که از سید به جا مانده همچنین نقل هایی که از ایشان در منابع تاریخی وارد شده گویای اخلاص فراوان و تقوای خاص سید بن طاووس میباشد؛ کما اینکه علمای برجسته شیعه همچون علامه مجلسی و همچنین محدث قمی ایشان را با اوصافی همچون  بزرگوار، باتقوا، زاهد، سعادتمند، پیشوای عارفان، چراغ شب‌زنده‌داران، صاحب کرامات، طاووس آل طاووس،[6] و همچنین سید نقیب، موثق، زاهد و جمال العارفین ستوده اند.[7] هر چند برخی از نویسندگان او را اهل خلوت گزینی با پروردگار و دوری از اجتماع و کاخ پادشاهان معرفی کرده اند،[8] ولی با این حال از کمک رسانی و دست گیری از همنوعان و اطرفیان غافل نبود.

او توانسته بود با کیاست و توانایی  خاصی جان هزاران نفر از شیعیان را از لشکرکشی هلاکوخان مغول نجات دهد[9] و با امان نامه ای که از شیخ طوسی در دست داشت شیعیان فراوانی را از خطر کشته شدن نجات دهد. اصل ماجرا از این قرار بود که:

نجات هزار تن از شیعیان و محبان
در سال 655 قمری. لشکر مغول به عراق یورش برد و بغداد را محاصره کرد، رضی الدین که به آسایش مؤمنان می اندیشید آمادگی خود را برای گفتگو با مغولان درباره صلح اعلام داشت، ولی خلیفه نپذیرفت، سرانجام 28 محرم فرا رسید، مغولان به شهر ریختند و شامگاهی سراسر وحشت بر بغداد سایه افکند، شبی که شرف الدین ابوافضل محمد، برادر گرانقدر رضی الدین نیز به شهادت رسید، سید پارسای حله خاطره آن شب را چنین نگاشته است: «این واقعه در دوشنبه 28 محرم بود و من در خانه خود درالمقتدیه بغداد بودم... آن شب را که شب هراس و وحشت بود تا بامداد بیدار ماندیم، خداوند ما را از آن حادثه ها و رنج ها سالم نگاه داشت... .»

هلاکوخان مغول فرمان داد دانشوران شهر در مدرسه ی المستنصریه حاضر شوند و درباره ی این پرسش که «آیا فرمانروای کافر عادل برتر است یا مسلمان ستمگر؟» حکم دهند. رضی الدین از جای برخاسته، برتر بودن فرمانروای کافر عادل را تأیید کرد در پی او دیگر فقیهان نیز به تأیید حکم پرداختند. فرمانروای مغول در دهم صفر 656 سید را فرا خوانده، امان نامه ای برای او و یارانش صادر کرد. سید که در پی راهی برای بیرون بردن مؤمنان از پایتخت بود، هزار تن را گرد آورده، با حمایت سربازان هلاکوخان آنان را به حله رسانید و در نخستین فرصت خود به پایتخت بازگشت تا شاید مؤمنی را از دردی برهاند یا بیگناهی را از کیفر رهایی بخشد در این روزگار هلاکوخان از وی خواست مقام نقابت علویان را بپذیرد رضی الدین که در آغاز این پیشنهاد را رد کرده بود با شنیدن پیامد های رد درخواست هلاکوخان از زبان خواجه نصیرالدین طوسی، ناگزیر این مقام را پذیرفت و برای بیعت علویان مراسم ویژه ای برگزار کرد، سه سال پس از آن روزی بیماری بر پیکر سرور فقیهان عراق سایه افکند و سرانجام در بامداد دوشنبه سال 664 قمری روان الهی اش به آسمان پر کشید.   
 
