راهنماي تغذيه اي در سندرم دامپينگ
 راهنماي تغذيه اي در سندرم دامپينگ
راهنماي تغذيه اي در سندرم دامپينگ

نويسنده : دکتر احمدرضا درستي مطلق




عوارض :

به دنبال برخي از انواع جراحي معده ، عوارضي چون سوءجذب يا اسهال چرب به همراه دامپينگ و هيپوگليسمي ايجاد مي گردد . حدود 10 درصد بيماران به دليل عبور سريع غذا ، کاهش ليپاز معدي و يا عدم کفايت عملکرد صفراوي و پانکراسي به اسهال چرب ثانويه مبتلا مي شوند .
اين مساله به دليل اختلال در زمان ورود غذا به روده کوچک و آزادسازي هورمون ها و آنزيم هاي روده اي و کاهش کارايي هضم است .
بيماراني که قبل از جراحي معده مشکل عدم تحمل لاکتوز نداشته اند ، امکان دارد که بعد از جراحي به کمبود نسبي لاکتاز مبتلا شوند ، اين مساله يا به علت ورود غذا به روده کوچک با سرعت بيشتر و يا به خاطر افزايش سرعت انتقال از ابتداي روده ي کوچک است .
ممکن است کم خوني ، پوکي استخوان و کمبودهاي ويتاميني و املاح معدني ، به علت سوء جذب طولاني مدت با محدوديت دريافت غذايي ايجاد شود . احتمال کاهش ترشح اسيد مي تواند سبب کمبود آهن گردد که به طور طبيعي باعث کاهش ترکيبات آهن مي شود و امکان جذب ، انتقال سريع و کاهش تماس با جايگاه هاي جذب آهن يا کم خوني را فراهم مي کند .
کمبود آهن در اين صورت باعث بروز آنمي مگالوبلاستيک مي شود . چنانچه مقدار مخاط معدي کاهش پيدا کند ، توليد فاکتور داخلي به ميزان لازم براي جذب کامل ويتامين B12 کاهش مي يابد و مي تواند منجر به آنمي پرنيشيوز گردد .
رشد بيش از حد باکتري ها در روده کوچک نيز سبب کاهش ويتامين B12 مي گردد؛زيرا باکتري ها با ميزبان در استفاده از اين ويتامين رقابت مي کنند. بعد از گاستروکتومي عموماً بيماران بايد دوزهاي پيشگيري کننده ويتامين B12 را به صورت تزريقي دريافت نمايند .
بيماراني که دچار علائم بعد از جراحي معده هستند ، اغلب با کاهش وزن رو به رو مي گردند . کاهش وزن نتيجه دريافت ناکافي مواد غذايي است که در اثر ترس و اضطراب ايجاد مي شود و اغلب با گيجي و عوارض ضعيف کننده همراه است .
بعضي بيماران عوارض ظاهري را اشتباهاً به جاي اينکه ناشي از مقدار ، ويژگي و يا نوع غذاي مصرفي بدانند ، ناشي از خود غذا خوردن مي دانند . گاهاً بيماران مصرف انواع غذاها را به درد و ناراحتي ايجاد شده مربوط مي دانند و به ندرت غذاهاي مناسب را بر اساس تجربيات انتخاب مي کنند .

درمان سندرم :

بسته به نوع جراحي و روش هاي تغذيه مورد استفاده فرد ، شدت علائم بيماري از خفيف تا ناتواني نسبي طبقه بندي مي شود . با آنکه عوارض و پيامدهاي کوتاه مدت و دراز مدت بسيار هستند ، ولي بهبود رژيم غذايي مي تواند باعث کاهش و يا از بين رفتن علائم در اکثر افراد گردد .
براي آن دسته از بيماران که عليرغم تغيير عادات غذايي همچنان علائم و عوارض در آنها مشاهده مي شود ، از داروهاي کاهش دهنده حرکات دستگاه گوارش استفاده مي کنند . علائم طي مراحل متعدد به وجود مي آيند ، که هر يک با مکانيسم هاي متفاوت ، با تخليه غذا و نوشيدني ها به داخل روده کوچک ارتباط دارند و همه بيماران ، پيامدهاي بيماري را با يک شدت بروز نمي دهند . در کل اين عوارض در 3 مرحله ظاهر مي شوند :
در اولين مرحله ، بيماران 10 تا 20 دقيقه پس از خوردن وعده ي غذايي با پري شکمي و تهوع رو به رو مي شوند . اين مرحله با تورم روده کوچک به خاطر وجود غذا و مايعات و همچنين تغيير جهت جزئي مايع از درون خون به درون روده همراه است . علت اين تغيير جهت هيپرتونيک شدن غذا در اثر عمل آنزيم ها است . در اين زمان علائمي مثل برافروختگي ، تپش قلب ، ضعف ، عرق کردن در بيماران ايجاد مي شود که افراد مبتلا نياز به نشستن يا دراز کشيدن پيدا مي کنند .
مرحله مياني که از حدود 20 دقيقه تا بيش از 1 ساعت بعد از خوردن غذا ايجاد مي شود ، با تورم شکم ، افزايش نفخ ، درد ناشي از دل پيچه و اسهال همراه مي باشد . علائم کولوني با تشديد سوء جذب کربوهيدرات ها و ساير مواد غذايي خورده شده و به دنبال آن تخمير مواد وارد شده به کولون مرتبط
است .
مرحله ي آخر ، 2 تا 3 ساعت پس از وعده غذايي اتفاق مي افتد که توام با واکنش کاهش قند خون يا هيپوگليسمي ( تغذيه اي ) است . بيماران دچار علائمي مثل عرق کردن ، اضطراب ، ضعف ، لرزه و يا گرسنگي شده و تمرکز خود را از دست مي دهند .
عبور سريع به همراه هيدروليز و جذب کربوهيدرات ها باعث افزايش شديد در سطح انسولين و به دنبال آن کاهش سطح گلوکز خون مي گردد . تغييرات سريع در سطح گلوکز خون و ترشح پپتيدهاي روده اي و پلي پپتيد شبه گلوکاگون مسئول ايجاد بخشي از علائم ياد شده هستند .
داروهاي آنالوگ سوماتواستاتين جهت کاهش سرعت تخليه معده در بيماران مبتلا به تخليه سريع و سندرم دامپينگ استفاده مي شود . داروي آکاربوز که مهار کننده آلفاگلوکوزيد هيدرولاز بوده و به طور طبيعي در کنترل ديابت مليتوس نوع II به کار مي رود ، نيز در برخي از افراد دچار سندرم دامپينگ استفاده مي شود . آکاربوز باعث مهار هضم و جذب نشاسته ، ساکاروز و مالتوز مي شود و مي تواند بروز هيپوگليسمي را کاهش دهد ، ولي توان تشديد ايجاد گاز در کولون و اسهال را دارد .

