چشم انداز رشد اخلاق در عصر ظهور (2)
چشم انداز رشد اخلاق در عصر ظهور (2)
چشم انداز رشد اخلاق در عصر ظهور (2)

نويسنده: حامد اسلامجو




مقدمه

در قسمت قبل در مورد مفهوم اخلاق و دولت اخلاقي مطالبي بيان شد و اينك دنباله بحث:
از مجموع احاديث، استنباط مي‌شود كه براي انسان، در دورة حكومت امام مهدي عليه السلام تمام ايده‌ آل ها و آرزوهاي حقي كه دارد و ممكن است كه به آن‌ها دست بيازد، تحقق خواهد يافت و پيشرفت به گونه‌اي است كه بالاتر از آن قابل تصور نيست. از نظر علمي، اخلاقي، اقتصادي، امنيتي، آدمي به كمال مطلوب خود خواهد رسيد و در اين ميان رشد اخلاق و ملكات حميده در انسان‌ها در پرتو دولت كريمه كه بي‌شك دولتي اخلاقي و با كرامت است خيره كننده خواهد بود.
امام باقر عليه السلام در توصيف رشد اخلاقي در عصر مهدي مي‌فرمايد:
«اذا قام قائمنا و و ضع علي رؤوس العباد ...؛ اكمل به اخلاقهم»[1]؛ وقتي قائم ما قيام كند دستي بر سر بندگان ما مي‌كشد و اخلاق‌شان را به كمال مي‌رساند.
در احاديث مختلف گوشه‌اي از شيوه و برنامه‌هاي امام عصر عليه السلام در رشد اخلاقي و ارزشي انسان‌ها به تصوير كشيده شده است. ما با استفاده از اين احاديث، برخي از كارهايي را كه امام عصر عليه السلام براي رشد اخلاق و تربيت معنوي انسان‌ها انجام مي‌دهند اشاره مي‌كنيم.

1. تعليم از طريق عمل

كارآمدترين روش در تعليم و تربيت انسان‌ها عامل بودن مربي به گفته هاي خود است. اساسا رمز توفيق انبيا و امامان معصوم عليهم السلام در امر تبليغ دين شيوه رفتاري آن بزرگواران است. رفتار و حركات حضرت حجت عليه السلام نيز در آن دوران كه در معرض ديد عموم قرار خواهد داشت، بالاترين آموزش و تعليم عملي معارف قرآن و اهل البيت عليهم السلام به شمار مي‌رود؛ زيرا وجود امام عليه السلام جلوه تمام عيار برنامه‌ها و دستورهاي الهي است امام رضا عليه السلام در مورد ويژگي هاي امام زمان عليه السلام مي‌فرمايد:
«امام داناترين، حكيم‌ترين پارساترين، حليم‌ترين، شجاع‌ترين و بخشنده‌ترين مردم است. او براي مردم از خودشان سزاوارتر، از پدر و مادرشان مهربان‌تر و در برابر خداوند از همه متواضع‌تر است. آن‌چه به مردم فرمان مي‌دهد، خود پيش از ديگران به آن عمل مي‌كند، و آن‌چه را كه مردم را از آن نهي كند، خود بيش از همگان از آن مي‌پرهيزد».[2]
امام در حقيقت با عمل خود اخلاق را به مردم نشان خواهد داد و آنان اخلاق را عملاً خواند آموخت.

2. عدالت اخلاقي

يكي از معاني لغوي عدل، قرار دادن هر چيزي در جاي خودش است.[3] معاني ديگر نيز در لغت براي عدل و عدالت آمده است. عدالت به يك معنا صفت فعل خداوند است و وقتي گفته مي‌شود خدا «عادل» است مقصود اين است كه هر چيزي را در جاي خودش آفريده «و بالعدل قامت السموات و الارض».
در بحث اخلاقي مقصود از عدالت، اعتدال قواي نفس و تسلط عقل بر شهوت غضب و وهم است. لذا عدالت يكي از اوصاف مؤمنين حقيقي است و از اهداف تربيت اسلامي به شمار مي‌رود كه با نفي ظلم در حوزه ارتباط با خدا، براي خويشتن و جامعه محقق مي شود.
در حقيقت «عدالت اخلاقي» ملكه‌اي است كه اگر آدمي بدان آراسته شود، بي هيچ اكراه و اجباري همواره در برابر قوانين الهي متواضع خواهد بود و به جاي قانون گريزي به قانون‌پذيري روي مي‌آورد، كسي كه به عدالت متصل باشد كوچكترين ظلم يا خلاف ادب و اخلاق از او سر نمي‌زند و حتي دانه‌اي را از دهان مورچه‌اي بيرون نمي‌كشد. به همين خاطر تمام خلايق و موجودات از دست او در ايمني‌اند و در واقع او مظهر بعضي از اسماء الهي مثل «يا امان» خواهد بود البته اين معنا درجه بالاي عدالت است كه تا رسيدن به عصمت داراي مراتبي است و اين معناي بيان نوراني امام عصر عليه السلام است كه فرمود: «اني امان لأهل الارض».[4] امام عصر عليه السلام به عنوان حجت الهي با دارا بودن بالاترين ملكات اخلاقي، تنديس عدالت اخلاقي در بين مردم خواهد بود امام عليه السلام با تربيت و پرورش انسان‌ها آن‌ها را به صفت عدالت آراسته مي‌گرداند امام علي عليه السلام درباره احياي عدالت توسط امام مهدي عليه السلام مي‌فرمايد: «فيريكم كيف عدل السيرة؛ پس ]مهدي عليه السلام‌[ عدالت واقعي را به شما نشان خواهد داد كه چگونه است ...».[5]
علي عليه السلام در خطبه ملاحم مي‌فرمايد:
«يعطف الهوي علي الهدي اذا عطفوا الهدي علي الهوي … فيريكم كيف عدل السيرة و يحيي ميت الكتاب و السنة؛[6]
چون مهدي عليه السلام ظهور كند خواهش‌هاي نفساني را به هدايت آسماني بازگرداند، پس از آن كه رستگاري را به هواي نفس بازگردانده باشند.... مهدي عليه السلام به شما نشان خواهد داد كه روش عادلانه در حكومت چگونه است و آن‌چه را كه از كتاب و سنت متروك مانده، زنده خواهد ساخت».

پی نوشت ها :

[1] . بحارالانوار، ج53، ص336.
[2] . من لايحضره الفقيه، ج4، ص419.
[3] . «وضع كل شيء موضعه».
[4] . بحارالانوار، ج78، ص38.
[5] . نهج البلاغه، خ138.
[6] . روزگار رهايي، كامل سليمان، 606.

منبع:ماهنامه امان شماره 18


نسخه چاپی