آثار و تألیفات سید بن طاووس
به اذعان محققان سید بن طاووس قریب به 50 تألیف داشته است، که بیشتر آنها مرتبط با موضوعات اخلاقی ادعیه و ارتباط با خدای متعال بوده است. اثر برگزیده و ممتاز ایشان «تتمات مصباح المتهجد و مهمات فی صلاح المتعبد؛ یعنی کتابی که در آن ادعیه‏ای آمده است که به حال عبادت کنندگان مفید بوده،» به رشته تحریر در آورده است. آثاری که ایشان در حوزه مقتل نگاری تألیف کرده همواره مورد توجه و دقت دانشمندان بوده است، به طور خلاصه برخی از آثار سید عبارتند از: سعد السعود (گزارشی از کتب کتابخانه‏‏‌اش)، کَشفُ المَحَجَّه (توصیه‌‏‏های اخلاقی وی به فرزندش)، اللهوف (وقایع ذکر شده درباره حادثه کربلا)، فرج المهموم فی تاریخ علماء النجوم، محاسبة النفس.[10] و همچنین الامان من اخطار الاسفار و الزمان، انوار الباهره فی الیل و النهار، اسرار الصلوات و انوار الدعوات، البهجه لثمرات المهجه، الدروع الوافیه، فلاح السائل و نجاح المسائل فی عمل الیوم و اللیل، فرج المهموم فی المعرفه نهج الحلال و الحرام من علم النجوم، فرحه الناظره و بهجه الخواطر، اغاثه الداعی و اعانه الساعی، و الاحتساب علی الالباب، اقبال بالاعمال الحسنه، جمال الاسبوع فی کمال العمل المشروع، المنامات الصادقات، کتاب المزار، مصباح الزائر و جناح المسافر، الیقین فی اختصاص مولانا علی بامره المومنین، التشریف بتعریف وقت التکلیف،...[11]

شاگردان سید بن طاووس
جناب سید بن طاووس علاوه بر آثار ماندگاری که برای جامعه شیعی به جای گذاشت با تربیت و آموزش شاگردان اندیشمند خدمت شایانی به مکتب تشیع نمود، از جمله شاگردان این استاد برجسته علوم اسلامی عبارتند از: 1-سدیدالدین حلى(پدر علامه حلى)،2-علامه حلى،3-حسن بن داود حلى صاحب رجال،4-عبدالکریم بن احمد بن طاووس(برادرزاده او)،5-على بن عیسى إربلى و... شیخ جمال الدین یوسف بن حاتم شامی، 6- شیخ تقی الدین حسن بن داوود حلی، 7-شیخ محمد بن احمد بن صالح القسینی، 8-شیخ جعفر بن محمد بن احمد القسینی9-شیخ ابراهیم بن محمد بن احمد القسینی، 10- شیخ علی بن محمد بن احمد القسینی، 11-سید غیاثالدین عبد الکریم بن احمد بن طاووس، 12-سید احمد بن محمد علوی، 13-سید نجم الدین محمد بن الموسوی،14-سید نجم الدین محمد بن الموسوی، 15-شیخ محمدبن بشیر، 16-صفی الدین محمد، رضی الدین محمد.


پی نوشت ها:
[1]. سور مجادله آیه 11.
[2]. کمونه حسینی، مواردالإتحاف، ۱۳۸۸ق، ج۱، ص۱۰۷-۱۰۸.
[3]. روضات الجنات، خوانساری، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۳۲۵.
[4]. سید بن طاووس، طرف من الأنباء و المناقب، ۱۴۲۰ق، ص۴۱.
[5]. سید بن طاووس، کشف المحجه، ۱۴۱۷ق، ص۱۸۵.
[6].  قمی، الفوائد الرضویة، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۵۴۲.
[7]. مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج‏۱، ص۱۳.
[8]. صادقی کاشانی، تاریخ نگاری ابن طاووس، ۱۳۹۴ش، ص۲۵.
[9]. کلبرگ، کتابخانه ابن طاووس، ۱۳۷۱ش، ص۳۰.
[10]. خوش فر، محسن، «اندیشه‌های حدیثی سید بن طاووس»، ص۹۸.
[11]. گلش ابرار، ج1، ص 119.
نسخه چاپی