کمک تغذيه به درمان :

معالجه اختلالات دستگاه گوارش فوقاني در قرن اخير کاملاً تغيير کرده است . طي سال هاي طولاني ، بيماران از رژيم هاي حاوي شير و خامه زياد ، تبعيت مي کردند ؛ چرا که تصور مي شد اين مواد غذايي با ايجاد پوششي در ديواره ي معده باعث کاهش درد مي شوند . بعدها مشخص شد که اين رژيم اثر خاصي در درمان ندارد . از لحاظ زمان بندي ، رژيم اثر خاصي در درمان ندارد . از لحاظ زمان بندي ، رژيم در زمان قديم شامل 4 مرحله بود ؛ در مرحله اول با رژيم شير و خامه شروع شده و به مرور به مرحله چهارم مي رسيد که در آن به طور دلخواه فقط موادي مثل شکلات ، نعناع ، فلفل سياه و نوشابه هاي الکلي حذف مي شد .
پيشرفت در درمان پزشکي اين نوع اختلالات ، نياز به چنين روش خشک تغذيه درماني را تقريباً به طور کامل از بين برده است . امروزه خوشبختانه مراقبت تغذيه اي در بيماران مبتلا به اختلالات دستگاه گوارش فوقاني به صورت ويژه در تخصصي درآمده و بسيار موثرتر از سابق مي باشد و اين به خاطر بالا رفتن دانش و آگاهي در زمينه ي مکانيسم هاي نورو آندوکريني ، پاتوژن ها و عوامل محيطي موثر است . مهارت تغذيه اي ، تغييرات و مداخلات رژيمي به خوبي مي توانند سبب بهبود موثر جراحي و کل درمان شوند .
به دليل مشکلاتي که با غذا خوردن بروز مي کند ، بيماران مبتلا به سندرم دامپينگ به اندازه کافي غذا نمي خورند .
ضمناً از آنجا که به علت افزايش فعاليت روده اي دچار اسهال نيز مي شوند ، با کاهش وزن سوء تغذيه و خستگي رو به رو هستند . اولين هدف مراقبت تغذيه اي ، بهبود وضعيت تغذيه و بالا بردن کيفيت زندگي است . پروتئين ها و چربي ها به دليل آهسته تر بودن هيدروليزشان در محيط هاي فعال اسمزي ، بهتر از کربوهيدرات ها تحمل مي شوند .
مصرف کربوهيدرات هاي ساده مانند لاکتوز ، ساکاروز و دکستروز به دليل هيدروليز سريع ، بايد محدود گردد ؛ ولي کربوهيدرات هاي پيچيده ( نشاسته ) را مي توان در رژيم غذايي استفاده نمود . غذايي با هدف پيشگيري از علائم سندرم دامپينگ ، داراي چربي نسبتاً بيشتر ( تامين کننده 45 ـ 35 % کالري ) ،کربوهيدرات ساده کمتر و ميزان پروتئين بيشتر ( 20 % کالري ) خواهد بود .
درصورت وجود اسهال چرب مي توان از ترکيباتي که چربي آنها از مشتقات تري گليسيريدهاي متوسط زنجير است ، استفاده کرد . براي تنظيم هر رژيم غذايي بايد تاريخچه اجتماعي و رژيمي را بررسي نمود .
مصرف مايعات همراه غذا به دليل انتقال سريع آنها به داخل ژژونوم ( بخشي از روده کوچک ) ، مي تواند در بعضي از بيماران مشکلات عدم تحمل را ايجاد کند؛ بنابراين بهتر است بيماران مبتلا به سندرم دامپينگ مصرف مايعات همراه وعده غذايي را محدود کرده و مايعات را فقط بين وعده ها ( و آن هم بدون صرف غذاي جامد ) دريافت کنند . دراز کشيدن بلافاصله بعد از وعده غذايي امکان دارد باعث کاهش شدت علائم شود .
