پدیده‌های دینی در آسیای شرقی
امروزه، دولت‌های آسیای شرقی «باید بیشتر از همیشه بین نیاز به وحدت ملت‌هایشان و نیاز به حفظ پیوندهای دوستانه با جامعه بین المللی توازن برقرار کنند.» بنابراین، دولت ها برای ایجاد تصویری مطلوب از خود در میان دولت‌های دیگر نمی توانند دیپلماسی عمومی را نادیده بگیرند. برای مثال، از سال ۲۰۰۴ حکومت چین تاسیس نهادهای کنفوسیوسی را در سراسر جهان آغاز کرده است. هدف گسترش این نهادها که تحت هدایت سازمان مرکزی نهاد کنفوسیوس در پکن انجام می گیرد گسترش روابط دوستانه با کشورهای دیگر، تقویت فهم زبان و فرهنگ چینی در میان دانش آموختگان چینی و فراهم کردن شرایط یادگیری برای آن ها است. در حالی که تمرکز اصلی این نهادها "آموزش زبان چینی، آموزش معلم های تایید مربیان و برگزاری امتحانات است، آنها همچنین برای فراهم کردن خدمات مشاوره ای در مورد فرهنگ، اقتصاد و جامعه چینی برنامه ریزی می کنند.
 
در این راستا، شباهت قابل توجهی بین استفاده چین از کنفوسیونیسم برای مشروعیت دولت و ایجاد وحدت ملی تحت لوای "جامعه سازگار" و تقویت نهادهای کنفوسیوسی به عنوان ابزار سیاست خارجی جهت دستیابی به آنچه چینی ها "جهان سازگار می خوانند، وجود دارد. تاسیس نهادهای کنفوسیوسی توسط چین، تلاش آشکاری برای اطمینان بخشیدن به مردم بود که نشان دهد تمایل چین برای کسب جایگاه برتر تنها بر اساس قدرت نظامی و اقتصادی نیست بلکه بر اساس شالوده های واقعی فرهنگ و سنت نیز می باشد. برای مثال، به نظر میرسد تجدید حیات کنفوسیونیسم در چین به خوبی با احیای کنفوسیونیسم در کره جنوبی تشدید شده است. مؤسسه کنفوسیوس که به طور رسمی در نوامبر ۲۰۰۴ در سئول تاسیس شد، نخستین نوع خود در جهان بود. تا پایان سال ۲۰۰۷ یازده مؤسسه کنفوسیوس دیگر در کره جنوبی تاسیس شدند. با گسترش پیوند افراد در ورای مرزها، این بعد فراملی برای دولت‌های شرق آسیا فرصت ها و چالش هایی پدید آورد. یکی از این چالش ها، افزایش حضور کارگران خارجی در آسیای شرقی بود. برای نمونه، در سال ۲۰۰۹ تعداد خارجی های ساکن در کره جنوبی برای نخستین بار از مرز یک میلیون نفر گذشت.همچنین کره جنوبی از مراسم های مذهبی به عنوان ابزاری برای ترویج فرهنگ و سنت‌های کره ای در عصر جهانی شدن، استفاده کرده است. این کشور در ابتدا مانند چین، کنفوسیونیسم را مانعی برای پیشرفت اقتصادی می دید. برای نمونه، پارک چونگ هی، رییس جمهور کره جنوبی در سخنرانی خود در سال ۱۹۶۲ تحت عنوان "تأملاتی درباره گذشته ملت ما که منطق اصلاح طلبان در دوره نوسازی را منعکس می کرد از "فساد، غیرعقلانی بودن، رشوه گیری و اتلاف سرمایه در سنت کنفوسیوس" انتقاد کرد.
 