استفاده از مکمل هاي فيبر غذايي در کنترل سندرم دامپينگ مفيد است ، زيرا باعث کاهش زمان انتقال در دستگاه گوارش فوقاني شده و ميزان جذب گلوکز را پايين مي آورد و به دنبال آن پاسخ انسوليني را نيز کاهش مي دهد . پکتين که به طور طبيعي در ميوه ها ، سبزي ها و صمغ ها ( مثل گوار) وجود دارد ، در معالجه سندرم دامپينگ موثر مي باشد . در مصرف منابع پر فيبر بايد جانب احتياط را رعايت کرد ، چرا که موارد متعددي از انسداد به خاطر مصرف زياد صمغ گوار و ساير مواد با ويسکوزيته بالا به ويژه بدون دريافت آب کافي ، گزارش شده است .
بعد از عمل گاستروکتومي اغلب بيماران قادر به تحمل لاکتوز نيستند و مقدار بسيار کمي لاکتوز ( 6 گرم يا کمتر در هر وعده ) را در يک زمان مي توانند دريافت کنند . اين بيماران پنير و ماست غير شيرين را بهتر تحمل مي کنند . محصولات تجاري لاکتاز براي کساني که به طور مشخص دچار سوء جذب لاکتوز هستند ، در دسترس مي باشد . زماني که دريافت لبنيات به ناچار محدود باشد ، بايد از مکمل هاي کلسيم و ويتامين D استفاده نمود .
راهنماي مراقبت تغذيه اي براي بيماران مبتلا به سندرم دامپينيگ و هيپوگليسمي تغذيه اي :
ـ کوچک کردن حجم و افزايش تعداد وعده ها در روز ، جذب خالص را بهتر مي کند و انتقال مايع را کاهش مي دهد .
ـ مصرف غذاهايي با پروتئين بالا و چربي متوسط با ميزان کالري کافي به جهت نگهداري يا به دست آوردن وزن مورد نياز ، توصيه مي شود و کربوهيدرات هاي پيچيده نيزبا توجه به سطح تحمل بيمار وارد رژيم مي شود .
ـ دريافت غذاهاي فيبري باعث افزايش ويسکوزيته شده و سرعت انتقال مواد در دستگاه گوارش فوقاني را آهسته مي کند . به جهت پيشگيري از انسداد در زمان استفاده از مکمل هاي فيبري و به ويژه با توجه به بدي حرکت و باريک بودن خروجي مري يا معده ، بايد جانب احتياط را رعايت کرد .
ـ دراز کشيدن و اجتناب از فعاليت به ويژه تا يک ساعت بعد از غذا خوردن مي تواند به آهسته شدن تخليه معده کمک مي کند .
ـ دريافت مقادير زياد مايعات همراه وعده غذايي باعث تسريع انتقال در دستگاه گوارش مي گردد و بنابراين توصيه نمي شود . بهتر است مقادير کافي مايعات در طول روز به تناوب و هر بار حجم کوچک دريافت شود .
ـ مصرف مواد شيرين هيپرتونيک و غليظ فقط در مقادير بسيار کم قابل تحمل است .
اين مواد شامل انواع نوشابه هاي غيرالکلي ، آب ميوه ، پاي کيک ، بيسکويت و دسرهاي يخ زده مي باشد ( مگر اينکه با جانشين هاي قند تهيه شده باشند ) .
ـ لاکتوز به ويژه در شير و بستني خيلي کم قابل تحمل است ، چرا که باعث تسريع انتقال در دستگاه گوارش مي شود و بايد از مصرف اين مواد اجتناب گردد ، پنير و ماست بهتر تحمل مي شوند .
جدول داروهایی که به طور معمول در درمان اختلالات گوارشی استفاده می شوند .

نوع دارو

کاربرد

آنتی بیوتیک ها

ریشه کنی باکتری Hپیلوری ، پیشگیری یا درمان عفونت بعد از جراحی یا زخم های شکمی

آنتی اسیدها

خنثی کردن اسید معده در ریفلاکس اسید و زخم معده

مهار کننده های پمپ پروتون
( Omeprazole , Iansoprazole)

کاهش ترشح اسید معدی

آنتاگونیست های گیرنده H2
(سایمتیدین ، رانیتیدین )

مهار ترشح اسید معده

دی ساکاریدهای سولفاته
(Sucral Fate(

محافظت از دیواره معده و افزایش مقاومت مخاطی در برابر آسیب های ناشی از اسید و آنزیم


منبع:دنياي تغذيه شماره ي 87


نسخه چاپی