اما امروزه کره جنوبی از عناصر مختلف مذاهب سنتی خصوصا کنفوسیونیسم و بوداییسم حمایت می کند. برای مثال، وب سایت وزارت فرهنگ و توریسم کره جنوبی ادعا کرده است: "کره حتی بیشتر از چین یا ژاپن توانسته است کنفوسیونیسم و بوداییسم را در اشکال کلاسیک شان حفظ کند. در سال ۲۰۰۱، دولت کره از برگزاری جشنواره بین المللی فرهنگ کنفوسیوسی برای یادبود پانصدمین سالگرد تولد تویگی از مشهورترین شخصیت های کنفوسیوس کره ای حمایت کرد. در این جشنواره اعلام شد که "سنت کنفوسیوسی تنها جایگزینی برای زوال اخلاقی و معنوی در دنیای امروز نیست، بلکه همچنین این سنت در مرکز فرهنگ ملی کره قرار دارد. کره جنوبی با برگزاری این مراسم دولتی تلاش کرد "هویت ها و فرهنگ های کره ای را در مقابل نیروهای متخاصم روند "جهانی شدن" حمایت کند.
 
در این میان، تنها دولت ژاپن با الگوی احیاء مذهبی برای دیپلماسی عمومی سازگار نیست. گرچه اشاره مکرر بسیاری از حامیان قدرت نرم ژاپن به احترام این کشور برای طبیعت، مشروعیت شینتویسم را تداعی می کند، اما، توسل جستن به چنین سنتی به لحاظ سیاسی بسیار بحث برانگیز خواهد بود. در واقع، دولت ژاپن برای بهبودی تصویر بین المللی خود به جای رجوع به مذاهب قدیم یا جدید ترجیح میدهد بر فرهنگ مردم تکیه کند.
 
فراملی گرایی؛ دومین ویژگی متمایز احیاء مذهب در شرق آسیا است. در گذشته، کشورهای آسیای شرقی علیرغم نقش مهمی که مبلغین خارجی ایفا می کردند، درصدد بودند با کنترل مذاهب فراملی خارجی توسط نهادهای صنفی دولت پیوندهای فراملی مذاهب خارجی را تضعیف کنند و به آنها تنها زمانی اجازه فعالیت بدهند که پیوندهای خارجی خود را قطع کنند و تنها از طریق کانال های دولتی با خارج ارتباط برقرار نمایند.
 
 با گسترش پیوند افراد در ورای مرزها، این بعد فراملی برای دولت‌های شرق آسیا فرصت ها و چالش هایی پدید آورد. یکی از این چالش ها، افزایش حضور کارگران خارجی در آسیای شرقی بود. برای نمونه، در سال ۲۰۰۹ تعداد خارجی های ساکن در کره جنوبی برای نخستین بار از مرز یک میلیون نفر گذشت.
 
 افزایش تعداد کارگران خارجی با عقاید مذهبی مختلف شامل کاتولیسم (فلیپینیها)، بوداییسم (بنگلادشیها) و اسلام (پاکستانیها) به آرامی چشم انداز مذهبی کره جنوبی را تغییر می دهد. این واقعیت جدید، شاید چالش های جدیدی برای حکومت کره جنوبی ایجاد کند و برای ژاپن و چین نیز چنین احتمالی وجود خواهد داشت. و به طور کلی، دولت چین در خنثی کردن نفوذ خارجی ها در داخل این کشور در حوزه مذهب، موفق بوده است، در حالی که تاثیرگذاری خود را نیز در مجامع مذهبی بین المللی افزایش داده است. تنش ها بین واتیکان و حکومت چین بر سر موضوع انتصاب اسقف های کاتولیک، این نکته را توضیح میدهد. از دهه ۱۹۵۰، کلیسای کاتولیک رم و چین هیچ روابط دیپلماتیکی با یکدیگر نداشتند. در نتیجه، هشت میلیون کاتولیک چینی به کلیساهای زیرزمینی روی آوردند، در حالی که پنج میلیون مسیحی دیگر که متعلق به انجمن کاتولیک وطن پرستانه چینی بودند تحت حمایت حکومت قرار داشتند. شکاف بین کلیسای کاتولیک رم و حکومت چین خصوصا در ژوئن ۲۰۰۴ بیشتر شد، زمانی که مقامات چینی سه اسقف کاتولیک رم را بازداشت کردند. واتیکان این بازداشت ها را بر اساس قوانین یک کشور، غیرقابل تصور خواند.
 
منبع: دین و نظریه روابط بین الملل، جک اسنایدر، ترجمه سیدعبدالعلی قوام، رحمت حاجی مینه، چاپ اول، نشر علم تهران ۱۳۹۳
نسخه چاپی